سیدحسین شهرستانی، جامعهشناس معتقد است که آنچه درحال حاضر محل نزاع اصلی میان نامزدهای انتخاباتی است همان دعوای دوگانه سیاست خارجی است. او ابتدا به کنش انتخاباتی مسعود پزشکیان اشاره کرد و گفت: «اگرچه هیچ واقعیت منسجم و مشخصی در صحنه وجود ندارد. تشتتی در واقعیت وجود دارد، صحنه شفاف نیست و آنچه در مناظرات خودش را نشان میدهد، مشخص نیست. معلوم نیست چه رویکردی در برابر چه رویکردی قرار گرفته است. برای مثال پزشکیان، خیلی از اندیشهها و ایدهها را به عهده نمیگیرد، برهمین اساس ظریف ورود میکند و خیلی از حرفهایی که پزشکیان نمیزند را میگوید. مزاج و رویکرد پزشکیان هم این نیست که کشور را به سمت یک رویکرد مشخص اصلاحطلب مثل خاتمی، روحانی و ظریف ببرد. ولی دست ایشان نیست اگر روی کار بیاید جز ابزار و آلتی در دست آن جریان چیز دیگری نخواهد بود اما میل خودش این نیست، مدام میخواهد بگوید دعوا نکنید، همه با هم دوست باشیم. فهم ایشان از سیاست این است که میشود همه با هم بنشینند، گفتوگو کنند و به تفاهم برسند. مساله سیاسی را ساده میبیند، آدم سالم و شریفی هم است اما پیچیدگی صحنه سیاسی را درک نمیکند و به همین دلیل هم در عمل همان دوگانه برجام و اقتدار داخلی شکل میگیرد؛ اینکه دولت همه تخممرغهایش را در سیاستخارجی مبتنیبر روابط با اروپا و آمریکا بگذارد یا اینکه به سمت توانمندی داخلی حرکت کند. با وجود اینکه آقای پزشکیان شخصا این گفتار را به عهده نمیگیرد اما مشخصا نماینده همین گفتار است. به همین خاطر وضعیت برای مردم مبهم است.»
پزشکیان بین رای خاتمی و احمدینژاد قلقگیری میکند
شهرستانی معتقد است، رویکرد پزشکیان و شخصیتی که دارد توانسته بخشی از رای افرادی که حتی دولت رئیسی را قبول دارند جذب کند و البته در ادامه به این موضوع اشاره کرد که کسی نمیتواند سبد رای آقای رئیسی را تماما جذب کند و توضیح داد: «براساس برخی از نظرسنجیها، بالای 30 درصد از کسانی که از دولت رئیسی راضی هستند روی پزشکیان، تمایل رای دادن دارند. جامعه اینطور برداشت نمیکند که رای به پزشکیان، به معنی نارضایتی از دولت رئیسی و بازگشت به دوره روحانی است. آقای رئیسی رای خودشان را داشتند، هیچکس نمیتواند بهتنهایی رای آقای رئیسی را از آن خود کند. این یعنی که جلیلی و قالیباف نتوانستند، رای آقای رئیسی را آن خود کنند و ناتوان بودند. البته توانمندیهای شخصی پزشکیان یک افزودههایی بر جریان خاتمی و روحانی دارد. برای مثال جریان روحانی و خاتمی، هیچ زمان نتوانستند طبقات پایین جامعه را با خود همراه کنند، مفهوم عدالت را نمایندگی کنند، نتوانستند غیر از طبقه مدرن، مخاطب دیگری را جذب خودش کنند اما پزشکیان یک کاراکتر و لحن شخصیتی به لحاظ فطری و طبیعی دارد که در آن مخاطب، موثر میافتد و چون شخصیت عدالتخواهی داشته آن مخاطب را هم هدف میگیرد. پزشکیان بین خاتمی و احمدینژاد را قلقگیری کرده و تا الان هم با تمام ناتوانیاش توانسته بخشی از این سبد رای را فعال کند که هم بتواند بخشی از سبد رای احمدینژاد و آقای رئیسی را کسب کند و هم بخشی از بدنه اجتماعی سنتی و روتین اصلاحطلبان را فعال کند. البته نتوانسته بخشی از تحریمیها را به میدان بیاورد ولی در یک اغتشاش گفتمانی دستاوردهایی را به همراه داشته است. یعنی اینکه ظریف برای خود رای طبقهمتوسطیها را کسب میکند و از آن طرف پزشکیان در مناظرات و بدون اینکه رویکرد دقیق خود را عرضه کند، تلاش میکند یک رای سیال نارضایتی را جذب کند که البته در گفتارش مشخص نیست و معلوم نیست سلیقه سیاسی آن رای و گفتار سیاسیاش چیست. اگر مناظرات را ببینید هیچ خط و مفهوم مشخصی، در بحثهای پزشکیان پیدا نمیشود بنابراین صحنه روشنی نیست اگرچه در پس پرده معلوم است که با چه چیزی مواجهیم.»
نزاع این انتخابات در دوگانه سیاستخارجی و داخلی استوار است
شهرستانی در ادامه اشاره کرد که برخی نارضاتیها میتواند برای پزشکیان جذب رای داشته باشد و توضیح داد: «البته معلوم است که اگر پزشکیان بیاید، کشور به چه سمتی میرود و اگر نامزدهای گفتمان انقلاب بیایند کشور به سمت توسعه و اقتدار داخلی میرود و همکاریهای بینالمللی با شرق و غرب بدون اولویت درجه یک حرکت خواهد کرد. الان دعوا سر این است که آیا سیاستخارجی به معنای ارتباط با غرب اولویت اول و آخر کشور است یا این طرف، سیاستخارجی را تعریف میکند و میگوید همهچیز وابسته به سیاستخارجی نیست و منحصر در روابط با اروپا و آمریکا نیست. البته ماجرای سلیقه فرهنگی اداره دولت هم است بالاخره در وزارت کشور آقای رئیسی، زیادهروی و تندرویهایی اتفاق افتاد که اینهم به سبد رای پزشکیان اضافه میکند، بخشی از مردم ضمن احترام به آقای رئیسی ترجیح میدهند به کسی رای دهند که خوبیهای آقای رئیسی را داشته باشد، به مناطق محروم سرک بکشد، به توسعه فکر کند، مردمی باشد اما آن سختگیریها و آن رویکردهای ناپسند و ناشایستی که در این دوره آقای رئیسی خیلی در آن محوریت نداشت، نباشد اما بالاخره جلوگیری نکرد و جلوی آن هم گرفته نشد، به همین خاطر هم است که بخشی از رای پزشکیان از آقای رئیسی هم رضایت دارد اما میداند که اگر پزشکیان بیاید این سیاستهای سختگیرانه اجتماعی مثل گشتارشاد و فیلترینگ تعدیل میشود. ما در این زمینهها سیاستهای نادرستی داشتیم و هزینههای بیخودی برای جریان انقلاب ایجاد کردیم و این هم خودش در مکانیسم انتخابات موثر است و یک دوگانهای در سیاست خارجی و یک دوگانه در سیاست داخلی داریم.»
هیچکدام از نامزدها نمیتوانند تمامیت دولت شهید رئیسی را نمایندگی کنند
شهرستانی درباره اینکه اصولگرایان هم چقدر توانستند رای افرادی که به شهید رئیسی رای دادند را جلب کنند، گفت: «بالاخره الان بحث بین جلیلی و قالیباف است. این رای تقسیم شده و اینطور نبوده که هر کدام بتوانند کل آن رای را کسب کنند، اما اثر مثبتی هم نداشته است. خود دولت که الان نامزد مشخصی در میان کاندیداها ندارد، بنابراین به قولی «نسبنامه دولت کیقباد، ورق بر ورق هرطرف برده باد.» میراث دولت آقای رئیسی ادامه تعریف شده مشخصی ندارد و هر کدام از این کاندیداها بالاخره، به شکلی بدشان نمیآید که ایشان را نمایندگی کنند حتی آقای پزشکیان هم دوست دارد وجوه مثبتی از آن دوره را در خود نشان دهد و هیچکدام هم درعینحال نمیتوانند تمامیت آن دولت را نمایندگی کنند.»
اگر کسی راهبرد و طرحی دارد، لازم نیست حتما رئیسجمهور شود
شهرستانی درباره اینکه در میان ویژگیهای لازم برای رئیسجمهور مطلوب، عملگرا بودن بیشتر کارایی دارد یا آرمانگرایی، گفت: «آرمان خیلی خوب است اما رئیسجمهور مسئول بازگویی آرمانها نیست، بلکه مسئول اجرای آرمانهاست. آرمانگرا بودن شرط لازم است اما حتی حداقل لازم برای اداره کشور 80 میلیونی ایران هم نیست. این دوگانهها را نباید تعریف کرد ما با مصداق روبهرو هستیم و در مصداق باید ببینیم این افراد، چطور عمل میکنند اگر فردی واقعا حائز شرایط اداره کشور نباشد، نباید بگوییم که عملگراست یا آرمانگرا. حدی از توانمندی اجرایی و مدیریتی باید احراز شود اگر احراز نشود، اصلا از موضوع خارج میشود. یک حدی هم از تعهد و آرمانگرایی باید احراز شود. مثلا اگر فرد هیچ اعتقادی به اسلام و انقلاب ندارد، خب طبیعتا مناسب نیست. اما کسی که تعهد انقلابیاش احراز شده آن وقت بینشان باید موضوعات دیگری را دنبال کرد. مگر اینکه فردی بگوید من انقلابیترم، بهترم و آن هم خیلی کافی نیست. یک بحث سر این است که اگر کسی واقعا توان و مدیریت اجراییاش محل سوال است، عملا صلاح بر این است که این مدیریت آزمون شده باشد و در این آزمون، کارنامه و توفیقاتی در میدان وجود داشته باشد تا بشود روی کرسی ریاستجمهوری بنشیند، چون آن زمان فرصت تجربه و آزمون نیست. اگر کسی در حوزه راهبرد و طراحی توانمندی دارد، میتواند راهبردش را در اختیار دیگران بگذارد، لازم نیست که خودش حتما مدیر اجرایی باشد. مگر در آمریکا کسینجر و هانتیگتون و برژینسکی رئیسجمهور میشوند، اگر کسی ذهن طراح و راهبردی دارد، میتواند در مراکز راهبردی، پیشنهادهای راهبردی دهد.»
در شرایط پیچیده ایران، طرحهای روی کاغذ چندان امکان پیادهسازی ندارند
شهرستانی درباره وعدههایی که نامزدهای انتخاباتی مطرح میکنند که غیرقابل اجرا بهنظر میرسد هم گفت: «وعدهها قابل اجرا هم باشد به شکل نقشهای که بتوانیم روی دیوار سفیدی بکشیم، نیست. با هزار تغییر و تبصره و راه آمدن با دیگران و مماشات، ممکن میشود. تصور یک ذهنی که میتواند همه کاری کند و همه چیز را در این میبیند که اگر طرح خوبی داشته باشیم، کافی است. این خطرناک است اما فعلا با آن مواجه هستیم. مقام طراحی با مقام اجرا فاصله بسیار زیادی دارد و مردان سیاست کسانی هستند که به قواعد جهان عمل تفتن شهودی و از جنس فرونسیس ارسطو که یک عقل عملی دارد، معتقدند و این ربطی به فهم نظری و علمی امور ندارد. هوش مدیریتی و اجرایی، منطق خاص خودش را دارد. مردان عمل کسانی هستند که میتواند با دیگران تفاهم و گفتوگو و حتی معامله کنند و پروژههایی را پیش ببرند. تصمیم بگیرند. تصمیمات غلط بگیرند، حتی تصمیم بد بگیرند که از تصمیم نگرفتن بهتر است اما اگر کسی بخواهد همه چیز را با دفتر و کاغذ و طرحهای از پیش آماده شده پیش ببرد، برای سوئد خوب است اما برای ایران خوب نیست، چون سوئد یک وضعیت روتینی دارد و نه بحرانهای اساسی و عجیبی دارد. نه بحرانهای تلنبار شدهای دارد، نه موقعیتش در خاورمیانه است یک ساختار ماشینی دولتی دارد و این مدل طراحیهایی که مثل ساعت باید اجرا شود به درد میخورد، اما برای ایران که سرزمین احوالات پیچیده و وضعیتهای پیشبینیناپذیر و بحرانهای داخلی و خارجی فراوانی که شما میبینید، از 98 تا امروز به اندازه یک قرن تجربه تحولات تاریخی داشتیم، کارکرد ندارد. در چنین وضعیتی، طرحهایی که روی کاغذ است خیلی قابلیت پیاده شدن به شکل مستقیم ندارد و باید در میدان عمل مشخص شود که چه کاری میشود انجام داد.»