محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: مسابقات یورو 2024 در حالی برگزار میشود که پخش آن از شبکه ورزش حواشی زیادی را در پی داشته است. در هر صورت جنجال اخیری که خداداد عزیزی روی آنتن زنده به پا کرد باعث شد تا مطالب زیادی علیه این چهره نوشته شود؛ این درحالی است که برخی هم عقیده داشتند این برنامه یک شوی تلویزیونی است که خداداد نقش اول آن را برعهده گرفته است. همین موضوع بهانهای شد تا دقایقی با این چهره به گفتوگو بنشینیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
صحبت را از تیم ملی شروع کنیم. در بازی آخر مقابل ازبکستان چنگی به دل نزدیم و با این وجود نگرانیها برای صعود به جامجهانی بیشتر شده است.
باید بگویم خیلی خندهدار است که بین هشتونیم سهمیه صعودکننده به جامجهانی نباشیم، اصلا اینطور حرف زدن درباره تیم ملی ایران یعنی فاجعه. ما تیم ملی ایران هستیم و در بین این همه تیمی که به جامجهانی راه پیدا میکنند خیلی خندهدار است که ما هم نباشیم. اصلا عربستان و استرالیا هر دو در گروه ایران و همین دو تیم هم بهعنوان دو سهمیه اصلی راهی جامجهانی شوند. در گروههای دیگر هم ژاپن و کرهجنوبی و حتی قطر یعنی تیمهای قلدر دیگر آسیا هم صعود میکنند. فرض میکنیم ازبکستان هم صعود میکند. دیگر تیمی میماند که ما در دور بعدی با آنها بازی کنیم و نتوانیم صعود کنیم؟ در بین تیمهایی که میمانند مثل اردن و عراق و... ما در بین اینها هم نمیتوانیم؟ اصلا دیگر تیمی نمیماند که ما با آنها بازی کنیم. اگر این اتفاق بیفتد که به نظرم هیچ وقت نمیافتد باید در فوتبال را تخته کنیم.
حرف شما درست است اما در هر صورت روند تیم ملی نشانههای دیگری را به همراه دارد.
اصلا این بحث به روند ربطی ندارد. تیمهایی که قرار است مقابل ما بازی کنند کاری به این روند ندارند. باز هم تاکید میکنم که شما ژاپن، کره، استرالیا و عربستان را از همین حالا در جامجهانی 2026 ببینید، اصلا از همین حالا قطر و ازبکستان را هم صعودکرده بدانید، دیگر تیمی در آسیا باقی میماند که فوتبالش در حد تیم ما باشد. باید تیم جدیدی بسازیم که این هم امکانپذیر نیست.
بازی با ازبکستان را دیدید؟
دیدم. ما خوب نبودیم اما تنها چیزی که نگرانش نیستم همین صعود به جامجهانی هست. حالا چه در مرحله اول از گروهمان صعود کنیم و جزء دو تیم اول باشیم چه تیم سوم یا چهارم شویم و به امارات و قطر و اینطور کشورها بخوریم. پس ما عین آب خوردن صعود کنیم.
حدود یک دهه میشود که تیم ملی زیبا بازی نمیکند تا جایی که شاهد آن هستیم که در دقایق پایانی بازی ایران و ازبکستان، هواداران علیه ملیپوشان شعار سر میدهند.
به نظر من اگر واقعا قضیه را موشکافی کنیم دیگر باید این نسل عوض شود. این همان تیم زمان کیروش هست که هنوز دارد بازی میکند و فقط چند نفر به آن اضافه شده و طبیعتا تغییر آنچنانی ایجاد نخواهد شد مگر اینکه نسل عوض شود.
قلعهنویی به این سمت رفته اما به نظر میرسد از این مسیر ناامید شده و تا حدودی دوباره به عقب بازگشته است.
این دیگر تشخیص آقای قلعهنویی هست و ایشان خودش میداند. در هر صورت ما برای جامجهانی باید یک تغییر نسلی داشته باشیم اما این امر باید از همین الان صورت بگیرد تا ما صعود کنیم. ما با تیم امید و حتی جوانانمان هم اگر سه چهارتا بازیکن باتجربه کنارشان باشد هم صعود خواهیم کرد. پس باید تیم را برای جامجهانی آماده کنیم چون شاید چند نفر از این نفرات فعلی نتوانند برای تیم ملی در جامجهانی بعدی بازی کنند. پس باید جوانانمان را بازی بدهیم تا این نفرات بتوانند برای جامجهانی آبدیده شوند. شما ببینید چند بازیکن جوان در همین مسابقات یورو بازی میکنند. ما هم باید به این سمت برویم. آن را هم دیگر خود آقای قلعهنویی میداند و تصمیماتی که میگیرد.
از اینکه کنار تیم ملی نیستید پشیمان نیستید؟
نه اصلا. من تصمیمم را گرفتم و بعد از کادر تیم ملی خارج شدم.
با قلعهنویی در این مدت صحبتی نداشتهاید؟
خیر صحبتی نکردهایم.
درحالی به لیگ نخبگان نزدیک میشویم که به نظر میرسد قوانین وضعشده برای فوتبال ایران در جهت خلع سلاح کردن نمایندگان ایران است. این تصمیمات را کارشناسی میدانید؟
درباره سقف بودجه که به نظرم این یک کار غیرمنطقی هست چون در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد، یعنی در فوتبال حرفهای اصلا چنین چیزی نیست. درباره بازیکنان خارجی هم اگر هدفی پشت آن باشد خوب است در غیر این صورت اگر دوباره سال آینده آن را آزاد کنیم به نظرم بهتر است این کار را نکنیم. معمولا هم در فوتبال ما به این صورت است که امروز یک چیزی را میبافیم و فردا پشیمان میشویم.
این تصمیمات را بهعنوان یک فوتبالی، کارشناسی میبینید؟
به نظرم نه! اینطور نیست. یکسری تبصرههایی که در فدراسیون فوتبال وجود دارد خندهدار است. مثلا درباره انتخابات فدراسیون یا هیاتها یا اتفاقاتی که وجود دارد. بهصورت کلی ماجرا هیچ کارشناسی ندارد و نمیشود دربارهاش چیزی گفت. درواقع یک جوری طرح ریختهاند که فقط خودشان بتوانند شاغل باشند. در این مورد هم اگر تصمیم بر این باشد که مثلا در 10 سال آینده بازیکنان خارجی به سمت کیفیسازی بروند میتواند ایده خوبی باشد. مثلا خارجیهایی را بیاوریم که 60 درصد بازیهای ملی در سال گذشته را انجام دادهاند و از هر کشوری هرکسی را نگیرند؛ اینها تصمیمات خوبی هستند اما این اتفاقات معمولا نمیافتد.
حدود 3 ماه دیگر لیگ نخبگان شروع میشود این در حالی است که کادرفنی سرخابیها هنوز مشخص نیست. درباره شرایط نیمکت این دو تیم صحبت میکنید؟
اینها تصمیمات مدیریتی هستند، یعنی مدیران استقلال باید بنشینند و درباره آن فکر کنند آیا جواد نکونام در سال گذشته سرمربی موفقی بوده یا خیر و براساس آن تصمیم بگیرند. به نظر من نکونام پارسال بد نتیجه نگرفت. اگر بخواهیم فنی او را آنالیز کنیم شاید شکل بازی استقلال تحت هدایت نکونام را بعضیها دوست نداشتند. اینکه بازیها را یک بر صفر و اقتصادی ببرید را شاید برخی نپسندند اما این هم یک روش و تاکتیک است. این که بگوییم نکونام خیلی بد بود به همین دلیل او را عوض کنیم، خیر. به هر حال تیم او دوم شد و تا هفتههای آخر صدرنشین بود و در هفته پایانی هم تا دقایق پایانی قهرمان بود. حالا یک لغزش مقابل نساجی داشتند اما به نظرم میشود برای فصل بعدی یک فرصت دیگر را هم به این چهره برای هدایت استقلال داد.
برای نیمکت پرسپولیس چه نسخهای میپیچید؟
فکر میکنم بعد از اوسمار باید سرمربی خارجی بیاورند چون در حال حاضر مربی داخلی که بتواند در این مقطع به پرسپولیس کمک کند، نداریم. سطح توقعات از این تیم بالاست و به نظرم گزینه خارجی بهتر میتواند به این تیم کمک کند.
به بحث آخر برسیم. حس مخاطب از اتفاقاتی که در ویژهبرنامه «یورو» در شبکه ورزش میافتد این است که در حال اجرای یک جنگ زرگری و یک شو هستید. این برداشت درست است؟
خیر! اینطور نیست.
در هر صورت هجمههایی هم ایجاد شد و برخی بعد از غائله اخیر نوشتند: «خدادادی که دیگر عزیز نیست!»
اگر شو هم باشد این ربطی به اینکه خداداد عزیز باشد یا نباشد ندارد. این را باید مردم بگویند که چه کسی عزیز است. در این مورد خیلی حرف نمیزنم و قصد ندارم بیشتر چیزی بگویم اما فقط اینقدری بدانید که شویی در کار نیست. من اصلا اهل شو نیستم. من که دنبال این موضوع نیستم اما اگر افراد دیگر دنبالش هستند خودشان باید جواب بدهند.
یعنی درباره دیالوگهایی که رد و بدل میشود، هماهنگی نمیشود؟
یکسری آدمها بیکار هستند و مینشینند از روی بیکاری مطلب مینویسند دیگر. که مثلا شو هست اما من اهل شو نیستم. لااقل مردم این را میدانند. حالا اگر یک نفر یک مطلبی مینویسد دیگر آن هم برداشت خودش است و من هم خیلی اهمیتی نمیدهم که دیگران چه میگویند. کاری که درست است را انجام میدهم و به همین دلیل هم حرفم را میزنم. این که عزیز هستم یا نیستم را هم مردم باید بگویند. اما آن کسی که میزند عزیز نیستم شاید از جای دیگری ناراحت است و نظرش نمیتواند خیلی مطابق با نظر مردم باشد!
اما جالب اینکه بخشهای مجادلات شما بیشتر از مناظرات ریاستجمهوری وایرال میشود!
یک وقتهایی یکسری برنامههایی میگیرد. حال اینکه یک عده از آن ناراحت هستند بهتر است ناراحت باشند و این خیلی اهمیتی ندارد. این برنامه حتما گرفته است که این اندازه وایرال میشود. من همینیام که هستم و اهل شو و نمایش نیستم. حتما این را بنویس! مردم این را میدانند. اگر این برنامه شو است چرا اصلا نگاه میکنند؟ برنامهای را نگاه کنند که شو و نمایش نباشد.
بهعنوان سوال آخر. فوتبال سختتر است یا اجرا یا بازی مافیا؟
برای من فوتبال بازی کردن و اجرا خیلی سخت نبوده و حتی شهروند بودن هم خیلی سخت نبوده اما هیچ وقت نتوانستم مافیای خوبی باشم. آنهایی که میگویند خداداد شو بازی میکند؛ اینطور نیست چون من همینم. حالا اگر این موضوع که خودم هستم و اهل شو نیستم برخی را اذیت میکند بزنند شبکه دیگری را نگاه کنند یا کار دیگری بکنند.