علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: پس از تنشهای انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی حالا زنگ خطر بیاخلاقیها در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم به صدا درآمده است. جایی که سه نفر از حججاسلام در صفحات مجازی خود کاندیداهای مدنظرشان برای کرسی ریاستجمهوری را معرفی کردند و بلافاصله با حمله حامیان کاندیدای دیگر مواجه شدند. کشمکشهای سیاسی بهویژه در روزهای انتخاباتی در همه نظامهای دموکراتیک مرسوم است؛ اما خارجشدن آنها از چهارچوب و انحراف مسیر به سمت ابتذال سیاسی تبعات خوشایندی به همراه ندارد. ازجمله مواردی که در این زمینه موردتوجه قرار میگیرد، مساله «آزادی بیان» است که در وضعیت رهاشدگی قرار گرفته است. فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی در کتاب «لیبرالیسم و ناراضیانش» به نسبت میان آزادی بیان و حملاتی که لیبرالیسم متحمل میشود و نقش «تغییرات فناوری» در این مناقشات پرداخته و مینویسد: «راست و چپ همزمان با حمله گسترده به لیبرالیسم آزادی بیان را هم مورد مناقشه قرار دادهاند. همینطور تغییرات فناوری که مجراهای جدید و آزمودهنشدهای در برقراری ارتباطات در جوامع به وجود آورده، آزادی بیان را سخت به چالش کشیده است.» برایناساس باید ضمن ریشهیابی این بیاخلاقی که در انتخابات اخیر خود را نشان داده سیر آن را نیز موردتوجه قرار داد و درنهایت راهکارهایی برای رفع آن پیدا کرد.
چرا در انتخاباتها بیاخلاق میشویم؟
دوقطبیها و حملات سیاسی پای ثابت نظامهای سیاسی دموکراتیک مبتنیبر برگزاری انتخابات است. در ایران هم این مساله وجود دارد و ریشه آن به اواخر دهه 70 و حملات سازمانیافته به اکبر هاشمیرفسنجانی در انتخابات مجلس ششم برمیگردد. مخالفان هاشمیرفسنجانی که معتقد بودند تمام مشکلات کشور حاصل مدیریت اوست، رفسنجانی را با القابی مثل «عالیجناب سرخپوش» خطاب میکردند. مسیر این حملات و شکلگیری دو قطبیهای سیاسی میان نامزدها به انتخابات ریاستجمهوری دهم و ماجراهای سال 88 رسید؛ بنابراین این شکل از تب و تابهای انتخاباتی مورد غیرطبیعی و نوظهوری نیست. این روند اما وقتی از حالت طبیعی خود خارج میشود که زمینههای ورودش به فضای غیراخلاقی و توهینآمیز فراهم شود.
کمتر از دو هفته قبل رهبر انقلاب در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) به رعایت اخلاق در انتخابات تاکید کرده و گفتند: «در این حرکت عظیمی که انجام میگیرد، در رقابتهای پیشروی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگوییکردن، تهمتزدن، لجنپراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند، به آبروی ملّی هم لطمه میزند.» ایشان در ادامه با بیان اینکه صحنه انتخابات صحنه کنش و واکنش برای بهدستآوردن قدرت نیست، ادامه دادند: «صحنه انتخابات صحنه عزت و حماسه است، صحنه رقابت برای خدمت است. برادرانی که وارد میدان مبارزه انتخاباتی و رقابت انتخاباتی میشوند، این را بهعنوان یک وظیفه بدانند.» تاکید بر رعایت موازین اخلاقی در عرصههای سیاسی همیشه مورتاکید ایشان بوده و این را در بیانات مختلف به دولتمردان و مجلسنشیان گوشزد کردهاند.
با اینحال اما در دو رویداد مهم سیاسی اخیر کشور شاهد کمتوجهی به این موازین اخلاقی بودیم؛ چنانچه برخی افراد، بهارستان را محلی برای حل و فصل خصومتهای شخصی دیده بودند و به محض نزدیکشدن به روز رایگیری، دست به افشاگری اسنادی زدند که احتمالا از ماهها قبل تنظیم و تدوین شده بود. همان روزها طی گزارشی در «فرهیختگان» به این موضوع اشاره کردیم که این بیاخلاقیها و افشاگریهای هدفمند در روزهای منتهی به انتخابات، نهتنها پادزهری برای حل و فصل مشکلات کشور نیست، که زهر مهلکی برای فلجکردن اعتماد عمومی به سپهر سیاسی و مشارکت مردمی خواهد بود. همچنین پیشبینی میشد که این بداخلاقیها در صورت تشدید و تداوم میتواند به انتخابات ریاستجمهوری هم سرایت کند و حالا پس از چندماه این اتفاق در انتخاباتی زودهنگام صورت گرفته است.
چماقداران دیجیتال مشغول کارند
همزمان با پخش برنامههای تلویزیونی با حضور شش کاندیدای ریاستجمهوری دولت چهاردهم، مردم و چهرههای مختلف در شبکههای اجتماعی حمایت خود را از کاندیدای مدنظر اعلام میکنند. این روند از روز بیستویکم خرداد و آغاز برنامههای تلویزیونی آغاز شد تا اینکه روز پنجشنبه 24 خرداد صفحه منتسب به ناصر رفیعی با انتشار پستی حمایت ایشان از کاندیدای مدنظرش را اعلام کرد اما در فاصله چند ساعت مجبور به حذف آن شد. همین اتفاق برای احسان بیآزار تهرانی و مسعود عالی رخ داد؛ وی در این باره نوشت: «ما دم از ولایت میزنیم، حضرت آقا صریح فرمودند تهمت نزنید و لجنپراکنی نکنید، شان ایشان نبود بگویند فحاشی و تکفیر نکنید.» وی به هجمههایی که علیه رفیعی صورت گرفت اشاره کرده و دلیل پاکشدن پست حمایتی از کاندیدای مدنظرش را توهینهایی که به او شده است دانست.
هجمهها و حملاتی که به قصد عقبنشینی این افراد از انتخابهای شخصی خود انجام شده را میتوان در سه حالت بررسی کرد؛ 1. در نگاه بدبینانه میتوان این اقدام را از سوی رقبای انتخاباتی این افراد و حامیانشان دانست. در این نگاه ممکن است نامزد انتخاباتی بتواند حامیانش را علیه نامزد رقیب به انجام این کار دعوت کند. از سوی دیگر به دلیل گستردهبودن بستر انتخابات ریاستجمهوری، این اقدامات ممکن است بدون آگاهی نامزد و صرفا توسط حامیان تندرو وی صورت گرفته باشد که در هر صورت قابل سرزنش است.
2. معمولا در بزنگاههای مهم و حیاتی کشور در سطح ملی، ردپایی از فرافکنان در خارج از کشور دیده میشود. این موضوع از آن جهت برای دشمنان اهمیت دارد که میتوانند به وسیله ایجاد یک رقابت غیراخلاقی، باعث سرخوردگی رایدهندگان شده و آمار مشارکت را کاهش دهند. در ادامه این عدم مشارکت رایدهندگان، مشارکت دموکراتیک را تضعیف میکند و چنین حملاتی به فرد یا گروه خاص در شبکههای اجتماعی میتواند روند انتخابات را منحرف کند.
3. نظر به سابقه طولانی دشمنان و فرافکنانی که همواره ایجاد و تشدید شکافهای سیاسی و اجتماعی در ایران را جزئی از رسالت خود میدانند، این احتمال هم وجود دارد که آنها با ساخت حسابهای غیر واقعی و با هویتهای جعلی دست به این اقدام زده باشند. اما درستبودن فرض ادعای «انقلابیبودن» حملهکنندگان به سه روحانی که فقط از نامزد مدنظر خود اعلام حمایت کرده بودند، خطرناکتر از هر احتمال دیگری است. چنانچه در انتخابات مجلس نیز همین اتفاق رخ داد و بیاخلاقیهایی دیدیم که مورد توجه رهبر انقلاب نیز قرار گرفت. این مساله همیشه مورد تاکید بوده است که افراد و گروههایی که ادعای دلسوزی برای کشور دارند نباید در صحنهای بازی کنند که دشمن آن را بازیگردانی میکند.
آسیبهای بازی در زمین دشمن
توجه ویژه به چهارچوبهای اخلاقی بهویژه در رویدادهای حساس کشور از جمله انتخابات همواره مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است. ایشان در بخشی از بیانات خود دردیدار با جمعی از رایاولیها و خانواده شهدا در روز نهم اسفند 1402 انتخابات را یک فرصت دانسته و گفتند: «از این فرصت باید استفاده کرد؛ هم به نفع کشور است، هم دشمنان کشور را مأیوس میکند؛ امثال سیاستمداران آمریکا و سیآیای و صهیونیستهای خبیث ظالم و دیگران را که نشستهاند چهارچشمی مسائل ما را دانهدانه رصد میکنند، مأیوس میکند؛ حضور در انتخابات، دشمنان را مایوس میکند. این مطلب اصلی ما.» بر این اساس کنشهای انتخاباتی باید به نفع کشور باشد نه آبی که آسیاب دشمنان را بیش از پیش بچرخاند. این حملات علاوهبر ایجاد دوقطبی و ایجاد انحراف در روند انتخابات آسیبهای جدی دیگری هم در پی دارد؛
1. تضعیف اعتماد عمومی: بیاخلاقیها و دوقطبیها در انتخابات به کاهش اعتماد عمومی به نهادهای انتخاباتی و بهطور کلی نظام سیاسی منجر میشود. وقتی مردم شاهد بیاخلاقیهای گسترده در انتخابات هستند، اعتماد خود را به مشروعیت و شفافیت فرآیند انتخابات از دست میدهند.
2. افزایش تنشهای اجتماعی: دو قطبیهای شدید میتواند به تقسیم جامعه به گروههای متشنج منجر شود که این وضعیت اغلب به افزایش تنشها و برخوردهای اجتماعی میانجامد. این تنشها ممکن است به خشونتهای سیاسی، اعتراضات گسترده و حتی درگیریهای فیزیکی منجر شود.
3. کاهش مشارکت سیاسی: بیاخلاقیها و دوقطبیها میتوانند باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شوند. وقتی مردم احساس کنند که انتخابات از روند اصولی و طبیعی خود خارج شده، انگیزه خود را برای شرکت در انتخابات از دست میدهند. این کاهش مشارکت میتواند به نمایندگی ناعادلانه و مشروعیت ضعیفتر دولت منجر شود.
4. بیثباتی سیاسی: دوقطبیها و بیاخلاقیها میتوانند بیثباتی سیاسی را تشدید کنند. در نظامهای سیاسی که دوقطبیهای شدید بهوجود میآید، هر انتخاباتی میتواند به بحران سیاسی منجر شود. این بیثباتی میتواند موجب تعویق تصمیمات مهم دولتی، ناتوانی در اجرای سیاستها، و حتی سقوط دولتها شود.
5. انحراف اراده مردم: بیاخلاقیها میتوانند اراده واقعی مردم را تحریف کنند. این مساله منجر به انتخاب نمایندگانی میشود که واقعا نماینده خواستهها و نیازهای مردم نیستند و همین موضوع در ادامه به نوبه خود موجب نارضایتی و بیاعتمادی بیشتر میشود.
6. تقویت گرایشهای پوپولیستی و تندرو: در جوامعی که بیاخلاقی سیاسی وجود دارد، سیاستمداران پوپولیست و تندرو میتوانند با بهرهبرداری از احساسات و نگرانیهای مردم، قدرت را به دست آورند. این گرایشها معمولا به سیاستهای ناپایدار و گاه افراطی منجر میشود که میتواند وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور را وخیمتر کند.
7. تضعیف فرهنگ سیاسی: بیاخلاقیها و دوقطبیها به تضعیف فرهنگ سیاسی جامعه منجر میشوند. در چنین فضایی، اصول دموکراسی، احترام به نظرات مخالف، و فرهنگ گفتوگو و تفاهم به حاشیه رانده میشوند و جای خود را به تقابل و نفرتپراکنی میدهند.
چطور از بیاخلاقیها دور شویم
وضع و اجرای قوانین سختگیرانهتر برای مقابله با تخلفات انتخاباتی میتواند یکی از راههای جلوگیری از بیاخلاقیها در در انتخابات باشد. از سوی دیگر ایجاد نهادهای مستقل و قدرتمند برای نظارت بر انتخابات و تضمین شفافیت در تمامی مراحل آن میتواند به کاهش بیاخلاقیها کمک کند. همچنین افزایش آگاهی و آموزش مردم درمورد اهمیت انتخابات سالم و اصول اخلاقی میتواند به شکلگیری فرهنگ سیاسی مناسب و کاهش بیاخلاقیها کمک کند. بیاخلاقیها در انتخابات، اگرچه مشکل پیچیدهای هستند، اما با اتخاذ تدابیر مناسب و همکاری نهادهای مختلف میتوان تا حد زیادی از وقوع آنها جلوگیری و به برگزاری انتخابات سالم و عادلانه کمک کرد. بهعلاوه این انتظار از نامزدها وجود دارد که نهتنها خودشان بیاخلاقی نکنند بلکه جلوی بیاخلاقیهای هواداران خود را نیز بگیرند.