محسن پرویز، معاون اسبق فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: قبل از اینکه وارد موضوع فرهنگ بشویم، میخواهم نکتهای را در مورد تبلیغات تلویزیونی بگویم. کلا با این شیوه و این جور مناظرات خیلی موافق نیستم و فکر میکنم اینها سیستمهای وام گرفته از کشورهای غربی است و عملا منجر به شناخت بیشتر از کاندیداها نمیشود، بلکه از تواناییهای کاندیداها در گفتوگوی با مخاطب و اقناع مخاطب در ایجاد تصور پیروی میکند و این بر شکست و پیروزی نامزدها موثر است. چه بسا در مناظرههای دورههای قبل، پیش آمده که کاندیدایی به خوبی این برنامهها را تشریح کرده اما چون جلسه تخصصی بوده، مخاطب عام خیلی این موضوع را متوجه نشده است. درحالیکه برخی کاندیداها با زبان عامه تاثیرگذاری بیشتری داشتند و فضا را به نفع خودشان تغییر دادند. عرضم این است که ما باید در این حوزهها به فکر شیوههای نویی باشیم. اینکه مجری بنشیند و سوالی مطرح کند و کاندیدا هم باربط و بیربط نکاتی را مطرح کند، که هیچ ربطی به این سوال ندارد، به نظرم کار درستی نیست و باید در این شیوهها تغییراتی را ایجاد کنیم که منجر به طرح مسائل عمیق شود تا کاندیدایی که نکاتی را مطرح کرده اگر انتخاب شد، همانها را بهعنوان برنامههایی که مطرح کرده، توسط نمایندگان مجلس، نهادهای مسئول و رسانهها مطالبه شود.
در حوزه فرهنگ نکاتی مطرح است که باید این افراد به آن پاسخ دهند. اول تشریح برنامههایی است که این کاندیداها در حوزههای مختلف فرهنگ دارند. در گذر زمان اتفاقات مثبت و منفی فرهنگی در جامعه رخ داده است. مثلا یکی از مشکلات جامعه فرهنگی امروز ما این است که با حقایق سایر جوامع بیگانه هستیم و باعث شده تا جوانان ما به لحاظ روحی و روانی با دیدن کوچکترین ناملایماتی احساس سرخوردگی کنند و این تصور غلط وجود دارد که این ناملایمات مخصوص کشور ما است و در جاهای دیگر این مشکلات وجود ندارد. به خاطر همین است به اینجا میرسند که باید از کشور رفت. این موضوع حتی اگر درصد اندکی هم باشد، فاجعه است، چون نتوانستیم ارتباط درست با آنها برقرار کنیم. باید دید این کاندیداها به این موضوع فکر کردهاند و برایش برنامه دارند یا نه؟ و این فاصلهای که بین ما و فرهنگ اصیلمان افتاده، برایش برنامه فرهنگی دارند یا نه؟
مسائل عمیق حوزه فرهنگ باید مورد توجه کاندیداها باشد. مثلا سند مهندسی فرهنگی حدود 15 سال پیش در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و به گمانم حدود 12 سال از ابلاغ آن میگذرد. اینکه چقدر به اجرا نزدیک شده و چند درصد برنامههای آن اجرا شده و نتایج و عایدی آن چه بوده است؟ باید سنجیده شود و دید چقدر این افراد به این موضوع توجه دارند. نکات اصلی و عمقی حوزه فرهنگ، باید مطرح شود و کاندیداها برنامههای خودشان را در این حوزهها مطرح کنند. به نظرم بهترین حالت برای شکلگیری مناظرههای فرهنگی این است که در جمعهای تخصصی باشد تا این افراد به این دید نگاه کنند اگر نقایصی هم در کارشان دارند، آنها را برطرف کنند.
فرهنگ جزء جاهایی است که عرصه تاختوتاز کاندیداها برای اغوای مردم میشود، درحالیکه مسائل اصلی حوزه فرهنگ در این موارد خلاصه نمیشود. مثلا در سالهای گذشته میدیدیم در بحثهای غیرمرتبط میگفتند آیا باید با پوشش خانمها برخورد شود یا نه؟ این موضوع مساله اصلی فرهنگ ما نیست، مساله فرهنگی ما این است که باید چه بکنیم تا جامعه عفیف و نجیب ایران، چه مردان و چه زنان بهطور کامل به شرایط گذشته و عمیق خودشان برگردند. گاهی کاندیداها برای اینکه برایشان کف بزنند، مسائل را مطرح میکنند. ما نوعی مدیریت در حوزه فرهنگ داریم که من اسمش را وییرایی گذاشتم. وییرا، مربی برزیلی تیم ملی فوتبال بود. بعد از اینکه ایران مقابل استرالیا 2-2 شد، از او سوال کردند چطور موفق شدی؟ گفت من به بچهها گفتم، برید بازی خودتان را بکنید. مدیریت برخی افراد اینطور است، که مدیریت لطمهزنندهای است. اینکه هر کسی هر کاری دلش میخواهد انجام بدهد، که مدیریت نیست!
مدیریت کردن یعنی برنامه مناسب برای اصلاح امور، برای تقویت مسائل فرهنگی جامعه داشته باشید، که همه باید کمک کنند. به نظرم میآید سیستم مناظرات باید جوری باشد کسی نتواند عوامفریبی کند و همه باید عمیقا نشان دهند چطور میخواهند امور فرهنگی را اصلاح کنند. بخش زیادی از جامعه ما فهمیده هستند و متوجه موضوعات میشوند. درصدی هم باید به آنها کمک شود تا متوجه شوند این افراد چه چیزی میگویند. باید توجه کنند این کاندیداها برای خوش آمد مردم حرفی میزنند یا دارند برنامه ارائه میکنند.
شماره ۴۱۶۱ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
برای خوشآمد مردم از فرهنگ صحبت نکنند