محمود گبرلو، منتقد سینما: ما در هر دوره ریاستجمهوری شاهد حضور نامزدهایی هستیم که در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مباحثی را مطرح میکنند. طبیعتا برنامههایی را هم در هر کدام از این حوزهها ارائه میکنند. عموما شاهد هستیم کاندیداها در هر دوره ایدههای قدرتمندی را در حوزه فرهنگ و هنر مطرح میسازند اما در عمل نگاه کمعمق و ضعیفی نسبت به این حوزه دارند. بعد از حوزه اقتصاد و سیاست، عرصه هنر برایشان مهم است اما در انتخاب مسئولان مربوطه، خیلی دقت نمیکنند و به همین دلیل هربار در دورههای ریاستجمهوری با مشکلاتی در حوزه فرهنگ و هنر روبهرو هستیم.
طبیعتا در برنامه حاکمیت، استراتژی کلان در حوزه فرهنگ وجود دارد اما شیوههای اجرایی دولتها بهگونهای است که با سلایق شخصی خودشان استراتژیها را پیاده میکنند و به همین دلیل دچار اختلاف هستیم و در مجموع اتفاقاتی نو در این حوزه نمیافتد.
این موضوع دو دلیل عمده دارد؛ اول اینکه پراکندگی دیدگاهها و نظرها در حوزههای اجرایی فرهنگ و هنر وجود دارد چون ما در سطح کلان استراتژیهای عمیق و جدی داریم اما در شیوههای اجرایی شاهد پراکندگی نظر هستیم. از سوی دیگر اشکالی که وجود دارد اینکه نگاه جدی به حوزه فرهنگ و هنر در دولتهای مختلف وجود نداشته و به همین دلیل در عملکردهای اجرایی شاهد آن هستیم که با شیوههای سطحی، مغرضانه و کمعمق به حوزه فرهنگ نگاه میکنند.
درست است که در کشور ما مساله اقتصاد جدی شده است و باید برای آن طراحی و برنامه داشته باشند یا در حوزه سیاسی نیاز به نگاههای عمیق و جدی است اما نامزدهای ریاستجمهوری باید این را بدانند که پایههای هویتی هر فعالیت اقتصادی و اجتماعی در حوزه فرهنگ و هنر است.
البته یک ترسی هم دارم؛ چون متولیان فرهنگ و هنر در کشور زیرمجموعه یک مدیریت، برنامهریزی نمیشود. برای مثال دولت در وزارت ارشاد برنامهریزی میکند اما مجموعههای دیگری وجود دارد که دیدگاههای خودشان را پیاده میکنند مثل کمیسیون فرهنگی مجلس یا نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی یا تشکیلاتی مثل اوج و... . این اختلافات باعث میشود حوزه فرهنگ و هنر ضربه جدی بخورد.
کاندیداها شعار ندهند
در مرحلهاول نامزدها باید بهطور شفاف استراتژیشان را درخصوص تولید آثار سینمایی مطرح کنند و بگویند از چه نیروهایی میخواهند استفاده کنند و چه برنامهای برای پشتیبانی از تولید فیلم دارند. واقعیت این است مردم ایران علیرغم مشکلات اقتصادی و اجتماعی که دارند، این روزها برای تفریح متوسل به فیلم دیدن میشوند. شاید قالبها تغییر کرده و لزوما سینما نمیروند اما همچنان مخاطب فیلم، سریال و محتوایی هستند که هنرمند ایرانی میسازد.
هر دولتی اگر بخواهد در عرصه سیاسی و اجتماعی موفق شود باید حتما نگاه روشن و شفافی به تولید فیلم داشته باشد. مردم با دیدن فیلم هم سرگرمی و نشاط برای خودشان ایجاد میکنند و هم پیامهایی را دریافت میکنند. درواقع دولت میتواند برای انتقال پیامهایی که دارد از طریق فیلمسازی ورود و اهدافش را پیاده کند. بنابراین توجه جدی به حوزه سینما بهخصوص حوزه فیلم و صنوف سینمایی از ضروریاتی است که نامزدهای ریاستجمهوری باید شفاف درباره آن صحبت کرده و از دادن شعار و برنامههای کلان خودداری کنند چون پیادهسازی آن متفاوت است.
کاندیداها شفاف جنبههای حمایتیشان را بیان کنند
مردم باید ببینند دانش و آگاهی کاندیداها در حوزه فرهنگ و هنر در چه حد و اندازهای است. اگر احساس کنیم که رئیسجمهور اطلاعاتی از موضوعات مختلف مثل تولید فیلم و آشنایی با فیلمسازانی که با مردم ارتباط میگیرند و... دارد یعنی سطح دانشش بالا است و میتواند عمیقا به این موضوع نگاه کند. اما اگر در سطح شعار دادن باشد کارایی ندارد. تجربه به ما نشان داده کاندیداها در این حوزهها باید دانش و آگاهی وسیع در حوزه فرهنگ و هنر و مشخصا حوزه سینما داشته باشند و بهطور مصداقی این را بیان کنند. همه هنرمندان اگر احساس کنند یک رئیسجمهور، دلسوزانه پشتیبانشان است و از آنها حمایت میکند، حتما در تلاش خواهند بود فیلمهای خوبی را برای جامعه ایران تولید کنند. مردم ما از شعار دادنها خسته شدهاند و انتظار دارند نامزدها به صورت شفاف جنبههای حمایتیشان را تبیین کنند.