سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: با شهادت سیدابراهیم رئیسی هشتمین رئیسجمهور ایران بهدنبال سانحه بالگردی در روز 30 اردیبهشت، ایران وارد دوره برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری شد. این انتخابات قرار است روز 8 تیرماه برگزار شده و درصورت کشیده شدن به دور دوم، دور نهایی در 16 تیر برگزار خواهد شد.
این اتفاق ناگهانی باعث شد سه کشور برتر اروپا شامل انگلیس، فرانسه و آلمان در هماهنگی با یکدیگر تلاش کنند از این مساله سوءاستفاده کنند. با این وجود هر سه کشور به سرعت دچار بحران سیاسی شدند، درحالیکه ایران با وجود سنگین بودن اتفاق رخ داده برای رئیسجمهور، ثبات و انسجام و قدرت اجتماعی خود را به رخ همگان کشید.
در شرایط کنونی بهدنبال اختلافات سیاسی و بهویژه با مشخص شدن نتایج انتخابات پارلمان اروپا، دو کشور از سه کشور اصلی اروپا در بستری از بحرانها مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی شده و کشور دیگر نیز تحت فشارهای سنگین در آستانه چنین تصمیمی است. انگلیس تنها دو روز و فرانسه تنها 20 روز پس از ورود ایران به دوره انتخابات زودهنگام، به این مساله دچار شدند. در این گزارش ضمن برشمردن اقدامات ضد ایرانی اروپا برای سوءاستفاده از فضای پس از شهادت رئیسجمهور، به بررسی شرایط وخیم و جدید این کشورها پرداخته شده است.
تهدیدات بیاثر
در این بخش اقدامات ضدایرانی اروپا طی یکماه اخیر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1- اعمال تحریمهای جدید
خبرگزاری انگلیسی رویترز که به فضاسازیهای ضدایرانی مشهور است، روز دوم خرداد به نقل از منابع مطلع اعلام کرد اتحادیه اروپا درصدد قرار دادن نام ۱۰ فرد و نهاد جدید در فهرست تحریمهای اعمالشده علیه ایران است. اتحادیه اروپا تحریمهای ضدایرانی خود را هماهنگی با آمریکا در روز جمعه ۱۱ خرداد بهصورت رسمی اعلام کرد که در آن شش فرد و سه نهاد به دلیل مشارکت در برنامه پهپادی ایران و انتقال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین تحریم شده بودند. آمریکا نیز لیست تحریمی جداگانهای را منتشر کرد.
محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع، اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه و افشین خواجهفرد معاون وزارت دفاع اشخاص حاضر در فهرست تحریمهای اروپا بودند. همچنین سه نهاد شامل قرارگاه خاتمالانبیا، شرکت کاوان الکترونیک بهراد و نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادهای تحریمشده را تشکیل میدادند. در این لیست نام یکی از فرماندهان قرارگاه خاتمالانبیا، مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره شرکت کاوان الکترونیک بهراد نیز بهچشم میخورد.
اتحادیه اروپا بدون آنکه مستنداتی درخصوص فروش پهپادهای ایرانی به روسیه ارائه کند، مدعی استفاده از این پهپادها علیه اوکراین است. اعمال این تحریمها علیه دولت ایران آن هم تنها 11 روز پس از شهادت رئیسجمهور ایران و گنجاندن یک عضو دولت وی در تحریمها نشاندهنده تلاش اروپا برای استفاده از فرصت فقدان رئیسجمهور ایران و حرکت کشور بهسمت انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری است.
2- نامه به شورای امنیت
انگلیس، فرانسه و آلمان روز 14 خرداد (3 ژوئن) تنها دو روز پیش از برگزاری نشست شورای حکام و رایگیری درخصوص قطعنامه ضدایرانی، در نامهای مشترک به شورای امنیت سازمان ملل مدعی شدند ایران با اقدامات خود مفاد توافق برجام را نقض کرده است. این نامه از آن رو اهمیت دارد که تهدیدی نسبت به بازگرداندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرده و احتمال استفاده از اهرم موسوم به «اسنپبک» در برجام را بالاتر میبرد. این اهرم به اعضای حاضر در توافق اجازه میدهد درصورت نقض تعهدات ایران، این موضوع را در شورای امنیت مطرح و درخصوص بازگرداندن تحریمهای ایران رایگیری کنند. با خروج آمریکا از برجام، این کشور امکان استفاده از اسنپبک را از دست داد اما سه کشور اروپایی عضو این توافق امکان استفاده از آن را دارند.
در نامه 14 خرداد بهطور مستقیم اشارهای به «مکانیسم ماشه» نشده اما تاکید شده قطعنامه 2231 که برای تایید برجام صادرشده 18 اکتبر 2025 به پایان میرسد. تروئیکای اروپایی در نامه خود توسعه ذخایر اورانیوم را نقض برجام معرفی کردهاند.
متهم کردن ایران به نقض برجام درحالی است که آمریکا به دلیل خروج از توافق مقصر اصلی است و تهران برای موازنه و پاسخ به خروج آمریکا، کمکاری و نقض تعهد کشورهای دیگر دست به تعدیل به تعهدات برجامی خود براساس متن توافق زده است. کشورهای اروپایی با این نامه تلاش کردند فضای دهه 2000 و بهویژه 2010 به بعد را در محیط داخلی ایران احیا کنند اما بر همه آشکار است دیگر فضای مزبور قابلاحیا نیست. با توجه به گرفتاری غرب در اوکراین و فلسطین اشغالی تهدید به قرار دادن ایران ذیل فصل هفتم ناممکن است. از سوی دیگر ناکامی غرب در این دو جنگ، عیار پایین توانمندیهای این مجموعه را نشان داد.
3- قطعنامه شورای حکام
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز 16 خرداد (۵ ژوئن) در فضایی شکننده قطعنامه ضدایرانی را که کشورهای اروپایی طراحی کرده بودند، تصویب کرد.
این قطعنامه درحالی به تصویب رسید که از ۳۵ عضو شورای حکام، ۲۰ عضو به آن رای موافق، دو عضو رای مخالف و ۱۲ عضو نیز رای ممتنع دادند. روسیه و چین به این قطعنامه رای منفی دادند. دو بهانه این قطعنامه ممانعت از فعالیت چند بازرس ارشد آژانس در ایران بود. پیش از نشست شورای حکام رسانهها مدعی شدند آمریکا مخالفت اقدام کشورهای اروپایی است و تلاش دارد متن پیشنویس پیشنهادی آنها را برای جلوگیری از تشدید تنشها با ایران، تعدیل کند.
این قطعنامه و ارسال نامه به شورای امنیت به دلیل شرایط وخیم اروپا و کاسته شدن از تاثیراتش در سایه بازیگری سه ضلعی آمریکا، چین و روسیه در مناسبات جهانی، چندان از سوی ایران جدی گرفته نشد. تهران که تهدید کرده بود در مقابل این قطعنامه واکنش نشان میدهد، به دلیل ضعف قطعنامه مزبور و شکست کشورهای اروپایی پاسخی خفیف به آن داد تا به این کشورها، کوچکی اقدامشان را یادآور شد.
علی باقری، سرپرست وزارت امور خارجه ایران در واکنش به اقدامات کشورهای اروپایی، آنها را شکستخوردگان توصیف کرد. اشاره او بهطور آشکاری ناتوانی کشورهای اروپایی در توقف برنامه هستهای ایران طی سالهای اخیر و همچنین شکستشان در طوفان الاقصی و وعده صادق را به آنها یادآوری کرد. نوع رایدهی در شورای حکام نیز یک شکست بزرگ برای غرب بود، زیرا ثابت کرد روند جهانی بهشکلی درحال تغییر است که کشورهای غربی با هر بار صفآرایی در سازمانهای بینالمللی ثابت میکنند اقبال به آنها کاهش یافته است. خودداری تعدادی از کشورها مانند عربستان از شرکت در جلسه رایگیری، این مساله را نشان میدهد.
4- بیانیه ضدایرانی
تروئیکای اروپایی در همان روز تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام تلاش کردند با صدور بیانیهای مشترک، بر سطح تهدیدات خود بیش از پیش بیفزایند. با وجود این، بیانیه مشترک سه کشور ایران، چین و روسیه علیه این بیانیه نشان داد دستان اروپا تا چه میزان خالی است.
5- فعال شدن در تهدید لبنان
طی هفتههای اخیر انگلیس و فرانسه در پیامهایی به محور مقاومت نسبت به حمله رژیمصهیونیستی به لبنان هشدار دادند. با وجود تلاش این دو کشور برای تحتفشار قرار دادن مقاومت، لبنان نیز در پاسخ حملات قدرتمندی علیه رژیم تدارک دید که عمق سرزمینهای اشغالی را دربرگرفت.
چه بلایی سر توطئهگران آمد؟
در این بخش به نوع مشکلات و نحوه فروافتادن رهبران اروپا به انتخابات زودهنگام پرداخته شده است.
1- سوناک
ریشی سوناک نخستوزیر انگلیس روز 2 خرداد (22 می) انحلال پارلمان را اعلام کرد. قرار است انتخابات پارلمانی این کشور 14 تیر (4 جولای)، یک هفته پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران برگزار شود.
انگلیسیها که برای دوران انتخابات زودهنگام ایران نقشه کشیده بودند تنها دو روز پس از ایران به انتخابات زودهنگام دچار شده و دستکم یک هفته پس از تهران از آن رها خواهند شد.
پیشبینیها نشان میدهد احتمالا سوناک در انتخابات پیش رو از قدرت ساقط خواهد شد. اشتباهات حزب محافظهکار از جمله اختلافات داخلی و تغییر پی در پی نخستوزیران، نتایج ناگوار سیاستهای این کشور در مداخله در جنگ اوکراین و یمن باعث شده از دولت انگلیس مشروعیتزدایی شده و راهی جز برگزاری انتخابات نباشد.
2- مکرون
امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه روز 20 خرداد تنها یک ساعت پس از پایان انتخابات پارلمانی اروپا و مشخص شدن شکست حزبش از احزاب راستگرای افراطی، پارلمان فرانسه را منحل کرد.
مکرون به زعم خود دو اتفاق پیش روی خود دارد. اتفاق اول پیروزی با توجه به آرای بالای متحدانش مانند احزاب میانه راست و چپ است که از وی حمایت میکنند. اتفاق دوم شکست در انتخابات پارلمانی است که نخستوزیری را در اختیار راست افراطی قرار میدهد تا ناتوانی این جریان در اداره کشور مشخص شده و باعث باختش در انتخابات بعدی ریاستجمهوری شود.
با این وجود به نظر نمیرسد رئیسجمهور فرانسه راه آسانی در پیش داشته باشد. مکرون که تنها 20 روز پس از آنکه ایران وارد دوره انتخابات زودهنگام شد، با دست خود مجبور شد کشورش را وارد انتخابات زودهنگام پارلمانی کند. شدت فشارها به حدی است که برخی حتی درخواست کنار رفتن وی از ریاستجمهوری را مطرح کردهاند.
قرار است دور اول انتخابات پارلمانی در فرانسه روز ۱۰ تیر و دور دوم آن روز ۱۷ تیر برگزار شود. نزدیکترین مقطع این انتخابات، 2 روز پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران است.
3- شولتز
صدراعظم آلمان در انتخابات پارلمان اروپا شاهد کاهش رای هر سه حزب حاکم بود. گفته میشود به دلیل التهابات سیاسی، آلمان احتمالا به سمت «بزرگترین آشفتگی سیاسی» در تاریخ دموکراسی پس از جنگ پیش میرود.
در انتخابات پارلمان اروپا نهتنها وزن احزاب حاکم کاهش یافت، بلکه حزب سوسیال دموکرات به رهبری شولتز با 14 درصد رای تنها به نیمی از آرای حزب دموکرات مسیحی که بخشی از دولتش است، رسید.
تحولات آلمان باعث شده تا تداوم حضور وی در صدراعظمی با خطر مواجه شود که حتی میتواند به سرعت این کشور را نیز در انتخابات زودهنگام فروبرد.