مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول: پس از اینکه کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری مشخص شدند، به قید قرعه جناب مسعود پزشکیان خیلی زود به قاب تلویزیون آمد. او اکنون با توجه به نظر شورای نگهبان و با توجه به تصمیمگیری سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان پیش از نظر نهایی شورا (که در آن پزشکیان به عنوان دومین کاندیدای مطلوب معرفی شده بود) بدون حرف و حدیث درباره اینکه احزاب و گروههای این جریان سیاسی از او حمایت کنند یا نه و امثال این بحثها، «تککاندیدا»ی اصلاحطلبان است. نماینده مردم تبریز در مجلس در رقابت انتخابات ریاستجمهوری کار آسانی ندارد ولی حمایت صریح اصلاحطلبان از او و تقسیم آرا در طرف مقابل و... فرضیه تکرار انتخابات 92 را به بحثهای سیاسی آورده است. حالا شاید پس از اولین گفتوگوی تلویزیونی پزشکیان قضاوت نزدیکتر به واقعیت امکانپذیر باشد. هرچند توجه به این نکته که یک برنامه در سیما تنها یک آغاز محسوب میشود و از نظر سیاسی راه زیادی باقی مانده، ضروری است.
تا قبل از حضور پزشکیان در تلویزیون و در تقریبا 30 ساعت ابتدایی کار، حمایت اصلاحطلبان از او بسیار زیاد بود. این نوع حمایت از یک چهره جدید در انتخابات 92 فقط در یک هفته پایانی و بعد از چند دلربایی روحانی از بدنه اجتماعی آنها در مناظرهها دیده میشد. در سال 1400 هم «عبدالناصر همتی» هرقدر تلاش کرد، اصلاحطلبان حمایت علنی سنگینی از او نکردند. اما پزشکیان بهخاطر پیشینه سیاسی شفاف و حضور در کابینه دولت خاتمی و چند دور نمایندگی مجلس، در همان ابتدای راه کاندیداتوری حمایتهای سیاسی مهمی دریافت کرد. این موج حمایتی اما پس از حضور در تلویزیون دچار یک شوک تردیدآمیز شد. او در گفتوگوی ویژه خبری با لحنی آرام و جملاتی غیرجنجالی سعی کرد نگاه کارشناسی خودش را تبیین کند. کلمات استفادهشده از سوی پزشکیان باعث شد رسانههای خبری نتوانند تکههای تندوتیزی از این گفتوگو بزنند. مسالهای که برای شروع یک مبارزه انتخاباتی و آینده آن کمی ابهامآمیز است. تاکید پزشکیان به اینکه برنامههای دولت او همان برنامههای کلان کشور است و در اجرا باید همه آن را مورد توجه قرار داد و حتی تصریح اینکه راه دولت رئیسی را ادامه میدهد، تصویری متفاوت از او نشان داد.
تا قبل از اعلام نظر شورای نگهبان مساله اصلی درباره اصلاحطلبان نسبت آنها با علی لاریجانی بود.
پیشفرض آن بحثها تغییر نظر شورا نسبت به سال 1400 بود. خیلیها فکر میکردند برخی مباحث پیرامون ردصلاحیت لاریجانی مثل «جبران شود» و حتی ورود سریع رئیس 3 دوره مجلس شورای اسلامی به انتخابات، یعنی او چراغ سبز دریافت کرده است. همین پیشفرضها و حذف مجدد لاریجانی از صف کاندیداها، استقبال از پزشکیان را معنادارتر کرده بود. پزشکیان برخلاف لاریجانی کارنامهای کاملا اصلاحطلب دارد و البته بهخاطر کار اجرایی کوتاه در گذشته، نقد او از سوی رقبا سختتر هم است.
اما نحوه ورود پزشکیان به انتخابات در گفتوگوی تلویزیونی کمی به محاسبات اصلاحطلبان آسیب وارد کرد. آنها بعد از چند دوره اخیر برای راضی کردن بدنه رای خودشان کار سختی دارند. اگر راه دوری نرویم، آنها سال 88 از تقلب بزرگ در انتخابات گفتند ولی دو سال بعد خاتمی در انتخابات مجلس رای داد. دو سال بعد از آن حضور یواشکی، خاتمی در انتخابات جریان اصلاحات پشت «حسن روحانی» ایستاد. روحانی برای جذب رای روی اشتباه رقبا و راضی کردن بخشی دیگر قمار کرد. قمار او در سال 96 هم جواب داد ولی حاصل دولتش سرخوردگی بدنه رای اصلاحطلبان شد. برای همین همتی در سال 1400 موفق نبود و در انتخابات دو دوره اخیر مجلس نیز، خبری از کنش سابق اصلاحات نبود.
حالا مسعود پزشکیان با شخصیت و تفکر سیاسی متفاوت از روحانی با این سوال بزرگ مواجه است: چگونه بدنه اجتماعی را راضی به مشارکت کند؟
پزشکیان بدون شک در اولین فرصت مبارزه انتخاباتی موفق نبود، او احتمالا میخواست از گزینه «رادیکال کردن» فضای انتخابات استفاده نکند. برخی میگویند اساسا شخصیت پزشکیان اینگونه نیست. در روایت رسانههای اصلاحطلب از جلسه برخی چهرهها با او در روزهای اخیر هم این برداشت قابل فهم است. ارجاع زیاد به نهجالبلاغه و نوعی نقد همه اهالی سیاست در شکستها و چالشها و جوابهایی که بوی تندوتیز سیاسی نمیدهد، به روشنی در این روایت دیده میشود. هنوز نمیدانیم این انتخاب پزشکیان است یا واقعا از رادیکالیسم فراری است؟ باید منتظر ماند. این فرضیه که رادیکال کردن فضا برای روزهای منتهی به انتخابات جواب میدهد و در ابتدا باید آرام و آهسته شروع کرد هم قابل توجه است.
پزشکیان اما بدون اینکه بخواهد رادیکال باشد یا آن را انتخاب کند، چه راههایی برای جذب رای دارد؟ آیا موج حمایتی سیاسیون و راس اصلاحطلبان برای تبدیل شدن به یک موج اجتماعی در بنبست رادیکالیسم گیر کرده؟ اگر جواب این سوال مثبت است، دو ایده قابل بررسی است: اول اینکه پزشکیان چقدر ظرفیت رادیکال کردن فضا را دارد؟ دوم اینکه بدنه اجتماعی با چه میزان رادیکالیسم به تحرک میافتد؟ و حد عمل او در فضای اجتماعی ایران چقدر است؟ به نظر میرسد در زمینه اجتماعی کنونی و با توجه به اینکه انتخابات امسال پس از شهادت رئیسجمهور برگزار میشود، فضا برای اجرای ایدههای تندوتیز محدود است. از طرف دیگر تجربه ایدههای رادیکال در عمل منجر به موفقیت دولت مستقر نشده است و بدنه اجتماعی این مساله را درک میکند.
اصلاحطلبان اما باید دنبال راه جدیدی باشند، آنها امسال یک کاندیدای اصیل دارند و رقبا هم ویژگیهای جناب رئیسی را ندارند. از مشکلات رقابت 1400 برای آنها اجماع قاطع جناح مقابل روی رئیسجمهور منتخب بود. حتی حملات سال 96 روحانی و نحوه واکنش اخلاقی رئیسی باعث شده بود ابزارهای همتی کمرمق شود. وضعیت رقبای پزشکیان اما اینگونه نیست.
پزشکیان میان یک سخنرانی حوصلهسربر در تلویزیون که شبیه نطق نماینده مجلس بود یا مواضع آتشین و رادیکال، میتواند با انتخاب راه سوم روی نقاط ضعف رقبا تمرکز کند و با ایجاد تفاوت محسوس میان خودش با بقیه، کار را به دور دوم بکشاند. کاری که از او به عنوان یک نیروی سیاسی باسابقه برمیآید.
مساله آخر اما اثر رفتار و کنش پزشکیان روی جناح مقابل است. اگر کاندیدای اصلاحطلبان با مسیر فعلی ادامه دهد، اصولگرایان احتمالا با دست بازتری یکدیگر را نقد میکنند. آنها اگر خیالشان از رای پایین پزشکیان راحت شود، متفاوت رفتار میکنند. ولی اگر نگران دور دومی شدن یا شکست در مرحله اول باشند، با احتیاط درباره هم کنش خواهند داشت. شاید نظر سبد رای ایدئولوژیک اصولگرایان ثابت بماند ولی بخش بزرگی از کسانی که حتما یا احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند، نظر قابل تغییری دارند. تغییر نظر آنها بیشتر محصول اشتباه کاندیداها در مسیر انتخابات است. اشتباهاتی که قبلا از سوی همه دو ضلع اصلی اصولگرایان دیدیم و بعید نیست دوباره تکرار شود. نقش پزشکیان با این تفاسیر محدود به سبد رای اصلاحطلبان نیست، او میتواند با قوت و ضعف در عمل سیاسی سبد رای اصولگرایان را هم جابهجا کند و روی تصمیمات آنها اثرگذار باشد.