فرهیختگان:وبینار بینالمللی «غزه و جنبش دانشجویی آمریکا» به همت معاونت بینالملل و امور دانشجویان غیرایرانی دانشگاه آزاد و با حضور دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد و حضور مجازی اساتیدی از دانشگاههای آمریکا و برزیل برگزار شد. در این نشست دکتر طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد، جمیل ابراهیم اسکندر، الکساندر شپرد از دانشگاه ایندیانا و مکس آجل، استاد برجسته دانشگاه گنت از نقش حمایت دانشجویان آمریکایی از مردم غزه و اعتراض به سیاستهای دولتمردان آمریکایی گفتند. جمیل ابراهیم اسکندر دارای پسادکتری فلسفه عربی دوران وسطی از دانشگاه مادرید- اسپانیا و استاد فلسفه اسلامی و عرب از دانشگاه فدرال سائوپائولو- برزیل است. او مولف سه کتاب در زمینه فلسفه اسلامی بوده و درحالحاضر درحال ترجمه کتاب «الطبیعیات» (فیزیک) ابنسینا از عربی به پرتغالی است. الکساندر شپرد از دانشگاه ایندیانا نیز تحقیقات زیادی در حوزه اسلام (شیعه) تاریخ ایران انجام داده و سخنرانیهای متعددی را در دانشگاه لو موین، دانشگاه ایندیانا، دانشگاه لایدن، دانشگاه پنسیلوانیا، کنفرانس انجمن مطالعات خاورمیانه و جنوب آسیا (MESA) و انجمن مطالعات شرق میانه و آفریقا (ASMEA) ارائه کرده است. مکس آجل نیز استاد برجسته دانشگاه گنت و یک پژوهشگر برتر سازمان نظارت بر مواد غذایی و محیطزیست تونس است. کتاب او با عنوان «یک معامله نوین سبز مردمی» در سال 2021 توسط انتشارات Pluto منتشر شده است. مشروح این نشست را در ادامه میخوانید.
جمیل ابراهیم اسکندر:
آنچه در آمریکا اتفاق میافتد، خلاف مسائل انسانی است
بهخاطر موانعی که در دانشگاههای آمریکا وجود دارد، قبلا هیچ سابقه تاریخی در آمریکا نداشته است. نیازمند جلب توجه همه عالم بهسمت و سوی همین حرکت و جنبش هستیم. حدود 145 دانشگاه و بیش از دهها استاد درگیر این ماجرا شدهاند. براساس فلسفه فرهنگ، لازم است انسان براساس آن طبع فرهنگی خودش عمل کند. طبعا انسان درباره مسائل اجتماعی و انسانی باید خیلی متفکرانه عمل کند. البته این فضا در آزادی و یک زندگی آزادمنشانه امکانپذیر است. انسان زمانی آزادمرد است که از هجوم و حمله دیگران در امان باشد؛ چه در بیان و چه در عمل. اینجا منظور از «احترام»، احترام گذاشتن به آرای مختلف است. متاسفانه آمریکا در این موضوع اخیر و جنبشی که اتفاق افتاده، اصلا چیزی را متوجه نمیشود و نمیفهمد. آنچه امروز در آمریکا اتفاق میافتد، خلاف مسائل انسانی است. نتیجهاش نیز از همان بوده؛ امروز بیش از 30 هزار تن از مسلمانان در غزه کشته شدهاند. بین همین بیش از 30 هزار کشته در غزه؛ اطفال، کودکان و زنان هم وجود دارند. سوال اینجاست؛ واقعا گناه این بچهها چیست؟ دختران و زنان چه گناهی دارند؟ خلاف آنچه در کشورهای عربی اتفاق افتاده و سکوت کردند، اما دانشگاههای آمریکایی بهپا خاستند و اعتراض کردند. به دانشجویان دانشگاه کلمبیا تبریک میگوییم که شروعکننده این حرکت و جنبش دانشجویی بودند. منتها در آمریکا اینگونه است؛ تا زمانی دموکراسی وجود دارد که علیه صهیونیست حرفی نزنید. وقتی علیهاش حرف میزنید، دیگر دموکراسی تبدیل به دیکتاتوری میشود؛ این همان حقیقتی است که امروز شاهد هستیم و دانشجویان عهدهدار این مسئولیت در دانشگاههای آمریکا شدهاند. خوشبختانه صدای آزادی بر آنچه امروزه در آمریکا بهعنوان دموکراسی چربیده، پیروز شده است. عجیب اینجاست که دانشگاهها بعد از وقوع این اتفاق در تاریخ 15 آوریل (مترجم: البته او به 15 آوریل اشاره نکرد) کاملا متغیر شده و انگار جلوه و اهداف جدیدی پیدا کردهاند. این حرکت جنبش باعث شد ایالاتمتحده آمریکا که مدعی دموکراسی است مورد تمسخر جهانیان قرار گیرد. بعد عجیب اینجاست که دیدگاه من، ما و شما درباره این بحث چیست. دانشجویانی که در اوج مسائل فرهنگی هستند به این شکل زندانی میشوند؛ علیرغم اینکه آنها مدعی برتری در حوزههای تربیتی هستند. متاسفانه کوچکترین احترامی از جهت تربیت انسانی، واقعا تا به حال در برخورد با دانشجویان، اتفاق نیفتاده است. موضوع برخورد با دانشجویان باعث شده احترام دنیا نسبت به این نوع برخورد آمریکا با دانشجویان، کاملا زیر صفر شود؛ یعنی از بین رفت. دیگر هیچ احترامی برای دانشگاههای آمریکا قائل نیستند. سکوت همه دانشگاههای دنیا واقعا برای آنها خجالتآور است. با این وضعیت که در آمریکا پیش آمده، دانشجویان دیگر چگونه به درس و مشق خود در دانشگاه برگردند؟ خودتان را یک لحظه جای آنها بگذارید که در این فضا مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند؛ چه مدرس و چه دانشجو. فرهنگ، آنچه است که در دامن خودش، یک نسل از آدمها را تربیت میکند. وضعیت کنونی دانشگاههای آمریکا با این فطرت و طبیعت فرهنگ، چه سازگاریهایی دارد؟ وقت برای اثبات این موضوع در آمریکا کم است. همچنین آمریکا مدعی راهاندازی و داشتن موسسات فرهنگی است. با این اتفاقی که در آمریکا افتاد واقعا ارزشهای فرهنگی و تمدنی، دیگر چگونه میتواند در آنجا برقرار شود و ادامه پیدا کند؟ فلسفه فرهنگ هم باید عمیقا به این مسائل بپردازد و کارش را انجام دهد. فلسفه اجتماعی هم باید به تکتک این حوادث با همه شاخهها و فروعات آن بپردازد. سوال اصلی اینجاست؛ واقعا این اتفاقات چگونه میتواند تحت زندگی سالم اجتماعی انسان قرار گیرد؟ یعنی تناقضی بین ضرب و شتم فرهنگ دانشجویی و آنچه وجود دارد که آمریکا ادعا میکند. اکنون این حرکت دانشجویی از دیدگاه من به حرکتی سیاسی تبدیل شده که همه آمریکا را دربرگرفته است. واقعا باید از نظر فلسفه اجتماعی بررسی شود؛ نحوه برخورد پلیس آمریکا با این حرکت دانشجویی. این خیزش دانشجویی در آمریکا یک مطالبهگری اتفاقات تلخی است که در غزه افتاده و حرکتی بوده که ادامه خواهد داشت. این حرکت دانشجویی، دیگر بهقدری فراتر رفته که باعث خواهد شد تمدن آمریکایی رو به اضمحلال برود. اکنون وقتش است که بگوییم دیگر بس است استعمار، دیگر بس است امپراتوری، تمام شد. ما با توجه به این جنبش و حرکتی که در آمریکا انجام شد باید پشتیبانی کنیم و به همه عالم بگوییم این سرکوبگری مردم در غزه، تنها نخواهد ماند. با مظاهره، معاونت و کمک به غزه میخواهیم این موضوع را اثبات کنیم. حرکتی که در آمریکا شروع شد، پایهگذار فرهنگ جدیدی بود و ما باید براساس این فرهنگ جدید زندگی کنیم یعنی حرکتی که از 15 آوریل آغاز شده، پایهگذار تمدن و فرهنگ جدیدی در آمریکاست. با این اتفاقاتی که افتاد، آمریکا اخلاق را در برخورد با دانشجویان باخت و آن را همه دنیا دیدند. اگر شخصی اخلاق خود را ببازد، همه چیزش را میبازد و تبدیل به یک حیوان وحشی میشود. دانشجویان اصلا مستحق این نوع برخورد نبودند. آنها بهعنوان نیروهای فرهنگی جامعه باید مورد احترام قرار میگرفتند، نه ضرب و شتم.
الکساندر مورس شپرد از دانشگاه ایندیانا:
زندگی عادی آکادمیک در دانشگاههای آمریکا برهم خورده است
«چندین نفر از دانشجویانم در دانشگاه ایندیانا دستگیر شدند. دانشگاههای دیگر هم در بحثهای مربوط به اعتراضات ورود کردند و ملحق شدند. این protest و اعتراضات که در دانشگاه ایندیانا انجام شده و البته ابتدا از دانشگاه کلمبیا شکل گرفت، بیشباهت به اعتراض دانشجویان در زمان جنگ ویتنام نبود. دقیقا همان ماجرا تکرار شده است. برخی از اعضای هیاتعلمی هم دستگیر شدهاند. یک سال نیز ورودشان به campus (محوطه دانشگاه) ممنوع شده، نمیتوانند وارد شوند و یکسال محروم هستند. با این وضعیتی که پیش آمده برنامههای منظم و روزانه دانشگاه بههم خورده است. دانشگاهها نمیتوانند امتحانات نهایی خود را برگزار کنند. برنامههای استادان نیز بههم خورده؛ زندگی عادی آکادمیک در دانشگاههای آمریکا برهم خورده و از بین رفته است. خیلی از دانشجویان دانشگاه ایندیانا نسبت به اتفاقات خیلی خشن و کشتار در غزه علیه اسرائیل، شورش کردند. البته سازمان یهودی هم ورود کرده؛ طبعا معارضاتی بین طرفین و البته درگیریهای فیزیکی در دانشگاه ایندیانا ایجاد شده است. آنچه اکنون در دانشگاه ایندیانا اتفاق میافتد، این است که در campus (محوطه دانشگاه) دانشجویان را بهعنوان آدمهایی رادیکال معرفی میکنند. طبعا درگیریهای داخل دانشگاه هم دنباله همان سیاستهای ضرب و شتم دانشجویان است؛ یعنی طیفی از افراد و ارگانهای موافق اسرائیل را مقابل دانشجویانی قرار دادهاند که مخالف کشتار در غزه هستند و درگیریهای عجیبی صورت گرفته است. مقابل این حرکتهایی که بهعنوان جنبش دانشجویی اتفاق افتاده، همان بحثها تکرار میشود. کسانی بودهاند که طرفدار آنها هستند و سعی میکنند اذهان مردم را بهسمتی سوق دهند که تصور شود این حرکت دانشجویی دقیقا از سمت حماس پشتیبانی میشود. در واقع میخواهند القا کنند حرکت دانشجویی خودجوش نیست و از سمت حماس حمایت میشود. خودم در این اعتراضات بودم و دیدم حرکتی کاملا خودجوش است. از نظر نظامی هیچ وابستگی به حماس ندارد، بلکه یک حرکت انساندوستانه است. مردم درباره آنچه اتفاق افتاده، اینگونه فکر میکنند که باید به دیدگاه فلسطینیان برای داشتن یک کشور آزاد، احترام گذاشت. اینجا دو راهحل برای از بین بردن اختلاف نشان دادهایم؛ به معاهده 1970 رجوع کنند که غزه باید به مرز قبلیاش برگردد. اختلافات بر سر مرزبندیهاست، منتها معترضان میگویند نه، نوار غزه با همان استقلال باید برای خودش بماند. اکثر دانشجویان و دانشگاهیان ایندیانا موافق مردم غزه هستند. عده خیلی کمی از minority (اقلیت) وجود دارند که از اسرائیل طرفداری میکنند. از آنجایی که دانشگاه با صنعتهای نظامی ارتباط دارد، این اعتراضات باعث خواهد شد آمریکا از حمایتهای نظامی اسرائیل دست بردارد.»
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی:
دانشگاهیان در یک شبکه ضد ظلم به مبارزه با نسلکشی و کودککشی بروند
از میهمانان گرامی تشکر میکنم؛ میهمانان خوب ما از کشورهای برزیل و آمریکا در این نشست حضور دارند. به عزیزان و استادان حاضر در جلسه هم خوشامد میگویم. موضوعی که دربارهاش حرف میزنیم راجع به دو اتفاق است که این روزها در جهان شاهدش هستیم. هرکدام از منظری دارای اهمیت هستند. اولین موضوع غزه است. بیش از چندماه است مردم این سرزمین پذیرای بمبها و بیرحمیهای یک رژیم آپارتایدی هستند. بیش از 14 هزار کودک به مسلخ رفتند و به شهادت رسیدند. مردم بیدفاع با سلاحهای پیشرفته مورد تهاجم قرار گرفتند. در دنیایی که سازوکارهایش بعد از جنگجهانی دوم بهگونهای بوده که دیگر جنگی واقع نشود، خشنترین جنگ ممکن و یک نسلکشی درحال جریان است نشان داده شده همه سازمانهایی که تشکیل شده بودند تا از حقوق کودک، زن و مردم مقابل جنگها دفاع کنند، کارایی ندارند. بههرحال امروز مردم، جوانان، کودکان و زنان مورد بیرحمانهترین نسلکشی تاریخ قرار گرفتهاند. بحث، بحث فلسطین نیست، بحث انسانیت است. میدانیم جنگ سرد با شعار «حقوق بشر» به پایان رسید. برای وجدانهای آگاه، حقوق انسانها بسیار مهم است. این یک روی سکه اتفاقی بوده که این روزها درحال وقوع است. روی دیگر سکه این است که دانشگاههای آمریکایی قبل از جنگجهانی و مخصوصا بعد از جنگجهانی دوم، در دو حوزه فعالیت داشتند. البته این اتفاق بهصورت ویژه حاصل جنگجهانی دوم بود. در یک حوزه، دانشگاههای آمریکا پیشقراول همه فناوری سلاحی بودند که امروز بشر به آن دست یافته است. عمدتا آغازگر فناوریها، دانشگاههای آمریکایی بودهاند و کنار آزمایشگاههای ملی بزرگ آمریکا، نقشی جدی در مسلح کردن دنیای معاصر دارند. البته دانشگاههای آمریکایی در ارزشآفرینی و خلق ادبیات فرهنگی نیز نقشی جدی با خودشان داشتهاند. دانشگاهها بهعنوان دانشگاه الگو در دو حوزه «فرهنگ» و «علم و فناوری» نقشآفرین بودهاند، اما در موضوع غزه یکباره وجدان انسانی و وجدان دانشجویان نسل جوان آمریکایی با حرکتی مواجه شد که درحقیقت دانشگاههایشان در آن بینقش نیستند. بهدرستی میبینیم هرجا اعتراضات دانشجویی هست، قطع رابطه با رژیمصهیونیستی را دنبال میکنند. رهبری عزیز ما واژهای راجع به دانشجو دارند: «دانشجو موذن جامعه است»؛ به این معنا که دانشجو دیدهبانی است که سریعتر میبیند و بهخاطر نبود وجود وابستگیهای مادی، سریعتر به سخن میآید. ملاحظه میکنیم وجدانهای بیدار و انسانهای حقطلب که در جوانان این دانشگاهها تجلی یافته، اعتراضاتی جدی را نسبت به آنچه از نسلکشی در جهان معاصر درحال وقوع است، ابراز میدارد. از آنچه در خلق سلاحهای مدرن برای کودککشی در دنیا استفاده میشود، بیزاری میجویند؛ این روی دوم سکه است که زیباییهای عرصه موجود را نشان میدهد. در واقعه غزه، ما با سیاهیها و سفیدیهایی مواجه هستیم. یکطرف سیاهی؛ نسلکشی، آدمکشی و ارسال سلاح برای آدمکشان است، اما صحنه سفید و روشن، مردمی هستند که علیرغم همه این خشونتها ایستادهاند. در ادامه این ایستادگی، وجدانهای بیدار هستند که در دانشجویان و استادان دانشگاههای دنیا مخصوصا دانشگاههای امروز ایالاتمتحده شاهد هستیم. آنها با وجود تهدیدات گسترده نسبت به اخراج، ممنوعالورود شدن و این قبیل مسائل، به نیکی ایستادگی میکنند. بلاشک این اعتراضات، بزرگتر از اعتراضات در زمان جنگ ویتنام است. اتفاقی که امروز مشاهده میکنیم پایانی بر کشته شدن نهفقط مردم، بله کودکان و زنان در غزه و قبل از آن؛ در عراق و پیشتر در افغانستان و منطقه آسیای غربی است. سالهاست به بهانههای واهی، کودکان در زمین بازی از سوی اسلحههایی کشته میشوند که آمریکا در منطقه ما به سوغات آورده است. این ساختمانی که امروز از کشتههای بیگناه، مرتفع گشته، چندسال است در قرن بیستویکم براساس رویههای غلط ایالاتمتحده در منطقه ما، بنیان گذاشته است. دو جنگ علیه عراق، یک جنگ علیه افغانستان و اشغال این کشور، داعش در منطقه شامات و امروز اسرائیل در غزه؛ کشتاری را رقم زدهاند که محصول آن چیزی بهجز زنان، کودکان و مردان بیگناه نیست. بلاشک وقتی ظلم به حداکثر برسد، موجبات واژگونی را فراهم میآورد. بههرحال عدالت، ظالمان را محاکمه میکند. امروز وجدانهای بشری در کره خاکی، همگان یکچیز را طلب میکنند؛ عدالت، عدالت، عدالت. بهنوبه خودم و بهعنوان یک دانشگاهی از همکارانم و دانشجویان دانشگاههای مختلف دنیا تشکر میکنم؛ چه ایالاتمتحده و چه دیگر کشورها. آنها بهعنوان پیشگامان جامعه بشری، پرچم نهضت اعتراض به ظلم، کودککشی و آپارتایدی را که رژیمصهیونیستی در منطقه ما داشته، بلند کردند. امروزه پرچم فلسطین و چفیه فلسطینیان، نماد مبارزه با ظلمی است که بیش از یکدهه در منطقه ما درحال اجراست. پیشنهاد میکنم حال که شورای امنیت، سازمان ملل و سازمانهای ساختهشده برای امنیتبخشی نمیتوانند امنیت را به کودکان ارائه کنند، ما دانشگاهیان در یک شبکه ضدظلم با هم به مبارزه با این آپارتاید، نسلکشی و کودککشی برویم، دست در دست همدیگر قرار بدهیم و انشاءالله از خدا مدد بجوییم. فرقی نمیکند؛ چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و چه دیگر ادیان، همه با هم باشیم. فرقی نمیکند ایرانی، عرب، آمریکایی، اروپایی، آسیایی و آفریقایی باشیم. همه با هم در یک شبکه منسجم، صدای خود را به گوش حکمرانان عالم برسانیم که مردم و کودکان برای فردا امنیت میخواهند.
مکس آجل:
جایگاه صهیونیسم در آمریکا بسیار متزلزل شده است
این موج غیرقابلباوری از اعتراض دانشجویان در دفاع از فلسطینیهایی بود که تحت هجمه اسرائیلیها هستند. درحقیقت موج دانشجویانی از دانشگاه تافتس حمایت طولانیمدتی از جنبشهای فلسطینی طی دهههای گذشته داشتند. سپس موج اعتراضات به دانشگاه «کلمبیا» رسید که بسیار خشونتآمیز بود. اعتراضات بهشکلی خشونتآمیز سرکوب شد. اکنون اعتراضات تقریبا به 100 دانشگاه در آمریکا توسعه یافته، همچنین به خارج از قاره آمریکا و کشورهای عربی مثل تونس کشیده شده است. امروز درخصوص اعتراضات همکارانم در «بارسلون» و «سائوپائولو» در برزیل شنیدم و مطلع شدم. اعتراضات، طیفهای مختلفی از موضعگیریهای سیاسی و اجتماعی را دربرگرفته است. همه اعتراضات را دنبال نکردهام، ولی مطلعم یکی از جنبشها و تظاهرات، جنبشهای فلسطینی را حمایت میکند و درحقیقت حامی این جنبشها بوده است. این جنبش، اعتراضات جوانان و فعالان یمنی را برمیانگیزد و آنها در دفاع از آزادی یمن هم اعتراضات را ادامه میدهند.
جنبشهای مختلف و اتحادیهها یا انجمنهای گوناگونی هستند که از آزادی فلسطین و سرکوب رژیمصهیونیستی حمایت میکنند. این دانشجویان، اعتراضات خود را در فضای مجازی رسانهای کردهاند و درخصوص ارتباط بین جنبشهای عرب و ایرانی، بیانات خود را ابراز داشتهاند؛ آنها حامی منطقهای آزاد در غرب آسیا و جنوب شرق این قاره هستند. وقتی بحث سوال جنبشهای ضدصهیونیستی یا ضدیهودی پیشمیآید، چند سوال به ذهن من میرسد. حرفی را بهعنوان یک یهودی میزنم که کمونیست هم بوده، سالهای زیادی در منطقه عرب زندگی کرده است و اکنون در تونس زندگی میکند. نقلقول مشهوری از یکی از رهبران معروف جنبشهای آزادیخواهانه در آمریکاست که بیان میکند: «نژادپرستی بحث رویکرد نیست، بلکه مبحث قدرت است.» برخورد با دانشجویانی که در جنبشهای آمریکا هستند و خصومتهایی که با ایران و «انصارالله» صورت میگیرد همگی بهخاطر همین موضوع «قدرت» است.
آنها هیچ ساختار قدرتمندی برای سرکوب یهودیان ندارند. ممکن است تعصبهای ضدیهودی بین برخی مردم باشد. صراحتا جنبشهای حماس و دیگر جنبشهای آزادیخواه بیان میکنندکه دشمن ما استعمار است، نه صرفا بحث یهود.
شاید انصارالله در بیان این اعتراض نتوانسته صراحتا چنین حرفی را بگوید. البته اگر اینگونه بود، بهتر میشد، اما این مساله از ارزش جنبش انصارالله بهعنوان جنبش آزادیخواه در یمن کم نمیکند. همچنین ارزش فعالیتهای ارزشمند انصارالله در فلسطین و حمایت از مردم این کشور را کم نخواهد کرد، اما باید با دوستان خود درباره نقاط ضعفشان صادق باشیم.
درخصوص تاثیر جنبشهای دانشجویی در آمریکا باید بگویم این جنبشها حائزاهمیت هستند. دانشگاهها چه دولتی و چه خصوصی، نقشی اثرگذار در آمریکا دارند. این دانشگاهها جایی هستند که حکمرانان و حاکمان جهان در آن تربیت شدهاند، شکل گرفتهاند و شکل خواهند گرفت. این نکته بسیار حائزاهمیت است که در دانشگاهها، یهودپرستی و درحقیقت صهیونیسم، دیگر جایگاهی ندارد. دانشجویان بهدنبال آزادی ملی و ملیتی آزاد هستند. این اتفاق نشان میدهد جایگاه صهیونیسم در آمریکا بسیار متزلزل شده است. بهنظرم این مساله منجر به یک انتخابات خواهد شد، همچنین جنبشهای دانشجویی باعث میشوند رویکردی جهانی شکل بگیرد و جنبش فلسطین را بهعنوان جنبشی علیه استعمار و امپریالیسم در نظر بگیرند. بهنظرم این گام بسیار موثر و پیشرفت شایان و درخشانی در جنبشهای آزادیخواهانهای است که در آمریکا شاهدش هستیم.
ما باید قدردان جوانان شجاع و فرهیختهای باشیم که این جنبشها را در آمریکا شکل دادهاند و هدایت میکنند. سپاسگزاری میکنم از دانشجویان و همچنین دانشگاه آزاد که این فرصت را فراهم کرد تا گردهمایی داشته باشیم.