زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: هنوز مجلس دوازدهمیها کار خود را آغاز نکردهاند، قرار است سرنوشت 20 حوزه انتخابیه هم در مرحله دوم انتخابات تعیین شود، اما زمزمهها و نگرانیهایی درباره احتمال بازگشت برخی طرحها و لوایحی که مردم نسبت به آنها نگاه منفی داشتند با توجه به ترکیب مجلس دوازدهم، شروع شده است. عمده نگرانیها در این رابطه این است که در فضایی که ناامیدی و نگرانی در جامعه تا آنجا اوج گرفته که مشارکت روی عدد 40 درصد باقی مانده و بخشی از آرا هم به آرای باطله اختصاص پیدا کرده است، برخی بیتوجه به نتیجه این میزان مشارکت و ابراز نگرانی از این مساله، جشن پیروزی گرفتند و برخی هم در حال القای این گزاره هستند که قرار است پای طرحهایی مثل صیانت دوباره به مجلس باز شود، امری که کمترین آسیب آن تعمیق شکافهای ایجادشده میان مردم و مسئولان است. برای بررسی فضای فعلی کشور بعد از انتخابات و آسیب اظهارات اینچنینی با احسان شاهقاسمی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
مساله صرفا پایین بودن میزان رای نامزدها نیست
شاهقاسمی، درباره کاهشی شدن میزان مشارکت و موضوعاتی که میبایست در قبال انتخابات 11 اسفند مورد توجه قرار گیرد، گفت: «مهمترین مساله درباره این انتخابات مشارکت ضعیف بود که متاسفانه قابل پیشبینی هم بود که خطرات بزرگی را در بلندمدت خواهد داشت. حتما مسئولان باید به فکر باشند که این موضوع به یک مساله بزرگتر تبدیل نشود، خطرش هم این نیست که عددی که در مجموع پشت نمایندگان مجلس است، پایین باشد. مساله این است که وقتی دشمنان ما متوجه بشوند که ما در داخل دچار بحران مشروعیت هستیم، بلافاصله تلاشهای خودشان را چندبرابر میکنند به نظر من این مهمترین مسالهای است که انتخابات اخیر برای ما ایجاد میکند. مشکل مشروعیت باعث میشود برخی گروهها و حتی کشورهای خارجی بتوانند در درون گروههای اجتماعی که قبلا سنتی بودند هوادارانی پیدا کنند و باعث شود در میان گروههای قومیتی هم هستههایی از متحدان کشورهای همسایه تشکیل شود.»
شما نمیتوانید بهخاطر اینکه در مجلس هستید زندگی میلیونها ایرانی را تحت تاثیر قرار دهید
شاهقاسمی درباره اینکه به نظر میرسد، برخی افرادی که قرار است وارد مجلس دوازدهم شوند، بعضا نگاه بستهای نسبت به برخی موضوعات اجتماعی و فرهنگی دارند، گفت: «حتما افرادی انتخاب شدند که نگرشهای بستهای دارند. خوشبینانه آن این است این افراد آدمهای دغدغهمندی هستند که ممکن است برخی اشتباهات افراطی هم داشته باشند. بدبینانه آن این است که افراد منافع شخصی و گروهی خود را در فضای بسته و غیررقابتی میبینند. محدودیت اینترنت چیزی نیست که در حوزه اختیار یک تکنهاد باشد. شما نمیتوانید بهخاطر اینکه مجلس یا دولت یا قوه قضائیه هستید زندگی هر روزه دهها میلیون ایرانی را تحت تاثیر قرار دهید. حتما مجموعهای از نهادها تاثیرگذارند و میبایست مجموعهای از نهادها در این باره تصمیم بگیرند. یکی از آنها مجلس است. اینکه فکر کنیم که مجلس هوادار طرحهای بستن اینترنت و محدودیت اینترنت است اگرچه در میان بعضی از آنها چنین تصوری وجود دارد اما در کل اینطور نخواهد بود.» شاهقاسمی ناظر به بالابودن میزان آرای باطله در انتخابات نیز توضیح داد: «آرای باطله حرفهای زیادی دارد، این افرادی که رای باطل دادند، فکر میکنند، باید اسمشان بهعنوان رایدهنده ثبت شود ولی حاضر نیستند به کسی رای دهند. این مساله خیلی مهمی است، مساله خطرناکی است. کسانی که رای نمیدهند. یا در سیستم نیستند، یا سیستم را قبول ندارند، کسانی که رای باطله دادند کسانی هستند که در سیستم هستند، بخشی از سیستم هستند، آن را قبول دارند، احتمالا آن جوری که سیستم میخواهد هم صحبت میکنند، اما اعتقادی به آن افراد ندارند. این یکی از ابرچالشهای ما در سالهای اخیر بوده و در سالهای آینده خواهد بود. من فکر میکنم که مسئولان ما بایستی انتخابات و نتایج آن را بهدقت مرور کنند. گذشته از این شما در سالهای گذشته چیزهایی از مجلس و برخی آدمهای ضعیف مجلس دیدید؛ آدمهایی که هیچ اطلاعاتی از جایی ندارند، این مساله خطرناکی است و آسیب بزرگی به اعتماد عمومی میزند.»
آدم «شیک»، «خارج برو» و «جلسه برگزار کن» زیاد داریم «نویسنده» و «پژوهشگر» کم
شاهقاسمی درباره اینکه نخبگان میتوانند چه اقدامی برای اصلاح و رفع این نگرانیها انجام دهند، گفت: «باید ابتدا مقداری تدقیق کنیم که اینها اساسا چه کسانی هستند. متاسفانه چندمیلیون دانشجو و پژوهشگر و دانشآموخته علوم انسانی داریم که اگر بخواهید در هر حوزهای پژوهش کنید، میبینید منبع نیستند. یعنی سخنران، دکتر و پروفسور زیاد داریم اما پژوهشگر و متفکر کم داریم. «آدم شیک»، «خارج برو»، «جلسه برگزار کن»، زیاد داریم اما نویسنده و پژوهشگر کم داریم. نخبه کسی است که هم اطلاعات و آگاهی دارد، هم این اطلاعاتش را منتشر کرده، هم آن را به نقد آکادمیها گذاشته و دغدغه دارد. متاسفانه بخش زیادی از جریان روشنفکری کشور ضدملی هستند، فکر میکنند، فرقی نمیکند که ما در بورکینافاسو به دنیا آمده باشیم یا در ایران. گذشته از این شاهد یک طبقه خودنخبهپندار هستیم که تعدادی از اینها اول انقلاب حزباللهی بودند، محدودیتها و نارضایتیهای زیادی ایجاد کردند و الان خودشان ساکن آمریکا و کانادا هستند. اینها نخبه نیستند. نخبه کسی است که دلش برای کشور میسوزد، حاضر است برای آن بها بدهد و مطالعه کرده و تاریخ و فرهنگ را میشناسند. اینها نمیتوانند کار زیادی کنند. نخبگان باید آگاهی تولید کرده و آن را منتشر کنند اما متاسفانه این روزها برای این کالاها خریداری نیست.» شاهقاسمی درباره اینکه لازم است چه اقداماتی در دو سال آینده و ناظر به انتخابات ریاستجمهوری انجام شود، گفت: «من دائم در کلاس به بچهها آموزش میدهم که کشورتان را دوست داشته باشید، ولو اینکه دشواریهایی باشد اما وقتی که انتخابات ریاستجمهوری میرسد و رئیسجمهور از قبل مشخص است چطور میشود به این بچهها جواب داد. ما همچنان باید آگاهی تولید کنیم و این آگاهی را با جامعه همخوان کنیم اما بخش زیادی از امور ربطی به نخبگان ندارد و به مسئولان ربط پیدا میکند. وقتی شرایط اینطور است از نخبگان کار زیادی برنمیآید. مسئولان باید زمینه را برای مشارکت افراد بیشتری در انتخابات فراهم کنند. سیاست کاهش مشارکت یک سیاست کوتهبینانه و خطرناک است. این سیاست حتما تبعات زیادی خواهد داشت. رد صلاحیت به دلایل سیاسی باید متوقف شود و افراد صرفا به دلایل دیگری همچون ارتکاب جرائم، تجزیهطلبی، وابستگی اثباتشده به بیگانگان و... رد صلاحیت شوند. همچنین صداوسیما باید فضای برنامههای سیاسی خود را بازتر کند و مخالفان موجه بیشتری به برنامههای تفسیر و گفتوگو دعوت شوند.»