برای بررسی پیامهای انتخابات 1402 و اظهارات چالشبرانگیز افرادی که با خرسندی از پیروزی همجناحیهایشان کاهش آرای نمایندگان را نادیده میگیرند، سراغ ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی رفتیم. وی فضای سیاسی فعلی را تا حدی رادیکال و آرای باطله را دالی بر همین امر دانست. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مشارکت بالا ترکیب مجلس را قابلپیشبینی میکند
ایمانی ضمن اشاره به کاهش مشارکت در انتخابات مجلس، اهمیت مشارکت بالا را اینگونه تشریح میکند: «اینکه مسئولان تاکید بر زیاد شدن مشارکت دارند صرفا به این دلیل نیست که جمهوری اسلامی ایران پوئنی بهدست بیاورد. مساله این است که در مشارکت پایین افرادی به مجلس میروند که قابلپیشبینی نیستند. به اعتقاد بنده این یکی از محصولات مشارکت پایین است. هرچقدر مشارکت بالا باشد پیشبینی رایها وضعیت بهتری پیدا میکند. این رایهای پایینی که همه را متعجب کرده محصول عدم پذیرش احزاب است، درنتیجه همیشه شاهد انتشار لیستهای شب انتخاباتی هستیم.»
رادیکالیسم تکرار میشود
ایمانی تاکید چندباره برخی چهرهها به طرح صیانت و اظهارات تقابلی با منتقدان را رادیکالیسم توصیف کرده و معتقد است: «ریشه این موضوع به اعتقاد بنده به این برمیگردد که برخی از این طیفها اساسا اعتقادی به حکومت اکثریت مردم ندارند، یعنی حکومت برآمده از اکثریت مردم بر جامعه ندارند، بلکه اینها بر این اعتقادند که اگر اقلیتی بر اکثریت حکومت بند، منتها آن اقلیت صالح باشد این کفایت میکند. بنابراین هیچ ابایی ندارند از اینکه تحریک عواطف آن اکثریت را انجام دهند. چه کسی دنبال این میرود که کسانی را که مخالف خودش یا کشورند، تحریک نکند؟ کسی دنبال این نمیرود که اعتقاد دارد آنها را باید جذب کرد تا بیایند و در عرصه سیاسی کشور نقشآفرینی کنند، مثلا رای بدهند، اعتراض کنند، وقتی که کسی به این موضوع اصلا اعتقادی نداشته باشد به آنها دهنکجی هم میکند و میگوید میخواهند عصبانی باشند، بگذارید اصلا بیشتر عصبانیشان کنم یا بیشتر بسوزانمشان. نیامدند رای بدهند؟ بهتر که نیامدند رای بدهند! بگذار اصلا کمتر بیایند رای بدهند. چرا؟ چون با این آرای پایین اینها سرکار میآیند و این میشود یک اقلیت. وقتی ما در مجلس 40 درصد رای دادیم، یعنی کمتر از نیمی از مردم به این مجلس رای دادهاند و آنها هیچ ابایی از این موضوع ندارند، حتی میگویند اصلا 20 درصد مردم بیایند، هیچ اشکالی ندارد. اینطور میشود که اقلیتی بر اکثریت مردم حکومت میکنند.، بنابراین این نوع دهنکجیها به ملت و تحریک عواطف آنان ریشه در این بحث و موضوع دارند که اینها هیچ ابایی از حکومت اقلیت بر اکثریت ندارند. در گذشته در کشورمان از رادیکالیسم خیلی آسیب دیدیم. مسائل مجلس ششم دراینباره عبرتآموز است. رادیکالیسم یک پدیده قابلمطالعه است. در فضای رادیکالیسم دیکتاتورهای کوچک پا به صحنه سیاسی میگذارند. این آینده کشور را دچار مشکل میکند. الان هم بهنظر میرسد ما تا حدی به رادیکالیسم دچار شدهایم. امیدوارم مجموع ترکیب نمایندگان مجلس اینگونه نباشد. رادیکالها فریاد پیروزی سر میدهند و با منتقدان خود تند برخورد میکنند. بهسرعت اتهام میزنند، بر آن اصرار میکنند و نتیجه میشود چیزی که الان شاهدش هستیم.»
بدونفهم ترکیب آرای باطله نمیشود آن را تحلیل کرد
این کارشناس سیاسی افزایش آرای باطله را اینگونه تفسیر کرد: «آرای باطله ترکیبش مهم است. برخی فقط رای سفید میدهند، برخی الفاظ رکیک مینویسند و برخی اسامی افرادی را که خیلی کاندیدا هستند مینویسند که هریک از اینها تحلیل خاص خودش را دارد و نمیشود همه را اعتراضی تلقی کرد. اما آرای باطلهای که وزارت کشور منتشر کرده نشان میدهد افرادی میخواستند رای دهند اما انگیزههای دیگری دارند. برخی بهدنبال ثبت رای و خوردن مهر در شناسنامهاند. برخی بهعنوان اعتراض اسم کاندیدای ثبتنام نکرده یا رد صلاحیتشده را مینویسند. برخی دیگر اعتراض خود را به این شکل نشان میدهند که پای صندوق رای میروند اما چیزی علیه دولت و حکومت مینویسند، اینها در صحنه میآیند و آرای باطله نتیجه این اتفاقات و انگیزههای مشابه آن است که آمارش هم زیاد است. بهتعبیر دیگر باید این آرا را از میزان مشارکت کم کنیم.»
هرچه جلوتر میرویم پدیده آرای ناقص بیشتر میشود
درکنار آرای باطله در انتخابات مجلس دوازدهم پدیدهای به نام افزایش آرای ناقض را شاهد بودهایم، یعنی افراد تمام برگ رای را پر نکردهاند و درنتیجه نمایندگانی با پشتوانه رای پایین را روانه مجلس کردهاند. ایمانی در مورد این پدیده گفت: «به اعتقاد بنده ریشه این موضوع به عدم شناخت مردم برمیگردد. فرد دو نفر از این افراد را میشناسد یا اصلا نمیشناسد، نگاه میکند و اسم چهار نفر را بدون اطلاع مینویسد. چرا این عدم شناختها بهوجود میآید؟ به این خاطر که فرد نمیتواند به هیچ کدام از لیستهایی که منتشرشده اعتماد کند، چون نمیداند چه کسی این لیست را داده، چون خودش که شناخت شخصی ندارد، چون مردم که ۳۰ نفر آدم نمیشناسد، حتی خود ما هم شاید از این ۳۰ نفر آدمی که در لیستها حضور دارند، ۱۰ تا ۱۵ نفر را بیشتر نشناسیم، بنابراین مجبورند به کسی اعتماد کنند. آن فرد میتواند حزب باشد که نداریم یا افراد شاخص است، مثلا بگوییم فلان لیست را آیتالله مهدویکنی تایید کرده یا فلان فرد در جناح اصلاحطلب تایید کرده است یا بهواسطه شناختی که با فلان فرد دارد، اعتماد میکند و رای میدهد یا اینکه مجبورند به لیستهای موجود بدونشناختی که به افراد دارند، رای بدهند. اما بازهم اعتماد کامل ندارند، مثلا آقای قالیباف را میشناسند، رای میدهند. هرچه جلوتر میرویم، این پدیده بیشتر اتفاق میافتد. من پیشبینی میکنم در انتخابات چهارسال آینده مجلس، پراکندگی از این هم بیشتر خواهد بود. وزارت کشور متوسط آرا را منتشر کند که مثلا در تهران متوسط رای دادن در هر برگه چند نفر بوده، مثلا شش نفر بوده است. بنده به شما میگویم این شش نفر سال آینده میشود چهار نفر. چرا؟ چون عرض کردم یک دفعه شب انتخابات لیستهایی معلوم نیست از کجا و چطور منتشر میشوند و اصلا معلوم نیست صاحبانشان کیستند. مردم آنها را نمیشناسند و مجبور میشوند اصلا رای ندهند و نهایتا به سه یا چهار نفر از آنها رای میدهند که فکر میکنند بیشتر آنان را میشناسند و نتیجه این میشود که 30 نفر رای نخواهیم داشت. اگر از بسیاری از دوستان و اطرافیانتان بپرسید که آیا به 30 نفر رای دادهاند؟ میگویند نه و میشنوید که به 10 یا 15 و نهایتا 20 نفر رای دادهاند و نتیجه این میشود که آرا درواقع کم میشود و یک دفعه میبینید کسی که در دور قبلی انتخابات یکمیلیون و 200 هزار رای داشته، این دوره با 400 هزار رای به مجلس میرود. برای اینکه این پراکندگی مردم را گیج میکند و نتیجه این میشود که کم اسم مینویسند. در سال 98 ما یک لیست عمده داشتیم از بین اصولگرایان و یک لیست اصلی هم از اصلاحطلبان داشتیم. لیستهای فرعی خیلی کوچک بود. الان در این انتخابات حداقل سه لیست اصلی داشتیم. در انتخابات بعدی اگر پنج لیست اصلی داشته باشیم باز این اتفاق گستردهتر میافتد، یعنی هرچه تنوع لیستهایی که میدهند بیشتر باشد، میزان آرایی که مردم در هر برگه مینویسند، تعدادش کمتر خواهد شد، چون منجر به نوعی گیجی عمومی سیاسی خواهد شد.»