آراز مطلبزاده، خبرنگار: زنی خونین با قامتی شکسته، رنگی پریده و چهرهای ترسیده در دل خیابان در حال فرار از دست ماموران امنیتی است. این تصویر را در سالهای اخیر شاید در توییتر، اینستاگرام، شبکههای ماهوارهای دیدهایم و همین تصویر کافی است تا یک فیلمساز با اتکا بر انگارههای ذهنی مخاطبش به سمت خلق هنری برود و یک فاجعه تمامعیار بیافریند. تجربه نشان داده نتیجه رفتن به چنین مسیری جز باج دادن به مخاطب، ارتزاق از فضای ملتهب سیاسی/اجتماعی و بیانیهخوانی نخواهد بود. از قضا تجربه این واقعیت را هم ثابت کرده است که این مسیر مراد جشنوارههای خارجی است و کافی است تا با همین فرمول فیلم ساخت تا هیاهوی جشنوارههای خارجی و بیاعتنایی مخاطب داخلی را همزمان با چشم خود ببینیم. «شب، داخلی، دیوار» نمونهای است از حرکت در خلاف جهت مسیری که بالاتر در چند خط توضیح دادم. فیلم وحید جلیلوند نه به مخاطب باج میدهد، نه گلدرشت حرف میزند و نه پشت واقعیت التهابات سیاسی/اجتماعی سالهای اخیر ایران پنهان میشود. بلکه به مدد فرم روایی چندوجهیاش قادر است خیابانهای امروز ایران را با زنانش فرابخواند و با عبور از هرگونه سیاستزدگی، بحثهایی را در باب وجدان انسانی، مسئولیت اخلاقی و... طرح کند. این احضار خیابان و زن در دو وجه روایی بازنمایی میشود. وجه اول از زاویه دید رئالیستی دانای کل است و وجه دیگر از زاویه دید روان انسانی است فروپاشیده، سایکوتیک و در اسارت حجم انبوهی از تروما. روانی که در تقلاست همان روایت دانای کل را به خاطر آورد و روایت کند. با این حال همان وقایع برای او تحریف شده، تغییر شکل یافته و به یک معنا والایش یافته تداعی میشود و به تصاویری مغشوش بدل میگردد. این دو وجه روایی با تقارنی زیباییشناسانه به هم گره میخورند و کلیت فیلم را میسازند. کلیتی که به دور از هرگونه وراجی سیاسی سایر فیلمهای ایرانی جشنوارهپسند میتواند پرسشهای مهمی را در ذهن مخاطب ایجاد کند. شب، داخلی، دیوار فیلم پرجزئیات و پرزحمتی است که یقینا باید در مجالی مفصلتر اجزای آن را واکاوید. فیلمساز در گره زدن دو وجه رواییاش درخشان عمل کرده، چنانکه میتوان اجزای متقارن این دو وجه روایی را در تماشای چندباره اثر بیشتر شناخت و درباره آن حرف زد. مضاف بر این مورد باید مجددا تاکید کرد که فیلم وحید جلیلوند از قماش فیلمهای جشنوارهای مرسوم نیست و اگر در قالب سینمای رسمی ایران اکران میشد، چه بسا میتوانست به تحقق دیالوگ کمک کند.
شماره ۴۰۸۵ |
صفحه ۱۳ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه

خون، زن، خیابان