محمد تقیزاده، خبرنگار: «شب، داخلی، دیوار» در ادامه فیلمهایی چون «تفریق» و «بیرویا» است که ساختاری مدرن دارند و در تداخل میان رویا و واقعیت، رئال و سورئال و خیال و توهم به نمایش درآمدهاند تا در وهله نخست مشخص شود که قرار است با فیلمی از موج جدید روایتگری در سینمای ایران مواجه شویم که از قضا بیش از آنکه مردمی و پسند مخاطب ایرانی باشد، جدید و جشنوارهپسند به نظر میرسد. روایت شب داخلی دیوار از مهمترین و شاید اصلیترین نقاط قابل بحث فیلم است جایی که فاصله میان خیال و واقعیت نزدیک است و بخش مهمی از فیلم در ذهن شخصیت اصلی فیلم یعنی علی با بازی نوید محمدزاده میگذرد. جلیلوند در این فیلم تجربه جدیدی را در روایتگری امتحان کرده و نشانههای اصلی آن تداخل ژانرها، برهم زدن الگوهای کلاسیک و همچنین انتزاعیبودن آن است. اینکه فیلمسازان نسل جدید سینمای ایران از هومن سیدی و مانی حقیقی تا آرین وزیردفتری و وحید جلیلوند این سبک از فیلمسازی را برگزیدهاند در کنار جذابیتهای نوآورانهای که دارد، محل پرریسک و پرخطری است بهگونهای که در این فیلمها شاهد این مهم هستیم که هر ایراد و اشکالی در روایتگری داستان به پستمدرن بودن آن ربط داده میشود. شب، داخلی، دیوار بیش از آنکه به دراماتیزهکردن مضامین مهمی چون اضطراب اجتماعی و خفقان جامعه پرداخته باشد، از صحبت کردن درباره این موضوعات نان میخورد و سود میبرد. گویی در دیگر آثار، سایر فیلمسازان جرات تصویرکردن ماموران امنیتی و زدوخوردهای اینچنینی میان مردم و پلیس را ندارند و برادران جلیلوند با نمایش صرف این موضوعات، از آزادیخواهی خود و شخصیتهای خود فریاد میزنند. قرار است در فیلم کنش قهرمانانهای از شخصیت علی ببینیم که یکبار در صحنه تصادف به کمک لیلا آمده و بار دوم نیز باعث فراری دادن او میشود. (دفعه دوم مشخص نیست واقعی است یا در خیال علی میگذرد.) در هر دو کنشگری شاهد نوعی قهرمانبازی از سوی علی هستیم که کنشگری سطحی او را نشان میدهد. فراری دادن و فداکاری علی برای لیلا هر دو بدون هیچ پیشزمینهای صورت میگیرد و تماشاگر متوجه نمیشود در کلیت، رابطه بین لیلا و علی چیست؟ آیا او فقط برای انسانیت لیلا را فراری میدهد یا انگیزه دیگری دارد. در کل، شخصیت علی فارغ از بازی اضافی و جلوهگرانه نوید محمدزاده به تماشاگر معرفی و شناسانده نمیشود.
شوک نهایی فیلم در فینال آن ظهور پیدا میکند، وقتی متوجه میشویم دوربینهای خانه علی دوربینهای زندان هستند، بیشتر یا همه اتفاقات فیلم در ذهن علی میگذشته و حضور لیلا در واقعیت محلی از ابهام پیدا میکند. به نظر میرسد تمامی ارجاعاتی که در فیلم به دوربین داده میشود برای پایانبندی کار و بستهشدن منطقی آن بوده؛ چراکه مدام در طول فیلم برای تماشاگر سوال پیش میآید که دوربینها برای چه کاری در خانه علی کار گذاشته شده اما سازندگان با رویکردی تنگنظرانه همه این سوالات و ابهامات را برای همراه کردن تماشاگر تا انتها طراحی کردند تا در فینال فیلم با حجم اتفاقات شوکهکننده از قبیل زندان، تصادف و رابطه ذهنی علی و لیلا مواجه شویم و پایانبندی سرهمبندی شدهای نبینیم اما این تمهیدات بیش از هرچیز در راستای فریب تماشاگر و نه همراه کردن او بوده است. شب داخلی دیوار فیلمی است که با وجود اینکه ژست هنری بودن گرفته و در قاببندی و نورپردازی این را نشان داده، فیلم هنرمندانهای نیست. علیرغم اینکه، طرفدار آزادیخواهی و مردم است اما نتوانسته این شعارها را دراماتیزه و تبدیل به شخصیت کند. در عوض در بسیاری از لحظات فریبنده، زیادهگو، جلوهگرانه و سادیستیک است که از هریک از ویژگیها برای رسیدن به یک هدف مشخص استفاده کرده است. این اهداف هرچه بودند تا سینما شدن فاصله زیادی داشتند و بیشتر در ادا و ژست یک اثر پستمدرن و آزادیخواهانه بوده و از همینرو بعید است ماندگار و مردمی شود.
شماره ۴۰۸۵ |
صفحه ۱۳ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه

نگاهی به فیلم «شب، داخلی، دیوار»
جلوهگرانه و سادیستیک