فرهیختگان: یکصدوچهلوهشتمین نشست علمی-تخصصی با عنوان«نقش دانشبنیانها در رشد تولید و توسعه اقتصادی کشور» با حضور جامعه علمی، پژوهشی، دانشگاهی، اندیشگاهی، صاحبنظران، مدیران، کارشناسان دستگاههای اجرایی ملی و استانی برگزار شد. در این نشست صابر میرزایی معاون پژوهش و توسعه مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاستجمهوری بهعنوان مدیر علمی نشست و مجید صاحبی نژاد معاون ستاد ویژه توسعه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، و کریم حنفینیری رئیس گروه پژوهش و آیندهنگری سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان بهعنوان سخنرانان به ایراد نقطه نظرات خود پرداختند. یکی دیگر از سخنرانان این نشست یدالله دیوسالار پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری بود که مشروح ارائه او درخصوص اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور را در ادامه میخوانید.
اقتصاد دانشبنیان 4 رکن دارد
در ابتدا میخواهم تعریفی از مفاهیم دانشبنیان داشته باشم. درباره ارکان یا ستون اقتصاد دانشبنیان عرض کنم که چهار رکن دارد؛ آموزش، مشوقهای اقتصادی و نهادی، زیرساختهای اطلاعاتی و مهمتر از همه، سیستم نوآوری. تمرکز این مطالعه هم روی سیستم نوآوری است. درمورد بیان مساله هم مشخص است درباره سیر تحول زمینههای سیاستی و قانونی سیستم دانشبنیانی اسناد بالادستی است و در دو دهه اخیر توجه سیاستگذاران داخلی بعد از تحریم فروش نفت از حرکت اقتصاد مبتنیبر منابع به اقتصاد دانشبنیان اتفاق افتاده است. الان برنامههای چهارم توسعه، صندوق نوآوری و شکوفایی، ابلاغ اقتصاد مقاومتی از ناحیه مقاممعظمرهبری بهصورت مشخص نشانه حمایت از نوآوری و وابستگی کمتر به واردات است. برنامه پنجم توسعه، قانون جهش تولید دانشبنیان و در سال 1402 در دو ماه اخیر بسته اعتبارات و مشوقهای حمایتی از شرکتهای دانشبنیان همگی نشان از توجه به موضوع دانشبنیانی است. با توجه به این مواردی که گفتم باید ببینیم جایگاه ایران در شاخص جهانی نوآوری که دارای هفت رکن است، به چه شکلی است. آخرین آمار شاخص جهانی نوآوری در سال 2022 است. مقایسه سال 2022 با سال 2021 نشان میدهد که ایران در سال 2022 در رتبه 53 جهان قرار گرفته که بهترین رتبه ما طی سالهای اخیر است. در رکن نهادی سال 2022 هفت پله تنزل داشته و در رتبه 31 جهان قرار گرفته. در رکن سرمایهگذاری و تحقیقات هم پنج رتبه تنزل کرده و در رتبه 54 جهان بوده و در رکن زیرساخت هم پنج پله تنزل و در رتبه 75 قرار گرفته است. در رکن پیچیدگی بازار درست است که 71 پله صعود کرده و در رتبه 11 قرار گرفته اما طبق عبارتی که در شاخص نوآوری جهانی است، فقدان سه زیررکن بهویژه زیررکن سرمایهگذاری باعث شده که رتبه سه و بهتبع آن رتبه 11 اتفاق بیفتد. در رکن پیچیدگی بازار نسبت به سال 2021 تقریبا ثابت بودیم. در رکن خروجیهای دانش فناوری و رکن خروجیهای خلاقانه که عامل پیشرفت و بهبود پله ایران در شاخص جهانی نوآوری بوده، ما پیشرفت خوبی داشتیم، خصوصا در خروجیهای خلاقانه ما 13 پله صعود داشتیم و در رتبه 33 جهان قرار گرفتیم. بررسی جایگاه ایران در منطقه هم نشان میدهد درست است که در تقسیمات منطقهای جهان و معرفی سه کشور نوآور، کشور ایران بعد از هند دومین کشور نوآور بوده اما در منطقه ایران بعد از کشورهای امارات، ترکیه، هند، عربستان و قطر در رتبه ششم قرار گرفته درحالیکه در سال 2021 ایران شش پله از عربستان بالاتر بوده است.
شرکتهای دانشبنیان مهمترین بازیگران اقتصاد دانشبنیان
با توجه به موارد بالا و با توجه به اینکه اقتصاد مبتنیبر منابعی است جایگاه ایران قرار بود در اسناد فرادست رتبه اول منطقه و در بین 10 کشور برتر جهان باشد. در شاخص جهانی نوآوری هم درست است که رتبه ایران بهبود پیدا کرده اما رتبه خیلی خوبی هم ندارد. با توجه به تحریمهایی که اتفاق افتاده شرکتهای دانشبنیان بهعنوان یکی از مهمترین بازیگران در اقتصاد دانشبنیان هستند و حرکت به سمت این نوع اقتصاد تا حدود زیادی به ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان و فراهمسازی فضا برای فعالیتهای آنها وابسته است. سوالاتی که ما در این مطالعه به آنها میپردازیم، عبارتند از: وضعیت شاخص اقتصاد شرکتهای دانشبنیان در کشور چگونه است؟ رویکرد مناسب برای ارزیابی سیستم نوآوری که یکی از ارکان مهم اقتصاد دانشبنیان است، به چه شکلی است و کدام رویکرد را میتوانیم انتخاب کنیم؟ بعد از انتخاب رویکرد، مشکلات موجود در سیستم نوآوری چیست؟ ابزارهای سیاستی موثر بر شکلگیری شرکتهای دانشبنیان کدام هستند؟ درنهایت راهحلهای سیاستی برای حل این مشکلات ارائه خواهد شد و این پژوهش از پژوهشهای کاربردی است که از روشهای کمی و کیفی استفاده شده است. شیوه جمعآوری دادههایش هم مطالعات اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه است. با استفاده از روش دلفی و تحلیل محتوا هم به ارزیابی وضعیت کشور از لحاظ شاخصهای اقتصاد دانشبنیان پرداختیم و وضعیت سیستم نوآوری را ارزیابی کرده، چالشها و مشکلات موجود در این سیستم را احصا و راهکارهایی را پیشنهاد دادیم چون تمرکز این مطالعه بر سیستم نوآوری است توضیح مختصری را میخواهم در این حوزه عرض کنم. برای ارزیابی سیستم نوآوری دو رویکرد وجود داشت یک رویکرد اصطلاحا نگاشتهنهادی و یک رویکرد کارکردی.
در رویکرد نگاشتهنهادی تمرکز بیشتر روی مشکلات درونسیستمی است. اینکه سیستم نوآوری چه اجزایی دارد و کدام جزء نیست یا مفقود است یا بهدرستی عمل نمیکند و از این با عنوان مشکلات سیستمی یا شکستهای سیستمی هم یاد میشود که شامل شکست نهادی، شکست زیرساختی، شکست تعاملی و شکست قابلیتی یا بازیگران است.
تمرکز رویکرد کارکردی روی مکانیسمهای مسدودکننده است و روی فرآیندها تمرکز دارد که برای بهبود عملکرد باید چه کارهایی انجام داد. مطالعات نشان داده که رویکرد ساختاری و رویکرد کارکردی هر کدام بهطور مجزا توانستهاند توسعه یابند اما برای ارزیابی یا تحلیل درست از سیستم نوآوری حتما باید هر دوی این رویکردها بهصورت توامان و کنار هم باشند، یعنی اینها بهتنهایی نتوانستهاند موفق عمل کنند. در مطالعاتی که در این حوزه انجام شده خصوصا هکرت و همکاران در سال 2012، آنها یک رویکرد ترکیبی را پیشنهاد دادند و گفتند ساختارها و کارکردها با هم توامان باید باشند، یعنی ساختارها کارکردها را معنیدار کنند و برعکس. همچنین استدلال کردند که تغییر یک عنصر ساختاری همیشه برای سیاستهای فعال یا تقویت کارکردها ضروری است. با این رویکرد ترکیبی ساختارها ابعاد ساختاری، بازیگران، نهاد، تعاملات و زیرساختها هستند. در بحث رویکرد ترکیبی، هفت کارکرد پیشنهاد شده که شامل فعالیتهای کارآفرینی، توسعه دانش، انتشار دانش، هدایت و جستوجو، شکلدهی بازار، بسیج منابع و ایجاد مشروعیت.
برای اینکه بتوانیم مشکلات سیستم نوآوری را شناسایی کرده یا آنها را ارزیابی کنیم، در پنج گام میتوانیم این کار را انجام دهیم. گام اول اینکه نگاشت ابعاد ساختاری چیست، اینکه بازیگران و تعاملات آنها به چه شکلی است. در گام دوم بحث تحلیل کارکرد و ساختار توامان هست؛ اینکه اگر یک کارکردی ضعیف عمل میکند یا نیست، به دلیل ضعف در کدام ساختار است، یعنی کدامیک از عناصر ساختاری مشکل دارند که این ساختار نتوانسته درست عمل کند. در گام سوم بحث مشکلات سیستمی را داریم. در گام چهارم اهداف ابزارهای سیستمی با این مشکلات کدام است. در گام آخر ابزارها یا توصیههای سیاستی برای این مشکلات کدام هستند.
بهعنوان مثال در کارکرد توسعه دانش سوالاتی مطرح میشود؛ اینکه وضعیت دانش از نظر کیفیت و کمیت چگونه است؟ اینکه دانش پایه است یا کاربردی و آیا کاربران دانش کافی را دارند یا نه. در بحث ساختار و مشکلات سیستمی همانطور که گفتیم ابعاد سیستم شامل بازیگران، نهادها، تعاملات و زیرساختها هستند. اگر سیستم مشکل دارد مشکل از کدام ناحیه است. اگر کارکرد درست عمل نمیکند یا ضعف دارد مشکل از اجزای ساختار است. اگر مثلا نهاد باشد آیا مشکل از وجود نهاد هست؟ یعنی نهادی وجود ندارد یا اینکه نهاد هست اما بحث در کیفیت آن است. اینکه نهاد قوی است یا ضعیف. اینکه قوانین محکمی وجود دارند که ما نمیتوانیم یکسری فناوریها را به کشورمان بیاوریم یا اینکه نهاد آنقدر ضعیف است که از این فناوریها حمایت نمیکند، یعنی اگر قرار باشد مشکل سیستمی را از جانب بازیگران یا نهادهای تعاملات بررسی کنیم باید کار را از دو ناحیه وجود و کیفیت یا اصطلاحا حضور و ظرفیت و شدت ملاحظه کنیم. گام چهارم این است که وقتی کارکردها و ساختارها مشخص شدند ببینیم ضعف یا نبود کارکرد به نبود یا کیفیت کدامیک از اجزای ساختاری مرتبط است. اگر مشکل کارآفرینی بهعنوان مثال از ناحیه بازیگران مشخص شد، ناشی از حضور است یا توانایی. در گام پنجم بحث شناسایی اهداف سیستمی است. اهداف هشتگانه استاندارد سیستم نوآوری براساس ادبیات موضوع استخراج شده که شامل تحریک و سازماندهی مشارکت بازیگران، ایجاد فضا برای توسعه توانایی بازیگران، تحریک وقوع تعاملات، جلوگیری از روابط بسیار محکم و ضعیف، حضور امن نهادهای سخت و نرم، تحریک زیرساختهای فیزیکی و اطمینان از کیفیت کافی زیرساختهاست. تا اینجا ما مشکلات بازیگران و اهدافشان را شناختیم و نوع مشکل را هم به دست آوردیم. در بحث اهداف بهعنوان مثال تحریک و سازماندهی مشارکت بازیگران برای این است که کمبود بازیگران یا ایجاد بازیگران جدید یا سازماندهی بازیگران قدیمی را انجام بدهد.
مراکز رشد رتبه اول ارزیابی در سیستم نوآوری را دارند
حالا وارد بحث ارزیابی ارکان اقتصاد دانشبنیان و سیستم نوآوری میشویم. اینجا ما از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه خواستیم ارکان اقتصاد دانشبنیان را با توجه به شاخصهایی که وجود دارد ارزیابی کنند تا ببینیم عملکردشان در کشور چگونه بوده است. مراکز رشد رتبه یک را آوردهاند و شرکتهای دانشبنیان رتبه دوم را داشتند. در رتبه سوم هم پارکهای علم و فناوری بودهاند و سرمایه انسانی در رتبه چهارم قرار گرفته است. در مقابل بانکها و موسسات مالی رتبه 22 را آوردهاند، یعنی عملکرد بسیار ضعیف در این حوزه داشتهاند. رتبههای بعدی هم مربوط به آموزشوپرورش، ارائهکنندگان خدمات اجتماعی، انجیاوها و ارائهکنندگان خدمات پشتیبانی بوده است. همانطور که عرض کردم هفت کارکرد سیستم نوآوری وجود داشته و وضعیت کارکردها مناسب نیستند. مشخص است که از میزان میانگین پایینتر هستند. با این حال ایجاد توسعه دانش وضعیت بهتری داشته، بعد زیرساختها، کارآفرینی و شکلگیری بازار، هدایت تحقیقات و مشروعیتبخشی و انتشار دانش بوده که یعنی آخری اصلا وضعیت خوبی نداشته است. اگر بخواهیم درباره مکانیسمهای مسدودکننده و مشکلات سیستمی در کارکردهای مختلف صحبت کنیم مشکلات، مکانیسمها و ضعفها مشخص میشوند و بعد میبینیم کدام قسمت مشکل دارد. در فعالیتهای کارآفرینی میبینیم که بیشترین مشکل از ناحیه بازیگران و قابلیت بوده است. بعد قدرت ریسک کم برای کارآفرینی و سنتیبودن کارآفرینی و آشنانبودن کارآفرینان با مباحث کارآفرینی. در بحث توسعه دانش هم باز از ناحیه بازیگران و قابلیت، بیشترین مشکل بوده است. ضعف نفوذ سازمانهای بانی، پایینبودن بودجه منابع مالی-تحقیقاتی به عنوان مشکل زیرساختی بوده، باور کم و اهمیت علم، تعداد کم شرکتهای دانشبنیان، رابطه ضعیف دانشگاه و صنعت از روی تعاملات و شدت.
در بحث انتشار دانش هم مشکلات سیستمی هم در تعاملات و نهادها و زیرساختها بوده است. تمایل پایین در کار مشترک، ضعف در هماهنگی تبادل اطلاعات، ضعف در قوانین مالکیت فکری هم بوده است. در بحث هدایت تحقیقات هم نبود سیستم آماری منسجم در استانها به عنوان یک مشکل زیرساختی از ناحیه مطرح است. در بحث شکلگیری بازار هم بیشترین مشکلات از ناحیه بازیگران و قابلیت است. کیفیت پایین اغلب محصولات دانشبنیان، عدم صرفه اقتصادی آنها، ضعف مهارت بازاریابی و وجود رانتهای بسیار برای خرید محصولات خارجی یا وارداتی از ناحیه نهادها هم بوده، یعنی اینجا قانون وجود ندارد، یعنی بحث مکانیسم شکلگیری بازار. در بحث بسیج منابع هم مشکل بازیگران بیشتر بوده است. در بحث مشروعیتبخشی هم از جانب نهادها، بازیگران و تعاملات مشکلاتی را داشتیم که از توضیح بیشتر میگذرم. اینجا بحث اهداف مرتبط بود. ما میگفتیم برای اینکه به این اهداف برسیم باید مشکلات را حل کنیم. اینجا هدف تحریک و سازماندهی مشارکت بازیگران مربوطه این بود که بتواند بازیگران جدیدی ایجاد یا سازماندهی کند؛ به این دلیل تمام مشکلات کارکردها از ناحیه بازیگران را یکجا آوردیم و گفتیم اگر قرار است به این هدف برسیم، باید این مشکلات را حل کنیم؛ مثلا موسسات تحقیقاتی یا سازمانهای هماهنگکننده برای تبادل دانش کمی وجود دارند.
سازمانی برای ارزیابی ریسک شرکتهای دانشبنیان نداریم
شرکتهای دانشبنیان وجود دارند اما چشمانداز رشد بالا ندارند یا ما سازمانی برای ارزیابی ریسک شرکتهای دانشبنیان نداریم یا سازمانی برای اینکه بتوانیم آنها را از لحاظ بازدهی رتبهبندی کنیم، وجود ندارد. از طرفی وجود فضایی برای توسعه توانایی بازیگران هم مشکل سنتیبودن کارآفرینی، آشنایی کم کارآفرینان، تمایل پایین، ضعف در سازمان برنامهریزی استانی و... باید برطرف شوند. بحث تحریک وقوع تحولات هم نبود شبکه رسمی است. در بحث توصیههای سیاستی گفتیم در گام پنجم به آن اهداف رسیدیم و مشکلات را میخواهیم حل کنیم اما حالا دنبال این هستیم که برای این اهداف مرتبط ابزارهای سیاستی مشخص شود. براساس همان هشت هدفی که وجود داشت سعی کردیم توصیههای سیاستی در این حوزه داشته باشیم. به نظر میرسد که ما با توجه به کاری که انجام دادیم و مشکل و محدودیتی که در این حوزه داشتیم نیاز به ایجاد ساختاری برای مدیریت و راهبری اقتصاد دانشبنیان در منطقه و استانها داریم. اینکه متولی آن چه کسی یا نهادی باشد اینجا جای بحثش نیست، گرچه مهم است. ساختار مدیریت و راهبری در منطقه و استان میخواهد چه کار کند؟ میخواهد مسئولیت بهبود کارکردهای سیستم نوآوری در منطقه را بر عهده بگیرد یا مشکلات صنایع را شناسایی کند و بعد از شناسایی، نیازسنجی جامعه و صنعت و تسریع تقاضا را انجام دهد. میخواهد شرکتهای دانشبنیان را ارزیابی کند و بازه انتظاری آنها را رتبهبندی کند. میخواهد تبادل دانش بین اجزای سیستم نوآوری در منطقه یا استان را تسهیل کند و مهمترین قسمت قضیه که من در بدنه این کار رفتم، اینکه ما یک سیستم آماری درست در کشور بهویژه در بحث دانشبنیان نداریم، یعنی یا اطلاعات وجود ندارند یا بهروز نیستند یا اطلاعات را نمیتوانند بدهند، پس میخواهیم یک سیستم آماری مربوط به شاخصهای اقتصاد دانشبنیان در منطقه یا استانها راهاندازی و مدیریت شود. این هم به نظر میرسد با ایجاد ساختار مدیریت راهبری در استانها میتواند اتفاق بیفتد.
نقشه جامع علمی کشور بازنگری یا بهروز شود
نقشه جامع علمی کشور بهتر است بازنگری یا بهروز شود. در ارتباط با ایجاد فضایی برای توسعه توانایی بازیگران اگر ما آن ساختار مدیریت راهبری اقتصاد دانشبنیان را داشته باشیم، وظیفه اصلی برنامهریزی در حوزه اقتصاد دانشبنیان را به این ساختار میدهیم و این ساختار با تکیه بر تخصص برنامهریزان استراتژیک و کارشناسان اقتصادی دانشبنیان آمار و اطلاعات دقیق از وضعیت شاخصهای منطقه بهویژه شاخصهای علم و فناوری ارائه میکند. همکاری با سایر مسئولان و برنامهریزان منطقهای وضعیت موجود را تبیین و اولویتهای سیستم نوآوری را در منطقه شناسایی میکند و هماهنگ با سایر مسائل استانی به تهیه برنامه جامع بلندمدت برای اقتصاد دانشبنیان در منطقه و استان پرداخته و به توسعه واحدهای تحقیق و توسعه صنایع، ارزیابی عملکرد مدیران از لحاظ وظایف سازمان مربوطه آنها در حیطه کارکردهای اقتصاد دانشبنیان نیز میپردازد. در بحث تحریک وقوع تعاملات باید یک شبکه نوآوری با هدف پاسخگویی به چالشهای موجود در استان یا منطقه و ایجاد سیستم اطلاعاتی و نظارتی برای مطلعکردن بازیگران در شبکههای نوآوری اتفاق بیفتد. برای جلوگیری از ضوابط بسیار محکم و ضعیف کمک به دستیابی به فناوریهای برتر و تجاریسازی را انجام دهیم.
لزوم نقشآفرینی دولت در سه حوزه تنظیمگری، پشتیبانی و مشتریمداری
در اینجا دولت میتواند نقش مهمی در سه حوزه تنظیمگری، پشتیبانی و مشتریمداری داشته باشد؛ مثلا در بحث تنظیم مقررات بیاید مقررات مربوط به بحث واردات و صادرات و مالیاتها را طوری تنظیم کند که فضای مناسب برای حرکت صنایع به سمت فناوریهای نوین ایجاد و تسهیل شود یا بهعنوان یک مشتری عمل کند و محصولات دانشبنیان را بخرد و در این حوزه پیشقدم شود. در بحث هزینهکرد، منابع حمایتهای چهارچوب قانونی را به دور از رانت تنظیم و اجرا کند. بهعنوان مثال هر گونه هزینه از بودجههای دولتی برای تحقیق و رسالههای دانشگاه حتما به سفارش واحدهای تولید برای دستیابی به فناوریهای کاربردی یا جدید باشد. همچنین برای رسیدن به هدف حضور امن نهادهای سخت و نرم، سیاستهایی را اعمال کند که نخبگان برگردند یا حداقل آنها را جذب کند تا نروند. قوانین مالکیت فکری را بازنگری کنیم. تدوین الزامات قانونی برای بازیگران در جهت تسهیم اطلاعات و دانش که همه بتوانند از دانش یکدیگر استفاده کنند. همچنین حذف رانتهای موجود در خرید محصولات خارجی یا وارداتی به جای استفاده از محصولات دانشبنیان. در بحث جلوگیری از نهادهای بسیار ضعیف و بسیار سختگیرانه، بیشترین گلهای که بهویژه شرکتهای دانشبنیان داشتند، بحث زیادبودن بروکراسی بود. بیاییم اقداماتی برای کاهش بروکراسی انجام دهیم. مهمتر از آن شاخصسازی اصولی درباره تشخیص شرکتهای دانشبنیان است. اینکه هر کسی بگوید من شرکت دانشبنیان هستم و از مزایایش استفاده کند، درست نیست بلکه باید شاخصهایی برای شناسایی این شرکتها باشد که در مسیر حرکت کنند. برای مشکلاتی از قبیل پایینبودن سرمایههای اجتماعی و کاهش رغبت برای سرمایهگذاریهای مولد از سوی سرمایهگذاران لازم است فرهنگسازی انجام شود. در بحث تحریک زیرساختهای فیزیکی مالی و دانشی، فراهمآوردن یک سیستم یکپارچه اطلاعات و آمار در حوزه اقتصاد دانشبنیان باید اتفاق بیفتد و در آخر بحث اطمینان از کیفیت زیرساختهاست. همه ما میدانیم بودجه و منابع مالی تحقیقاتی بسیار پایین است و همین باعث ضعف در کارکرد ایجاد دانش میشود. کارکرد ایجاد دانش بهعنوان موتور کارکردهای دیگر محسوب میشود. برای مقابله با این مشکل ضمن افزایش بودجه عمومی تحقیق و توسعه صنایع نیز باید به سمت سرمایهگذاریهای بیشتر در تحقیق و توسعه هدایت شوند و با سیاستهای مناسب باید انگیزه بخش خصوصی برای مشارکت در این نوع سرمایهگذاریها را افزایش داد.