سجاد عطازاده، مترجم: هاپیمون جاکوب، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه جواهر لعل نهرو، در مقالهای با عنوان «چگونگی خنثیسازی تلاش چین برای رهبری جنوب جهانی، آمریکا باید به هند بهعنوان پلی برای بقیه جهان نگاه نماید» که در وبسایت فارنافرز منتشر شده، به طرح این ایده پرداخته است که با توجه به تلاش چین برای راهبری جنوب جهانی و همچنین قصد آن برای برانداختن نظم فعلی آمریکایی، آمریکا باید از جایگاه هند در میان کشورهای جنوب جهانی استفاده کند و دهلینو را به هماوردی دربرابر چین بکشاند. این مقاله اگرچه از منظر طرفداری از آمریکا نوشته شده اما خوانش آن دو نکته را روشن میسازد؛ اولا آمریکا که پیشتر در نظم جهانی حاکم فعال مایشاء بهشمار میرفت و هرطور که میخواست عمل میکرد، اکنون بهحدی قدرت پیشین خود را از دست داده که برای ارتباط با کشورهای جنوب جهانی باید دست نیاز بهسوی هند دراز کند. نکته بعدی افزایش اهمیت «جنوب جهانی» و کشورهای عضو این گروه است؛ مسالهای که ضرورت نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران در میان این کشورها را هم تصدیق میکند.
هنگامی که نشست گروه 20 در سپتامبر سال جاری در دهلینو برگزار شد، شی جین پینگ رئیسجمهور چین از شرکت در آن صرفنظر کرد و لی کیانگ نخستوزیر چین را بهجای خود فرستاد. دولت پکن دلیل تصمیم شی برای غیبت در چنین رویداد پرمخاطبی را بیان نکرد، اما اعتقاد برخی کارشناسان بر این است که مکان برگزاری این نشست شی را از شرکت در آن واداشته بود. دولت نارندرا مودی، نخستوزیر هند از جلسه گروه 20 بهعنوان فرصتی برای معرفی هند بهعنوان پیشران و رهبر بالقوه جنوب جهانی استفاده میکرد و شی بیم آن را داشت که حضور او موید این ادعای هند شود. هندوستان هم که مانعی بر سر راه خود نمیدید، در نوامبر نشست «صدای جنوب جهانی» را ترتیب داد؛ دومین نشست از این نوع در یکسال که چین به آن دعوت نشده بود.
بسیاری از سیاستگذاران ایالاتمتحده، هند را سنگری دربرابر چین بلندپرواز و تهاجمی میدانند. در سالهای اخیر نیروهای چینی و هندی بر سر مرزهای مورد مناقشه دو کشور با هم جنگیدهاند و مردم هند بهطور فزایندهای نسبت به همسایه شمالی خود احساس خصومت میکند. مقامات دهلینو همچنین نگران تهاجمات اقتصادی و نظامی پکن به حیاط خلوت جنوبی خود، ازجمله میانمار، پاکستان و سریلانکا هستند، در نتیجه ایالاتمتحده امیدوار است هند- کشوری که بهطور سنتی از اتحادهای رسمی دوری کرده و استقلال خود را ارج مینهد- را به همسویی نزدیکتر با خود بکشاند.
اما اصطکاک بین هند و چین به چیزی فراتر از مرز مشترک یا منطقه جنوب آسیا ارتباط دارد. هماوردی فزاینده بین دو کشور مشتمل بر رقابت برای کسب نفوذ و حتی رهبری کشورهای پرتنوع جنوب جهانی است. تعریف دقیق جنوب جهانی دشوار است، اما این اصطلاح معمولا به اکثر کشورهای خارج از اقتصادهای صنعتی سنتی (که اغلب هم قدرتهای استعماری سابق هستند) اشاره دارد- کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی و استرالیا، ژاپن، نیوزیلند و کرهجنوبی. فهرست 125 کشوری که در اجلاسهای سازماندهیشده توسط هند در سال 2023 شرکت کردند- گروهی که عمدتا کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین و همچنین هفت کشور از اروپای شرقی بودند- راهنمای مفیدی در این حوزه بهشمار میرود. چین مزیت قابلتوجهی برای نفوذ در میان این کشورها دارد. پکن بهطور پیوسته امپراتوری نفوذ خود را از طریق زیرساختها و معاملات سرمایهگذاری و ابتکارات دیپلماتیک و فرهنگی- که بهخوبی تبلیغ شده- ساخته است. برای پکن، جنوب جهانی سود ابزاری روشنی دارد؛ جلب وفاداری یا حسن نیت ژئوپلیتیکی از سوی بیش از 100 کشور از سراسر جهان که میتواند بهطور موثری تسهیلکننده جاهطلبیهای جهانی این کشور باشد.
دهلینو نیز متوجه این موضوع شده اما مدت زمان زیادی از این ادراک نمیگذرد. در دو دهه گذشته، هند سرگرم دوستی با ایالاتمتحده و دیگر قدرتهای غربی بوده است و همبستگی آن با جنوب- که از طریق ادبیات رسمی ایدئولوژیک و همچنین مشارکت سطح بالا در مجامع سنتی جنوب جهانی و در راس آنها جنبش عدم تعهد انجام میشد- روبهزوال رفته است. بااینحال اکنون دهلی دوباره و در اقدامی که یکی از دلایل اصلی آن تلاشهای چین است، به جنوب جهانی روی آورده است. هند بهعنوان رئیس گروه 20 در سال جاری، بارها به این گروه از کشورها اشاره کرده و نگرانیهای کشورهای درحال توسعه، مانند بدهی حاکمیتی را برجسته کرده است. دو اجلاس جنوب جهانی هم که توسط دهلینو در سال 2023 برگزار شدند، محملهایی بودند که هند از طریق آنها توانست خود را بهعنوان رهبر کشورهای درحال توسعه معرفی کند.
این نبرد بین دو قدرت آسیایی پیامدهای گستردهتری هم برای ایالاتمتحده و متحدانش دارد. چین بهدنبال این است که جنوب جهانی را دربرابر نظم تحترهبری آمریکا قرار دهد و کشورهای این منطقه را به پایگاهی برای خیزش خود تبدیل کند. در مقابل هند نسبت به نظم حاکم کنونی نگران است اما بهدنبال اصلاح و نه برانداختن آن است. ایالاتمتحده میتواند از طریق تعامل دیپلماتیک و اقتصادی به هند کمک کند تا نقش بزرگتری در جنوب جهانی ایفا کند و پیشرفتهای چین در این حوزه را کنار بزند. جدیتر گرفتن نارضایتیهای بیانشده توسط هند و سایر کشورهای جنوب جهانی درباره نابرابریهای نهادهای جهانی مانند شورای امنیت سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نیز سبب تضعیف جذابیت چین خواهد شد اما بدون چنین تعامل پویایی، جنوب جهانی میتواند بهراحتی تبدیل به حیاط خلوت ژئوپلیتیک چین شود.
ظهور جنوب جهانی جدید
پس از پایان جنگ سرد بهنظر میرسید که جنوب جهانی از نقشه ژئوپلیتیکی کنار رفته است. نهادهایی که زمانی این گروهبندی گسترده را تعریف و متحد میکردند، مانند جنبش غیرمتعهدها و گروه 77 نیز به حاشیه رفتند اما اکنون جنوب جهانی بازگشته است. واکنشهای متفاوت به جنگ جاری اوکراین و جنگ اسرائیل علیه غزه و بحران رو به رشد بدهیهای حاکمیتی و ناکارآمدی عمومی نظم بینالملل همگی نشانگر مسیر متمایز ژئوپلیتیکی کشورهای جنوب جهانی است، مسیری که اغلب هم ایالاتمتحده و هم رقیب اصلیاش، چین را ناامید میسازد.
بااینحال جنوب جهانی جدید جلوهای متفاوت از دوران جنگ سرد دارد. کشورهای جنوب جهانی امروز بهخوبی آگاهند که لفاظی تجدیدنظرطلبانه دوران غیرمتعهدها دستاورد چندانی برای آنها نداشته است. این کشورها بهجای چسبیدن به ایدئولوژی و همبستگی ضداستعماری، از واقعگرایی پسااستعماری و تمایل به انطباق با واقعیتهای ژئوپلیتیکی درحال ظهور استقبال کردهاند. کشورهای جنوب جهانی در برقراری روابط با قدرتهای بزرگ چابکتر شده و حتی درحال کنار گذاشتن تردید قدیمی خود درباره جانبداری از رقابتهای ژئوپلیتیک بزرگ هستند.
دیدگاههای دهلینو و پکن درباره جنوب جهانی از جنبههای مهمی با یکدیگر متفاوت هستند. درحالیکه چین بهدنبال جانشینی نظم بینالمللی تحت رهبری غرب است، هند تمایل به اصلاح آن دارد. دهلینو خود را پلی بین جنوب جهانی و جهان توسعهیافته میداند و بهدنبال تقویت گفتوگوهای معنادار و اطمینان از رسیدن صدای گروه اول به کنگرههای بلند حکمرانی جهانی است. در مقابل، چین خود را در راس یک نظم جهانی جایگزین- چیزی که آن را «جامعه با سرنوشت مشترک» مینامد- میبیند و بهدنبال جذب کشورهای جنوبی جهانی در صفوف ائتلاف خود است، مثلا ابتکار تمدن جهانی این کشور را که در ماه مارس رونمایی شد، درنظر بگیرید. ایده این ابتکار آن است که ارزشهای فرهنگی میتوانند نسبی باشند، به عبارت دیگر رد ضمنی ارزشهای ظاهرا جهانی مورد حمایت غرب. دولت دست راستی حاکم بر هند نیز بهدنبال نمایش شکوه باستانی تمدن این کشور است و اغلب از رژیم بینالمللی حقوق بشر انتقاد کرده اما چنین موضعگیریای بیشتر برای اهداف سیاسی داخلی است و مودی تمایل چندانی برای ایجاد یک نظم جهانی جدید منطبق با ایدههای تمدن هندو ندارد.
دیدگاه پکن درباره همکاری جنوب- جنوب حول محور کلان پروژه آن، ابتکار کمربند- جاده یک برنامه سرمایهگذاری زیرساختی گسترده است که در دهه گذشته یک تریلیون دلار برای آن هزینه شده است. بیشتر رهبران غربی شرکت در مجمع سالانه ابتکار کمربند-جاده را در پکن متوقف کردهاند اما این اجلاس درحال تبدیل شدن به فضای شبکهای کلیدی برای رهبرانی از سراسر جنوب جهانی است. مجمع مذکور در ماه اکتبر میزبان نمایندگانی از حدود 130 کشور مختلف بود. مقامات چینی قصد دارند از طریق ابتکار کمربند-جاده و مجموعهای از برنامههای توسعهای و امنیتی دیگر، همکاری جنوب- جنوب را تعمیق ببخشند و کشورهای جنوب جهانی را بیشتر به اردوگاه چین وارد کنند.
این درحالی است که هند میخواهد کشورهای خارج از جنوب جهانی را در ارتباط خود با کشورهای جنوب جهانی وارد کند، مثلا هند و ژاپن با هم در بنگلادش و سریلانکا در حوزه مسائل توسعهای و با هدف گستردهتر ترویج «راهبرد هند- اقیانوسیه آزاد و باز» با یکدیگر همکاری میکنند. دهلینو با آلمان نیز در آفریقا و آمریکای لاتین برای حمایت از کشورهای این منطقه جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار و آبوهوایی مرتبط با آن همکاری دارد. چنین نقش مشارکتی و میانجیگرانهای در اجلاس سران گروه 20 در دهلینو مشهود بود؛ جایی که هند تلاش کرد خود را بهعنوان یک بازیگر اصلی بینالمللی معرفی و بر چگونگی کمک به جنوب جهانی تاکید کند. کمااینکه خود مودی اظهار داشت: «اگر جنوب جهانی قصد پرشی بلند را داشته باشد، هند میتواند شانهای برای پرتاب بلندتر این کشورها باشد.» مودی اظهار داشت که هند این کار را با ایفای نقش یک پل انجام میدهد تا پیوندهای بین شمال و جنوب و حتی خود جنوب نیز قویتر شود.
یکی دیگر از زمینههای اصلی تفاوت، مفهومسازی هند و چین از جنوب جهانی است. هند تا حدودی درک دوران غیرمتعهد خود را از اینکه چگونه نژادپرستی، استعمار و استثمار اقتصادی نظم جهانی را شکل داده و نابرابری بین کشورها و درون نهادهای جهانی را به وجود آورده، حفظ کرده است اما دهلینو دیگر برای پرداختن به این نابرابریها و بیعدالتیهای تاریخی، به ایدئولوژی بینظیر آن دوران قبل اشاره نمیکند. درعوض، دهلینو بهدنبال بهبود وضعیت موجود است تا نظام بینالمللی حاکم توسعهیافته و هند و سایر کشورهای جنوب جهانی را نیز دربرگیرد. امروز هند وضعیت موجود را نه به این دلیل که نارضایتیهای عمیق ضداستعماری دارد، بلکه به این خاطر که میخواهد بازیگر بزرگتری در نظم حاکم باشد، به چالش میکشد.
از سوی دیگر، چین نگاهی تا حدی غیرتاریخی به جنوب جهانی دارد. واضح است که این کشور تجربه استعماری منحصربهفرد بسیاری از مناطق جنوب جهانی را ندارد- البته سلسله چینگ در قرن نوزدهم مجبور شد امتیازهای رسمی زیادی به قدرتهای غربی بدهد و این کشور اشغال ژاپن در قرن بیستم را نیز متحمل شد اما چین هرگز مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان تسخیر یا مستعمره نشده است. پکن هرگز بخشی از جنبش عدمتعهد نیز نبوده است. مقامات چینی علاقهمند به استناد به ارتباطات تاریخی نسبتا قدیمی (و احتمالا افسانهای) با جنوب جهانی هستند، مانند سفر ناوگان چینی به سواحل شرقی آفریقا در قرن چهاردهم اما چین وجه اشتراک زیادی با بسیاری از کشورهای جنوب جهانی ندارد، زیرا اقتصاد این کشور با 16.8 تریلیون دلار، امروز دومین اقتصاد بزرگ جهان بهشمار میرود. پکن دارای درآمد متوسط و عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد است که بخش عمدهای از وضعیت نهادی موجود است که جنوب جهانی با آن مشکل دارد. چین از نظم جهانی نابرابر که یکی از حافظان اصلی آن است، سود میبرد و درعینحال فضایل یک نظم جهانی بدیل را میستاید. ادعاهای این کشور مبنیبر خویشاوندی با کشورهای جنوب جهانی ریاکارانه و تا حدی ساختگی است.
راهبرد هند و چین برای تعامل با جنوب جهانی نیز متفاوت است؛ هند بهدنبال استفاده از سکوهای موجود مانند گروه، جنبش غیرمتعهدها، کنفرانسهای تغییرات آبوهوایی سازمان ملل، گروه 77 و مجمع عمومی سازمان ملل برای دفاع از مواضع جنوب جهانی است، مثلا درطول همهگیری کرونا، هند همراه با آفریقای جنوبی به سازمان تجارت جهانی مراجعه کردند تا حقوق مالکیت معنوی مربوط به واکسن، درمان و آزمایشهای کووید-19 به تعلیق درآیند تا کشورهای کمدرآمد و متوسط بتوانند بهتر به این ماده بالقوه نجاتدهنده دسترسی پیدا کند. در مقابل، چین بهدنبال ایجاد تالارهای جایگزین تحترهبری خود مانند مجمع کمربند- جاده، ابتکار توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی، ابتکار تمدن جهانی و نظایر آن است. مقامات چینی در ادبیات خود هم از زبانی استفاده میکنند که تلویحا ضدغربی و ضدآمریکایی است و هژمونی و نظم بینالمللی به رهبری ایالاتمتحده را رد میکند؛ ادبیاتی که فاصله زیادی با موضع میانهروتر و اصلاحطلبانه هند دارد.
مشکل دهلینو این است که در مقایسه با انتقادهای ملایمتر هند از نظم بینالمللی، هم ادبیات چین و هم سخاوت مادی این کشور میتواند دوستان بیشتری را در جنوب جهانی برای این کشور بهارمغان آورد. تجدیدنظرطلبی چین همراه با توانایی پکن در تامین نیازهای اقتصادی جنوب جهانی میتواند برای بسیاری از کشورها جذابتر باشد. هند بهتنهایی منابع لازم را جهت رقابت با جذابیتهای اقتصادی چین برای جنوب جهانی ندارد. بهعلاوه تاکید هند بر اصلاحات نهادی جهانی بعید است به این زودی نتایج معنیداری بههمراه داشته باشد. درواقع چین در بهرهبرداری از ناخشنودی عمیق بسیاری از کشورهای جنوب جهانی نسبت به سیاستهای خارجی ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا ماهرتر بوده است. بیانیههای رسمی چین به انتقاد از نهادهای جهانی، ابراز بیصبری نسبت به جنگ اوکراین و جنگ جاری در غزه، نیاز به شکلی عادلانهتر از جهانیسازی و احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها (حتی زمانی که نیروهای خود این کشور در دست درازی به قلمرو همسایگان آن هستند) تاکید میکنند. بخش عمدهای از این ادبیات برای جنوب جهانی گوشنواز است، آن هم در زمانی که بسیاری از مردم شاهد استانداردهای دوگانه در واکنش غرب به جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل علیه غزه هستند. دهلینو اغلب نمیتواند با مواضع پرشور پکن هماوردی کند. هنگامی که شدت احساسات بالا میرود، کشورها لفاظیهای تند و تیز را به مواضع دقیق ترجیح میدهند.
هند همچنین باید تصمیم خود را در دهه گذشته برای کاهش تعامل با جنوب جهانی جبران کند. تمرکز فزاینده بر روابط با ایالاتمتحده و غرب منجر به کاهش علاقه به همکاری جنوب- جنوب در دهلینو شد. هند زمانی در خط مقدم فعالیت جنوب جهانی قرار داشت اما دیگر اینطور نیست. نخستوزیر هند دیگر در اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها شرکت نمیکند. رهبران ارشد هند نیز از حضور در نشست امسال گروه 77 در هاوانا صرفنظر کردند. هند ممکن است از چند جهت به جنوب جهانی تعلق داشته باشد اما آینده خود را در آنجا نمیبیند؛ دهلینو میخواهد در کلوپ دولتهای قدرتمندی قرار گیرد که حکومت جهانی را مدیریت میکنند اما تلاش چین برای نفوذ و رهبری در جنوب جهانی که اخیرا مشتاقانهتر و موثرتر شده، هند را تکان داده و باعث تغییر در ادبیات، دیپلماسی و سیاست این کشور شده است.
حماقت غفلت
این رقابت نباید برای سیاستگذاران مستقر در غرب دور از دسترس یا حاشیهای بهنظر برسد. درواقع رقابت مذکور محوری است. بیتوجهی به جنوب جهانی برای اهداف ژئوپلیتیک بزرگتر ایالاتمتحده نتیجه معکوس خواهد داشت. فقدان تعامل مثبت با این کشورها میتواند حس طرد و ناراحتی را در میان بسیاری از دولتهای جنوب جهانی تعمیق کند و یافتن راهحلهایی برای چالشهای مشترک جهانی مانند تغییرات آبوهوایی را دشوارتر سازد اما مسلم که انفعال غرب شاید کشورهای جنوب جهانی را بهسمت تبدیل شدن به خدمتکار جاهطلبیهای جهانی چین سوق دهد. ظهور چین بهعنوان یک ابرقدرت جنوبی خودخوانده، ایجاب میکند که قدرتهای غربی توجه بیشتری به روایتهای سیاسی جاری در جنوب جهانی داشته باشند.
حمایت از تلاشهای هند در جنوب جهانی به خنثی کردن جاهطلبیهای بزرگ این کشور کمک میکند. ایالاتمتحده و غرب باید با هند برای تسهیل کمکهای اقتصادی و زیرساختی به کشورهای درحال توسعه همکاری کنند. آنها همچنین باید به استدلالهای هوشیارانه هند درباره چالشهای پیشروی جنوب جهانی و تجدیدنظر در بدهیهای حاکمیتی، چشمپوشی از حق ثبت اختراع واکسن و اصلاح نهادهای جهانی گوش دهند. واشنگتن باید درک کند که اصلاح نظم نهادی جهانی کنونی بهمراتب بهتر از فکر کردن به نظم جهانی درحال گسترش و رقیب به رهبری چین است، مثلا ایالاتمتحده باید در کاهش بار بدهی کشورهای جنوب جهانی پیشقدم شود. با وجود همه صحبتهایی که در غرب در مورد خباثت «دیپلماسی تله بدهی» چین مطرح میشود اما حقیقت این است که بستانکار بسیاری از دیون حاکمیتی در کشورهای جنوب جهانی، دولتهای غربی هستند. واشنگتن همچنین میتواند به تسریع اصلاحات در شورای امنیت سازمان ملل کمک کند تا این شورا شامل اعضای دائمی بیشتری از جنوب جهانی شود. این امر نهتنها ثبات بسیار مورد نیاز را برای نظم جهانی به ارمغان میآورد، بلکه مهمتر از آن ریاکاری پکن را نیز فاش میسازد، زیرا بعید است چین علیرغم تبلیغ ضرورت مشارکت بیشتر در نهادهای جهانی، با توسع اعضای دائمی شورای امنیت موافقت کند.
یک جنوب جهانی به رهبری پکن بهمراتب بیشتر از جنوب جهانی که هند نقش بزرگتری در آن ایفا میکند، با ایالاتمتحده سر تخاصم خواهد داشت. علیرغم نگاه ابزاری فزاینده دهلینو به جنوب جهانی، رویکرد غیرایدئولوژیک آن به جهان درحال توسعه میتواند به پر کردن شکاف بین کشورهای فقیرتر و جهان توسعهیافته کمک کند. هند بهعنوان یک کشور قدرتمند در جنوب جهانی که خواستار کسب جایگاه یک قدرت بزرگ در نظم حاکم نیز است، این توانایی را دارد که از خطوط گسل عمده در نظام بینالمللی عبور کند. واشنگتن هم باید از نقش منحصربهفرد دهلینو در سیاست جهانی استفاده کند. با جنوب جهانی باید بهعنوان یک فرصت ایدئولوژیک و نه یک مزاحم قدیمی و بدخلق برخورد شود.