علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: نفتالی بنت پس از آنکه در مقالهای ادعا کرد در زمان نخستوزیریاش اقدامات تروریستی علیه مقامات ایرانی را در دستور کار قرار داده در توییتی ایران را سر اختاپوس نامید و گفت: «ما باید ایالات متحده و سایر متحدان خود را برای رسیدن به هدف اصلی اقناع کنیم؛ بریدن سر اختاپوس و سرنگونی رژیم ایران.» در شرایطی که رژیمصهیونیستی در برابر گروههای مقاومت فلسطینی عاجز مانده، طرح ایده تقابل با ایران ادعای بزرگی است که چه بسا هزینههایی را نیز برای این رژیم داشته باشد. برای بررسی چرایی طرح چنین اظهاراتی از زبان نفتالی بنت، نخستوزیر سابق و عضو فعلی کابینه امنیتی رژیمصهیونیستی با سیدجعفر رضوی، کارشناس مسائل منطقه به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
بنت تلاش میکند برای کابینه نتانیاهو فرصت تنفس ایجاد کند
برخلاف نظر برخی تحلیلگران که اظهارات بنت را در چهارچوب تلاش انتخاباتی و با هدف تصدی نخستوزیری ارزیابی میکنند، سیدجعفر رضوی بنت را فردی در چهارچوب ساختار رژیمصهیونیستی ارزیابی کرده و اظهارات او را جنگ روانی برای حمایت از کابینه نتانیاهو میداند و معتقد است: «نفتالی بنت یکی از شخصیتهای افراطی در بین سیاسیون رژیم صهیونیستی است. او خودش متولد شهرکهای صهیونیستی است و به همین دلیل مدافع شهرکسازی است. هم در بین اروپایی و آمریکاییها و هم در بین ساکنان رژیمصهیونیستی او بهعنوان یک شخصیت افراطی شناخته میشود. لذا این اظهارات از او بعید نیست. اینکه میگوید رژیمصهیونیستی باید به ایران بهعنوان سر اختاپوس حمله کند، نظری است که او قبل از رسیدن به نخستوزیری به آن معتقد بود. او قبلا گفته بود که نباید بگذاریم دستهای این اختاپوس در منطقه به ما برسد و این چیز جدیدی نبود. نفتالی بنت با وجود همه افراطیگریها، همراه با ساختار رژیمصهیونیستی حرکت میکند و مثل یائیر لاپید خیلی از چهارچوب حاکمیتی خارج نمیشود. برخی از شخصیتها در رژیمصهیونیستی بعضا از چهارچوب حاکمیت خارج میشوند. لیبرمن، لاپید، بن گویر و اسموتریچ ازجمله این شخصیتها هستند اما بنت همواره در چهارچوب عمل کرده، به همین خاطر هم هست که بنت را به خاطر شخصیت در چهارچوبی که دارد بعضا بهعنوان نخستوزیر بعدی معرفی میکنند. به همین خاطر میتوان اظهارات نفتالی بنت را در راستای کمک به کابینه فعلی تعریف کرد. در شرایطی که کابینه رژیم بهشدت با چالش مواجه بود و نتانیاهو نگران است با استعفای دو عضو اصلی، کابینه از هم بپاشد. از طرفی بن گویر و اسموتریچ اعضای امنیتی کابینه را بهشدت تحت فشار قرار دادهاند و از سوی دیگر هم آمریکاییها دارند برای پایان دادن به جنگ خطونشان میکشند. آمریکاییها به دنبال این هستند که مرحله سوم جنگ آغاز شود که در آن از شدت و گستردگی حملات کاسته شده و بر هوشمند و نقطهای بودن آن تاکید شود. ضمن آنکه از طرف اروپاییها و نیز آنتونی بلینکن نیز به خاطر اقدامات شهرکنشینها تحت فشار قرار دارد. به این موارد باید فشار اجتماعی خانواده اسرای صهیونیست و ضعف اقتصادی را هم افزود. مجموع این موارد کابینه رژیمصهیونیستی را در نقطهای بحرانی قرار داده که هر آن امکان فروپاشی آن وجود دارد.»
فضاسازی برای گسترش جنگ به منطقه
این کارشناس منطقه در مورد اهداف نفتالی بنت از طرح اظهارات رادیکال ضدایرانی اینگونه نتیجهگیری میکند: «نفتالی بنت با طرح اظهارات اینچنینی چند هدف را دنبال میکند. اولا اینکه میخواهد اذهان را از کابینه منحرف کرده و به خودش متوجه کند. اظهارات او باعث شد که در کانون توجه رسانهها قرار بگیرد که البته رفتارش ناشی از دلسوزی او نیست و صرفا جلب افکار عمومی را هدف قرار میدهد. هدف دوم این است که با یک حرف ساختارشکنانه، بنت بتواند تحلیلها را از حالت فعلی فراتر ببرد. درحال حاضر تحلیلها اینگونه نتیجهگیری میکنند که جنگ قرار است در غزه باقی مانده و از آن خارج نشود. وقتی بنت این اظهارات را مطرح میکند یعنی از چهارچوب تحلیلی مرسوم خارج شده و این باعث میشود تا اذهان جامعه با یک ایده جدید روبهرو شود. ایدهای که به دنبال رویارویی با ایران و گسترش جنگ به منطقه و جهان است. در حقیقت بنت دارد یک فرصت تنفس برای کابینه میگیرد. به همین دلیل در صحبتهای بعدی خود کمی عقبنشینی کرد و بعدا هم مطمئن باشید اگر بنت روی کار بیاید یا سکوت میکند یا حرفش را پس میگیرد؛ چراکه شخصیتی است که در چهارچوب عمل میکند. عمده اظهارنظرهای اعضای کابینه با هدف ایجاد فرصت تنفس برای کابینه بوده و مصرف داخلی دارد.»
تلاش برای باز کردن پای ایران به جنگ
سیدجعفر رضوی وارد کردن پای ایران به جنگ را یکی از اهداف رژیمصهیونیستی دانسته و این هدف را اینگونه توجیه میکند: «سال ۲۰۱۸ که ترامپ اعلام کرد آمریکا از سوریه خارج میشود، صهیونیستها دست به هر اقدامی برای جلوگیری از این امر زدند، تا حدی هم موفق بودند و نیروهای آمریکایی همه خارج نشدند. بعدا هم بایدن سیاست را بهطور کلی تغییر داد و نیروهای آمریکایی را به سوریه بازگرداند. چرا میخواهند این اتفاق نیفتد؟ چون آنها میدانند و در رسانههایشان هم اعلام کردهاند که نبود آمریکا در منطقه خلأیی را ایجاد میکند که این خلأ را محور مقاومت پر خواهد کرد. یعنی خلأ آمریکا توسط همپیمانان ایران پوشیده میشود، برای همین صهیونیستها تن به خروج آمریکا نمیدهند. الان هم صهیونیستها به دنبال درگیر کردن آمریکاییها هستند؛ چراکه اگر آمریکاییها درگیر شوند آن موقع، هم فرصت از ایران و محور مقاومت گرفته میشود و هم آمریکا به دلیل درگیر شدن منافعش با جنگ حاضر خواهد شد هزینههای سنگینتری را متحمل شود. لذا بهشدت دنبال وارد کردن ایران به جنگ است اما هوشمندی ایران و در عین حال تاکید آمریکاییها مبنیبر اینکه به دنبال گسترش درگیری در منطقه نیستند، مانع تحقق این هدف رژیمصهیونیستی شده است. ترور سردار سیدرضی موسوی هم دقیقا با همین نگاه صورت گرفت. سردار قاآنی هم اشاره کرد که ایران وارد بازیای که اسرائیلیها دارند برای منطقه طراحی میکنند، نخواهد شد. این کاملا بازی صهیونیستهاست؛ چراکه آنها میدانند در صورت عدم ورود آمریکاییها آنها قطعا بازنده نبرد خواهند بود. تنها صورتی که امید به یک پیروزی کوچک را برای رژیمصهیونیستی به وجود میآورد، ورود آمریکا به جنگ است.»
صهیونیستها برای جنگ روانی از یک خبر مرده سوءاستفاده کردهاند
بنت ادعا کرده ایران بنا داشته با مدیریت شهید صیاد خدایی گردشگران این رژیم را در ترکیه به قتل برساند و دولت رژیمصهیونیستی در زمان نخستوزیری او در پاسخ به این اقدام ضمن دستگیری عاملان، شهید صیاد خدایی را ترور کرده است. سیدجعفر رضوی صحت چنین ادعایی را اینگونه خدشهدار میکند: «مقامات رژیمصهیونیستی عادت کردهاند اظهاراتی را مطرح کنند که نه قابل تایید است و نه قابل تکذیب و این ادعا را همواره تکرار میکردند. اینکه امروز این مساله را طرح میکنند، به دلیل فرصت طلبی است. آنها خواستههای نامشخص قدیمی را با اتفاقات روز گره میزنند و از اطلاعات سوخته قدیمی برای جنگ روانی در فضای فعلی کمک میگیرند. این خبر را اگر در اینترنت جستوجو کنیم مشخص میشود که در دو سال گذشته همواره در اخبار تکرار شده است. صهیونیستها مدعی شدهاند تیمهایی را در ترکیه دستگیر کردهاند که به دنبال ترور گردشگران رژیمصهیونیستی بودهاند. حتی بعضا ادعا کردهاند که ایران قصد ترور اعضای خانواده مقامات صهیونیستی که در ترکیه حضور داشتهاند را ترور کنند اما در نهایت ترکها بهعنوان کشور مورد ادعای محل رخداد، این مساله را تایید و تکذیب نکرد. بالاخره کشورشان است و اگر اتفاقی بیفتد باید آنها خبر بدهند. درحقیقت صهیونیستها برای جنگ روانی از یک خبر مرده سوءاستفاده کردهاند. بارها نیز این کار را کردهاند. همین امروز سایتهای رژیمصهیونیستی خبری را منتشر کردهاند مبنیبر اینکه ترکیه تعدادی از اعضای داعش را که میخواستند به کلیساها حمله کنند، دستگیر کرده. میخواهند بگویند این اتفاقات در ترکیه میافتد. احتمالا چند وقت دیگر این موارد را با هم پیوند زده و مدعی شوند ماجرای کلیساها به ترور گردشگران ارتباط دارند و از این طریق ایران را متهم به همکاری با داعش کنند. این اخبار همگی برنامهریزی شده است تا رژیمصهیونیستی بتواند شکست در میدان را با جنگ روانی در رسانه جبران کند.»
پاسخ سریع به اظهارات بنت، پازل مورد نظر او را تکمیل میکند
صهیونیستها برای اینکه ادعای حمله به ایران بهعنوان آنچه سر اختاپوس میخوانندش را کمی عینیت ببخشند تاکنون اقداماتی را علیه ایران انجام دادهاند. تهران هم در پاسخ به این اقدامات کارهایی انجام داده است که طراحی رژیمصهیونیستی را پرهزینه کرده است. رضوی در مورد پاسخ احتمالی به اظهارات بنت میگوید: «بهطور مشخص اظهارات بنت با پاسخ مستقیمی مواجه نخواهد شد. چون هرگونه اقدامی از جانب اعضای محور مقاومت در راستای صحبتهای بنت درحقیقت خواسته بنت را به کرسی مینشاند، چون او به هرحال به دنبال وارد کردن ایران به هر نوع از درگیری در منطقه است. محور مقاومت هشیارتر این حرفهاست. صهیونیستها مکررا با اقدامات روانی سعی در درگیر کردن ما داشتند اما هیچکدام از اعضای محور مقاومت فریب نخوردند. لذا بعید است که صحبتهای بنت با پاسخ مستقیمی مواجه شود اما با یک فاصله زمانی، صحبتهای نخستوزیر سابق اسرائیل بیپاسخ نخواهد ماند. رژیم پاسخهایی را دریافت خواهد کرد و مقامات آن متوجه خواهند شد که هرجایی هر صحبتی را نباید مطرح کنند.»
خنثی کردن عملیاتهای تروریستی دروغهای صهیونیستها را هم اثبات میکند
یکی از بازویهای رژیمصهیونیستی برای اقدام علیه ایران، مراکزی است که در کردستان عراق تعبیه کردهاند. آیا سرمنشأ خیلی از اقدامات تروریستی این مراکز هستند؟ رسانههای وابسته به رژیمصهیونیستی در تلاش برای تشکیک در این موضوع هستند. رضوی اثبات این ادعا در فضای علنی را امری ضروری نمیداند و جلوگیری از اقدامات تروریستی را امر ضروریتری میداند که باعث میشود سوءاستفاده رژیمصهیونیستی از مناطق مرزی کردستان عراق با ایران را نیز اثبات کند. او در اینباره میگوید: «ما قبلا اعلام کردهایم که صهیونیستها در کردستان عراق بهویژه در سلیمانیه و کرکوک ایستگاههایی برای عملیات علیه ایران دارند. حتی حمله به پایگاه کرمانشاه را نیز اعلام کردهایم که منشأاش کجا بود. نیازی هم به اثبات مدعا و تشریح چگونگی نیست. در مسائل اطلاعاتی و امنیتی هیچوقت این مساله الزامی ندارد که موضوعی در رسانه به اثبات برسد. معدود اطلاعاتی که فاش میشود نتیجهای که باید را نشان میدهد اما چیزی که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد جلوگیری از وارد آمدن مجدد چنین ضربهای به کشور است. ما زمانی میتوانیم مدعای خود برای حضور صهیونیستها در کردستان عراق را اثبات کنیم که بتوانیم عملیاتهای طراحی شده آنها با سرمنشأ این منطقه را خنثی کنیم. خنثی کردن چنین عملیاتهایی اثبات مدعای ما و دروغگویی آنهاست که بارها نیز تکرار شده است. مثلا اعدام اعضای شبکه خرابکاری وابسته به موساد طی روزهای گذشته یکی از پاسخهای ما بود.»