فرهیختگان: دوشنبهشب محمد زعیمزاده، سردبیر روزنامه «فرهیختگان» و سیدمحمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم میهمانان شانزدهمین برنامه «جام جم» بودند. اجرای برنامه را سیداحمد موسویصمدی، برعهده داشت و در توضیح این قسمت از برنامه گفت: «اتفاقاتی که حولوحوش برنامههای شب یلدای تلویزیون افتاد، تیم تحریریه جام جم و بهطور خاص مدیران تلویزیون را متقاعد کرد که در این قسمت به برنامههای شب یلدا بپردازیم.» اشاره موسویصمدی، انتقاداتی بود که در این چند روز به شیوه اجرای برنامههای تلویزیونی یلدای 1402 در رسانههای کشور مطرح شده بود. روزنامه «فرهیختگان» هم روز شنبه گزارشی با همین موضوع و با عنوان «دوربرگردان تلویزیون» منتشر کرده بود و این یکی از بهانهها برای شکلگیری این میزگرد بود. با این حال زعیمزاده، سردبیر روزنامه «فرهیختگان»، دایره صحبتها این میزگرد را فراتر از برنامههای یلدا 1402 برد و نقطهنظراتی که مطرح کرد متوجه این گزاره بود که مدیران تلویزیون در برخورد واقعیت کاهش مخاطبان تلویزیون، از نظرات تحولی خودشان کوتاه آمدند. سردبیر «فرهیختگان» به دو رویکرد اصلی مدیران امروز تلویزیون در مواجهه با مساله کاهش مخاطب تلویزیون اشاره کرد؛ یکی رویکرد مبتنیبر تئوری اقلیت وفادار که بخشی از مدیران صداوسیما در تولید برنامه در پیش گرفتند و دیگری رویکردی برآمده از انفعال مدیریتی در تولید برنامههای تلویزیون. خوشرو، مدیر شبکه نسیم که مسئولیت هماهنگی و برنامهریزی کارگروه برنامههای شب یلدا را برعهده داشت، با رد انتقادات روزنامه «فرهیختگان» بر این تاکید داشت که تحول در تلویزیون در حال شکلگیری است اما تلاشهای رسانههای بیرون از سازمان این است که این درک تحول را در ذهن مخاطب و جامعه مخدوش کند. آنچه میخوانید متن گفتوگویی است که در این میزگرد شکل گرفت.
محمد زعیمزاده صحبتهایش را اینگونه شروع کرد: «در ابتدای صحبتهایم از برنامه خوب شما تشکر میکنم که از دو منظر قابل تمجید است؛ یکی اینکه رسم خودانتقادی که در کشور کم شاهدش هستیم را در این برنامه و برای تلویزیون میبینیم و به شما برای تولید این برنامه تبریک میگویم. دوم اینکه بحثهای شما گفتوگومحور است و تا جایی که دیدم دیدگاههای مختلف در آن حضور داشتند. البته این را هم بگویم که برنامه شما و یکی دوتای دیگر استثناهای تلویزیون هستند.» سردبیر «فرهیختگان» در ادامه صحبتهایش گفت: «برای ورود به بحث میخواهم دوربین را کمی عقبتر بگذارم. از دهه 80 و قبلترش نقد صداوسیما از دو منظر بود. یکی خاستگاهی روشنفکری داشت و دیگری خاستگاه گفتمان انقلاب اسلامی. بخش عمدهای از خاستگاه انتقادی گفتمان انقلاب اسلامی هم برآمده از مطالبات تشکلهای دانشجویی بود. خودم در سال 1390 طی دیدار دانشجویی که با رهبر انقلاب داشتم نکاتی را درمورد شیوه مدیریت صداوسیما دوره آقای ضرغامی مطرح کردم و بعدها هم در زمان علیعسگری برای بهبود وضعیت صداوسیما، انتقادهایی در فضای رسانه داشتم. پس همه دلسوزان انقلاب دغدغه تحول در صداوسیما را داشتند و داشتیم و رسانه ملی را ملی میخواستیم و ملی میخواهیم. با این حال همیشه وضعیت مدیریت تلویزیون برای ما سوال بود و میدیدیم یک جای کار میلنگد. وقتی گفتمان تحول در صداوسیما مطرح شد بهطور طبیعی باید خوشحال میشدیم.»
زعیمزاده بعد از این مقدمه، صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «حال به سوال ابتدایی برگردیم و اینکه چرا ما درباره اجراهای شب یلدای صداوسیما نوشتیم، «دوربرگردان تلویزیون». البته اینکه دوربرگردان خوب است یا نه را مفصل در موردش حرف خواهیم زد اما بگذارید با یک مثال بگویم که یلدای 1402 در منظر مخاطب بیرونی چه مفهومی داشت. روزی یک روستایی سوار تراکتور رفیقش میشود و به سمت شهر میروند. وسط راه صاحب تراکتور به شوخی میگوید اگر محاسنت را بزنی، تراکتورم را میدهم به تو! طرف هم که شوخی و جدی برایش فرقی نداشت، قبول کرد و محاسنش را از ته تراشید و صاحب تراکتور شد! عصر موقع برگشتن مرد به این فکر میکرد اگر بفهمند چطوری صاحب تراکتور شده، آبرویش میرود و رو کرد به رفیقش و گفت اگر تو هم محاسنت را بتراشی من هم تراکتور را بهت پس میدهم. صاحب قبلی تراکتور هم ریشهایش را از ته تراشید و دوباره صاحب تراکتور خودش شد! نزدیک روستا که رسیدند، مرد روستایی به رفیقش گفت، میدونی به چی فکر میکنم. صبح من صاحب تراکتور بودم و الان هم صاحب تراکتورم، فقط نمیدونم این وسط محاسنمون را برای چی تراشیدیم؟ ببینید آنچه در یلدای 1402 و در تلویزیون دیدیم، چیزی شبیه همین حکایت است و نشان داد ایده تحول مدنظر دوستان با شکست مواجه شده است. مدیران سازمان در این دو سال به این فکر میکردند که میشود چرخی را از نو اختراع کرد. سازمان بعد از دو سال به این نقطه رسیده است. از این جهت ما گفتیم دوربرگردان تلویزیون. درحقیقت بعد از دو سال برگشتیم به همان روستا و با همان صاحب تراکتور و فقط کمی چهرهها تغییر کردند.»
در ادامه این میزگرد محمدرضا خوشرو، صحبتهای آغازین خود را اینگونه شروع کرد: «خیلی خوشحال شدم که دوست عزیزمان در این برنامه حضور دارند و توضیحاتی را دادند. هرچند در حد اجمال ماند. در این چند روزی که گذشت رسانهها از تعابیری برای برنامههای شب یلدای تلویزیون استفاده کردند مثل دوربرگردان و امثالهم و خیلی برای ما سوال بود که این ابهام از کجاست؟ خوبی این برنامه حداقلش این است که ما متوجه طرح ابهامات دوستان شویم. باورم نمیشود که کسی تصور این را داشته باشد که در یلدای 1402 بازگشت داشتیم. من چون مسئولیت هماهنگی و برنامهریزی کارگروه یلدای هر دو سال را داشتم، از جانب ما تفاوت ویژه و خاصی رخ نداده است غیر از اینکه تلاش کردیم، ذائقه مردم را بیشتر مدنظر قرار دهیم و برنامهها را بهتر از قبل اجرا کنیم. مگر ما در برنامههای نوروز چه کار میکردیم. در مناسبتها و مراسم مذهبی دیگر چه کار میکردیم. به نظر من هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است، غیر از بهتر شدن برنامهها و توسعه مخاطب و اینکه تلاش کردیم مخاطب خودش را بیشتر در فضای تلویزیون ببیند. اما آن چیزی که بهعنوان تحول ازش اسم میبرند و مثال زدن محاسن و اینها را گفتند؛ فکر میکنم که دوستان «فرهیختگان» و مجموعه رسانههای دیگر، تحولی مدنظرشان است که ما آن را نمیشناسیم. ما بهعنوان مدیران دوران تحول، گاهی در فضای رسانهای حرفهایی درخصوص تحول صداوسیما میشنویم که میگویند این فلان تحول است یا این بیسار تحول است. مگر تحول چه چیز عجیبی است. تحول مجموعهای از اقدامات، راهبردها و سیاستهای مفید برای تلویزیون و کل سازمان صداوسیما است و فضای رسانهای کشور هم از آن متاثر خواهد شد ولی آن چیزی که دوستان در مورد عقبگرد یا تحولی در تحول، تصور میکنند ناشی از این است که هیبتی از تحول را ترسیم کردند و مرتب به آن حمله میکنند و قضاوتش میکنند. سوال ما این است که این برنامههای یلدا، کجایش مغایرتی با برنامههای تحولی ما داشته است. اینکه مردم احساس بهتری دارند که در نظرسنجیها و پیمایشها و فضای عمومی ببینیم که میزان مخاطب یلدای امسال به نسبت سال گذشته افزایش داشته است، آیا مغایرتی با تحول دارد؟ ضمن اینکه مخاطب مدیوم تلویزیون در کل دنیا کاهشی بوده اما همکاران ما در مناسبتهای ویژه تلاش کردند که مخاطب را پای تلویزیون نگه دارند و در یلدای امسال نهایت تلاش را کردند که مخاطب راضی باشد. سوال من از شما این است که شما از برنامههای یلدا چه انتظاری داشتید و به ما بگویید برنامههای یلدای امسال چه مغایرتی با آن برنامه تحولی مدنظر شما داشته است. به نظر میرسد که یا فهم درستی از تحول وجود ندارد یا اینکه برنامههای شب یلدای امسال و سال گذشته را درست ندیدید.»
مجری برنامه در این بخش از میزگرد و در جمعبندی صحبتهای مدیر شبکه نسیم گفت: «آقای خوشرو معتقدند که گفتمان تحول و قرائتی که توسط برخی از رسانههای کشور ارائه میشود، گفتمان دقیقی نیست و تحلیل و بازخوانی درستی از آن نمیشود. نکته دومشان هم با استناد پیمایشها و نظرسنجیهای صورت گرفته است که تلویزیون قلههای خوبی از لحاظ جذب مخاطب به دست آورده است. نظر شما در این باره چیست؟»
زعیمزاده در پاسخ به این بخش از صحبتهای خوشرو گفت: «من قضاوتی نکردم که این دوربرگردان یا بازگشت از شعارهای تحولی پیشین مثبت است یا منفی. عرض کردم شما در برنامهریزیای که داشتید، به همان استانداردهای دورههای قبل برگشتید. ما هم نگفتیم که این کار خوب است یا بد. اینکه میگویید آمارها رو به رشد است خیلی خوشحالم و دوست داریم که آمار مخاطبان تلویزیون رو به رشد باشد. اما من اساسا چنین وضعیتی را حاصل شیب نزولی تعداد مخاطبان در سالهای اخیر میدانم. آقای خوشرو لطف کردند و به بحث خوبی ورود کردند و آمارها را برای مردم بگویند. حق مردم است که بدانند تلویزیون این روزها در چه وضعیتی است. بالاخره تلویزیونی که با پول بیتالمال و مالیات مردم اداره میشود، باید بدانند چقدر مخاطب دارد. این را هم بگویم که من حتی مخالف آن مدل اجرای برنامههای یلدا نیستم. فقط توصیفی کردم و گفتم که به مدل اجرای دوره قبل برگشته است.» زعیمزاده در توضیح صحبتهایش به تناقض بین یلدای 1402 تلویزیون و آن شعارهای تحولی اشاره کرد و گفت: «ببینید من در این مورد به چه چیزی استناد میکنم؛ اینکه مدیران ارشد سازمان نظرشان در مورد سلبریتیها و طبقه متوسط چه بوده و چه است. مثلا دوست عزیزی از مدیران ارشد سازمان صداوسیما معتقد است که طبقه متوسط در جامعه ایران یک چیز برساخته است و واقعی نیست یا ریاست محترم سازمان صداوسیما در مورد سلبریتیها دیدگاههایی دارند. ایشان در روز 16 آذرماه سخنرانی داشتند که گفتند خارج شدن از بند سلبریتیسم، هزینه دارد و بعدترش گفتند که ما میخواهیم سلبریتی سالم داشته باشیم. اشاره من به این مواردی است که از سوی خود مدیران سازمان بهعنوان تحول مطرح شده است و قضاوتی نداشتم در مورد اینکه آیا این دوربرگردان تلویزیون خوب است یا نه؟ میخواهم بگویم که آن چیزی که در یلدای 1402 رخ داده است، با آن مدعا همخوانی ندارد و این قابل سنجش است.»
سردبیر روزنامه «فرهیختگان» ادامه داد: «به نظر من سازمان در وضعیت تناقض در سیاستگذاری به سر میبرد و این تناقض از کجا میآید. برخی مدیران این دوره، مدعاهایی داشتند و شعارهایی دادند و در ادامه هرچه پیش رفت به دیوار سخت واقعیت خوردند. آقای دکتر خوشروی عزیز، حتما شما بیشتر از ما نسبت به آمار تلویزیون مطلع هستید اما ما خبرنگاران ذاتا جستوجوگریم و از این سمت و آن سمت عددها و ارقام را پیدا میکنیم. طبق آمار خودتان، از آبانماه 1400 تا آبانماه 1402، میزان مخاطب عمومی تلویزیون 23 درصد افت کرده است. دوستان اگر این آمار را منتشر کنند، خیلی خوب است تا مردم هم بدانند. این افت مخاطب بود که باعث شد مدیران سازمان به یک واقعیت برسند و وضعیت امروز تلویزیون ناشی از همین درک واقعیت است. مدیران تلویزیون دو راه در پیش دارند؛ یا میروند به سمت انفعال یا میروند به سمت رادیکال شدن در ایدهها! از دل این تناقضها است که دو رویکرد بیرون آمده. یکی از این رویکردها مبتنیبر تئوری اقلیت وفادار است که بخشی از سازمان در تولید برنامه به سمت جذب اقلیت وفادار رفته است. اینها دیدند این اختلاف در آمار وجود دارد، گفتند ما که دیگر نمیتوانیم همه را جذب کنیم، پس برویم روی بدنهای سرمایهگذاری کنیم و آنها را جذب کنیم. آن وقت برای طیف خاصی برنامه تولید کردند و همه مخاطبان هم باید بیایند برنامهای مثل «پاورقی» ببینند. آنها نمیگویند که باید بیایند این برنامه را ببینند اما تولید به این سمت رفته که این جنس برنامهها برای مخاطب محدودشان ساخته شود.»
زعیمزاده در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «یکی از مدیران صداوسیما آمد و در توجیه اینکه چرا چهرهها در تلویزیون کار نمیکنند گفت، اینها میخواهند کار کنند اما یک دیکتاتوری است که با جوسازی نمیگذارد مثلا رامبد جوان یا سروش صحت در یک فضای استاندارد کار کنند. من این حرف را قبول دارم حتما یک دیکتاتوری رسانهای شامل پهلویستها و رجویستها، فضا را سنگین میکند و نمیگذارد که اینها کار کنند. اما این بخش را هم قبول کنید که نوع مواجهه شما با برنامهسازها هم مانع از حضور آنها میشود. مثلا به رامبد جوان بگویید تو برنامه بساز اما باید بهگونهای بسازی که برای آن مخاطب اقلیتی که من تعیین کردم باشد. درحالیکه مساله این است که او اصلا بلد نیست برای مخاطب مدنظر شما برنامه بسازد.»
در این جای بحث بود که موسویصمدی مجری برنامه گفت: «شما سیاستگذاری را حق مدیر سازمان نمیدانید.» که زعیمزاده گفت: «چرا حتما حق مدیر سازمان است اما این مدیر رسانه باید بداند که با یک جامعه متکثری طرف است و باید برای آنها تولید برنامه کند. شما اگر برنامه سیدخندان دارید دیگر خندوانه را سیدخندان نکن. تلویزیون باید برای همه ملت باشد و همه بتوانند از آن استفاده کنند. به سعدی گفتند برو مثل فردوسی شعر بگو و او هم یک شعری گفت و طنز شد. شما اگر به رامبد جوان بگویید که سیدخندان بساز که اصلا او نمیتواند بسازد. این مدل برنامهسازی حتی برای آن ایده نگهداشتن اقلیت وفادار هم کارکردی ندارد. نگاه کاملا عقبماندهای است که مقابل مخاطب دیواری میبیند که نمیتواند برنامه یا جای دیگری را ببیند، درحالیکه مخاطب به رسانههای دیگر هم دسترسی دارد و این میشود که تلویزیون در درازمدت هم مخاطب را از دست میدهد.» زعیمزاده در تشریح رویکرد دومی که در برنامهسازی تلویزیون در پیش گرفته شده، گفت: «رویکرد دوم همان چیزی است که در یلدای 1402 شاهدش بودیم و تلاشی بود برای همان بازگشت مخاطب به تلویزیون. اینکه میگویند آمارها رشد کرده است به لحاظ تاکتیکی اتفاق مثبتی است اما این مدل برنامهسازی، یک پیام واضح داشت و آن این بود که تلویزیون همچنان ایده درست و حسابی در بحث سرگرمی ندارد. دوستانی که تئوری تحول را در این دوره سیاستگذاری مطرح کردند آمدند و از ابتدا یک دوگانه غلط ایجاد کردند. گفتند ما یک سرگرمی داریم و یک آگاهی. یا مثلا در مصاحبه اخیری که با مجله مکتوبی داشتند گفته بودند که طبقه متوسط یکچیز برساخته است و کسی میتواند صداوسیما را نقد کند که از موضع حزباللهیگری باشد. اینها همه موید بحث تئوری اقلیت وفادار است. ببینید ما میتوانیم شبکه افق داشته باشیم. یک شبکه افق لازم است اما نباید 26 شبکه تلویزیون را تبدیل به افق کنیم. این منجر به افقی شدن کل سازمان میشود. نتیجه این وضعیت چیست؟ مثلا دستور کار سازمان، جهاد تبیین است و حالا اگر در اجرا فقط سراغ اقلیت وفادار برود، دیگر نمیتواند با بقیه حرف بزند. شاید آقای خوشرو بگوید که نه ما قصد نداشتیم که این اتفاق بیفتد اما آمارها چیز دیگری را نشان میدهد. انشاءالله که اشتباه کنم و دوستان بیایند و آمارهای درست را بگویند. چه خوب که بیایند و بگویند چه مسیری در قبل از یلدای 1402 طی شد و در چه نقطهای قرار داشتیم.»
در ادامه این میزگرد، مجری برنامه به چالش اهمیت سرگرمی در تولید برنامههای تلویزیونی اشاره کرد و خوشرو در این باره گفت: «حتما چالشی هست و با ظرفیت نخبگان و تشکیل اتاق فکرهای مختلف این چالش حل میشود. منتها باز هم تاکید میکنم که دوستمان باید مصداقیتر بگوید که در یلدای 1402، چه اتفاقی افتاده است که در یلدای 1401 نیفتاده بود. غیر از بهتر شدن و تلاش برای بهتر شدن، چه چیز ویژهای بوده است که مورد انتقاد شما قرار گرفت. اگر مساله سلبریتیسم مدنظرتان است که در مطالب روزنامهتان گفتید، پیش از این کجای سازمان گفته شده بود که چهرهها و سلبریتیها باید حذف شوند و نباید باشند. اگر بحث محور قرار گرفتن و میزان بودن سلبریتی روی آنتن است باید گفت که مگر میشود چهرهها را از مدیوم تلویزیون جدا کرد. اصلا این نه اعلام شده و نه اعمال شده است که بخواهیم چهرهها نباشند یا حذف شوند. تاکید ما همیشه این بوده است که در کنار استفاده از ظرفیت چهرههای خودمان، چهرههای جدید هم اضافه کنیم. پس ضرورتی که برای این دوره در نظر گرفتیم، ضریب دادن به چهرهها است تا در یک تناسبی اتفاق بیفتد.» او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «احساس میکنم نوعی از مغالطه پهلوانپنبهای در فضای نقد صداوسیما شکل گرفته است. در دو سال اخیر، «فرهیختگان» هم خیلی اهتمام ویژه یا دستور کار ویژهای برای آن دارد و حجم قابلتوجهی از مطالبش را به این حوزه اختصاص میدهد.»
در این جای بحث بود که زعیمزاده با تعریض به صحبتهای خوشرو گفت: «شما یک بار دیگر هم گفتید که نقدهای شما، سفارشی است. منظورتان از این سفارشی بودن نقدها چیست؟ اصلا سفارش کجا؟» خوشرو هم در جواب گفت: «من نمیدانم. سوال من هم همین است که شما سفارشی دارید یا دستور کار شماست یا لذتی میبرید از اینکه (بگویید) یک تحولی وجود دارد. ببینید تحول مجموعهای از اتفاقات خوب است؛ حرفهای دل مردم است، حرفهای دل فرمانده بالادستی مجموعهای است که دارد کار میکند. هیچکدام از این بندهای سند تحول حرفهای بدی ندارد و برای دل مردم است.»
زعیمزاده اینجای بحث گفت: «آقای خوشرو آیا میشود حرف دل مردم را زد و مخاطب تلویزیون 23 درصد افت کند.» خوشرو گفت: «این 23 درصد هم که عدد شماست.» و زعیمزاده گفت: «چند درصد است، شما عدد صحیح را بگویید؟» خوشرو از پاسخ به این سوال طفره رفت و گفت: «اگر بخواهیم بر سر عددها بحث کنیم که ما مجموعهای از گزارشها را در نظر میگیریم. ما در مورد برنامههای خودمان پژوهش میکنیم. جلسات و اتاق فکرهای متعدد داریم تا بتوانیم مخاطب برنامهها را افزایش دهیم. منتها بحثم این است که تحولی که میگویید و به نفع صداوسیما است را در چه میبینید؟ مگر تحول غیر از این است که الان شما در یک برنامه تلویزیونی نشستهاید و صداوسیما را نقد میکنید. من پژوهشگر سازمان صداوسیما بودم و اگر نقدی نسبت به یک برنامه مینوشتم، شش تا مهر محرمانه روی آن میخورد تا به کسی برنخورد. حالا یک برنامه تلویزیونی به دستور شخص رئیس صداوسیما، یک برنامه زنده ساخته میشود که نقد تلویزیون کند. اینها بخشهای مختلف تحولی است که میبینیم.»
خوشرو ادامه داد: «ما تحول در حوزه سلبریتی را هم داریم. ببینید هنرمندان حتما جایگاه والایی دارند و بازیکنان فوتبال هم جایگاه والایی دارند و اینها در بحث سلبریتی مطرح بوده و هست اما بحث ما این است که آیا این تناسب در ضریب دادن به چهرهها وجود دارد یا نه؟ آیا برای فلان استاد دانشگاه و نخبهها هم ارزش قائلیم. تحول در صداوسیما یعنی اینکه ما در نمایشگاه کتاب کاری کردیم که یک اتفاق ویژه رقم خورد؛ 2500 آیتم در 10 روز برگزاری نمایشگاه کتاب، تولید کردیم. ما چقدر برای یک لیگ فوتبال ارزش قائل بودیم، حالا برای این رویداد فرهنگی، مردم و فرهیختگانی که به نمایشگاه کتاب آمدند، ارزش قائل شدیم. در چنین فضایی توقع داشتیم که با اجرای برنامههای شب یلدا بهتر مواجه شوید. من این چند روز واقعا متحیر شدم که چرا هر روز دو سه تا خبر و مطلب انتقادی علیه تلویزیون منتشر میشود.» زعیمزاده به بحث ورود کرد و گفت: «آن چیزی که در شب یلدا روی آنتن تلویزیون رفت، متناسب با همین چیزی است که شما در مورد تحول میگویید؟ گفتید که ما آمدیم فضا را عوض کنیم و اساتید، نخبگان دانشگاه در قاب تلویزیون حاضر شوند. ببینید در مورد آن چیزی که از یلدای تلویزیون دیدیم، یک میز بود که چندنفر سلبریتی میآمدند و حرف میزدند. همین در شبکه دو و شبکه سه تکرار شد و حتی شبکه قرآن هم همین حالت بود و فقط همین میز را برده بودید حرم امام رضا(ع). حالا بگذریم که عدد و رقمهایی از میزان پولی که سلبریتیها گرفتند، مطرح شده است که خودش جای بحث دارد. به قول ظریفی شوخی میکرد و میگفت همین پولی که به فوتبالیستها دادید را به حضرت حافظ میدادید، میآمد برای شما فال میگرفت. این رویکرد تحولی که شما میگویید، مثل اینکه میگویید کم ضریب دادن به سلبریتیها و تحویل گرفتن نخبگان را در برنامههای شب یلدا ندیدیم.»
مدیر شبکه نسیم در پاسخ به این اظهارات زعیمزاده گفت: «ببینید ما 59 برنامه در یلدای امسال داشتیم و حدود 135 ساعت برنامه ساخته شده و 251 میهمان به برنامههای مختلف شبکهها آمدند. اما شما این طیف گسترده میهمانها را در یک بخش چهارچوببندی میکنید و مابقی را سانسور میکنید و نمیخواهید ببینید. درحالیکه در شبکههای مختلف از زمینشناس به عنوان میهمان داشتیم تا مداح و روحانی گرفته و بازیکن فوتبال. از بازیگران سریال، سینما و شبکه نمایش خانگی در این برنامهها حضور داشتند. از خوانندهها هم از بابک افرا و امید حاجیلی داشتیم تا استاد حسامالدین سراج. گروههای سرود و خوانندگی موسیقی اقوام کردی و سیستانوبلوچستان همه بودند. اساتید دانشگاه، نخبگان و فعالان فضای مجازی بودند و از آن چیزی که در زندگی اجتماعی مردم نمود دارد، در برنامههای مختلف دیده شده است. از این سبد میوهای که برای شب یلدای تلویزیون آماده کردیم، همه نوع میوهای بود و هرکسی میتوانست آن بخشی که مدنظرش بود را برداشت کند.» او ادامه داد: «اینکه جمع محدودی از رسانهها بخشی از برنامهها را در نظر میگیرند و شروع به بمباران خبری گسترده میکنند، باعث تحیر برای خودم است. چرا فرصتی که مردم پیدا کردند تا شاد باشند را در نظر نمیگیرند؟ ما سال گذشته همین تلاش را داشتیم و برخی شبکهها به نسبت سال گذشته تعداد کمتری از میهمانها را آورده بودند. در اعیاد و جشنهای ملی مثل نوروز و شب یلدا همیشه به دنبال این بودیم که از چهرهها دعوت کنیم. میهمانها متناسب با اتفاقات روز بعضا دعوت میشدند. اتفاقی که در شبکه نسیم افتاد به موضوع چای دبش به صورت طنز اشاره میشود. یعنی آن چیزی که ذهن مردم درگیرش است، در قالب یک برنامه طنز به آن اشاره شد. یعنی برنامهها بهروز بود و کاملا همراه و متناسب با انواع سلیقه، برنامه و میهمان داشتیم. اینکه ناراحتی ندارد و یکسره پمپاژ انرژی منفی حیرتانگیز است.»
خوشرو در ادامه صحبتهایش گفت: «درک بخشی از جامعه از تحول چگونه محقق میشود. بخشی از روی آنتن حس میشود و سیاستگذاری و تولید محصول است اما بخشی هم توسط رسانههای بیرونی و منتقدانی مثل شما شکل میگیرد. یک تلاش عجیبوغریب از شما میبینم که میخواهد این درک تحول را در ذهن مخاطب و جامعهای که تاثیر میپذیرد، مخدوش کند. ممکن است مخاطبان نشریه شما قابل توجه نباشد اما تولید محتوایی که میکنید مثل سم در سطح جامعه پخش میشود تا درک مردم نسبت به تحول مسموم شود. یک هنرمندی آمد و به من گفت حواست باشد که شبکه نسیم، تحولی نشود. من گفتم مگر تحول چیز بدی است؟ شما به این سند تحول نگاه کنید، یک جمله نامناسب در آن نمیبینید.»
خوشرو ادامه داد: «ریزش مخاطبی که دغدغهاش را دارید و آمار میدهید، ما هم در روند تحولی به فکرش هستیم. همانطور که تحول در رویکردها و تحول در نگرشها داریم، به فکر تحول با دغدغه ریزش مخاطب هستیم. این فرآیند ریزش مخاطب تلویزیون که در دنیا اتفاق افتاده در کشور ما هم وجود دارد. رسانهها به سمت تعاملیتر شدن برنامه میروند. برنامههای تلویزیون به این سمت میروند که تعامل با مخاطب را بیشتر کنند و یکی از راهبردهای تحول این است که جلوی این ریزش مخاطبی که از چند سال پیش شروع شده را بگیرد. یکی دیگر از راهبردهای تلویزیون این است که در این دوره، ضمن استفاده از برندها، سلبریتیهای جدید داشته باشیم.» او در پاسخ به سوال موسویصمدی مجری برنامه که پرسید شما در پی حذف سلبریتیها نیستید، گفت: «هیچوقت. درب شبکه نسیم به روی همه باز است.»
زعیمزاده در پاسخ به سوال مجری که چه چیزی را در صداوسیما تحول میداند؟ گفت: «تحول، گفتمان دوستان بود. عرض من این است، تحول با هر خوانشی اگر ضدمخاطب باشد، تحول نیست. ما میگوییم بیایید درمورد آمار صحبت کنیم. در مورد تحول، حرفها زیاد است؛ اینکه در حوزههای مختلف چه اتفاقهایی باید بیفتد. اینکه میگویند تلویزیون کلا بینندگانش در دنیا کاهش پیدا کرده، این محل بحث و چالش است. الان الجزیره افت کرده است؟ در همین تلویزیون که بینندگانش کاهش پیدا کرده، سریال سرزمین مادری در حال پخش است و بسیار هم گرفته و توقع از تلویزیون این است که در همین چهارچوب و با این کیفیت بسازد. یا اینکه برنامه به افق فلسطین که در حوزه خبر پخش شد و مخاطب داشت. پس در همین شرایط هم میشود کاری ساخت که مصداق تحول باشد. در کنار اینکه نقد میکنیم باید از نقاط افتخارآمیز آن هم بگوییم. همین تلویزیون دورههایی داشته است که مهمترین کارگردانهای سینما به تلویزیون آمدند و سریال ساختند یا مدیرانی داشتیم که میتوانستند بهراحتی سلبریتیها را مدیریت کنند.»
سردبیر روزنامه «فرهیختگان» به حذف برنامه مهران مدیری از شبکه نسیم اشاره کرد و گفت: «سال 82 که برخی نمایندگان مجلس ششم تحصن کرده بودند، یک روزنامه آن زمان خبری منتشر کرد و نوشت کسانی که در این تحصن غذایی هستند به سرویس بهداشتی مجلس میروند و ساندویچ میخورند. آن زمان تلویزیون مدیری داشت که توانست با رایزنی با مهران مدیری، چنین تصویری را همان شب به تلویزیون در قالب برنامه نمایشی بیاورد و مساله تحصن را به سمتوسوی دیگری کشاند. تلویزیون این دوران را هم داشته است.»
خوشرو در این بخش با مخاطب قرار دادن زعیمزاده گفت: «اما شما در رسانهتان، اینکه تلویزیون به سراغ میهمانهایی رفته که مساله روز هستند را هم به چالش کشیدید.» زعیمزاده در پاسخ به این بخش از صحبتهای خوشرو گفت: «منظورتان حضور نوجوان اردبیلی است؟ مدلی که تلویزیون سمت آن نوجوان رفت اشتباه بود. ببینید مخاطب با چه وضعیتی مواجه است؛ اینستاگرام فیلتر است، فروش فیلترشکن جرم است اما یک نفر به واسطه شهرتش در شبکه اجتماعی فیلترشده، به تلویزیون میآید. من در حالت عادی مشکلی با این ندارم. این کار کوهی از تناقض را به سر مردم آوار میکند یا در بخش خبر هم همین را داریم. بخشی از خبر ما بازنشر توییتر است. یعنی ما در سیاستگذاری کلان رسانهای و فرهنگیمان این تناقض را داریم. تحول در حوزههای مختلف قابل بحث است اما اینجا میخواهم بگویم کاری که اتفاق افتاد، در یک سطحی بازگشت به آن ایدههای قبلی بود. حالا مدیران صداوسیما میتوانند این را بگویند که ما زمانی تئوریهایی میدادیم که این تئوریها خوب نبود. الان برگشتیم و مخاطب هم میپذیرد. ولی یک سوال از شما دارم. شما گفتید که در دوره جدید سرگرمی مساله ماست. شبکه نسیم که شما مدیریت آن را به عهده دارید، نماد سرگرمی بود. زمانی که شما آمدید شبکه نسیم در نظرخواهیها، رتبه سوم شبکهها را داشت و در برخی دورهها رتبه اول. اما الان در آبان ماه امسال، شبکه دهم است و با شبکه قرآن رقابت میکنید.»
خوشرو در اینجای بحث این آمار را رد کرد و زعیمزاده در ادامه صحبتهایش گفت: «برندهایی که خودمان هزینه دادیم، تولید کردیم و سرگرمی داشتند و کار میکردند، الان تعطیل شدهاند. مثل «عصر جدید»، میدانید چرا تعطیل شد؟ یک بخش به دیکتاتورهای فضای مجازی برمیگردد اما بخشی به مدیریت برمیگردد که با مسئول آن کار صحبت میکند و با به کار بردن تعبیری مثل این که لذت بردن از این برنامه، مثل لذت بردن آن جانور(خوک) است و ما چنین چیزی نمیخواهیم، این میشود که برنامه را تعطیل میکند. برنامههای مختلفی را به این شکل تعطیل کردیم. رامبد جوان هفت فصل «خندوانه» میسازد و همه در چهارچوب جمهوری اسلامی است. الان برنامهاش تعطیل است. بخشی از این تعطیلی به این برمیگردد که از او خواسته شده تا برنامهای شبیه به سیدخندان بسازد. وقتی ما فیتیله سرگرمی را پایین میکشیم، آسیب اول را به خود مستضعفان میزنیم. کسانی که تیم فکری سازمان هستند با تفکر عدالتخواهی باید این را بدانند که وقتی سرگرمی را تعطیل میکنند ضربه اول را به کجا میزنند. خیلی از مردم ما پول سینما، شهربازی و... ندارند. پای تلویزیون مینشستند و خندوانه و دورهمی میدیدند اما الان برندهایی را جایش درست کردیم، مثل نسیما یا نسیم آوا که یکی از مسئولان سازمان صداوسیما این برنامهها را از برنامههای موفق دوران تحولی میدانست. من یک پیشنهاد دارم. دوربین این برنامه را بردارید و به سه پارک در شهر تهران بروید. از هزار نفر جامعه آماری درست کنید و از آنها در مورد همین دو برنامه تحولی بپرسید. اگر 100 نفر، اسم این برنامهها را شنیده باشند. من ادعایم را پس میگیرم.»
در ادامه برنامه جام جم، خوشرو در پاسخ به سوال مجری درمورد منطق انتخاب میهمانان در برنامههای مناسبتی گفت: «اتفاقا یکی از اقدامات دوره تحولی این است که این سبد میوهای که میخواهیم متنوع و متکثر باشد، با سلیقه همه آدمهای امروز همخوانی داشته باشد، برای همین اتاق فکر داریم. دیگر از آن رقابتهای بیمبنا که شبکهها با هم داشتند، خبری نیست. به سمت یک آرایش یکپارچه حرکت کردیم. کنداکتور جامع داریم. جلسات هفتگی داریم. یکی از دغدغهها همیشه این بوده است که شبکهها میهمانان شبیه به هم نداشته باشند و به این سمت حرکت کردیم. وقتی این برنامهریزی اتفاق میافتد، باید رسانههای منتقد به این توجه کنند و اگر خیرخواه تلویزیون هستند، بایستی از این حرفها بزنند.» خوشرو با اشاره به متنهایی که در روزنامه «فرهیختگان» منتشر شده، این متنها را تخریب دانست و گفت: «شما در رسانه با تخریب حال مردم را بد میکنید. نمیشود همینطور بگویید یک شبکه تحول را دور زده است درحالیکه اساتید را از همه دنیا به تلویزیون آورده است و این همان تحول است. مخاطب میتواند هرچیزی که میخواهد را از این ظرف برداشت کند. شما انگار با عامهپسند شدن برنامهها مشکل دارید. عامهپسندها را هم مورد نقد قرار دادید. میهمان نخبه را ندیدید. یک تناقض را کشف کردید که عجیب است و به نظرم این حرفها ضدحال به مردمی است که نشستند و این برنامهها را تماشا کردند.»
زعیمزاده در اینجای بحث با بیان اینکه خیلی خوب است که خوشحال کردن مردم برای شما مساله است، گفت: «حرف ما همین است. ما میخواهیم بگوییم که چرا در این دو سال وقتکشی کردید. چرا رفتید سراغ اینکه چرخ را دوباره اختراع کنید. ایدههای موفق قبلی را تعطیل کردید.» خوشرو با رد این ادعا گفت: «دورهمی و خندوانه تا سال گذشته روی آنتن بودند. تا غدیر سال گذشته عصر جدید را داشتیم. یعنی دو سال از تحول گذشته و با برندها همراهی شده است. برندهای جدید کنار اینها رشد کرده، اتفاقا در همان شبکهای که مورد انتقاد شما است. برنامههای «محفل» و «معلی» ساخته شده که تراز هستند. یکی از بندهای مهم و راهبردها در این عامهپسندی تحول، بازگشت به مردم است. برنامه معارفی ساخته شده که 40 درصد مخاطب پیدا کرده است. در همان شبکه، سقف برنامه معارفی مثل سمت خدا 20 درصد بوده است. ولی برنامه جدید طراحی کردهاند و اتفاقا این طراحی از سمت مدیران قبل بوده است اما در این دوران تحول سیاستها را درک کرده و محصولات جدید خلق میکند. برنامه یلدا همان شبکه پرمخاطبترین برنامه یلدای سه سال اخیر میشود. شما نمیتوانید تحول را تفکیک کنید و بگویید این برنامه شبکه، تحولی است و آن یکی نیست. مثل این میماند که یک بخش از مخاطب را نادیده بگیرید. یک حس غلطی از سمت شما مدام در حال پمپاژ شدن است. درحالیکه در صحبتهایتان میگویید که عامهپسند باشد اما باز یلدای عامهپسند را اینطور میزنید. این عجیب است.» زعیمزاده در پاسخ به خوشرو گفت: «تلویزیون ملی باید شبیه مارکت باشد. شما در این دو سال همهچیز را تعطیل کردید.» مدیر شبکه نسیم بار دیگر حرفهای زعیمزاده را رد کرد و گفت: «این برندهایی که گفتید تا یک سال پیش روی آنتن بودند.»
زعیمزاده دوباره پرسید: «در این یک سال چه کاری انجام دادید؟» خوشرو گفت: «برندهای جدید آمدند. آن برندها در حال استراحت هستند و خودشان تصمیم میگیرند و برنامهریزی میکنند که برای فصلهای جدید آماده بشوند. شما دنبال القای این حرفها به مردم هستید. سمپراکنی را شما انجام میدهید.» زعیمزاده در جواب او گفت: «ما بحثمان القا نیست. اینکه من بتوانم حس مردم را نسبت به 26 کانال تلویزیون با 16 صفحه روزنامه تغییر بدهم خیلی خوب است. آیا این 23 درصد افت مخاطب هم تقصیر من است؟» خوشرو در جواب با رد کردن این آمار 23 درصد گفت: «این درصد نسبت به مقاطع مختلف است.» زعیمزاده گفت: «شما در این گفتوگو هیچ عددی نگفتید.» خوشرو پاسخ داد: «مردم سال گذشته 47 درصد برنامههای یلدا را از تلویزیون دیدند و امسال این آمار به 48 درصد رسید. یعنی در زمانی که ریزش مخاطب وجود داشت، برنامههای یلدا و نوروز این افزایش مخاطب را دارند و پربینندهترین برنامه هم، برنامه شبکه 3 میشود.»
در ادامه سوالی از جانب مخاطبان برنامه جام جم مطرح شد و مجری این سوال را خطاب به زعیمزاده خواند و گفت: «بیرون گود نشستهاید و از برنامهسازی برای تلویزیون چیزی نمیدانید.» محمد زعیمزاده گفت: «اولا خودم سابقه حضور در تلویزیون دارم. نقد ما در حوزه سیاستگذاری است، به تولید کاری نداریم. اما اگر تجربه تولید هم نداشته باشم تازه با خیلی از دوستانی که تازه به سازمان آمدهاند، مساوی میشوم. معاون سازمان سال گذشته مصاحبهای کرد و گفت که ما هر ماه پنج سریال را کلید میزنیم. پس الان باید 75 سریال داشته باشیم. این یعنی اینکه مدیر مکانیسم تولید را نمیشناسد. الان هم نقد ما سیاستگذاری است. فنی نیست.» خوشرو در جواب این صحبتهای زعیمزاده گفت: «سیاستگذاریای که یک حباب دارد و خودتان درست کردید و مدام به آن میپردازید.» زعیمزاده گفت: «عدد و رقمها این را میگوید.» خوشرو در جواب گفت: «عدد و رقم که نمیتواند جسم این تحول را ترسیم کند. عدد و رقمها مجموعهای از پژوهشهاست. من پژوهشگر رسانه هستم. الان میخواهم بدانم یک برنامهام موفق بوده است یا نه، مجموعهای از پژوهشها را انجام میدهم. شما از بیرون سازمان مدام این عدد 23 درصد کاهش مخاطب را اعلام میکنید. من نمیتوانم برای تصمیمگیری فقط یک کار انجام بدهم. ممکن است به شما بگویم برنامههایم خوب بوده اما حتما به آن پژوهشها توجه میکنم و به خودم دروغ نمیگویم.»
زعیمزاده با طرح سوالی از خوشرو پرسید: «چه میشود که شبکه آیفیلم که مجموعهای از گذشته تلویزیون است، الان بالاتر از بسیاری از شبکههای تلویزیون قرار گرفته است؟» خوشرو گفت: «کارکرد آیفیلم همین است.» زعیمزاده گفت: «نمره مردم به گذشته تلویزیون از وضعیت فعلی بالاتر است. آماری میگوید هیچ سریالی الان در تلویزیون بالاتر از 10 درصد مخاطب ندارد. این درست است؟» خوشرو در پاسخ گفت: «مثل این میماند که شما نتفلیکس را که بستری آرشیوی از سریالهای مختلف است با فاکس مووی مقایسه کنید.»
مجری در ادامه سوال مخاطبان برنامه جام جم از خوشرو پرسید که برگشت جنابخان در برنامه یلدا خوب بود اما حضور تلفنیاش محل اشکال بود. برنامه شما برای احیای برندهای تلویزیون چیست؟ خوشرو گفت: «ما از ابتدای فعالیتی که در شبکه نسیم شروع کردیم، با برندهای قبلی ادامه دادیم؛ هرچند دچار افت مخاطب بودند. با وضعیتی که تلویزیون در دنیا دارد و توجه به فضای مجازی، این همکاری را ادامه دادیم. برای فرصتهای بینفصلی، توقفی دادیم که این هم به درخواست خودشان بود که گفتند میخواهیم استراحت کنیم. ما در دوره تحولی با توجه به رفاقتی که خودم با هنرمندان دارم با هیچکسی برخوردی نکردیم که میل نداشته باشد و نخواهد در شبکه نسیم کار کند. همه برندهایی که داریم در دست بررسی هستند که چگونه ادامه کار دهند. چون این برنامهها تولید سلبریتی میکند، اگر بازارشان محدود و انحصاری باشد خوب نیست. باید توسعه پیدا کند. هر برندی هرقدر انحصاری باشد باید توسعه پیدا کند. برای همین برنامههای جدید توسط همان تیمهای تولید آمدند. توسط تیمهای جدید هم برندهای جدید آمدند. برنامه «بگو بخند» را اگر ببینید مثل همان آیتم خندانندهشو خندوانه استعدادیابی و استندآپ و ارتقای طنز را دارد و میزان مخاطبانش در تلوبیون به اندازه فصل آخر خندوانه است.»