فرهیختگان:«چه باید کرد؟» این مهمترین پرسشی است که از عصر روز دوشنبه -که خبر شهادت سیدرضی موسوی رسانهای شد- ذهن تحلیلگران سیاستخارجی و علاقهمندان به مسائل محور مقاومت را به خود مشغول کرده است. این پرسش و پاسخهای ذهنی مرتبط با آن، در ساعات ابتدایی منجر به بروز تنشهای لفظی بین کارشناسان و حتی مشاوران حوزه سیاستخارجی نیز شد، اما با این حال سوال چه باید کرد؟ بر زمین مانده و پاسخ قابل تاملی برای آن وجود ندارد. شاید سرراستترین پاسخ به این سوال در دست گروهی از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران باشد که غروب دوشنبه در برابر ساختمان شورای عالی امنیت ملی «تجمع» کردند و خواستار «انتقام» شهادت سیدرضی موسوی شدهاند. اما آنها هم دقیق نمیدانند که این انتقام چگونه باید گرفته شود. در ایران عدهای خواهان پاسخ سریع به رژیمصهیونیستی هستند و عدهای نیز معتقدند این دامگه اسرائیل برای کشاندن ایران به جنگ و ناچار کردن سایر بازیگران از جمله آمریکا برای پشتیبانی از رژیم و پایان دادن به جنگ در غزه با انتقام گرفتن از سایر شاخههای محور مقاومت است.
درک اینکه کدام دیدگاه درست و کدام یک نادرست است، کار چندان سادهای نیست. در رد هر کدام از این دو دیدگاه، استدلالهای قرص و محکمی وجود دارد، اما پیش از آن باید چند موضوع را درنظر داشت. اول اینکه رژیمصهیونیستی روز دوشنبه موثرترین و باسابقهترین مستشار نظامی ایران را ترور کرد. در اهمیت او همین بس که برخی «سیدرضی» را «سلیمانی سوریه» میخواندند. پیش از سیدرضی، رژیمصهیونیستی در هفته دوم آذرماه، «محمدعلی عطاییشورچه» و «پناه تقیزاده» دو فرمانده دیگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در حومه دمشق به شهادت رساند. سه شهید در کمتر از یکماه، موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از آن چشمپوشی کرد بهویژه اینکه یکی از این سه شهید، «سیدرضی موسوی» است. جدا از جایگاه این سه شهید، در طول جنگ سوریه و درگیری سنگین ایران، رژیمصهیونیستی هیچگاه جسارت چنین ماجراجوییای را علیه فرماندهان میدانی ایرانی نداشت، اما چه اتفاقی افتاده که آنها در یکماه، سه ترور را عملیاتی میکنند؟
احتمالا پاسخ همه طرفهایی که درباره سطح و زمان پاسخ ایران به این ترور، اختلاف دیدگاه دارند، در یک نقطه مشترکند و آن گرفتاری رژیمصهیونیستی در باتلاق غزه است. تلآویو اگرچه درحالحاضر سختترین درگیری نظامی را با مقاومت اسلامی در غزه تجربه میکند اما معتقد است در غزه، در شمال و حتی در یمن، آنها درحال مبارزه با نیروهای نیابتی ایران هستند. ایران البته هیچگاه شاخههای مقاومت را بهعنوان نیروهای «نیابتی» خطاب قرار نداده و بر استقلال آنها در تصمیمگیری براساس منافعشان تاکید کرده ولی با این حال این را نیز پنهان نکرده است که از گروهها و دولتهای مقاومت حمایت میکند. اسرائیل مقصر 7 اکتبر و هلاکت بیش از 1100 صهیونیستی و تمام روزهای سیاه پس از آن را تهران میداند. از نظر آنها تهران توانست تلآویو را بهراحتی وارد نبردی کند که به گفته مقامات صهیونیستی بیش از 51 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. این هزینه مادی در کنار هزینههای غیرقابل جبران همچون مهاجرت معکوس بیش از 500 هزار صهیونیستی و آوارگی همین تعداد در شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی است. به این هزینهها باید هزینههای افکار عمومی را نیز اضافه کرد. برای دهههایی صهیونیستها با مظلومنمایی و کمک امپراتوری رسانهای، تصویری غیرواقعی از خود ساخته بودند، اما پس از 7 اکتبر، تمام این تصویرسازی فرو ریخت و افکار عمومی در برابر رژیمصهیونیستی صفآرایی کرد. با تمام این هزینهها، جنگ به نقطه امیدوارکنندهای نرسیده و چند روز دیگر درحالی وارد چهارمین ماه میشود که جز تخریب خانههای غیرنظامیان، تلآویو دستاورد چندانی روی زمین نداشته است. خوشبینانهترین تحلیلها از این نبرد میگوید حدود 20 درصد از توان عملیاتی حماس از بین رفته است، اما این گروه همچنان قابلیت ضربه زدن به تلآویو با تسلیحات پیشرفته را دارد اما معتقد است که هنوز زمان آن نرسیده که از تسلیحات پیشرفته خود بهرهبرداری کند. آنها فعلا با راکتهای «یاسین 105» صدها تانک و نفربر صهیونیستی را نابود کردهاند و بیش از چند صد نظامی را به هلاکت رساندهاند تا رژیم ناچار شود، دستور عقبنشینی تیپ گولانی، مهمترین تیپ پیادهنظام خود را از غزه صادر کند. این شکست اگرچه بهپای اسرائیل نوشته شده اما نباید فراموش کرد که فرماندهی آن با ایالاتمتحده آمریکاست و جدا از هزاران تن تسلیحات ارسالی به اسرائیل، مقامات آمریکایی در کابینه رژیم نیز حضور پیدا کرده و دستوراتی را برای ادامه جنگ صادر میکنند. بنابراین به همان اندازهای که تلآویو در این نبرد سرافکنده شده، واشنگتن نیز بیاعتبار شده است. بهجز غزه، آمریکا در دریای سرخ نیز فاقد ابزارهای موثر برای ممانعت از تصمیم ارتش یمن در هدف قرار دادن کشتیهای اسرائیلی یا به مقصد اسرائیل شده است. از همین رو آنها دست به تشکیل ائتلافی زدهاند که برخی اعضای آن مخفیانه همکاری میکنند و برخی دیگر نیز از آن جدا شدهاند و در قالب ناتو فعالیت میکنند. در جبهه شمال نیز خط و نشان کشیدنها برای حزبالله و ارسال ناو نیز چندان موثر نیفتاد.
تصویر باز از این میدان، بهوضوح بیانگر ناکامی آمریکا و اسرائیل در نبرد است. در این نبرد -که پایانش ناپیداست- رژیمصهیونیستی و آمریکا هزینه سنگینی را متقبل شدهاند و درعوض ایران و محور مقاومت، مورد توجه قرار گرفتهاند. این را چندین درخواستی نشان میدهد که از سوی کشورهای اروپایی به تهران ارسال شده است. برای اروپا از آنچه تا به امروز «محور مقاومت» خوانده میشد، رفع ابهام شده است. آنها دریافتهاند هر حمله به یکی از اعضای این محور، پای همه آنها را به میدان باز خواهد کرد. آنها پس از اکتبر 2023 با مدل یک «ناتوی منطقهای» مواجه شدهاند؛ ائتلافی که روی کاغذ ماده و قانونی ندارد اما وقتی پای عمل میرسد، به سرعت و با درایت، میانداری میکند.
طبیعتا در برابر این صحنه، صهیونیستها مشتاقانه آرزوی گسترش دامنه جنگ را در سر میپرورانند تا بلکه با ورود آمریکا و احیانا برخی متحدان (انگلیس، فرانسه و آلمان) پرونده مفتضحانه آنان در غزه بسته شود، اما آمریکاییها درک روشنی از تبعات این ورود ندارند و نگران روزهای پس از ورود به ماجراجویی در منطقه هستند. با این حال آمریکاییها نیز بدشان نمیآید یک تنش کنترل شده در منطقه را فعال کنند. در سه ماه گذشته بیش از صدبار پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه از سوی گروههای مقاومت در عراق مورد هدف قرار گرفته است. آمریکا در مقابل چند پایگاه در عراق را هدف حملات خود قرار داده است، اما با این حال همچنان عملیاتها علیه مواضع آمریکا در عراق و سوریه ادامه دارد.
ترور شهید سیدرضی موسوی، در مقیاس توانایی رژیمصهیونیستی آن هم در میانه جنگ فعلی نیست. اگرچه اسرائیل آرزو دارد با این اقدامات هرطور شده واکنش ایران را برانگیزاند و از این طریق محل درگیریها را با کمک دیگر کشورها از فلسطین خارج کند، اما آنها در این باره تصمیمگیر اصلی نبودند. تلآویو در این جنایت پیمانکار پروژهای بود که آمریکاییها طراحی کرده بودند. اگر آنها چنین اختیاری داشتند و میخواستند پای ایران را به درگیری بکشانند، میتوانستند محل یا مقری در سوریه را که در آن نیروهای ایرانی مستقر هستند هدف بگیرند تا تهران در اثر فشار افکار عمومی بابت شهادت چند 10 نفر از نیروهایش، وارد میدان شود اما آنها بدون تایید آمریکا امکان چنین کاری را نداشتند. آنطور که محمدجعفر اسدی، فرمانده اسبق مستشاران ایرانی در سوریه به تسنیم گفته اسرائیل در هفتههای گذشته نیز «یکی از مقرهایی را که سیدرضی به آنجا تردد داشت را هدف گرفته بود، اما سیدرضی در آنجا نبود.» ترور ناموفق سیدرضی درواقع هشدار آمریکاییها به تهران در برابر ضرباتی بود که واشنگتن در هفتههای اخیر در عراق و سوریه خورده بود. اگرچه ترور مقامی در سطح سیدرضی برای صهیونیستها ارزشمند است اما این ترور ذرهای تاثیر در رهایی تلآویو از باتلاقی که در آن گرفتار شده، نداشته و ندارد. شاید تنها امکان موجود واکنش ایران به این ترور و بهتبع آن دخالت آمریکا در مواجهه با آن بود اما این امر بدون اطلاع و هماهنگی با آمریکا امکانپذیر نبوده و نیست. ایران اعلام کرده است که اسرائیل برای ترور سیدرضی موسوی «تاوان» خواهد داد، اما این تاوان قرار نیست بدون محاسبه انجام پذیرد. بر همین اساس نیز در اطلاعیه سپاه پاسداران بر «زمان و مکان مناسب» تاکید شده است. ایران هیچ جزئیاتی در این باره منتشر نکرده و احتمالا نیز پس از گرفتن تاوان نیز بهصورت عمومی آن را اعلام نخواهد کرد اما واشنگتن و تلآویو بهخوبی این پاسخ را دریافت خواهند کرد. این پاسخ درحداقلیترین حالت میبایست بازدارندگی ایران حتی در میانه جنگها را تقویت کند والا طولی نخواهد کشید که این اقدامات به یک رویه تبدیل خواهد شد. تنها تهران است که میتواند مسیر ماجراجویی را برای آمریکا و اسرائیل مسدود کند.
قدردانی مقاومت فلسطین از حمایتهای شهید موسوی
جنبش حماس ضمن تسلیت شهادت سردار سید رضی و محکومیت این جنایت، از حمایتهای وی از مقاومت فلسطین قدردانی کرد. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) شهادت سردار سید رضیموسوی از مستشاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه را تسلیت گفت و آن را یک جنایت و تجاوز بزدلانه و نقض فاحش حاکمیت یک کشور عربی عنوان کرد.
به گزارش فارس، حماس با اشاره به اینکه این اقدام نشانگر زورگویی و جنایتکاری صهیونیستهاست، گفت: «اسرائیل همه قوانین و عرفهای بینالملل را نقض کرده و امنیت و ثبات منطقه را تهدید میکند. به همین دلیل باید منزوی شده و تروریسم آن نیز جرمانگاری شود.» مقاومت اسلامی فلسطین ضمن تسلیت شهادت سیدرضی به سپاه پاسداران، خانواده وی و ملت ایران، خاطرنشان کرد: «ما از نقش این شهید در حمایت از مقاومت فلسطین قدردانی کرده و تاکید میکنیم که جنایت دشمن صهیونیستی باعث نخواهد شد اراده ملت ما و امت اسلامی در هم شکند و شعله مقاومت خاموش شود.»
جنبش حزبالله لبنان هم شهادت سردار سید رضیموسوی از مستشاران نظامی باسابقه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه را تسلیت گفت و تاکید کرد، این جنایت به پرونده سایر جنایات صهیونیستها اضافه میشود و این مساله، تجاوز آشکار و بیشرمانه به شمار میرود. حزبالله با اشاره به اینکه شهید موسوی، ازجمله حامیان حزبالله طی دهها سال بوده است، شهادت این سردار را به حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب، فرماندهی سپاه پاسداران، خانواده وی و عموم ملت ایران تسلیت گفت.