فرهیختگان: نفوذ مقاومت اسلامی از غزه به داخل سرزمینهای اشغالی، این پرسش را در محافل نظامی و اندیشکدهها مطرح کرد که آیا اسرائیل بیش از اندازه بر فناوریهای پیشرفته تکیه کرده است؟ فقدان هشدارهای اولیه از دادههای جمعآوریشده از طریق حسگرها، دوربینها و پهپادهای نظارتی در امتداد «حصار هوشمند» مرز و همچنین نفوذ در سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین، بیانگر اتکای بیش از حد به تجهیزات نظارتی مرزی و درواقع شکست فناوریهای پیشرفته بود. در این جنگ، مقاومت اسلامی علاوهبر فناوریهای پیشرفته، توان رزمی ارتش رژیمصهیونیستی را نیز به چالش کشید و مفهوم امنیتی اسرائیل را از بین برد تا پس از پایان جنگ، در تلآویو به این بیندیشند که قرار است در یک جنگ بزرگتر، با چه ابزاری در برابر دشمنانشان بجنگند؟ گروههای شبهنظامی در این جنگ علاوهبر شکست فناوریهای نوین در دیوار حائل، ناکارآمدی سامانه ادعایی غیرقابل نفوذ گنبد آهنین و تسلیحات رژیم همچون تانکها و نفربرهای زرهی و حتی نیروی زمینی را در مواجهه با یک تشکیلات عیان ساختند. این ناکارآمدی بهطور حتم در جنگ با یک کشور بهمراتب عیانتر خواهد شد. این شکست، تصویر قدرتمندی که رژیمصهیونیستی از خود در جهان ساخته بود را نیز به چالش کشید. آنها شکست مفتضحانهای خوردند و این یعنی باید در بسیاری از استراتژیهای نظامی خود تجدیدنظر کنند. در این گزارش به شکست اسکلت نظامی صهیونیستها که مبتنیبر دیوار حائل، سامانه گنبدآهنین و تسلیحات نظامی همچون تانک مرکاوا بود، پرداخته شده است.
شکست استراتژی دیوارکشی
تقریبا در هر جای فلسطین اشغالی صهیونیستها یا دیوار کشیدهاند یا درحال دیوارکشی هستند. آنها مرز با لبنان و مصر را حصارکشی کردهاند و در مرزهای داخلی نیز کرانهباختری را با دیوار حائل از سرزمینهای داخلی رژیم موسوم به سرزمینهای 1948 منفک ساختهاند. این حصارکشی داخلی در مرزها با غزه نیز وجود دارد. علیرغم این دیوارکشیها، صهیونیستها حصارکشی مرزهای طولانی خود با اردن را نیز دنبال میکنند. مقامات صهیونیست ادعا میکنند این حصارکشی برای جلوگیری از انتقال سلاح و پول از مرزهای اردن به داخل کرانهباختری است اما آنها هراس خود از موضوع واقعی را نیز پنهان نساختهاند. نهضت دیوارکشی صهیونیستها به دور خود هرچند ناشی از مخاطرات امنیتی و نفوذ مبارزان فلسطینی نیز بوده اما در بیشترین هدف خود، ممانعت از نفوذ موجهای انسانی را دنبال میکند. سال 2016 پس از استفاده حماس از تونلهای زیرزمینی برای حمله به نیروهای اسرائیلی در جنگ 2014، رژیم از طرح خود برای ایجاد دیوار حائل در نوار غزه خبر داد. این پروژه 1.1 میلیارد دلاری با استفاده از 140 هزار تن آهن و فولاد و نصب صدها دوربین، رادار و سنسور ساخته شد. دسترسی به این دیوار در سمت غزه تنها منحصر به کشاورزان پیاده بود. در سمت اسرائیل، برجهای دیدهبانی و تپههای شنی برای نظارت بر تهدیدها تعبیه شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، فوریه 2016 از مرز اسرائیل و اردن گفت: «درنهایت در کشور اسرائیل، همانطور که من میبینم، حصاری در اطراف آن وجود خواهد داشت. آنها به من میگویند، این کاری است که میخواهی انجام بدهی برای دفاع؟ پاسخ مثبت است. آیا ما تمام اسرائیل را با حصارها و موانع محاصره خواهیم کرد؟ پاسخ مثبت است.» البته تکیه بر یک سد دفاعی از زمان نتانیاهو آغاز نشد. اسرائیل در طول انتفاضه دوم، بیش از یک دهه قبل، اتکای فعلی خود را به موانع مرزی آغاز کرد. در سال 2021، اسرائیل اعلام کرد پروژه دیوار حائل هوشمند تکمیل شده است. این پروژه قرار بود قدرتمندترین سپر دفاعی را در مرز ایجاد کند. فرماندهان اسرائیلی بیش از حد به تسخیرناپذیری این سیستم اطمینان پیدا کرده بودند. آنها فکر میکردند که ترکیبی از نظارت و تسلیحات از راه دور، موانع روی زمین و دیوار زیرزمینی برای جلوگیری از حفر تونلهای حماس به داخل اسرائیل، نفوذ دستهجمعی به سرزمینهای اشغالی را بعید میکند و نیاز به استقرار تعداد قابل توجهی از سربازان را در طول خط مرزی کاهش میدهد اما روز شنبه 7 اکتبر، حماس با یک طراحی پیچیده توانست از دیوار عبور کند. به گفته ارتش اسرائیل، دیوار حائل از 29 نقطه شکسته شد. اکنون و با وجود هزینه 1.1 میلیارد دلاری، دیوار حائل عملا به پروژهای شکست خورده تبدیل شده است. رژیمصهیونیستی باید برای پس از جنگ غزه، راه دیگری برای جلوگیری از فروریختن این دیوار پرهزینه پیدا کند.
نیروی زمینی
نیروی زمینی ارتش رژیم از 10 تیپ فعال و 21 تیپ ذخیره و درمجموع 31 تیپ تشکیل شده است. این تیپها در قالب 10 لشکر سازماندهی شدهاند. علاوهبر این یگانها، نیروی زمینی دارای دو لشکر «غزه» و همچنین «یهودا و سامره» است. یهودا و سامره نام صهیونیستی کرانه باختری است و این لشکر را میتوان لشکر کرانه باختری نیز نامید. لشکر غزه دارای 3 تیپ و لشکر کرانه باختری دارای 6 تیپ است، از این رو تعداد لشکرهای رژیم را میتوان 12 مورد و تعداد تیپهای آن را 40 مورد دانست. نخستین یگان از نیروی زمینی که بهدنبال عملیات 7 اکتبر آسیب دید، لشکر غزه بود. این لشکر دارای 3 تیپ است که یک تیپ آن ذخیره به حساب میآید. با توجه به استعداد دو تا پنج هزار نفری هر تیپ، تعداد نیروهای این لشکر در عملیات 7 اکتبر، حداکثر 10 هزار نفر بوده است. این لشکر در روز نخست عملیات با کشته و زخمی شدن 6 هزار نفر از افرادش، اسارت دهها نفر و فرار نیروهای باقیمانده بهطور کامل فروپاشید. لشکر کرانه باختری نیز با آغاز جنگ در این منطقه زمینگیر شد. به دلیل دشواری نبرد در غزه، صهیونیستها با وجود فراخوان نیروهای ذخیره، یگانهای ویژه خود را به جنگ اعزام کردند. چنین پدیدهای باعث شد تا مهمترین یگانهای نیروی زمینی بهشدت آسیب ببیند. تیپ گولانی بهعنوان یکی از 10 تیپ فعال رژیم و رزمیترین یگان نیروی زمینی، هفته گذشته بهدنبال تلفات گسترده مجبور شد از غزه عقبنشینی کند. نابودی لشکر غزه، آسیب جدی به تیپ گولانی و زمینگیر شدن لشکر کرانه باختری به همراه مشغولیت یکسوم قوای زمینی در جبهه شمالی باعث شده تا رمقی برای ارتش رژیم باقی نماند. الجزیره اخیرا به نقل از منابع خود در حماس اعلام کرده «یحیی السنوار»، رئیس جنبش حماس در نوار غزه در پیامی خطاب به رهبران حماس گفته است نیروهای مقاومت در جریان نبردهای زمینی موفق شدهاند پنج هزار افسر و سرباز صهیونیستها را هدف قرار دهند. بر این اساس، رئیس حماس در نوار غزه در پیام خود اعلام کرده است: «گردانهای القسام در طول جنگ زمینی با دشمن دستکم پنج هزار نظامی و افسر صهیونیست را هدف قرار دادند که یکسوم آنها کشته و یکسوم دیگر بهشدت مجروح و یکسوم نیز دچار معلولیتهای دائمی شدهاند.» این آمار نشان میدهد از زمان آغاز تهاجم زمینی بیش از 1600 نظامی صهیونیست کشته شدهاند. صهیونیستها خود نیز رسما از کشته شدن 1200 نفر در جریان عملیات 7 اکتبر خبر دادهاند. با درنظر گرفتن دیگر کشتهها در حد فاصل 7 اکتبر تا آغاز تهاجم زمینی، تعداد تلفات رژیم به بیش از سه هزار نفر رسیده که دو هزار نفر از آنها نظامی هستند. نیروی زمینی ارتش رژیم دارای 133 هزار نیروی فعال است و کشته شدن دو هزار نفر از آنها بهمعنای کشته شدن نزدیک به 2 درصد از پرسنل اصلی نیروی زمینی است. این تلفات اگر بهصورت کیفی بررسی شود، عمیق فاجعه بیشتر خواهد بود زیرا کشتهشدگان اغلب از یگانهای نخبه بودهاند.
گنبد آهنین
در عملیات طوفان الاقصی روشهای بهکارگرفتهشده توسط سربازان حماس، کارکردها و دامنه فناوریهای دفاعی اسرائیل را دور زده و توانست به آن ضربه مهلکی وارد کند. از طرفی هم کمبود تعدیل نیرو در امنیت مرزی باعث ضعف بیشتر اسرائیل بوده است. در جریان این جنگ مشخص شد سامانه دفاع هوایی کوتاهبرد حیاتی اسرائیل، گنبد آهنین، که برای مقابله با موشکها و پهپادهای گروههای مقاومت طراحی شده است، دارای آسیبپذیریهایی است که مقاومت در 7 اکتبر در جریان عملیات موشکی بهطور موثر از آن بهرهبرداری کرد. علیرغم ویژگیهای متمایز آن، این سیستم دفاعی گرانقیمت دارای آسیبپذیریهایی است و گروههای مقاومت از این آسیبپذیریها بهویژه در 7 اکتبر در جریان عملیات موشکی خود استفاده کرد. رژیمصهیونیستی حداقل 10 آتشبار گنبد آهنین را به شکل عملیاتی در اختیار دارد. هر کدام از این آتشبارها شامل 60 تا 80 موشک رهگیر هستند. در درگیری با حجم زیادی موشک این سیستم برای بارگیری مجدد با چالشهایی مواجه است. تعداد کم آتشبارهای موجود و محدودیت برد، مانع از آن شد که رژیم بتواند در هر منطقهای، یک سامانه مستقر سازد. اگر 20 نقطه در معرض خطر در فلسطین اشغالی وجود داشت با استقرار منطقهای و پراکنده گنبد آهنین، 10 نقطه بیدفاع میماند. از این رو صهیونیستها روش دیگری را در پیش گرفتند. در این روش به جای استقرار منطقهای و پراکنده استقرار متمرکز و نقطهای پیگیری شد. در این روش تعداد زیادی از این سامانه در اطراف نوار غزه مستقر میشدند تا پس از پرتاب راکتها بلافاصله آنها را رهگیری کنند.
این روش به میزان زیادی موثر بود. در هر دور راکتباران، سامانههای گنبد آهنین بهسرعت راکتها را رهگیری میکردند. همچنین اشباع سامانه از طریق پرتاب تعداد زیادی راکت با این شیوه تا حدی خنثی میشد. تعداد بالای سامانههای مستقرشده در اطراف غزه میتوانست با موج پرتابهای پرشمار مقابله کند.
با این حال در جریان عملیات 7 اکتبر، این سامانهها دچار چهار مشکل عمده شدند. نخست آنکه در 20 دقیقه ابتدایی عملیات طوفان الاقصی، گروههای فلسطینی بیش از پنج هزار موشک به سمت سرزمینهای اشغالی پرتاب کردند و با موفقیت از سپر دفاعی گنبد آهنین که بهطور خودکار ویژگیهای موشکهای متخاصم ورودی را ردیابی و شناسایی میکند، عبور کردند. این درحالی بود که تمام موشکهای 10 سامانه گنبد آهنین موجود در سرزمینهای اشغالی به حداکثر 800 فروند میرسید. معضل دوم، هک این سامانهها از طریق نفوذ و آلودهسازی سیستم کنترل گنبد آهنین بود. از روز اول و حتی قبل از آن، گروههای مقاومت درگیر هک برخی از این سیستمها بودهاند بهطوری که حتی پس از گذشت چندین روز از درگیری، برخی از سامانههای گنبد آهنین همچنان با مشکلات پرتاب موشک مواجه بودند. اخیرا تصاویر متعددی منتشر شده است که نشاندهنده انحرافات قابلتوجه موشکهای تامیر و برخورد زمینی ناشی از حملات سایبری اخیر نیروهای مقاومت علیه این سیستم است. معضل سوم، دستیابی مبارزان فلسطینی به مواضع استقرار گنبد آهنین بود که به نابودی شماری از آنها انجامید. چهارمین مشکل نیز به کشته شدن تعداد زیادی از خدمه با تجربه گنبد آهنین به دست حماس در روز 7 اکتبر مربوط است. ضربه به تجهیزات و نیروی انسانی گنبد آهنین، این سامانه را بهطور موثری ناکارآمد ساخت. جالب اینجاست که لحظاتی پس از شروع فعالیت گروههای مقاومت هیچ هشداری مبنیبر آمادگی ارتش اسرائیل به هیچ یک از واحدهای گنبد آهنین وجود نداشت. نیروهای عملیاتی با حملات مبارزان فلسطینی غافلگیر شدند.
رونن برگمن و پاتریک کینگزلی، خبرنگاران نیویورکتایمز که با مقامات امنیتی فعلی و سابق اسرائیل صحبت کردند تا درک کنند که چگونه اسرائیل در پیشبینی و مقابله با حمله حماس شکست خورد، در گزارششان نوشتهاند، سربازان ارتش اسرائیل که از پشت مرز را رصد میکردند، به دلیل فقدان سیگنالها و آلارمهایی که ممکن بود مفید واقع شوند، ناتوان در پاسخگویی بودند و اینگونه بود که حمله با غافلگیری شروع شد. گنبد آهنین در ادامه جنگ با مشکلات پیچیدهتری مواجه شد. آغاز حملات از جانب لبنان باعث شد تلآویو مجبور شود تعدادی از آنها را به مرزهای شمالی منتقل کند. ضربات به گنبد آهنین اما به میزانی موثر واقع شده است که همچنان راکتهای غزه و لبنان بدون مزاحمت به اهداف خود در فلسطین اشغالی اصابت میکنند.
مرکاوا!
مرکاوا شاهکار رژیمصهیونیستی است. این تانک زمانی متولد شد که کشورهای غربی به دلیل نگرانی از واکنش دولتهای عربی، نتوانستند به طور مستقیم رژیم را با سلاحهای ساخت خود مسلح سازند. آنها به جای محصول نهایی، با کمکهای سنگین مالی و فناوری به صنایع تسلیحاتی رژیم، به صهیونیستها برای ساخت تانک کمک کردند.
مرکاوا دارای چهار یا پنج سری است که از مارک-1 شروع شده و به مارک-4 ختم میشود اما برخی به مارک-4 باراک، مارک-5 میگویند. تانکهای مرکاوا مارک-4 آخرین و پیشرفتهترین نسل مرکاوا هستند. همچنین مرکاوا مارک-3 نیز همچنان با ارتقاهایی که دیده، قابل استفاده است. از مرکاوا مارک-3 780 عراده ساخته شده و از مرکاوا مارک4 نیز گفته میشود تاکنون 360 عراده تولید شده هرچند برنامه ساخت 660 است؛ تقریبا نیمی از آن به اجرا درآمده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای سلاحهایی مانند تانک علاوه بر قدرت آتش، «قابلیت بقاپذیری» آن در میدان جنگ است. حفاظت مرکاوا شامل چهار قسمت «زره تقویتشده»، «انحنای زره و قابلیت واکنشدهندگی» آن، «سامانه هشداردهنده لیزری» و «سامانه تروفی» است. بیشتر این حفاظها متمرکز بر جلو و برجک تانک است که در «میدان نبرد» بیشتر از دیگر بخشها در معرض خطر قرار دارد.
به دلیل حفاظت زرهی شدید از جلو و برجک، مارک 4 به وسیله موشکها و راکتهای ضدتانک زمین پرتاب نابود نمیشود. در غزه اما مرکاوا از نقاط قوتش که همان قسمت جلو و برجک است مورد اصابت قرار نمیگیرد بلکه نقاط اصلی حمله، پهلو و قسمت عقب تانک هستند. انحنای زره و قابلیت واکنشدهندگی یک ویژگی دیگر است که آن نیز بیشتر متمرکز بر جلو تانک و برجک آن است. با توجه به شیوه هدفگیری مرکاوا این قابلیت، تاثیرش را از دست داده است. سامانه هشداردهنده لیزری سومین سیستم حفاظتی مرکاوا است. کاربر موشک ضدتانک که قصد هدفگیری تانک را دارد، ابتدا با لیزر تانک را هدفگذاری میکند و سپس دست به شلیک موشک میزند. موشک که دارای هدایت لیزری است، به سمت اشعه لیزر که روی بدنه تانک افتاده است میرود. تانک مرکاوا دارای هشداردهنده لیزری است که میتواند نشانه گرفته شدن خود توسط یک موشک ضدتانک را تشخیص دهد. پس از این تشخیص، تانک دست به پرتاب نارنجکهای دودزا زده و سپس از جای خود حرکت کرده و مانور میدهد. با اینحال در غزه کمبود موشکهای ضدتانک وجود دارد و بیشتر از راکتهای ضدتانک بهره گرفته میشوند که دارای نشانهگذاری لیزری نیستند. سامانه تروفی، چهارمین بخش از سیستم حفاظتی تانک مرکاوا ست. این سامانه دارای رادار و تفنگ است. رادار موشک و یا راکت پرتابشده به سمت تانک را شناسایی کرده و تفنگ به سمت آن شلیک کرده و موشک را در هوا پیش از اصابت به بدنه تانک منفجر میکند. این سیستم نیز به دلیل هدفگیری تانک از فاصله نزدیک، چندان به کار نمیآید. القسام اعلام کرده در مجموع 750 وسیله زرهی را شامل تانک، نفربر، خودرو و بولدوزر زرهی نابود کرده است. با توجه به حضور مارک-4 در جنگ، اگر یک سوم این وسایل زرهی هدف قرار گرفته، تانکهای مرکاوا باشند، رژیم دست کم 80 درصد تانکهای مرکاوا مارک-4 خود را تا بازسازی مجددشان از دست داده است.