فاطمه طاریبخش، خبرنگار گروه دانشگاه: در سالهای اخیر بحث تولید دانشبنیان و رشد تولیدات داخلی اهمیت بسیاری پیدا کرده است. دانشگاه یکی از مهمترین نهادهای جامعه است که میتواند نقش مهمی در این حوزه ایفا کند. نقشی که ایفای درست آن نیازمند الزاماتی است و فراهمسازی آن باعث میشود تا نظام آموزش عالی هم بتواند سهم خاصی در رشد اقتصادی کشور ایفا کند. یکی از کمهزینهترین و البته موثرترین راهها برای تحقق این کار را هم باید مسالهمحور شدن پایاننامههای دانشگاهی دانست، پایاننامههایی که نهتنها باعث شناسایی بهتر چالشها در عرصه صنعت میشوند، بلکه با ارائه راهکارهای علمی و عملیاتی، شرایط را برای برونرفت از وضعیت فعلی هم فراهم میکند. با این حال هنوز برای نزدیک کردن فاصله بین دانشگاهها با بخشهای صنعتی کشور، راه زیادی پیشروی متولیان هر دو بخش قرار دارد. مسیری که به نتیجه رسیدن آن با برنامه دقیق و منسجم امکانپذیر خواهد بود. در این گزارش به سراغ دو تن از مدیران ارتباط با صنعت دانشگاههای ملایر و تبریز رفتهایم تا از چالشهایی که امروز در دانشگاهها برای برقراری ارتباط با صنعت وجود دارد، بگویند که در ادامه میخوانید.
مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز:
جمعیت نخبگانی به تهران مهاجرت میکند
عطاءالله ندیری، مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز درخصوص پایاننامههای تقاضامحور و وضعیت آن در دانشگاهها گفت: «برای رسیدن به پایاننامههای صنعتمحور یا تقاضامحور که بتوانند برای صنعت راهکاری بگذارد، نیاز به دو پیشران اساسی دارد. اول بحث حکمرانی فناوری و یا پژوهش و R&D در جامعه است. اگر بخواهم خیلی شفاف به این مورد اشاره کنم، باید بگویم نیاز داریم تا ارگانهای حاکمیتی، عموم نیازهای صنایع و معادن و بخش کشاورزی را بهسمت دانشگاهها سوق دهند.» او افزود: «حقیقت این است که بسیاری از نیازها بهسمت دانشگاهها سوق داده نمیشود و یا از خارج از کشور تامین میشود، حتی در برخی موارد از مسیرهای دیگر صورتمساله نیازها پاک میشود. اما اگر بخواهیم واقعا به آن هدف 20 درصدی در برنامه هفتم برسیم، اولین اولویت این است که حکمرانی در این زمینه شکل بگیرد. به عبارت دیگر ما باید باور داشته باشیم که دانشگاههایمان همانطور که در شرایط فعلی میتوانند مشکلات دنیای غرب را حل کنند، توان حل مشکلات داخل کشور را نیز دارند. دانشگاههای کشور امروز نقش بسزایی در بحث حل مشکلات موجود در جهان دارند و این مساله را میتوان از دانشمندان یکدرصدی ایرانی که در بیشتر دانشگاههای کشور حضور دارند، بفهمیم که نشان میدهد نقش اساسی در توسعه علم و R&D در دنیا دارند.» مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز با تاکید بر اینکه باید اعتماد در داخل کشور ایجاد شود و مشکلاتمان را با دانشگاهها درمیان بگذاریم، افزود: «این دانشگاهها هستند که میتوانند پیشران خوبی برای ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان داشته باشند و هم به حل مشکلات جامعه کمک کنند، هر چند شاید در این زمینه تلاشهای وسیعی صورت گرفته باشد اما به نقطه مورد نظر خود نرسیدهایم. مورد بعدی اینکه صنعت ما نیز قدرت لازم را در بسیاری از شهرها و بخشهای مختلف ندارد.»
ندیری در همین زمینه افزود: «در برخی از استانها اصلا ارتباط خوبی بین صنایع و دانشگاهها شکل نمیگیرد. درحالیکه کشورهای پیشرفته عموما اساتید تا طرحهای بروندانشگاهی نگیرند و حمایتی از صنعت دریافت نکنند، امکان جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی ندارند. چنین موضوعی در کشور ما نیز امکانپذیر است و اگر این اتفاق محقق شود ما میتوانیم از سهم 20 درصدی در پایاننامههای تقاضامحور هم جلو برویم؛ به این شرط که صنعت ما توانمند باشد و اینکه حکمرانی به سمت باور دانشگاهها و حل مشکلات صنعت رود.» او درباره مشارکت اساتید در پروژههای ارتباط با صنعت افزود: «اولین موردی که در بحث مشارکت اساتید در ارتباط با صنعت وجود دارد، اینکه ما زمانی مشوقهای بسیار خوبی را برای تولید مقاله قرار دادیم. یعنی در دهه 80 مشوقها باعث افزایش تب و تاب در تولید مقاله شد. در اینجا نیز باور به دانشگاه اهمیت دارد. ما باید باور داشته باشیم که اساتید دانشگاهی ما نخبگان فرادستی جامعه هستند. ما اگر به آنها تمرکزگرایی دهیم، آنها مسیر را پیدا میکنند و تنها کافی است که سیاستگذاریها بهدرستی صورت گیرد.» مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز تصریح کرد: «در بسیاری از موارد سیاستها به سمت جلو پیش میروند، همانطور که در بحث مقالات آن را جلو بردند. هرچند مشوقها در مسیر مقالات مانند قبل نیست اما همچنان چاپ مقاله و رنکینگهای بینالمللی آن حفظ شده است با این وجود که از نظر مالی دانشگاهها در شرایط مناسبی قرار ندارند.»
تنها 60نفر از اساتید ما مجری طرحهای بروندانشگاهی هستند
ندیری با تاکید بر اینکه هر گاه به دانشگاهها باور داشتیم، نتیجه گرفتهایم، گفت: «اما یک دلیل اینکه چرا ارتباط با صنعت شکل نمیگیرد، یا آنطور که باید شکل نمیگیرد، بهخاطر عدم وجود مشوقهای کافی است. همچنین به این دلیل که حکمرانی مناسب وجود ندارد، میبینیم وقتی اساتید دانشگاه به سمت قراردادهای ارتباط با صنعت میروند در کمال تعجب وارد یک مسیر سنگلاخی میشوند، یعنی در این مسیر سنگلاخ باید منابع مالی را خودشان تامین کرده و تمام انرژی خود را در اختیار صنعت قرار دهند، درحالیکه از نظر مالی نیز خروجی چندان مناسبی برای اساتید ندارد.»
او اظهار داشت: «مسیر سنگلاخی باعث میشود تا اساتید رغبتی به این کار نشان ندهند. واقعیت اینکه در حالت فعلی رغبت آنچنانی از سمت صنایع به دانشگاهها وجود ندارد، یکی از دلایل آن هم اینکه بیشتر صنایعی که ما در داخل کشور داریم عموما تکنولوژیهای بسیار قدیمی دارند که عمده مشکلات آنها هم با خرید دستگاههای جدید از خارج قابل رفع است. این مساله باعث میشود آنها علاقهای نداشته باشند تا مشکل خود را به دانشگاه بیاورند و از مشاور دائمی در کنار خود استفاده کنند. طبیعتا این مشکلات اساتید را بسیار رنج میدهد.»
مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز با بیان اینکه ما در دانشگاه از 800 هیاتعلمی که داریم تنها 60 نفر مجری طرحهای بروندانشگاهی هستند، تصریح کرد: «نکته دیگر بحث تمرکزگرایی است، این مساله در تمام حیطهها هزینههای فراوانی را به جامعه ما تحمیل میکند. شما اگر به سیستانوبلوچستان امروز نگاهی بیندازید، با ظرفیتهای بالایی که از نظر تجاری و همینطور منابع بسیار، اما به دلیل تمرکزی که به سمت تهران است به آن توجه نمیشود. این تمرکزگرایی هر چقدر که به سمت تهران حرکت میکنیم بیشتر میشود.»
ندیری افزود: «تمرکزگرایی هرینههای گزافی نیز به ما تحمیل میکند؛ در بیشتر کشورهای پیشرفته مراکز تجاری و سیاسی از هم جدا هستند. این کار علاوهبر اینکه کاهش تمرکزگرایی را در پی دارد، باعث میشود تا سیاستگذاران ارتباط کمتری با تجارت داشته باشند درحالیکه در تهران به این صورت نیست، یعنی همیشه جذب پروژههای کلان اقتصادی در کل کشور در تهران متمرکز بوده، قطعا این موضوع را نمیتوان هضم کرد، آن هم زمانی که مدیران ارشد کشور از دانشگاهها هستند. در حقیقت این قبیل اتفاقات باعث میشود تا دانشجویان چندان تمایلی به تحصیل در دانشگاههای استانی نداشته باشند.»
او درخصوص برهم خوردن توازن نخبگانی افزود: «علاوهبر اینکه جمعیت ما از روستاها به سمت شهرها در حال حرکت هستند، جمعیت نخبگانی نیز از استانها به سمت شهر تهران مهاجرت میکنند. این مشکل زمانی دوچندان میشود که توزیع دانشگاهها در استانهای مختلف ما وجود دارد، یعنی عملا با این کار دانشگاههای مراکز استان ما هم از دانشجو و نخبه خالی میشود و این مهم نهتنها باعث تقویت و ماموریتگرا شدن دانشگاههای ما نمیشود، بلکه آنها را بیش از پیش تضعیف میکند.» مدیر امور فناوری و مدیر ارتباط با جامعه و صنعت دانشگاه تبریز خاطرنشان کرد: «درخصوص ارتباط با صنعت نیز نکته جالبی وجود دارد. به نظر میرسد که بیشتر سرمایهگذاریهای علم و فناوری معطوف به شرکتهای دانشبنیان هستند که اکثر آنها فرزندان دانشگاه محسوب میشوند، یعنی ما وقتی میخواهیم به یک بخشی از جامعه کمک کنیم، به جای اینکه پول را به والدین یک خانواده بدهیم، به فرزندانش بدهیم؛ در این شرایط آیا این خانواده از نظر مالی رشد میکند؟، قطعا جواب آن منفی است. واقعیت این است که رشدی رخ نمیدهد و تنها زمانی یک خانواده رشد میکند که پدرومادر آن بتوانند رشد کنند.»
مدیر کارآفرینی و ارتباط جامعه و صنعت دانشگاه ملایر:
تفکر صنایع نسبت به دانشگاهها باید اصلاح شود
سیدعبدالله شجاعی، مدیر کارآفرینی و ارتباط جامعه و صنعت دانشگاه ملایر درباره سهم 20 درصدی درنظر گرفته شده برای پایاننامهها مسالهمحور در سند توسعه هفتم بیان کرد: «موردی که در موضوع پایاننامههای تقاضامحور وجود دارد، اینکه ما دوگانگی بین طرحهای پژوهشی و پایاننامههای تقاضامحور داریم. این مساله باعث میشود تا طرحهای پژوهشی که به پایاننامه تبدیل میشوند، دیگر امتیاز آن در ارتقای اساتید اثری ندارد. این مساله باعث شده تا استاد دیگر تمایلی نداشته باشد که طرح پژوهشی را به پایاننامه تقاضامحور تبدیل کند.» شجاعی افزود: «بیانگیزگی اساتید هم دلیلی شده تا دانشجویانی که میتوانند در این حوزه فعالیت کنند نیز بهسمت آن نروند. اصلیترین دلیل این عدماقبال، آییننامه ارتقا است و قطعا زمانی که آییننامه ارتقا را تصحیح کنند، خودبهخود شرایط این حوزه هم بهتر میشود. از این رو اولین گام برای تغییر این شرایط مربوط به وزارت علوم است. نکته دیگر درباره چگونگی تحقق این 20 درصد است؛ بهنظر میرسد اگر ارتباط جامعه و صنعت در دانشگاهها تقویت شود، خودبهخود حجم این مقالات افزایش پیدا میکند، البته شرط اصلی برای این کار استقبال از سوی صنایع است.» مدیر کارآفرینی و ارتباط جامعه و صنعت دانشگاه ملایر با اشاره به اینکه دانشگاهها باید با صنایع ارتباط اثرگذار بگیرند اما صنایع به این کار مشتاق نیستند، افزود: «یکی از دلایل نداشتن اشتیاق از سمت صنایع این است که برخی اوقات صنایع ما از بحثهای روز علمی بسیار عقبتر هستند، یعنی چالشهای صنایع، چالشهای دمدستی است. از این رو چالشها، چالشهای علمی نیست. موضوع دیگر اینکه گاهی صنایع چالشهای جدید خود را اعلام نمیکنند و یا سعی کنند تا چالششان را از طریق خارج از کشور و با واردات یک قطعه یا دستگاه حل کنند. اگر این تفکر برطرف شود و صنایع به دانشگاهها اعتماد کنند؛ بهنظر من میتوان بهسمت افق جدیدی قدم برداشت و تعداد پایاننامههای تقاضامحور را افزایش داد.»
آییننامه ارتقا باعث مقالهمحوری اساتید میشود
او درباره سهم اساتید در پروژهها و قراردادهای ارتباط با صنعت گفت: «ما باید برای اساتید تفکیکی داشته باشیم. مثلا برخی از اساتید ما هستند که کلا رشتههای آنها رشتههایی نیست که به ارتباط با صنعت و قراردادهای صنعتی ربط داشته باشد. برای مثال ریاضی محض و شیمی محض نمیتوانند بهصورت مستقیم در این قراردادها نقشی داشته باشند. در مقابل هم باید دید که از بین اساتیدی که صنعتی هستند چه اتفاقی افتاده که تمایل زیادی به این کار ندارند. اما همه ماجراهایی که در این زمینه وجود دارد، باز هم به آییننامه ارتقا باز میگردد. یعنی هیاتعلمی میبیند که اگر بخواهد از دانشیار، استادتمام و یا از قراردادی پیمانی، رسمی- آزمایشی شود، مهمترین امتیازش داشتن مقاله است، درحالیکه برای فعالیتهای پژوهشی که زحمت زیادی هم دارد، امتیاز زیادی در نظر گرفته نمیشود.» شجاعی در همین زمینه افزود: «نحوه امتیازبندی در آییننامه ارتقا، رغبت هیاتعلمی برای انجام کارهای پژوهشی را بسیار کم کرده است. معتقدم اگر این آییننامه بهبود پیدا کند، بسیاری از اعضای هیاتعلمی به این سمت میروند که در قراردادهای صنعتی مشارکت داشته باشند و بهتدریج خودش جنبشی در این زمینه ایجاد خواهد کرد.» مدیر کارآفرینی و ارتباط جامعه و صنعت دانشگاه ملایر بیان داشت: «افراد تا چه حد فرصت دارند که کار پژوهشی انجام دهند؟ گل کار هیاتعلمیها 20 سال است یعنی از زمانی که وارد دانشگاه میشود تنها 20 سال زمان دارد. این موضوع چه زمانی محقق میشود؟ اینکه انتخاب کند مقالهای بدهد و یا در صنعت فعالیت انجام دهد. قطعا انتخاب اعضای هیاتعلمی ما مقاله است؛ چراکه راحتتر است و مسیر بهتر و امتیاز بیشتری دارد. بهسمت فعالیت در صنعت و پژوهش نمیرود تا بخواهد زحمت بیشتری بکشد.» او ادامه داد: «ما هیاتعلمی را در چالشی تحت عنوان تعهد دادن میاندازیم. درحالیکه نهادهای واسطی باید وجود داشته باشد تا تعهدها را بهسمت صنعت سوق دهد و درعینحال پژوهش را به هیاتعلمی بسپارند. درحقیقت باید کاری کرد تا حاشیه هیاتعلمی نسبت به انجام پژوهشها تا حد زیادی کاهش و تمرکزش در انجام فعالیتهای پژوهشی باشد. عملا نباید بستر بهگونهای باشد که تمرکز عضو هیاتعلمی به حوزههایی مانند بیمه و مالیات و... معطوف شود.» شجاعی در پایان به وضعیت دانشگاه ملایر اشاره و تصریح کرد: «شاید تا چندسال پیش، نسبت به دانشگاههای تهرانی شرایط خوبی نداشتیم، اما با رویکردی که وزارت علوم داشته و با توجه به تغییر ریاست دانشگاه، طی این یکی دو سال 10 قرارداد و تفاهمنامه با صنایع داخلی و ملی امضا کردیم. از این رو میتوانم بگویم ما در این زمینه علیرغم حرکت رو به رشد، اما هنوز درحال برداشتن قدمهای ابتدایی هستیم که امیدوارم روزبهروز بیشتر شود.»
مدیرکل دفتر ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم:
باید بستری فراهم شود تا اساتید قراردادهای ارتباط با صنعت را جدی بگیرند
محمدسعید سیف، مدیرکل دفتر ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم درباره سهم در نظر گرفته شده برای پایاننامههای نیازمحور در سند توسعه هفتم بیان کرد: «این موضوع مقوله بسیار مهمی است و اهمیت بالایی دارد؛ چراکه خیلی از توان علمی دانشگاه از طریق پایاننامهها صورت میگیرد، یعنی پایاننامههای دانشجویان ارشد و بسیاری از رسالههای دکتری، تاثیر بسیاری بر پژوهش دانشگاه میگذارد و از این جهت اگر ما بتوانیم پایاننامهها را متمرکز و هدفمند کنیم، قطعا اثرگذار خواهد بود.» او ادامه داد: «باید بگویم تحقق 20 درصد از پایاننامههای کشور به پایاننامههای نیازمحور قطعا قابلیت دستیابی دارد و عدد زیادی نیستند، باید این مساله را هم مدنظر قرا داد که درحالحاضر بسیاری از کارنامههای ما مرتبط با نیاز کشور هستند، اما ممکن است که قرارداد یا سفارش مشخصی نداشته باشد.»
سیف افزود: «با توجه به اینکه بسیاری از اساتید و دانشگاههای ما در محیط کار میکنند، طبیعی است که بسیاری از پایاننامههای آنها با صنعت ارتباط داشته باشند. بااینحال درباره چرایی تاکید برنامه هفتم بر این موضوع عنوان کرد، دلیل این تاکید پرداخت ویژهتر به این حوزه بوده. اساتید هم بایداین حوزه را جدیتر بگیرند تا در مقابل شاهد قراردادها و حمایتهای مشخص از این حوزه باشیم.»
مدیرکل دفتر ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم، درباره الزامات دستیابی به 20 درصد ذکرشده در برنامه گفت: «الزاماتی در این بین وجود دارد؛ اینکه وزارت علوم و دستگاههای اجرایی مرتبط با موضوع پای کار باشند. دانشگاهها به این موضوع بسیار علاقهمندند اما اینکه وزارتخانهها به چه میزان به تحقیق و توسعه بها دهند و از بودجههای تحقیقاتی بهخوبی استفاده کنند، قطعا میتوانیم به چنین موضوعاتی برسیم.»
سیف درباره مشارکت اساتید در ارتباط با صنعت عنوان کرد: «23درصد مشارکتکننده به تعداد اساتیدی برمیگردد که مجری قراردادهای ارتباط با صنعت هستند. ما ۱۱ هزار قرارداد داریم که پنجهزار نفر از اساتید مجری آنها هستند و قاعدتا آمار ما میتواند افزایش داشته باشد و ما علاقهمندیم اساتید به این سمت بروند. البته این کار در برخی رشتهها سخت است، درحالیکه در رشتههایی مانند مهندسی میزان مشارکت بالاست. اینکه چرا تا امروز افزایش چشمگیری در این حوزه نداشتیم، دو دلیل دارد؛ اول اینکه در داخل وزارتخانه باید بیشتر به چنین موضوعاتی اهمیت داده شود تا اساتید قراردادهای ارتباط با صنعت را جدی بگیرند. سمت دیگر به دستگاههای اجرایی برمیگردد که باید بیشتر به آنها بها داده شود. کل بودجه R&D کشور، حدود نیم درصد GDP است، درحالیکه این رقم در کشورهای توسعهیافته حدود ۱۰ برابر است.»
مدیرکل دفتر ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم درباره دفاتر ارتباط با صنعت استانی گفت: «دفاتر ارتباط با صنعت کار سختی را دارند و باید تعامل مناسبی را با بخشهای مختلف داشته باشند و این مهم پیچیدگیهای خودش را دارد و انتظارمان این است که حمایتهای لازم از این حوزه صورت بگیرد. درواقع در حلقه اتصال اگر حمایت نکنیم، قاعدتا اساتید نمیتوانند ارتباط منسجمی داشته باشند و درحالحاضر مهمترین کار این است که ماموریتگرایی در استانها اتفاق بیفتد.
سیف خاطرنشان کرد: «در دانشگاههای تهران محوریتی برای ماموریتگرایی نداریم و دانشگاهها بهدلیل موقعیت استان میتوانند فعالیتهای متفاوتی انجام دهند. اما در استانها به این دلیل که هرکدام مزیت خاصی دارند، ما از حدود چندسال قبل توانستهایم ۳۶ ماموریت استانی تعریف کنیم و حرکت در مسیر ماموریت تعریفشده، برای استانها اثربخش خواهد بود. انتظار میرود که دستگاههای اجرایی نیز در این موضوع نقشی ایفا کنند.»