فاطمه بریمانی، خبرنگار گروه جهانشهر: رژیمصهیونیستی این روزها بحران را تجربه میکند. با گذشت قریب به سهماه از درگیری میان رژیمصهیونیستی و مقاومت غزه، صهیونیستها در هر زمینهای با شکست مواجه شدهاند. رژیمی که از زمان تشکیل بهدنبال قدرت و وجهه قابلتوجهی باشد، همه تلاشهایش پس از 7 اکتبر از بین رفت. جامعه جهانی نسبت به گستردگی تلفات واکنشهای شدید نشان داده است. تشکیل پیاپی جلسات شورای امنیت برای بررسی آتشبس که دستکم در سه مورد رخ داده، نشاندهنده ضربات شدید به جایگاه اخلاقی رژیم در جهان است و از شدت واکنش جامعه جهانی به فاجعه انسانی در باریکه غزه حکایت دارد.
جنگ غزه سه رکن از ارکان ششگانه سازمان ملل را فعال کرده است؛ دبیرخانه، شورای امنیت و مجمع عمومی. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خود نیز در یکی از نادرترین موارد اخیرا ماده ۹۹ منشور ملل متحد را پس از ۳۴ سال فعال ساخت تا جنگ در غزه زیرفشار شورای امنیت متوقف شود. بر مبنای این ماده اگر دبیرکل تشخیص دهد «صلح و امنیت بینالملل در خطر فروپاشی است»، میتواند درخواست کند شورای امنیت «اجلاس فوری» تشکیل دهد. بر پایه این درخواست دبیرکل ۷ دسامبر جلسه اضطراری شورای امنیت بر پا شد و قطعنامهای برای «آتشبس فوری» و کمکرسانی پیشنهاد شد که با وتوی آمریکا روبهرو شد. آن قطعنامه از رای مثبت ۱۳ عضو شورا از جمله فرانسه برخوردار بود و انگلیس نیز به آن رای ممتنع داد.
رئیس مجمع صراحتا اعلام کرده که کرانه غزه یک «قتلگاه» است و قوانین بینالمللی بهوضوح در آن نقض شده است. برگزاری راهپیماییهای متعدد در سراسر جهان و فعال شدن سازمانهای بینالمللی نتیجهای جز انزوای عمیق رژیم نداشته است. آمریکا نیز علیرغم حمایت آشکار و دستان خونین در جنگ غزه، راهی جز انتقاد از رژیم نداشته است. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا طی سخنانی صریح از نتانیاهو انتقاد کرده است. او تاکید کرده: «اسرائیل درحال از دست دادن حمایت بینالمللی است» که همزمان هم انتقاد و هم «دلمشغولی» نسبت به رژیم به حساب میآیند. بایدن همچنین از نتانیاهو خواسته اعضای کابینه خود را تغییر دهد. با چنین لحن بیسابقهای، روشن میشود که صبر آمریکا لبریز شده است. عرصه بر حامیان تلآویو به میزانی تنگ شده که پاریس به قطعنامههایی که علیه رژیم به حساب میآیند، رای مثبت داده و لندن نیز ترجیح میدهد آشکارا از صهیونیستها حمایت نکند.
روابط دیپلماتیک رژیمصهیونیستی مخدوش شد
دیگر جنبهای که پس از عملیات 7 اکتبر مخدوش شد، روند عادیسازی روابط روابط میان رژیم و کشورهای منطقه و اختلال در روابط دیپلماتیک با دیگر طرفها بود. با توجه به گستردگی حجم تخریب و کشتار در درگیریها، دولتها سکوت نکرده و واکنشهایی نشان دادهاند. اکثریت جامعه جهانی با ابراز نگرانی از وضعیت فاجعهبار انسانی در نوار غزه، «خواهان آتشبس فوری بشردوستانه» هستند.
فشارها علیه صهیونیستها چنان بالاست که حتی کشورهایی که پیشتر عادیسازی روابط با اسرائیل را امضا کرده بودند، از ترس افکار عمومی ناچارند علیه صهیونیستها موضعگیری کنند. ماجرا به تعلل کشورهای منطقه در ایجاد روابط ختم نشده و کار به هشدار رسیده است. اردن و مصر که هر دو رژیم را بهرسمیت شناختهاند، نگران آوارگان فلسطینی هستند و هشدارهایی به تلآویو دادهاند که آواره شدن مجدد فلسطینیها و هل دادن آنها به کشورهای همسایه ممکن است زمینهساز درگیریهای جدید این کشورها با این رژیم شود.
در این میان در اقدامی قابلتوجه، آفریقای جنوبی با رای پارلمان، روابط خود با رژیم را قطع کرده است. شیلی و کلمبیا سفرای خود را از رژیم فراخواندهاند و گفته میشود دولت لیبی سفرای کشورهای انگلیس، آمریکا، فرانسه و ایتالیا را بهدلیل موضع دولتهایشان در قبال وضعیت غزه و حمایت آنها از جنایات رژیمصهیونیستی از طرابلس اخراج کرده است، هرچند این موضوع بهطورکامل قابلتایید نیست.
افکار عمومی علیه رژیم
پیش از آنکه نتیجه جنگ در میدان نبرد تعیین شود، در افکار عمومی تثبیت شده و رژیمصهیونیستی جنگ را باخته است. این را فشار اعتراضات خیابانی گسترده در اروپا و آمریکا نشان میدهد. براساس آخرین بررسیها، بیش از 95 درصد تظاهرات خیابانی در سراسر جهان، در حمایت از فلسطین بوده است. در ایالاتمتحده و بریتانیا اعتراضاتی علیه رسانهها، مانند رنگآمیزی با اسپری روی تاسیسات بیبیسی، در اعتراض به اینکه پوشش آنها به نفع رژیم و مغرضانه بوده، صورت گرفته است. در این مدت شهرهای اصلی غرب مانند لندن، نیویورک، پاریس و برلین شاهد حضور صدها هزار نفر در خیابانها بودهاند. برخلاف موارد قبلی که رژیم با آزادی عمل فلسطینیها را قتل عام کرد، این بار نتوانست تصویری را که میخواست در افکار عمومی جهانی شکل دهد. از همین رو رهبران دو سوی اقیانوس اطلس که قبلا از رژیم حمایت قاطعانهای داشتند، از مواضع خود عقبنشینی کردهاند. نگرانی از شکست در افکار عمومی باعث شد تا نفتالی بنت، نخستوزیر سابق رژیم به این موضوع اعتراف کند و در بیانیهای در شبکه ایکس بگوید که یک «تور رسانهای سیاسی در نیویورک و واشنگتن» خواهد داشت. بنت قصدش از این سفر را «تقویت موقعیت دولت اسرائیل در نزد افکار عمومی، کنگره آمریکا و دولت» این کشور اعلام کرده بود. او حتی به فاصله 15 برابری محتوای طرفدار فلسطین نسبت به محتوای طرفدار رژیم در پلتفرم رسانه اجتماعی تیکتاک اشاره کرده بود.
علاوهبر مردم سراسر جهان، گروههای یهودی در ایالاتمتحده نیز اقدام به ساماندهی تظاهرات علیه حملات به غزه در نیویورک، واشنگتن، سانفرانسیسکو و سایر ایالتهای آمریکا کردند. تظاهرات علیه جنگ، حتی در سرزمینهای اشغالی هم جریان دارد. یهودیان تظاهراتی را در تلآویو برگزار کرده و خواستار پایان دادن به حملات رژیم شدهاند؛ بیشتر به این دلیل که حملات مانع از زنده بازگشتن اسرا میشود.
البته پیش از جنگ نیز اوضاع اسرائیل در افکار عمومی چندان مناسب نبود. در ماه مارس سالجاری، موسسه گالوپ دادههایی را منتشر کرد که نشان میدادند برای اولینبار در تاریخ، همدردی دموکراتها در خاورمیانه درحالحاضر بیشتر به فلسطینیها تعلق دارد تا اسرائیلیها؛ 49 درصد در مقابل 38 درصد. این تغییر در همدردیهای دموکراتها نشاندهنده تضعیف انحصار رسانههای جریان اصلی در روایت قضایای فلسطین است.
شکست در میدان نظامی
البته رژیمصهیونیستی در میدان جنگ هم دستاورد شگرفی نداشت. این رژیم برای ادامه حملاتی که وارد دومین ماه خود شده است به حمایت بینالمللی اهمیت زیادی میدهد و پیشبینی میکند که به دلیل ناتوانی ارتش این کشور در دستیابی به اهدافی که تعیین کرده است، درگیریها برای مدت طولانیتری ادامه یابد. حدود دو هفته گذشته دویستمین هواپیمای باری آمریکایی که حامل تجهیزات نظامی بود، وارد خاک سرزمینهای اشغالی شد. پیشتر آمارهای اطلاعاتی از کمک نظامی ایالاتمتحده به رژیمصهیونیست فاش شد. طبق این آمارها، ایالات متحده سالانه 3.8 میلیارد دلار به اسرائیل کمک نظامی میکند که پس از حمله حماس در هفت اکتبر، ایالاتمتحده علاوه بر آن کمکها، تجهیزات نظامی به رژیمصهیونیستی ارسال کرده است. با این وجود هنوز نتیجه مطلوبی محقق نشده است. اسرائیل که با هدف حذف حماس و آزادسازی اسرا به جنگ غزه ادامه داد، حالا با وجود هزینهها و تلفات بسیار زیادی که این جنگ برایش در بر داشته است در میدان نبرد دست خالی است. جنگ غزه وارد سومین ماه خود میشود و هنوز اسرائیل در حذف حماس موفق نبوده است. طی این سه ماه با شروع مذاکرات آتشبس، رژیمصهیونیستی از هدف اولیه خود دست کشید. حالا دیگر رژیم به دنبال تضعیف حماس و دست کشیدن آن از کسب حکومت است. با توجه به اینکه ارتش اسرائیل از سال 1967 هرگز در یک نبرد پیروز نشده است و از سال 1973 تاکنون با یک ارتش منظم نجنگیده است، شاید تعجبآور نباشد در مواجهه با گروههای کوچک مقاومت مانند ساف، حزبالله یا حماس، موفقیت آن بسیار محدود بوده است. براساس آمار رسمی، تعداد کشتهشدگان اسرائیل در حمله حماس به 1200 نفر رسید. این در حالی است که حماس اعلام کرده است که هنوز از تمام ظرفیت خود در این جنگ استفاده نکرده و نیروهای آموزشدیدهای دارد که هنوز وارد جنگ نشدهاند. حتی هدف دومی که رژیمصهیونیستی برای این جنگ ترسیم کرده بود هم به نتیجه نرسید. مذاکرات نهایی منجر به تبادل هر اسیر اسرائیلی در ازای 50 فلسطینی شد؛ اما زمانی که پس از اتمام دوره آتشبس، مقامات اسرائیلی از مذاکرات جدید برای آزادسازی باقی اسرا سخن گفتند، اسامه حمدان، نماینده حماس در لبنان و همچنین یکی از اعضای دفتر سیاسی این گروه در نشستی در بیروت ادعا کردند «پایان جنگ، دیگر اسیر مبادله نمیشود.» این یعنی رژیمصهیونیستی در دستیابی به تمام آنچه که از ابتدای جنگ برای خود ترسیم کرده بود، ناکام ماند.
شکست اطلاعاتی رژیمصهیونیستی
بخشی از شکست در عملیات نظامی، مرهون شکستی است که در حوزه اطلاعاتی و امنیتی رقم خورده است. همیشه تصورات اشتباه از نیروی مقابل در میدان جنگ، تبعات سنگینی در بر خواهد داشت. پیش از عملیات 7 اکتبر، رهبران رژیم تقریبا مطمئن بودند که برتری نظامی آنها قادر به دفع هرگونه حمله از سوی نیروهای شبهنظامی است. این به نوبه خود منجر به رضایت خاطر میشد؛ همواره این فرض که حماس حمله بزرگی را انجام نخواهد داد وجود داشت؛ زیرا به نظر میرسید این گروه توان شکست رژیم را نخواهد داشت. آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی رژیم، اشاره میکند به نظر میرسد نتانیاهو خود را متقاعد کرده است که «حماس آنقدرها هم خطرناک نیست؛ ما میتوانیم با آن زندگی کنیم. هر سه، چهار سال یکبار، ما یک دور تبادل آتش انجام خواهیم داد. اما این خطرناکترین دشمن اسرائیل نیست.» اگر این حرف درست باشد، یک اشتباه محاسباتی مرگبار بود. بر اساس گزارشی در نیویورکتایمز، اطلاعات رژیم همواره از برنامههای حمله قریبالوقوع حماس تا «یک سال قبل از آن» آگاه بود. اما سیستم اطلاعاتی رژیم عجز خود را از پیشبینی عملیات طوفان الاقصی نشان داد. «اورن زیو»، روزنامهنگار «مجله +972»، یک نشریه مستقر در تلآویو، به الجزیره گفته است: «شکست اطلاعاتی از چندین جهت است. اما به نظر میرسد اتکای بیش از حد به فناوری و هوش مصنوعی در میان بارزترین کاستیها در 7 اکتبر بوده است.» اعتقاد بر این بود که میلیاردها دلار سرمایهگذاری در دفاع با فناوری پیشرفته مانند دیوارهای مرزی و دوربینهای امنیتی در اطراف غزه برای جلوگیری از هرگونه حمله در نظر گرفته شده است. از همین رو هم رژیم با اتکا به فناوری، دچار نوعی احساس امنیت کاذب شده بود. پیروزی نیروهای حماس در غافلگیری اسرائیلیها در 7 اکتبر، رویه جدیدی را روایت میکرد. بسیاری از سربازان حین این عملیات در خانه بودند، و برخی یهودیان جشن میگرفتند. برخی از سربازان هم برای حمایت از عملیات در اطراف مسجدالاقصی در قدس، در کرانه باختری مستقر بودند. تنها دو یا سه گردان در اطراف مرز غزه باقی مانده بودند. با توجه به آنچه که زیو در مصاحبه خود گفته بود، ظاهرا ارتش رژیم مظنون است که حماس از دیوار اطراف غزه عبور کرده، تجهیزات امنیتی را از کار انداخت و به شهرهای مرزی حمله کرد. یکی از روشهایی که به منظور گمراه کردن عملیات اطلاعاتی انجام میشود، انکار و فریب است که با جعل کانالهای اطلاعاتی با اطلاعات نادرست همراه است. حماس این کار را حداقل به دو روش قابل شناسایی انجام داد. نخست، طبق یک منبع صهیونیستی، حماس با ایجاد «تصویر عمومی مبنی بر اینکه حاضر نیست وارد جنگ یا رویارویی با اسرائیل شود، اسرائیل را فریب داد.» یعنی مانع آماده شدن برای این عملیات عظیم شد. دوم، حماس از تاکتیکهای امنیتی عملیاتی بهبودیافتهای استفاده کرد. اطلاعات به اشتراک گذاشتهشده با ایالاتمتحده نشان میدهد که یک گروه بسته کوچک از عوامل حماس به مدت دو سال از طریق تلفنهای سیمی که در شبکه تونلهای زیر غزه تعبیه شده بود، ارتباط برقرار میکردند. گزارش شده است که این گروه استفاده از تلفن همراه و رایانه برای فرار از شناسایی را کنار گذاشته بودند. در نتیجه، ظاهرا حماس توانست حمله 7 اکتبر را به صورت مخفیانه و بدون برانگیختن سوءظن رژیم آماده کند. عملیات طوفان الاقصی در اصل دو عملیات موفق را رقم زد؛ نخست عملیات نظامی که اسارت افسران صهیونیست ماحصل آن بود، و دوم عملیات اطلاعاتی که به صورت موفقیتآمیز توانست غافلگیری صهیونیست و دست برتر گروههای مقاومت را در پی داشته باشد.