علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: در آستانه صدور حکم دادگاه تجدیدنظر حمید نوری در سوئد، کیفرخواست یوهان هنریک نیلز فلودروس تبعه سوئدی به اتهام جاسوسی صادر شده و درخواست اشد مجازات برای او شده است. در گفتوگویی که با مجید نوری فرزند شهروند ایرانی محبوس در سلول انفرادی زندانهای سوئد داشتهایم از او درمورد روند دادگاه و احتمالی آزادی پدرش پرسیدهایم. مجید نوری معتقد است دولت سوئد زبان منطقی نداشته و اجازه ملاقات محدود نیز ناشی از فشار رسانهای به دولت این کشور بوده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
توضیحی در مورد وضعیت پرونده پدرتان بدهید. اساسا ایشان با چه عنوانی دستگیر شدهاند؟
چند اتفاق در توییتر افتاده؛ نمیدانم دلیلش چیست. یک حجم زیادی اشتباه دارد صورت میگیرد. من مفصل قصه پدر را توضیح دادهام که دیپلمات نبوده، یک شهروند ساده بوده است. اما نمیدانم چرا خبر با تیتر دیپلمات خیلی پخش شده است. پدر من یک شهروند ساده است که در دهه 60 زندانبان زندان و منشی دادیاری بوده است؛ بعدهم بیرون آمده و دیگر هم کار دولتی انجام نداده است. سفرش هم دوستانه بوده است. یکی از دوستانش از او دعوت کرده بود و اصلا سفر کاری نبوده است. برخی درحال منتشر کردن این خبر هستند که حکم حمید نوری صادر شده است. حکم هنوز صادر نشده و سهشنبه هفته بعد، اعلام رای خواهد بود.
چه اقداماتی برای فشار به دادگاه سوئد در دستورکار دارید؟
درصدد هستیم که یک تجمع دانشجویی مقابل سفارت سوئد، در واکنش به سیاستهای غلط و اقداماتی که انجام دادند داشته باشیم. سوئد کشور متخاصم جمهوری اسلامی نیست، اتفاقا کشوری است که مواضع خوبی داشته است اما الان با توجه به تحریکهای صهیونیستها دست به اقدامات تقابلی زده است، چون غول اقتصادی سوئد، دست صهیونیستهاست و خب الان سرویسهای امنیتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی در حال فعالیت هستند، اقدام علیه پدر ما یک نمونهاش است، حفاظت از حبیب اسیود تروریست و احمدرضا جلالی جاسوس هم یک نمونه دیگرش است. جاسوس آنها که تحت عنوان افسر اتحادیه اروپا آمده است، یک نمونه از آنهاست؛ باید اعتراض کنیم و اجازه ندهیم یک کشور با ادعای اینکه ما کشور خوبی هستیم، دست به این اقدامات بزند.
وضعیت پدرتان الان به چه صورت است؟
در مورد وضعیت پدر باید بگویم که الان تماسهای ما قطع است و متاسفانه یکی از اقدامات منفی که سوئدیها انجام میدهند، قطع تماس است. به محض اینکه تماس وصل میشود و ما دلمان خوش میشود، بلافاصله قطع میکنند. به طور کلی مدل شکنجه آنها اینچنین است. هیچ امکانی فراهم نمیکنند. کلا ناممکن است، قطع میکند، وصل میکند. ما امیدوار میشویم، بعد امیدمان ناامید میشود. اینطور فرد بیشتر میشکند. واقعیت اینکه ما خانواده را راهی کردیم که بروید و اگر میتوانید ملاقات بگیرید و تلفن را وصل نخواهند کرد. الان مادر و خواهر من در سوئد هستند.
بعد از برگزاری دادگاه تجدیدنظر آیا سوئد از موضع قبلی خود عقبنشینی کرده است؟
الان اوضاع بهتر نشده و دولت سوئدی از موضع و ادعایی که در مورد حمیدنوری داشتند، عقب نشینی نکردهاند.
اصلا اوضاع بدتر شده است، بعد از وصل شدن امکان تماس با پدر کمی امیدوار شدیم. پلیس آنها عملا قانونشکنی کرده است. ما به سوئدیها امیدوار شدیم. گفتیم وقتی این موضوع را در رسانههایشان مطرح کردند، پس میخواهند خودشان پرونده را جمع کنند ولی متاسفانه علیرغم اینکه شعار میدهند، قوه قضائیه مستقل است. پرونده را به طمع اینکه بتوانند از ایران امتیاز بگیرند تا الان جمع نکردهاند.
دقیقا چه چیزی را به عنوان امتیاز از ما مطالبه میکنند؟
اول دنبال این هستند که حتما آقای جلالی را تحویل بگیرند و دوم به دنبال محکوم کردن جمهوری اسلامی در ماجرای پروندههای دهه 60 هستند. یعنی اینکه آقای نوری را محکوم کنند، بعد از ایران امتیاز بگیرند و اصلا کاری به پرونده ندارند. دنبال محکوم کردن جمهوری اسلامی هستند، چون این پرونده آقای نوری که نیست، پرونده اعدامهای 67 است. میخواهند به وسیله این امتیازات بیشتری بگیرند و اگر مساله عدل و حقوق بشر و این موارد مطرح بود که درست پیش میرفتند.
آیا منافقین با توجه به اینکه به حکم تجدیدنظر نزدیک میشویم، فعالیتهایشان را بیشتر کردهاند و کار خاص یا شاخصی انجام میدهند؟ با توجه به اینکه اخیرا پمپئو در تجمع منافقین حضور پیدا کرده است، آیا ممکن است اقدامات سوئد تحتتاثیر القائات او باشد؟
الان راس کار سوئد است و منافقین دیگر آنقدر قدرت ندارند، یک اسباببازیاند. پمپئو هم یک کاسب است و دارد منافقین را تلکه میکند. در واقع پولهایی که خودشان به منافقین میدهند را اینجوری برمیگرداند و نقشی ندارد.
برای اینکه دولت سوئد از موضع خصمانهاش علیه پدرتان عقب نشینی کند چه راهکاری وجود دارد؟
سوئدیها کلا یک زبان میفهمند و اصلا زبان منطق متوجه نمیشوند. ما کاردار سفارت سوئد را در جلسه دادگاه راه ندادیم، چون دقیقا همین برخورد را با سرکنسول ما انجام دادند و باید اقدام متقابل رفتارشان انجام دهیم تا رفتارشان درست شود. خود ما ذهنیتمان در مورد سوئد اصلا این نبود. برای مثال به ما ویزا نمیدادند؛ وقتی ایران فشار را افزایش داد، توانستیم ویزا بگیریم.
دولت سوئد خیلی از احکام را اطلاعرسانی نمیکرد؛ ما اطلاع میدادیم اما آنها در رسانههایشان منتشر نمیکردند؛ چرا این اتفاق رخ میدهد؟
چون به آنها فشار میآید و نمیخواهند فشار رسانهای داشته باشند. به خانوادهها هم میگویند که اسم اشخاص را مطرح نکنید چون آنوقت ما نمیتوانیم کاری برای آنها انجام دهیم. سیاست سوئدیها مارپیچ سکوت است؛ هیچ چیز نگویید تا جمهوری اسلامی خودش تحت فشار قرار بگیرد. کلا دادگاه حمید نوری، نه دادگاه سیاسی است، نه دادگاه حقوقی؛ یعنی نه از طریق تبادل حل میشود، نه ادله حقوقی. این داستان تنها رسانهای است. برای سوئدیها تنها رسانه مهم است. حتی فلودروس (تبعه سوئدی بازداشتشده به اتهام جاسوسی) نیز برایشان اهمیتی ندارد تا وقتی که در رسانهها دیده شود. سوئدیها یک تشکیلات دارند و برای وجه جهانیشان، خیلی ارزش قائلند؛ به همین خاطر دادستان در جلسه دادگاه به شخص من اعتراض میکند و میگوید به چه حقی علیه ما حرف میزنی و دادگاه سوئد را زیر سوال میبری. من اینجا فهمیدم که درست عمل کردیم. ما باید حیثیت سوئدیها را ببریم و اشتباه کردیم که چیزی نگفتیم. الان شبکه یک سوئد با نرگس محمدی در زندان اوین مصاحبه کردند، پدر من بالای صدبار اعلام کرده که یکی از رسانههایتان با من مصاحبه کند، مگر نمیگویید که در زندانهایتان آزادیبیان وجود دارد؟ خوب این منطقی نیست. اما وارونگی داریم. الان اگر از مردم بپرسیم زندان ایران بهتر است یا سوئد بلااستثنا میگویند سوئد.