عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: آمار دقیقی نداریم اما وقتی از ناشران و نویسندهها پیگیری میکنیم، اکثرا گلهمندند و به نظر میرسد کتابهای زیادی پشت در ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد ماندهاند. حالا اگر نویسنده اسم و رسمدار باشد مثل سیدمهدی شجاعی و صدای رسایش را برای اعتراض بلند کند، شاید بتواند راه به جایی ببرد و حتی خود وزیر ارشاد هم جلسه حضوری برای رفع مشکل کتابش بگذارد؛ اما این وسط تکلیف آن کتاب، نویسنده و ناشری که خوشایند طبع و نظر ساکنان طبقه دو ساختمان ارشاد نیست، چه میشود؟
صداهایی به گوش میرسد حاکی از این که سلایق و برخوردهای شخصی جلوتر از بندها و ضوابط قانونی بر شیوههای ممیزی کتاب حاکم شده است و ادامه این روند نهتنها منجر به این میشود که اعتبار دستگاه نظارتی از بین برود، بلکه پیامی است غیرمستقیم برای صاحبان آثار که کانال قانونی، مسیری سخت برای انتشار کتاب است و میتوانند کتابهایشان را در فضای دیگری و به صورتی غیرقانونی در معرض عموم قرار دهند.
اینکه برخی کتب در چاپ مجدد به مشکل ممیزی میخورد از نشانههایی است که شیوههای نظارت در دورههای مختلف مدیریتی تغییر میکند و حالا که این روند سختگیرانهتر شده به نظر میرسد برخوردهای سلیقهای بیش از گذشته بر این فرآیند حکمرانی میکنند. در گزارش پیشرو با بررسی موردی نسبت به ایراداتی که بر کتاب سیدمهدی شجاعی وارد شده است، روند ممیزی و نظارت را بررسی کردیم.
باز هم ممیزی باز هم حاشیه!
مساله ممیزی، اولویت اصلی حوزه نشر نیست تا زمانی که حاشیهها بر متن غلبه نکند. بازار نشر آنقدر مسائل مختلف دارد که میشود در مورد آن صحبت کرد، اما اتفاقات دو هفته اخیر و متنی که سیدمهدی شجاعی در اینستاگرامش منتشر کرد، باعث شد نگاهی هم به این موضوع داشته باشیم. سیدمهدی شجاعی نامی شناختهشده در حوزه ادبیات داستانی است و در سالهای گذشته هم دیدیم که مواضع و اظهارنظرهای انتقادی او در فضای رسانه ضریب میخورد و دیده میشود. اوایل آذرماه امسال، شجاعی در اینستاگرامش نسبت به نگاهی که در وزارت ارشاد به دو کتاب اخیرش شده بود، گلایه کرد و نوشت: «جلد اول رمان «حماسه سجادیه» با عنوان «تویی به جای همه» منتشر شد.»
جلد دوم با عنوان «اگر غم لشکر انگیزد» در چنبره بررسی و ممیزی گرفتار ماند و مجوز انتشار گرفت، اما بلافاصله پس از انتشار به تشخیص افرادی از شورای نظارت، غیرقابل توزیع شناخته شده و دستور توقف توزیع صادر شد و جلد سوم با عنوان «جز حکایت دوست» مدتهاست که در تعلیق مانده و پاسخ صریحی به ناشر داده نشده. سوال من این است که آیا شما هم این رمان را مطالعه کردهاید و غیرقابلچاپ تشخیص دادهاید؟ آیا ذکر مناقب اهلبیت و انتقاد از حکومت اموی، میتواند دلیلی موجه -یا لااقل کافی- برای توقیف یک اثر تلقی شود؟ آیا قانونی برای منع انتقاد از حکومت اموی در جایی تصویب شده است؟ اگر چنین قانونی باشد، طبعا اهالی فرهنگ و ادب و اندیشه از آن مطلع میشوند و اگر نیست چرا عدهای اختیار و قدرت جلوگیری از انتشار چنین اثری را دارند؟»
شجاعی در ادامه این پست به موضوع سامانه جدیدی که در معاونت فرهنگی برای بحث نظارت بر کتابها راهاندازی شد، اشاره کرد و نوشت: «پیشنهاد من این است که مساله به سامانه جدیدالتاسیس وزارت ارشاد احاله شود؛ همین سامانهای که عنوان آن «نظارت مردمی بر کتابهای منتشرشده» است. فرض را بر این میگذاریم که ما نمیفهمیم فلسفه تاسیس این سامانه، توقیف کتابهای دارای مجوز از گذشته -با محمل آراء و گزارشهای مردمی- است. فرض را بر این میگذاریم که راست میگویند و در این مورد، مردم را صاحب تشخیص میدانند و به آرای آنها اهمیت میدهند. آنچه را که تاکنون فقط در آثار من، مورد سانسور و ممیزی و توقیف و حذف قرار دادهاند، در اختیار مردم بگذارند و رای و نظر مردم را جویا شوند تا معلوم شود چقدر از مردم با این میزان انسداد و خفقان و انقباض موافقت دارند. مشروط به اینکه جامعه آماری مردم به مفهوم واقعی مردم باشند، نه آن گروه محدود و معدودی که میشناسیم و میشناسید؛ و نظرسنجی مشابه صداوسیما منحصر به دو گزینه موافقم و خیلی موافقم نباشد. اگر رای و نظر مردم در مورد کتاب، بعد از انتشار مهم است، قبل از انتشار که مهمتر است. خودم هم میتوانم این موارد را در معرض رای و نظر مردم بگذارم. خلاصه، آنچه من نقدا طالب آن هستم صراحت و شفافیت است. اگر قانون یا مصوبهای در مورد ممنوعیت نقل فضائل پیامبر و ائمه و نقد عملکرد دشمنانشان دارند ارائه دهند و اگر ندارند مثل بقیه قوانین با عناوینی از قبیل صیانت، وضع و تصویب و اعلام کنند تا محققان و نویسندگان هم مثل بقیه اهالی فرهنگ و اندیشه و هنر، تکلیفشان را بدانند.»
بعد از انتشار پست سیدمهدی شجاعی، واکنش رسمی از جانب مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر نشد تا اینکه وزیر ارشاد روز جمعه در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا گفت: «با دوستان خود صحبت کردم و انشاءالله در هفته آتی این موضوع را به شکل حضوری جلو خواهیم برد. بنای ما این است که همه بزرگان فرهنگ و هنر با آرامش کار خود را انجام دهند اما در عین حال قانون هم در جای خود قرار دارد. ممکن است در نقطهای سوءتفاهمی شکل گیرد اما آقای شجاعی از مفاخر فرهنگ و ادب با پیشینهای بسیار خوب و آثاری پرمخاطب در حوزه ادبیات دینی هستند و به ایشان و آثارشان احترام میگذاریم. جلسهای که داریم با ایشان نیست؛ با مجموعه خودمان جلسه خواهیم داشت. این موضوع دغدغه مهم ما است و شخصا خواستم این مساله با گفتوگو برطرف شود. باید دید نتیجه چه میشود اما انشاءالله این مشکل برطرف خواهد شد.»
یک نویسنده و سه ممیزی
حماسه سجادیه سهگانهای است که سیدمهدی شجاعی نوشته و قرار است در این سهگانه از امام سجاد(ع) روایتی داستانی ارائه کند. «تویی به جای همه» اولین جلد این سهگانه است، که بدون هیچ مشکلی در دسترس علاقهمندان است. شجاعی در توضیح این کتاب نوشته است: «او را بیمار و نحیف و رنجور شناساندیم و بعد در میان سطور تاریخ، گمش کردیم. تنها مرد یک قبیله را، که یکتنه و دستتنها اما عالمانه و امیدوارانه، صدها داغ دیده و مصیبت چشیده را اداره کرد و دهها واقعه خصمانه و فتنهگرانه را مدیریت نکرده، ندیدیم و نشان ندادیم. چطور شکوه مردانه و عاقلانه سجاد را میان ویرانههای مدینه ندیدیم؟ چطور سکوت مدبرانه و خردمندانه پسر علی را بیرون گود حره نشنیدیم؟ چطور حضور جانانه و فداکارانه دردانه زهرا را میان جماعت اناث باقی مانده از کربلا حس نکردیم؟ چطور نفهمیدیم و ندانستیم آنکه شجاعانه از پس چندین و چند تلاش مذبوحانه، سربلند و روسفید خودش و اهل خیمهاش را بیرون آورد سجاد بود؟ ما نفهمیدیم پسر حسین، آن تشنهلب غلتیده در خون، 34 سال بعد از آن کشتار ددمنشانه و وحشیانه کجا بود، چه کرد و چگونه زیست؟ ما ندانستیم... اما راه دانستن همیشه و هنوز باز است. اکنون سجاد اینجاست. میان سطور همین کتاب سجاد است به جای همه. هیچکس به جای او نیست.»
بعد از مدتی، جلد دوم این کتاب با عنوان «اگر غم لشکر انگیزد» منتشر شد، دراین جلد هم مانند کتاب نخست، سعی شده است یک واقعه دینی از دل تاریخ بیرون کشیده شود و خواننده را با خوانشی متفاوت از تاریخ مواجه کند. خواننده همراه با تعلیقهای درون قصه پیش میرود و همینهاست که او را برای خواندن ادامه قصه همراه میکند. این کتاب اوایل آبان ماه امسال همان طور که سیدمهدی شجاعی در پست اینستاگرامیاش عنوان کرد، بعد از ممیزیهایی که روی آن اعمال کردند، منتشر شد و بعد از چند روز، غیرقابلتوزیع تشخیص داده و به دستور ارشاد از سطح کتابفروشیها جمع شد.
واقعه عاشورا یک واقعه اتفاقی و تصادفی نیست و در عین حال، یک انقلاب یا قیام یا نهضت ازپیشطراحیشده هم نیست. واقعه عاشورا مبتنی بر یک سلسله وقایع چنددهساله است که در مکانی به نام کربلا و زمانی به نام عاشورا متبلور شده است و این واقعه بدون دیدن و دانستن و فهمیدن آن سلسله وقایع، بههیچوجه قابلدرک نیست. برای همین است که سیدمهدی شجاعی سعی کرده است تا به موضوعی ورود کند که شاید تا به حال کسی توجهی به آن نکرده است.
او در کتابش از مدل حکومت اموی در آن زمان میگوید و در بخشی از کتاب مینویسد: «نه پیامبران به قصد حکومت بر بشر مبعوث شدهاند و نه امامان به این قصد پا به جهان گذاشتهاند. هدف از بعثت پیامبران به تعبیر قرآن آزادسازی بشر از غل و زنجیرهای دستوپاگیر و سپس تزکیه و پاکی از آلودگی و پس از آن آموختن راز و رمز رشد و تعالی و اسرار سلوک و صعود و سعادت بوده است. رسیدن به مقامی که لیاقت همنشینی با خدا را پیدا کند.
إرجعی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةٌ
بشر اگر به این درک میرسید که حکومت زمینی را هم به دست هادیان آسمانی بسپارد از همه مصائب زمینی خلاص میشد و یکشبه راه صدساله را میپیمود.
ای دل ارسیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
ولی هادیان آسمانی خود هرگز هیچ تلاشی برای تصدی مسندهای زمینی نمیکنند. هادیان آسمانی نه هرگز تلاشی برای به دست آوردن میکنند و نه کوششی برای حفظ آن.
این حقیقت را هرگز نه حاکمان اسلام اموی فهمیدند و نه عباسی و نه دیگران. به همین جهت مدام به پر و پای امامان میپیچیدند و آنها را به تلاش برای براندازی متهم میکردند؛ آنکه خداست و قدرت و حکومت و حاکمیتش بیانتهاست، هرگز از موضع قدرت و حاکمیت بشر را مجبور به پذیرش هدایت و حقیقت نمیکند.»
شجاعی در بخش دیگری از کتاب، از حسادت به علی میگوید که بین همقطارانش بسیار است و برای اینکه این حسادت را نشان دهند، از هیچ دشمنیای فروگذار نمیکنند و نوشته است: «برخلاف این اتهامی که سالها بهریش من بستهاند و عجله را به من نسبت میدهند بسیاری از برنامههای من درازمدتند و حتی گاهی تا یک قرن هم پیشینه و سوابق و تمهیدات دارند. این مقدمه را گفتم تا به تناسب شرایط حساس کنونی و مسائل جاری یکی از برنامههای درازمدتم را برایتان رونمایی کنم. بعد از آن بسته به انصاف شماست که چقدر کف کنید و دستمریزاد بگویید و لنگ بیندازید؛ خیلی سال پیش من و رفیق مورد اعتماد و گرمابه و گلستانم معاویه بن ابیسفیان یک شرکت چندمنظوره تاسیس کردیم. مقصودم از چندمنظوره، سیاسی اقتصادی، فرهنگی، هنری، اعتقادی، اجتماعی و اینهاست. از شما چه پنهان انگیزه اصلی تاسیس شرکت هم حسادت معاویه نسبت به علی بود. حسادت که بد نیست، باعث و بانی حرکت و تلاش و فعالیت میشود، همچنان که شد! البته بخش عمدهای از این تلاش و فعالیت صرف پایین کشیدن و زمین زدن طرف مقابل میشود و بخشی هم صرف فعالیت ابداعی و تاسیسی. یکی از عادتهای معاویه این بود که هر کسی از پیش علی میآمد از او درباره علی میپرسید، خصوصیاتش، کارهایش سیاستهایش، برنامههایش و دلایل محبوبیتش؛ فرقی هم برایش نمیکرد که طرف قاصد علی باشد یا شاکی از علی یا صرفا ملاقاتکرده با علی؛ اینکه آدم همواره -یعنی از گور تا گهواره- به دنبال آموختن و پیشرفت است.»
ناشران را ناامید نکنید
اگر با نگاهی کلان بخواهیم باردیگر وضعیت نشر کشور را بررسی کنیم، قطعا موضوع ممیزی جزء اولویتهای اصلی و اول نشر نخواهد بود. اگرچه کسانی هستند که میخواهند بر آتش زیر خاکستر ممیزی بدمند و باردیگر آن را به مساله اول بازار نشر تبدیل کنند. اتفاقاتی که حولوحوش جلد سوم کتاب سیدمهدی شجاعی رخ داد، نمونه آشکاری است برای بررسی مجدد فرآیندهای نظارتی که در نشر کتاب وجود دارد. با توجه به اینکه جلد سوم کتاب سیدمهدی شجاعی منتشر نشده، بدیهی است که از کموکیف متن این کتاب خبر نداشته باشیم. میدانیم که کتاب پشت در ممیزی گیر کرده است و فعلا این حواشی است که به بیرون از ساختمان ارشاد درز میکند. بعید نیست که اگر این روند ادامه یابد، در روزهای آتی صداهای معترض دیگری از جانب ناشران و نویسندگان بلند شود، بهخصوص که شنیده میشود تعداد کتابهای بلاتکلیف در حال رشد است. طبق اطلاع «فرهیختگان» گاهی حتی ناشرانی که کتابهای تخصصی مثل حوزه پزشکی منتشر میکنند هم با ممیزیهای سختگیرانه مواجه هستند. گفته میشود دایره نظارت آنقدر تنگ شده که کتابهای ناشران همسو و نزدیک هم گرفتار سختگیری میشود. یکی از ناشران مطرح کشور هم از گیر افتادن 70 عنوان کتاب این نشر پشت سد نظارت میگوید و حتی به لغو مجوز نیز تهدید شده است. یکی از نمونههای قابل تامل در نظارت، مواجهه با مجموعه اشعار استاد شفیعیکدکنی با عنوان «نامهای به آسمان» است که مدتهاست در ممیزی مانده است. برای تهیه این گزارش، چندین ناشر محل مشورت قرار گرفتند و نام تمامی آنها در روزنامه «فرهیختگان» محفوظ است. ناشران و نویسندگانی که همچون سیدمهدی شجاعی اعتراض دارند، اما نه دیگر توانی برای دادخواهی دارند و نه صدایشان شنیده میشود.
یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت ارشاد در همان ماههای نخست حضور در این سمت در گفتوگویی که با تسنیم داشت، درباره نگاه به ممیزی گفت: «نگاه ما به موضوع بررسی کتاب فراتر از بحث ممیزی است. ما هدفمان بررسی کیفی اثر است، به دنبال خردهگیری و بهانهای برای عدم انتشار کتاب نیستیم. مراقبت باید کرد که کتاب سالم و سلامت به دست مردم برسد ولی این تنها وظیفه ما نیست. بررسی کیفی کار و بررسی کیفی اثر ماموریتی است که اداره کتاب باید آن را محقق کند. بنابراین بررسی کتاب ابعاد مختلفی پیدا میکند، باید زبان فارسی در کتاب بررسی شود، باید تاثیرگذاری بر مخاطب ارزیابی شود، باید کار صفحهآرایی و ویرایش کتاب مورد توجه قرار گیرد، باید سطح غنای کیفیمحتوایی بررسی و تعیین شود. بنابراین کیفیت کار ابعاد مختلفی پیدا میکند. اداره کتاب، اداره بررسی کیفیت اثر خواهد بود. بخشی از کار هم بررسی این است که ارزشهای اجتماعی و اخلاقی و هویت و انسجامی ملی را خدشهدار نکند، به اقوام و مذاهب توهین نکند، حق کسی را ضایع نکند و... اینها طبیعتا باید رعایت شود.» در این اوضاع سخت که ناشر و نویسنده تلاش میکنند تا یک محصول فرهنگی را به دست خوانندگان کتاب برسانند، هرگونه اعمال سلیقه شخصی باعث دلسردی و ناامیدی آنها میشود. اینکه چندماه از منتشر نشدن یک کتاب بگذرد و روند پاسخگویی برای ناشر و نویسنده گرفتار کندی شود، از موارد آشکار ناامید کردن فعالان حوزه کتاب است. معاونت فرهنگی ارشاد میتواند با فصلالخطاب قرار دادن قانون و گفتوگو با ناشران، این مشکلات را حل کنند.