زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: هنوز شورای نگهبان نتایج نهایی بررسی صلاحیت داوطلبان را اعلام نکرده است. هیاتهای اجرایی نیز نتایج اولیهای از بررسی صلاحیتها اعلام کردند که ممکن است بعد از اعتراض داوطلبان نتایج صلاحیت آنها تغییر کند. با این حال و درحالیکه سه ماه تا انتخابات باقی مانده همچنان نگرانی جدی، میزان مشارکت مردم در انتخابات اسفند است. امری که کاهش آن در انتخابات ریاستجمهوری 1400 مشاهده شد و باتوجه به اینکه در انتخاباتهای مجلس معمولا میزان مشارکت مردم در مقایسه با انتخابات ریاستجمهوری کمتر است، اما احتمال تاثیرگذاری برخی نارضایتیهای موجود در جامعه بر این میزان موثر خواهد افتاد، بر این اساس میزان مشارکت در انتخابات اسفند، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. در این بازه سهماهه باقیمانده تا اسفندماه مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نظرسنجی درباره میزان اقبال مردم به مشارکت با جامعه آماری 5086 نفر منتشر کرده که نشان میدهد نگرانی درباره کاهش میزان مشارکت، چندان بیعلت نیز نبوده است.
میزان مشارکت مردم در انتخابات 35 درصد خواهد بود
برمبنای نتایجی که موج اول این پیمایش با جامعه آماری 5086 نفر و در میان شهروندان بالای 18 سال، پیرو میزان اقبال مردم به مشارکت در انتخابات برگزار شده است، 27.9 درصد از مردم اظهار کردند که قطعا در انتخابات شرکت خواهند کرد، 7.4درصد از مردم اعلام کردند که به احتمال زیاد در انتخابات شرکت میکنند. بر این مبنا میتوان گفت تقریبا 35.3 درصد از مردم قطعا و حتما در انتخابات شرکت میکنند. 21.9 درصد از مردم نیز اعلام کردهاند که هنوز در این رابطه تصمیم نگرفتهاند، 6.8درصد از مردم نیز اعلام کردند که احتمال کمی دارد که شرکت کنند. بر این اساس تقریبا 28.9 درصد از مردم هنوز درباره مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات تصمیم جدی نگرفتهاند. برمبنای این نظرسنجی نیز36 درصد مردم گفتهاند که به هیچوجه در انتخابات مشارکت نمیکنند.
نگرانی درباره میزان مشارکت همچنان وجود دارد
برمبنای موج اول پیمایش نظرسنجی میتوان گفت، نگرانیها درباره میزان مشارکت همچنان به وقت خود باقی است. در این میان تقریبا 36 درصد از مردم بهطور قطعی در انتخابات مشارکت نخواهند کرد، در سمت دیگر و ادامه نظرسنجی اما بخشی از جامعه آماری هنوز درباره مشارکت یا عدم مشارکت تصمیم جدی نگرفتهاند امری که نشان میدهد نوع کنشهای انتخاباتی احزاب و نهادهای نظارتی انتخاباتی و فضا و جو موجود در کشور در تصمیمگیری بخشی از جامعه برای مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات موثر خواهد بود و جلب رضایت این بخش از جامعه که هنوز درمورد مشارکت در انتخابات تصمیم جدی نگرفته است، این احتمال را تقویت میکند که میزان مشارکت در انتخابات اسفند، به بالای 50 درصد برسد. نکته قابلتوجهی که باید در این میان به آن اشاره کرد این است که هنوز فضای سیاسی کشور بهطور جدی وارد حال و هوای انتخاباتی نشده است، شورای نگهبان هنوز نتایج قطعی بررسی صلاحیتها را اعلام نکرده است و احزاب و جناحهای سیاسی نیز بهطور آشکار از استراتژی انتخاباتی خود رونمایی نکردهاند. براین اساس نمیتوان بهطور قطع این موضوع را مورد توجه قرار داد که میزان مشارکت در انتخابات اسفند حتما 35 درصد خواهد بود؛ چراکه بخش زیادی از نتایج و تصمیمات در چند هفته منتهی به انتخابات گرفته میشود و این امر قابل پیشبینی بودن میزان مشارکت بهطور دقیق را کمی سخت میکند، اگرچه نمیتوان این موضوع را فراموش کرد که برخی تصمیمات و نارضایتیهای موجود در میان افکار عمومی در افزایش یا کاهش میزان مشارکت موثر خواهد بود، اما اعلام نتایج بررسی صلاحیتها، توسط شورای نگهبان و ایجاد فضای باز سیاسی برای رقابت انتخاباتی میتواند تاثیر قابلتوجهی بر افزایش این میزان داشته باشد. برای بررسی میزان مشارکت با محوریت نظرسنجی مرکز افکارسنجی ایسپا و عواملی که بر کاهش یا افزایش میزان مشارکت در سهماهه باقیمانده تا انتخابات تاثیرگذار است با ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
نمیتوان گفت حتما میزان آن 35 درصد خواهد بود
ناصر ایمانی با اشاره به نتایج نظرسنجی که ایسپا منتشر کرده این نکته را مورد اشاره قرار میدهد که هنوز سه ماه تا برقراری فضای انتخاباتی در کشور باقی مانده و نتایج واقعی در انتخابات عمدتا افزایشی خواهند بود، وی گفت:«اگر بتوانید مراجعهای به انتخاباتهای گذشته مشخصا مجلس شورای اسلامی بیندازید، میتوان گفت نظرسنجیهایی که حدود سه ماه قبل از انتخابات برگزار شده است با آن چیزی که نتایج مشارکت پای صندوقهای رای رقم خورده است فاصله معناداری داشته است. شاید در نظرسنجیها میزان مشارکت 40درصد بوده است اما در انتخاباتها مشارکت 60 درصد رقم خورده است. علت آن هم کاملا طبیعی است. در انتخاباتهای مجلس به این خاطر که رقابت در حوزههای انتخاباتی و بهخصوص حوزههای انتخاباتی متوسط و کوچک صورت میگیرد، چون رقابتهای منطقهای بعضا قومی وجود دارد باعث پرشور شدن حضور مردم میشود اما الان هنوز ترکیب کاندیداها معلوم نیست، پس این امری طبیعی است که سه ماه قبل از انتخابات حضور مردم در انتخاباتها آن طور که باید شکل نگرفته باشد. امیدوار هستیم این رقم مشارکت که نظرسنجیها آن را نشان میدهند به این دلایل، بالاتر برود. معمولا هم فضای انتخاباتی در هر دوره از حدود دو سه هفته قبل از انتخاباتها به طور جدی شکل میگیرد. بنابراین الان مقداری زود است که بخواهیم بگوییم میزان مشارکت قطعا همین مقدار خواهد بود. اما واقعیت است که میزان مشارکت نگرانکننده است، ولو اینکه آنچه درباره ایجاد فضای انتخاباتی گفتیم، اتفاق بیفتد، بازهم این نگرانی درباره میزان مشارکت وجود دارد و علت آنهم به موارد متعددی برمیگردد که عمدتا در فضای کشور، اتفاق افتاده است. مساله ناامیدی مردم، اینکه مردم نسبت به توانایی و کارآمدی مجموعه دستگاه حکمرانیمقداری تردید دارند، مساله وضعیت اقتصادی کشور و عوامل متعدد دیگر، باعث شده در این چند سال اخیرمقداری فضای رکود و رخوت برکشور سایه بیندازد. شما نگاه بکنید، در انتخابات قبلی در 1400 که انتخابات ریاست جمهوری بود، بازهم مساله مشارکت، نگرانکننده بود. الان که دوسال گذشته این وضعیت بهتر نشده و شاید از جهاتی، مبهمتر هم شده است و در بعضی موارد مثلا در زمینه مسائل اقتصادی کشور، قابل انتقادتر هم شده است.»
نوع موضعگیری افرادی که در میان مردم مرجعیت فکری دارند، در افزایش مشارکت موثر خواهد بود
ایمانی درباب اینکه دستگاهها و نهادهای نظارتی انتخاباتی میبایست چه اقداماتی انجام دهند تا مشارکت افزایش پیدا کند، میگوید: «دستگاههای حاکمیتی خیلی امکان اینکه میزان مشارکت را افزایش امیدوارکنندهای بدهند، ندارند؛سوال این است که چه میتوانند بکنند میزان مشارکت از 40 درصد به 60 درصد برسد. به نظر من خیلی کاری از دستگاههای حاکمیتی برنمیآید؛نهایتا ممکن است، بگوییم که شورای محترم نگهبانیک درصد مختصری میتواند روی این موضوع تاثیر بگذارد، تاثیرگذاری شورای نگهبان هم بیشتر در جهت رعایت عدالت انتخاباتی خواهد بود تا اثرگذاری بر افزایش معنادار میزان مشارکت. چیزی که بهنظر من در این وضعیت، تاثیرگذاری آن بر مشارکت بیش از دستگاههای حاکمیتی میتوان باشد، موضعگیری نخگبان، اندیشمندان و افرادی است که مردم به آنها توجه دارند و سخن و مواضع آنها روی افکارعمومی تاثیرگذار است. حتی هنرمندان، ورزشکاران، افراد صاحب فکر و قلم هم میتوانند تاثیرگذار باشند؛در واقع افرادی که به نوعی برای مردم مرجعیت فکری دارند، حضورشان در صحنه و تشویق مردم برای اینکه در تعیین سرنوشت خودشان، مشارکت کنند، تاثیر بیشتری دارد. در این میان فضای مجازی هم خیلی موثر خواهد بود و لازم است مقابله منطقی با فضای منفی که عمدتا از خارج کشور تغذیه میشود، صورت بگیرد. البته قطع و فیلتر و این روشها، اصلا کارساز نیست و نتیجه عکس هم خواهد داشت. بهنظر من اگر این تصمیمگیریها اتفاق بیفتد، تاثیرش بیشتر از دستگاههای حاکمیتی خواهد بود.»
تحریک افکارعمومی منجر به کاهش میزان مشارکت خواهد شد
این کارشناس مسائل سیاسی درباره این موضوع که چه عوامل یا تصمیماتی میتواند بر افزایش میزان مشارکت مردم ضربه وارد کند نیز میگوید: «این موضوع را من یک مقدار گستردهتر مطرح میکنم، مساله صرفا به انتخابات مربوط نمیشود. بهنظرمن جریانهایی در کشور وجود دارند که تلاش میکنندانگشت در چشم مردم کنند، مردم را تحریک کنند، حتی بعضی از این جریانها در دستگاه حکمرانی حضور دارند و موثرند و مردم را خواسته یا ناخواسته، تحریک میکنند؛ اعصاب مردم را بههم میریزند. این موضوع را من به طور کلی و به طور مشخص در انتخابات، عرض میکنم، چون وقتی درباره انتخابات صحبت میکنیم نتیجه حرف من این خواهد شد که به محض اینکه انتخابات تمام شد، میتوانیم کارهایی که میکردیم را شروع کنیم، صرفا درباره انتخابات صحبت نمیکنیم. من فکر میکنم که اگر برخی افراد در نهادها در این سه ماه هیچ اقدامی انجام ندهند و تنها انگشت در چشم مردم نکنند و مردم را عصبانی نکنند، کفایت میکند. میشود گفت برخی از اقدامات هیچ اثری جز تحریک افکار عمومی نخواهد داشت. این اقدامات نباید صورت بگیرد؛ بهنظر میرسد برخی تنها میخواهند رفع تکلیف کنند؛ درحالیکه نمیدانند این رفع تکلیف چه آثار سوئی در ارتباط بین مردم و حاکمیت دارد. نباید این اقدامات انجام شود. اگر به این موارد توجه شود، میشود گفت انتظار دیگری وجود ندارد. کار دیگری هم نمیتوان کرد، دولت نمیتواند در سه ماه میزان تورم را از فلان رقم به فلان مقدار کاهش دهد، اما میتواند افکار عمومی را تحریک نکند. وقتی یک ارکستری در یک استانی میرود و با همه مجوزهای قبلی یک آقایی از مقامات این استان بلند میشود و جلوی برگزاری این کنسرت را میگیرد، این به مثابه تحریک افکار عمومی است. وقتی وزیر کشور میگوید کسانی که در مورد حجاب تذکر میدهند، ربطی به مردم ندارند و گروههای مردمی هستند، به نظر من به معنی تحریک افکار عمومی است، چون هیچکدام از افکار عمومی مردم این حرف وزیر کشور را قبول نمیکنند. ممکن است درست باشد اما چه کسی این را میپذیرد؟ به نظر من این کارها و خیلی کارهای مشابهی که دارد انجام میشود، جز تحریک افکار عمومی هیچ نتیجهای ندارد و نتیجه تحریک افکارعمومی نیز کاهش مشارکت خواهد بود.»