زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: تا اینجای ماجرا، بهنظر میرسد رقابتها و دعواهای انتخاباتی میان افراد و احزاب در انتخابات مجلس خبرگان، زودتر از انتخابات مجلس شورای اسلامی، پایش به رسانهها باز شده است. ثبتنام رئیسجمهور سابق در انتخابات مجلس خبرگان از همان روزهای ابتدایی ثبتنامها واکنشهای زیادی به همراه داشت. حسن روحانی البته از همان ساعات ابتدایی ثبتنام در انتخابات، کنایههای انتخاباتی به رقبا را آغاز کرده و در بیانیه خود یکدستسازی و انحصارطلبی را یکی از عوامل براندازی نظام معرفی میکند. حتی واکنش او به عدم حضور خبرنگاران صداوسیما در زمان ثبتنامش هم حسابی خبرساز شد تا متلکپرانیهای آقای روحانی به صداوسیما در دوران بعد از ریاست جمهوریاش هم ادامه یابد.
ما قهر نکردیم!
در میان گروهها و طیفهای اصلاحطلب، اعتدالیها و اصلاحطلبان معتدل از همان روزهای ابتدایی سال و در مقابل ایده تحریم انتخابات یا بیاقبالی نسبت به حضور و نقشآفرینی در انتخابات توسط اصلاحطلبان رادیکال، از لزوم و اهمیت مشارکت در انتخابات صحبت به میان میآوردند. تمایل اصلاحطلبان معتدل برای حضور و مشارکت در انتخابات که سعی داشتند فاصلهگذاری مشخصی با موضعگیری اصلاحطلبان رادیکال داشته باشند، مرزگذاری آنها با طیفی از اصلاحطلبان که حل مشکلات را در خیابان یا در تحریم انتخابات دنبال میکردند، سبب میشد؛ موضعگیریای که نشان میداد آنها به دنبال حضور و نقشآفرینی در ساختار قدرت هستند. امری که قضاوت درباره تحقق یا عدم تحقق آن را باید به صندوقهای رای و در وزنه نظر افکارعمومی موکول کرد. فارغ از این موارد آنچه در برهه فعلی از اهمیت بالایی برخوردار است، شکلگیری مشارکت بالا در انتخابات اسفند است. لزوم برگزاری انتخابات پرشور امری بود که رهبر انقلاب در ادامه تاکیدات از ابتدای سال در چند هفته و در دیدار با اعضای شورای نگهبان، آن را مورد اشاره قرار دادند. بخشی از لوازم شکلگیری این مشارکت بالا در حضور افراد و چهرههایی خلاصه میشود که وارد عرصه انتخاباتی میشوند و فضای رقابتی میان کاندیداها ایجاد میکنند. در همین چهارچوب، میتوان گفت حضور و نامنویسی افراد و چهرههای سیاسی حائز اهمیت است، آنهم در شرایطی که علاوهبر حساس بودن میزان مشارکت مردم در انتخابات اسفند عدهای به دنبال کاهش میزان آن هستند و در همین چهارچوب در اتفاقات پاییز سال گذشته رسانههای معاند تلاش کردند شکافی میان مردم و نظام سیاسی کشور ایجاد کنند، امری که عدم تلاش و برنامهریزی برای مقابله با این تلاشها، ضربهای جدی به امید مردم برای مشارکت و حضور پای صندوقهای رای خواهد بود. گام اول برای تحقق کاهش مشارکت، عدم حضور و نقشآفرینی چهرهها و سلایق مختلف سیاسی در انتخابات است. عدم حضور چهرهها و احزاب سیاسی در انتخابات، مقدمه برگزاری انتخاباتی کمشور با مشارکت پایین است. برهمین مبنا میتوان نامنویسی افرادی مثل حسن روحانی در انتخابات مجلس را امری مثبت دانست، کمااینکه او نیز فاصلهگذاری مشخصی با افرادی که به دنبال کاهش مشارکت یا عدم حضور مردم پای صندوقهای رای هستند، میکند و میگوید: «با خیابان مشکل ما حل نمیشود. قهر و خانهنشینی هم مساله را حل نمیکند. تنها راه این است که به صحنه بیاییم و مشارکت کنیم.»
کنایههای انتخاباتی به نفع روحانی تمام میشود؟
هنوز نتایج بررسی نامنویسیها در انتخابات مجلس خبرگان اعلام نشده است. اما کنایههای سیاسی رقبا خیلی زود پایش به رسانهها باز شده است. در این میان اظهارات یک مجری تلویزیون، درباره نامنویسی حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان واکنشهای زیادی به همراه داشت؛ اظهاراتی که نهایتا با این کنایه به پایان رسید: «انشاءالله شورای نگهبان به آن وظایف اصلیاش درست عمل کند.» در سمت دیگر چهرههای اصولگرایی نیز به نقد اقدامات و فعالیتهای روحانی پرداختند و برمبنای آن به دنبال اثبات این موضوع بودند که روحانی صلاحیت تائید شدن در این انتخابات را ندارد. این اظهارات در شرایطی مطرح میشد که این موضوع به صورت پرتکرار در گوش افکارعمومی گفته میشد که عدهای به دنبال خالصسازی و جلوگیری از حضور طیفهای مختلف در انتخابات اسفند هستند؛ اظهاراتی که واکنشهای اینچنینی و خطاب قراردادن شورای نگهبان در برشمردن این ویژگیها این شائبه را در میان افکارعمومی تقویت میکرد که عدهای تلاش میکنند نظرات و اعمال سلایق آنها در اعلام نتایج تائید صلاحیتها موثر بیفتد؛ ادعایی که فارغ از درست یا غلط بودن آن اولین ترکشش به اعتماد افکارعمومی اصابت میکند. در سمت دیگر ماجرا نیز میتوان گفت مطرح شدن اظهارات درباره حسن روحانی در صداوسیما و توسط چهرههای تند اصولگرا در رسانهها، شاید در ضربه زدن به او موثر باشد اما بیش از همه فرصت خوبی برای روحانی فراهم میآورد تا از طریق حمله به جریان رقیب و کشتیگیری با آنها نامش در رسانهها مطرح شود و در واقع همین نقدها را نردبانی برای بالا بردن احتمال پیروزی خود در انتخابات کند در همین راستا بود که روحانی در واکنش به اظهارات مجری تلویزیون گفت: «این عصبانیتی که شما در صداوسیما یا فضای مجازی دیدید به این دلیل بود که اصلا فکر نمیکردند من بیایم. میدانستم تخریبگران بلافاصله وارد میدان میشوند. ظاهرا تلویزیون ما به بدترین روز سیاه افتاده که تصورش را نمیکردیم. صداوسیما امروز در میان مردم جایگاهی ندارد. صداوسیما هرچه فحاشی کند به ضرر ما نخواهد بود. البته کار بد و زشتی کردند و شایسته صداوسیما نبود.»
توهم حامیان روحانی!
واکنشهای اینچنینی روحانی نشان میدهد او برای حضور و نامنویسی در انتخابات برنامهریزی هم کرده و در بخشی دیگر از صحبتهای خود از احتمال انتشار لیستی برای تهران و دیگر شهرستانها نیز صحبت میکند. اظهاراتی که نشان میدهد اعتدالیها برای حضور و نقشآفرینی در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی قصد دارند لیستی با حمایت حسن روحانی منتشر کنند. در کنار این برنامهریزیها و تخریبهایی که روحانی سعی میکند از آنها بیشترین استفاده را ببرد، اظهاراتی نیز از جانب حامیان او مطرح میشود؛ اظهاراتی که چندان با واقعیت همخوانی ندارد و نشان میدهد حامیان حسن روحانی در تعریف از او و معرفیاش به افکار عمومی پایشان روی زمین قرار ندارد و شناخت دقیقی از نظر مردم ندارند. شاید بتوان نمونه یکی از اظهارات را صحبتهای محمدقوچانی درباره حسن روحانی دانست. قوچانی در صحبتهای خود روحانی را «یک شخصیت ملی میداند که با یک نامزد معمولی تفاوت دارد.» و با معرفی او به عنوان نماد گفتمان اعتدال، این گفتمان را ریشهدار در اندیشه سیاسی ایران و اسلام معرفی میکند. اگر بخواهیم واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم، نه در نگاه افکارعمومی، نه در نظر تحلیلگران سیاسی، نمیتوان موارد مشخصی یافت که بتوان گفت حسن روحانی به عنوان یک چهره شاخص، مورد قبول جامعه قرار دارد. در این میان اگرچه میانهروی و پرهیز از افراطگرایی لازمه شرایط امروز جامعه ماست اما در کارنامه فعالیت هشتساله حسن روحانی نمیتوان مواردی یافت که نشان دهد میانهروی و اعتدال در اقدامات حسن روحانی از شعار دادن فراتر رفته است. بر این مبنا بهنظر میرسد حامیان روحانی نیز تحلیل دقیق و درستی از نگاه جامعه نسبت به روحانی ندارند و صرفا گمانها و نظرات خود را در اینباره مطرح میکنند.
محبوبیت 5درصدی
نامنویسی حسن روحانی در انتخابات مجلس خبرگان وجه دیگری نیز دارد. در شرایطی که انتظار میرفت رئیسجمهور فعلی از حوزه انتخابیه تهران در انتخابات مجلس خبرگان نامنویسی کند و با نامنویسی رئیسجمهور سابق در این حوزه نیز بار دیگر رقابتی میان دو رئیسجمهور سابق و فعلی اتفاق بیفتد، اما رئیسی از حوزه انتخابیه خراسان جنوبی در انتخابات مجلس خبرگان ثبتنام کرد تا فارغ از مسئولیت سیاسی که دارد به رقابت در این حوزه انتخابیه بپردازد؛ امری که بهنظر میرسید انجام آن این فرصت را از حسن روحانی برای به راه انداختن دوباره فضای رقابتی با رئیسی از او گرفت. باتوجه به اظهارات روحانی و جوی که در فضای مجازی پیرامون اقدامات و اظهارات رئیسجمهور سابق راه افتاده این گمان ایجاد شده است که اکنون روحانی محبوبیت قابلتوجهی در میان افکار عمومی جامعه دارد، درحالیکه برخی نظرسنجیها نشان میدهد میزان محبوبیت حسن روحانی در شرایط فعلی کمی بیش از روزهای ابتدایی است که او در انتخابات ریاستجمهوری 92 شرکت کرده بود؛ با این حال میزان محبوبیت رئیسی تقریبا چهاربرابر بیش از روحانی است، آنهم در شرایطی که نارضایتیهایی نسبت به فعالیت و اقدامات دولت رئیسی وجود دارد. براین اساس میزان محبوبیت یک به چهار حسن روحانی نشان میدهد با وجود داغ شدن بازار طعنههای انتخاباتی از جانب روحانی و حامیان او، حسن روحانی، از محبوبیت قابل توجهی در میان افکار عمومی برخوردار نیست و بهنظر میرسد روحانی با کشدار کردن دعواها و طعنههایی که از جانب اصولگرایان تندرو مطرح میشود به دنبال بالابردن این میزان و افزایش شانس خود برای پیروزی در انتخابات اسفند است.