مجتبی اردشیری، خبرنگار: پس از اتفاقاتی که در پاییز سال گذشته روی داد و سبب تعطیلی کامل اجراهای زنده موسیقی شد، از اوایل بهمنماه سال گذشته، جریان کنسرت، حضوری بیوقفه و حتی رکوردشکن را تجربه کرد. جریانی که از اوایل بهمنماه سال گذشته آغاز شد و تا امروز، پرشتاب به راه خود ادامه داده است. اجرای کنسرتهای موسیقی از حیثیتی استراتژیک برخوردار شد که با هماهنگی و همکاری نهادهای مختلف، خوانندهها به روی استیج رفتند تا بهزعم خود، سرانه نشاط اجتماعی را بالا برده و جامعه را از خمودگی و نگرانی چندینماهه نجات دهند. از آن روز تا به حال، این جریان بیوقفه به راه خود ادامه داده و کار حتی به جایی رسیده که طی ۵۰ روز اخیر، ۱۰۰۰ نوبت کنسرت در سراسر کشور اجرا شده که یک رکورد بسیارخوب محسوب میشود. در میان این همه خبر خوب و امیدبخش در حوزه موسیقی و مخصوصا کنسرت، خبر تعطیلی کنسرت علیرضا قربانی موجی از ناراحتی و نگرانی را در میان موسیقیدوستان به وجود آورد. پس از یک سال همراهی و دلگرمی مسئولان، حالا خبر کنسل شدن اجرای زنده خوانندهای چون علیرضا قربانی تا این اندازه در افکارعمومی تاثیرگذار بوده و به سوژه ملتهب هفتههای اخیر تبدیل شده است. این خبر، فارغ از دلایلی که مطرح شد، از آن جهت عجیب به نظر میرسید که علیرضا قربانی تور کنسرتهای خود را از اواسط اردیبهشتماه در شهرهای کشور آغاز کرد. سپس از اواخر خرداد تا اواخر تیرماه، در کاخ سعدآباد، اجرای هرشبهای را تجربه کرد و به یک رکورد کمسابقه دست یافت. قربانی در ادامه اجراهایی را در اروپا، کانادا و استرالیا برگزار کرد و جالب آنکه در تمامی اجراهای داخلی و خارجی، مورد استقبال قابلتوجه مخاطبان قرار گرفت. قربانی در ادامه این روند، قرار بود طی روزهای ۲۱، ۲۲ و ۲۳ مهرماه در اصفهان به روی صحنه برود که ساعاتی پیش از اجرای شب نخست و با وجود دریافت مجوز، اعلام شد که این کنسرت در اصفهان برگزار نخواهد شد.
تعطیلی به علت نوازنده زن؛ باورکردنی نیست اما باور کنیم
از همان زمان که علیرضا قربانی با انتشار یادداشتی از تعطیلی کنسرت اصفهان خبر داد، شائبههایی مبنیبر تعطیلی اجرای زنده به دلیل حضور نوازنده زن در گروه مطرح شد. شائبهها اگرچه تقریبا با قطعیت مطرح شده و هیچ تکذیبیهای را از سوی آگاهان متوجه خود نمیدید اما کمترکسی میتوانست باور کند که چنین بهانهای، دلیلی برای بر هم زدن یک کنسرت باشد، آنهم کنسرت خوانندهای چون علیرضا قربانی که کمترین میزان حواشی را طی سالیان اخیر داشته و هنرمند مورد وثوق بسیاری از جریانهای فرهنگی و سیاسی کشور است. اما امروز که یک ماه از آن اتفاق میگذرد، اظهارنظرهای رسمی مسئولان اصفهان و تهران نشان میدهد که دلیل این تعطیلی، حضور نوازنده زن در گروه بوده و چنین اتفاقی که میتوانست طیبخاطر فراوانی را برای هزاران اصفهانی به همراه بیاورد، به دلیل همین مورد عجیب، از دست رفت و گویا امروز که یک ماه از آن اتفاق میگذرد نیز هیچ ندامتی در کلام و گفتار تعطیلکنندگان این رویداد مشاهده نمیشود.
در همین ارتباط محمدرضا جاننثاری، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اصفهان در یک نشست خبری به تشریح دلایل عدمصدور مجور کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان علیرغم صدور مجوز ارشاد، پرداخت و گفت: «بحث اینکه آقای قربانی میخواهد در اصفهان کنسرت اجرا کند، هیچ مانع قانونی نداشت مگر یک نکته؛ آن نکته این است که ایشان در تیم نوازندگان خود از خانم نوازنده استفاده میکرد. این موضوع اولا هنوز تعریف قانونی ندارد و چیز نویی است و حتما باید وزارت ارشاد راجع به این موضوع تصمیم ملی بگیرد و ابلاغ کند که آیا اجازه هست این کار را بکنیم یا نه. چون نظرات فقهی در قبال این موضوع متفاوت است که آیا زن میتواند تکنواز باشد؟ در این زمینه نظر فقهی وجود دارد و باید برای آن تکلیف ملی معلوم شده و ابلاغ شود. دوم اینکه توجه کنید که ما باید همه افکار عمومی را در نظر بگیریم، بالاخره قشر عظیمی از افکار عمومی ما این موضوع را نمیپسندند. صراحت هم ندارد، تعیینتکلیف رسمی هم درباره این موضوع نشده است.» جاننثاری ادامه داد: «از آقای قربانی خواهش شد به واسطه اینکه اصفهان وضعیت خاصی از لحاظ اعتقادات مردم دارد (واقعا مردم اینجا اعتقادات خاص خودشان را دارند) و اینجا را نمیشود با جای دیگر مقایسه کرد، از تکنواز زن استفاده نکند. گفتند اینجا مگر چه فرقی میکند و مگر با قانون نیست؟ گفتیم چرا. شما این را به قانون تبدیل کنید و بعد بگویید قانون با قانون فرقی نمیکند. ما نمیتوانیم اگر کاری در جایی عرفا انجام شد، بگوییم این قانون است. ممکن است جایی هیچکس، هیچ چیزی نگوید و عرف مردم هم آن را بپذیرند ولی در عرف ما پذیرفته نیست. خواهش کردیم از ارشاد که به آقای قربانی بفرمایید این نوازندگان در اصفهان حذف شوند و سپس کنسرت را برگزار کنید، مثل دهها کنسرت دیگری که در اصفهان برگزار شد و میشود. موضوع جدیدی بود و این موضوع جدید از لحاظ مسائل گوناگون ابهام داشت و باید این مسائل توسط وزارت ارشاد و دستگاههای دیگری که متولی هستند، تصریح شده و حکم آن صادر شود که این چه حکمی دارد. البته ما یک استدلال دیگری هم داریم. من واقعا خودم مثل شما دغدغه این موضوع را داشتم و در این رابطه به حکم مقاممعظمرهبری رجوع کردم که طبق نظر ایشان باید ملاحظاتی برای آن انجام بگیرد که آیا میشود این کار را انجام داد یا نه.»
درس سوژه دادن به رسانههای معاند خارجنشین
به واسطه سابقهای که از عدم برگزاری کنسرت در شهر مشهد سراغ داریم، اگر این اتفاق در مشهدالرضا رخ میداد و یک مسئول آن شهر چنین اظهارنظری را بر زبان میآورد، جای هیچ تعجبی نبود اما اینکه امروز این سخنان از زبان یکی از مسئولان اصفهان جاری میشود، حیرت ماجرا را دوچندان کرده است. به نظر میرسد که برخوردهای سلیقهای در حال تسری یافتن در تمام شهرهای ایران است. اینکه معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار در بازه کنونی، متوجه چنین مورد شرعی و فقهی شده و منباب تذکر جلوی این اجرای زنده گرفته شده، بسیارعجیب است؛ یعنی تا امروز، هیچ نوازنده زنی در اجرای زنده به روی صحنه نرفته است؟ تقریبا محال به نظر میرسد. مورد مهم دیگر اینکه ایشان صراحتا اعلام کردهاند که برگزاری این کنسرت، منع قانونی نداشته است؛ آنوقت این مسئول که در استانداری مشغول به کار است، چگونه حکم قانونی نهاد همراستای خود را زیر پا گذاشته و چون اینگونه تشخیص داده، جلوی این اجرا گرفته شده است؟
آقای معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اصفهان همچنین اعلام کرده حضور نوازنده زن در گروه، تعریف قانونی ندارد و چیز نویی است. چگونه ممکن است دهها هزار اجرا در طول سالیان متمادی با حضور نوازندگان زن در سراسر ایران برگزار شود و کسی متوجه نبود تعریف قانونی برای چنین اتفاقی نشده باشد و حال، ایشان به چنین گوشزدی رسیده باشد؟ چگونه ممکن است این صحبتها از زبان مسئول شهری جاری شود که در آن شهر، هنرستان موسیقی دختران سالهاست که فعالیت میکند و فارغالتحصیلان بسیاری هم به جامعه هنری کشور تحویل داده است.
این مسئول استانی اگر حقیقتا نگران این موضوع است و خود را در مساله فرهنگ صاحب نظر میداند، آیا نسبت به زیرساختهای موسیقی این شهر هم دغدغهمند است. همانگونه که معتقد است بخش عظیمی از افکار عمومی نسبت به این مساله نگران است، باید ابتدا متوجه این باشد که بخش مهمی از افکار عمومی، سالها اجرای زنده در سالنهای کوچک و فرسودهای چون تالار رودکی و سینما سپاهان را نمیپسندد. همین امروز هم همان بخش افکار عمومی اجرای کنسرت در یکی از سالنهای پردیس سینمایی سیتیسنتر که اساسا مکان تخصصی اجرای کنسرت نیست را نمیپذیرند. این بخش از جامعه که ازقضا اندک هم نیست و با یک نظرسنجی ساده تعدادشان مشخص میشود، قطعا برخورد سلیقهای برای لغو کنسرت را نمیپذیرند. چقدر خوب است حالا که صحبت از موارد غیرقانونی به یک موضوع بزرگ باز شده، متخصصان کشوری در مورد آن تصمیمگیری کنند که یک فرد استانی اینچنین روان اجتماعی جامعه موسیقی کشور را بر هم نزده و سوژه در اختیار رسانههای خارجی قرار ندهد.
خراسانهای ایران بیشتر میشود؟
در اظهارات عجیب و حیرتانگیز آقای معاون، یک بند از همه خطرناکتر است؛ آنجایی که گفت: «اصفهان وضعیت خاصی از لحاظ اعتقادات مردم دارد و اینجا را نمیشود با جای دیگر مقایسه کرد.» این گزارهای بسیار عجیب و در مقیاسی خلاف مصالح اجتماعی و امنیت ملی است. اینکه هر مقام استانی بخواهد موقعیت جغرافیایی خود را در حوزهای برجسته کرده و بگوید چون ما هستیم و وضعیت خاصی داریم پس نمیشود فلان رویداد کشوری را در اینجا برگزار کرد، یک تهدید بالقوه فرهنگی است که میتواند لطمات جبرانناپذیری را بر پیکره فرهنگی و اجتماعی کشور وارد کند. درک چنین خطر بزرگی است که سبب شد از مسئولان دفتر موسیقی گرفته تا وزیر ارشاد و حتی معاون اول رئیسجمهور نسبت به این اتفاق، اعلامموضع کرده و بهشکلی محسوس، آن را به باد انتقاد بگیرند. این نهایت بیقانونی است بخواهیم مخالف مجوز قانونی یک وزارتخانه بایستیم و صحبت از زیر پا گذاشتن قانون کنیم. مگر اعتقاد مردم در دیگر استانها ضعیف یا سست است که مقامی ادعا میکند ما وضعیت خاصی بهلحاظ اعتقادات داریم؟ وقتی مسئولان خراسانرضوی و اصفهان چنین دیدگاههایی دارند و خود را تافتهجدابافته میدانند، آیا نباید انتظاری از مسئولان قم، فارس، مازندران، خوزستان، زنجان و چند استان دیگر که سابقهای ملی مذهبی دارند، داشته باشیم؟ در شرایطی که برخوردهای سلیقهای یک مسئول بر تصمیمات و مجوزهای قانونی کشور ترجیح مییابد، آیا سنگ روی سنگ بند میشود؟
این تلقی که ما استان مستقلی هستیم یا کشوری مجزا هستیم و قواعد و قوانین خودمان را داریم، بهشدت آسیبزننده است. اتفاقی که سالهاست از سوی برخی مسئولان شهر مشهد عنوان میشود و هیچ دستاوردی نیز برای آنها به همراه نیاورده است. حالا اینکه باور عدهای قلیل بخواهد رویکرد مدیریت و مدیران اصفهان تلقی شده و قانون تلقی شود، تنها سبب تسری چنین ناهنجاریهایی در سطح کلان شده و آسیبهای عمیقی را بهوجود میآورد که باید همینجا جلوی چنین افکار و حرکات افراطی گرفته شود. اصفهان یک کلونی جدا از ایران عزیز نیست. مردم و مدیران اصفهان هیچگاه مانند حرکت امروز آقای معاون، به جایگاه خانمها و هنرشان بیاحترامی نکردهاند. اصفهان همواره مهد هنر بوده و هنرمندان زن و مرد بسیاری را تحویل جامعه داده است. اگر در این مسیر تغییر رویه داده نشود (که بسیار بعید بهنظر میرسد) گروههای موسیقی قطعا اجرای زنده در اصفهان را تا مطلوب و عادی شدن شرایط تحریم میکنند، گرچه چنین تفکراتی که از سوی قلیل افراد دنبال میشود، از تحریم کنسرت در اصفهان استقبال میکند. برخی از همین تفکرات، لطمات بسیاری را به مردم هنردوست اصفهان وارد کرده است. مثلا برخی از این مدیران با یک روز مجوز دادن به خواننده و عدمتمدید این مهلت، زمینه را برای جولان سودجویان فراهم کردهاند. آنها باعث شدند تا افراد سودجو با خریداری بلیتهای فراوان و فروش چندبرابری آنها، زمینه بازارسیاه را در یکی از قطبهای اصلی هنر این سرزمین فراهم کنند.
اتخاذ تصمیمی انقلابی؛ یکبار برای همیشه
در شرایط کنونی که هوای تازه در حوزه فرهنگ اتفاقهای خوبی را در سینما، موسیقی و تجسمی رقم زده و حال دل مردم و مسئولان دلسوز را تاحدودی بهبود بخشیده است، نباید اجازه داد که اظهارنظرهای شخصی و سلیقهای ساحت این فضاها را آلوده کرده و این اتفاقها و استقبالهای خوب را دستمایه حواشی متعدد بگرداند. در شرایطی که معاون اول رئیسجمهور، وزیر ارشاد و دیگر مسئولان دولتی همپای مردم و هنرمندان نسبت به این اقدام اعتراض کردهاند، باید با اقداماتی شدید جلوی تکرار این قبیل اتفاقها گرفته شود. اتفاقهای فرامتن که طی آن نه هنر و سابقه خواننده و نه میزان محبوبیت وی ملاک قرار نمیگیرد و به سلیقه فردی مراجعه میشود. وقتی قرار نیست به خوانندهای چون علیرضا قربانی مجوز اجرا داده شود، آنوقت به کدام خواننده و گروه هنری این اجازه داده میشود؟ این میزان حاشیهای که طی هفتههای اخیر از بابت این موضوع در فضای اجتماعی بازتاب داده شده، موردی نیست که بخواهیم نادیده بگیریم. بنابراین از دولت محترم و حامی فرهنگ و هنر انتظار میرود با مسئول زیرمجموعه خود نهایت برخورد اعمال شود تا در ادامه از ارائه اظهارنظرهای شخصی توسط مقامهای دیگر جلوگیری شود. یا اگر هم بحثی در چنین موضوعاتی باشد، نمیتوان با برخوردهای جبری ابتدا آن را مطرح کرد و سپس بهدنبال حل مساله گشت. برخورد قاطع با کسانی که مجوز قانونی را زیر پا میگذارند، میتواند درس عبرت بزرگی باشد برای کسانی که چنین راهکاری را در مخیله میپروراند آنهم در ماههایی که قرار است سینما و موسیقی بهواسطه بهرهمندی از تمام امکانات و توانمندیهای خود، قلههای دستنیافتنیتری را فتح کرده و آمارهایی را رقم بزنند که در طول سالیان اخیر به آن دست نیافته بودند. اکنون سینما در آستانه رسیدن به قله ۱۰۰۰ میلیاردی شدن و کنسرتها هم در دامنه ۳۰۰۰ نوبت طی شش ماه تا انتهای سال قرار دارند که تحقق این روند میتواند برگ برنده بزرگی در مسیر حمایت از فرهنگ و هنر و توزیع مناسب آن در سراسر کشور قلمداد شود، بنابراین باید با برهمزنندگان چنین مختصاتی، نهایت برخورد صورت گرفته و جلوی کارشکنی از این قلیل افراد گرفته شود. این سیاست نص صریح کنترل منافع ملی در حوزه فرهنگ و هنر است.
موضع صریح وزارت ارشاد درباره کنسرت علیرضا قربانی
روز گذشته محمود سالاری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه برگزاری نمایشگاه کتابهای تخصصی آموزش هنر ضمن تشریح موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این رابطه گفت: «من همان زمان نیز از آقای قربانی عذرخواهی کردم. عذرخواهی من موضع ما بود؛ موضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.» سالاری همچنین گفت: «در شهری که یکی از قدیمیترین هنرستانهای موسیقی دختران وجود دارد و هرساله تقاضای حضور در این هنرستان افزایش پیدا میکند، اینکه سلیقه خود را بهعنوان قانون اعمال کنیم، کار شایستهای نیست. در بیانیه قدیمیتر نیز آمده بود که این موجب وهن و توهین است که من این را متوجه نشدم که چه وهن یا توهینی است. مبنای این حرف چیست؟ ضمن اینکه ایشان گفته بودند اگر قانونی هست به من اعلام کنید؛ این یعنی چه؟! قانونی که شما گذاشتید، نو است. مگر قانون میخواهد که کسی بیاید روی صحنه و نوازندگی کند؟ قانون به ما میگوید عفت عمومی، حجاب و شأن مخاطب باید رعایت شود؛ این مسائل قانون دارد و آییننامه تخلفات ما نیز موجود است. در همین راستا اجرایی که تخلف داشته باشد اول در آییننامه تخلفات استان و جلسه تجدیدنظر استان تهران بررسی خواهد شد.»
سالاری افزود: «همین گروه در شهرکرد و یزد اجرا کرده بود و تخلفی گزارش نشده بود. اینکه اصفهان برای اعمال سلیقه شخصی دنبال واژه میگردد و مسائلی را مطرح میکند بهنظرم محلی از اعتنا ندارد و دوستان ما در اصفهان بهتر است برگردند و به قانون عمل کنند تا اینکه سلیقه خود را بهعنوان دیانت و عرف اعمال کنند؛ دیانت را وسط نیاوریم، بهنظر من این حرفها شایسته نیست و از مقامی سیاسی امنیتی اینچنین گفتوگوها مقداری ناپذیرفتنی است.» او اظهار کرد: «همان زمان پیگیری کردیم قرار شد آقای قربانی در اصفهان اجرا داشته باشند، اما چون با اجرا وی در استان دیگری تلاقی کرد این امکان فراهم نشد؛ در زمان مناسب دیگری در اصفهان اجرا خواهند داشت.» سالاری در پاسخ به اینکه درباره مسائل مشابه در برگزاری کنسرتهای دیگر در این استان نیز پیگیریهای لازم انجام خواهد شد یا خیر؟ گفت: «به اندازهای که زورمان برسد پیگیری انجام خواهیم داد.» او در پاسخ به اینکه آیا زور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع خواهد رسید یا خیر؟ گفت: «خدا کند که برسد.»