«فرهیختگان»: 17 آبانماه در گزارشی با عنوان «مهمترین پروژه وزارت ارتباطات مثل سرعت نت»، «هدفگذاری پوشش ۲۰ میلیونی فیبر نوری زارعپور تنها ۱۸ درصد پیش رفته است» به بررسی و نقد پیشرفت پروژه فیبر نوری پرداختیم. گروه علمی تحلیلی طیف (اندیشکده حوزه مخابرات) طی نقدی به گزارش مذکور، به بررسی ضرورتهای توسعه فیبر نوری در کشور پرداخته است.
در سالهای اخیر و بهعبارتی از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم، سرمایهگذاری در حوزه فیبر نوری و توسعه پوشش آن در سطح کشور بحث داغ محافل حوزه ICT کشور بوده است. توسعه شبکه ارتباطات ثابت، پوشش 80 درصدی خانوارها و طرح ملی ایجاد 20 میلیون پوشش فیبر نوری کلیدواژههایی است که در گزارشها و اخبار مختلف به گوش میرسد و مورد تحلیل قرار میگیرد.
گروه علمیتحلیلی طیف بیش از 17 سال از نزدیک فعالیتها و اقدامات دولت و بهخصوص وزارت ارتباطات را رصد کرده و در مواردی نیز خود از نزدیک در فرآیند سیاستگذاری و تنظیم مقررات این بخش درگیر بوده است. موضوع توسعه شبکه فیبرنوری لااقل در 13 سال اخیر و در حداقل سه مقطع مطرح شده است که مواردی مثل آنچه منجر به تشکیل شرکت ایرانیاننت در دولت دهم شد درنهایت به شکست کامل انجامید. پروژه اخیر وزارت ارتباطات تلاش جدید و متفاوتی در این راستاست. اخیرا گروه طیف موضوع توسعه فیبر را بههمراه نمایشگاهی با حضور فعالان صنعت و خدمات این حوزه در چهارمین رویداد «هفته ایران دیجیتال» مورد توجه قرار داد. از آنجا که موضوع مدل اقتصادی توسعه شبکه فیبرنوری و چالشهای مختلفی که در راه تحقق اهداف این پروژه وجود دارد در نشست تخصصی با حضور مدیرانی از سازمان تنظیم مقررات و اپراتورهای ثابت بحث شد، مناسب دیدیم در گزارشی جنبههای مختلف این پروژه ملی را بررسی کنیم. از دیدگاه ما بهعنوان اندیشکده تخصصی در حوزه ارتباطات کشور لازم است از یکسو ضرورت توسعه فیبر نوری در جهت ارتقای توانمندی زیرساختهای با کیفیت اینترنتی کشور و رضایت بیشتر کاربران که مورد تاکید همه بازیگران است مورد توجه باشد و از سوی دیگر مباحثی مانند میزان پیشرفت پروژه، مشکلات و موانع پیش رو و تامین سرمایه جهت اجرا پروژه، نحوه تبدیل پوشش شبکه به پورت فعال و درآمدزایی از سرمایهگذاری انجامشده بررسی شود، اینها مهمترین موضوعاتی است که در نحوه و جزئیات آن بحث است و اختلاف نظراتی وجود دارد.
عزم جدی وزارت ارتباطات و فناوری و پیگیری مداوم پروژه، از نکات مثبت و مهم این کار ملی به حساب میآید. علیرغم برخی انتقادات، منصفانه آن است که پیگیری برای تصویب قوانین و مقررات لازم، تخصیص بودجه، ارائه مجوزهای مختلف و اقداماتی حمایتی و تسهیلگرانه برای ورود بخش خصوصی در این طرح را نشان جدیت وزارت ارتباطات و سازمانهای زیرمجموعه بهویژه سازمان تنظیم مقررات برای تحقق پروژه ملی توسعه شبکه فیبر نوری بدانیم. پروژهای که همچون بزرگراهها و آزادراهها و خطوط ریلی، از زیرساختهای مهم و لازم کشور محسوب میشود. در این گزارش کوشیدهایم ضمن بررسی جنبهها مختلف موضوع هم ضرورت حمایت از توسعه این پروژه بهعنوان یکی از اولویتهای جدی کشور تبیین شود و هم جنبههایی را که نیازمند نقد، تدبیر و توجه بیشتر برای موفقیت این پروژه است مورد توجه قرار گیرد.
نکته اول: زنگ خطر ارتباطات ثابت برای سالهای آتی
هرچند تعداد کاربران اینترنت همراه در دنیا بیشتر است اما در جهان، اتصال به اینترنت از طریق شبکههای ثابت سهم بیشتری از مصرف ترافیک داده را دارد و بیشتر مصرف اینترنت از طریق شبکه ثابت انجام میگیرد. اینترنت ثابت، که از فناوریهایی نظیر فیبرنوری، کابل و در نسخههای قدیمیتر DSL بهره میبرد، به کاربران اتصالی پایدارتر، ارزانتر و قابلاعتمادتر میدهد. در محیطهای خانگی یا اداری که کاربران نیاز به شبکهای با پهنای باند بالا دارند، شبکه ثابت انتخاب اول به حساب میآید، بهطوریکه در دنیا سهم ترافیک شبکه همراه تنها یکپنجم از کل ترافیک است. بنابراین میتوان گفت بازار ارتباطات ثابت، نقش اصلی ارتباطات را در کشورهای مختلف ایفا میکند و توسعه آن جایگاه ویژهای برای سایر کشورها داشته است. دادههای ترافیکی در ایران نشان میدهد که مصرف اینترنت در ایران با روند جهانی همسو نیست و برخلاف جهان سهم ترافیک شبکه همراه از شبکه ثابت تا دوبرابر بیشتر است. ادامه این روند درنهایت منجر به اخلال در توسعه و پاسخگویی ظرفیت شبکه همراه به نیازهای کاربران خواهد شد، بهویژه آنکه سرعت رشد پیک ترافیک همواره از نرخ رشد ترافیک بیشتر است و این امر در درازمدت صرفا با اتکا به شبکههای ثابت باکیفیت و بهروز مثل فیبر نوری قابلمدیریت است. تجربه کشورهای پیشرفته و حتی درحال توسعه مثل ترکیه و کشورهای حاشیه خلیجفارس موید این دیدگاه است.
نکته دوم: چالش فرسودگی زیرساختهای سنتی اینترنت ثابت
بازار ارتباطات پهنباند ثابت از حدود سال 1384 بهصورت جدی شکل گرفت و رشد این بازار تا ابتدای سال 1397 مبتنیبر فناوری ADSL و سهم کمی هم TD-LTE ثابت ادامه داشت. از سال 1397 با افزایش ضریب نفوذ و فراگیری اینترنت همراه روندهای نوسانی و کاهش اشتراکات بازار ثابت آغاز شد ولی با همهگیری کرونا و خانهنشینی مردم از ابتدای سال 99 یک روند رشد دیگر را تجربه کرد اما این رشد همچون تنفس مصنوعی بود و ادامهدار نشد و دوباره روند نزولی از امسال شروع شد. تا پایان خرداد 1402، ضریب نفوذ جمعیتی پهن باند ثابت معادل 12.9 درصد (11 میلیون مشترک) و ضریب نفوذ خانواری در حدود 40 درصد بوده است.
عدم سرمایهگذاری و بهروز کردن زیرساختها که مبتنیبر سیم مسی است و پاسخگو نبودن کیفیت فناوری قدیمی ADSL که در اغلب مناطق رقابت کیفیت را نسبت به نسل چهارم همراه از دست میدهد، عامل اصلی رویگردانی کاربران از این خدمات و جایگزینی آن با فناوریهای دیگر بهویژه اینترنت همراه است. هرچند قیمت پایین خدمات همراه هم مزید بر علت است و کفه رقابت را بیشتر به نفع توسعه اینترنت همراه سنگین میکند. ما در نشست «هفته ایران دیجیتال»، عبارت از نفسافتاده را برای بازار ثابت بهکار بردیم. زیرساختهای مبتنیبر سیم مسی- که عمدتا در شبکه شرکت مخابرات ایران توسعه یافته است- بعد از چند دهه دیگر توان پاسخگویی به نیازهای امروز ما را نداشته باشد. هرچند در برخی مناطق میتوان با بهروزرسانی آنها به VDSL آنها را برای پاسخگویی به بخشی از نیازهای کاربران بهکار گرفت، همچنانکه در دنیا سهم کمی از ارتباطات ثابت را دارد اما در درازمدت نیاز به یک تغییر اساسی در فناوری برای دمیدن روح تازه در شبکه ثابت هستیم.
نکته سوم: سهم ناچیز ایران از رشد شتابان فیبر نوری
توسعه شبکه فیبر نوری در کشورهای مختلف اهمیت زیادی دارد و بهعنوان عاملی کلیدی در پیشبرد توسعه اقتصادی، ارتباطات و نوآوری شناخته میشود. این فناوری با ارائه سرعت انتقال داده فوقالعاده بالا و پایداری بیشتر عامل اساسی برای ایجاد ساختارهای با کیفیت نسل بعد ارتباطات است؛ چراکه نهفقط ارتباطات ثابت، بلکه ارتباطات سیار و همراه در لایه انتقال (اتصال دکلهای نسلهای چهارم و پنجم همراه) نیازمند شبکه باکیفیت و گسترده فیبرنوری در شهرها هستند. شهری هوشمند، اتصال صنعتی پیشرفته و بهینهسازی فرآیندهای تولید است. برای ایجاد بینش بهتر در توسعه فیبرنوری در دنیا میتوان در ابتدا نگاهی به رشد تعداد کاربران اینترنت ثابت کرد که از حدود 483 میلیون نفر در سال 2010 به حدود یکمیلیارد و 350 میلیون نفر افزایش یافته و بهصورت متوسط سالانه 8 درصد رشد داشته است. (این درحالی است که متاسفانه سهم ایران از بازار ثابت جهانی تنها 0.78 درصد است.)
با بررسی سهم فناوریهای ثابت میتوان به این نتیجه پی برد که فیبر نوری روند اصلی جهان برای توسعه شبکه ثابت بوده و از حدود پنجسال پیش، سهم بازار FTTP از 50درصدعبور کرده است. تا پایان سال 2022 تقریبا 63 درصد اتصالات به صورت FTTH/B بوده و تنها 7 درصد به صورت VDSL پوشش داده شده است. حدود 80 درصد از کل اتصالات ثابت با کیفیت (فیبرنوری و کابل) هستند و فیبر نوری عمده بازار ارتباطات ثابت در جهان را بهدست آورده است و تاکنون 22 کشور دنیا، بالای 50درصد از خانوارها را به شبکه فیبر نوری «متصل» کردهاند، بنابراین میتوان گفت بدون شک کیفیت اینترنت و مشخصا ارتباطات ثابت در ساله ا و دهههای آینده وابسته به میزان و کیفیت توسعه فیبر نوری و اتصال مکانها (خانهها، کسب وکارها، مدارس و...) به آن خواهد بود.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) یک سازمان بینالمللی با 38 کشور عضو از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه است که 22 کشور آن عضو اتحادیه اروپا هستند. مجموعه کشورهای عضو OECD مرجع مناسبی برای ارزیابی توسعهیافتگی خدمات تلکام بهشمار میروند و اطلاعات جامعی را جهت مطالعات تطبیقی در اختیار قرار میدهند. مجموع مشترکان ثابت در تمام کشورهای سازمان درحال رشد هستند و تا دسامبر 2022 به مجموع 481.6 میلیون نفر و ضریب نفوذ آن به 35 درصد رسیده است. درحالیکه این رقم در پایان سال 2019، حدود 433 میلیون بوده که افزایش 48.6 میلیونی یا 11.2 درصد در سهسال را نشان میدهد. بلژیک، کاستاریکا و اتریش ارتباطات مبتنیبر فیبر خود را بیش از 40 درصد در سال 2022 افزایش دادند و سهم فیبر در ارتباطات ثابت در کشورهای ایسلند، ژاپن، کره، اسپانیا و سوئد از 80 درصد فراتر رفته، همچنین سهم DSL از کل اشتراکهای ثابت همچنان به کاهش خود ادامه داده و طی پنجسال از 40 درصد به درصد 24 کاهش یافته است. توسعه فیبر نوری در سازمان OECD و افزایش ضریب نفوذ این فناوری بهوضوح مشخص است.
نکته چهارم: کدام نسخه از FTTX؟
از آنجا که ایجاد زیرساخت فیبر نوری در مناطق متراکم شهری بسیار پرهزینه است (از جنبه نیاز به حفر زمین و مسائل مرتبط با شهرداریها) در برخی موارد تا محل مشترک فیبر کشیده نمیشود. در اصطلاحX، FTTX بهعنوان یک متغیر استفاده میشود تا نقاط پایانی مختلف در یک شبکه فیبرنوری را نمایان کند. فیبر به واحد مسکونی FTTH
(Fiber to The Home)، فیبر به ساختمان (Fiber to The Building) FTTB، و فیبر به کابینت مخابراتی (Fiber to The Curb) FTTC متداول است که این مورد سوم برای اتصال به مشترک از کابینت تا خانه از همان سیم مسی موجود استفاده میکند که به VDSL هم موسوم است. در طرح توسعه شبکه فیبر نوری ایران، مشخصا معماری FTTB/H مورد تاکید قرار گرفته است. این معماری جایگاه مهمی در شبکه ارتباطات جهانی دارند لذا بسیاری از کشورها در سراسر جهان به سرمایهگذاری در زیرساختهای FTTB و FTTH پرداختهاند تا با رشد درخواست برای خدمات اینترنت پرسرعت در سالهای آینده نیاز مشترکان را بیمه کنند.
البته VDSL بهعنوان یک فناوری مبتنیبر فیبر، برای دورانگذار مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته و کیفیت بالایی دارد (معمولا تا 50 مگابیت بر ثانیه) هرچند با توجه به آنکه بخش کوتاه اما مهمی از شبکه مبتنیبر سیم مسی است در درازمدت برای پاسخ به نیازها کافی نیست. در ایران نیز برای پیشرفت کیفیت شبکه ثابت و پشت سر گذاشتن فناوری ADSL، توسعه VDSL از حدود سال 1398 در مرحله اجرایی شدن قرار گرفت و پورتهای محدودی نیز عمدتا توسط شرکت مخابرات ایران واگذار شد اما به دلایل مختلف نتوانست به سهم قابل قبولی برسد. از آنجا که ارائه VDSL منوط به همکاری کامل مخابرات ایران است و این شرکت به دلایل مختلف از جمله مشکلات عدیده در سرمایهگذاری و تامین مالی پروژه دچار مشکل شده است و چندان نیز در طول این سالها همکاری موفقی با شرکتهای FCP برای همکاری و سرمایهگذاری مشترک نداشته است، عدم موفقیت در ارائه گسترده VDSL در کشور چندان هم عجیب نیست. البته این به معنای این نیست که در آینده مخصوصا در دورانگذار نیز VDSL یا همان FTTC سهمی در ارتباطات مبتنیبر فیبر نخواهد داشت. شرکت مخابرات مبتنیبر ارزیابیهای فنی و اقتصادی میتواند از هر دو نسخه FTTH یا FTTC استفاده کند. با توجه به صدور پروانه UNSP برای مخابرات و یارانه دولتی و مشوقهای مناسبی که در آن برای ایجاد پوشش و نیز اتصال منازل دیده شده است انتظار میرود شرکت مخابرات از زیرساخت گسترده و منحصربهفرد خود برای ارائه این سرویس استفاده کند.
نکته پنجم: سازوکار درست حمایت دولت از فیبر نوری
همانطور که توسعه نیروگاههای برق و خطوط انتقال بزرگ، بزرگراهها و جادهها برای توسعه اقتصاد ضروری است پروژه فیبر نوری بهعنوان یک پروژه کلان و پر هزینه، برای توسعه اقتصاد دیجیتال بسیار حیاتی هستند. در شبکههای ثابت، شبکه مسی همچون جادههای دوطرفه قدیمی هستند که باید با آزادراههای مبتنیبر فیبر جایگزین شوند. بنابراین همانگونه که دولت به شیوههای مختلف از جمله قراردادهای مشارکت خصوصی-دولتی، ارائه وام و مشوق و... از سرمایهگذاری در آزادراهها حمایت میکند تا حضور بخش خصوصی موجه باشد در توسعه فیبرنوری -که دوره بازگشت سرمایه حداقل ده ساله دارند- نیز باید حمایت کند. در ابتدا (پیش از سالهای 2010) ارتقای شبکه ثابت در برخی کشورها و مناطق به دلیل انگیزه کم ارائهدهندگان برای جایگزینی مس با فیبر، با کندی پیش میرفت؛ لذا بسیاری از دولتها برای حل این مساله، ایجاد زیرساخت برای رشد اقتصادی از طریق توسعه اقتصاد دیجیتال و مزایای اجتماعی این زیرساخت دیجیتالی به مداخله مستقیم در این بخش پرداختند.
بد نیست به چند نمونه از راهبردها و پروژههای حمایتی دولتها برای توسعه شبکه فیبر نوری اشاره کنیم.
- سال 2013 دولت فرانسه طرحی برای توسعه فیبر نوری برنامهریزی کرد. این طرح طبق برآوردهای انجامشده به 10 سال زمان و 21 میلیارد یورو سرمایه نیاز داشت. حدود سه میلیارد یورو از این مبلغ توسط دولت، برای توسعه فیبر تامین شد. این بودجه براساس ویژگیهای فنی و مطابقت با استانداردهای شبکه به شرکتهای اجراکننده پرداخت شده است.
- انگلیس در سال 2010 برای گسترش پوشش فیبر نوری و استفاده از مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن، بودجه 530 میلیون پوندی را برای پوشش 90 درصد از ساختمانها تعیین کرد. این برنامه در سال 2015 تمدید شد و 250 میلیون پوند دیگر برای افزایش پوشش (تا 95 درصد) تا پایان سال 2017 تخصیص داد.
- مالزی با یک برنامه ده ساله از سال 2008 طرح پوشش فیبر را شروع کرد. این پروژه 2.37 میلیارد دلار هزینه داشت که دولت 504 میلیون دلار(21 درصد از کل هزینه) را تحت اقدام حمایتی تامین کرد.
- توسعه فیبر نوری در روستاهای هند برعهده دولت است، به همین دلیل دولت حمایت 17 میلیارد دلاری جهت توسعه این پروژه انجام میدهد. اما در ایران به دلیل مشکلات اقتصادی و محدودیتهای بودجهای دولت از یک سو و نگاهی که مجلس و دولت بهعنوان یک حوزه درآمدزا (از محل تسهیم درآمد اپراتورهای همراه و مالیات) به حوزه ارتباطات دارد، نه حوزهای که نیازمند کمک دولت است، از سوی دیگر، مانع از آن شده است تا نهادهای تصمیمگیر (همچون هیات وزیران و مجلس) به ارائه مشوق برای توسعه فیبرنوری بپردازند. راهکاری که در سال گذشته به همت وزارت ارتباطات در هیات وزیران مصوب شد و آن اختصاص بخشی از درآمد دولت از محل تسهیم درآمد اپراتورهای همراه به توسعه فیبرنوری بود.
- مطابق طرح دولت از محل بودجه هشت درصدی درآمد اپراتورهای همراه، به ازای «پوشش» هر خانوار در مراکز استانی به جز کلانشهرها 500 هزارتومان و سایر شهرها 1.2 میلیون تومانی (سایر شهرها) و همچنین دو میلیون تومان به به ازای «اتصال» هر مشترک به شبکه فیبرنوری پرداخت میشود. این سیاست حمایتی سه مزیت دارد:
- مانع از خروج نقدینگی از بخش ارتباطات میشود (با تخصیص از محل سهم دولت از درآمد اپراتورها).
- بهجای هزینه در امور جاری کشور، صرف سرمایهگذاری برای زیرساختهای اساسی و بادوام میشود.
- متناسب با تحقق هدف (ایجاد پوشش یا اتصال مشترک به شبکه) پرداخت میشود نه در ابتدای کار.
البته نقدهایی هم میتوان به این شیوه حمایت وارد کرد، از جمله آن شاخص 300 متری برای ایجاد پوشش سهلگیرانه است و ممکن است با حاتمبخشی بخش زیادی از هزینه اپراتورها در ایجاد شبکه در شهرهای کوچک را تامین کند و نیز اینکه پوششی که به اتصال منجر نشود درنهایت به هدف نرسیده و یارانه باید متمرکز بر اتصال باشد نه پوشش. البته واقعیت آن است که برای این نقدها نیز میتوان پاسخهایی ارائه کرد که با توجه به عقبماندگی مفرط کشور در زیرساختهای ثابت و وضعیت بسیار نامناسب اپراتورهای ثابت بهویژه شرکت مخابرات ایران در مساله تامین مالی دفاع قابل تاملی است و به عبارتی میتوان گفت مزایای این سیاست حمایتی بر چالشهای آن غلبه دارد. البته مساله تمرکز بر ایجاد اتصال قابل تامل است که در ادامه به آن برمیگردیم.
نکته ششم: آزادسازی تعرفه فیبرنوری
یکی از مهمترین سیاستهای حمایتی برای ایجاد اطمینان نسبی و پیشبینیپذیرتر کردن درآمدزایی از محل سرمایهگذاری برای توسعه شبکه فیبرنوری، مصوبه نفی قیمتگذاری دستوری برای این خدمات بود. به موجب مصوبه شماره 3 جلسه شماره 329 کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، مورخ 26/10/1400 نرخ خدمات خردهفروشی فیبر از سال 1401 تا پایان 1410 براساس شرایط عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد و دولت برای این خدمات تعرفه تعیین نخواهد کرد. این اقدام در راستای حمایت بیشتر از توسعه شبکه و براساس سیاستی صورت گرفته است که اصطلاحا Regulatory Holiday نامیده میشود و در دنیا متداول است. در این سیاست برای جبران عقب افتادگی و افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی برخی الزامات یا محدودیتهای خاص نظارتی برای کسبوکارها یا صنایع مختلف کاهش یافته یا لغو میشود. بنابراین اصل این اقدام درست و درنهایت هم با حل مشکل ایجاد شبکه فیبر نوری و دسترسی به خدمات با کیفیت، به نفع مردم است، اما آنچه در اینجا محل نگرانی است احتمال سوءاستفاده اپراتورها از این شرایط و تحمیل قیمتهای بالا به مشترکان است. برای پیشگیری از این امر لازم است اولا نظارت بر توسعه شبکه توسط اپراتورها در مناطق مختلف طوری باشد که امکان ارائه سرویس توسط اپراتور «ب» بر بستری که اپراتور «الف» ایجاد کرده است در زمان کوتاه و معقول ممکن باشد. به دلیل امکان عرضه سرویس توسط اپراتور رقیب و تعداد بالای اپراتورهای دارای پروانه، امکان گرانفروشی سرویس به حداقل میرسد. ثانیا لازم است تا سازمان تنظیم مقررات مقررات قدرت غالب بازار SMP که در سال 95 در قالب مصوبه 252 کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات به تصویب رساند را با توجه به توسعه منطقهای شبکه فیبرنوری بهروز سازد. در عین حال با توجه به پوشش گسترده شبکه تلفن همراه و قیمتهای قابل رقابت آن با شبکه ثابت بعید است بازار کشش کافی برای افزایش نامعقول قیمت سرویسهای فیبرنوری توسط اپراتورها را داشته باشد چراکه در صورت عدم اقبال مشترکان سرمایه انجامشده توسط اپراتورها نیز بلااستفاده خواهد ماند، در نتیجه به نفع اپراتورهاست که قیمتگذاری متعادلی داشته باشند؛ چراکه اپراتورهای دیگر و نیز فناوری رقیب در کمین جذب مشتری ایستاده است.
نکته هفتم: لزوم داشتن برنامه برای افزایش «اتصال» منازل
پوشش شبکه فیبر و نیاز کشور به آن نکتهای غیرقابل انکار است و باید دید میزان پوشش در نظرگرفتهشده در این طرح تا پایان دولت فعلی تا چه حد محقق میشود. اما بحث چالشبرانگیز دیگر، نرخ پذیرش پس از پوشش است. بدون شک بازگشت سرمایه این طرح، زمانبر بوده و نرخ پذیرش، تاثیر زیادی بر آن دارد. پذیرش یا عدم پذیرش آن میتواند نکتهای باشد که در حال حاضر با اما و اگرهای فراوانی همراه است. آیا برنامهای برای افزایش نرخ پذیرش وجود دارد؟ بررسی تطبیقی کشورهای اروپایی نشان میدهد مشترکان فیبر نوری به راحتی جذب و متصل نمیشوند و یک پتانسیل رشد سالیانه حداکثر چهار درصدی برای نرخ پذیرش وجود دارد. در کل اروپا بعد از سالها توسعه، در بازه 2012 تا 2022 نرخ پذیرش از 30 درصد به 50 درصد رسیده است. بنابراین با توجه به تجربه پذیرش فناوری فیبر در کشورهای مختلف، این فناوری سرعت پذیرش بالایی در ایران نخواهد داشت و مثلا نمیتوان انتظار داشت در صورت پوشش 10 میلیون خانوار، در بازه کوتاهی (در حد دو سال) مثلا پنج میلیون مشترک فعال فیبرنوری در کشور داشت. بنابراین لازم است وزارت ارتباطات و نهادهایی مثل مجلس که در برنامه هفتم توسعه اهداف بلندپروازانهای را مد نظر دارند و نیز کارشناسان توجه کنند که تجربه دنیا نشان میدهد با فرض ایجاد پوشش 20 میلیون خانواری هم ایجاد 50 درصد این مقدار مشترک فعال مبتنیبر فیبر به سالها زمان نیاز دارد. البته انتقاد درستی که مطرح میشود آن است که دولت باید برای افزایش استفاده از زیرساختهای دیجیتالی و تحریک تقاضا برنامه داشته باشد و نمیتوان به صرف تلاش برای ایجاد پوشش انتظار داشت مردم نیز از این فناوری استقبال کنند.
جمعبندی
با توجه به نکات گفتهشده پروژه توسعه شبکه فیبرنوری سراسری در کشور بهعنوان یک زیرساخت باکیفیت تا سالها زمینه ارائه خدمات دیجیتالی و اینترنت را فراهم خواهد کرد و از این منظر ضروری است چنانکه توسعه آزادراهها و نیروگاهها در اقتصاد مهم است؛ دوران اتکا به سیم مسی بهعنوان زیرساخت ثابت گذشته و شبکه همراه نیز اساسا برای پوشش مناطق بیرون ساختمانی است و نمیتوان محور توسعه دسترسی به شبکه در درون ساختمانها را براساس شبکه موبایل بنا کرد، همانطور که در دنیا نیز این شبکهها سهم کمتری از ترافیک اینترنت دارند. آنچه محل چالش اساسی است لزوم توجه دولت به نیازهای ضروری کاربران اعم از خدمات داخلی و بینالمللی فضای مجازی است. سیاستهای مشوق مصرف و استفاده از خدمات همراه با سیاستهای توسعه زیرساخت باید در دستور کار قرار گیرد تا علاوهبر اقبال مردمی به سرویس فیبرنوری اپراتورها و توسعهدهندگان خدمات نیز به افزایش سرمایهگذاری برای تولید و توسعه خدمات و محتوا ترغیب شوند.