تیم ملی فوتبال ایران امروز کار خود از سری رقابتهای مقدماتی جامجهانی 2026 را آغاز میکند. به همین بهانه دقایقی با مسعود اقبالی کارشناس فیفا و فوتبال کشورمان همکلام شدیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
مسیر تیم ملی برای حضور در جامجهانی 2026 از امروز آغاز میشود و جالب اینکه این مسیر در حالی با هنگکنگ آغاز میشود که در بازیهای آسیایی با شکست از همین کشور از دور رقابتها حذف شدیم.
تیم ملی، هنگکنگ را هم ببرد، سپس ازبکستان را هم ببرد و از گروهش صعود کند، بعدا چه خواهد شد؟ در ادامه این مسیر به تیمهایی مانند استرالیا، ژاپن و کره جنوبی که از قدرتهای برتر آسیا هستند، برخورد خواهیم کرد. نتیجه این دیدارها چیست؟ فرض بگیریم که قهرمان آسیا هم بشویم، وقتی 3 سال دیگر میخواهیم به جامجهانی برویم، قصد داریم با این نفرات و بازیکنان راهی این جام بشویم؟ بازیکنانی که میانگین سنی آنها بالای 30 سال است، قطعا با این نفرات در جامجهانی به مشکل خواهیم خورد. شما اگر طرح و استراتژی نداشته باشید و فقط به دنبال جنبههای تاکتیکی باشید، اگر نتیجه هم بگیرید مطمئنا در آینده اتفاق خاصی رقم نخواهد خورد. این در حالی است که امیر قلعهنویی نیز به دنبال نتیجه است و یک مربی نتیجهگرا به شمار میرود. بنابراین او در هر شرایطی باید از همین بازیکنان لژیونر و همین موجودی استفاده کند. بچههایی که اگر امروز میتوانند 60 دقیقه بدوند، 3 سال دیگر اصلا توان دویدن نخواهند داشت.
پس با این وضعیت آینده روشنی را برای تیم ملی متصور نیستید؟
همینطور است. این برد و باختها هم برای ما تاثیرگذار نیست و آینده روشنی درباره تیم ملی با این وضعیت نخواهیم داشت. شما حتما تیم ملی نوجوانان را دیدید. اینها سرمایههای مملکت هستند اما چه چیزی از آنها درآمد؟ در مقابل انگلیس یا برزیلی که شکستش دادیم، واقعا فوتبال بازی کردیم؟ خیر! بنابراین تا زمانی که به قاعده هرم نپردازیم و روی آن کار نکنیم و تیمهای پایه خود را درست نکنیم، بقیه کارها مثل آب در هاون کوبیدن است و بنابراین به جایی هم نخواهیم رسید. شما فکر میکنید این بچهها بهترینهای ایران در تیم ملی نوجوانان بودند؟ بازیکنی که یک پاس درست هم نمیتواند بدهد! میگویند باران میآمد! این حرفها چیست؟ در برابر برزیل فقط شانس آوردیم که موقعیتهایمان گل شدند. آیا با این وضعیت باز هم میتوانیم این تیم را شکست بدهیم یا بعدا انگلیس را ببریم؟ خیر! اگر برنامهریزی داشته باشیم شاید 10 سال دیگر مانند کره یا ژاپن بشویم.
دو بازی پیش روی تیم ملی در جامجهانی 2026 را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر هنگکنگ را هم ببریم، مقابل ازبکستان به مشکل میخوریم. ازبکها این روزها خیلی خوب ظاهر شدهاند و باید مقابل آنها هوشیار باشیم. حتی این تیم را هم ببریم در ادامه به دیوار خواهیم خورد چون در مقابل بزرگان و مدعیان آسیا ممکن است مساله پیدا کنیم. ما امروز قهرمان آسیا هم بشویم به قول معروف باز هم کاری نکردهایم. ما اگر میخواهیم فوتبال این مملکت را درست کنیم باید از پایهها شروع کنیم و سازمان و مدیریت این بخش را بازسازی کرده و روی ردههای سنی با آوردن نیروهای متخصص سرمایهگذار کنیم تا بتوانیم بچههایی را درست کنیم تا از استانداردهای لازم برخوردار باشند و به این ترتیب این نفرات آینده فوتبال مملکت را تضمین کنند.
اما با تفکر نتیجهگرایی، هرگز جوانگرایی شکل نخواهد گرفت.
باید این تفکر تغییر کند. اصلا این تیم قهرمان هم بشود در آینده به دیوار خواهیم خورد. باید این تفکر را درست کرد. اگر امیر میخواهد در تیم ملی بماند باید یک قرارداد تا جامجهانی با او ببندند تا او هم فرصت اصلاح تفکرش را داشته باشد. همین مربیانی هم که کنار دستش هستند کمکم تجربهاندوزی خواهند کرد.
مدتی پیش شما انتقاداتی را به دستیاران قلعهنویی در تیم ملی مطرح کرده بودید و گفته بودید اینها در اندازههای تیم ملی نیستند. با این بردهای پیاپی هنوز سر صحبت خود هستید؟
مگر چه تیمهایی را بردهایم؟ تیمهای آسیای مرکزی و چند تیم ضعیف آفریقایی را شکست دادهایم. اینها که محک درستی نیستند. زمانی میتوانیم بگوییم این تیم کارایی دارد که با تیمهای بزرگ اروپایی یا آمریکای لاتین بازی کنیم. با تیمهای درجه سه و چهار بازی میکنیم تا دل مردم را خوش کنیم. باید این تفکرات پوپولیستی که دل عامه مردم فقط به نتیجه خوش است را کنار بگذاریم. اما بحث کارشناسی متفاوت است. باید درست و با برنامه کار کرد و سرمایهگذاری و اصلاح مدیریتی با حضور متخصصان را در دستور کار قرار داد. بازیکنی که در کلاس من لایسنس گرفته باید 10 سال بدود تا به یک باشگاه برسد اما یکشبه به تیم ملی میرسد. آخر الهویی کیست؟!
جهانبخش در مصاحبهای گفته بود وضعیت فوتبال کشور را میدانیم اما انتقاد نکنید تا در جام ملتها نتیجه بگیریم.
اگر قهرمان هم بشویم آیا فوتبال کشور پیشرفت میکند؟ اگر انگلیس را هم روی اتفاق میبردیم، اتفاق بزرگی در ادامه میافتاد؟ مشخص است با این بچه 17 ساله که بغل پا هم نمیتواند بزند، کار نشده است یا اینها را دستچین و با رابطه به تیم ملی آوردهاند و اینها ماحصل کار دو ساله حسین عبدی هستند که باعث تاسف است. اصلا ببینید کمکهای حسین عبدی چه کسانی هستند.
در هر صورت با همه این مسائل، بازیکنان بزرگ تیم ملی اعتقاد دارند اتحاد خوبی در تیم ملی شکل گرفته است.
مگر اینها میتوانند غیر از این و علیه تیم ملی حرفی بزنند؟ الان من هم سرمربی تیم ملی بشوم کسی جرات نمیکند درخصوص تیم ملی بد بگوید و همه مثبت صحبت میکنند.
اما زمان اسکوچیچ همین بازیکنان علیه او جبهه میگرفتند.
درست است. در همه جا افراد دنبال یکسری پست یا منافع هستند تا 180 درجه تغییر کنیم. اینجا کسی که به تخصص کاری ندارد. رابطهسالاری حاکم است و شایستهسالاری هم مرده است.
قلعهنویی در نشست خبری دیروز همچنان درباره اتفاقات دوره قبل حضورش در تیم ملی صحبت میکند و گویا قرار نیست آن روزها را فراموش کند.
من هم یک دوست صمیمی دارم که وقتی یک لغتی را پیدا میکند هرجا مینشیند مدام از این لغت استفاده میکند. این مطالب برای مردم عامه است اما اگر بخواهید تخصصی و کارشناسی فکر کنید این راه که میروید به ترکستان است و ما را به جایی نمیرساند. اگر قهرمان آسیا هم بشویم که نمیشویم باز هم به جایی نرسیدهایم. این بچهها هم به آخر خط رسیده و فقط میخواهند باشند تا بگویند بازیکن ملی هستیم. خود من مطالبی که یک سال پیش تدریس میکردم، امروز دیگر به درد نمیخورد!
توصیه جالب مدرس فیفا به قلعهنویی
مربیگری تغییر کرده، حتما در کلاسها شرکت کنید!
نشست خبری تیم ملی درحالی روز گذشته در آکادمی ملی فوتبال برگزار شد که در حاشیه آن دورههای مربیگری هم برگزار میشود تا به این ترتیب تقارن این دو اتفاق، حاشیه جالب توجهی را به وجود بیاورد. بر همین اساس مسعود اقبالی، مدرس رسمی فیفا و کارشناس فوتبال کشورمان که آموزش مربیان را برعهده دارد بهطور اتفاقی با قلعهنویی سرمربی تیم ملی رو در رو شده که ابتدا قلعهنویی بعد از احوالپرسی با اقبالی به شوخی به او میگوید اگر اجازه بدهید سر کلاسهایتان حاضر شویم که اقبالی در پاسخ اینطور جواب میدهد که اتفاقا این کار واجب است چون در این سالها علم مربیگری خیلی تغییر کرده است.