سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهانشهر: عملیات «طوفان الاقصی» مقاومت اسلامی در 7 اکتبر و پاسخ وحشیانه رژیمصهیونیستی، افکار عمومی و دولتهای اروپایی را به دوقطب متضاد تقسیم کرده است: «همبستگی با فلسطینیها» و «حمایت بیقید و شرط از اسرائیل». درحالیکه راهپمیاییهای حمایت از فلسطین در خیابانهای اروپا با وجود برخی ممانعتها ادامه دارد، در پارلمانها و کابینههای اروپایی اوضاع تا حد بسیار زیادی متفاوت است. این تقابل البته قربانیان دانهدرشتی نیز داشته است. یکی از آنها «سوئلا براورمن» وزیر کشور بریتانیا بود. او در تایمز بریتانیا مقالهای نوشت که منجر به برکناریاش شد. براورمن پلیس متروپلیتن را به دلیل نرمش با عناصر رادیکال در تظاهرات طرفدار فلسطین، مورد انتقاد قرار داد. او که مدتهاست به اظهارات جنجالی برای امنیت ملی یا پلیس شهرت داشته است، این تظاهرات را «راهپیماییهای نفرت» و «اوباش» نامید. وزیر کشور بریتانیا پلیس را به اعمال «استاندارد دوگانه» در راهپیماییها، بهویژه راهپیماییهای طرفدار فلسطین متهم کرده بود. این انتقادات فشار بر ریشی سوناک، نخستوزیر انگلیس برای انجام اقدامی در این زمینه را افزایش داد. او پس از انتشار این مقاله گفته بود این مطلب به تایید نهایی دفتر نخستوزیری نرسیده و محتوای آن در دست بررسی است. این بررسیها با فشارحزب کارگر، حزب لیبرال دموکرات و جمعی از نمایندگان حزب محافظهکار، درنهایت به وزارت براورمن پایان داد.
برکناری وزیر انگلیسی به دنبال فشار افکار عمومی رخ داده است. مردم انگلیس از کشتار 11 هزار فلسطینی خشمگینند. از میان سه حزب اصلی انگلیس، رایدهندگان دو حزب کارگر و لیبرالدموکرات تمایل بیشتری به فلسطین دارند تا اسرائیل. در میان جوانان 18 تا 24 سال انگلیسی نیز نزدیک 40 درصد طرفدار فلسطین و 11 درصد طرفدار اسرائیل هستند. گفته میشود برکناری وزیر کشور در چهارچوب تغییرات گسترده در کابینه صورت گرفته است اما در برکناری براورمن به دلیل ضدیت با حامیان فلسطین، تردیدی وجود ندارد. بیبیسی دیروز در این خصوص نوشت: «برکناری خانم براورمن به دنبال انتقادهای اخیر از او و بهویژه در پی انتشار مقالهای صورت گرفت که در آن پلیس لندن را متهم کرده بود که در مدیریت تظاهرات طرفداران فلسطینیها، از آنها جانبداری میکند.» این یک درس بزرگ است. برکناری وزیر کشوری دولتی که از سرسختترین حامیان اسرائیل بود. این حمایت به اندازهای است که «جیمز کلورلی» وزیرخارجه انگلیس نخستین مقام عالیرتبه دولتی بود که پس از حمله 7 اکتبر، به تلآویو سفر کرد؛ یک روز زودتر از آنتونی بلینکن وزیرخارجه یهودی آمریکا بهعنوان دومین مقام بلندپایه. جالب آنکه کلورلی، جایگزین براورمن شده و «دیوید کامرون» سیاستمدار مشهور انگلیسی به وزارت خارجه رسیده است. کامرون از سال 2010 تا 2016 نخستوزیر انگلیس بود. بازگشت نخستوزیر به کابینه پدیدهای نادر است. در انگلیس طی یک قرن اخیر، این دومین نمونه به حساب میآید. قرار گرفتن یک نخستوزیر سابق در مقام وزارت خارجه میتواند نشانهای از پیچیدگی اوضاع باشد. بهطور خلاصه: وزیرکشور ضدفلسطینی اخراج شده، وزیرخارجه که با سرعت عملش به نمادی تبدیل شده بود جابهجا شده و برای رفع پیچیدگیها، نخستوزیر اسبق به وزارت خارجه رسیده است.
مسیر قبلی چه بود؟
نخستین روزهای آغاز جنگ در فلسطین، اروپا دوران «ماه عسل» حمایت خود از اسرائیل را میگذراند. بناهای تاریخی و ساختمانهای دولتی در سراسر اروپا به نشانه همبستگی با اسرائیل به رنگ آبی و سفید -رنگهای پرچم اسرائیل- روشن شدند. در اعتراضات 14 اکتبر لندن، پلیس انگلیس هزار پلیس در محل برگزاری مستقر کرده بود. هشدارها به این شکل بود: «هر کسی که پرچمی در حمایت از حماس یا هر سازمان تروریستی ممنوع دیگر داشته باشد، دستگیر خواهد شد.» 15 نفر به دنبال این هشدار دستگیر شدند. در فرانسه، جرالد دارونین، وزیر کشور فرانسه اعلام کرد «تظاهرات طرفدار فلسطین باید ممنوع شود، زیرا احتمالا نظم عمومی را برهم میزند.» به گفته رویترز فرانسه از 7 اکتبر 9 تظاهرات را ممنوع کرده و 752 جریمه و 43 بازداشت را از 12 اکتبر اعمال کرده است. در آلمان وضعیت بدتر از این دو کشور بود. این کشور که با توجه به جمعیت و ثروت خود، بیشترین جمعیت مهاجران را در خود دارد، فلسطینیها را به امنیتیترین شکل ممکن محدود کرد. اوضاع در مجارستان و اتریش وخیمتر از آلمان بود. این دو از هرگونه اعتراضات طرفداران فلسطین جلوگیری کردهاند؛ آلمان و اتریش بیشتر تحت فشار «اتهام یهودیستیزی» که این دو کشور از زمان جنگ جهانی با آن درگیرند و مجارستان به دلیل کنترل سنگین «ملیگرایان افراطی» که گروهی هستند که با رژیمصهیونیستی که ادعا میکند کشوری مبتنیبر نژاد و ملیت است، احساس همدردی دارند.
این ماه عسل کوتاه بود. تلفات بالای رژیمصهیونیستی در روز نخست جنگ احساسات را به نفع تلآویو میکرد. ادامه جنگ و کشتار ساکنان غزه، مسیر احساسات را برعکس کرد. در این شرایط، سرکوب طرفداران فلسطین سخت شد و دولتهای اروپایی زیر تیغ انتقاد رفتند. آنها که حمله روسیه به اوکراین را محکوم میکردند، حالا حامی حمله رژیمصهیونیستی به غزه شده بودند. نه حمایت از اسرائیل دیگر آسان بود و نه بازداشت حامیان فلسطین. «ماریا لوئیزا فانتاپی» و «ناتالی توچی» در سایت اسپکتیتور مواجهه اروپا با جنگ را «گیج کننده» خوانده و از «شلیک اروپا به پای خود» به دلیل «غیبت اروپا برای خاموش کردن آتش جنگ»، «شکننده جلوه دادن جبهه متحد سیاست خارجی درباره تهاجم روسیه به اوکراین با بالاگرفتن اختلافات بر سر خاورمیانه» و «از بین رفتن اعتبار اروپا در بخشهای بزرگی از جهان به دلیل حمایت همهجانبه دولتها و نهادهای اروپایی از اسرائیل» نوشتند. به اعتقاد آنها «یورش نظامی اسرائیل به کشتار، خلع ید و تخریب غیرقابل توصیف منازل فلسطینیها ترجمه میشود و هنجارهای حقوق بینالملل را نقض میکند که اروپا میخواست در محکوم کردن تجاوز روسیه به اوکراین از آنها حمایت کند. درنتیجه، با خوشحالی روسیه و چین، ادعاهای اروپا برای قرار گرفتن در سمت راست تاریخ و قوانین بینالملل اکنون در چشم کشورهای جنوب جهانی به طرز دردناکی توخالی و ریاکارانه به نظر میرسد.»
مسیر از کجا تغییر کرد؟
دولتهای اروپایی برآمده از آرای مردمند. در جنگ غزه اما مسیری برعکس از صندوق رای را پیش گرفتند. همزمان با دستور برای نمایش پرچم اسرائیل در ساختمانهای دولتی، دهها هزاران نفر به خیابانهای قاره سبز از پاریس و لندن تا برلین، رم و مادرید آمدند. آنچه در جامعه میگذشت خلاف خواست دولت بود. گسست میان رایدهندگان و دولتمردان، پیامی بود که به سرعت توسط تعدادی از دولتها دریافت شد. پس از این بود که الکساندر دیکرو، نخستوزیر لیبرالدموکرات بلژیک روز دوشنبه در بروکسل، از حمله اسرائیل به غزه انتقاد کرد. این اظهارات یکی از نقاطعطف سیر فزاینده انتقاد از تلآویو توسط مقامات بلژیکی بود. چهارشنبه گذشته پترا دیسوتر، معاون نخستوزیر از حزب سبز، به روزنامه فلاندری Het Nieuwsblad گفت: «بمباران غزه غیرانسانی است.» سوتر همچنین خواستار تحریم اسرائیل شده است. یک روز بعد، کارولین گنز، وزیر همکاری توسعه بلژیک اعلام کرد دولت در حال بررسی به رسمیت شناختن کشور فلسطین است. پیش از این ایون بیلارا، وزیر حقوق اجتماعی اسپانیا نیز خواستار دستگیری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی بهعنوان «جنایتکار جنگی» و «تحریم» تلآویو شده بود.
عدم اجماع اروپایی
درخصوص حمله روسیه به اوکراین، اروپا یکپارچه بود. همه مسکو را محکوم و از کییف حمایت کردند. درخصوص اسرائیل وضعیت مشابه و پایدار نیست. حمایت بیقید و شرط از اسرائیل البته پس از توحش صهیونیستها کمی متزلزل شد تا جدا از شکاف نخست، یک شکاف دیگر بین دولتهای اروپایی پدید بیاید. این وضعیت البته براساس سوابق تاریخی و رویکرد سیاسی مردم متفاوت است. کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا و اتریش جدای از احزاب حاکمشان، در صدر حامیان رژیمصهیونیستی قرار دارند. ماکسیم لوفور، دیلپمات سابق و استاد دانشگاه سوربن پاریس میگوید: «آلمان و اتریش به نوبه خود زخمهای جنایات نازیها را به دوش میکشند و بیشتر تمایل دارند با مواضع اسرائیل همسو شوند.» برلین و وین نگرانند در صورت اندکی واگرایی با تلآویو، بهطور پررنگ متهم به «یهودیستیزی» شوند. در همین راستا اولاف شولز، صدراعظم آلمان روز یکشنبه از مخالفت با آتشبس «فوری» در نوار غزه درست در زمانی گفت که درخواستها در سطح جهانی برای توقف درگیری افزایش یافته است. روزنامههای آلمانی نیز در همین راستا به صورت بیقید و شرط از اسرائیل حمایت میکنند. بهطور معمول احزاب و جنبشهای سیاسی جناح چپ از آرمان مردم فلسطین در سراسر جهان حمایت کردهاند اما در آلمان، تقریبا همه احزاب چپ میانه حمایت خود را از رژیمصهیونیستی به صراحت اعلام کردهاند. آلمان در حوزه عمل نیز مجوزهایی برای فروش تسلیحات به ارزش 300 میلیون یورو را صادر کرد. اکثر این مجوزها پس از حمله 7 اکتبر تایید شده است. یک مقام دولت آلمان گفت که 185 مجوز از 218 مجوز صادرشده در سال جاری پس از 7 اکتبر، صادر شده است.
دولتهایی مانند ایرلند و اسکاتلند (خودمختار) که مردمشان تجاربی مشابه فلسطین دارند، با اسرائیل مخالفت زیادی دارند. متکارتی، نماینده پارلمان ایرلند و سخنگوی سیاست خارجی این کشور روز گذشته از دولت ایرلند خواست تا اقدامات معناداری برای اعمال فشار بینالمللی بر رژیم اشغالگر برای پایان دادن به جنگ غزه و به رسمیت شناختن کشور فلسطین اتخاذ کند. او عضو حزب شین فین است. این حزب سابقه درگیری با دولت انگلیس در «جنگ استقلال ایرلند» را دارد. مردم اسکاتلند که هنوز تحت کنترل انگلیس هستند، احساساتی مثل ایرلندیها دارند. حمایت تیم فوتبال «سلتیک» شهر گلاسکو -بزرگترین شهر و مرکز دولت خودمختار اسکاتلند- و طرفدارانش از فلسطین، این مساله را نشان میدهد. به دلیل منطقهای بودن، این حمایتها شکل «جغرافیایی» دارند. در کنار آنها، حمایت از فلسطین به گروهبندیهای سیاسی هم مربوط است. احزاب چپگرا به دلیل رویکرد اجتماعیتر حمایت بیشتری از فلسطین دارد اما این رویکرد در برخورد با «جغرافیا» متفاوت میشود. جغرافیا اما همه جا مانع رویکرد سیاسی نیست. مجارستان به شکل تاریخی باید مثل اسکاتلند و ایرلند باشد اما موضعی متفاوت دارد. مجارها سالها زیر دست عثمانی، اتریش و روسها زندگی کردهاند. در این کشور اما فشار شدید اشغالگری بیگانگان به «ملیگرایی» بسیار عمیق منجر شده است. دولت مجارستان که بیش از یک دهه در دستان راستهای افراطی بوده، اسرائیل را بهعنوان «کشور ملت یهود» میشناسد. آنها فلسطینیها را نادیده میگیرند به این دلیل که «مسلمان» هستند. مجارستان در جنوب شرق اروپا در معرض موجهای مهاجرتی قرار دارد. به همین دلیل راستگرایانش به «دگرستیزی» مبتلا شدهاند. آنها از مسلمانان مهاجر غرب آسیا و شمال آفریقا بیزارند. شاید ایرلند و اسکاتلند در شمال غرب اروپا به اندازه کافی از این مناطق دور بودهاند که اسیر «دگرستیزی» بهشدت مجارستان نشدهاند.
دست و پا زدن مقامات آلمانی برای رژیمصهیونیستی
تمجید مقامات آلمان از اسرائیل «حدود» را زیرپا گذشته است. این پدیده منحصر به مقامات دولت آلمان نیست. مواضع اورسولا فون درلاین، وزیردفاع سابق آلمان که رئیس کمیسیون اروپاست نیز خشم دیگران را برانگیخته است. فون درلاین پس از آنکه روز 19 اکتبر (26 مهر) در موسسه هادسون، یک اندیشکده محافظهکار آمریکایی به دفاع از رژیمصهیونیستی پرداخت و هیچگونه اشارهای به راهکار 2دولتی که مورد حمایت اروپاست نداشت، تحت فشار قرار گرفت. تندروی او در حمایت از تلآویو، طاقت مقامات اروپایی را طاق کرده بود. بلافاصله یکی از مقامات ارشد اتحادیه اروپا او را متهم کرد که دیدگاههای شخصی خود را مطرح میکند. حدود 800 کارمند اتحادیه اروپا نیز در اقدامی غیرمعمول، با نامهنگاری اعتراض خود را به تعصب فون درلاین نسبت به اسرائیل نشان دادند. در داخل، مقامات چپگرای دولت آلمان، برخلاف روال موجود در دیگر احزاب چپ اروپایی، بر طبل جنگ میکوبند. دولت اولاف شولتز، رهبر حزب سوسیالدموکرات آلمان، مخالف «آتش بس» در غزه است. حرکتی که میتواند به کاهش دردهای مردم غزه و توقف کشتارها بینجامد. تعداد شهدای این منطقه از 11 هزار نفر فراتر رفته است. «آنالنا بربوک» وزیر خارجه اولاف شولتز که از حزب سبزها آمده نیز بهشدت مخالف آتشبس است. او پیش از جنگ از خود چهرهای «مخالف خونریزی و جنگ» ساخته بود. چهرهای که حداقل امروز فروریخته است. اگر هیتلر آشکارا جنایت میکرد، دولت آلمان امروز آدرس را اشتباه میرود. برلین همین الان همانند هیتلر، حامی کشتار است. این قضیه در داخل آلمان ائتلاف دولتی را به مقصد دیگری میرساند. مهمترین پیامد داخلی، احتمال تقویت راستگرایان افراطی است. راستگرایان افراطی حامیان محکم کشتارهای اسرائیل و مخالف اعتراضات طرفداران فلسطینند. فضای امروز آلمان متناسب با خواست آنهاست نه گروههای چپگرا. «آلترناتیوی برای آلمان» امروز در قدرت نیست اما ریلی که امروز اولاف شولتز و بربوک چیدهاند میتواند رهبران آن را به قدرت برساند. شولتز و بربوک امروز افراطیترین مواضع راستگرایانه را اتخاد میکنند بدون آنکه رایدهندگان راست آنها را برگزیده باشند.