عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: آبان که میشود، اگر کتابخوان و اهل کتاب باشید، حتما از هفته کتاب خبر دارید وگرنه ممکن است اصلا به گوشتان نرسد که چنین هفتهای برگزار میشود و به گفته برگزارکنندگان آن، برنامههای متنوعی هم تدارک دیده میشود و مردم از آن استقبال میکنند! برگزاری هفته کتاب در کشور ما سابقه طولانی دارد و نخستین جرقههای آن به 57 سال قبل باز میگردد، در سال ۱۳۴۵ آییننامهای در این راستا صادر میشود که براساس آن هفته آخر آبان ماه هر سال، مراسمی به این نام اجرا شود. اما این آییننامه ۱۱مادهای خیلی به اجرا نمیرسد؛ تا اینکه بالاخره نخستین دوره مراسم هفته کتاب در آبان ماه سال ۱۳۷۲ برگزار شد و قبل از برگزاری این هفته، آییننامهای تکمیلی با توجه به خطوط اصلی سیاستگذاری و امور اجرایی هفته کتاب تنظیم میشود، که براساس این آییننامه بهمنظور توسعه فرهنگ مکتوب و نیز ایجاد علاقه و شوق در عموم مردم بهویژه کودکان، نوجوانان و جوانان به امر کتاب و کتابخوانی در سراسر کشور، «هفته کتاب» نامگذاری میشود. در گزارش امروز به هفته کتاب پرداختهایم که 30 دوره از برگزاری آن میگذرد، اما انگار از آن برنامههایی که در آییننامه اولیه طراحی و نوشته شده است، فرسنگها فاصله دارد و دیگر مردم مخاطب هفته کتاب نیستند! و کاملا فراموششدهاند.
جای خالی جشن کتاب
اینکه نباید کتاب را منحصر به هفته کتاب بدانیم، حتما حرف درست و بجایی است، اینکه از کتاب باید در همه سال گفته شود نه اینکه همه برنامهها منحصر به یک هفته یا زمان برگزاری نمایشگاه کتاب باشد هم حتما درست است اما نباید از این بگذریم که گذاشتن یک روز یا یک هفته برای کتاب هم خودش کار نمادینی است تا کمک کند برای دیده شدن کتاب و اهالی کتاب. یعنی اهالی کتاب در این هفته مابین مردم باشند و از کتاب بگویند و بشنوند؛ چیزی که شاید در این سالها خیلی به آن توجه نشده است. مدارس کشور یکی از مهمترین جاهایی است که لازم است در هفته کتاب، برایش برنامهریزی کرد. زمانی در مدرسهها به بهانه هفته کتاب، نمایشگاههایی برگزار میشد، نمایشگاههای کتابی که رونق و شور را به مدارس میبرد.
مرحوم محسن رضایی دهههای 70 و 80 بهعنوان مدیرکل دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی، مشاور معاونت امور فرهنگی و معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشاور قائممقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر هشت دوره هفته کتاب، تجربهاش در برگزاری هفته کتاب در دورههای اول نشان از این دارد که برنامههایی تدارک دیده میشد که سرشار از خلاقیت بود. رضایی در گفتوگویی که با ایبنا داشته است، از برگزاری جشن کتاب همزمان با هفته کتاب در مدارس میگوید: «جشن کتاب نیز دو، سه دوره برگزار شد، البته در تهران پررنگتر از شهرستانها بود. این جشن نخستین روز هفته کتاب با حضور گروههای دانشآموزی که پوشش هفته کتاب بر تن داشتند برگزار میشد. آنها روبهروی در ورودی دانشگاهها یا مراکز آموزشی با ظرف شیرینی، شکلات یا چند شاخه گل به دانشجویان و دانشآموزان و استادان دانشگاه در چند جمله کوتاه آغاز هفته کتاب را یادآوری میکردند؛ علاوهبراین بعضی از نویسندگان در این روز در مدارس، کتابشان را معرفی میکردند و با دانشآموزان عکس یادگاری میگرفتند.»
این جشن نشاندهنده این بود که مسئولان برگزاری از ظرفیت مدارس برای هفته کتاب استفاده میکنند و البته کار نمایشی هم انجام نمیشود. البته برای هفته کتاب امسال هم گفته شده که در مدارس برنامههایی برگزار میشود. محمد عبدالعلیپور، کارشناس آفرینشهای فرهنگی و ادبی وزارت آموزشوپرورش در مورد برنامههای امسال این وزارتخانه در هفته کتاب میگوید: «اختتامیه ششمین جشنواره دانایی و توانایی و آغاز هفتمین دوره این جشنواره، برگزاری پویش کتابخوانی «عبای آسمون» با محوریت حدیث شریفکسا، طرح تجهیز کتابخانههای پنجهزار کلاس با اعتبار ۲۰ میلیارد تومان و... برنامههای آموزشوپرورش برای این دوره از هفته کتاب است.»
حالا این برنامههای بدون خلاقیت را بگذارید کنار برنامههایی که از ابتدای شروع هفته کتاب برای مدارس در نظر گرفته میشد، که بچهها نقش اصلی را در اجرای برنامه داشتند، اما الان فقط به تجهیز کتابخانه و برگزاری جشنوارهها فکر میکنیم؛ درحالی که الان با نسلی مواجه هستیم که هزاران سرگرمی را در فضای مجازی دارد و برای اینکه پای کار هفته کتاب بیاید، باید با خلاقیت بیشتری برنامهها تنظیم شود. همه اینها هم لازم است، وقتی که مبنای برگزاری هفته کتاب امسال را کودکان و نوجوانان میدانند؛ اما به جز چند برنامه که شاید ویژه باشد، برنامه دیگری وجود ندارد که بتواند این نسل را جذب کند.
زمانی هفته کتاب به صورت جشن برگزار میشد. این هفته سرود هم داشت. نخستین سرود با صدای مهرداد کاظمی با عنوان «با کتاب این یار زیبا خو بگیر» تولید شد. دومین دوره هفته کتاب نیز با شعر آقای بامداد و صدای محمد گلریز و در هشتمین دوره هفته کتاب این سرود با صدای آقای مختاباد و شعر فریدون مشیری تولید شد. اینها نشان از همراهی کتاب با دیگر حوزههای هنر داشت که خودش باعث میشد تا مردم هفته کتاب را بهتر ببینند.
مردم و هفته کتابی که نمیبینند
یکی از دلایلی که در آییننامه هفته کتاب به آن اشاره شده است، «توسعه فرهنگ مکتوب و نیز ایجاد علاقه و شوق در عموم مردم بهویژه کودکان، نوجوانان و جوانان به امر کتاب و کتابخوانی» است. این یعنی برنامه باید جوری برگزار شود که مردم به سمت کتاب بیایند. اما چقدر مردم از این برنامهها باخبر میشوند؟ تیتر خبرها نشان از برگزاری برنامههای متعدد در سراسر کشور دارد، اما اینکه چقدر این برنامهها برای مردم جذابیت دارد، و اصلا چقدر از آن باخبر میشوند، سوال مهمی است که حتما مسئولان برگزاری باید پاسخ درخوری برای آن داشته باشند.
هفته کتاب برگزار میشود تا مردم انس بیشتری با کتاب داشته باشند، اما نبود المانهای شهری و نداشتن تبلیغات تلویزیونی و حتی نداشتن برنامهای که عموم مردم را درگیر کند، باعث میشود تا هیچ واکنشی از سمت مردم برای این هفته وجود نداشته باشد. شاید تنها ارگانهایی که بتوان از آن نام برد که برنامههایشان با مردم همگام است، نهاد کتابخانههای عمومی و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان است. دلیل آن هم کتابخانهها هستند که مردم از آن استفاده میکنند و برنامهها را به چشم میبینند و در آن مشارکت دارند. معمولا در استانهای مختلف، کتابخانه تنها نهاد فرهنگی است که مردم مراجعه مستقیم به آن دارند، برای همین برنامههای این نهاد فرهنگی در هفته کتاب مورد استقبال قرار میگیرد و مردم از آن باخبر میشوند.
سال گذشته، شهرداری تهران با آوردن اسامی کتابها و نویسندگان به تابلوهای شهری، هفته کتاب را به مردم یادآوری کرد. اما شاید فقط این ایده برای اینکه مردم این هفته را به یاد داشته باشند کافی نباشد. در طول سال میشود برنامهریزی درست برای این کار انجام داد تا مردم برای برگزاری این هفته مشارکت داشته باشند، همین مشارکت داشتن به رونق برنامهها هم کمک میکند. مثلا میشود برای شعار هفته کتاب از مردم نظر خواست و این موضوع را در شبکههای مجازی و صداوسیما به اشتراک گذاشت. مردم وقتی ببینند که نظرشان برای اجرای یک برنامه دیده میشود، همیشه آن را به یاد خواهند داشت. اما اگر فقط به این فکر شود که تعداد برنامهها و آماری که به رسانه میدهیم، هر سال بیشتر شود و کیفیت را در نظر نگیریم، به جایی خواهیم رسید که آبانهای متعدد میآید و میرود و کسی از برگزاری این هفته خبر نخواهد داشت.
در نشست خبری هفته کتاب که روز گذشته برگزار شد، سوالمان که برآیند این گزارش بود را از علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر ستاد هفته کتاب پرسیدیم، سوالی مبنیبر اینکه چقدر مردم برنامههای هفته کتاب را میبینند و از آن استقبال میکنند؟ و آیا ارزیابیای برای برنامههای سال گذشته انجام شده است یا نه؛ و او در جواب با بیان اینکه شما باید اثبات کنید که مردم این برنامهها را نمیبینند، گفت: «جشنواره کتابخوانی رضوی که مردم به صورت میلیونی شرکت میکنند، یکی از آن برنامههایی است که مردم در آن حضور حداکثری دارند. این دغدغهها درست است. من میخواهم این ادعا را داشته باشم که این برنامهها توسط مردم برگزار میشود و مردم این برنامهها را میبینند. بعضی از دستگاهها مخاطب مستقیمشان مردم هستند ولی برخی دیگر، اینطور نیستند. دغدغه شما این است که آیا سال به سال این مشارکت مردم رشد میکند یا نه، که دغدغه درستی است. دغدغه دیگر به هزینهها باز میگردد که البته هزینههای حوزه کتاب به نسبت دیگر حوزههای فرهنگ ناچیز است، اما بالاخره صرف هزینه باید خروجیای داشته باشد که مردم هم ببینند. من بهعنوان دبیر ستاد هفته کتاب میگویم اندک بودجههایی که هزینه میشود بازخورد دارد اما این بحث طولانی است و باید در مصاحبهای به آن بپردازیم.»
درباره نکتهای که در صحبتهای علی رمضانی بود و مثالی که در صحبتهایش داشت که از جشنواره کتابخوانی رضوی نام برد، باید بگوییم که این برنامه را نهاد کتابخانههای عمومی برگزار میکند و حتما هم برنامهای است مردمی اما این برنامه جزء برنامههای هفته کتاب نیست و جشنوارهای مستقل است و نمیتواند مثال مناسبی برای این باشد که مردم در هفته کتاب از آن استقبال میکنند.
وقتی خلاقیت گم میشود
با نگاهی به برنامههای چند سال اخیر که در هفته کتاب برگزار شده است، به لیستی بلندبالا از هزاران برنامه برگزارشده میرسیم که شاید به تعداد انگشتان یک دست بتوانیم خلاقیت در آن ببینیم. خلاقیتی که باعث جذب مخاطب بشود و بعد همان نتیجه اصلی یعنی رفتن به سمت کتاب را رقم زده باشد. یک هدف این است که مردم در این هفته بیشتر با کتاب انس بگیرند. امروزه با توجه به شرایط جدید و گسترش شبکههای اجتماعی، فضای مجازی بخش زیادی از اوقات فراغت همه را به خود اختصاص داده است و حتی بعضی از افراد بیشتر وقت خود را در همین فضاها میگذرانند. بنابراین میشود در برنامههایی که در این هفته برگزار میشود، این موضوع را مورد توجه قرار داد تا بتوان رقبای سرسخت را از میدان بهدر کرد. نه اینکه جشنوارهای یا نشستی را با حضور اندک برگزار کرد و بعد هم با بیلانکاری از برگزاری این نشستها خبر داد. نشستهایی که شاید در یک رسانه هم خبرش منتشر نشود و بالطبع کسی هم از برگزاری آن باخبر نشود. اما باز هم همان برنامهها هر سال تکرار میشوند. حتما باید روال به این صورت باشد، وقتی برنامهای با کمترین میزان مشارکت مردم برگزار میشود، نباید برای سال بعد دوباره تکرار شود. وقتی مسئولان برگزاری این هفته، این رغبت نداشتن را میبینند، باید برای سالهای آینده برنامهای را تدارک ببینند که با خلاقیتی مردم را به سمت کتاب و کتابخوانی و دیدن هفته کتاب راغب کند. اما امان از خلاقیتی که گم شده است و اصلا به آن فکر نمیشود!