ندا اظهری، مترجم: برتری چین در حوزه علم و فناوری مزایای زیادی به همراه داشته است بهطوری که بهواسطه پژوهشهای علمی، بهطور چشمگیری به ذخیره دانش جهان کمک کرده است و نوآوری را در زمینههای فناوری سرعت بخشیده که برای انتقال پایداری حیاتی هستند. این شرکت درحالحاضر در برخی از فناوریها مانند 5G و همچنین در برخی دیگر ازجمله باتریها و توربینهای بادی پیشرو در بازار است. این موفقیتها با رشد قابل توجه هزینههای تحقیق و توسعه همراه است، بهطوریکه چین اکنون بیشترین تعداد محقق را در سطح جهان در اختیار دارد. قابلیتهای رو به رشد فناوری همچنین عصر جدید از تشدید رقابت استراتژیک با اقتصادهای بازار آزاد را آغاز کرده است. نگرانیهای مربوط به سیاستها ناشی از رقابت روزافزون در فناوریهای حیاتی است که انتظار میرود زیربنای رقابت اقتصادی و امنیت ملی آینده باشد، ارزشها و منافع متفاوت بین چین و اقتصادهای بازار آزاد که نظم مبتنیبر قوانین بینالمللی موجود و آسیبپذیری فزاینده ناشی از وابستگیهای متقابل زنجیره تامین را به چالش میکشد. این نگرانیها رهبران فناوری مانند اتحادیه اروپا و آمریکا را بر آن داشته است تا بهدنبال حاکمیت فناوری و استقلال استراتژیک بیشتر، با هدف کاهش آسیبپذیریهای زنجیره تامین فناوری و بررسی عطش چین برای رهبری در زمینههای حیاتی فناوری مانند هوش مصنوعی در برابر چین قرار گیرند. سیاست صنعتی مبتنیبر فناوری که بخشی از آن توسط سرمایهگذاریهای بازیابی کووید-19 پشتیبانی میشود، بهتازگی مد شده و نگرانیهای امنیتی را با تجدید اقتصادی و نیاز به انتقال فناوریهای سبز ترکیب میکند. چنین سیاستهایی بهمنظور کاهش وابستگیهای فناورانه میتواند زنجیرههای ارزش جهانی یکپارچه و پیوندهای علمی عمیق و گسترده بینالمللی را که در 30 سال گذشته ایجاد شده است، مختل کند. چین، اتحادیه اروپا و آمریکا هر کدام در ایجاد مجامع و پلتفرمهای بینالمللی مختلف با هم تداخل دارند و گاهی رقابتی برای همکاری در زمینه توسعه فناوری، حکمرانی و انتشار ایجاد میکنند.
در این بخش از گزارش برخی از روندهای اصلی و پاسخهای سیاستی مرتبط با رقابت استراتژیک رو به رشد است. این گزارش با مروری کوتاه بر رقابت استراتژیک و تاثیر فزاینده آن بر سیاست STI (علم، فناوری و نوآوری) آغاز میشود. افزایش امنیتسازی STI2 بخشی از یک فشار سیاسی برای استقلال استراتژیک بیشتر است که معنای آن همچنان مورد بحث است، اما هدف آن بهطور کلی کاهش خطرات وابستگی متقابل این سیاست و محدود کردن جریانهای فناوری بینالمللی است که در قبال بهبود عملکرد صنعتی از طریق سرمایهگذاری STI و تقویت اتحادهای بینالمللی در میان اقتصادهای همفکر رخ میدهد. این گزارش همچنین شامل بخشهایی است که در مورد هر یک از این اهداف سیاستی بحث میکند. در ادامه به این موضوع اشاره میشود که چگونه چین، اتحادیه اروپا و آمریکا این اهداف سیاستی را برای کاهش آسیبپذیریهای خود در نیمهرساناها و موادمعدنی حیاتی دنبال میکنند.
گزارشی که OECD (سازمان توسعه و همکاری مشترک اقتصادی) منتشر کرده بحثهای مختلفی را در حوزه علم و فناوری بررسی کرده و به رویکردهای مختلفی در این زمینه پرداخته است، اما در این میان بخشی از گزارش هم به بررسی سیاستهای علم و فناوری پرداخته است که همزمان با رقابت استراتژیکی که بین کشورهای مختلف رخ داده، این سیاستهای علم و فناوری از اهمیت بالایی برخوردار میشود.
محدودیت جریانهای دانش و کاهش خطرات ناشی از وابستگی متقابل
بحث حفاظت در حوزه علوم، فناوری و نوآوری که امنیت در این زمینه را شامل میشود، به محدود کردن جریان دانش و کاهش خطرات ناشی از وابستگی متقابل مربوط میشود. این بحث یکی از موضوعات داغ این روزهای جهان فناوری را به خود اختصاص داده است. نخستین نوع مداخله سیاست استقلال استراتژیک مربوط به حفاظت است. بهعنوان مثال این سیاستها در قالب موانعی بر سر راه دانش و جریانهای فناوری باز وجود دارد که خطرات امنیت ملی را شناسایی میکند. بحران همهگیری کرونا و حمله روسیه به اوکراین نیز خطرات وابستگی متقابل را بهخوبی نشان داد و سوالاتی را در مورد انعطافپذیری مدل تولید جهانی مبتنیبر پراکندگی بینالمللی و لجستیک ایجاد کرده است. تغییر در تعادل بین ملاحظات امنیت عرضه و کارایی میتواند منجر به پیکربندی مجدد زنجیرههای تامین و استفاده از تامینکنندگان شود. این پیکربندی مجدد میتواند بر منبع محصولات و اجزایی با فناوری پیشرفته تاثیر بگذارد بهویژه در مواردی که آسیبپذیریهایی از سوی تامینکنندگان کلیدی مستقر در کشورهایی با اولویتهای ژئوپلیتیکی متفاوت ایجاد میشود.
دستورکار امنیتی تحقیقاتی رو به رشد نشان میدهد این نگرانیها به تحقیقات پایه هم رسیده است که بهطور سنتی خارج از کنترلهای رسمی انجام میشوند. همکاریها و مشارکتهای علمی بینالمللی در 20 سال گذشته بهویژه بین کشورهای OECD (سازمان توسعه و همکاری مشترک اقتصادی) و چین شکوفا شده است. باوجود این احتمال این وجود دارد که افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی بتواند این پیوندها را محدود کرده و منجر به کاهش همکاریهای علمی بینالمللی در آینده شود. این بخش از گزارش به دو بخش تقسیم میشود؛ در بخش اول شاخصهای سرفصل منتخب برای نشان دادن رشد و میزان وابستگی متقابل میان اقتصادها، بهویژه چین، اتحادیه اروپا و آمریکا ارائه میشود. در بخش دوم هم با دقت بیشتری به روندهای سیاسی اخیر پرداخته شده که هدف آنها کاهش آسیبپذیریهای ناشی از وابستگیهای متقابل است و مفهوم آنها را برای فعالیتهای تحقیقاتی و نوآورانه آینده درنظر میگیرد.

همکاریهای علمی بینالمللی آمریکا و چین پررنگتر از انگلیس است
از پایان جنگ سرد، انواع مختلفی از پیوندهای STI عمیق و گسترش یافته است. این موارد شامل همکاریهای علمی بینالمللی، تحرک بینالمللی دانشمندان و مهندسان و زنجیرههای ارزش جهانی در فعالیتهای اقتصادی با تحقیق و توسعه فشرده است. حوزه علوم به مشترکات دانش جهانی برای پیشرفت بستگی دارد و حدود یکپنجم مقالات علمی بهلحاظ بینالمللی و مشترک نوشته میشوند. از آنجایی که قابلیتهای علمی چین در سالهای اخیر رشد داشته، پیوندهای تحقیقاتی قوی با کشورهای OECD ایجاد کرده است. دادههای همکاری وابسته به مقالات علمی محاسبه شده با استفاده از تعداد زیادی از اسناد مشترک بینالملل نشان میدهد همکاریهای بینالمللی بین چین و آمریکا در چند دهه گذشته رشد سریعی داشته است. درواقع بین سالهای 2019- 2017، تالیف مشترک مقالات علمی بین آمریکا و چین بارزتر از همکاری بین آمریکا با انگلیس بوده است. از آن زمان این میزان مقالات مشترک کاهش یافته است که بهنظر میرسد بهدلیل محدودیتهای سفرها در دوران همهگیری کرونا و ممنوعیت سفر دانشجویان و دانشپژوهان چینی به خارج از کشور ایجاد شده باشد. بیشترین میزان کاهش مقالات مشترک در سال 2020 رقم خورد و در سال 2021 این روند کمی افزایشی بود. این شتاب گرفتن مقالات مشترک بیشتر در حوزههای مهندسی و علوم مهندسی بوده که بخش عمدهای از همکاریهای تحقیقاتی دوجانبه چین و آمریکا را شامل میشود. در این بین، همکاری در سایر زمینههای تحقیقاتی مانند علومزیستی و بهداشتی و علوم اجتماعی و انسانی در همین دوره به رشد خود ادامه داد. این الگوها میتوانند از نشانههای کنارهگیری چین و آمریکا از همکاریهای دوجانبه در زمینههای تحقیقاتی باشد که برای رقابت استراتژیک دو کشور اهمیت بالایی دارند. علاوه بر این همکاری دوجانبه در زمینههای دیگری چون حوزههای پزشکی و علوم محیطی که در آن رقابت استراتژیک از اهمیت کمتری برخوردارند، میتواند به رشد خود ادامه دهد.

منابع انسانی خارجی لازم برای توسعه علم و فناوری
برخی از بزرگترین محققان پژوهشی در کشورهای OECD برای انجام تحقیق و توسعه بهشدت به محققان خارجی دارای مدرک دکتری و پستدکتری برای انجام تحقیق و توسعه خود متکی هستند. بهعنوان مثال، در آمریکا، کارگران خارجی 19 درصد از نیروی کار در حوزه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) را در سال 2019 تشکیل میدادند که این رقم در سال 2010 حدود 17 درصد بود. 45 درصد از کارگران شاغل در حوزههای علوم و مهندسی در سطح دکتری متولد خارج از کشور بودهاند که بیشترین سهم را در میان دانشمندان علوم کامپیوتر و ریاضیات به خود اختصاص دادهاند. حدود نیمی از کارگران خارجی متولدشده در آمریکا که بالاترین مدرک آنها در رشتههای علوم و مهندسی بوده، آسیایی هستند بهطوری که 22 درصد آنها اهل هند و 11 درصد هم اهل چین بودهاند. درواقع، چین و هند حدود نیمی از دانشجویان خارجی متولدشده در آمریکا را تشکیل میدهند. دادههای مربوط به جریان نویسندگان علمی، حکایت از کاهش شمار نویسندگان علمی در آمریکا دارد که به جریان غالب در سال 2021 تبدیل شده بود. جریان نویسندگان علمی در چین منعکسکننده این روند نزولی است که به بازگشت دانشمندان چینی از آمریکا اشاره دارد. جذابیت روزافزون اتحادیه اروپا برای نویسندگان علمی تا حدی نتیجه معاهده برگزیت یا بازگشت دانشمندان اتحادیه اروپا از انگلیس است.
چین؛ دومین تامینکننده محصولات واسطهای برای آمریکا
تغییراتی در دهههای اخیر در واردکنندگان عمده محصولات واسطهای در فعالیتهای اقتصادی با تحقیق و توسعه بالا و متوسط به بالا نشان میدهد که چگونه اقتصادها در زنجیرههای ارزش جهانی به هم مرتبط شدهاند. در آغاز قرن 21، آمریکا بزرگترین واردکننده محصولات میانی در فعالیتهای اقتصادی تحقیق و توسعه بالا و متوسط به بالا محسوب میشد و ژاپن مهمترین تامینکننده این محصولات به شمار میرفت. 20 سال بعد، چین به بزرگترین واردکننده و صادرکننده این قبیل محصولات واسطهای تبدیل شد. چین همچنین تامینکننده اصلی اقتصاد کشورهای همسایه خود یعنی ژاپن، کره و چین و نیز دومین تامینکننده بزرگ محصولات مورد نیاز آمریکا پس از مکزیک است. این وابستگیهای متقابل، جدایی میان چین و کشورهای OECD را مخربتر و پرهزینهتر میکند.

پیکربندی دوباره وابستگیهای متقابل چگونه اتفاق میافتد؟
ارقام مربوط به همکاریهای علمی بینالمللی نشان میدهد که محققان کشورهای مختلف بدون توجه به مواضع ایدئولوژیک دولتها با یکدیگر همکاری میکنند. اکتشافات علمی در یک اکوسیستم به هم پیوسته اتفاق میافتد که از عقل و خرد جمعی، دانش فنی، استعداد، منابع مالی و زیرساختهای جهانی در این مسیر استفاده میکند. رشد چشمگیر و قابل توجه توانمندیهای علمی چین طی دو دهه گذشته، این کشور را به شریکی جذاب و بالقوه برای بسیاری از محققان فعال در کشورهای OECD تبدیل کرده است که البته عکس این موضوع هم ممکن است رخ دهد. علاوهبراین، بسیاری از چالشهای مهم جهانی از قبیل همهگیری کرونا، تغییرات آبوهوایی و مسائل پیچیده اجتماعی-اقتصادی نیز بدون همکاری پژوهشی بینالمللی قابل حل نیستند. در عین اینکه این گزارش، سیاستهای مختلفی را در حوزه علم و فناوری مورد توجه قرار داده اما همزمان با اینکه کشورهای مختلف دنیا در رقابت استراتژیک با یکدیگر قرار دارند، میتوان امیدوار بود که با بلوکبندیها یا پیکربندیهای جدیدی که در اینجا به آن اشاره شده، بتوان در حوزه علم و فناوری در دنیا و در همکاریهای بینالملل به نقاط مشترک زیادی دست پیدا کرد و بتوان این همکاریها را از هر زمان دیگری پررنگتر کرد. البته این احتمال وجود دارد که شبکههای تحقیقاتی جهانی هنوز بهطور کامل پیامدهای حاکمیت فناوری رو به رشد، بهویژه در حوزههای تحقیقاتی با پتانسیل کاربرد دوگانه را بررسی نکرده باشند. کاهش همکاری میان چین و آمریکا در حوزه علوم طبیعی و مهندسی از سال 2020 ممکن است شدت یابد. در حالی که ابهامات زیادی در این میان وجود دارد، برخی سیاستها ممکن است باعث جدایی فکری میان دو کشور شوند. چالشهای سیاسی برای کشورهای عضو OECD اینگونه است که محققان باید بهگونهای عمل کنند که در عین حفاظت از منافع خود بتوانند به تعامل علمی خود با یکدیگر ادامه دهند و از ارزشهای خود در یک محیط ژئوپلیتیکی پیچیده نیز دفاع کنند. این امر طبیعتا آسان به دست نمیآید و مدیریت خطرات و مزایای جهانیسازی باید با طرحریزیهای پی در پی میان روابط پژوهشی مبتنیبر دادهها برای تعیین حوزههای ضروری برای حوزه علوم انجام شود. همچنین محققان باید در ارتباطات بینالمللی خود تنوع ایجاد کنند و از حمایت آژانسهای تامین مالی پژوهشی بهرهمند شوند که این امر میتواند طیف سازمانهای مشترک در سطح جهانی را وسیعتر میکند.
حفظ امنیت جریانهای تجاری هایتک
گام سریع یکپارچهسازی بازار مالی و محصولات در سطح جهانی که با پیگیریهای بیوقفه دستیابی به بهرهوری از طریق زنجیرههای تامین جهانی همراه است، مزایای اقتصادی را به همراه داشته است. افزایش پیچیدگی لجستیکی در زنجیرههای تامین جهانی با افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی روبهروست که خطر بهرهمندی از سود حاصل از کشورهای شریک در سایر نقاط زنجیره را افزایش میدهد. رشد و ادغام چین در اقتصاد جهانی باعث شده است که شرکتهای تولیدی در کشورهای OECD بهطور قابل توجهی از چین بهعنوان منبع ورودیهای فناوری پیشرفته و بستری برای مونتاژ نهایی محصولات استفاده کنند. این امر باعث وابستگی متقابل فناوری میان چین و اقتصادهای OECD بهعنوان مثال در صنعت نیمهرساناها شده است اما هنوز هم نگرانی در مورد آسیبهای وارده به زنجیرههای تامین در فناوریهای حیاتی وجود دارد. به موازات آن، چین از قابلیتهای متعددی در فناوریهای پیچیده برخوردار است و در حال حاضر در برخی از زمینهها مانند فناوری 5G و نیز در بسیاری از حوزهها از قبیل هوش مصنوعی، هواپیماهای بدون سرنشین و سایر فناوریها با کاربردهای نظامی در دنیا پیشگام است.
توسعه این قبیل فناوریها نگرانیهای امنیت ملی را بین کشورهای عضو OECD ایجاد کرده است که درنهایت منجر به تقویت برقراری امنیت در جریانهای تجاری هایتک میشوند. این برقراری امنیت در استفاده از موانع دسترسی مستقیم به بازار مانند کنترلهای صادراتی و غربالگری سرمایهگذاری مستقیم خارجی و موانع غیرمستقیم مانند استانداردهای ملی مشهود است. اقتصاد کشورهای عضو OECD همچنین به دنبال گزینههایی برای ایجاد تنوع در زنجیرههای تامین هستند که آنها را منعطفتر کرده و در برابر اختلالات و شوکهای احتمالی آسیبپذیرتر میکند. این امر میتواند مستلزم افزایش ظرفیتهای جهانی برای تولید چند منبع قابل اعتماد و پایدار از مواد و ورودیها، کالاهای واسطهای و کالاهای نهایی در بخشهای دارای اولویت و نیز افزایش ظرفیت زیرساخت لجستیکی باشد. اینکه آیا این تنظیمات جدید به اندازه تنظیمات فعلی کارآمد خواهند بود یا نه، سوالی است که همواره مطرح است اما میتوان در این مسیر شاهد ظهور اکوسیستمهای فناوری متمایز و جداشده در چین و اقتصادهای بازار آزاد بود که درنهایت منجر به رقابتی خواهند شد که ممکن است همکاریهای آینده در مورد چالشهای بزرگ جهانی را تضعیف کند که این امر، خود نشاندهنده تضعیف وابستگی متقابل اقتصادی میتواند باشد که بهعنوان سنگری در برابر درگیریهای آینده عمل خواهد کرد.











