مطهرهسادات قاسمی- فاطمه طاریبخش، گروه دانشگاه: سومین جلسه از سلسله جلسات «دانشگاه، خانه گفتوگو» ویژه دانشجویان و فارغالتحصیلان دکتری دوشنبه هشتم آبانماه به موضوع جنگ حماس و رژیمصهیونیستی اختصاص یافت. این دومین نشست دانشجویان در موضوع تحولات اخیر فلسطین بود که با حضور سیدرضا صدرالحسینی و حسن لاسجردی کارشناسان مسائل منطقه، همسر شهید علیمحمدی اولین شهید هستهای، ابوالفضل یداللهیاصلانی مدیرکل ارتباطات اجتماعی معاونت مجلس دانشگاه آزاد و جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان مقطع دکتری واحدهای مختلف در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد برگزار شد. پیش از این هجدهمین دوره از سلسله نشستهای دانشگاه، خانه گفتوگو که مختص اساتید بود هم به عملیات طوفانالاقصی و شرایط جنگ غزه پرداخته بود. یداللهیاصلانی، مدیرکل ارتباطات اجتماعی معاونت مجلس دانشگاه آزاد در ابتدای این نشست عنوان کرد طرح دانشگاه، خانه گفتوگو برای تحقق جهاد تبیین و در راستای منویات مقاممعظمرهبری مبنی بر برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها در این دانشگاه برگزار میشود. خلاصه این نشست را در صفحه دانشگاه «فرهیختگان» میخوانید.
هیبت رژیمصهیونیستی با عملیات طوفانالاقصی فروریخته است
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه: موضوعات مهم و اساسی باید بین نخبگان مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و دیدگاههای عزیزانی که امروز بهعنوان شاخصترین اعضای جامعه مطرح هستند مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در مجموعهها و رسانههای مختلف از آنها استفاده کامل صورت بگیرد. یکی از نکات اساسی که در این جلسات میتوان به آن پرداخت، چرایی انجام عملیات طوفانالاقصی است. امروز بیستوسومین روز طوفان الاقصی است و مطالب گوناگون و نظریات متعددی در این رابطه مطرح است با این سوال که آیا مقاومت میدانست که بعد از شروع عملیات چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آیا برآورد دقیق و صحیحی از انجام عملیات داشته است؟ مجموعه عملیات بزرگ و موفق طوفانالاقصی واکنشی بوده به 75 سال اقدامات رژیمصهیونیستی که با حمایت نظام سلطه صورت گرفته است. در یازدهم آبان ماه با بیانیهای به نام بیانیه بالفور روبهرو هستیم که به دوستان علاقهمند حوزه روابط بینالملل و منطقهای توصیه میکنم که این بیانیه را مطالعه کنند و ببینند در سال 1917 میلادی این بیانیه چه شرایطی را ایجاد کرده است و امروز چه شرایطی دارد.
اگر از همه آن 75 سال عبور کنیم و به دو سال اخیر وضعیت رژیمصهیونیستی و فلسطینیها توجه بیشتری داشته باشیم شاید بتوانیم ادعایی که در ابتدا مبنیبر واکنشی بودن عملیات طوفانالاقصی داشتم را بهتر و بیشتر متوجه شویم. در سالیان طولانی بهویژه دوسال گذشته شرایط نامناسب و نامساعدی برای مردم فلسطین به وجود آمد که ممکن است بخشهایی از آن را از قاب تلویزیون هم مشاهده کرده باشید. در طول 10 ماه اخیر میلادی بیش از 370 کودک فلسطینی به شهادت رسیدهاند. در طول یک سال گذشته که دولت تندرو نتانیاهو آمده و وزیر داخله بسیار تندرویی را برای این صحنه قرار داده، اتفاق جدیدی که نتیجه آن عبور از خطوط قرمز فلسطینیها بوده با شدت بیشتری صورت گرفته است که در واقع پاگذاری روی خطوط قرمز معنوی فلسطینیها بود. مردم فلسطین شاید با شهادت کودکان، تخریب منازل، آوارگی ملت فلسطین، افزایش زندانیها، جسارت مستقیم به زندانیها و شرایط بسیار دشواری که برای اقتصاد، سیاست، امنیت و زیست مردم در طول یکسال گذشته صورت گرفته بهگونهای کنار آمده یا عادت کرده بودند که با شدت کم و زیادی با آن سر کنند. اما آنچه در طول یک سال گذشته رخ داد عبور از خطوط قرمز معنوی و جسارت مستقیم به مسجدالاقصی توسط تندروهای صهیونیست بود. در این ایام بیشتر شدن توهینها به مقدسات مسلمانها و بهویژه جسارت بر همه امواتی که در مسجد الاقصی بود شرایطی را پدید آورد که امروز مشاهده میکنید. درواقع کشتن گاوها در صحن مسجد و پاشیدن احشای داخلی و خون گاو به در و دیوار مسجد و اولین قبله مسلمانها برنامه هفتگی همسر وزیر داخله رژیم بود؛ یا بههم زدن صف نمازهای گوناگون از جمله نماز تراویح که یکی از نمازهای مورد اعتقاد اهل تسنن است یا پارهکردن قرآن از موارد بسیار عادی بود. همچنین تخریب مسجدالاقصی از برنامه کوتاهمدت دولت تندرو بود. باتوجه به تقسیمات امنیتی که نتانیاهو انجام داده بود و بخش امنیت مسجدالاقصی را از اردنیها گرفته و به وزیر داخله سپرده بود؛ نقشههایی در سر بود که در رسانههای مختلف نیز به آن پرداخته شد و برخی از افراد نیز نسبت به آن مصاحبههایی داشتند که در همان ماههای اخیر قرار بود که مسجدالاقصی بهطور کامل تخریب شود. بنابراین کاشتن بادهای مختلف 75 ساله بهویژه در دو سال گذشته این طوفان را به وجود آورد. همانطور که عرض کردم اتفاقی که رخ داد، واکنشی به اقدامات تندروانه رژیمصهیونیستی بود. تقریبا دو هفته گذشته که شنبه شبها مجددا تظاهرات ساکنان سرزمینهای اشغالی شروع شده، همه شعارها و توجهها به سمت نتانیاهو رفته است مبنیبر اینکه: «تو با اقدامات و تندرویهای خودت این بلا را به سر ما آوردی.» در واقع میخواهم بگویم که ادلهای که مطرح شد، ادلهای از دریچه مقاومت نیست بلکه از نگاه خود صهیونیستها و حتی آمریکاییها نیز این مساله صدق میکند.
معمولا رئیسجمهور آمریکا هر کسی بود، پس از انتصاب نخستوزیر رژیمصهیونیستی از او دعوت میکرد که به واشنگتن سفر کند اما در این یک سال گذشته این اتفاق نیفتاد و دموکراتها با توجه به دیدگاهی که به مسائل فلسطین و موضوعات رژیم دارند، نگران این موضوع بودند و اعلام میکردند به دلیل تندرویهای نتانیاهو و دولتش او را به واشنگتن دعوت نمیکنیم. این بخشی از پاسخ به چرایی عملیات طوفانالاقصی بود. اما آیا برآورد کامل و کافی از اتفاقات بعد از عملیات وجود داشت؟ باید بگوییم که بله، شاید در هفته یا 10 روز در این مورد ادله کافی برای کسانی که این موضوعات را سالهاست پیگیری میکنند وجود داشت اما امروز به راحتی برای افکار عمومی بیان کنیم که مقاومت مردم غزه در برابر بدترین جنایات و نسلکشی و زیرپا گذاشتن حقوق بینالملل و حقوق جنگ نشان میدهد که آنها تصمیم گرفتهاند که به شهادت یا پیروزی برسند. شاید در هفته و 10 روز اول این مساله بیشتر به یک شعار نزدیک بود تا واقعیت اما امروز مشاهده میکنیم که کوچاندن مردم با مخالفت روبهرو شده است. حتی تعدادی از مردم که از منطقه شمال به دلیل بمبارانهای شدید هفته اول با کمترین امکانات ممکن به مناطق جنوبی غزه جابهجا شدند، پس از اینکه متوجه شدند این کوچاندن یک راهبرد برای رژیمصهیونیستی است و برای تخلیه غزه از ساکنان این اتفاق رخ میدهد، با همان امکانات محدودی که داشتند به مناطق شمالی بازگشتند و امروز در کنار خرابههای خانههای خود ماندهاند. شاید در رسانهها نیز دیده باشید که چطور نوجوانان، جوانان، خانم و آقایان شعار ماندن، حمایت از مقاومت و دفاع از خاک خود را اعلام میکنند که در فضای مجازی نیز قابل توجه است. بنابراین موضوع کاملا روشن است زیرا همه کسانی که ضربه اول را به ستون فقرات رژیمصهیونیستی در دو حوزه نظامی و امنیتی زدهاند که غیرقابل ترمیم است به پشتوانه خانوادهها و نزدیکان خودشان که در غزه هستند این کار بزرگ را انجام دادهاند. پس این برآورد کاملا صورت گرفته بود و تجربیاتی نیز وجود داشت که رژیم به دلیل اینکه امکان مقابله با مقاومت را ندارد قطعا از همه امکانات برای وارد کردن فشار حداکثری به مردم غزه استفاده میکند. به همین جهت تا آنجایی که امکان داشت بعضی از نیازمندیها نیز تامین شده بود و در این ایام از بخشی از آنها برای مصرف عموم استفاده میشود.
آیا وقتی که صحبت از عدم ترمیم رژیمصهیونیستی صورت میگیرد یعنی امکان ترمیم تانک و هواپیمایی که از بین رفته است امکانپذیر نیست که لفظ عدم ترمیم به کار برده میشود؟ حتما قابل ترمیم است، امروز از طریق پل هوایی که بین مناطق لجستیک آمریکاییها در سرزمینهای اشغالی وجود دارد نیازمندیهای رژیمصهیونیستی به صورت هرچه تمامتر تامین میشود. اما آنچه که غیرقابل ترمیم است دو ستون فقرات اصلی رژیم در حوزه هیبت نظامی و هیبت امنیتی است. این نکته را باید خدمت شما عرض کنم که بخش قابل توجهی از آن چیزی که به نام تطویع یا عادیسازی روابط برخی از کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی مطرح است، تکیه به همین دو ستون بود. زیرا سرزمینهای اشغالی چیز خاصی ندارد، وسعتی ندارد که کشورها علاقهمند رابطه با او باشند و با یکدیگر مسابقه بگذارند. استفاده از دو موضوع اساسی توان نظامی رژیم به دلیل اینکه چهارمین ارتش منطقه از لحاظ امکانات نظامی رژیمصهیونیستی بود. این مساله نیز کاملا مشهود بود زیرا در ایامی پیروز صحنه جنگی که یک طرف آن شش کشور عربی بودند رژیمصهیونیستی بود. در سال 1993 نیز این رژیم در مقابل دو کشور عربی قدرتمند یعنی سوریه و مصر پیروز شد. ممکن است در ادبیات مقاومت، فلسطین و مقاومت ضرباتی از سال 2006 به رژیم زده باشند که واقعی است اما در مجموع ارتش کلاسیک رژیمصهیونیستی چهارمین ارتش دنیا بود و امکاناتی که در طول ایام گذشته به آن داده میشد حتما باید یک تفاضل شناخته شده و دقیق با فروش اسلحه به بقیه کشورهای منطقه داشته باشد. امنیت رژیم از هر چیز دیگری مهمتر بود.
نکته دوم مساله امنیتی بود. شاید بعد از شهادت شهید فخریزاده مساله موساد و دستگاه اطلاعاتی رژیمصهیونیستی برای افکار عمومی ملموستر شد که امکان دارد یک نفر 20 سال تحت اشراف اطلاعاتی دستگاه اطلاعاتی آمریکا باشد و در شرایطی میتوانند آن را ترور کنند. البته کتابهای متعددی در این باب نوشته شده که امروز بخشی از اقدامات سازمان سیاه یا به صورت پیمانکاری به موساد واگذار میشود یا به صورت مشترک انجام میشود. معمولا هر سال نیز کتابها از اقدامات موساد به جهت قدرتنمایی و نشان دادن خودشان در حوزههای پیشرفت اطلاعاتی چاپ میشود. حالا در مقابل این دستگاه اطلاعاتی عملیات طوفانالاقصی انجام و این دستگاه غافلگیر میشود. این مسائل از آن نکاتی است که غیرقابل ترمیم است؛ در حال حاضر قبل از شروع این عملیات برخی از کشورهای بزرگ علاقهمند بودند که ماموران آموزشی و اساتید دستگاه اطلاعاتی رژیم را دو جلسه به کشورشان دعوت کرده تا برای ماموران سطح بالای امنیتی کلاس برگزار کنند. یا چندین نفر را به رژیم بفرستند تا تحت اشراف موساد کلاسهایی را بگذرانند. همه اینها فرو ریختن مشروعیت رژیم است.
موساد نه از نظر نظامی بلکه از جنبه اطلاعاتی هم شکست خورد
حسن لاسجردی، کارشناس مسائل منطقه: چون جمع دانشگاهی است به نظر میرسد یکی از نکات بسیار مهم این است که توان نیروهای مقاومت برای عملیات چقدر بوده است و اگر به اخبار و تحلیلهایشان توجه کنید؛ درباره توان انجام این کار در سرزمینهای اشغالی نیروهای متعدد و متنوعی است. حتی بر این باور هستم که این توان در نیروها داخلی این سرزمین نیز موجود است و آنها میتوانند به اسرائیل رخنه کرده و به آن ضربه بزنند یا حضور نظامی داشته باشند. اما برخی معتقدند آنقدر آن سرزمین کوچک و تحت کنترل و نظارت است که امکان این کار بزرگ وجود ندارد و برخی نیز معتقدند که این کار به جهت امنیت و تاثیری که در مناسبات منطقهای و فرامنطقهای داشته اصلا کار نیروهای ملی و منطقهای نیست و حتما قدرت بزرگی در پس این پرده است. به هر جهت در گزینهها یا سناریوهای مختلفی که برای قدرت انجام این کار مطرح شده نگاههای متفاوتی را میشنویم. اگر بخواهیم با جزئیات بیشتری طرح موضوع کنیم، بسیاری از افراد معتقدند با چنین عملیاتی با این دقت و باتوجه به غافلگیریای که رخ داده است از نظر حجم تلفات و نکات دیگر حتما قدرت بزرگی در میان است. شاید شنیدهاید که روسها از جمله عناصری هستند که به دلایل مختلف میتوانند در وجود این بحران برای رژیم نقشآفرینی مهمی داشته باشند. از گرایشات در اردوگاه شرق بگیریم تا موضوع اوکراین. دلایل و عوامل مختلفی است که به جهت اینکه جمع حاضر جمع فرهیختهای است من نمیخواهم وارد مسائل ریز بشوم. بهطور کلی عرض میکنم که برخی معتقدند این بحران بزرگ، عمیق و دقیق نمیتواند توسط یک گروه پارتیزانی یا گروه کوچک که در یک سرزمین کوچک قابل کنترل هستند انجام شود.
نکته بعدی، انجام این عملیات توسط نیروهای منطقهای است. بهطور مشخص حزبالله لبنان را در این گروه قرار دادهاند و بیان میکنند که حزبالله لبنان به دلایل مختلف ازجمله پختگی نظامی، پختگی اطلاعاتی، اشرافی که به منطقه و گروههای مقاومت دارد و اصطلاحا از نظر گروههای مقاومت برادر بزرگتر منطقه نامیده میشود و در طراحی و پیشبرد این نقشه دقیق، عملیاتی و قابل انجام نقشآفرینی کرده است. بهنظر من از جنبه تاثیرگذاری موضوع امنیتی این اتفاق بهمراتب مهمتر از حوزه نظامی آن است. توان موساد و دستگاههای اطلاعاتی دال بر این است که موضوع شکست یا تلنگر اطلاعاتی که در اسرائیل بهوجود آمده از شکست نظامی آن مهمتر است، زیرا بههرحال ارتش و یک نیروی نظامی میداند که اگر ضربه بخورد؛ تلفات و از بین رفتن امکانات را درپی دارد. اما بهنظر میرسد در این اتفاق جدید آنچه بسیار مهم بوده، این است که بسیاری معتقدند موساد نه از نظر نظامی، بلکه از جنبه اطلاعاتی و امنیتی شکستخورده که نگاه درستتری است. همچنین برخی میگویند توان انجام اینچنین عملیاتی با توجه به همه انگارههای موجود در محل عملیات، کار نیروی محلی و نیروی حاضر در یک مقیاس محدود جغرافیایی نیست، بلکه نقشه دقیق حسابشدهای است که مدتها روی آن کار شده و نیروی برتری است که این عملیات را انجام داده است.
نکته بعدی این است که آیا توان انجام عملیات توسط نیروهای مقاومت در سرزمینی مثل غزه قابلانجام است یا خیر؟ برخی معتقدند این کار نیروی اصطلاحا چریکی و جنگدیده در یک جغرافیای خاص است، زیرا آنها حدود 75 سال است که در این جغرافیا زندگی میکنند، مختصات ریز آن را میدانند و از نظر تحرک جغرافیایی حداقل تحرک را دارند، یعنی سومین گروه معتقدند کاری که در غزه انجام شده، فقط مختص آدمهایی است که بهعنوان نیروهای مقاومت و نیروهای حماس عملیات را آغاز کردهاند.
میخواهم چند دلیل یا نشانه عرض کنم که چرا از میان این سه گزینه، نظر گروه سوم قابلفهمتر و بهواقعیت نزدیکتر است. اشاره کردم به بحث شکلگیری یک تفکر بزرگ در منطقه به نام مقاومت، همزمان با تهاجم آمریکا به عراق در سخنرانیهای مختلف آنها بهعنوان تمرین یا ایجاد یک نمونه دموکراسی استفاده کردهاند. بهموازات همین کلمه یا دیگر مفاهیمی که سعی میکنند در منطقه ما بهوجود بیاوردند. این سمت هم فکر یا فرهنگی به نام مقاومت شکل گرفته است. از سال 2006 تقریبا دموکراسی و مقاومت پابهپای یکدیگر بالا میآیند، یعنی نشانههای نزاع، درگیری، رقابت و جابهجایی نشان میدهد این دو با یکدیگر بالا میآیند. بنابراین جا افتادن نیرویی به نام مقاومت، یعنی گسترش تفکر و بلوغ این نگاه در این سرزمین شکل گرفته است. نمیدانم دوستان حاضر در جلسه تا چه حد با جغرافیای غزه آشنا هستند، این سرزمین 365 کیلومترمربع در قالب یک مستطیل است که یک طرف آن دریا، یک سمت لبنان و سمت دیگر سرزمینهای اشغالی است که به سوریه ختم میشود. این جغرافیا کاملا بسته است، یعنی اگر تنظیمات و ترتیبات امنیتی و نظامی اسرائیل را در این منطقه درنظر بگیریم؛ نیروی نظامی مستقر است، رفتوآمدها بررسی میشود، هر فرد برای تردد باید با نیروهای ایست بازرسی هماهنگ باشد و جغرافیای رفتوآمد حداقلی است، بنابراین با این شرایط بهنظر میرسد دشمن در مسیر عملیات از آن مطلع خواهد شد و نمیتوان گفت عملیات از خارج غزه طراحی و اجرا شده است. مناسبات این منطقه نیز حائز اهمیت است. در تقابلی که بین نیروهای مقاومت و دشمن علنی وجود دارد، نیروی مقاومت باید شناخت بسیار دقیقی از این دشمن داشته باشند تا بتوانند عملیات خود را طراحی کنند. به همین جهت افرادی که در این جغرافیا حضور دارند توانستهاند بهدلیل ارتباطی که با این جغرافیا و ضرورتی که برای فهم تواناییها وجود دارد این عملیات را انجام دهند.
نکته بعدی این است که اسرائیلیها 10 هزار نفر جاسوس در غزه دارند. بهنظر شما آیا در بین این افراد هیچکس متوجه نشده که این عملیات درحال طراحی و انجام است؟ همچنین سطح دسترسی افرادی که در عملیات حضور داشتند بسیار محدود است و حتی همه کسانی که در جنبش مقاومت حضور دارند در جریان آن نیستند، لذا به دلایلی که عرض کردم این عملیات در داخل سرزمینهای اشغالی انجام شده است. البته ممکن است برخی اطلاعات آن از کشور دیگری آمده باشد. اگر بخواهیم آینده اتفاقات رخ داده را مورد بررسی قرار دهیم سه نگاه میتواند بهعنوان سناریو احتمالی باشد. در این مورد متنی با عنوان جنگ بزرگ، جنگ منطقهای و جنگ بومی نوشتهام. بسیاری معتقدند اسرائیل برای اینکه بتواند این اتفاق را مدیریت کند، حتما دست به واکنش قوی خواهد زد که من معتقدم اسرائیل همچنان تلاش میکند جنگ را در غزه متمرکز کند. درواقع اسرائیل یک ضربه خورده و باید یک ضربه بزند؛ غزه نیز دشمن اصلی اسرائیل در منازعات نظامی فوریتی است. همچنین اسرائیل در اندیشههای جنگ خود با عنوانی به نام جنگ تمیز طرف است، یعنی آنقدر طرف مقابل را بزنی که یا از بین برود یا تسلیم شود. در این نگاهی که عرض کردم موضوع حمله زمینی به غزه نیز قابلفهم است. از روز سومی که عملیات طوفانالاقصی انجام شد، موضوع تهاجم بزرگ اسرائیل از طریق زمین مطرح شد و الان بیش از 20 روز گذشته. آیا با توجه به رفتارشناسی نیرویهای نظامی رژیمصهیونیستی، اسرائیلیها برای انجام عملیات 20 روز صبر میکردند؟ به همین دلیل نیروی نظامی اسرائیل در ابتدا تلاش میکند که غزه را از رقیب خالی یا آن را تسلیم کند و اگر بخواهند کاری هم انجام دهند بعد از فهم و ارزیابی از مرحله قبلی آن را عملیاتی میکنند، لذا بر این باورم که جنگ بزرگ علیه غزه به این زودی شکل نخواهد گرفت. به این دلیل که درحالحاضر اسرائیل بهره خود را از این شرایط میبرد، یعنی اگر قرار است رقیب خودش را تضعیف کند، این کار را با بمباران، موشک و تسلیحات انجام داده و اگر میخواهد مراکز مهم و بزرگ را از بین ببرد باز هم اکنون این کار را انجام میدهد، لذا جنگ نظامی همهجانبه برای اسرائیل تحقق یافته است.
آیا اسرائیل با حمله همهجانبه با اسرائیل میتواند حماس و دیگر نیروهای مقاومت را از بین ببرد و این سرزمین را از هر نوع دشمنیای خالی کند؟ من میگویم خیر، زیرا تجربه نشان داده نیروهایی که مخالف هر چیزی هستند، زمانی که مقابل ماشین نظامی یک حکومت قرار میگیرند وارد نبرد زیرزمینی میشوند، زیرا خالی کردن این سرزمین از نیروهای مقاومت و دشمنان امکانپذیر نیست. همچنین در فلسطین دومیلیون نفر زندگی میکنند و اگر اسرائیل بخواهد این کار را انجام دهد به معنای واقعی باید حمام خون راه بیندازد و این مساله در دورهای که ما زندگی میکنیم بهویژه در جهانی که به ثانیه خبر، عکس و فیلم جابهجا میشود، کنش اینچنینی امکانپذیر نیست.
ملتهای دنیا سربلند روبهروی اسرائیل میایستند
منصوره کرمی، همسر دانشمند هستهای شهید علیمحمدی: در ابتدا با چند سوال شروع میکنم؛ آیا ما تروریسم خوب یا بد داریم؟ آیا حقوق بشر طبقاتی است؟ آیا خون مردم آمریکا، اسرائیل و اروپا رنگینتر از مردم خاورمیانه است؟ اگر چنین نیست چرا اسرائیل هر آنی که تصمیم میگیرد تهدید و ترور کند یا بمباران کند انجام میدهد و هیچجای دنیا اتفاقی نمیافتد؟ در اینجا باید بگویم که اسرائیل، بزرگترین ناقض حقوقبشر در تاریخ بوده و هست. من دو، سه نمونه را نام میبرم. در سال 2010، یک کشتی که برای امدادرسانی به مردم غزه میرفت، مورد حمله کماندوهای اسرائیلی قرار میگیرد و 9 غیرنظامی را در کشتی مرمره میکشند و دهها نفر را مجروح میکنند. 9 نفر کشتهشده نیز از مراکز رسانهای بودند، زیرا وحشت داشتند از جنایت بزرگی که انجام دادند و نمیخواستند مردم دنیا آگاه شوند یا در پاکسازی که از مردم واقعی فلسطین انجام میدهند که به روستای دیریاسین 250 نفر را میکشند و 300 نفر مجروح میشوند. در سال 2009 نیز به غزه حمله میکنند و 1400 نفر را در این جریان میکشند. الان هم جنایات بسیاری انجام دادهاند و بالای شش هزار نفر را کشتهاند.
متاسفانه دنیای رسانه علیه ملتها و عدالت است. من بهعنوان همسر یکی از شهدایی که توسط اسرائیل به شهادت رسیده، میخواهم برای شما بگویم. از سال 2000 میلادی و طبق گفته اسرائیلیها، در کتاب TARGET TEHRAN با وقاحت تمام مینویسند که چطور از سال 2000 دانشمندان ما را به شهادت رساندند. یکی از ترورشدگان تازه به خانه جدید اسبابکشی کرده بود، او کنار زن و بچهاش خوابید و صبح بیدار نشدند. به یاد دارم که شهید علیمحمدی به من گفت که دکتر گفته گاز بخاری گرفته، اما من باور نمیکنم. اما در این کتاب نوشتهاند که از اورانیوم غنیشده استفاده کردهایم و در خانهشان را زدیم و زن و بچه آن استاد را کشتیم. به چه جرمی؟ به این جرم که آنها بهدنبال پیشرفت و توسعه کشورشان بودند؟ هیچ کدامشان نظامی نبودند و نمیخواستند بجنگند. زمانی که جنگ هشتساله را دیدند بر آن شدند که از لحاظ دفاعی کشور را تضعیف کنند. اما خدا را شکر با حمله حماس، هیمنه اسرائیل ریخت. تا دیروز ابرقدرت و هیولایی که از خودشان ساخته بودند، باعث میشد دولتها و ملتهای دنیا سر به زیر بیندازند و از آنها حمایت کنند. از این به بعد خواهیم دید که تمام ملتهای دنیا سربلند روبهروی اسرائیل میایستند و از عدالت و از بشریت دفاع میکنند.
تلفات مردم غزه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد
افسانه محمدی، دانشجوی دکتری رشته مردمشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: با توجه به فرمایشات اساتید یک سوال در رابطه با مسائل مطرحشده برای من پیش آمد. با توجه به تلفات بسیاری که در غزه اتفاق افتاد و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده است؛ کمهزینهترین راهکار برای اینکه این اتفاقات در منطقه فرسایشی نشود از نظر شما چیست تا آرامش و امنیت در منطقه برقرار شود.
غرب در حال ترغیب اعراب به پذیرش 2دولتی است؟
امیر عسگری، دانشجوی دکتری رشته روابط بینالملل دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: هدف از انجام عملیات طوفانالاقصی همچنان گنگ است، زیرا در سال 2006 قبل از جنگ 33 روزه هدفی که اعلام شده بود آزادسازی اسرای لبنانی بود و شهید سلیمانی در آخرین مصاحبه خود درباره جنگ 33 روزه بیان کردند که حزبالله قولی به مردم داده بود و نمیتوانست زیر قولش بزند به همین دلیل مجبور شد این عملیات را انجام دهد که اشاره میکنند انتظار چنین واکنشی را از رژیمصهیونیستی نداشتند. سوال من این است که هدف حماس از انجام این عملیات چه بود و آیا خواستههایش تا به الان مشخص شده است یا خیر؟ همچنین آیا این حجم از کشتار رژیمصهیونیستی را پیشبینی میکردند؟ در برخی از رسانههای تحلیلی اشاره میشود که وقتی عملیات انجام شده، تمام غرب یکپارچه متحد شده و پشتیبانی اسرائیل را میکند و دیگر خبری از فشار به روسیه در جنگ اوکراین نیست. آیا روسها میتوانند در عملیات طوفانالاقصی نقشی داشته باشند؟ همچنین نقش قطر چیست؟ زیرا اتاق عملیات حماس در قطر است اما هیچ فشاری از سوی آمریکاییها یا رژیمصهیونیستی به قطر که جزء متحدان آمریکاست وارد نشد. آیا میتوان گفت که در حال ترغیب کشورهای عربی به بحث دودولتی و حذف حماس هستند؟
زلزله سیاسی، امنیتی در اسرائیل پیشبینی میشود
نیما حاسیر، دانشجوی دکتری رشته اندیشه سیاسی دانشگاه آزاد واحد علوموتحقیقات: به هرحال اگر بخواهیم بعد روابط بینالملل مساله فلسطین و عملیات را در نظر بگیریم دولت رژیمصهیونیستی دولتی است که از یهودیان شرق اروپا تشکیل شده که میتوانند مناسباتی با روسیه نیز داشته باشند. همچنین تاریخ این عملیات با یک روز اختلاف نسبت به جنگ 1973 که روسیه در آن فعالیت بسیاری داشت انجام شد. به دلیل رخنه سیاسی که در اسرائیل به وجود آمد میتوان این مساله را پیشبینی کرد که پس از این قضیه زلزله سیاسی، امنیتی و هویتشناسانهای در اسرائیل به وجود بیاید. جنبه دیگر قضیه این است که اگر اسرائیل بتواند طی یک سناریو غزه را از حکومت حماس خالی کند، ما باید در سیاستهای خارجی و دکترین خود بر حسب منافع ملی چه سیاستی را اتحاذ کرده و از چه موضعی وارد بشویم؟
دانشگاه باید در حوزه فلسطین در موضع فعال قرار بگیرد
حسامالدین ملکمحمدی، دانشجوی دکتری رشته سیاستگذاری عمومی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: باید انتقادی کنم. در سخنان میهمانان به موضوع استفاده از دیپلماسی علمی، فکری و اجتماعی دانشگاههای جهان اسلام و نشان دادن چهره سفاک و جنایتکار رژیمصهیونیستی اشاره نشد. چهره منحوس این رژیم در حوزه سیاست بینالملل مشخص شده و ما چندان به این مساله در دانشگاهها نپرداختهایم. احساس میکنم محیط دانشگاههای کشور امروز صرفا یک محیط نظارهگر است درحالیکه ما داور و نظارهگر نمیخواهیم. دانشگاه باید از موضع انفعال به موضع فعال تغییر کند و هر کاری که میتواند را در جایگاه شأنیت خود در این مورد انجام دهد. برای مثال اجماعسازی در حوزه دانشگاهیان جهان اسلام و جهان عرب؛ در این حوزه اتفاق خاصی به جز بیانیههای همیشگی ندیدهام. ما در حوزه تولید علم چه کار میکنیم؟ چطور میخواهیم مقالات علمی خود را به حوزه مظلومیت مردم فلسطین سوق بدهیم؟ زمانی موفق میشویم که دانشگاه تبدیل به جبهه شود. در این مورد چه کاری میخواهیم انجام دهیم؟ آیا دانشگاه را به جبهه ضداستکبار تبدیل کردهایم یا خیر؟ ممنون میشوم در این مورد جمعبندی داشته باشید که به یک خروجی عملگرایانه برسیم.
آیا نگاه صفر و یکی به حذف اسرائیل صحیح است؟
محمدرضا چراغیزرمهری، دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد علوموتحقیقات: از سال 1948 که اسرائیل تشکیل شد، 10 کشور رای مخالف و حدود 30 کشور رای موافق دادند که کشور ایران جزء رایهای مخالف بود. دقیقا از فردای آن روز جنگ شروع شد و همه کشورهای عربی درصدد حذف اسرائیل برآمدند که در بسیاری از جنگها اسرائیل پیروز شد. همچنین 165 کشور اسرائیل را به رسمیت شناخته و این کشور حدود 10 میلیون جمعیت دارد. آیا این نگاه صفر و یکی درست است؟ در هر حال جنگ بین دولتهاست اما همواره مردم ضرر و زیان آن را متحمل میشوند.
ایران در مبارزه با اسرائیل از کشورهای اسلامی عقب ماند؟
امیررضا نظری، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد علوموتحقیقات: دو شعبه مکدونالد در اروپا اعلام کردند تم خود را از سفید-قرمز به سفید- آبی تغییر دادهاند. این اتفاق باعث شد موج مخالفتها در کشورهای اسلامی اعلام شود و مردم در بسیاری از کشورها مکدونالد را تحریم کرده و هشداری به دیگر برندهای بزرگ دادهاند. در بسیاری از کشورها اعتراضات زیادی علیه کشور اسرائیل رخ داده است اما تنها کشور اسلامی که مردمش میلی به حمایت از فلسطین ندارند متاسفانه ایران بود. بله تجمعاتی در میدان فلسطین انجام شد اما برای ما که تجمع مردم در شهادت سردار سلیمانی را دیدیم این جمعیت اصلا چشمگیر نیست. در سالهای اخیر با مردم و سرمایه انسانی خود چه کردهایم که در حال حاضر نسبت به دیگر کشورهای اسلامی در بحث مبارزه با اسرائیل عقب ماندهایم.
جنگ غزه باعث همگرایی کشورهای منطقه علیه اسرائیل شد
حسین ابراهیمی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی علوموتحقیقات: تمام ساختار سیاسی ما یعنی رسانه و مردم و دولت و مجلس، همه همگام و همراه مردم فلسطین و غزه در این مسیر حرکت میکنند. در این مسیر از همه زاویهها از نظر سیاسی و لجستیک و... روی ظرفیت حساب کردهایم، بهطوری که رژیم غاصب اسرائیل، نگاهش اول به سمت ما است. از زوایا و مقولات مختلفی میتوان این جنگ را بررسی کرد که اینجا کلیگویی شد. اگر بخواهیم جنگ و اتفاقی که افتاده را بهگونهای بررسی کنیم که نتیجه خوبی داشته باشد، میتوانیم در وهله اول آن را تعریف کنیم. رژیم منحوس و غاصب اسرائیل شاخصه قدرت را ندارد و در منطقهای واقع شده که محصور است و این موقعیت را ندارد که با همسایگان ارتباط گرفته و خودش را بهعنوان قدرت مطرح کند. تنها حمایتهای کشورهای غربی و آمریکا باعث شده تا این رژیم سرپا بماند. رژیمصهیونیستی در این جنگ شکست خورده است. البته باید این را مدنظر قرار داد که پیروزی فقط نظامی نیست و عملا هیمنه این رژیم فرو ریخت. جالب اینکه این هیمنه در مقابل مردم ضعیف و ناتوان فرو ریخت. رژیمصهیونیستی 23 روز پیش گفت میخواهد حمله همهجانبهای به غزه انجام دهد، اما نتوانست و دنیا این اجازه را به او نداد. تمام کشورهای دنیا و حتی مردم کشورهای غربی نیز در برابر این حرکت رژیم ایستادند. به همین دلیل این رژیم از نظر منطقهای و دیپلماسی نیز شکست خورد. درحالیکه رژیمصهیونیستی در حال ایجاد همگرایی در منطقه بود تا بتواند روابط دیپلماتیک برای خود ایجاد کند، اما این جنگ باعث شد تا در این زمینه شکست بخورد. همچنین این جنگ باعث همگرایی کشورهای منطقه علیه رژیم اسرائیل شد. عامل تمام این کارها به نظر من نگاه و فکر سیاسی و نظام جمهوری اسلامی ایران است که توانست رهبری را در منطقه به دست بگیرد. موضوع دیگر اینکه اسرائیل میخواهد واکنشی نسبت به این اتفاقات نشان دهد اما هرگز به خودش اجازه نمیدهد که این کار را انجام دهد. البته در این میان یک سوالی هم دارم و آن اینکه، جنگ اوکراین با جنگ امروز حماس و اسرائیل میتواند مرتبط باشد یا خیر؟
آیا هویت فلسطینی شکل گرفته است؟
نغمه سادات ابنتراب، دانشجوی دکتری روابط بینالملل واحد علوموتحقیقات: در جنگ 22 روزه غزه که در سال 2009 اتفاق افتاد؛ نتانیاهو گفت که تمام غزه برای من میدان نبرد خواهد بود، چراکه ممکن است از تمام مراکز و مدارس و مغازهها و بیمارستانها به ما شلیک شود. طبیعی است که وقتی نگاه نسلکشی وجود داشته باشد، نسل جدید دارای هویت خواهد بود. اینکه من چه کسی هستم یا چه کسی نیستم! اهمیت پیدا میکند. سوالی که پیش میآید اینکه آیا امروز ما میتوانیم بگوییم هویت فلسطینی شکل گرفته است؟ موازنه قدرت بین اسرائیل و فلسطین، در قالب یک موازنه نامتقارن تغییر پیدا کرده است؟
از اندیشه زمین بازی در میدان نبرد غافل ماندهایم
بهنام آدمزاده، دانشجوی دکتری علوم سیاسی واحد تهران مرکزی: در مسیر نابودی اسرائیل براساس نظر مقاممعظمرهبری، عملیات طوفانالاقصی بهعنوان شتابدهندهای برای تسریع روند فروپاشی و پایان این رژیم بود. اما طبق نظراتی که گفته شد این سوال پیش میآید، اقداماتی که اسرائیل نسبت به غزه و نیروهای مقاومت انجام میدهد، چه تاثیری در روند فروپاشی این رژیم دارد؟ اصلا این اقدامات تا چه میزان به نفع یا به ضرر جهبه مقاومت خواهد بود؟ در بحث تلاشهای رسانهای که به نظرم از خود عملیات نظامی در این جنگ مهمتر است هم باید عنوان کرد تقریبا تمام رسانهها، خصوصا رسانههای منتسب به جبهه مقاومت و علیالخصوص رسانههای کشور ما بیشتر روی زمین نبرد متمرکز هستند و تقریبا از اندیشهای که در این زمین بازی میکند و توجیهگر این بازی است، غافل هستیم. در حقیقت برنامههای عمیقی که اندیشهها را تحریک کند و بتواند آنها را وادار به فکر کردن، کنند را شاهد نیستیم. تلاشهای رسانهای بیشتر محرک احساسات جامعه مسلمین است. در واقع میتوان حس کرد که رسانههای مقاومت، دچار یک نوع دستپاچگی هستند. باید بیشتر تلاش شود تا اندیشه جنایتهای صهیونیستی برای مخاطبان روشن شود. حتی باید در افکار عمومی جوامع خودی نیز این مساله تببین شود. این ترس وجود دارد که اسرائیل در این مقطع از جنگ بهخصوص 10 روز دوم، اگر واکنش جدی و اساسی از سوی اعضای جبهه مقاومت و در راس آن ایران نبیند، ممکن است نتیجه فعلی برعکس شود. یعنی شاهد آن باشیم که رژیمصهیونیستی جریتر شده و یک نوع امتحان را از نیروهای مقاومت و حماس بگیرد. یعنی ببیند اگر جبهه مقاومت در همین حد حاضر میشود، ممکن است در آینده نتیجه حتی برعکس هم شود.
اما و اگر درباره رای ممتنع عراقیها
مهدی پارسیاننیا، دانشجوی دکتری مدیریت دولتی منابع انسانی واحد تهران جنوب: یک رایگیری که هرچند الزامآور هم نبود، برای توقف جنگ در غزه انجام شد. سوالی که در این باره در ذهنم شکل گرفت اینکه عراق به این قطعنامه رای ممتنع داد، اما نماینده عراق در سازمان بینالملل گفت که رای ما به توقف جنگ مثبت بوده و به دلیل اشکال فنی، ممتنع ثبت شده است! حال سوال این است که اگر در حد سازمان ملل اشکال فنی وجود دارد دیگر نمیتوان از دانشگاه آزاد درباره اعلام دیرهنگام این برنامه گلایه داشت. البته معتقدم که امکان وجود نقص فنی در سازمان ملل بسیار کم است و طبیعتا اگر اشکال فنی نبوده و عراق به این موضوع رای ممتنع داده، نشان میدهد که تحلیل عراق در این زمینه مشکل دارد؛ از این رو بهتر است فکر کنیم که اشکال فنی بوده است.
امروز فلسطین نتیجه اثربخشی انقلاب اسلامی است
حمید عبداللهی، دانشجوی جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران واحد علوموتحقیقات: بیشترین سوال را از همدورهایهای خودم در رشته سیاستگذاری دارم که آیا وظیفه ما سیاستگذاری موازی بوده یا باید تبیین و تحقق این سیاست را دنبال کنیم؟ نکته مهم اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم به واسطه موقعیت جغرافیایی و موقعیت ما در جهاناسلام، علمدار جبهه مقاومت هستیم. در نتیجه اگر توسط پرچمدار اصلی این جبهه سیاستی تبیین میشود، پیرامون تحقق این سیاست قدم بر میداریم. چه در حوزه کمکهای نظامی، چه در حوزه برانگیختن دیگر کشورها در دنیا و... باید کارهایی را انجام دهیم. امروز شاهدیم که در قلب اروپا، مردم برای فلسطین به خیابان میآیند. در این جلسه یکی از عزیزان گفتند که چرا از ایران صدایی درنمیآید؟ اما من از این حرف تعجب میکنم. اگر از ایران صدایی نمیآمد، چرا در تظاهرات اسپانیا، عکس حاجقاسم را در دست داشتند؟ اگر ایران نبود، تصویر رهبر امت اسلامی در اروپا چرا وجود دارد؟ تمام این موضوعات اثر آن است و دقیقا اثربخشی است که ما، سالهای سال بعد از انقلاب اسلامی هزینههای آن را پرداخت کردیم تا این روشنگری صورت بگیرد. انقلاب اسلامی در اقصی نقاط دنیا وجود دارد. سادهلوحی است که ما به آن نگاه نکنیم. حماس ابزار ما نیست، بلکه طرفدار انقلاب اسلامی است و ما را بهعنوان یک گروه اسلامی قبول دارد. چون تفکر را فهمیدند و به دنبال آن هم میآیند. موضوع دیگر اینکه وزیر جنگ رژیمصهیونیستی میگوید که ما با شبهانسان مقابله میکنیم؛ در این شرایط تمام عوامل و عالم باید دست به دست هم دهند و امیدوارم بهزودی زود شاهد پیروزی مردم فلسطین باشیم.
ضربه محکمی در زمینه نظامی و اقتصادی بر پیکره اسرائیل وارد شد
فرخسادات شریفی، دانشجوی دکتری محیطزیست گرایش برنامهریزی واحد علوموتحقیقات: بحث من اول در مورد صحبت مقاممعظمرهبری است که فرمودند حرکتی که در فلسطین انجام شده، منجر به پیروزی کامل فلسطین میشود. درخصوص بحث داعش و سوریه نیز دیدیم که بشار اسد ماند و در جنگ 33 روزه نیز ایشان فرمودند که لبنان در جنگ پیروز خواهد شد. حرفی که ایشان میزنند همیشه حجت بوده و حرف بیمنطق و بیپایهای نخواهد بود. همچنین باید دو نکته درباره صحبتهای دکتر لاسجردی بگویم. او عنوان کرد که شکست اصلی اسرائیل در زمینه امنیت رقم خورده است. در اینجا بنده باید چند نکته را بگویم. آنچه که ما باید الان در زمینه نظامی و اقتصادی و اجتماعی نسبت به اسرائیل بدانیم، اینکه ضربهای که بر پیکره صهیونیست وارد شد، ضربه کمی نبوده است؛ چراکه هنوز موشکهای مقاومت، به کار نرفته است. فعلا مقاومت با راکت مقابله میکند. اگر روزی موشکهای مقاومت شلیک شود، صهیونیستها کاری نمیتوانند انجام دهند. در مقابل رژیمصهیونیستی غزه را شخم میزند برای اینکه تونلها را پیدا کند. درحالیکه هنوز نتوانستند به این تونلها دست پیدا کنند، یعنی اسرائیل از نظر نظامی هم، شکسته خورده است. غزه باریکهای است که ساختار اقتصادی ندارد. اما با راکتهایی که مقاومت به سمت رژیمصهیونیستی شلیک کرده، بیشتر پایگاههای نظامی این رژیم هدف قرار گرفته است و حتی آنها کاروانهای نظامی که به سمت غزه میآیند را دانه دانه هدف قرار دادهاند و این نشاندهنده یک کار قوی نظامی از سوی حماس است؛ عملا بیشتر زیربنای نظامی و اقتصادی صهیونیستها، زیر راکتهای مقاومت است.
غرب از عملیات طوفانالاقصی دچار شک شده است
زینب زارعی، دانشجوی دکتری روابط بینالملل واحد تهران شمال: سوال من این است که چطور میشود آمریکا بهعنوان رهبر جهان دخالت ایران در عملیات طوفانالاقصی را رد میکند. آمریکاییها بهعنوان رهبر غرب دخالت مستقیم ایران را در عملیات رد میکند. اما باید به این مساله توجه کرد که قبلا غرب و آمریکا و اسرائیل همیشه دنبال این بودند که بهانهای برای حمله یا تحریم ایران پیدا کنند، اما امروز میبینیم که آمریکا بحث دخالت ایران در این عملیات را رد میکند، با این حال در صورت اصرار غربیها و اثبات دست داشتن ایران در این عملیات، حمله نظامی به ایران را در پی داشت اما قطعا آمریکا هم نمیخواهد چنین اتفاقی رخ دهد. یعنی اگر این اتفاق رخ میداد میشد از آن بهعنوان یک انفجار در خاورمیانه نام برد. آمریکا در رابطه با این موضوع سیاست هوشمندانهای را در نظر گرفت. به نظر میرسد که غربیها دست به دامن ایران شدهاند و تنها خواستهشان این بود که ایران حزبالله را راضی کند تا به این جنگ ورودی نداشته باشد. قطعا خودشان نیز میدانستند که ایران دست و پا بسته نیست و منازعه بزرگی اتفاق میافتد. اگر به عملیات از بعد حقوق بینالملل نگاه کنیم، میتوان فهمید که غرب از عملیات طوفان دچار شک شده است. این طوفان اقدامی پیشدستانه در پاسخ به هفت دهه اشغالگری و هزاران شهید و آواره بوده است.
اسرائیل دست به 11سپتامبر دیگری زده است
مصطفی رحمتی، دانشجوی دکتری مدیریت رسانه واحد علوموتحقیقات: اینجا یک جمع کاملا تخصصی و دانشگاهی حضور دارد؛ چراکه حتی جمع دانشجویی کارشناسی یا ارشد را در این جمع شاهد نیستیم. البته انتظار داشتم که از فرهیختگان جمع حرفهای نو و جدیدی بشنوم که تا به حال نشنیدهام. با این حال باید بگویم از آنجایی که بنده نیز در حوزه رسانه مشغول به کار هستم و تمام این صحبتها و گفتوگوها توسط کارشناسان، شبانهروز توسط صداوسیما زده میشود، عملا حرف جدیدی در اینجا نشنیدهام. 40 سال است که افکار عمومی جامعه ما یعنی از اقوام ما تا سطح نخبگان، مخالفت با اسرائیل را در درون خودش نهادینه کرده. من فکر میکنم که در حوزه رسانه اسرائیل دارد کار خودش را میکند، در حالی که ما خواب هستیم! اگر شبکههای اجتماعی را نگاه کنید، میبینیم که حتی افکار عمومی عام ما نیز بعضا از برخی از تفکرات مخالف حمایت میکند. درست است که ما میگوییم آنهایی که از آن افکار حمایت میکنند لشکر سایبری هستند، اما عملا اتفاقاتی در حال رخ دادن است که بسیاری از آنها غیرمنتظره است. به نظرم به جای دورهمیهای اغراقکننده داخلی، باید ببینیم چه کاری میتوان کرد برای دانشجویی که امروز مورد بمباران تبلیغاتی غرب قرار دارد؟ امروز دانشجویی از من میپرسد حماس حمله کرده و اسرائیلیها را کشته و شما انتظار دارید که اسرائیل بنشیند و حماس را نگاه کند!؟ بنده معتقدم اگر خیانتی از طرف بخشی از افرادی که مورد انتظار ما نیست، صورت نگرفته نباشد، شبیه به آن صورت گرفته است. اسرائیل برای اینکه افکار عمومی جهان را با خود همگام کند، دست به 11 سپتامبر دیگری زده است و ما نیز نشستهایم و نگاه میکنیم و فقط به خیابان میرویم و شعار میدهیم. کشورهای عربی چه کردند؟ کدامشان نیرو فرستادند؟ البته احتمالا وسایل خوراکی هم برای غزه فرستادهاند، اما این اقدامات چه فایدهای دارد؟ کشورهای اسلامی همگی خاموش هستند و این یک توطئه جهانی است برای اینکه پاکسازی کنند و بخشی افکار عمومی جهان نیز با آنها همراه است.
طوفانالاقصی باعث شد به زنان و مادران غزه غبطه بخورم
لیلا ظفردعاگو، دانشجوی دکتری مطالعات زنان واحد علوموتحقیقات: این طوفان باعث شد به زنان و مادران غزه غبطه بخورم. اینکه چطور کودکانی تربیت کردند که در بمباران میتوانند کارهای معمول را انجام دهند. من غبطه میخورم به حال دختری که زیر موشکباران است اما لباس عروس به تن کرده و در حال آغاز زندگیاش است.
صفحه بازی استراتژیک دنیا بین ایران و آمریکا است
هادی لرستانی، دانشجوی دکتری استراتژی صنعتی از واحد تهران جنوب: با توجه به اینکه همه ما میدانیم که دشمن بزرگ آمریکا است و از حیث استراتژی، آمریکا کشوری است که نخبگانی را در درون خودش جمع کرده و کشورهای دیگر توانستهاند آمریکا را ارتقا دهند، از طرفی هم ایران یک کشور قدرتمند در خاورمیانه است و احساس میکنم صفحه بازی از لحاظ استراتژیک، بین ایران و آمریکا برقرار است. همچنین مساله صهیونیست و فلسطین مساله تاریخی است، یعنی بچه آمریکا صهیونیست و بچه ایران هم کشور غزه است. اما سوال این است که مساله ایران و آمریکا به کجا خواهد رسید، این اهمیت خواهد داشت.
هدف طوفانالاقصی، حیات فلسطینیهاست
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه: آنچه توانستم از فرمایشات شما یادداشت کنم، 25 مورد بود که تمام آنها سوال بود. برخی از موضوعات را بهصورت مختصر میگویم. در این جلسه عنوان شد که مهمترین هدف از عملیات طوفانالاقصی بیان نشده، درحالیکه هدف حیات فسطینیهاست. فشارها و تشدید جنایات باعث شد تا فلسطینیان بگویند که ما هم زندهایم و میتوانیم بجنگیم. نکته دیگر اینکه چندبار از روسیه و قطر اینجا صحبت شد. باید گفت که 80 میلیون از جمعیت روسیه یهودی هستند و روسیه تأملاتی درباره رژیمصهیونیستی دارد. باید گفت که شرایط روسیه بهگونهای نبوده که بتواند در این عملیات نقشی داشته باشد اما اتاق سیاسی در قطر است و اتاق عملیات نیز در نزدیکترین نقطهای است که میتوان تصور کرد. قطعا نیروهای دفاعی مقاومت تفاوت دیدگاه کاملا روشنی را با برخی از سیاسیون بهخصوص جناب مشعل دارند. البته برخی بدشان نمیآید که این اختلاف را بزرگ جلوه دهند. سوال دیگر این بود که بعد از طوفانالاقصی زلزله ماهوی در رژیمصهیونیستی به وجود آمده است؟ بله این زلزله کاملا بر ستون فقرات او نشسته و این مهم کاملا روشن است. نکته دیگر درباره رسانههاست. روایت اول در این عملیات توسط رسانههای مقاومت ایجاد شد. آیا شما خبری از CNN دیدید؟ بنابراین رشدی در حوزه رسانههای مقاومت صورت گرفته و روایت ثانی در رسانههای غربی، برگرفته از روایت اول و نقض آن بود. در حقیقت این عملیات عملیات کاملا بومی و همراه با پیوست رسانهای دقیق بود و به همین دلیل روی کلاهها و... دوربین گذاشته شده بود. نکته دیگر اینکه گفته شد شما درباره اجماع دانشگاهیان و... چیزی نگفتید. بسیاری از موارد را نتوانستیم بگوییم. به نظر میرسد بسیج اساتید کارهای بزرگی انجام داده و درحال حاضر اجماع بزرگی انجام شده است. این خودباوری را باید در حوزههای مختلف داشته باشیم. آیا باید نگاه صفرتا صدی داشته باشیم؟ طبیعتا اینطور نیست.
نکته دیگر اینکه موج اعتراضات در کشورهای اسلامی بسیار زیاد است اما در ایران خبری از آن نیست. یکی از افراد این مساله را به سرمایه اجتماعی ربط دادند که پاسخ خوبی گرفتند. محور این قضایا جمهوری اسلامی است و پرچم مقاومت در اینجا برافراشته شده است. از سمت دیگری دوستان میگویند که تظاهرات خیابانی اثری ندارد و از سمت دیگر نیز برخی میگویند که جمهوری اسلامی کاری انجام نمیدهد. من میخواهم بگویم تمام کاری که کشورهای عربی انجام دادند، ارسال کفن برای مردم غزه است. همچنین شرایط دولت بایدن و منطقه این اجازه را نمیدهد که آمریکاییها بخواهند جمهوری اسلامی را نقش اول این جنگ بدانند. آمریکاییها در بالاترین سطح این موضوع را بیان کردند و امروز به شرایطی رسیدیم که آمریکاییها به دلیل عصبی نکردن جمهوری اسلامی میگویند ما نشانی از این موضوع ندیدیم. از حزبالله نیز صحبتهایی شد و باید بگویم که حزبالله وسط این میدان است؛ بهطوری که امروز 52 نقطه از نقاط تقویتکننده رژیمصهیونیستی از بین رفته است. فرماندهان رژیم اعلام میکنند نیروهای ما مثل اردک توسط حزبالله شکار میشوند. بنابراین هوشمندی رفتار حزبالله و امثال آن، سناریوهایی است که از قبل پیشبینی شده است. در حوزه جنگ اوکراین باید گفت که 97 درصد کمکهای نظامی به اوکراین کاهش داشته است و سروصدای اوکراینیها در این مورد درآمده است. شرایط شرایطی نیست که غربیها بتوانند در دو جبهه فعالیت کنند. درخصوص رای عراق نیز باید بگویم که بله مشکل فنی پیش آمده بود و به دلیل بحث شناخت دو دولت در عراق، اولویت در حال حاضر برای کشورهای خط مقدم مقاومت، آتشبس است. اگرچه که ایران در کنار رای خود ملاحظات خود را در این زمینه بیان کرد که راضی به دودولتی بودن این کشور نیست.
رژیمصهیونیستی تلاش کرد از تفکرات امنیتی دور شود
حسین لاسجردی، کارشناس مسائل منطقه: من کوتاه دو سه نکته را بیان میکنم. نکتهای از سمت من گفته شد این بود که شکست نظامی را نفی کردم. اما از نظر من شکست امنیتی مهمتر است. نکته دوم، توقعات من و شما از نشست است. به ما گفته شد که درباره غزه صحبت کنیم، درحالیکه اگر درباره تهییج افکار عمومی صحبت میکردند موضوع دیگری را میگفتم چرا؟ چون مقطع، مقطع آکادمیک است. من آمادگی دارم که در حوزه رسانهای صحبت کنم. در جغرافیایی که ما کار میکنیم تنها خواست رسانه اهمیت ندارد، اما این واقعیت هم وجود دارد که امکان دارد طوفان توییتری به پا کنیم و اثرگذاری بیشتری از تظاهرات داشته باشد. صرفا این نیست که ما در میدان امام حسین جمع شویم. ما در دوران دانشجویی، NGO درست کرده و معتقد بودیم در زمان دانشجویی اگر علیه اسرائیل کار کنیم، اسرائیل را رصد دقیق کردیم. یادم آمد در سال 1375 که این کار را انجام دادیم فلسطینیها همراهی میکردند. الان با افتخار باید بگویم که تشکیلات NGO، 350 NGO جهانی را با خود همراه کرده، هرچند که این اتفاق کاملا زیرپوستی است. اگر کسی میخواهد با این طوفانالاقصی طوفان توییتری به پا کند در خدمتش هستیم.
نکته دیگر این است که نزاع برابر چگونه شکل میگیرد. بخشی از جریان مقاومت انجام جنگهای نامتقارن است. امکان دارد ما با طالبان و القاعده همکاری نداشته باشیم اما ممکن است با حزبالله همکاری داشته باشیم و جلو برویم. نیروهای نامتقارن در این منطقه فعال هستند، هرچند که آنها تا دو دهه قبل بهعنوان ناظر بودند اما الان بازیگران اصلی به شمار میروند، بهطوری که در حوادث فلسطین نمیتوان حماس را نادیده گرفت. انصارالله یمن نیز مانند حماس، در گفتوگو و جنگ و... حضور دارد. چیزی که ما در منطقه با آن مواجه هستیم اتفاق تئوریک است. اسرائیلیها در چهار الی پنج سال گذشته بسیار تلاش کردند که رژیمصهیونیستی را از تفکرات امنیتی دور کنند. مثلا گفتند ما اهل ورزش و گردشگری و تجارت هستیم. رژیمصهیونسیتی در تلاش است نگاهی که به خودش وجود دارد را امنیتزدایی کندو روند عادیسازی در منطقه ما با این نگاه صورت گرفته است. به همین دلیل امنیتزدایی توسط اسرائیل بسیار دنبال میشود.
ما با تیمی در شمال عراق مواجهه بودیم که کاروانهای تجاری اسرائیلی به شمار میرفت. این افراد دنبال بقایای تاریخی حکومت بابل بودند تا ثابت کنند که قبلا در این منطقه حضور داشتند. حتی بعدا مقالاتی نوشته شد که در اربیل و شمال عراق، آثاری از بازار بابل را پیدا کردهایم. اگر میگویند که بخشی از مردم فلسطین را به عراق بفرستیم برای این است که بگویند عراق برای ما بوده است. در سوریه و شامات نیز این موضوع وجود دارد. ملاحظه میکنید رژیمصهیونیستی در تلاش برای امنیتزدایی از وجهه خودش است تا از این طریق موجود قابل تحملی برای دنیا باشد. مکتب کپنهاگ بر این باور است که مسیر جنگهای امروز مسیر بیپایانی است. چون وارد هر جنگی که میشوی، عناصر مختلفی در این جنگ مطرح است که شما نمیتوانید پایانی را برای آن متصور شوید. اسرائیلیها به دنبال این بودند که این جنگ سیر تاریخی داشته باشد. نکته دیگر اینکه معتقدم جنگ غزه فرسایشی است، هرچند همه تلاش میکنند که آتشبسی ایجاد شود. البته بنده هم تصور میکنم که آتشبسی شکل گیرد اما بعد از آن باید دید که تحولات چه خواهد بود.