مطهره سادات قاسمی، گروه دانشگاه: هجدهمین نشست از سلسلهنشستهای «دانشگاه، خانه گفتوگو» دوشنبه اول آبانماه در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی با موضوع طوفان الاقصی برگزار شد. در این جلسه ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در جمهوری اسلامی ایران، ابوالفضل یداللهیاصلان مدیرکل ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد، محمد قربانی معاون امور مجلس و ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد، سعدالله زارعی استاد علوم سیاسی و هیاتعلمی دانشگاه علامه و تعدادی از اعضای هیاتعلمی دانشگاه آزاد حضور داشتند که گزیدهای از این نشست را در ادامه میخوانید.
بحث امروز جهان مساله فلسطین مظلوم مقتدر است
ابوالفضل یداللهیاصلان، مدیرکل ارتباطات اجتماعی معاونت مجلس دانشگاه آزاد:
در هجدهمین نشست دانشگاه خانه گفتوگو با موضوع «طوفان الاقصی» خدمت شما عزیزان هستیم. ضمن قدردانی از حضور شما در جلسه، میهمان عزیزی را در این جمع داریم، جناب آقای ناصر ابوشریف نماینده محترم جنبش جهاد اسلامی فلسطین در جمهوری اسلامی ایران که به حضور ایشان و همراهشان خیر مقدم عرض میکنیم و زحمت کشیدند دعوت دانشگاه آزاد را پذیرفتند. بحث امروز جهان بهویژه جهان اسلامی مساله فلسطین مظلوم مقتدر است که بهنوعی با جهان استکبار و مستکبران مقابله میکند. امروز این موضوع را به بحث خواهیم نشست، همچنین درمورد اوضاع روز فلسطین از میهمان عزیزمان استفاده خواهیم کرد. بهجز آقای ابوشریف، میهمان دیگری که کارشناس مسائل روز و حوزه بینالملل جهان اسلامی نیز به ما ملحق خواهد شد.
عملیات طوفان الاقصی ضربه شدیدی به رژیمصهیونیستی وارد کرد
ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در جمهوری اسلامی:
درباره موضوع عملیات طوفان الاقصی مسائل زیادی را شنیدید و جزئیات زیادی منتشر شده، اما مساله اصلی این است که تمام تحلیلگران و کارشناسان امنیتی، نظامی و اطلاعاتی اعم از اسرائیلی و فلسطینی تاکید کردهاند که عملیات طوفان الاقصی یک ضربه بسیار بیسابقهای به رژیم غاصب صهیونیستی زد، حتی در سال 1973 که رزمندگان مقاومت توانستند از حریم اسرائیلیها رد شده و دشمن را غافلگیر کنند، خسارت زیادی به رژیم صهیونیستی وارد نشد که در عملیات طوفان الاقصی این اتفاق افتاد.
اما نکته دیگر این است که درواقع رژیمصهیونیستی در آستانه جنگ طوفان الاقصی با یک اختلاف داخلی مواجه و دچار کشمکشها و درگیریهای داخلی شده و حتی برخی افراد میگفتند که به جنگ داخلی هم نزدیک شده بودند، حتی شورشی ارتش اسرائیل را فراگرفته بود و تعداد زیادی از افسران و سربازان رژیمصهیونیستی حاضر نبودند که سر پستها و خدمتشان حاضر شوند. نتایج این عملیات بسیار گسترده بود و رژیمصهیونیستی شکست خورد که واقعا بیسابقه بود. تعداد مجروحان و کشتار نیز در این عملیات بیسابقه بود که دوهزار صهیونیست به هلاکت و بین پنجهزار تا پنجهزار و 500 صهیونیست مجروح شدند. تا الان رژیمصهیونیستی طعم اینچنین شکستی را نچشیده بود. از لحاظ اقتصادی نیز ضرر زیادی کرد و از آن زمان تا الان روزانه یکونیم میلیارد دلار از نظر اقتصادی خسارت میدهد که بهویژه ناشی از فلج شدن کامل دولت و مهاجرت شرکتهای اسرائیلی به خارج از این رژیم است. رژیمصهیونیستی بهعنوان پایگاه پیشرو غرب در خاورمیانه ارزش و جایگاه خود را از دست داد؛ چراکه رژیمصهیونیستی دهها میلیارد دلار در سالهای گذشته خرج کرده بود تا خودش را از لحاظ بینالمللی بهعنوان واحد دموکراسی، در یک منطقه عقبمانده مثل خاورمیانه نشان دهد اما با این عملیات تمام این تبلیغات از بین رفت و نابود شد.
نکته دیگر درباره ارزش واحد پول رژیمصهیونیستی است که بهدلیل این جنگ 11 درصد ارزش خود را دربرابر ارزهای دیگر از دست داد. این درحالی است که 41 میلیارد دلار به بازارهای اسرائیل پمپاژ کرد اما باز هم فایدهای نداشت. نکته مهم دیگر این است که نهادهای امنیتی این رژیم با عملیات طوفان الاقصی واقعا سرکوب شدند. همانطور که مستحضر هستید رژیمصهیونیستی تنها رژیم در دنیاست که ارتش دولت را بنا نهاد؛ نه دولت ارتش را، به همین دلیل مردم این رژیم بسیار به نهادهای امنیتی و نظامی خود اطمینان داشتند. اما این اعتماد بهصورت کامل در این عملیات از بین رفت و رژیمصهیونیستی در آستانه فروپاشی قرار گرفت. بهطوری که الان حتی خودشان هم نمیتوانند تصمیم بگیرند و نمیدانند که به کدام سمت حرکت کنند. به همین جهت آمریکا وارد صحنه شد تا از فروپاشی رژیمصهیونیستی جلوگیری کند و به همین دلیل معتقدیم این عملیات یک ضربه واقعی به ساختار رژیمصهیونیستی بود که باعث شد در آستانه فروپاشی قرار بگیرد.
حالا به اهداف خودمان میپردازیم؛ ما در این نبرد توانستیم اهداف زیادی را محقق کنیم. مهمترین آن احیای امت اسلامی بود. متاسفانه در سالهای گذشته تلاش شد که امت را به فساد بکشانند، ادیان را از بین ببرند و جوانان را فاسد کنند. درواقع تمام ملتها و حکومتها را بهطوری به فساد بکشند که انگار یک دین و چهارچوب جدید وارد و بر منطقه حاکم شده است. این موضوع را بنا داشتند از طریق همین قراردادهای آبراهام و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی به ما تحمیل کنند مثل امارات، بحرین و سودان که به این روند عادیسازی پیوستند و قبل از آن هم مصر و اردن به آن پیوسته بودند. این روند داشت ادامه پیدا میکرد و همانطور که گفتم میخواستند یک دین جدید را در چهارچوب یک سیستم استعماری نوین پایهگذاری کنند که دارای یک قدرت اقتصادی بسیار قوی است و توانمندی بالایی دارد. قرار بود در دین جدید ارزشهای اخلاقی گذشته از بین برود، ضدارزشهای جدید حاکم شود و فساد جامعه را در بر بگیرد که خوشبختانه این عملیات همه آن تصمیمات را خنثی کرد.
یکی دیگر از دستاوردها درباره توقف روند عادیسازی عربستان با رژیم صهیونیستی بود که از مهمترین نتایج عملیات طوفان الاقصی بود. رژیمصهیونیستی یک حلقه اساسی در زنجیره پروژه استعماری غرب در منطقه است، به همین دلیل ما شاهد بودیم که وقتی عملیات شروع شد، تمام غربیها حمایت خود را از رژیمصهیونیستی اعلام کردند، رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و وزیر دفاع آمریکا در ابتدا و پس از آن رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر ایتالیا و انگلستان برای اعلام حمایت از رژیمصهیونیستی به آنجا سفر کردند، حتی آقای بایدن رئیسجمهور آمریکا علنی اعلام کرد که حفظ اسرائیل مساله امنیت ملی برای آمریکاست که این حرف واقعا جای تعجب دارد، آمریکا یک ابرقدرت است و اختیار یک قاره عظیم را دارد، همچنین هیچ کشوری به پای بزرگترین امکانات دنیا در آمریکا نمیرسد. چطور همچین کشوری معتقد است که حفظ اسرائیل معادل امنیت ملی آمریکا است؟ درواقع ملاک حفظ امنیت آمریکا نیست، بلکه منظور حفظ سامانه شیطانی است که از سوی غرب و آمریکا در منطقه گذاشته شده است. از 40 سال قبل آمریکاییها که مسیحیان انجیلی هستند این را ادعا میکردند و خودشان هم مثل صهیونیست، بلکه بدتر شدهاند. همانطور که میدانید، آمریکاییها در اصل کاتولیک هستند و آقای بایدن نیز در اصل یک کاتولیک است ولی الان به یک کاتولیک صهیونیست تبدیل شده که بخشی از سامانه استعماری فسادی در منطقه خاورمیانه است.
اجازه بدهید که مقداری درباره نوار غزه با شما صحبت کنم، همانطور که میدانید وقتی جنگ شروع شد غرب و آمریکا اسرائیل را به انواع تسلیحات مسلح کرد و رژیمصهیونیستی این قدرت را نداشت که به مدت 10 روز این حجم بمب را به صورت مستمر بر سر نوار غزه بر بریزد. به همین دلیل آمریکا یک پل هوایی را ایجاد کرده و انواع بمبها را در اختیار رژیمصهیونیستی قرار داد که میلیاردها دلار قیمت آنهاست. در پنج روز اول نبرد، پنج هزار تن بمب را بر نوار غزه ریخت که اگر بخواهیم حساب کنیم از ابتدا تا الان حدود 10 هزارتن بمب را به نوار غزه پرتاب کرده است. قدرت انفجاری آن به اندازه نصف یک بمب اتم است، یعنی بیش از 20 کیلوگرم بمب بر هر مترمربع در نوار غزه پرتاب شده؛ ما شاهد هجوم ددمنشانه و دیوانهوار از سوی رژیمصهیونیستی هستیم. البته نهفقط از سوی رژیمصهیونیستی، بلکه از سوی بلوک غرب این جنگ را میبینیم که با حمایت آمریکا و با تشویق آن این اتفاق درحال رخ دادن است.
در این میان تا الان ششهزار نفر شهید دادهایم و افراد زیادی هم در زیرآوار هستند. به این دلیل که نتوانستیم تا الان آواربرداری کنیم خیلی از جنازهها هنوز زیرآوار مانده است. 70 درصد شهدای ما کودک، زن و سالمندان هستند، همچنین تا به الان 15 هزار نفر مجروح داشتیم. 5 درصد ساختمانهای مسکونی به صورت کامل ویران شده و مقدار زیادی از خانهها نیز خسارت جزئی دیدهاند اما این مشکلات را مردم تحمل کردند، ساختار نظامی و زیربنای حماس و جهاد اسلامی و مقاومت تا به الان هیچ تاثیری نپذیرفته و هیچ زیانی ندیده است.
در این نبرد تمام ارزشهای اخلاقی و آزادی مطبوعات زیرپا گذاشته شد و از بین رفت که تمام اینها بهدلیل حفظ رژیمصهیونیستی انجام شد، حتی آقای بایدن بهصورت علنی به رسانهها آمد و برای کودکان اسرائیلی که سرشان قطعشده گریه و زاری کرد، حتی بعد از مدتی خود کاخ سفید این صحبتهای بایدن را تکذیب کرد. این درحالی است که هزاران کودک فلسطینی سوختند و به شهادت رسیدند اما هیچکس آنها را ندید و توجهی نکرد. بهنظر من این سکوت اخلاقی و ارزشها انسانی و بشری بود که در این جنگ از بین رفت. تمام ما شاهد بودیم که غربیها و آمریکاییها فقط دارند ادعای آزادی میکنند و ثابت کردند که ارزشهای اخلاقی و انسانی در آنها از بین رفته و حتی در رسانههایشان اجازه ندادند یک خبر درمورد غزه منتشر شود. کاری که الان غرب درمورد سانسور تبلیغاتی علیه غزه انجام داد، حتی رژیمهای دیکتاتوری در دنیا نیز انجام ندادند و حتی بدترین این رژیمها بسیار بهتر از غرب در این مورد اقدام کردند. غربی که ادعای آزادی، ارزشهای اخلاقی و آزادیخواهانه را دارد اما ثابت کرد این ادعایی که درمورد آزادی و ارزشهای آن دارد فقط صدایی در مقابل دشمنان است.
صحبت درباره علت و مولفههای این جنگ و اینکه چرا مردم فلسطین به این نبرد دست زدند بسیار طولانی است. در ابتدا باید بگوییم که سرزمین ما از 107 سال قبل تا الان اشغال شده است، 80 قطعنامه از سوی سازمان ملل متحد درباره فلسطین صادر شده که حتی یکی از آنها هم اجرا نشد؛ زیرا علیه رژیمصهیونیستی بودند. این مهمترین نکاتی است که باعث نبرد شد. حالا خیلیها میگویند که چرا مردم فلسطین اینکار را انجام دادند، مردم فلسطین در گذشته هم قصد این عملیات را داشتند اما با فشارها و محدودیتهایی که وارد شد نتوانستند اقدامی کنند. اولین بار در انقلاب مردم فلسطین بود که پس از انتفاضه اول و دوم مردم فلسطین خواستند این کار را انجام بدهند اما هربار این غرب بود که مانع شد فلسطینیها به حقوق عادلانه خود دست پیدا کنند.
در پایان سخنانم خدمت شما عرض کنم که ما در این نبرد به دستاوردهای خیلی خوبی رسیدیم و باید به این روند ادامه دهیم. چراکه این خط اول امنیت ملی و امت اسلامی به دلیل نزدیکی به رژیمصهیونیستی است. برای ایران نیز خط اول دفاع است، سپس برای لبنان و عراق تا به مرزهای ایران برسد. همانطور که گفتم مساله غزه خط اول دفاع امت اسلامی است و باید این خط را حفظ کنیم. به همین دلیل حزبالله لبنان نیز وارد خط نبرد شده؛ زیرا هرگز نمیتواند اجازه دهد غزه با شکست مواجه شود. این روندی است که ما به آن وارد شدیم و انشاءالله در این مسیر شهید شویم و امیدوارم خداوند شهدای فلسطین را بهعنوان شهید در راه خودش بپذیرد. این یک نبرد واقعی است، که بسیار طولانی و دشوار خواهد بود اما همه باید در این نبرد حضور داشته باشیم. فرقی نمیکند ایرانی، مصری، عرب، سنی یا شیعه باشیم، همه باید در مقابل غرب استعمارگر که تمام امت را هدف قرار داده حضور داشته باشیم.
نسلکشی و جنایات جنگی از طریق دیوان بینالمللی کیفری قابل رسیدگی است
صادق سلیمی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی:
زمینه تدریس من اتفاقا در بحث حقوق بینالملل کیفری است. صحبتهای من بیشتر جنبه حقوقی و تخصصی دارد تا جنبه سیاسی. ما بحثی که رخ داده را از دید حقوق بینالملل، درچهارچوب جرایم بینالمللی مخصوصا جرم نسلکشی و جنایات جنگی تقسیمبندی میکنیم. اما در ابتدا یک مطلب عرض کنم که در حقوق آن چیزی را که یادگرفتهام بحث یک مساله و اثبات امر دیگری است. یعنی برخی اوقات واقعیت آنطور که جلوه داده میشود در محکمهها به نحو دیگری است. لذا همواره باید مراقب صحبتها و کلام خود باشیم. اینجا یک محفل نیمه خصوصی است و در صحنه بینالمللی اشتباهاتی داشتیم که به هرحال تاوان سنگینی برای آن دادیم. آنگونه که جناب ابوشریف مطرح کردند ما باید در مقام دفاع نیز بربیاییم. یعنی امروز ذهنیت من این بود که صرفا از باب مظلوم باید دفاع کنیم چون جنایات زیادی بر مسلمانان و غزه رخ داده است که در خور توجه و محاکمه بینالمللی است. به هر صورت صرفنظر از اینکه در باب ایدئولوژی میخواهیم رژیمصهیونیستی نباشد، از بعد بینالمللی اگر ادعا میکنیم دو هزار نفر کشتهایم، طبیعتا باید منتظر آثار و تبعات حقوقی آن نیز باشیم، که منظور هر کشور یا فردی است که جرم انجام میدهد. ولی از باب تعقیب این جرایم میدانیم که به هر صورت یک مرجع بینالمللی کیفری داریم که صلاحیت رسیدگی به جرایم نسلزدایی و جنایات جنگی را دارد. این اعمال و رفتاری که دیده میشود مانند حمله به غیرنظامیان یا بمباران کور به مناطق مسکونی، بیمارستانها و... که مصداقی از جنایات جنگی است. همچنین نسلکشی که از بین بردن یک گروه قومی، نژادی، عقیدتی، نظامی به هر وسیلهای است که در کنوانسیون 1948 و اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری 1998 صریحا آمده که این اقدامات نسلکشی است و بهعنوان جنایت بینالمللی قابل تعقیب است. مهمترین معضل بینالمللی مرجع ذیصلاح است؛ زیرا در بسیاری از اوقات زور و سیاست فراتر از حقوق و عدالت عمل میکند. اما بهطور کلی دیوان بینالمللی کیفری به سه طریق میتواند به این جرایم رسیدگی کند.
چرا در کنفرانس مصر جهاد اسلامی و ایران دعوت نشدند؟
عباسعلی رستمی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال:
از نظر تاریخی بیشترین پیامبران مرسل و نامرسل برای قوم یهود مبعوث به رسالت شدند و بیشترین پیامبرانی که به شهادت رسیدند باز به دست یهودیان بود. یکی از آیات قرآن نیز اشاره دارد که قسیترین مردم از نظر دشمنی، از آنهایی که به پیامبر ایمان آوردهاند، یهود است. در ادامه این آیه است که حتی مسیحیان نیز این ویژگیها را ندارند و عالمانی بین آنها هستند که توصیه میکنند حقوق انسانیت باید رعایت شود. اما چند سوال است که خدمت شما عزیزان عرض میکنم. چرا در جلسه مصر، غزه، جهاد اسلامی و ایران دعوت نشدند؟ سوال بعدی این است که با توجه به شرایط کنونی جنگ در منطقه فراگیر خواهد شد؟ و آیا در طوفان الاقصی جهاد اسلامی به صورت مستقیم شرکت داشت؟ و سوال آخر این است که آیا اسرائیل میتواند مردمی که در غزه زندگی میکنند را بیرون کند و آنها مجبور به مهاجرت شوند؟
مصر جهاد اسلامی را به رسمیت نمیشناسد
ناصرابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در جمهوری اسلامی ایران:
در پاسخ به سوال اول شما عرض کنم که کنفرانسی که در مصر برگزار شد، قرار بود کسانی دعوت شوند که میخواهند نه کسانی که نمیخواهند. جهاد اسلامی مطمئنا دعوت نمیشود زیرا مصر اصلا جهاد اسلامی را بهعنوان گروه مقاومت به رسمیت نمیشناسد بلکه آن را جزءگروههای تروریستی میداند و رفتاری بدتر از یهودیان با ما دارند. اردن و بسیاری از کشورهای عربی نیز مانند گروههای تروریستی با جهاد اسلامی رفتار میکنند. بنابراین کشورهایی که دعوت میشوند با حمایت و تشویق آمریکا است. یعنی آمریکا تحمیل میکند و آنها دعوتنامهها را ارسال میکنند؛ به تعدادی از کشورها مانند قطر نیز که اجازه دادهاند حماس در آنها دفتر باز کند؛ این فقط برای این است که برخی اقدامات را پیش ببرند. خود آمریکا اجازه داده است که این اتفاق رخ دهد. در رابطه با ایران نیز باید بگویم که تماسی بین وزیر امور خارجه ایران و مصر صورت گرفت. حالا اجازه بدهید که به سوال دوم شما پاسخ بدهم؛ قطعا جنگ طولانی خواهد بود و گسترش پیدا میکند چراکه رژیمصیونیستی ضربه بسیار بزرگی در این نبرد دید و دچار نوعی جنون شد؛ زیرا این ضربه غیرعادی بوده است. آمریکا نیز وارد صحنه شده تا از حضور طرفهای دیگر در منطقه جلوگیری کند. اما طرفهای مختلف در منطقه آزاد و مستقل هستند و تحتتاثیر منویات آمریکا قرار نمیگیرند. مانند حزبالله لبنان؛ آقای نصرالله نیز در حال هدایت قسمتی از این نبرد هستند. هر لحظه ممکن است که حزبالله با تمام قدرت وارد صحنه شود و امکانات خود را وارد نبرد کند. همچنین ممکن است محور مقاومت، ملتهای عربی و اسلامی نیز ورود کنند. حتی ممکن است شاهد شورشها و تمردهایی در ساختار حکومتهای منطقه باشیم. درباره سوال سوم شما عرض کنم که جنبش جهاداسلامی فلسطین از ابتدا در این عملیات شرکت داشته است و همچنین از جنبشهایی است که نبرد با دشمن صهیونیستی را در تمام مراحل به هیچ عنوان متوقف نکرد. درباره سوال چهارم نیز باید بگویم که تلاش برای مهاجرت دادن یا وادار کردن مردم غزه به مهاجرت از سوی دشمن ادامه دارد. اما مردم غزه به سرزمین خود متعهد هستند و حاضر به ترک آن نیستند. کشورهای عربی نیز این روند را قبول نمیکنند بهویژه مصر و اردن، زیرا اگر اجازه بدهند که مردم غزه به کشورهایشان مهاجرت کنند، درواقع اجازه دادهاند که مشکل از غزه به کشورهایشان منتقل شود. تصمیمات سرنوشتسازی نیز درباره جلوگیری از این مساله گرفتهاند.
جوادعلمایی، مشاور ریاست دانشگاه آزاد در حوزه آموزش:
آیا جنگ زمینی اسرائیل در غزه اتفاق میافتد؟ اگر رخ میدهد چه تبعاتی برای دو طرف داشته و عکسالعمل جهاد و حماس چه خواهد بود؟
ناصر ابوشریف: تمام تحلیلها، اخبار و ارزیابیها، حتی ارزیابیهای رژیمصهیونیستی تاکید بر این دارد که جنگ زمینی آغاز خواهد شد. اما نوعی سردرگمی بین سران سیاسی رژیمصهیونیستی و فرماندهان ارتش آن وجود دارد. در ارتش اسرائیل ما شاهد نوعی نافرمانی و تمرد هستیم؛ مخصوصا در نیروی هوایی که مهمترین نیرو در رژیمصهیونیستی است. چهار تن از ژنرالهای ارتش اسرائیل و 169 خلبان نیز قبول نکردند که در این شرایط خدمت کنند. این مساله نشاندهنده اختلافات شدید در ارتش رژیمصهیونیستی و سطوح سیاسی ارتش به صورت گسترده است. درباره میزان تلفات نیز باید بگویم که خسارات مادی و تلفات اسرائیل زیاد است. اخیرا دو تانک و یک لودر اسرائیلی تلاش کردند وارد غزه شوند که با اقدامات رزمندگان مقاومت جلوی آنها گرفته شد؛ چند تن از سربازان اسرائیلی زخمی و کشته شدند و درنهایت فرار کردند. این مسائل نشانه بدی برای رژیمصهیونستی در زمینه ورود نظامی و زمینی به غزه است. در این میان امکانات ما کم و اندک است اما با همین امکانات کم آماده مقابله هستیم. امیدواریم امت اسلامی ما را یاری کنند و تنها نگذراند، و در صحنه حضور داشته باشند. چراکه همانطور که گفتم بمبهایی که تا الان بر نواز غزه فرود آمده به اندازه نصف یک بمب اتم است. خیلی تلاش کردند که با این بمبارانها مردم را بترسانند تا از مقاومت دست بکشند اما مقاومت به هیچ عنوان کم نشده و نخواهد شد. ما برای مقابله و مقاومت آمادهایم اما از خداوند میخواهیم که ما را در این مسیر یاری دهد و انشاءالله یاری کند که ما در این نبرد پیروز شویم.
طاهری زرنگار، استاد دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: باتوجه به فرمایشات حضرت امامخمینی(ره) درباره اشتباهی که خطای مشترک کشورهای اسلامی و عربی در قبال کشور فلسطین و گسترش صهیونیسم بود؛ متاسفانه یک مقام رژیمصهیونیستی در شبکه CNN اینطور بیان کرد که «آتشبسی در غزه نخواهیم داشت و ما نمیتوانیم اجازه دهیم که تلاشهای بشردوستانه بر ماموریت نابودی حماس تاثیر بگذارد.» میخواهم بدانم پاسخ آقای ابوشریف به این مقام صهیونیستی چیست؟
ناصر ابوشریف:اگر حمایتهای غرب نبود رژیمصهیونیستی تا این حد وقیح نمیشد، این غرب بود که از رژیمصهیونیستی حمایت کرد. در این میان اعراب نیز به دلیل همدستی حکام عرب و با این رژیم نیز مسئولیت دارند و نقش زیادی در زمینه تقویت رژیمصهیونیستی ایفا کردند. من شخصا اسرائیلیها را میشناسم زیرا قبل از دهه 80 و قبل از اینکه از فلسطین خارج شوم با اسرائیلیها زندگی میکردم؛ و آن زمان به این درجه از وقاحت نرسیده بودند، همیشه از فلسطینیها عذرخواهی میکردند و این به دلیل حمایت غرب و عادیسازی اعراب با رژیمصهیونیستی است. متاسفانه در این میان خود فلسطینیها هم مقصر هستند، گروه اسلو در این زمینه به دلیل روابطی که با رژیم غاصب دارد مقصر است. به همین دلیل اسرائیل به یک رژیم فراقانون تبدیل شده است و هرکاری که میخواهد انجام میدهد. در سالهای گذشته تنها چیزی که توانست رژیمصهیونیستی را ادب کند مقاومت فلسطین و لبنان بود که با امکانات بسیار کمی این کار را انجام دادند. اگر بخواهیم امکانات مقاومت را با امکانات غرب و رژیمصهیونیستی مقایسه کنیم واقعا صفر است. ولی توانستیم با همین امکانات اندک ضربه شدیدی به آبروی رژیمصهیونیستی بزنیم و انشاءالله این اسرائیلیها هستند که از این سرزمین میروند. باز هم میگویم اگر ضعف ما و اعراب نبود اسرائیل به این وقاحتی که الان دارد نمیرسید. درباره حماس هم عرض کنم که حماس یک گروه مقاومت است، داعش نیست و همه این را میدانند، حتی آمریکا هم میداند. ما تا الان حتی یک حرکت علیه منافع آمریکا انجام ندادهایم با اینکه آنها بسیار به ما ظلم کردند و اصلا آمریکا بود که رژیمصهیونیستی را ایجاد کرد. درنهایت ما شریفتر از بایدن، پدرش، مادر و تمام یهودیها و صهیونیستها هستیم؛ و آنقدر به مقاومت ادامه خواهیم داد تا به پیروزی برسیم.
معصومه رشاد، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد رودهن:ما بحث اسرائیل را داریم یا بحث آمریکا؟ همانطور که آقای ابوشریف فرمودند درواقع قالبهای تئوریکی است که در سیاستهای چین و آمریکا بارها و بارها تجربه کردهایم و دوباره داریم درباره استراتژیها صحبت میکنیم. چقدر خوب است که رژیمصهیونیستی را بهعنوان یک ابزار قلمداد کنیم، زیرا بررسی تمام اقدامات رژیمصهیونیستی در غزه و مناطق حساس دنیا بهویژه در ارتباط با اعراب و فلسطین حاکی از یکسری راهبردها و تاکتیکهایی است که ایالات متحده آمریکا انواع و اقسام آن را استفاده میکند. اگر این جمعی از اساتید محترم که در قالبهای نظری و تئوری امروز ما را در بحث غزه همراهی میکنند مفهومسازی کنند آیا ما تبیین سیاستهای رژیمصهیونیستی را داریم یا توضیح و تفسیر سیاستهای ریاستی آمریکا را؟ چقدر جالب میشود که دوباره هویت تاکتیکهای آمریکا را در بحث رژیمصهیونیستی ایجاد کنیم و ساختارهای بین نسلی مشترکی را در این هویتها بازیابی کنیم، باز به آن نقطه اصلی میرسیم که سیاستهای ایالات متحده آمریکا به آن منوال است. اما چه کنیم راهبردها در جهان اسلام تقویت شود؟ آیا ما در جهان اسلامی به دنبال همکاری استراتژیک هستیم یا همکاری ایدئولوژیک؟ اگر همکاریهای ایدئولوژیک به ما جواب میدهد پس روند استراتژیک باید در پرتوی آن صورت بگیرد. یا اگر همکاریهای استراتژیکی بین کشورها جوابگو است روی بحث غزه نیز باید این همکاریها دوباره تبیین مفاهیم شود و مفروضههای جدید مطرح شود. اما سوالی که میخواستم با آقای ابوشریف مطرح کنم که فرصت نشد این بود که آیا این همبستگی بین نیروها در غزه وجود دارد؟ آیا واقعا قالبهای همکاری در نیروهای مقاومت تبیین شده است؟ باید استراتژی بهعنوان حمایت از مسلمانان و مظلومان غزه داشته باشیم. بهعنوان کشوری که اسلامی است این استراتژی را ما بدهیم، قالبهای اتحاد را ما ایجاد کنیم.
مردم فلسطین به پشتوانه حماس مقاومت میکنند
فتحالله بوذرجمهری، عضوهیاتعلمی دانشگاه آزاد علوم پزشکی:
در این یک هفته اخیر با توجه به صحنههایی که از تلویزیون شاهد بودم نکاتی برایم پیش آمد که به همین دلیل تصمیم گرفتم مصدع اوقات شوم. دیدیم که کودک خردسالی در حالت نزدیک به مرگ اشهد میگوید. آیا ما در تمام عمر خود اینگونه خدا را صدا کردهایم؟ وقتی خانه سالمندی 70 ساله که به سختی آن را ساخته است ویران میشود، او میگوید فدای غزه و این سرزمین؛ این اتفاقات نشان میدهد مقاومت مردم فلسطین به پشتوانه نیروهای حماس است که باعث شده اینگونه به قلب دشمن بزنند. این آدمها با این پشتوانه انشاءالله پیروز میشوند.
آیا مردم بیش از این تحمل مقاومت دارند؟
محمدرضا چراغیزرمهری، دانشجوی دکتری علوم سیاسی علوم و تحقیقات:
سوالی دارم که قصد داشتم با آقای ابوشریف مطرح کنم اما فرصت نشد. سوال این بود که تا کی قرار است این جنگ ادامه پیدا کند؟ البته آقای ابوشریف به ضربههایی که به رژیمصهیونیستی وارد شد اشاره کردند. بله همه جهان متوجه شدند که هیمنه اسرائیل در این جنگ شکسته شد. اما مردم غزه هم به خاک و خون کشیده شدند. تا کی قرار است که اینطور مورد کشتار قرار بگیرند؟ آقای ابوشریف فرمود که این جنگ باعث احیای امت اسلامی شد. این چه احیایی بود؟ مصر و اردن هیچ حمایتی از مرم فلسطین نکردند. همه در حد بیانیه اقداماتی انجام دادند. سوال من این است که مردمی که در غزه کشته میشوند چه گناهی دارند، این جنگ دولتهاست. آیا آنها راضی هستند که جنگ ادامه کند؟ الان پنج الی شش روز است که مردم غزه آب و برق و گاز ندارند. آیا واقعا مردم بیش از این تحمل دارند که جنگ ادامه پیدا کند؟
مقاومت فلسطینی به 17 روز محدود نمیشود، بلکه 70 سال است که درحال مقاومت هستند
ابوالفضل یداللهیاصلان:
برداشتم از سوال شما را عرض کنم. بله درست است که جنگ، جنگ دولتها است. اما پشتوانه و حمایت مردمی از این حرکت مقاومت وجود دارد. حتی در قلب آمریکا، فرانسه و برلین نیز همه پای حمایت از جریان آزادی فلسطین حضور پیداکردند و اینکه این جنگ تا زمانی که پیروزی قطعی شود ادامه خواهد داشت. زندگی عقیده و جهاد است و مردم فلسطین نیز با این عقیده تا الان مقاومت کردهاند. 70 سال است که در حال مقاومت هستند و صرفا الان رسانهها بیشتر دارند به این مساله میپردازند و جریان مقاومت را پوشش میدهند.
اگر حماس عملیاتی انجام نمیداد صهیونیستها به فلسطین حمله میکردند
محمد قربانیگلشنآباد، سرپرست معاونت امور مجلس و ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد:
مستحضرید که جنبش جهاد اسلامی توسط شهید فتحیشقاقی بنیانگذاری شد که در رشته ریاضی در فلسطین تحصیل میکرد و آنجا دستگیر شد. پس از آن در مصر پزشک شد. او کتابی به نام خمینی راحل و آلترناتیو اسلامی نوشت. این کتاب در جنبشهای جدیدی که در منطقه ایجاد شده است نقش مهمی دارد. میتوان گفت این کتاب مانیفست جنبشهای جهادی فلسطین است. نفتالی بنت، نخستوزیر اسبق اسرائیل نامهای 53 صفحه با عنوان نامهای برای یهودیان جهان نوشت. این نامه بسیار مهم است که در مطبوعات جهان نیز بسیار بازتاب داشت و جزء جدیترین تحلیلها درمورد سرزمینهای اشغالی است. در این نامه در رابطه با آسیبهای رژیمصهیونیستی به یهودیان جهان گزارش میدهد و میگوید که اگر شرایط به همین سمت و سو پیش رود، عمر رژیمصهیونیستی بیش از هفت سال طول نمیکشد و برای اینکه آینده را براساس امروز نگارش کنیم منطقه غرب آسیا را بر مبنای بقای رژیمصهیونیستی تنظیم کنیم. اگر حماس هم به رژیمصهیونیستی حمله نمیکرد اسرائیلیها به حماس و غزه حمله میکردند. آنها منتظر دو مساله بودند. یکی اینکه ببینند اغتشاشات به ایران به کجا میرسد و یکی هم سرانجام مسائل قضایی علیه دولت نتانیاهو در رژیمصهیونیستی، زیرا همانطور که میدانید بیش از 25 سال است که دولتی متکی به حزب خودش در این رژیم به قدرت نمیرسد و همه دولتها ائتلافی است. درواقع حماس عملیات پیشدستانه انجام داد. بنابراین اینکه میگویند اگر حماس حمله نمیکرد رژیمصهیونیستی هم اقدامی انجام نمیداد اشتباه است. ضمن اینکه حماس و جهاد مقاومت از طریق سرویسهای امنیتی همسو مطلع شده بودند که رژیمصهیونیستی قطعا در اکتبر به مقرهای حماس حمله میکند.
پیروزی رژیمصهیونیستی در جنگ با فلسطین محال است
سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی و هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی:
عملکر فعلی رژیم شباهت تام و تمامی به آدمی دارد که به مرتبه جنون رسیده، هیچچیزی را در نظر نمیگیرد و بر اثر این جنون هر کاری از او برمیآید. چه زمانی این جنون حاصل میشود؟ زمانی که اتفاقی برای فرد رخ میدهد که آن اتفاق خارج از ظرفیت تحمل او باشد. بنابراین آدمهای دانهدرشت رژیمصهیونیستی در ابتدای تاسیس این کشور با توجه به تعارضاتی که در تاسیس این رژیم تا مشروع بوده و تولد این رژیم یک پدیده طبیعی نبوده است، مقولهای را با دقت بسیار زیاد تعریف کردهاند. بن گوریون که اولین نخستوزیر رژیمصهیونیستی است در سال 1350 میگوید که بقای اسرائیل وابسته به بقای بازدارندگی آن است. او معتقد است بازدارندگی سه عنصر دارد، اولین عنصر آن است که رژیم از لحاظ توان نظامی در مرتبهای قرار داشته باشد که در جنگ و درگیری لجستیک بتواند بهروز باشد و دشمنان این مساله را به رسمیت شناخته باشند. دومین عنصر این است که کشور در مقابل دشمن بتواند بهگونهای ورود کند که قبل از اینکه دشمن وارد عمل شود، برنامه دشمن را قبل از اجرا به هم بزند. سومین عنصر هم این است که به هرحال از نظر ذهنی و فرهنگی و بنیانهای فکری توانسته باشد دیگران را مغلوب خود کند. اگر این سه عنصر شکسته شود رژیمصهیونیستی از بین میرود. برای مثال حرفهایی که آنها در بحث هستهای ایران بیان میکردند که در منطقه فقط رژیمصهیونیستی باید دارای نیروی اتمی و هستهای باشد و ایران با دستیابی به نیروی اتمی بالاترین قدرت نظامی را میشکند و اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را از بین میبرد. برای مثال صهیونیستها درمورد پروژه هستهای ایران بسیار حساس بودند. آن چیزی که واقعا اتفاق افتاده همین مساله است. یعنی عمل حماس بهعنوان یک جنبش که با استفاده از اصل غافلگیری از خانه خود بیرون آمده و به محیط رژیمصهیونیستی حمله کرده و آنجا به این رژیم ضربه زده است. این مساله اساسی است که صهیونیستها بر آن حساس بودند و شکستن این حریم و حدود را به معنای پایان خود ارزیابی میکردند که تحلیل غلطی هم نیست. حالا حماس آمده در این صحنه سیستم دفاعی اسرائیل که همین گنبد آهنی و سیستم فراخن و پیکان بوده است را قبل از اینکه وارد عملیات شلیک موشک به رژیمصهیونیستی شود، این سه دستگاه را خاموش کرده، این اتفاق غلبه تکنولوژیک در نقطه اوج توانمندی است. اینجا حماس ضربهای زد که مشخص شد قدرتی در منطقه برخاسته که میتواند سامانههای پرخرج اسرائیل را بیخاصیت کند. از بعد اطلاعاتی صهیونیستها شش سامانه اطلاعاتی دارند که برخی از آنها سامانههای داخلی هستند، برخی خارجی یا تخصصی هستند. سامانههای معروفی هم هستند، برای مثال موساد یک سرویس کامل و درجه یک اطلاعاتی است. حتی یکی از افتخارات موساد این است که ادعا میکند اطلاعات حساس سازمان سیاه و امآیسیکس از طریق آن تامین میشود و تمام سرویسهای اطلاعات دنیا از جمله سامانههای اطلاعات عربی با موساد قرارداد دارند و از آن سرویس میگیرند. اینها سامانههایی هستند که به انواع سیستمهای فضایی، مخابراتی و ماهوارهها متصل هستند. بنابراین در این صحنه حماس برای اینکه عملیات طوفانالاقصی را به اجرا بگذارد حداقل یک سال تمرین کرده است. چگونه فلسطینیها و جنبش مقاومت توانسته این کار عظیم جابهجایی لجستیک و نیرویانسانی را از چشمان اطلاعاتی رژیمصهیونیستی محفوظ نگه دارد؟ این بهتنهایی یک مساله است. یعنی الان این عملیات تمام ادعاهای سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل را به چالش کشیده است.
یکی از فعالان سرویسهای اطلاعاتی اسرائیلی به نام شینبت ادعا کرده است که ما به آقای نتانیاهو خبر دادیم که فلسطینیها رفتوآمدهای مشکوکی دارند و درحال انجام اقداماتی هستند اما نتانیاهو گفت که این کنشها رفتوآمدهای معمولشان است که حالا ما در تحلیل رفتار صهیونیستها معتقدیم که همواره اسرائیلیها برای فرار از یک فاجعه معمولا فردی را قربانی میکنند تا رژیمصهیونیستی را نجات دهند و درحال حاضر هم آنها میگویند به نتانیاهو خبر دادهایم که البته هیچ سندی در این باره منتشر نشده است.
مساله بعدی بعد نظامی قضیه است. بالاخره رژیمی ادعا دارد که ارتش چهارم است و بزرگترین ارتش خاورمیانه را دارد. البته که بیراه هم نمیگوید این سیستمهای نظامی ارتش رژیمصهیونیستی با امکانات ارتش مصر و اردن و... بسیار متفاوت است. یک لشگر اسرائیلی 15 هزار نیروی نظامی دارد درحالیکه بهطور معمول یک لشگر بین 8 الی 10 هزار نفر جمعیت دارد. لشگر زرهی اسرائیل یعنی این 15هزار نفر تقریبا نزدیک دو هزار و 500 تانک و نفربر دارند که الان به تعبیر خودشان این تعداد توسط هزار نفر نیروی حماس تارومار شدند؛ با این شرایط چه اعتبار نظامی برای اسرائیل باقی میماند؟ نتانیاهو هم گفت که صحنه غزه برای ما صحنه مرگ و زندگی است. چرا این حرف را میزند؟ زیرا اگر رژیمصهیونیستی از این جنگ خارج شود و حماس و جهاد اسلامی کماکان باقی بماند و جنگ تمام شود، آن زمان این ارتش سیستم اطلاعاتی و سیستم مخابراتی شسکتخورده در معرض عملیاتهای پیدرپی و تکمیلشونده فلسطین قرار میگیرد. در این صحنه ثابت شد فقط طرف فلسطینی حریف رژیمصهیونیستی است و اصلا نیازی به ایران، حزبالله و سوریه نیست. حالا کسی که یهودی است همه بنیادها ذهنیاش فرو میریزد و کسی که فلسطینی است مسیر پیشروی خود را روبه پیشرفت میبیند و این موجب اقدامات پیدرپی علیه این رژیم در فاصله زمانی کم خواهد شد بهطوریکه صهیونیستها حتی نتوانند کمر راست کنند. به همین دلیل است که رژیمصهیونیستی هر کاری انجام میدهد تا پیروز صحنه باشد. اما این را براساس ارزیابیهایی که داشتیم عرض میکنم که پیروزی اسرائیل در این صحنه محال است.
تبیین وضعیت موجود مهمترین اقدامی است که اساتید میتوانند در دانشگاه انجام دهند
بیژن صفوی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب:
سالهاست که مردم مظلوم فلسطین با حداقل امکانات برای حق خود مبارزه میکنند. اینکه عملیات اخیر به دشمن شوک وارد کرده طبیعی است که ابعاد گستردهای در جهان پیدا کرده و درواقع هم امپریالیسم و هم صهیونیسم یکبار دیگر وجهه خودشان را با خشونت به دنیا نمایان کردند. همانطور که آقای قربانی اشاره کردند موضوع جهاد تبیین به تعبیر مقاممعظمرهبری موثرترین مسیری است که ما اساتید دانشگاه میتوانیم در این برهه به نسل جوان و نسلی که گاها میبینیم تحت تاثیر تبلیغات متعدد فریب میخورد و ظواهر فریبنده غرب را الگو قرار میدهد آگاهی دهیم و بهنوعی تفاوت بین صورت زیبا و محتوای مخرب دنیای غرب را تبیین کنیم. معتقدم ما باید خودمان هم مطالعه کنیم و از نمونههایی که در این زمینه وجود دارد در مسیر تبیین دانشجویان استفاده کنیم. غرب خود را مرکز جهان و کشورها را پیرامون خود میداند، حتی مناسبات اقتصادی را هم به گونهای تنظیم میکند که ما همواره صادرکننده مواد خام باشیم و غرب با پردازش و صنعت مواد خام آن را دوباره به ما بفروشد و تحولاتی که اتفاق میافتد حاکی از این است که اصل مزیتهای نسبی در تجارت به مرور پررنگتر میشود بهگونهای که از فقیرترین کشورها نیز میتواند مزیت لازمه را کسب کند و جایگاهی برای خود دست و پا کند. بنابراین میخواهم تاکید را بگذارم بر این مساله که تبیین مسائل و وضعیت موجود برای نسل جدید که در دانشگاه با آنها تعامل دارند مهمترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم. نکته بعدی اینکه هیچوقت کشورما دنبال جنگ نبوده است اما ظرفیتهایی هم وجود دارد که میتوانیم در مسیر کمکهای بشردوستانه از آنها استفاده کنیم.
موضوع اصلی فلسطین ساختار ناعادلانه بینالمللی است
روحالله احمدزاده، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران شرق:
نکتهای را میخواهم مطرح کنم که ناشی از سوءفهمها یا سوءگفتارهایی است که در فضای روشنفکری میبینیم. فلسطین قدس شریف و جبهه مقاومت بهمثابه یک آرمان ایدوئولوژیک یا سازمان استراتژیک است. یکی از اساتید هم عنوان کرد که ما به گفتار مقاومت براساس یک آرمان یا یک استراتژی و راهبر که حول منافع تعریف میشود، نگاه میکنیم. همچنین باید بپذیریم که انتقال قدرت اتفاق افتاده است. حضور چینیها در منطقه و فعال شدن آنها در یک کریدور اقتصادی نشان میدهد که اساسا این اتفاقات مهم در حوزه غرب آسیا و خاورمیانه در حال رخ دادن است. حالا بحث این است که باید جریان مقاومت منطقهای واکاوی شود و ما میدانستیم این برگرفته از جریان انقلاب اسلامی است. اما الان میبینیم در برخی محافل آکادمیک ما در دانشگاهها متاسفانه این موضوع از آرمان فلسطین به سازمان فلسطین تقلیل پیدا میکند. یعنی برخی از افراد با این رویکرد میآیند که میخواهیم عنوان منطقه کرانه باختری و غزه را علم کنیم، پس باید به انتخابات دموکراتیک تن بدهیم و از دل آن یک کشور مستقل فلسطینی دربیاوریم. اصلا محل نزاع این نیست بلکه محل نزاع حل مساله ساختار ناعادلانه بینالمللی است. موضوع فلسطین یک موضوع منطقهای نیست. بحث ما یک ساختار ناعادلانه، مبتنیبر اقلیت مدرن در نظام بینالملل است که متاسفانه هر کسی در هر جای دنیا هر ظلمی که بخواهد انجام میدهد اما یک حق وتو میتواند به این توحش مدرن مشروعیت دهد. اعتقاد من این است بهطور کلی ساختار رژیمصهیونیستی در خاورمیانه وجود خارجی ندارد بلکه یک فراواقعیت است که نمونه آن همین هجوم مجاهدان غزه به هیمنه اسرائیل بود که بهراحتی فرو ریخت.
جنگ باید صرفا بین ارتش و پادگانهای نظامی صورت بگیرد
فرزاد هاشمی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد شهر قدس:
به نظر من بخش زیادی از این جلسه به مسائل تاریخی فلسطین گذشت اما این مساله در حال حاضر مشکلات مردم غزه را برطرف نمیکند. ما باید با طرز تفکر پدری که دخترش را در بمباران غزه از دست داده بود در این جلسه حضور پیدا میکردیم. سه سوال وجود دارد که اگر پاسخ آنها بدون سفسطه داده شود شاید از طریق آن بتوان معنایی را از این جلسه خارج کرد. اول اینکه همه قبول داریم که رژیمصهیونیستی غاصب است؛ چراکه به نظر میآید زمانی که جنگ آغاز میشود باید مردانه باشد و در حقیقت باید جنگ بین پادگانها و نیروهای نظامی را شاهد باشیم، گرچه ممکن است طرف مقابل در بسیاری از مواقع این مساله را رعایت نکرده باشد. اگر بنا بود حملهای انجام شود چقدر بهتر بود که آن به یک پادگان در اسرائیل صورت بگیرد یا مناطق نظامی مورد هدف قرار میگرفت. اتفاقی که رخ داد به نظر من کمی حقانیت این حمله را مخدوش میکند. سوال دوم اینکه آیا حماس پیشبینی این حجم از تخریب را نمیکرد؟ آیا فکر نمیکرد که بعد از حمله چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ صراحتا بفرمایید که چه طرز تفکری پشت این عملیات بود. سوال سوم هم این است که حماس چقدر نماینده مردم فلسطین است؟ یا به عبارتی دیگر اگر همین الان رفراندومی در فلسطین صورت بگیرد مردم به حماس رای میدهند یا خیر؟
آیا کشورهای مقاومت از مهاجرت فلسطینیها حمایت میکنند؟
آرزو اسلامی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی:
سوال من از آقای زارعی این است که با توجه به اینکه گفتید حمله زمینی اسرائیل به فلسطین صورت نمیگیرد اما میشنویم که اسرائیل در حال خروج مردم خود از منطقه است؛ آیا کشورهای مقاومت همچنان از ورود مردم فلسطین به کشورهای خود حمایت میکنند؟ و نکته بعدی اینکه با چه شرایطی آمریکا، انگلیس و فرانسه آتشبس را وتو میکنند و اجازه میدهند که این اتفاقات در سرزمینشان رخ دهد.
حقانیت جنگ باید تبیین شود
مرجان جعفریروشن، عضوهیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی:
مساله جدی که با آن مواجه هستیم این است که چرا حماس شهرکهای اسرائیل را میزند؟ اگر عقیده ما این است که نباید به غیرنظامیها حمله کنیم پس چرا در این شرایط حماس به این مساله توجهی نمیکند؟ رسالت ما این است که هر مطلبی به ذهنمان میرسد را از هر طریقی به جامعه منتقل کنیم. همچنین بایستی ابعادی که نشاندهنده جوانمردانه بودن و حقانیت این جنگ است را از طریق رسانهها تبیین کرد.
حماس بیشاز 80 درصد بین فلسطینیان محبوبیت دارد
سعدالله زارعی، استاد علوم سیاسی و هیاتعلمی دانشگاه علامه:
درمورد حمله زمینی اسرائیل که اشاره شد شواهد بیانکننده این مساله است که اسرائیلیها در حمله زمینی مصمم هستند. یعنی ارتش و دولت اسرائیل با آمریکا توافق کردند و در این مورد جمعبندی کردهاند. اما آیا حتما این اتفاق رخ میدهد یا نه، نمیتوانیم در این مورد حرف قطعی بزنیم. ما بهعنوان جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت شب و روز تلاش میکنیم که این حمله زمینی اتفاق نیفتد اما مشخص نیست که تا چه حدی موفق خواهیم بود. همچنین درباره فلسطین با سرزمینی مواجه هستیم که به معنای واقعی کلمه توسط اسرائیلیها غصب و دزدیده شده است؛ در این وضعیت آن فرد نظامی که با اسلحه خودش مانع فلسطینیها میشود با فردی که با خیال آسوده از کشورهای غربی به آن منطقه غصبشده مهاجرت کرده است تفاوتی ندارد. همچنین در اسرائیل افراد تا یک سن خاصی بهعنوان نیرو ذخیره عضو ارتش هستند.
درباره مساله پیشبینی حماس نسبت به تخریبهای پس از عملیات نیز باید بگویم که بله پیشبینیهایی صورت گرفته بود اما آیا برای هرکاری میتوان پیشبینی صددرصدی کرد و بعد وارد عملیات شد؟ اما وضعیتی که اسرائیل دارد نشان میدهد که حماس درست عمل کرده و مقدمات آزادی سرزمین فلسطین را فراهم کرده است. حالا اسرائیل اقدام به کشتار مردم کرده اما باید این سوال را پرسید که مگر این اقدام تازه اسرائیل است؟ هیچ اتفاق جدیدی از سمت رژیمصهیونیستی رخ نداده و جنگ تبعات خودش را دارد.
در صحنه جنگ هیچکس نمیگوید که آیا واقعا حماس نماینده مردم فلسطین است یا خیر؟ زیرا این افراد جان خود را در معرض خطر قرار دادهاند و اصلا مگر از این بالاتر داریم؟ اما در بعد دموکراتیک من به شما آدرس میدهم که در سال 1384 در فلسطین انتخاباتی برگزار شد که حماس 75 درصد آرا مردم را در قدس، کرانه باختری، غزه و اردوگاهها به دست آورد و با این تعداد آرا دولت فلسطین را تشکیل داد و بعد از آن هم دیگر کسی انتخاباتی برگزار نکرده است. درواقع کسی جرات نکرده که با این نتیجه انتخاباتی برگزار کند. آخرین نظرسنجی غربیها نیز نشاندهنده محبوبیت 80 درصدی حماس بین فلسطینیان است. کشورهای مقاومت نیز حامی فلسطین هستند که در حمایتها محدودیتها، ظرفیتها و وزنه مخصوص به خودشان را دارند که با یکدیگر متفاوت هستند. درنتیجه عملکردها و کاردکردهایشان نیز متفاوت است اما متحد هستند، همچنین هر واحدی نیز بهطور مستقل تصمیمگیری میکند و حق دخالت در امور فلسطینیان را ندارد زیرا مانند صهیونیستها نیستیم.