علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: رژیمصهیونیستی بعد از مواجه شدن با موجی از واکنشهای منفی در سطح جهان که اقدام این رژیم در انهدام یک بیمارستان و کشتار کودکان را محکوم کرده بودند راهی جز انکار نقش خود در این جنایت و انداختن تقصیر به گردن نیروهای مقاومت را پیشروی خود متصور نمیداند. ادعایی که حتی انگلیس نیز آن را نپذیرفته و گفته است باید تحقیقاتی درمورد آن آغاز شود. حتی بایدن نه بهصورت قطعی بلکه پس از به کار بردن عبارت «به نظر میرسد» در اقدامی حمایتی از اسرائیل گفت که «کار شما نبوده است.» این البته نخستین حمایت چشمبسته بایدن از اسرائیل نیست. رئیسجمهور آمریکا پیشتر هم مدعی دیدن تصاویر سرهای بریده دروغین شده بود؛ اما کاخ سفید در نهایت این موضوع را تایید نکرد. بههرحال دلایل فنی و سیاسی زیادی وجود دارد که نقش رژیمصهیونیستی را در این جنایت اثبات میکند و هرچقدر هم که دولتهای غربی بخواهند با این انکارها همسویی کنند افکار عمومی جهان آنهارا مجبور میکند بهصورت تلویحیا غیرمستقیم زبان به اعتراف بگشایند. اگر یک امر بهقدری واضح باشد که درک آن به امری بدیهی تبدیل شود ارائه هرگونه روایت متناقض با این درک صرفا گوینده را بیاعتبار میکند. رسانههای غربی نیز علیرغم حمایت همهجانبه از رژیمصهیونیستی با علم به همین موضوع ترجیح دادهاند که سرمایه اجتماعی خود را با تلاش بیهوده برای پنهان کردن واقعیت از بین نبرده و همچون خبرنگار بیبیسی حداقل با اتخاذ موضعی دوگانه اینگونه از خود سلب اتهام کنند: «سخت است جز اینکه حمله به بیمارستان کار اسرائیل بوده حالت دیگری متصور شد، چون راکتهای حماس چنین قدرت انفجاری بالایی ندارند.» همین واکنشهای دوگانه و غیرصادقانه باعث شده است تا مخاطبان این رسانهها نیاز خود به اخبار را بهویژه درمورد فلسطین از طریق شبکههای اجتماعی تامینکنند. به این ترتیب بسترهایی مثل تیکتاک که مبدا غربی ندارند ایدهآل محسوب میشوند و حتی اینستاگرام نیز با وجود اعمال تحریمهای هوشمند به بستری برای انتقال تصاویری از واقعیت عریان رفتارهای رژیمصهیونیستی تبدیل شده است. بنابراین شبکههای اجتماعی که قرار بود ابزار پروپاگاندا غربیها باشد حالا به ضد خودش تبدیل شده و باوجود اعمال صدها فیلترهوشمند به ابزاری مهم برای انتقال صدای واقعیت به گوش جهانیان شده که باید در آن حضور داشت و از ظرفیتهای آن به نفع ارائه روایت مطلوب استفاده کرد.
جهان «سلام یا مهدی» را زمزمه کرد
در فضایی که رسانههای راوی جنگ همچون الجزیره به دلیل تاکید بر تقصیر اسرائیل دیگر حق فعالیت در سرزمینهای اشغالی را نخواهند داشت و اینستاگرام نیز با وجود فیلتر هوشمند از انکار جنایت صهیونیستها عاجز مانده است آلترناتیو شرقی این اپلیکیشن یعنی تیکتاک با درک تنفر اجتماعی شکلگرفته نسبت به رژیمصهیونیستی در سطح جهان خلأ وجود رسانه جهانی مستقل برای پوشش اخبار فلسطین را کشف کرده و از آن حداکثر استفاده را برده است. کاربران تیکتاک در کشورهای مختلف دنیا با تولید ویدئوهایی همدردی خودشان را با همخوانی این سرود به مردم فلسطین نشان دادند.
سرود «سلام یا مهدی» اکنون از سطح کشورهای اسلامی فراتر رفته و پلتفرم تیکتاک با ایجاد چالشی حمایتی از فلسطین این سرود را جهانشمول کرده است. این امکان برای کاربران تیکتاک فراهم شده است تا با استفاده از فیلتر تصویری تعبیهشده در این شبکه، پرچم فلسطین به شکل ماسک را روی صورت خود قرار داده و سرود «سلام یا مهدی» را زمزمه کنند. این اقدام هم به شنیده شدن صدای فلسطین کمک میکند و هم به دیده شدن هرچه بیشتر تیکتاک. به نظر میرسد این شبکه با توجه به قدرت احساسات و عواطف مردمی در جهان یک بازی برد- برد را ایجاد کرده و از آن حداکثر استفاده را برد.
جهان احساساتش را به سیاست تحمیل کرد
فضای اجتماعی که تیکتاک از آن حداکثر استفاده را برد آنقدر قدرت دارد که ادبیات حمایتی غربیها از اسرائیل را نیز تلطیف کند. بایدن در ادامه حمایتهای ضعیف خود از رژیمصهیونیستی در پرواز برگشت از فلسطین اشغالی در پاسخ به این سوال که آیا گزارشهایی مبنی بر اینکه آمریکا اعلام کرده درصورتیکه حزبالله تصمیم به شروع جنگ با رژیم بگیرد، آمریکا به جنگ میپیوندد، صحت دارد؟ پاسخ میدهد: «نه هرگز گفته نشد.» اگر واکنشی جهانشمول به جنایت رژیمصهیونیستی به وجود نمیآمد احتمالا جو بایدن زمانی که مقابل نتانیاهو نشسته بود به جای عبارت «به نظر نمیرسد کار شما باشد» میگفت«حمله راکتی حماس جنایتی آشکار است.» اما زمانی که تمام جهان فهمیده این جنایت آشکار کار چه طرفی است عبارات حمایتی نیز تضعیف شده و حتی انگلیس حاضر نمیشود با عبارات آمریکا همراهی کند. رویترز دیروز به نقل از نخستوزیر انگلیس نوشت: «سرویسهای اطلاعاتی این کشور در حال تجزیه و تحلیل شواهد مربوط به انفجار بیمارستان غزه هستند.» نخستوزیر انگلیس ادعای رژیمصهیونیستی را تایید نکرد و گفت: «سرویسهای اطلاعاتی انگلیس درحال تجزیه و تحلیل شواهدی هستند تا بهطور مستقل حقایق مربوط به انفجار مرگبار روز سهشنبه در بیمارستانی در غزه را ثابت کنند. ما نباید قبل از اینکه همه حقایق را داشته باشیم در قضاوت عجله کنیم.» همچنین سیانان رسانه نزدیک به دموکراتها هم در خبری جدید ادعای اسرائيل مبنی بر انحراف راکت جهاد را تایید نکرد و نوشت: «برای تایید اینکه آیا انفجار ناشی از موشک شکستخورده کار گروه شبهنظامی جهاد اسلامی بوده است ادامه دارد.»
کدام راکت چنین قدرتی دارد؟
برای سلب مسئولیت از رژیمصهیونیستی در فاجعه بیمارستان المعمدانی این ادعا مطرح میشود که راکت منحرفشده حماس بهاشتباه مواضع خودی را هدف قرار داده است. حال آنکه راکتهای استفادهشده توسط حماس تاکنون چنین اثر تخریبی بر هیچیک از اماکن رژیمصهیونیستی نداشته و میزان تلفات راکتهایش هیچ وقت به 100 نفر نرسیده است. همچنین اگر سلاح استفادهشده را یک سلاح جدید بدانیم نیز منطقی نیست که حماس در اولین مرتبه استفاده از آن بخواهد خود را هدف قرار دهد و پس از آن دیگر چنین سلاحی به کار گرفته نشود. یکی از مهمترین استدلالهایی که برای طرح ادعای خودزنی حماس مطرح میشود انتشار صوتی است که مدعی میشود نیروهای حماس در گفتوگو با هم به سقوط موشک اعتراف میکنند؛ صوتی که هیچ سندی برای آن وجود نداشت و حماس با استناد به لهجه و تن صدا آن را جعلی دانست. بخش خبری شبکه انگلیسیChannel 4 به نقل از دو روزنامهنگار مستقل، فایل صوتی منتشرشده از سوی اسرائیل را فاقد صحت دانست. این شبکه همچنین ادعاهای اسرائیل درخصوص شلیک موشک از سوی جهاد اسلامی و مکان استقرار واحدهای شلیک موشک این گروه را متناقض خواند.
تصاویر چه میگویند؟
با استناد به تصاویر و ویدئوهای منتشرشده مشخص میشود که پرتابه به ورودی محوطه پارکینگ بیمارستان الاهلی اصابت کرده و موج انفجار آن، باعث پرتاب حدود پنج متری نزدیکترین خودرو به محل اصابت شده است. اصابت پرتابه به ورودی محوطه پارکینگ نیز گودالی به قطر حدود یک متر ایجاد کرد. بر اثر اصابت پرتابه به این محوطه روی ساختمانهای اطراف که در فاصله حدود ۳۰ متری قرار دارندسوراخها و گودالهایی ایجاد شده که بعضا حدود ۳۰ سانتیمتر قطر دارند! و قطعا یک راکت منحرف شده که گودال محل اصابت آن روی زمین، حدود یک متر قطر و نهایتا۲۰ سانتیمتر عمق داردنمیتواند در فاصله۳۰ متری از محل اصابت خود، در دیوارهای بتنی سوراخهایی به قطر ۲۰ و ۳۰ سانتیمتر ایجاد کند! همچنین سرجنگی راکتهای غزه درصورت اصابت مستقیم به آسفالت خیابانهای سرزمینهای اشغالی، نهایتا اثری با قطر ۵۰ سانتیمتر ایجاد کنند که عمق خاصی ندارند، و اینکه در فاصله۳۰ متری توان ایجاد سوراخهایی با قطر ۲۰ و ۳۰سانتیمتر در دیوار بتنی را داشته باشند دور از واقعیت است. نکته دیگر در باب عدمتوان راکت منحرفشده در ایجاد چنین تخریبی تصویر پیکر دختربچهای است که پس از اصابت پرتابه بهفاصله۳۰ متری از محل اصابت به ارتفاعی حدودا پنج متری به لابهلای سقف شیروانی پرتاب شده است. واضح است که پرتابهای که اصابتش با زمین گودال کوچکی ایجاد کرده است توان پرتاب یک پیکر۲۵ کیلوگرمی را آن هم با این شتاب و قدرت به چنین فاصلهای ندارد. عامل این پرتاب یا باید اصابت یک بمب پرقدرت به زمین باشد که اثری از چنین اصابتی نیست یا باید بمب پرقدرتتری با فاصله از زمین منهدم شده باشد که هم قدرت تکانش زیادی ایجاد کند و هم محل اصابتش با زمین شکاف بزرگی ایجاد نکند. بنابراین فرضیه اصابت راکت منحرفشده کاملا باطل است. با توجه به اثبات سناریوی انهدام روی هوا برخی منابع بمب بهکارگرفتهشده را GBU-38 عنوان کرده و صوت فرود بمب را نیز دلیل دیگری برای اثبات این مدعا عنوان کردهاند. این بمب مجهز به فیوز منفجرشونده است که به آن امکان انفجار در ارتفاع و بر فراز هدف را میدهد، بهکارگیری چنین بمبهایی باعث آسیبهای هرچه بیشتر و تلفات انسانی بالاتری میشود. همچنین تصویر دیگری از محل انفجار منتشر شده است که مطابق آن دو درخت در فاصله چند متری از همدیگردر تصویر دیده میشوند. درخت نزدیکتر به محل انفجارآسیب فراوانی دیده و بهکلی قطع شده و درخت دورتر تنه آن دچار سوختگی شدیدی شده که بهنظر ناشی از آتش انفجار بمب در ارتفاع بوده است. دلیل دیگری که بر احتمال بهکارگیری بمبهای مجهز به فیوز منفجرشونده در ارتفاع میافزاید این است که میانه تنه نخل دچار سوختگی شدیدتری شده و بالا و پایین آن آسیب کمتری دیده است.
چیزی که اعتراف کردید را منکر نشوید
در نخستین دقایق پس از انفجار بیمارستان المعمدانی، سخنگوی ارتش رژیم اینگونه به آن واکنش نشان داد: «به غزه هشدار داده بودیم که بیمارستان المعمدانی و پنج بیمارستان دیگر را تخلیه کنند!» ایتمار بن غفیر، وزیر امنیت داخلی رژیمصهیونیستی گفت: «تنها چیزی که باید وارد غزه شود صدها تن مواد منفجره نیروی هوایی ماست، نه یکگرم کمک بشردوستانه!» بنیامین نتانیاهو نیز در دیدارش با بایدن اظهاراتی را مطرح کرد که تایید کنند همین اظهارات بوده:«اسرائیلهمزمان با پیگیری اهداف نظامی خود کماکان از غیرنظامیها خواهد خواست به مناطق امنتر بروند.» ایهود باراک، نخستوزیر پیشین رژیمصهیونیستی نیز در گفتوگو با شبکه بیبیسی بعد از اینکه مجری از او میپرسد چرا رژیمصهیونیستی مدارس را هدف قرار داده و جان زنان و کودکان را میگیرد اینگونه استدلال میکند که چون نیروهای حماس در مدارس پنهان میشوند پس گریزی جز کشتار مردم باقی نمیماند. باراک کشتار نزدیک به 3هزار فلسطینی را اینگونه توجیه میکند «وقتی با تروریستی مواجه هستی که بین غیرنظامیان پنهان میشود واقعیت تلخ این است که تا حدی ضرر ناگزیر هم وارد شده و غیرنظامیان هم کشته میشوند.» این اعترافات نشان میدهد مقامات رژیمصهیونیستی در محاسبات خود جایی برای افکار عمومی مردم جهان قائل نبوده اند و به این فکر نکرده بودند که این اقدام چه تبعاتی میتواند برای آنها داشته باشد و مشروعیت آنها را تا چه حد میتواند زیر سوال ببرد به همین دلیل نیز پس از فاجعه رخداده به دستپاچگی افتاده و اظهارات خود را منکر میشوند. انکاری که در دنیا تکنولوژی و رسانههای برخط کمترین اعتباری برای مخاطب ندارد.
اولین بارتان نیست
بیمارستان المعمدانی اولین بیمارستان هدفقرارگرفته نبود. جنگندههای رژیمصهیونیستی پیش از این بیمارستان کودکان «شهید محمد الدره» در شرق نوار غزه را با بمبهای حاوی فسفر سفید بمباران کردند. پس از این حمله سازمان پزشکان بدونمرز نیز اعلام کرد که اشغالگران صهیونیست دو ساعت برای تخلیه بیمارستان العوده مهلت دادهاند و سازمان بهداشت جهانی نیز خواستار عقبنشینی رژیمصهیونیستی از این درخواست شد و اعلام کرد که تخلیه بیمارستان جان بیماران را به خطر میاندازد. تا پیش از حمله به بیمارستان المعمدانی مطابق آنچه وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرده بود ۱۵ عضو کادر پزشکی به شهادت رسیده و ۲۳ آمبولانس نیز هدف قرار گرفتند. علاوه بر جنایات به روز یافته صهیونیستها تاریخ کمتر از یک سدهای شکلگیری رژیمصهیونیستی نیز لیست متنوعی از جنایات غیر انسانی را در خود گنجانده است. دریدن شکم زنان باردار، بریدن سرکودکان و انداختن آنها از روی دیوارهای چند متری به پایین تنها گوشهای از جنایاتی است که تصویر تاریک آن بر تن مناطق دیریاسین، صبرا، شتیلا و حتی مواضع سازمان ملل در جنوب لبنان که فلسطینیان در آن پناه گرفته بودند حک شده است.
زدن بیمارستان با اهداف صهیونیستها بیشتر تطابق دارد
صهیونیستها پس از عملیات طوفان الاقصی وجهه قدرتمند خود در برابر نیروهای مقاومت غزه را از دست دادهاند. این وجهه بر میزان اعتماد ساکنین مناطق اشغالی بر قدرت صهیونیستها اثر منفی گذاشته و رژیم صهیونیستی را با مهاجرت معکوس مواجه میکند. این رژیم برای احیای هیمنه قدرت خود مطابق همه جنگهای گذشته بمباران هوایی را در دستور کار قرار داد تا بتواند از طریق بالا بردن تلفات نیروهای مقاومت خود را پیروز جنگ نشان دهد. اما تصاویری که از عملیات طوفان الاقصی منتشر شده به قدری برای تمسخر ارتش رژیمصهیونیستی کارکرد دارد که دیگر راهبردهای گذشته کارایی ندارد. به همین دلیل نیز گزینه ورود نظامی به غزه در دستور کار قرار گرفت. عدم اطمینان از این امر و احتمال متحمل شدن یک شکست دیگر باعث شد تا این رژیم گزینههای دیگری را در دستور کار قرار دهد. سهشنبهشب هفته گذشته نیز یک سخنگوی ارتش رژیمصهیونیستی نیز گفته بود: «ارتش این رژیم درحال آماده شدن برای مرحله بعدی کارزار خود علیه غزه است، اما اقدام بعدی این رژیم ممکن است چیزی متفاوت از حمله زمینی باشد.» اقدام متفاوت رژیمصهیونیستی بمباران یک بیمارستان پر از مجروح بود تا به این ترتیب به جای اقتدار، تصویر جنایتکارانه از این رژیم در جهان بازتاب پیدا کند و حالی دیگر راهی جز انکار باقی نمانده است هرچند که این انکار غیرقابل باور باشد. به این ترتیب نیاز رژیمصهیونیستی برای عملیات نظامی همچنان پا برجا مانده است به همین دلیل نیز ایدههایی همچون عملیات نظامی محدود با هدف ایجاد منطقه حائل در اتاق فکرهای رژیمصهیونیستی طراحی شده که اجرای آن عواقب خطرناکی همچون گشوده شدن جبههای جدید نبرد با جریان مقاومت را درپی خواهد داشت.
انسانیتزدایی سازمانیافته از فلسطینیها
«انسانیتزدایی سازمانیافته (Dehumanization) از فلسطینیها باعث شده که ما اسرائیلیها با هر جنایتی راحت باشیم. چون وقتی آنها بشر نباشند، حقوقبشر هم ندارند.» این جملهای است که نویسنده اسرائیلی از آن صحبت به میان میآورد و آن را علت عادی بودن جنایتها علیه فلسطینیها میداند. براین مبنا میتوان گفت هر صهیونیست در ابتدای امر این موضوع را میپذیرد که فلسطینیها موجوداتی هستند که نمیتوان آنها را انسان دانست. اثبات این گزاره و به وجود آوردن این باور در میان شهروندان ساکن در سرزمینهای اشغالی، بقیه این پازل را بهخوبی تکمیل میکند. نژادپرستی صهیونیستها در کنار اثبات این گزاره که فلسطینیها انسان نیستند و حقوقبشر ندارند، پاسخ دقیقی به این سوال میدهد که چرا صهیونیستها حمله به مکان تجمع غیرنظامیان و بیماران بیمارستان را در چهارچوب دفاع مشروع تحلیل و توجیه میکنند. درواقع برای پذیرش اینکه شما نژاد برتر هستیدکافی است بقیهانسانها را در درجهای پایینتر از انسانیت قرار بدهید تا بتوانید راحتتر به نسلکشی بپردازید. این امر را دقیقا میتوان در گرایشهای گروههای افراطی مثل داعش و نازیهای آلمانی مشاهده کرد. در همین چهارچوب، کشتارهای70ساله اخیر صهیونیستها نسبت به فلسطینیها توجیه میشود. سوالی که در این بین مورد توجه قرار میگیرد این است که درحالیکه تز فکری صهیونیستها بر این گزاره استوار است که فلسطینیها اساسا بشر نیستند و نباید از حقوق انسانی برخوردار باشند، چرا تلاش میکنند از زیر بار پذیرش مسئولیت اقدامات خود شانه خالی کنند؟ شاید بشود گفت در این میان نه نگرانی از نقض حقوقبشر، بلکه واکنش منفی افکارعمومی دنیاست که منجر به این میشود که آنها از پذیرش مسئولیت اقدامات خود شانه خالی کنند.
راهبرد اشتباه صهیونیستها برای ایجاد توازن جمعیتی
صهیونیستها که خود با بحران جمعیتی مواجه هستند طبیعی است که جمعیت فلسطینیان را برای خود بحران تلقی کرده و نگران برهم خوردن توازن جمعیتی باشند. در همین راستا حملات گسترده به نوار غزه در دستور کار قرار گرفته تا ضمن نسلکشی و از بین بردن کودکان و ساکنان غزه همچون سایر مهاجران فلسطینی به بیرون رانده شوند. این راهبرد که برای تحقق آن نیاز به پذیرش مهاجران از جانب سایر کشورهای عربی وجود دارد با مخالفت دولتهای اردن و مصر که میزان انبوهی از مهاجران هستند مواجه شده و اصرار این سیاست میتواند منجر به ایجاد تنش سیاسی بین این دولتها با رژیمصهیونیستی شود. علاوهبر این شدت جنایت باعث میشود سایر فلسطینیانی که در اردوگاههای مجاور مرزهای سرزمینهای اشغالی زیست میکنند نیز به ورود و اقدام علیه صهیونیستها تشویق شده و بحران امنیتی برای تلآویو را تشدید کنند؛ بحرانی که خروجیاش درنهایت کاهش جمعیت هراسان صهیونیستهاست. به این ترتیب رژیمصهیونیستی با دمیدن در آتش جنگ، نهتنها در سیاست ایجاد توازن جمعیتی ناکام خواهد بود بلکه آن را شدت میبخشد.