زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: بعد از انهدام بیمارستان المعمدانی در نوار غزه که موجب شهادت بیش از هزار نفر شده است، موجی از اعتراضات نسبت به این جنایت صهیونیستها در کشورهای مختلف دنیا برانگیخته شد. تا حدی که جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا که این روزها خیابانهای کشورش مملو از جمعیت معترض به خشونت صهیونیستهاست، مجبور به واکنش شد؛ «قوانینی درباره جنگ وجود دارد و هدف قرار دادن یک بیمارستان قابلقبول نیست.» اگرچه او نیز مشابه سایر سیاستمداران غربی حاضر نشدن نامی از اسرائیل ببرد، اما همین مقدار واکنش از جانب یکی از متحدان رژیمصهیونیستی نیز نشان از شدت جنایتی دارد که هر کسی برای متهم نشدن به شراکت در جنایات سعی میکند با آن مرزبندی کند. رژیمصهیونیستی که قصد داشت با این جنایت وجهه تخریبشده خود در داخل را ترمیم کند حال با بحران مشروعیت در جهان مواجه شده و طبیعی است که بهجای پاسخگویی رو به انکار آورده و حماس را متهم به این حمله کند. ادعایی که اظهارنظر حمایتی جو بایدن نشان داد در اتاق فکر مشترکی با کاخسفید به صهیونیستها تلقین شده است: «از خبر انفجار بیمارستان بسیار ناراحت شدم اما بهنظر میرسد کار شما نبوده!» اما هیچ مقام غربی جز جو بایدن که به سرزمینهای اشغالی سفر کرده، حاضر به تایید این ادعا نشده است، البته که آنها نیز آن را رد نکردهاند و همچون رئیس حقوق بشر سازمان ملل که گفته است: «هر طرفی مسئول حمله به بیمارستان غزه است باید پاسخگو باشد»، ترجیح دادند بهجای محکوم کردن رژیمصهیونیستی وسط کلاف را دست بگیرند و بدون ذکر نام از عبارت «هر طرفی» استفاده کنند تا نشان دهند پیام رد پیشنویس قطعنامه ضداسرائیلی توسط سه عضو دائم سازمان ملل یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه را بهخوبی دریافت کردهاند. بههرحال رژیمصهیونیستی برای کندن برچسب ناتوانی امنیتی از روی خود و فرار از ریزش سرمایه اجتماعی داخلیاش دست به اقدامی عجولانه زده که اکنون بدون هیچ دستاوردی ناچار به انکار آن است تا بتواند تبعات این جنایت را تاجای ممکن کاهش دهد.
انکار اعتراف
تلاش رژیمصهیونیستی برای روایتسازی و سلب مسئولیت از خود زمانی که بهطور علنی مناطق مسکونی، آمبولانس و مدارس را در غزه هدف قرار میدهد و کشتار غیرنظامیان را اجتنابناپذیر توصیف میکند نمیتواند برای افکار عمومی باورپذیر باشد، بهعلاوه اینکه پیش از این نیز این رژیم تهدید کرده بود که بیمارستانها را هدف قرار خواهد داد و مقامات آن نیز تا قبل از هماهنگ کردن موضع خود با بایدن، زبان به اعتراف گشوده بودند. در نخستین دقایق پس از انفجار بیمارستان المعمدانی، سخنگوی ارتش رژیم اینگونه به آن واکنش نشان داد: «به غزه هشدار داده بودیم که بیمارستان المعمدانی و پنج بیمارستان دیگر را تخلیه کنند!» ایتمار بن غفیر، وزیر امنیت داخلی رژیمصهیونیستی گفت: «تنها چیزی که باید وارد غزه شود صدها تن مواد منفجره نیروی هوایی ماست، نه یکگرم کمک بشردوستانه!» در ادامه نیز روز گذشته بنیامین نتانیاهو در دیدارش با بایدن اظهاراتی را مطرح کرد تایید کنند همین اظهارات بود. نخستوزیر رژیم حتی حاضر نشد به اندازه بایدن برای سلب مسئولیت از خود تلاش کند و اینگونه به ارتکاب جنایت در غزه اعتراف کرد: «اسرائیل همزمان با پیگیری اهداف نظامی خود کماکان از غیرنظامیها خواهد خواست به مناطق امنتر بروند.» پیش از این نیز ایهود باراک، نخستوزیر پیشین رژیمصهیونیستی در گفتوگو با شبکه بیبیسی بعد از اینکه مجری از او میپرسد چرا رژیمصهیونیستی مدارس را هدف قرار داده و جان زنان و کودکان را میگیرد اینگونه استدلال میکند که چون نیروهای حماس در مدارس پنهان میشوند پس گریزی جز کشتار مردم باقی نمیماند. باراک کشتار نزدیک به 3000 فلسطینی را اینگونه توجیه میکند «وقتی با تروریستی مواجه هستی که بین غیرنظامیان پنهان میشود واقعیت تلخ این است که تا حدی ضرر ناگزیر هم وارد شده و غیرنظامیان هم کشته میشوند.» اعترافات صهیونیستها به رسانه نیز درز پیدا کرده است. از آنجایی که نهادهای امنیتی در اسرائیل بسیار ضعیف هستند و این واقعیت در نبرد طوفان الاقصی نیز اثبات شد، طبیعی است که اخبار امنیتی سری نیز خیلی راحت به بیرون درز پیدا کرده و سر از رسانه بیرون بیاورد. در یکی از برنامههای کانال ۱۲ رژیمصهیونیستی، اوهید هیمو، روزنامهنگار اسرائیلی که متخصص امور امنیتی است، خبر بمباران بیمارستان المعمدانی را دریافت کرد و گفت: «ارتش آن را منفجر کرد.» خبرنگار ایران اینترنشنال، رسانه تحت حمایت رژیمصهیونیستی نیز که از داخل خاک سرزمینهای اشغالی بهصورت زنده درحال گزارش بود از این اقدام جنایتکارانه اینگونه ابراز خوشحالی کرد؛ «سابقه دارد که اسرائیل پناهگاهها را بمباران کرده است و در این مساله بمباران بیمارستان هم دنیا نمیتواند اسرائیل را مجبور به Game CHANGE کند!»
المعمدانی اولین بیمارستان مورد هدف نبود
آمار بالای تلفات انسانی باعث شده رژیمصهیونیستی سناریو سلب مسئولیت را در پیش بگیرد و حماس را مقصر جلوه دهد، حال آنکه متهم ردیف اول کسی است که سابقه بیشتری داشته باشد. بدون اینکه نیاز باشد سوابق جنگ در سالهای گذشته را بهخاطر بیاوریم کافی است حوادثی که در همین جنگ اخیر روی داده است را یکبار مرور کنیم. بیمارستان المعمدانی اولین بیمارستان هدف قرار گرفته، نبود. جنگندههای رژیمصهیونیستی جمعهشب بیمارستان کودکان «شهید محمد الدره» در شرق نوار غزه را با بمبهای حاوی فسفر سفید بمباران کردند. پس از این حمله سازمان پزشکان بدونمرز نیز اعلام کرد که اشغالگران صهیونیست دو ساعت برای تخلیه بیمارستان العوده مهلت دادهاند و سازمان بهداشت جهانی نیز خواستار عقبنشینی رژیمصهیونیستی از این درخواست شد و اعلام کرد که تخلیه بیمارستان، جان بیماران را به خطر میاندازد. تا پیش از حمله به بیمارستان المعمدانی مطابق آنچه وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرده بود ۱۵ عضو کادر پزشکی به شهادت رسیده و ۲۳ آمبولانس نیز هدف قرار گرفتند. با وجود این سابقه سرشار از جنایت، حال صهیونیستها تلاش دارند وجهه سیاه خود را با دروغ سفید کنند.
هدف صهیونیستها از هدف قرار دادن بیمارستان
یکی دیگر از دلایلی که دست داشتن صهیونیستها در جنایت سهشنبهشب را اثبات میکند اهداف آنها از این اقدام است. بعد از اینکه هیمنه قدرت نظامی رژیمصهیونیستی در جنگ 33روزه فرو ریخت، این رژیم تمام تلاش خود را به کار گرفت تا لااقل در برابر نیروهای مقاومت خود را توانمند نشان داده و ساکنان سرزمینهای اشغالی را به تامین امنیتشان دلگرم کرده و مانع از ترک این سرزمین توسط مهاجران چندملیتی شود. حمله غافلگیرانه طوفان الاقصی اما بار دیگر قدرت نظامی صهیونیستها را به چالش کشید. پس از آن موج شدید حملات هوایی به غزه آغاز شد تا رژیمصهیونیستی بتواند از طریق کشتار وحشیانه غیرنظامیان آمار تلفات فلسطینیان را بالا برده و خود را پیروز نبرد نشان دهد. این مواجهه شکستخورده اما بدون آزادی اسرای صهیونیستی کاملا عقیم خواهد ماند. به همین دلیل نیز ایده دیگری تحت عنوان تهاجم زمینی به غزه در رسانهها مطرح شد و به تبع آن نیز ساکنان شمال نوار غزه تهدید به حمله نظامی شده تا مجبور شوند این منطقه را ترک کنند. حمله زمینی، رژیمصهیونیستی را در تقابل سخت با نیروهای حماس قرار میدهد. نیروهایی که در نبرد طوفان الاقصی اثبات کردند اشراف اطلاعاتی بیشتری داشته و در نبرد زمینی از پیشباخته نیستند. علاوهبراین سایر گروههای مقاومت در منطقه نیز نسبت به تهاجم زمینی به غزه هشدار دادهاند و آغاز عملیات زمینی میتواند جبهه نبرد بیشتری را در تقابل با رژیمصهیونیستی بگشاید. به همین دلیل نیز آمریکاییها تاکید دارند رژیمصهیونیستی از این اقدام اجتناب ورزد. اما برای دادن یک شوک روانی به افکار عمومی شهرکنشینان و بیرون آوردن آنها از بهت و ترس، رژیمصهیونیستی نیاز میدید تا حتما یک اقدام تقابلی با غزه را در دستورکار قرار دهد، مشابه همه جنگهایی که در سالهای گذشته بین آنها و نیروهای مقاومت در غزه درگرفته است. حال آنطورکه از حجم تلفات بیمارستان المعمدانی برمیآید به نظر میرسد رژیمصهیونیستی سناریوی دیگری را برای این شوک اجرای کرده است. پیش از جنایت سهشنبهشب یک سخنگوی ارتش رژیمصهیونیستی نیز گفته بود که ارتش این رژیم درحال آماده شدن برای مرحله بعدی کارزار خود علیه غزه است، اما اقدام بعدی این رژیم ممکن است چیزی متفاوت از حمله زمینی باشد. این شک البته نهتنها کمکی به احیای روانی شهرکنشینان نکرده، بلکه رژیمصهیونیستی را در عرصه بینالمللی نیز با بحران مشروعیت مواجه کرده و حال چارهای جز انکار در پیشروی صهیونیستها نمانده است. همانطورکه برای به شهادت رساندن شیرین ابوعاقله نیز چارهای جز انکار نداشتند اما بعد از آرام شدن فضای روانی به جنایت خود اعتراف کرده و در نبرد اخیر نیز این جنایت را با قربانی کردن چندین خبرنگار توسعه دادهاند تا نشان دهند اعتبار و آبرو متاع کمارزشی در بین صهیونیستهاست.
نسلکشی سابقهدار
قدمت انجام جنایات جنگی توسط صهیونیستها و شانه خالی کردن از پذیرش آنها را میتوان از آغاز اعلام موجودیت آنها دانست. حمله به بیمارستانها، مراکز تحت حفاظت سازمان ملل و صلیب سرخ و کشتار زنان و کودکان مواردی هستند که از اردوگاه صبرا و شتیلا تا حمله اخیر به بیمارستان المعمدانی سابقه دارند و تقریبا در همه این اتفاقات تلاش داشتهاند در وهله اول از پذیرش مسئولیت این اقدام سر باز زنند.
1. وقتی آبها از آسیاب افتاد، اعتراف میکنیم
شلیک مستقیم به خبرنگار فلسطینی هنگام پوشش اخبار حمله صهیونیستها در اردوگاه جنین امری بود که واکنشهای زیادی در میان رسانهها و افکارعمومی دنیا بههمراه داشت و اوضاع داخلی کابینه نفتالی بنت نخستوزیر وقت را آنقدر بحرانی کرد که منجر به استعفای عیدیت سلیمان از کنست شد. همین موضوع باعث شد صهیونیستها زیربار پذیرش شلیک مستقیم به این خبرنگار فلسطینی نروند. وزارت دفاع اسرائیل بعد از اعلام انجام تحقیقات درباره قتل شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی نتیجه این تحقیقات را روشن دانست و گفت با آمریکا در این تحقیقات همکاری نخواهد کرد. وزیر دفاع اسرائیل در همین رابطه گفت: «اجازه دخالت در امور داخلی اسرائیل را نخواهیم داد.» بعد از اتمام تحقیقات و گزارش پزشکی قانونی اما مشخص شد گلوله شلیکشده به شیرین ابوعاقله از جانب صهیونیستها بوده است. یکسال بعد یکی از اعضای دفتر وزیر دفاع سابق رژیمصهیونیستی در گفتوگو با الجزیره مسئولیت قتل شیرین ابوعاقله را برعهده گرفت و آن را یک اشتباه خواند.
2. کشتارصبرا و شتیلا
بوی جنازههای انباشتهشده روی هم تمام اردوگاه را پر کرده بود. قتلعام 36 ساعته باعث شده بود روزها و حتی ماهها نیز بوی جنازههای کشتهشده در اردوگاه صبرا و شتیلا به مشام برسد. پنج صبح چهارشنبه 15 سپتامبر 1982، بود که ارتش رژیمصهیونیستی به بهانه حضور مبارزان فلسطینی در اردوگاه صبرا و شتیلا در جنوب لبنان وارد اردوگاه شد. اما نیروهای مقاومت چندوقت قبل از این اردوگاه خارج شده بودند. حالا تنها ساکنان اصلی این اردوگاهها کودکان، زنان و سالخوردگان بودند. با پیوستن نیروهای فالانژ لبنان ظهر روز چهارشنبه حمله صهیونیستها به ساکنان سرزمینهای اشغالی، آغاز شد. عملیات کشتار به فرماندهی آریل شارون، وزیر جنگ وقت رژیمصهیونیستی انجام شد. عامر عاقر، شهروند فلسطینی در روایت کشتار در صبرا و شتیرا میگوید: «پس از پایان قتل عام وارد شدیم و همه مردم را سلاخی شده روی زمین دیدیم... ما روی زمین قرصها، شمشیرها، حشیش و مواد مخدر پیدا کردیم، هیچ کس چنین قتلی را انجام نمیدهد مگر اینکه عقلی در سر نداشته باشد.» درباره جزئیات اتفاقات رخداده در اردوگاه فلسطینیها روایتهای مختلفی وجود دارد که ازجمله معروفترین آنها کشتار زنان حامله و بیرون کشیدن کودکان از شکم زنان و کشتار آنها بود. حمله به بیمارستان عکا و کشتار بیماران حاضر در بیمارستان نیز از جمله جنایتهایی است که در اردوگاه فلسطینیها رخ داد. درباره تعداد کشتهشدگان در این اردوگاه، آمار دقیقی وجود ندارد اما گفته میشود نزدیک به ششهزارنفر در کشتاری 36 ساعته در این اردوگاه کشته شدند. گام بعدی صهیونیستها بعد از انجام این عملیات نسلکشی، کتمان واقعیت ماجرا بود. این موضوع در جلسه محرمانهای که با حضور رفائیل ایتان رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل، امیر دروری فرمانده وقت منطقه شمالی ارتش رژیمصهیونیستی و مناخیم نیفوت از مقامات ارشد موساد و نیروهای فالانژ تشکیل شده بود، مطرح میشود. رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل در این جلسه پیشنهاد میکند روایتی منتشر شود مبنیبر اینکه هنگامی که نیروها وارد اردوگاه شدند، درگیری داخلی میان ساکنان وجود داشته و تنشی میان نیروها و ساکنان رخ نداده است. بعد از گذشت چند سال از جنایت صبرا و شتیلا، صهیونیستها سال گذشته اسنادی مبنیبر حضور و مشارکت در این عملیات را منتشر کردند. اسناد منتشرشده نشان میدهد که صهیونیستها در این عملیات، ششهزار تفنگ M-16 و ۶۰ هزار گلوله مهمات به همراه ۴۰ خمپاره ۱۲۰ میلیمتری با ۱۲ هزار گلوله و ۱۰۰ خمپاره ۸۱ میلیمتری با دوهزار گلوله به دست فالانژها رساندند و بیش از یکسال برای اجرای آن برنامهریزی کرده بودند.
3. حمله صهیونیستها به آمریکا برای نجات خود
در میانه جنگ ششروزه سال 1967، در بعد از ظهر هشت ژوئن همان سال کشتی آمریکایی یواس لیبرتی، در نزدیکی شبهجزیره سینا مورد اصابت جنگندههای صهیونیستی قرار گرفت. یو اس لیبرتی، کشتی جاسوسی آمریکایی بود که قرار بود برای کسب اطلاع از درگیری میان اعراب و اسرائیل به جزیره سینا فرستاده شود، در لحظاتی که کشتی درحال انجام وظیفه خود و به دست آوردن اطلاعات از جانب دوطرف درگیر بود، جمعآوری اطلاعات با اختلال مواجه شد و جنگندههای صهیونیستی این کشتی را مورد اصابت قرار دادند و 34 نفر از خدمه کشتی کشته شدند و نزدیک به 174 نفر هم مجروح شدند. نکته قابلتوجه درباره مورد اصابت قرار دادن این جنگنده این بود که درست لحظاتی بعد از حمله صهیونیستها به کشتی آمریکایی، یک افسر دریایی اسرائیل، به نیروی دریایی آمریکا اطلاع داد که اسرائیلیها به اشتباه این کشتی را مورد اصابت قرار دادند و از این بابت متاسفند. بااینحال اظهارات متفاوتی در این رابطه وجود دارد. بهنظر نمیرسد حرکت و حضور جنگندههای صهیونیستی بالای سر کشتی مجهز آمریکایی امری اتفاقی باشد، اگرچه آمریکاییها نیز هیچوقت تلاش نکردهاند اسرائیل را به خاطر حمله عمدی به این کشتی متهم کنند اما بهنظر میرسد اسرائیلیها قصد داشتند با هدف قرار دادن این جنگنده و مقصر جلوه دادن مصر در انجام این حمله مصر و آمریکا را درگیر جنگ با یکدیگر کنند. کریگ مککی، خبرنگار آمریکایی در این رابطه میگوید: «برخی ناظران ادعا میکنند که حمله به کشتی لیبرتی با استفاده از یک پرچم دروغین صورت گرفته، تا آمریکا و مصر را درگیر جنگی کند که خودشان مایل به آن نیستند. مطمئنا عزم اسرائیل برای غرق کردن کشتی و کشتن تمام سرنشینان آن نیز در همین راستا بوده است. لیندون جانسون بارها به اسرائیل نسبت به حمله احتمالی علیه اردن و سوریه هشدار داده بود، به همین خاطر برخی بر این باورند که اسرائیل میترسید آمریکاییها از طریق اقدامات نظارتی لیبرتی متوجه برنامه تلآویو برای حمله به دوکشور عربی شوند.» با وجود این آمریکاییها و صهیونیستها هیچ وقت حاضر نشدند ابعاد و جزئیات بیشتری از ماجرای حمله به کشتی لیبرتی را منتشر و اعلام کنند.
4. کشتار طبیعی در قانا
در 18 آوریل 1996 صهیونیستها حملاتی را علیه لبنان آغاز کردند. در جریان این عملیات و بهواسطه حملهها، مهاجران لبنانی، به مواضع نیروهای سازمان ملل در جنوب لبنان و روستای قانا رفتند. صهیونیستها همین نقطه را که مهاجران به آن پناه برده بودند، مورد هدف قرار دادند. این حمله با واکنش منفی افکارعمومی همراه شد، صهیونیستها در ابتدای امر مقصر این حمله را حزبالله لبنان معرفی کردند، اما ادامه تحقیقات و بررسی مشخص کرد که صهیونیستها مقصر حمله و کشتار قانا هستند. صهیونیستها اما این اتفاق را خطای طبیعی در جریان درگیریهای نظامی خواندند.