محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: تیم ملی فوتبال ایران در نخستین دیدار خود در تورنمنت اردن درحالی موفق شد میزبان رقابتها را با برتری 3 بر یک شکست دهد که در این دیدار شاگردان قلعهنویی بهویژه در بخش دفاعی عملکرد ناامیدانهای را به نمایش گذاشتند تا نگرانیها نسبت به این امر یعنی نتایج تیم ملی در جام ملتهای پیشرو افزایش پیدا کند.
بر همین اساس این فرصت دست داد تا برای واکاوی نقاط ضعف تیم ملی در بخش دفاعی، دقایقی با محمد نصرتی از مدافعان سابق تیم ملی که تجربه زیادی نیز با پیراهن تیم ملی دارد به گفتوگو بپردازیم.
صحبت را از وضعیت خط دفاعی تیم ملی آغاز کنیم. بهنظر میرسد در بازی اخیر تیم ملی برابر اردن شاهد پنیر سوئیسی بهجای خط دفاعی بودیم.
درست است که درحالحاضر در فوتبال روز دنیا عناصر دفاعی باید بهخودیخود دفاع فردی و دفاع گروهی و تیمی را بلد باشند، بهخصوص در دفاع فردی و در بحث یک در مقابل یک قوی باشد یعنی اینکه بهراحتی دریبل نخورد. اما در فوتبال مدرن شما باید برای کسب نتیجه لازم روی دفاع تیمی کار کنید و به این بخش انسجام ببخشید. بر همین اساس در بازی با اردن بهخوبی قابل مشاهده بود که در ساختار دفاع تیمی بهخصوص در جناحین در این ساختار ضعفهایی داشتیم تا جایی که اردنیها هر زمان که میخواستند از جناحین به ما نفوذ میکردند و با ارسالهای خود روی دروازه ما خطرساز میشدند، بهخصوص از سمت چپ ما چند مرتبه نفوذ کرده و ارسالهایی داشتند که یکی از آنها هم منجر به گل شد. بنابراین این اتفاق خوبی نیست و باید روی این امر کار کرد.
این همه ضعف در این ساختار چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
نمیدانم دستکم گرفتن بود یا اینکه این ضعف واقعا وجود دارد. در چند وقت گذشته چنین ضعفی وجود نداشت اما فکر میکنم در بازی با اردن این ضعف بهخصوص در جناحین خیلی نمود پیدا کرد. از آنجا اردنیها هم به گل رسیدند و هم پنالتی گرفتند و این درحالی است که اگر مشارکتی در ساختار دفاعی نباشد و تمامی خطوط تیم ملی از فاز هجومی و میانی به خط دفاعی کمک نکنند مطمئنا مقابل تیمهای قدرتمندتر در قالب دفاع گروهی یا دفاع تیمی در ساختار دفاعی به مشکل خواهیم خورد.
به نظر شما بیشتر از میانگین ممکن به حریف در یکسوم خودمان ضربه ایستگاهی تقدیم نکردیم؟
بله، همینطور است؛ جدای این از داستانها و مسائلی که عنوان شد ما در یکسوم دفاعی خودمان به تیم حریف خیلی خطا دادیم و شانس آوردیم که آنها کاشتهزن نبودند! در مقابل تیمی مثل اردن نباید این اتفاق بیفتد که در یک نیمه شش هفت خطا به آنها در مناطق حساس زمین تقدیم کنیم. در آسیا شاید کمتر تیمی بتواند در جریان بازی به ما ضربه بزند؛ هرچند در بازی با اردن این اتفاق رخ داد اما تیمی که قدرت ندارد در مباحث تاکتیکی و فنی در جریان بازی به ما ضربه بزند، میتواند از حربه ضربات ایستگاهی برای ضربه زدن به ما استفاده کند. بنابراین این هم نقطه ضعف دیگری بود که در یکسوم زمین خودمان به حریف خطا و به تبع آن ضربات ایستگاهی زیاد تقدیم کردیم.
درحالیکه تیم ژاپن و کره اخیرا با 4 گل حریفان خود را شکست دادند و حریفان نوظهوری مثل ازبکستان و قطر هم برای رقابت در قهرمانی آسیا بهوجود آمدهاند؛ با این وضعیت اصلا میتوانیم به موفقیت در رقابتهای آتی امیدوار باشیم؟
احساس خطر یک داستان و یک نگرش است، اما اینکه توقع ما از تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا باید تا چه اندازهای باشد بحث دیگری است.
توقع همه فوتبالدوستان قهرمانی است، اما آیا واقعا این اتفاق میافتد؟
توقع ما با این نفرات و این بازیکنان باید کمتر از قهرمانی باشد؟ در واقعیت هم باید همین تفکر و همین ذهنیت وجود داشته باشد.
با وجود قدرتهایی مانند کره، ژاپن، استرالیا و عربستان در واقعیت میتوانیم با این تیم حرفی برای گفتن داشته باشیم؟
چرا نباید در واقعیت هم توقعمان قهرمانی نباشد؟ قرار نیست بعد از جام ملتها با همین کادرفنی یا اصلا بهجز اینها، دست به جوانگرایی و تغییر نسل بزنیم؟ آن موقع شاید بتوانیم بگوییم نباید از تیم ملی توقع موفقیت داشته باشیم اما الان با این تیم و این نفرات، نباید توقع قهرمانی داشت؟ اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان تیم ملی در اوج تجربه هستند و بیشتر آنها تجربه حضور در جامجهانی را دارند. حتی بسیاری دو بار در جامجهانی و بعضی در سه جامجهانی بازی کردهاند. از این تیم ملی با این تعداد بازی ملی و تجربه حضور در جامجهانی اگر توقع قهرمانی در جام ملتها را نداشته باشیم از کدام تیم ملی دیگر میتوانیم توقع قهرمانی داشته باشیم؟
این هم مثل تیم ملی امید هست که هر دوره میگویند اگر این تیم المپیکی نشود، کدام تیم دیگر باید المپیکی شود و هیچوقت هم هیچتیمی صعود نکرده است.
بله، میتواند مقایسه درستی باشد. یک سری میگویند ما نباید توقعمان زیاد باشد که فشاری به تیم ملی یا کادرفنی بیاید. اما عقیده من این است که از این تیم ملی با این بازیکنان باتجربه توقع قهرمانی نداشته باشیم دیگر در آینده از تیمی که جوان میشود میتوانیم توقع قهرمانی داشته باشیم؟ از خط دروازه گرفته تا بازیکنان دفاعی و میانی و هجومی، همه اینها در جامجهانی اخیر بازی کردند و این یعنی همه میادین بزرگ را دیدهاند.
در واقعیت این اتفاق در قطر میافتد؟
درست است که در قیاس با تیمهای پیشرفته یکسری مشکلاتی از لحاظ زیرساختی و امکاناتی داریم اما ما بالاخره نسلی را داریم که سالها کنار هم بازی کردند و بزرگترین رویدادها را تجربه کردهاند. بسیاری از آنها هم که در لیگ ایران نیستند که نداشتن بازیهای دوستانه بزرگ را ضعف تلقی کنیم. اینها با تیمهای بزرگ جهان از پرتغال و اسپانیا گرفته تا انگلیس در جامجهانی بازی کردهاند. دیگر ما نباید درگیر این باشیم که در بازی با اردن چرا آنقدر ضعیف کار کردیم. یا اینکه ما چرا در این دیدار یک گل خوردیم و دو سه گل هم نخوردیم. این تیم با این وضعیت و این نفرات و نیروی انسانی که دارد در هر صورت باید قهرمان آسیا شود. اگر این تیم ملی نشود دیگر بعید است حالا حالاها این اتفاق بیفتد. خود آقای قلعهنویی مگر نگفتند که باید جوانگرایی را با شیب ملایمی بعد از جام ملتها در پیش بگیریم؟ در همین جام ملتها که بعید است به جوانانی مانند حزباوی بازی برسد اما برای ادوار بعدی که تازه امثال حزباویها به ترکیب اصلی تیم میرسند، میتوانیم با صراحت بگوییم که نباید از این تیم توقع قهرمانی داشت، چون جوان و بیتجربه هستند.
با توجه به رکوردهای پیروزیهای پیاپی در تیم ملی، میتوان نسبت به این موضوع به موفقیتهای بعدی امیدوار بود؟
رکورد خیلی خوب است و اعتمادبهنفس را بالا میبرد و نگرش افراد را نسبت به تقویت رکورد بیشتر و بهتر میکند تا آن را ارتقا دهند و این یک فاکتور مثبت است؛ هرچند رکوردها برای شکستن هستند. این رکورد هم خوب است چون تیم به نباختن عادت کرده و حس برتری را تقویت میکند.
درباره رویارویی با کیروش در فینال چه صحبتی باقی میماند؟
کیروش در 10، 15 سال گذشته به هرچه رسیده مدیون ایران و ایرانیهاست، اما درباره تقابل با کیروش معتقدم چون این دیدار دوستانه است خودش هم به این امر واقف است که خیلی ارزش ندارد که وجهه مقابله در برابر ایران بهخود بگیرد. اگر بازی رسمی و مهمی بود آن زمان میتوانستیم وجهه و اخلاق واقعی او را ببینیم، اما الان او میخواهد کار را دوستانه و با روی خوش تمام کند.