میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: فیلمهایی که در سراسر دنیا با موضوع مظلومیت قوم یهود در قرن بیستم ساخته شده یا تهدید دائمی علیه رژیم اسرائیل را نشان میدهند، بیش از اینهاست که در یک گزارش بگنجند اما در ادامه به چند مورد از این فیلمها که مشهورتر از بقیه بودهاند و البته هیچکدام را خود رژیمصهیونیستی تولید نکرده، اشاره شده است.
زندگی زیباست ۱۹۹۷
زندگی زیباست (Life Is Beautiful) به کارگردانی روبرتو بنینی یکی از برترین آثار کمدی جهان محسوب میشود هرچند که فقط نیمه اول فیلم حالت کمدی دارد و نیمه دوم فیلم به مساله یهودیستیزی در زمان جنگ جهانی دوم میپردازد. فیلم درباره گوییدو یک یهودی است که تازه به شهر آمده و درگیر ماجرایی عاشقانه میشود. اما او در نیمه دوم درگیر مساله یهودستیزی در جریان جنگ جهانی دوم میشود. این فیلم اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر مرد را برای روبرتو بنینی که علاوهبر کارگردان، بازیگر کار هم بود، در سال ۱۹۹۸ کسب کرد. در واقع این فیلم رقیب فیلم «بچههای آسمان» مجید مجیدی در قسمت جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان بود که درنهایت فیلم برنده جایزه اسکار شد و با اینکه به لحاظ فنی اثری قوی بود باعث ایجاد حرف و حدیثهایی درباره سیاسی بودن اسکار شد. تصویری که این فیلم از یک یهودی ایتالیایی نشان میدهد کاملا متضاد با تصویر جاافتادهای است که از یهودیان ایتالیا بهعنوان اصلیترین گروه از یهودیان اروپا جا افتاده است؛ کسانی که در تجارت و بهره گرفتن از پول فعال بودند. فیلمی مثل «تاجر ونیزی» با بازی آلپاچینو نقبی به همان چهره جاافتاده از یهودیان ایتالیا زده اما در فیلم بنینی با یک جوان یهودی سادهدل و نسبتا فقیر مواجهیم که همه آن باورهای انباشتشده در چند قرن نسبت به گتوهای یهودیان اروپا را به هم میریزد.
آمریکا
اقامتگاه غواصی دریای سرخ- 2019
The Red Sea Diving Resort (معروف به عملیات برادران) فیلمی مهیج و جاسوسی، محصول سال ۲۰۱۹ است که توسط گیدئون راف نوشته و کارگردانی شده است. در این فیلم کریس ایوانز نقش یک عامل موساد را بازی میکند که درحال انجام عملی پنهانی است و به پناهندگان یهودی اتیوپیایی برای فرار به پناهگاههای امن اسرائیل کمک میکند. مایکل کنتویلیامز، هیلی بنت، آلساندرو نیوولا، میشیل هویسمن، کریس چالک، گرگ کینار و بن کینگزلی در نقشهای مکمل فیلم ظاهر شدهاند. یک مامور موساد به نام «آری» طرحی را به اتان لوین، افسر اطلاعاتی رژیمصهیونیستی پیشنهاد میکند که طبق آن میتواند تعداد بیشتری از پناهندگان را تخلیه کند. او میگوید با اجاره یک هتل ساحلی متروک در سودان به نام استراحتگاه غواصی دریای سرخ، میتوانید آن را بهعنوان یک جبهه برای تسهیل انتقال پناهندگان به خارج از کشور اداره کنید. این طرح غیرمتعارف با اکراه تصویب میشود و آری همکاران سابق خود در موساد را برای کمک استخدام میکند. این طرح در ابتدا موفقیتآمیز بوده و عملیات استخراج بهدفعات انجام میشد، اما سرهنگ سودانی عبدالاحمد پس از بازجویی و سپس کشتن گروهی از پناهندگان از قضیه مطلع میشود. احمد برای تحقیق از این استراحتگاه بازدید میکند اما پناهندهای را کشف نمیکند. بااینحال عملیات لو رفته و همهچیز خطرناک شده است. برای تکمیل عملیات، آری تصمیم میگیرد با کمک والتون بوون افسر سیا، آخرین استخراج پناهندگان را با هواپیمای باری انجام دهد. آری و تیمش پناهندگان را به یک فرودگاه هوایی متروکه انگلیس منتقل میکنند. دونفر از افراد آری، بهسختی از دست احمد فرار و خود و پناهندگان را از سودان خارج میکنند. این فیلم براساس وقایع عملیات موساد، معروف به عملیات جوشوا در سالهای 1984 تا 1985 ساخته و در 31 جولای 2019 توسط نتفلیکس اکران شد. واکنش منتقدان به فیلم عمدتا منفی بود، درحالیکه تماشاگران بسیار مثبتتر واکنش نشان دادند.
آمریکا
قصه عشق و تاریکی- 2015
«قصه عشق و تاریکی» نام فیلمی است به کارگردانی ناتالی پورتمن، محصول سال ۲۰۱۵. موضوع اصلی آن سختیهای زندگی یهودیان در اورشلیم، در زمان جنگ بین اعراب و اسرائیل، در سال ۱۹۴۸ میلادی و بهدنبال آن، شکلگیری رژیمصهیونیستی است. البته فیلم به بیخانمان شدن فلسطینیها هم بهصورت مختصر میپردازد. عاموس کوچک (با بازی امیر تسلر) قهرمان اصلی داستان است که بهشدت به مادرش فانیا با بازی پورتمن عشق میورزد و وابسته است. فانیا یک یهودی اهل مجارستان و اوکراین است که وقتی حس ضدیهود در اروپایشرقی گسترش یافت و طبق روایت فیلم آلمانیها 23 هزار یهودی را قتلعام کردند، او و تمام خانوادهاش از اروپا فراری میشوند بهسمت تلآویو میآیند؛ سرزمینی که عوز از آن بهعنوان سرزمین «شیر و عسل» یاد میکند، جایی که خاک، صحرا را تبدیل به شکوفههای بهشتی میکند. ناتالی پورتمن بهعنوان بازیگر نقش فانیا و کارگردان این فیلم، در اسرائیل بهدنیا آمده و تابعیت دوگانه آمریکایی- اسرائیلی دارد. او گاهی بهخاطر مواضع انتقادیاش درباره رفتار صهیونیستها با فلسطینیان جلبتوجه کرده، بارها در مصاحبههایش گفته است: «هرچند من واقعا آمریکا را دوست دارم، اما قلبم در اورشلیم است. آنجا مکانی است که در آن احساس میکنم در خانه هستم.» این بازیگر یهودی، زبان عبری را در واشنگتن فراگرفت و برای اولینبار در فیلم «قصه عشق و تاریکی» با این زبان درطول فیلم صحبت کرد.
انگلستان، آلمان، فرانسه و لهستان
پیانیست- 2002
«پیانیست» نام فیلمی است به کارگردانی رومن پولانسکی محصول سال 2002 که نهتنها از مهمترین فیلمهای هولوکاستی دنیاست، بلکه بهعنوان یکی از فیلمهای مهم تاریخ سینما هم شناخته میشود. داستان آن برداشتی آزاد از داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمان است که از بهترین نوازندگان اسبق پیانو در لهستان (دارای لقب ویرتوز) در زمان جنگ جهانی دوم بود. فیلم از 23 سپتامبر 1939 و درست چند هفته پس از تهاجم نظامی آلمان نازی به لهستان آغاز میشود. اما اشپیلمان بهعنوان یک پیانیست در این حال هم به نواختن پیانو در رادیو ورشو ادامه میدهد. چند روز بعد ورشو سقوط میکند و او نخستین نشانههای برخورد نازیها با یهودیان را با حضور سربازان آلمانی در شهر میبیند. پیانیست فیلم متفاوتی است؛ داشتن فیلمنامه قوی و بازیهای باورپذیر بازیگرانش، باعث شده مخاطبش را حدود سهساعت بتواند پای روایتش نگه دارد. داستان فیلم بسیار روان است و هیچ پیچیدگی غیرقابلفهمی ندارد، بهخاطر همین مخاطب عام میتواند با آن ارتباط برقرار کند. آدرین برودی، هنرپیشه یهودیالاصل در نقش اشپیلمان خیلی خوب توانسته در موقعیت کسی که سالها با سختی سعی کرده از دست نازیها فرار کند، ایفای نقش داشته باشد. رنج چنین شخصیتی را در تمام صحنهها میتوان درصورت و حرکات آرام او دید. گفته میشود برودی برای ایفای نقش اشپیلمان و درک بهتر شخصیتش در عرض شش هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده است. وی در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از داراییها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها و خود را از خانواده و دوستانش جدا کرده بود. فیلم پیانیست درمجموع توانست نامزد هفت جایزه اسکار و دو جایزه گلدنگلوب شود که در بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی برنده جایزه اسکار شد و برنده 55 جایزه معتبر و 73 نامزدی در جشنها و جشنوارههای مختلف بود.
هلند (با مشارکت آلمان، بریتانیا، بلژیک)
کتاب سیاه- 2006
قصه «کتاب سیاه» از میانه حوادث جنگ جهانی دوم و نفوذ بهدرون گشتاپو شروع میشود. پل ورهوون، کارگردان مشهور هلندی این فیلم را در سال 2006 ساخت. قهرمان آن دختری است از یک خانواده ثروتمند یهودی که حین فرار از معرکه جنگ، خانواده خود را از دست میدهد و درپی یک سلسله اتفاقات به گروههای آزادیبخش میپیوندد. گروه از او میخواهد با یک فرمانده آلمانی طرح دوستی بریزد اما جریان قصه تغییر میکند و دختر عاشق فرمانده آلمانی میشود؛ فرماندهای که او هم به هویت یهودی این زن پی برده اما بهدلیل مسائل انسانی و نیز عشق قضیه را مخفی نگه میدارد. جنگ تمام میشود و دختر که در مظان اتهام به خیانت و همکاری با نازیهاست، باید بیگناهی خود را ثابت کند تا از اعدام بگریزد. فیلم از جایی شروع میشود که ما قهرمان زن آن را بهعنوان یک معلم در مدرسهای عبری میبینیم و در طول رخدادهای قصه که فلاشبک به روایت معلم برای دوستش هستند، مطمئنیم که او زنده خواهد ماند؛ اما پایانبندی فیلم مشخص میکند که آن مدرسه در رژیمصهیونیستی قرار دارد و صدای آژیرهای خطر که برای جنگ نواخته میشوند، ادامهدار بودن سختیهای یک یهودی را نشان میدهد؛ یک روز نازیها آزارش میدادند و حالا لابد فلسطینیها! ورهوون که اثر نئونوآر «غریزه اصلی» را هم ساخته، 15 سال روی داستان کتاب سیاه کار کرده و داستانی پدید آورده که اتفاقات تودرتو در روایت آن، مخاطب را دائم غافلگیر میکند. البته حتی ظاهر فیلم هم خالی از جانبداری سیاسی نسبت به یهودیان نیست و آشکارا قصهاش بهنفع صهیونیستهایی که این روزها سرزمین فلسطین را اشغال کردهاند، تمام میشود. این فیلم تا زمان ساخت، با بودجه ۱۷ میلیون یورویی، پرخرجترین فیلم هلندی نام گرفته بود و البته پرفروشترین فیلم سینمایی هلندی هم در خود این کشور شد.
آمریکا
فهرست شیندلر- 1993
«فهرست شیندلر» نام فیلمی است محصول سال 1993 به کارگردانی استیون اسپیلبرگ. در مستندی که سال ۲۰۱۷ راجعبه اسپیلبرگ ساخته شد او که یک یهودی روستبار است، دوران کودکی خود را طوری توصیف میکند که از یهودی بودنش و از اینکه پدربزرگش نام او را با یک لهجه روسی از بالکن خانه جلوی دوستانش صدا میزد، خجالت میکشید. او در ادامه میگوید که پس از ازدواج با همسرش و علاقهای که او به آیین یهودیت نشان داد در این زمینه اعتمادبهنفس پیدا کرد و تصمیم گرفت که فهرست شیندلر را بسازد اما میدانست ساخت این فیلم صرفه تجاری ندارد و برای جذب بودجه آن نمیتواند در راهروهای کمپانیهای بزرگ چیزی به دست بیاورد. برای همین یک موسسه خیریه حمایت از هولوکاست تاسیس کرد و بودجه ساخت فیلم از آنجا تامین شد. البته درنهایت بعد از تبلیغات فراوان و حمایتهای همهجانبه، این فیلم توانست در هفت رشته برنده جایزه اسکار شود و سه جایزه گلدنگلوب را از آن خود کند و با تبلیغاتی وسیع درسطح جهان در گیشه هم 321 میلیون دلار بفروشد. اسپیلبرگ 12 سال برای مطالعه و تحقیقات روی این فیلم وقت صرف کرد. داستان فیلم درمورد زندگی «اسکار شیندلر»، سرمایهدار آلمانی درخلال جنگ جهانی دوم است. در این فیلم ابتدا از شخصیت شیندلر بهعنوان یک تاجر بیبندوبار، طمعکار و مکار یاد میشود که از راه جنگ توانسته سرمایهای برای خود بهدست آورد اما در روند داستان این شخصیت بعد از کمک به یهودیان تبدیل میشود به یک انسان والامقام که پول برایش ارزش زیادی ندارد و کارهای زشت قدیمش را کنار گذاشته و زندگی خانوادگیاش را دوباره از نو میسازد؛ گویی کمک به یهودیان به این شخصیت، زندگی و شأن انسانی داده است. فیلم از همان ابتدا با صحنههای پیدرپی اذیت و آزار یهودیان توسط نازیها شروع میشود و ادامه پیدا میکند و فضای تلخ و دردآوری را نمایش میدهد.
آمریکا
خروج- 1960
«خروج» یا هجرت (Exodus) فیلمی به کارگردانی اتو پرمینگر است که در سال ۱۹۶۰ منتشر شد. بسیاری این فیلم را حماسهای صهیونیستی میدانند که در شکلگیری صهیونیسم و حمایت از اسرائیل در آمریکا، موثر بودهاند. سال مینئو بابت بازی در این فیلم، برنده جایزه گلدنگلوب «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» شد. این فیلم براساس رمانی به همین نام به قلم لئون اوریس ساخته شد که در سال 1958 زیر چاپ رفت و به پدیدهای بینالمللی در زمینه نشر تبدیل شد؛ چنانکه به جایگاه پرفروشترین کتاب در ایالاتمتحده از زمان رمان «بربادرفته» (1936) رسید و هنوز هم عنوان نخست را در فهرست پرفروشترین آثار روزنامه نیویورکتایمز دارد. پس از جنگ جهانی دوم کاترین «کیتی» فریمونت، یک پرستار بیوه آمریکایی در جریان خدمات بهداشت عمومی ایالاتمتحده در یونان در قبرس گشتوگذار میکند. راهنمای کیتی او را به اردوگاه کارائولوس در قبرس اشاره میدهد، جایی که هزاران یهودی بازمانده هولوکاست توسط انگلیس بازداشت شدهاند و از عبور آنها به فلسطین امتناع میشود. او به دیدار ژنرال ساترلند انگلیسی میرود که شوهر مرحومش را میشناخت. وقتی ساترلند پیشنهاد کرد که برای چند روز داوطلبانه در این اردوگاه باشد، کیتی با اشاره به اینکه در اطراف یهودیان احساس ناراحتی میکند، از آنها دوری میکند اما اندکی پس از شنیدن اظهارات یهودستیزانه یک افسر انگلیسی دیگر تجدیدنظر میکند و به کمک یهودیان میرود. فیلم از اینجا به بعد مشخصا به سمت توجیه تولد رژیمصهیونیستی میرود. خروج غیر از برنده شدن جایزه گلدنگلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سال مینئو)، به دلیل موسیقیاش هم بسیار مورد توجه قرار گرفت و برنده جوایزی چون اسکار بهترین موسیقی فیلم، گرمی بهترین ترانه سال و گرمی بهترین موسیقی متن فیلم در رسانههای تصویری شد که همگی به ارنست گلد اعطا شد.