نیلوفر مژدهی، خبرنگار: بعد از اینکه شاگردان عبدالله ویسی در آخرین لحظات در لیگ برتر ماندنی شدند، این ذهنیت به وجود آمد که شاید در فصل بیست و سوم باید منتظر تیمی توانمندتر از صنعت نفت باشیم اما به مرور زمان و پس از گذشت چند هفته از مسابقات لیگ برتر، علاقهمندان به این تیم متوجه شدند مشکلات به قوت خود باقی است و توقع صعود به ردههای بالای جدول ردهبندی برایشان غیرممکن است. شرایط تیم صنعت نفت در آستانه بازی حساس امروز با سپاهان بهانه خوبی بود تا با عبدالله ویسی صحبت کنیم. گفتوگوی سرمربی صنعت نفت با «فرهیختگان» را در ادامه میخوانید.
فکر میکردیم با وجود شما تیمی بهتر از صنعت نفت روانه رقابتهای لیگ برتر شود، اما چرا همچنان ناکامیهای این تیم لیگ برتری ادامه دارد؟
کاملا درست است. خودم هم به همین نتیجه رسیدهام مردم چون دیدند تیممان را با آن شرایط در لیگ برتر حفظ کردیم، توقعشان از من بالا رفت و انتظار برد داشتند. مشکل اما همچنان بودجه است. نفت برای تیم فوتبالش حرفهای خرج نمیکند. من در ابتدا میخواستم کاری خیلی خوب و بزرگ برای این تیم انجام دهم و واقعا با وجود پیشنهادات خوبی که داشتم، ماندم تا به مردم آبادان خدمت کنم. بودجه ۳۰۰ میلیاردی از باشگاه خواستم که ندادند. در ادامه وقتی دیدم نمیتوانند تهیه کنند این بودجه را به ۱۵۰ میلیارد کاهش دادم اما باز هم چنین بودجهای به من ندادند. در نتیجه با مبلغ زیر ۱۰۰ میلیارد کل تیم از جمله بازیکنان و کادر فنی و همه عوامل را بستیم. درنهایت قول دادند در ابتدای فصل ۳۰ درصد به بازیکنان پول پرداخت کنند که این هم منتفی شد. قطعا تیم ما برای اینکه بتواند مشکلاتش را برطرف کند به پول نیاز دارد و مدیرانش باید بیشتر از قبل برای این موضوع تلاش کنند چراکه نبودن پول، صددرصد نتیجه منفی دارد.
به همین دلیل تیم بومی بستید؟
شرایط بد مالی باعث شد تا تیمی جوان ببندیم از بازیکنان جویای نام استفاده کردیم که اغلب بومی بودند. با این شرایط شاید چهار امتیاز از چهار بازی ایدهآل نباشند اما بسیار خوب است. برای تیمی که میخواهد در لیگ برتر بماند در هر بازی یک امتیاز کافی است. فراموش نکنیم که بازیکنان زیادی هم از ما جدا شدند و تا وقتی که مسائل مالی برطرف نشود مشکلات به قوت خود باقی است.
شاید تعطیلات لیگ نیز اثر منفی روی تیم شما را بیشتر کند؟
تعطیلات مکرر نهتنها از نظر فنی بلکه از نظر روانی نیز تیم را به هم میریزد. ما به خودی خود مشکل داریم، تعطیلات لیگ نیز بر آن میافزاید. فصل گذشته وقتی لیگ بیست و دوم تعطیل شد فاصلهاش تا شروع لیگ بعدی ۵۰ روز بود و جالب اینکه تعطیلات اخیر لیگ برتر تقریبا ۴۰ روز طول کشیده است. یعنی هزینهای که ما باید برای سرحال نگه داشتن این تیم پرداخت کنیم به اندازه نیمفصل گذشته است. نمیخواهم بهانه بیاورم چراکه دیگر به این بینظمیها عادت کردهایم اما همه این کمبودها از نظر روانی به تیم ما فشار میآورد.
آیا قبول دارید تعطیلات فعلی، نیمفصل را هم تحت تاثیر قرار میدهد؟ قطعا در آن مقطع نیز آسیب میبینید چراکه از روال خارج شدهاید؟
متاسفانه نهتنها باشگاهها بلکه در ۸۰ درصد ارگانها و نهادها افرادی تصمیم میگیرند که متخصص نیستند. در نتیجه نمیتوانند شرایط را درک کرده و چون سررشتهای در مورد آن موضوع ندارند نمیتوانند تصمیمات درست بگیرند. مهمتر این است که وقتی تصمیمی میگیرند، چه درست و چه غلط، روی حرف خود باقی نمیمانند و آن را به مرحله اجرا درنمیآورند.
به نظر میرسد تاخیر در برنامههای لیگ برای شهرهایی که آب و هوای خاص دارند گرانتر تمام میشود؟
دقیقا همینطور است. تیمی مثل صنعت نفت آبادان در شهریور ماه در هفته پنجم و ششم باید در شهر خود بازی کند. شرایط آب و هوایی شهر ما خاص است و ما باید از این شرایط میزبانی خود استفاده کنیم. دو بازی خانگی پیاپی در شهر آبادان، امتیاز محسوب میشود چراکه هوا شرجی است و به درد ما میخورند. پس میزبانی یعنی چی؟ ما دو هفته است که تماشاگران را نداریم و حالا که میخواهیم در هفته پنجم و ششم مقابل تماشاگران خود بازی کنیم بازیها لغو میشود و باید هفته هفتم به مصاف سپاهان برویم و در خانه آنها بازی کنیم. چه کسی تصمیم میگیرد که برنامههای لیگ تا این حد به هم میریزد. مگر این آقایان نمیدانستند ما لیگ قهرمانان آسیا را داریم؟ مگر از زمان فیفا دی اطلاع نداشتند؟ مگر مسابقات تیم ملی امید مشخص نبود؟ از طرفی مگر برنامههای تیم ملی را نمیدانند یا از احتمال برگزاری بازی تدارکاتی بیخبرند که این چنین برنامهریزی میکنند و بعد برنامه خود را زیر سوال میبرند. از این اتفاقات فقط باشگاهها صدمه میبینند که نتیجه این صدمه را در تیم ملی خواهید دید.
به نظر شما چرا به برنامههای خود پایبند نیستند و رعایت حال باشگاهها را نمیکنند؟
مگر آقایان از این اتفاقات خبر نداشتند؟ خب چرا برنامهریزی کردند، خب هفته به هفته برنامهریزی کنند و هر هفته که شرایط مسابقه بود بازی کنیم. جالب این است که طلبکار هم هستند و به ما میگویند زحمت میکشند و ما باید از آنها تشکر کنیم. کدام زحمت، چه کار کردند؟ حتی یک برنامه که خودشان ریختند هم نمیتوانند اجرا کنند. باید دید چه کسانی در این میان ذینفع هستند که برای کل لیگ برنامهریزی میکنند و تصمیم میگیرند. ۱۶ تیم در لیگ برتر حضور دارند که حداقل هفت هشت استان را دربرمیگیرد که حداقل ۲۵ تا ۳۰ میلیون جمعیت دارند. این افراد بهشدت پیگیر فوتبال و وضعیت تیمهای شهرشان هستند آن وقت دو سه نفر آنجا نشستهاند و مردم را مسخره خودشان کردهاند و جالب اینکه جوابگو هم نیستند.
با این تفاسیر فکر میکنید برگزاری بازی هفته هفتم شما مقابل سپاهان به ضررتان تمام میشود؟
در حالی به مصاف سپاهان میرویم که بازی خانگیمان را از دست دادهایم. فرض کنیم که با نساجی هم بازی کنیم، اگر نتیجه نگیریم با توجه به دو بازی خانگی که از دست دادهایم آیا به مردم آبادان ظلم نشده است؟ نمیگویم ما قطعا در بازیهای خانگی امتیاز میگیریم اما به هر حال حقمان بازی در خانه خودمان است. در حالی که ما باید چهار بازی خارج از خانه را به صورت پیدرپی برگزار کنیم. بازیهایی که ملوان و گلگهر قرار بود به آبادان بیایند برگزار نشد و ما باید در حالی که حقمان دو بازی خانگی پیدرپی بود در زمانی نامعلوم که شاید اصلا به درد ما نخورد در خانه به مصاف این دو حریف برویم.
سهیل مهدی بهعنوان رئیس سازمان لیگ مدعی شد اولویتش تیم ملی است در حالی که تصور میشد سازمان لیگ باید از حقوق باشگاهها دفاع کند. نظر شما چیست؟
اصلا اولویت ما هم تیم ملی است. اولویت همه رسانه و تماشاگر هم تیم ملی است. مگر کشورهای دیگر تیم ملی ندارند؟ مگر آنها بازیهای بینالمللی ندارند؟ برنامهریزی میکنند و روی برنامههای خود پایبند هستند اما یک باشگاه به خاطر یکی دو بازیکن خود همه چیز را تغییر میدهد، چون میتوانند برای کشور تصمیم بگیرند و همه نیز تبعیت میکنند. من براساس برنامه شما هتل رزرو کرده و اتوبوس گرفتم یا هواپیما رزرو کردم. به برنامه شما احترام گذاشتم و هرگز نگفتم اولویت من چیز دیگری است. یک سهم از بزرگسالان هر تیم کم کردم و بازیکنان زیادی را خانهنشین کردند که جوانگرایی کنند از سوی دیگر در بازیهای آسیایی خیلی از تیمها با تیم ملی زیر ۲۱ سالشان در مسابقات شرکت کردند در حالی که ما هفت بازیکن بزرگسال با خود بردیم. این چه سیاستی است که از باشگاهها بازیکن کم کردید که به سهمیه جوان اضافه کنید اما خودتان برای شرکت در مسابقاتی که مخصوص زیر ۲۳ ساله است از بازیکنان بزرگسال استفاده میکنید. این کار را برای اینکه بتوانید نتیجه بگیرید انجام دادید که درنهایت نهتنها نتیجه نگرفتید بلکه به لیگ هم لطمه زدید. فرض کنیم که اصلا قهرمان میشدید و جام هم میگرفتید چه فایدهای داشت؟ آیا ارزش آن را داشت که این همه به لیگ برتر صدمه و هزینه وارد کنید؟ به کشورهای پیشرفته آسیا نگاه کنید. چنین کارهایی نکردند و از ما موفقتر و جلوتر هستند. خجالتآور بود که با این میانگین سنی مقابل تیمهای جوان زیر ۲۱ سال بازی میکردیم. بحث برنامهریزی غلط است. بحث آنجایی است که ارتباطات جای خود را به ضوابط داده است. مگر میشود کسانی که خودشان باشگاه دارند برای باشگاههای دیگر تصمیمگیری کنند و ذینفع نباشند!
چطور میتوانیم از این شرایط فاصله بگیریم و اوضاع را بهتر از قبل کنیم؟
هرگز نمیتوانیم. تا وقتی که روابط و تصمیمها تاثیرگذار باشد و تا زمانی که افراد کاربلد و متخصص روی کار نیایند تغییری صورت نمیگیرند. همین حالا هم میتوانستند با یک محاسبه ساده هم بازیکن بزرگسال به تیم امید بدهند و هم لیگ را برگزار کنند. به جای سه بازیکن از یک تیم دو بازیکن به تیم امید میدادند تا بازی تیم باشگاهی لغو نشود و بتوانند لیگ را طبق روال برگزار کنند اما در واقع سه بازیکن میبرند که بازی آن تیم لغو شود. به نظر من این کار عمدی است. جالب اینکه در اسفند ماه لیگ قهرمانان را داریم و جام حذفی هم اضافه میشوند. بازیهای هفته پنجم و ششم هم برگزار نشده است. در آن زمان است که باشگاهها را تحت فشار قرار میدهید چون هر چهار پنج روز یکبار میخواهید بازی برگزار کنید. همه اینها را بگذارید در کنار تعطیلی احتمالی لیگ به خاطر بارندگی و آلودگی هوا و این داستانها! چرا راه دور میرویم، همین تیمهای عربی مگر برای بازی بازی جام باشگاههای آسیا به ایران نیامدند؟ آیا لیگ عربستان تعطیل شده است؟ مگر در دنیای حرفهای فوتبال، به خاطر رقابتهای بینالمللی، مسابقات لیگ را تعطیل میکنند؟ این تیمی که قرار است بهعنوان نماینده ایران در جام باشگاههای آسیا شرکت کند با همین ذهنیت یارگیری کرده، سهمیه بیشتری داشته و به همین دلیل برنامهریزی کرده است. پس با توجه به شرایط بهتری که دارد باید بتواند فشردهتر از دیگر تیمها مسابقاتش را برگزار کند.
درباره حضور بانوان در ورزشگاه چه نظری دارید؟
قوانین حرف اول را میزند. در حالی که ما هنوز نمیدانیم که آیا بانوان را به ورزشگاه راه بدهیم یا ندهیم! اگر نمیخواهیم لیگ را برگزار کنیم اصلا تعطیلش کنیم. اینها همان زنان و مادران و خواهران فوتبالیستها و مربیان و اهالی فوتبال هستند. همانهایی هستند که در کنار هم برای رای دادن صف میایستیم. همانهایی هستند که در نمازجمعه شرکت میکنند. آنهایی هستند که در خیابان و مترو سینما با آنها روبهرو هستیم. آدمهای خاصی نیستند، همانها هستند. من فکر میکنم که حضورشان در ورزشگاه بسیار کمککننده است چراکه ما فرهنگ بسیار بالایی داریم. من نمیخواهم تواناییهای تیمی مثل ملوان را زیر سوال ببرم، قطعا آنها تیم توانایی هستند اما حضور خانمها به ایجاد انگیزه در تیم ملوان در دو بازی خانگی بسیار کمک کرده است. سود حضور خانمها در ورزشگاه قایقران را مردم انزلی و تیم ملوان میبرد. اتفاقی که برای باشگاه سپاهان افتاد و برای من بهعنوان یک ایرانی بسیار ناراحتکننده بود. ما نیز یک بازی بسیار مهم مقابل سپاهان داریم که همه تلاشمان را میکنیم تا برنده از زمین خارج شویم اما نکته ناامیدکننده آنجاست که بعد از این بازی باز هم لیگ تعطیل میشود.