فرهیختگان: اگر کشوقوسها برای ریاستش بر مجلس نمایندگان، در یکصد سال اخیر آمریکا «کمسابقه» بود، برکناریاش آن هم در کمتر از یکسال ریاست بر مجلس نمایندگان در تاریخ آمریکا «بیمانند» و برای «اولینبار» بود. محافظهکاران جمهوریخواه، همان اقلیت پرسروصدایی که دیماه سال گذشته با رأی ندادنشان به مککارتی، باعث برگزاری 15بار رأیگیری در مجلس شدند، روز سهشنبه کار را یکسره کردند و با یک کودتای مشترک با همکاری دموکراتها به سلطنت 269روزه مککارتی پایان دادند. دموکراتها که طبیعتا از هرجومرج در اردوگاه رقیبشان آن هم در فاصله یکسال مانده به انتخابات ریاستجمهوری 2024 لذت میبرند، با 208 رأی به ائتلاف با هشت جمهوریخواه یاغی ملحق شدند تا با 216 رأی موافق در برابر 210 رأی مخالف، آرزوهای مککارتی را بر باد دهند.
این نخستینباری نیست که محافظهکاران جمهوریخواه چنین بلایی را سر همحزبیهای مخالفشان میآورند. پیشتر حامیان جنبش محافظهکار «تیپارتی» که مخالف افزایش تعهدات مالی دولت بود، بهدلیل تنش بر سر افزایش کمکهای مالی به دولت، «جان بینر» رئیس مجلس نمایندگان را در سال 2015 را مجبور به کنارهگیری کرد. آنها همچنین با مخالفت شدید، از رسیدن مککارتی به کرسی ریاست مجلس نمایندگان جلوگیری کردند. در سال 2023 این محافظهکاران راست افراطی، کمی جسورتر از سال 2015 بودند؛ آنها نسل جدیای بهحساب میآیند که دیدگاههایشان را از شعارهای دونالد ترامپ مانند «دوباره آمریکا را عالی کن» الهام گرفتهاند. آنها خواهان رهبریای بودند که برای چنین شعارهایی حاضر به نبرد با دموکراتها باشد؛ چیزی که آن را در مککارتی نمیدیدند. مککارتی اگرچه به یکی از اولین جمهوریخواهان اصلی تبدیل شد که از دونالد ترامپ برای ریاستجمهوری در سال 2016 حمایت کرد، اما او زمانی که طرفداران ترامپ در 6 ژانویه 2021 به ساختمان کنگره یورش بردند، حاضر به تایید این اقدام نشد و خشم و انزجار ذوب شدگان در دونالد ترامپ را به جان خرید.
سقوط با یک امتیاز
سال گذشته مجلس نمایندگان آمریکا بر سر انتخاب رئیس با مشکلی اساسی مواجه شد. اکثریت نسبی مجلس با 221 کرسی در اختیار حزب جمهوریخواه بود و جریان مقابل یعنی دموکراتها با ۲۱۲ کرسی امکان تصاحب کرسی ریاست را نداشتند. اما یک اقلیت حداکثر 20 نفره محافظهکار نمیخواست بدون گرفتن امتیازات ارزشمند، کرسی ریاست را به مککارتی واگذار کند. مقاومت جمهوریخواهان و مککارتی برای دادن امتیاز باعث 14 دور رأیگیری بینتیجه و چند روز بلاتکلیفی مجلس شد. در نهایت با بالا بردن پرچم سفید، مککارتی در پانزدهمین دور رأیگیری رئیس مجلس نمایندگان شد. اما او چه امتیازی را به راست افراطیها داد؟
مخالفان از مککارتی خواستههایی داشتند که یکی از آنها بازگرداندن امکان عزل رئیس مجلس بود. سال 2019 نانسی پلوسی دموکرات پس از کسب ریاست مجلس، بهدلیل حرکت نمایندگان بهسمت استفاده از این قانون علیه جان بینر جمهوریخواه در سال 2015، آن را حذف کرد. مککارتی برای اینکه درنهایت سنگر را در دست بگیرد، مجموعهای از امتیازات خیرهکننده را به طرف مقابل داد تا قدرتش ضعیفتر از هر رئیس دیگری در تاریخ ایالاتمتحده باشد. یکی از امتیازات امکان رأیگیری برای برکناری رئیس مجلس توسط هر یک از اعضای مجلس نمایندگان جمهوریخواه بود. این همان امتیازی است که به «مت گاتز»، یکی از نمایندگان تندرو جمهوریخواه از ایالت فلوریدا و مخالف کوین مککارتی قدرت داد تا روز سهشنبه برای برکناریاش رأیگیری کند. مککارتی همچنین به دو عضو حزب راست افراطی در کمیته بانفوذ قوانین، که تصمیم میگیرد کدام لایحهها به صحن علنی وارد میشوند، کرسی داد. با این امتیازات مککارتی تبدیل به سومین فرد قدرتمند آمریکا پس از رئیسجمهور و معاونش شد، اما همزمان او متوجه شکنندگی این ریاست نیز بود. مشخص بود که در چنین وضعیتی مککارتی یک رئیس ضعیف خواهد بود که دائما قدرتش تهدید میشد. بهجز این او رئیس یکی از محدودترین اکثریتهای کنگره در دهههای اخیر را بر عهده داشته است. این بدان معنا بود که تنها پنج جدایی از جمهوریخواهان برای خنثی کردن هر قانونی که مککارتی تلاش میکرد در مجلس اجرا کند، کافی بود.
قربانی همراهی با بایدن و زلنسکی
انتخاب رئیس مجلس در آمریکا معمولا تشریفاتی است؛ چراکه به شکل واضحی رهبر حزب پیروز، ریاست مجلس را برعهده میگیرد. اما سال گذشته این مراسم تشریفاتی، تبدیل به یک بحران شده بود. بحرانی که در پانزدهمین رایگیری حل شد اما «داگ هی»، دستیار ارشد سابق رهبری حزب جمهوریخواه عمیقتر به این مساله نگاه کرد و گفت: «این مساله فراتر از یک شخص است. این در مورد توانایی جمهوریخواهان در حکومتکردن خواهد بود.» انگیزه راستهای افراطی برای سرنگونی تاج و تخت مککارتی، نقش رهبری او در یک تلاش موفق و دوحزبی برای جلوگیری از تعطیلی دولت در آخر هفته، بود. کنگره آمریکا اواخر روز شنبه برای جلوگیری از تعطیلی دولت، با تصویب یک بسته بودجه کوتاهمدت موافقت کرد. این طرح که از سوی مککارتی پیشنهاد شده بود، مانع از تعطیلی دولت شد. بهکمک این طرح، بودجه موقت آژانسهای دولتی برای مدت 45 روز تامین میشد. جمهوریخواهان تندرو در مجلس نمایندگان پیشتر اعلام کرده بودند به لایحهای که بودجه دولت را به مدت ۴۵ روز تامین میکند، رای مخالف خواهند داد تا از تعطیلی احتمالی برای پافشاری بر کاهش هزینههای بزرگ استفاده کنند. با تصویب بودجه، گاتز و دیگر جمهوریخواهان تندرو مککارتی را متهم کردند که به اندازه کافی برای کاهش هزینههای دولت فدرال در مذاکرات با دولت بایدن تلاش نکرده است و بر همین اساس به چیزی جز مجازات وی به جرم همکاری با دموکراتها، رضایت ندادند. با وجود مخالفت بسیاری از جمهوریخواهان، گاتز لایحه برکناری رئیس مجلس را به رأی گذاشت تا این موضوع باعث تشدید اختلاف در صفوف جمهوریخواهان و یک جنگ داخلی در این حزب شود. اگرچه جناح راست حزب جمهوریخواه به ندرت با دموکراتها همکاری میکند. اما برای کنار زدن مککارتی، این دو با هم همکاری کردند تا رئیس مجلس نمایندگان را سرنگون کنند.
در بسته پیشنهادی مککارتی، مبلغ کمک به اوکراین کاهش داده شده است. جو بایدن پیش از برکناری مککارتی بهشدت انتقاد کرده بود که کمک به اوکراین در بودجه تصویبشده قید نشده و او نمیتواند باور کند که جمهوریخواهان و دموکراتها «صرفا به دلایل سیاسی بگذارند که انسانهای بیشتری در اوکراین جان خود را از دست بدهند.» برخی نمایندگان حزب جمهوریخواه اما میگویند، منابع مالی که برای اوکراین تخصیص داده میشود میتواند صرف امنیت در مرزهای کشور شود. آنها نسبت به «سرعت ضدحملات اوکراین» و «هدر رفتن این منابع مالی در سیستم فسادآمیز اوکراین» ابراز نگرانی میکنند.
هزینههایی برای اوکراین
بخشی از آنچه بر سر مککارتی آمده است، به دلیل حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه است. شاید اگر مقامات آمریکا به توصیه هنری کیسینجر، وزیرخارجه و مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا در نخستین ماههای جنگ توجه کرده بودند وضع اینطور نمیشد. کیسینجر پیشنهاد کرده بود «اوکراین بخشی از خاک خود را برای پایان دادن به جنگ به روسیه واگذار کند.» او به دنبال افزایش انتقادات حرفهایش را بهنوعی پس گرفت تا کمی بعد دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا را مقصر این جنگ معرفی کند. دقیقا یکسال پیش بود که حملات ترامپ به سیاستهای دولت بایدن در جنگ اوکراین در رسانهها بازتاب پیدا کرد. در آن زمان آمریکا دچار شکافهای روبه صعودی درباره حمایت از اوکراین شده بود. از ابتدای جنگ روسیه و اوکراین، آمریکا بهعنوان نخستین کشور در مجموع 69.48 میلیارد دلار به کییف کمک کرده است. 42.1 میلیارد دلار این مبلغ کمکهای نظامی بوده است. علاوهبر آمریکا کشورهای دیگر غربی نیز کمکهای مالی و تسلیحاتی متنوعی را در اختیار اوکراین گذاشتهاند؛ کمکهایی که حجم کلی آنها به بیش از 237 میلیارد دلار میرسد. در ماه مه سال گذشته هنگامی که بسته مکمل 40 میلیارد دلاری اوکراین در کنگره به رای گذاشته شد، شکافهای سیاسی به شکل پررنگ تری پدیدار شد. 57 نماینده جمهوریخواه در مجلس نمایندگان آمریکا به این طرح رای منفی دادند درحالیکه 149عضو دیگر با آن همراهی کردند. در مجلس سنا نیز 11 سناتور جمهوریخواه به این طرح رای منفی دادند و 39 سناتور دیگر این حزب نظر مثبتی نسبت به آن ابراز داشتند. این اقدام درحالی بود که در نمونههای مشابه برای حمایت از اوکراین یا گرجستان افراد کمتری در حزب جمهوریخواه با طرحهای کمک مخالفت کرده بودند. مخالفان جنگ اوکراین با پول آمریکا بهمرور رشد کردهاند. آرای مخالف آنها نسبت به لوایح کمک به اوکراین از 17 و 19 به 57 مورد یعنی سه برابر افزایش یافته است. احتمالا این وضعیت شدیدتر از قبل نیز بشود؛ چراکه بهانه همه این هزینهها موفقیت اوکراین در ضدحمله بهاری به روسیه بود. بهار و تابستان به پایان رسید و کمی هم از پاییز گذشت اما هیچ موفقیتی در جبهه جنگ برای اوکراین حاصل نشد تا مقاومتها برای حمایت مالی از کییف در واشنگتن بیشتر از قبل شود.
جنگ داخلی جمهوریخواهها
پس از برکناری، مککارتی از تلاشش به نفع کشور سخن گفت اما درکنار آن از یک «شکاف واقعی» و «مشکل بزرگ» در مجلس نمایندگان خبر داد. او به رئیس مجلس بعدی توصیه کرد که همان امتیازی را که به مخالفانش داده لغو کند و اجازه ندهد چهارنفر رئیسمجلس را از سمت خود اخراج کنند: «یک مشکل نهادی واقعی وجود دارد، اگر فقط چهارنفر بتوانند شما را از سمت خود اخراج کنند، به رئیس مجلس بعدی توصیه میکنم قوانین را تغییر دهد.» مککارتی اگرچه تلاش کرد مساله رخداده را به موضوع شخصی تنزل دهد اما تایید کرد که حزب با یک «تفرقه واقعی» مواجه است: «ما چگونه میتوانستیم با هشت نماینده جمهوریخواه که درکنار حزب مقابل بودند، حکومت کنیم؟» برخی رهبران جمهوریخواه برکناری مککارتی را محکوم کردند. مایک پنس، معاون سابق رئیسجمهور و نامزد فعلی ریاستجمهوری گفت که این امر باعث تضعیف حزب جمهوریخواه از دید رایدهندگان میشود. پنس در مراسمی در جورج تاون گفت: «هرجومرج هرگز نقطه قوت آمریکا نیست.» این گروه هشتنفره با دموکراتهایی همراه شدند که بهتعبیر رسانههای غربی «در برخی مواقع به درگیریهای داخلی حزب جمهوریخواه میخندیدند.» مککارتی در هفتههای اخیر بارها خشم دموکراتها را برانگیخت، ازجمله با راهاندازی تحقیقات استیضاح بایدن. دموکراتها هرچند میتوانستند مککارتی را نجات دهند، اما پس از بررسی آن، گفتند که به جمهوریخواهان در حل مشکلاتشان کمک نمیکنند. بااینحال جمهوریخواهان روز سهشنبه نمیخندیدند، زیرا جنگ داخلی بر اکثریت آنها سایه انداخته است. شاید فعلا ترکشهای این جنگ به دموکراتها اصابت نکند و آنها در امان باشند اما شورش این اقلیت، فضای سیاسی در آمریکا را بهسمت شکافهای عمیقتر سیاسی و چندقطبیهای شدیدتر هدایت میکند. نگرانی از قطببندیهای رو به رشد وبگاه سیانان را بر آن داشت تا در سالگرد استقلال آمریکا، این پرسش را مطرح کند که «این کشور چه تعداد سال دیگر را بهشکل کنونی خود جشن خواهد گرفت؟» هرچند رگههایی از شکاف در حوزههای مختلف درون حزب جمهوریخواه بهویژه بر سر کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده وجود داشت اما روز سهشنبه، این شکافها بهحدی گسترش یافت که جناحی که با دموکراتها سر سازش ندارد، با آنها متحد شد تا مککارتی را زمین بزند. اگر تا پیش از این جامعه آمریکا با یک واگرایی گسترده در قوانین اساسی زندگی بین قرمز (جمهوریخواه) و آبی (دموکرات) در همهچیز از تغییرات اقلیمی و سقط جنین و اسلحه تا آنچه معلمان میتوانند در کلاس بگویند، پدید آمده بود، حالا درون حزب قرمزها، انشعابی قدرتمند شکل گرفته است که میتواند انتخابات سال آینده را تحتالشعاع خود قرار دهد.
کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که آیا این شکستها تاثیر طولانیمدتی بر جمهوریخواهان خواهد داشت یا به شانس این حزب برای بازپسگیری کاخ سفید در سال آینده آسیب میزند؟ مطمئنا هیچکس فکر نمیکند درگیری داخلی برای جمهوریخواهان خوب است اما برخیها به سه نکته بزرگتر اشاره میکنند:
اولا، حزب جمهوریخواه بیش از یکدهه است که تحتتاثیر جناحگرایی قرار گرفته، از زمانی که تیپارتی به شهرت رسید - که باعث میشود درام نبرد گاتز علیه مککارتی تنها یک قسمت دیگر در داستانی آشنا باشد.
دوم، شواهد قابلتوجهی وجود دارد مبنیبر اینکه رایدهندگان متقاعدکننده آشفتگیهای اخیر، بهویژه تهدید به تعطیلی را بهعنوان شواهدی از ناکارآمدی کنگره و سیاست و نه بهطور خاص حزب جمهوریخواه میدانند.
سوم، وقتی نوبت به نبرد سال آینده برای کاخ سفید میرسد، رئیسجمهور سابق ترامپ - از طرف طرفداران و مخالفان بهطور یکسان - انتظار میرود که نامزد جمهوریخواهان باشد. اگر این اتفاق بیفتد، شخصیت بسیار تفرقهانگیز او بسیار بیشتر از هر چیزی که مککارتی، گاتز یا متحدانشان میتوانند بگویند یا انجام دهند، موضوع تعیینکننده خواهد بود.
این کودتای درونحزبی، نویددهنده شکافهای عمیقتر در آمریکا تا انتخابات سال آینده است. اگر دونالد ترامپ یکی از کاندیداهای این انتخابات باشد، وضع بهمراتب بدتر از این خواهد شد. با وجود جایگاه نخست ترامپ در نظرسنجیها، درون حزب کسانی هستند که نمیخواهند یک دوره دیگر افسارشان را بهدست راست افراطی بدهند؛ چراکه نگران هزینههایی هستند که این دیدگاهها برای دموکراسی در آمریکا دارد.