مجتبی اردشیری، خبرنگار: ماه صفر هم به اتمام رسید و خبر چندانی از کنسرتهای پاپ نیست. رسانهها برای این تاخیر دلایلی چون حضور نداشتن خوانندگان در داخل کشور را عنوان کردهاند اما حقیقت آن است که دلیل اصلی این اتفاق، افزایش سرسامآور قیمت سالنها است که البته آمدن رونالدو، هیچ تاثیری روی آن نگذاشته است چون این سالنها چندهفته قبل از آمدن رونالدو، این افزایش قیمت را لحاظ کردند. 12 روز از اتمام ماه صفر میگذرد و این انتظار وجود داشت تا دوستداران کنسرت، پس از دو ماه، به بازاری که طی چهار ماه نخست امسال رونق کمسابقهای پیدا کرده بود، شور و نشاط دیگری ببخشند و آمارهایی را رقم بزنند که راندمان اجرای زنده امسال را به یک عدد بیسابقه برساند. اما در کمال تعجب از شب گذشته، درگاه فروش بلیت برای چند خواننده باز شده است که همین تاخیر در بازگشت کنسرتها مبین چند نکته است: نخست آنکه این کنسرتها تنها برای پنج خواننده است و هیچ حرارت خاصی مبنیبر پیشیگرفتن خوانندگان از یکدیگر در اجرای زنده را ایجاد نکرده است. دوم آنکه بیشتر این کنسرتها در سالن میلاد که هیچ افزایش قیمتی را شاهد نبود، برگزار خواهد شد و سوم هم آنکه افزایش قیمت تنها به اندازه 100 هزار تومان درنظر گرفته شده که با این رقم، سقف بلیت به 795 تومان رسیده است. نکته جالب این افزایش آن است که برخلاف کنسرتهای پیش از ایام سوگواری محرم و صفر که چندین ردیف ابتدایی مشمول سقف قیمت بلیت میشدند، حالا این ردیفها بیشتر شدهاند و ردیفهای بعد از این رقم نیز قیمت بالایی دارند. بدین ترتیب که تا صندلیهای وسط سالن، به قیمت 700 هزار تومان نرخگذاری شدهاند که نشان میدهد برگزارکنندگان اگرچه سقف قیمت بلیت را بهجای یک میلیون تومان، حدود 800 هزار تومان درنظر گرفتهاند اما بابت جبران کسری، ردیفهای بیشتری از سالن را مشمول قیمت سقف و قیمتهای نزدیک به سقف درنظر گرفتهاند؛ بهطوریکه اختلاف قیمت صندلی وسط سالن با قیمت صندلی ردیف اول، کمتر از 100 هزار تومان است. این کنسرتهای کمرمق درحالی درگاه خود را باز گذاشتهاند که تصور میشود حجم قابلتوجهی از کنسرتگذاران، تمایل چندانی برای برگزاری کنسرت ندارند. اتفاقی که شاید همگان تصور میکردند، دو سه روز پس از پایان ماه صفر اجرایی میشود اما این اتفاق تا امروز جریان داشته و هنوز هیچ کنسرت پاپی در تهران و شهرستانها برگزار نشده است. خبرنگار «فرهیختگان» به اطلاعاتی دست پیدا کرده که نشان میدهد دلیل واقعی عدمبرگزاری کنسرت طی روزهای اخیر، بالا رفتن افسارگسیخته قیمت سالنهاست و این مورد تنها دلیل برگزارنشدن کنسرت در پایتخت است.
افزایش قیمت سالن به شبی ۴۲۰ میلیون تومان
قیمت سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی هیچ افزایشی نداشته و درواقع میلاد، تنها سالنی بوده که هیچ تغییری در قیمتهای خود لحاظ نکرده است. اما قیمتها در دو سالن اصلی دیگر یعنی رویالهال اسپیناسپالاس و مرکز همایشهای برج میلاد افزایش داشته است. بهطوریکه حتی افزایش سقف قیمت بلیت از ۶۹۹ هزار تومان کنونی به یکمیلیون تومان نیز نمیتواند برای طرف دیگر ماجرا که گروه هنری هستند، توجیه اقتصادی داشته باشد. بر پایه این گزارش اسپیناسپالاس، رقم اجاره هر شب سالن خود را برای شنبه تا سهشنبه، ۳۸۰ میلیون و برای سه روز پایانی هفته نیز ۴۲۰ میلیون تومان درنظر گرفته است. اوضاع برای برج میلاد بهگونهای است که مرکز همایشها برای شنبه تا چهارشنبه ۲۲۰ میلیون و برای چهارشنبه تا جمعه ۲۶۰ میلیون تومان اعلام کرده است. این درحالی است که اسپیناسپالاس، سقف قیمت سالن خود را از اول فروردینماه مبلغ 280 میلیون تومان درنظر گرفته بود که با قیمت کنونی شاهد 50 درصد افزایش قیمت سالن هستیم که اگر این 50 درصد خود را در قیمت بلیت نشان دهد میبینیم که باید سقف قیمت بلیت یک میلیون و 50 هزار تومان باشد. اما این تمام ماجرا نیست؛ چراکه این عدد تنها به چهاردیواری سالن اختصاص دارد و به این رقم، امکاناتی چون سالن پذیرایی، اتاق تشریفات، بیمه و... نیز افزوده میشود که درنهایت کار بهجایی میرسد که هزینه یک شب اجرا در رویالهال اسپیناسپالاس به بیش از ۶۰۰ میلیون و در برج میلاد با ۱۴۰۰ صندلی که بخشی از آن اصلا دید ندارد به ۳۵۰ میلیون تومان میرسد و صدالبته مشخص است که حتی بلیت یک میلیون تومانی نیز نمیتواند بهجز سالندار، برای طرف دیگر صرفه و توجیه داشته باشد.
ابداعات سالنداری اسباب گرانی کنسرت موسیقی
افزایش قیمت بلیت در شرایطی رخ داده که قیمت سالن در سال اخیر طی دو مقطع بالا رفته بود. جالب آنکه این افزایش قیمت بلیت تنها محدود به سالن نمایش نشده و دیگر امکانات از قبیل تاسیسات اضافه، نور، صدا، الایدی و... نیز با افزایش چشمگیری مواجه شدهاند. کار بهجایی رسیده که برای اجرای یک کنسرت مواردی چون پارکینگ و بیمههای روزانه نیز درنظر گرفته شده که کنسرتگذار مجبور است هزینههایی را برای این عناوین درنظر بگیرد. درحالیکه برخی از این موارد در بسیاری از کشورهای دنیا همراه با سالن در اختیار تهیهکننده قرار میگیرد، اما در شرایط فعلی حتی برای پشتصحنه نیز هزینه جداگانهای دریافت میشود که این مورد بعید است که در جای دیگری از دنیا به ثبت رسیده باشد. بهعنوان مثال در زمینه تشریفات، در هر کنسرتی به سه تا چهار مورد از آنها نیاز است. در بسیاری از کشورهای جهان، سالن را بههمراه پشتصحنه و دو سالن برای خواننده و گروه اجاره میدهند و اینطور نیست که بابت هرکدام از اینها رقم جداگانه دریافت شود اما این اتفاق در کنسرتهای ما رعایت نمیشود و سالندار برای تمامی آپشنها ازجمله پارکینگ، درخواست هزینه اضافه دارد. در تمام دنیا وقتی میگوییم اجاره سالن کنسرت، یعنی اجاره سالن با همه متعلقات نور، صدا، الایدی، اتاق تشریفات، اتاق میهمانان، اتاق خواننده، اتاق اعضای گروه، اتاق پذیرایی و... این یک روال است و اصلا وقتی معمارها، سالن کنسرت را میسازند آن را با همه این موارد میسازند. اینکه اینجا برخی سالنداران ما قسمتهای سالن را بهصورت جداجدا اجاره میدهند و پولش را میگیرند، موضوع نوظهوری است که در ایران اتفاق میافتد.
تغییر کاربری سالنها از فرهنگی به تجاری
در جدول به ریز قیمتی که ۲ سالن رویالهال اسپیناسپالاس و مرکز همایشهای برج میلاد برای فصل جدید کنسرتها پیشنهاد دادهاند، میپردازیم با این توضیح که این اعداد تنها قیمت سالن، سالنپذیرایی و اتاق تشریفات است و مجموع آن هزینه نهایی یک تهیهکننده موسیقی به حساب نمیآید. بنابراین یک تهیهکننده موسیقی مجبور است علاوهبر هزینه سرسامآور سالن، برای پشت صحنه، سالنپذیرایی، اتاق تشریفات، تبلیغات جانبی، استرابرد، بیمه نفری، تاسیسات اضافه، نور، صدا، الایدی، پارکینگ و... متحمل هزینههایی شود که عملا نمیتواند با آن موجب گردش اقتصاد موسیقی شود. اکنون باید محاسبه کرد که با وجود این هزینهها، قیمت هر صندلی در هر کدام از این سالنها چقدر تمام میشود. وقتی طرف اول ماجرا که سالندارها هستند، چنین ارقامی را طلب میکنند، حتی اگر نوازنده، خواننده و تیم هنری هم بخواهند دستمزد یک سال گذشته خود را بگیرند، تهیهکننده مجبور است رقمی را از جیب خود روی مابقی پولی که از فروش تمامی صندلیها نصیبش شده، بگذارد و به آنها بدهد. نکته عجیب ماجرا آن است که این سالنها، نوبت صبح خود را به همایشها اجاره میدهند و این قیمتی که اعلام شده، تنها قیمت شب سالنها است تا متوجه شوید این سالنها که شاید در باور ما، اماکنی فرهنگی هستند، بسیار بیشتر از سالنهای تشریفات عقد و عروسی درآمد دارند و بهنوعی کاربری فرهنگی خود را به تجاری تغییر دادهاند.
تاخیر کنسرتها از کجا آب میخورد
با توجه به فرآیند آمادهسازیهای سالن که در سراسر دنیا پیش از آغاز کنسرت وجود دارد، تیمهای آمادهسازی دکور گروههای موسیقی از بامداد روز کنسرت، سالن را در اختیار میگیرند و میتوانند از نیمهشب، مشغول نصب تجهیزات فنی، دکور و... شوند، درحالیکه در ایران اینگونه است که غالبا صبح روز کنسرت، سالن را به یک برنامه و همایشی اجاره داده و رقم هنگفتی دریافت میکنند و توقع دارند وقتی سالن را ساعت سه تحویل میدهند، همه تجهیزات موسیقی ظرف سه تا چهار ساعت باقیمانده نصب شود و کنسرت هم سروقت برگزار شود، بنابراین یکی از دلایل تاخیر در اجرای بهموقع کنسرتها، دیر تحویل دادن سالن است. این افزایش سرسامآور هزینه سالنها در شرایطی مطرح میشود که بلیت بالای یک میلیون تومانی برای هر کنسرت، فشار را بر دوستداران اجرای زنده بیشتر کرده و کنسرت را به کالای لوکسی تبدیل میکند که تنها در اختیار طبقه خاصی قرار خواهد داشت. بهنظر میرسد که هیچ نظارتی روی قیمتگذاری سالنهای کنسرت وجود ندارد و یکی از مواردی که تهیهکنندگان موسیقی نسبت به آن گلهمند هستند سالنهای در اختیار شهرداری است. درحالیکه یکی از وظایف شهرداری ایجاد بستری مناسب برای فعالیتهای فرهنگی و هنری است اما اکنون و با این قیمتها، مانعی جدی در مسیر برقراری فعالیتهای فرهنگی و هنری قرار داده شده است.
کنسرت یک کالای لوکس باقی میماند تا زمانی که...
یکی از دلایلی که سبب میشود تا مدیران سالنهای کنسرت، نسبت به افزایش چندباره قیمت در طول سال اقدام کنند، کمبود سالن و آگاهی آنان از این اصل است که کنسرتگذار بهنوعی مجبور به همکاری با آنهاست. سالنهای اصلی کنسرت در تهران، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، رویالهال اسپیناسپالاس و مرکز همایشهای برج میلاد است. البته که گاهی برخی کنسرتهای عموما غیرپاپ هم در سالن وزارت کشور برگزار میشود. نکته نخست آنکه هیچیک از این سالنها، سالنهای حرفهای و استاندارد برگزاری کنسرت نیستند و چون سالن مجهز و حرفهای کنسرت وجود ندارد، کنسرتگذارها مجبور هستند برنامههای خود را در این سالنها اجرا کنند و نکته دوم آنکه بهدلیل محدودیت این سالنها، چرخه آزادی در رابطه با عرضه و تقاضا شکل نمیگیرد و تهیهکنندگان بهنوعی مجبور هستند با سالندارها کنار آمده و تقاضای افزایش قیمت اجاره سالن را که سالانه اجتنابناپذیر است با بالا بردن قیمت بلیت جبران کنند، بنابراین تا زمانی که چرخه با این منوال وجود دارد، کنسرت یک کالای لوکس است که بسیاری از طبقات اجتماع نمیتوانند از آن برخوردار شوند. در شهرستانها و مراکز استان که وضع از این هم وخیمتر است و خوانندگان مجبور هستند تا در سالنهای سینما و آمفیتئاترها به اجرای برنامه بپردازند. بنابراین این حق مسلم خواننده و کنسرتگذار است که برنامه خود را در یک سالن مجهز و مخصوص کنسرت برگزار کند تا اینکه بخواهد برای اجرای برنامه در سالن سینما و مرکز همایشها، ارقام چندصدمیلیونی را برای تنها یک شب بپردازد.
اتفاقی که سالها از آن سخن به میان آمده و در دولتهای مختلف گفته شده که باید یک سالن استاندارد برگزاری کنسرت ساخته شود اما این مهم تاکنون در اندازه ادعا و قول باقیمانده و کنسرتهای کشور در مرکز همایشها و سالن اجتماعات برگزار میشود. حال آنکه این شرایط در حوزه سینما، مطلوبتر است و اکنون پردیسهای بسیاری در تهران و مراکز استانها، با استانداردهای روز دنیا اقدام به پخش فیلم برای مخاطبان خود میکنند.
مدیران ورود کنند
آنچه مدیران سالنها درنظر نمیگیرند اینکه این روزها با توجه به فشار اقتصادی و شرایط موجود، کنسرتگذارها مجبور هستند علاوهبر تبلیغات مجازی، تبلیغات را به شکلی متفاوت انجام دهند، مانند تبلیغات محیطی که یکی از گرانترین جنس تبلیغات در سراسر دنیاست و این یعنی آنکه اگر خوانندهای حتی اگر ۱۰۰ بلیت خود را نفروشد، عملا کنسرت بهضرر منتهی خواهد شد.
پیگیری خبرنگار «فرهیختگان» حاکی از آن است که برخی از مدیران سالنها بهدلیل روحیه محافظهکار خود ترجیح میدهند با بالا بردن افسارگسیخته قیمت سالن، تهیهکنندگان را مجاب کنند که کنسرت خود را به سالن دیگری ببرند تا حاشیهای در جریان کنسرتها رقم نخورد و آنها مجبور به پاسخگویی نشوند. این گمانه به تایید چندین تهیهکننده موسیقی نیز رسیده است و آنها عنوان کردهاند که برخی از مدیران، قیمت سالنها را چنان بالا بردهاند که هیچ اجرایی در آن برگزار نشود تا بدینترتیب از تنبیه، توبیخ یا انفصال از خدمت احتمالی مصون بمانند. درحالیکه این اماکنی که در اختیار آنهاست متعلق به بیتالمال است و باید برای چنین اموری تخفیف داده شود، اما بهجای تخفیف میآیند قیمت را با قیمت همایشهای شرکتهای خصوصی که طی آن تبلیغات صورت میگیرد، یکی میکنند. سال گذشته و در جریان ناآرامیهای اجتماعی، کنسرتها آخرین مرحله فشار بدخواهان کشور بود که تا ابتدای بهمنماه، دایره فشارها را چنان تنگ کردند که سبب شد هیچ خوانندهای روی صحنه نرود. این درحالی است که اجرای کنسرت و اساسا موسیقی یکی از پیشرانهای مهم نشاط اجتماعی یک کشور است. اکنون هم احساس میشود که اگر به مانند سال گذشته وساطت محکم دفتر موسیقی و وزارت ارشاد نباشد، وضعیت کنسرت بهمانند سال گذشته میشود، بنابراین نیاز است تا در راستای ارتقای سرانه نشاط اجتماعی مردم، حمایت از فرهنگ و هنرمندان و البته ترتیب دادن زمینه اشتغال فعالان این حوزه، به این اتفاق مهم ورود شده و هر فرآیندی که باعث افزایش قیمت بلیت کنسرت میشود، اصلاح شود تا مردم پس از دو ماه به سالنهای تاریک بروند و رونقی که طی چهار ماه نخست امسال در این حوزه رخ داده را با گستردگی بیشتری بسط دهند.