زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز: خبر خوش رئیسجمهوری ایران بعد از شرکت در هفتادوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای ایرانیها از خودش زودتر به تهران رسید. خبری که عزتالله ضرغامی در صفحه شخصیاش اعلام کرد تا بعد از رسیدن آقای رئیسی به تهران همه نگاهها به چمدانهای رسیده از نیویورک باشد. ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری در توییتر خود درباره بازگشت این الواح نوشته بود: «پیگیریهای مستمر نتیجه داد و سرانجام ۹ صندوق، هر کدام به وزن ۷۵ کیلوگرم که شامل مجموعهای ارزشمند از میراث فرهنگی و تمدنی کشور است، از آمریکا تحویل گرفته شد.» اما جریان این تاخیر و 85 سال نگهداری این میراث ملی در موسسه شیکاگو چه بود؟
در سال 1933 هرسنت و همکارانش براساس قرارداد دولت وقت ایران با موسسه شرقشناسی شیکاگو، کاوشهایی در تخت جمشید و توسط این موسسه شرقشناسی انجام شد. تمام تمرکز این هیات در هنگام کاوش، روی بناهای موجود در تخت جمشید بود. از طرف دیگر حجم خاکبرداری زیاد بود و کارگران نیز اکثرا درحال جابهجایی خاک بودند. همچنین از سوی دیگر نیز کار بسیار آرام پیش میرفت. برای همین کارگران در مسیر شرقی بناها یک خط ریلی جهت حملونقل خاک احداث کردند. تا سه سال گذشته هم در تخت جمشید این وسایل حملونقل ریلی و آهنآلات دیده میشد. کارگران در قسمت شمالشرقی صفحه تخت جمشید درحال انجام کار بودند که بهطور اتفاقی مجموعه بزرگی از الواح را از قسمت استحکامات نظامی و از دو اجاقی که کنار یکدیگر بودند، پیدا میکنند. این کشف، حتی روند عادی کاوش را دچار وقفه میکند. پس از آن قرار بر این شد که برای مطالعه بیشتر، این الواح به موسسه شرقشناسی شیکاگو ارسال شوند. در بررسیها و مطالعات انجام شده توسط موسسه شرقشناسی شیکاگو، این آرشیو بزرگترین آرشیو بهدستآمده از هزاره اول قبل از میلاد در خاور نزدیک و باروی تخت جمشید است. متن تابلتها و نقش مهرهای باقیمانده روی آنها، نگاه تازهای را در پیشروی مباحث مربوط به هنر پارسی هخامنشی، مذهب و آداب و رسوم اجتماعی باز کرد.
مجموعه تابلتهای آرشیو بارو شامل لوحههای نوشته شده و نشده ولی مهر شده است. بهطور تقریبی تابلتهای گلی نوشته شده و نشده درحدود 20 الی 30 هزار قطعه هستند ولی متاسفانه بهدلیل فقدان بررسی سیستماتیک و صورتبرداری درست از همه تابلتها و قطعات؛ این تعداد کاملا تقریبی است. بنا به تخمینها تابلتهای نوشته شده حدود 15هزار قطعه هستند. در حفاری سالهای 1933 و 1934 حدود 30 هزار لوح گلی به خط میخی عیلامی در تخت جمشید یافت شد که حدود 6 هزار لوح آن تقریبا سالم بوده است. تابلتهای بهدست آمده در آرشیو باروی تخت جمشید تا حدود زیادی ما را با گوشهای از ساختار مرکزی اداری در امپراتوری هخامنشی آشنا میکنند. اسناد بارو جنبه داستانی و روایتگونه ندارند و در هیچیک از آنها به شرح لشکرکشیها پرداخته نشده است. ما در تابلتها حتی یک اشاره کوچک و غیرمستقیم نیز به تاریخ سلسله هخامنشی نمیبینیم.
آرشیو الواح خزانه به 500 سال قبل از میلاد بازمیگردد
مجتبی صفری، عضو هیاتعلمی دانشگاه مازندران است و دکتری باستانشناسی پیش از تاریخ دارد. او میگوید پس از کشف این الواح درنهایت در سال 1936 در 50 جعبه چوبی، 2 هزار جعبه مقوایی و چند پیت نفتی، الواح از راه بوشهر به آمریکا منتقل میشود. «زمانی که هرسنت کاوش میکند، در دو اتاقی که تابلتهای بارو در آنجا قرار دارند، این تابلتها کشف میشوند. در توصیفهای هرسنت گفته شده که این تابلتها زیرزمینی ساخته شدهاند و در این زمینه نیز ما اطلاعات کم باستانشناسی داریم. یعنی آنگونه نیست که بتوانیم بگوییم این دو اتاق به چه منظوری ساخته شده یا الواح با چه هدفی در آن دو اتاق نگهداری میشد. هرسنت مکان کشفشده این الواح را یک آرشیو میداند. یعنی آرشیوی که یک اتاق کوچک است و تابلتها بهصورت انبارگونه نگهداری میشد. نکته دیگر ماجرا، محتوای این الواح است که بیشتر مرتبط با مساله انبارگردانی، توزیع آذوقه و استفادهکنندگان مواد غذایی مانند نام شاه، خانواده او، شاهزادگان و حتی کارگران، افراد شاغل در دبیرخانه و شاغل در کارگاههای پارسه است. این الواح گلی که مجموعه تابلتهای آرشیو باروی تخت جمشیدند، الواحهای نوشته شده و نوشته نشدهاند. الواح نوشته نشده، دارای مهر هستند. نکته دیگر این است که این مهرها در الواح بسیار مهمند. علاوهبر اینکه خط الواح برای فهمیدن جریانات سیاسی و اقتصادی مهم است، مهرها نیز مهم هستند؛ چراکه مهرها نشاندهنده مناصب حاکمیتی و اسمهاست. بهطور تقریبی این انگاره وجود دارد که تابلتهای گلی نوشته شده و نوشته نشده، چیزی حدود 30 هزار قطعه هستند. یک دسته آرشیو داریم که از بارو بهدست آمدهاند و دسته دیگر از الواح هستند که از خزانه بهدست آمدهاند. آرشیو خزانه برای سال 458 الی 492 قبل از میلاد است. یعنی از سال سیام سلطنت پادشاهی داریوش بزرگ تا هفتمین سلطنت پادشاهی اردشیر اول را دربرمیگیرد. برای بازه زمانی پس از داریوش و خصوصا خشایارشاه است که بخش اعظمی از این الواح نیز مطالعه شدهاند. تعداد آرشیو مرتبط با بخش خزانه بسیار کمتر است و بیشتر مهرهایی که در آرشیو خزانه بهکار گرفته شده، سبک درباری دارند. الواح بارو درباره خراج، جیرهها، حقوق و دستمزد است. یعنی مسائل روزمره جامعه را کاملا بررسی کرده و دربرمیگیرد. ما حتی در این الواح میتوانیم نام گیاهان و غلات را هم ببینیم. اما اینجا با توجه به مهرهای موجود، مهرها بیشتر انعکاسدهنده گروه خاصی از اشخاص است.»
این الواح نشان دادند که تخت جمشید مرکز سازمان اداری پارسه است
این استاد رشته باستانشناسی معتقد است که الواح خزانه، ساختار درباری جوامع هخامنشی را نشان میدهد. اما بههرحال این پرسش وجود دارد که چرا این الواح مهم شدهاند؟ او در پاسخ به این سوال میگوید: «همیشه در ذهن ما این است که تخت جمشید همیشه محلی برای نشان دادن قدرت و جلال پادشاهی داریوش اول است اما این الواح نشان داد که تخت جمشید یک محل و سازمان اداری پارسه است و سررشته تمام امور مملکت نیز در همین تخت جمشید رقم میخورد؛ چراکه الواح کشفشده اسنادی متقن برای این سخن ما هستند. اگر دقت کنید، الواح به دو شکلند. یک دسته بالشتیشکل و چهارگوش هستند؛ این الواح بالشتی شکل 8 سانتیمترند و در کف دست هم جا میگیرند. این تابلتها در انبارها و ادارات محلی زیرنظر سیستم مرکزی تهیه و مهر و موم میشد و کارمندان محلی نیز آنها را نسخهبرداری کرده و برای ادارات مرکزی تخت جمشید ارسال و بایگانی میکردند. دسته دیگر، الواح راستگوشند که ابعاد بزرگتری دارند و در خود تخت جمشید تهیه و نوشته میشد و تا 27 سانتیمتر هم ابعاد داشتند. روی این تابلتها مهر و خط است. از آنجایی که در گذشته بهجای امضا، افراد مهر داشتند مهر این الواح مهم است. مطالعه متن این تابلتها، شرایط را برای شناسایی دارندگان مهرها و سبک و نوع نقوش استفاده شده در مهرها آسان کرد. این مهرها منبع بینظیری هم برای بررسی جنبههای هنری در آن دوره و هم بررسی سیستم اداری و اقتصادی است. همچنین مطالعات این الواح گلی نشان میدهد تا چه میزان دقت و نظم در میان سیستم اداری حاکم است. زیرا در این الواح میبینیم که نام هر یک از افراد یا گروههایی که به آنها پول پرداخت میشد، ذکر شده است. ما از الواح به یک سیستم اداری و حسابداری موشکافانه و دقیقی میرسیم و درنهایت نظام دریافت و هزینهها را در نوع خودش بسیار پیشرفته میدانیم.»
رای دادگاه ایالتی آمریکا به نفع ایران
طی یک قرارداد با موسسه شرقشناسی شیکاگو، این الواح گلی به مرکز این موسسه در شیکاگو ارسال میشود و در قرارداد با این موسسه ذکر شده که ایران این الواح گلی را برای رمزگشایی و خواندن به امانت به دانشگاه شیکاگو سپرده است. طبق اعلام موسسه قرار بود که این موسسه دوبار در سال از خزانهداری آمریکا، صدور مجوز انتقال الواح به ایران را درخواست کند. در آن زمان احتمال میدادند که سالانه بتوانند 5 هزار لوح را به ایران بازگردانند. این روند در مقاطعی بهدرستی انجام نشد و بازگشت الواح صورت نگرفت. پس از پایان هر خوانش، الواح به تفکیک زمان و میزان سلامت الواح دستهبندی و به ایران بازگشت داده میشدند. اولین محموله بازگردانده شده در سال 1327 هجری شمسی صورت گرفت. چهارمین محموله که با کلی حواشی همراه بود، در سال 1398 پس از 14 سال به ایران آمد. در آن سال رئیس موسسه شرقشناسی شیکاگو گفته است که 8 ماه بستهبندی این الواح طول کشیده است. اما چه اتفاقاتی در این بین باعث کندی در استرداد الواح هخامنشی به وطن شد؟ صفری میگوید که پس از انتقال الواح در سال 1936 و آغاز رمزگشایی الواح در سال 1937، با شروع جنگ جهانی دوم کار متوقف شد: «با آغاز جنگ جهانی دوم تا سال 1945 رمزگشایی متوقف شد و بازگشت الواح با تاخیر همراه شد. در این بازه هم چند کارشناس در سال 1945 روی الواح کار کردند. استاد بزرگ سومرشناسی به نام آرنورلد پوبل، دو شاگرد به نام جورج کامرون و ریچارد هلک تربیت کرده است. وقتی در سال 1945 مطالعه آغاز میشود، این دو فرد مطالعه را روی الواح تخت جمشید آغاز میکنند. جورج کامرون 150 عدد از این گلنوشتهها را میخواند و توجهش را روی گلنوشتههای خزانه متمرکز میکند. وقتی ریچارد هلک فوت میکند، در سه مرحله بخش کوچکی از این الواح به ایران بازگردانده میشود. در سال 1327 هجری شمسی 179 قطعه به ایران باز میگردد. همچنین در سال 1329 نیز 37 هزار قطعه و در سال 1383، 300هزار قطعه برگشت داده میشود. وقتی قرار بر این بوده که محموله چهارم به ایران برگشت داده شود، پروندهای باز میشود. در جریان عملیات انتحاری در سپتامبر 1997 در بیتالمقدس، پنج نفر کشته و 200 نفر زخمی میشوند. در بین مصدومان این حادثه تعدادی از افراد علیه ایران شکایت میکنند و مدعی میشوند که ایران از این حمله انتحاری حمایت کرده است. این پرونده با نام پرونده جنی روبین و شرکا معروف میشود. در آن زمان دادگاه بدوی بدون حضور ایران و وکلایش، بهنفع شاکیان رای میدهد. پس از صدور رای، دادگاه دستور میدهد منابعی که برای پرداخت غرامت مدنظر دارند را معرفی کنند. غرامت 71 میلیون و 500 هزار دلار بود. شاکیان نیز همین آثار باستانی کشورمان را برای فروش و دریافت غرامت معرفی میکنند. پس از این جریان کشورمان پیگیری حقوقی میکند. درنهایت در سال 2014 در دادگاه ایالتی درخواست دعوی میدهد و دادگاه اعلام میکند هیچ پایه و اساس حقوقی برای توقیف این الواح وجود ندارد و رای دادگاه بهنفع کشورمان و موسسه شرقشناسی شیکاگو میشود. سرانجام در فوریه 2018 دادگاه عالی به اتفاق آرا تاکید میکند که این الواح اموال فرهنگی هستند و نمیتوان اموال فرهنگی را توقیف کرد؛ چراکه این اموال برای پژوهش در اختیار موسسه شیکاگو قرار گرفته و نمیشود آثار را مصادره کرد. پس از رای دادگاه، موسسه شرقشناسی شیکاگو درخواست خروج 1873 گلنوشته را به خزانه آمریکا ارسال میکند. بررسی پیش از خروج این تعداد از گلنوشتهها مقداری طول میکشد اما درنهایت با خروج این فهرست موافقت میشود. بالاخره محموله چهارم نیز که 1873 عدد بود در 8 مهرماه 1398 تحویل داده میشود. در بازگشت چهارمین محموله، رئیس موسسه شرقشناسی به کشورمان آمده و احتمال داده بود که ارسال باقی محموله الواح تخت جمشید تا آخر اردیبهشت 1399 طول خواهد کشید. در این بین اما گفته میشود که بهدلیل همهگیری کرونا، کار متوقف شد ولی مسئولان میراث فرهنگی کشورمان میگویند که تعلل اداره خزانهداری آمریکا برای خروج اموال دلیل کند شدن فرآیند بازگشت اموال به کشورمان شده است. پس از صدور برای خروج اموال توسط اداره خزانهداری آمریکا، قرار بر این شد که در یک کشور ثالث، اموال تحویل نمایندگی ایران شوند. در این بین کشورهای آلمان و فرانسه با کشورمان همکاری نمیکنند. بنابراین با توجه به تحریم و عدمهمکاری کشورهای دیگر با ایران، تصمیم بر این میشود که الواح هخامنشی به نمایندگی ایران در نیویورک تحویل داده شود و تا فرارسیدن مجمع سالانه بینالملل، از طریق هواپیمای حامل رئیسجمهور الواح حمل شود. در آخر 3506 قطعه الواح هخامنشی به کشور آمد که 2670 قطعه لوح بزرگ به خط میخی عیلامی است و 836 لوح کوچک به خط میخی و به زبان آرامی است. این الواح 8 شهریور به نمایندگی ایران در نیویورک تحویل داده شد.»