محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: تیم ملی امید کار خود را با مساوی در بازیهای آسیایی هانگژو آغاز کرد و با یک نمایش نسبتا قابلقبول برابر عربستان متوقف شد. درخصوص این دیدار و اتفاقات اخیر پیرامون این تیم دقایقی با اکبر محمدی، سرمربی سابق تیمهای ملی در ردههای سنی مختلف به گفتوگو پرداختیم.
صحبت را از بازی امیدهای ایران و عربستان آغاز کنیم. این بازی از لحاظ فنی چطور بود؟
بازیهای آسیایی در تقویم فوتبال ملی کشورها خیلیجدی نیست و اغلب به چشم بازیهای تدارکاتی بهمنظور آمادهسازی، تجربهاندوزی و هماهنگی بیشتر به آن نگاه میشود، آن هم برای تیمهایی که شانس صعود به المپیک را دارند. بعضی از کشورها -مثل خود ما- که شانس کمی برای کسب عنوان قهرمانی آسیا در جام ملتها دارد یا به آن صورت در همین بازیهای آسیایی به موفقیت نرسیده است؛ در این رده با حضور نفرات بزرگتر سرمایهگذاری میکند تا بتواند مقام درخوری را در این رقابتها به دست آورد، این درحالی است که تیم عربستان از بازیکن بزرگسالی استفاده نمیکرد یا خیلیکم این کار را انجام میداد، درحالیکه بیشتر تیم ما زیر 25 سال بودهاند و 2 بازیکن بزرگسال نیز در ترکیب خود داشتیم.
بهنظر میرسد با توجه به توضیحات شما به حذف زودهنگام از دور رقابتهای مقدماتی المپیک، الان هدفگذاری ما از حضور در بازیهای آسیایی با این وضعیت کسب نتیجه باشد.
دقیقا همینطور است. نمیتوان از این بابت خیلی به فدراسیون فوتبال یا کمیته ملی المپیک یا کادرفنی ایرادی گرفت. بااینحال با توجه به فاصله کم بین دو رقابت اخیر فکر میکنم از ابتدا برنامهریزی و هدفگذاریمان اشکال داشت. ما باید میدانستیم که از بازیهای آسیایی حتما نتیجه میخواهیم و در بازیهای مقدماتی المپیک در تاشکند حتما باید صعود کنیم. برای صعود در ازبکستان نیازمند تمرکز و تجربه بودیم، چون میدانستیم اگر نتوانیم به مرحله بعدی صعود کنیم همهچیز برای ما به پایان میرسد که این موارد در دستورکار قرار نگرفت.
با این وضعیت میتوان انتظار کسب عنوان در بازیهای آسیایی را از عنایتی و شاگردانش داشت؟
در بازیهای آسیایی با این سازماندهی و برنامهریزی که صورت گرفته و با حضور این بازیکنان جدید و فشاری که روی کادرفنی برای کسب عنوان وجود دارد، بهنظرم باید سازوکار متفاوتی را درنظر میگرفتیم، بهطورمثال میتوانستیم برای این رقابتها تیم ب خود را راهی هانگژو کنیم. نسخه تیم ب در سالهای گذشته در تیم ملی را میتوانستیم اینجا نیز مورد استفاده قرار دهیم. درصورتیکه این الگو مورد استفاده قرار میگرفت در تاشکند دچار آن خسارت نمیشدیم. همچنان اعتقاد دارم یکی از مواردی که در این رقابتها به ما ضربه زد نداشتن تمرکز بود و بازیکنان نمیدانستند در چه فضایی هستند.
بهنظر میرسد تا حدودی بهخاطر اینکه بین دو رقابت، فاصله کمی وجود داشت بدشانس بودیم.
این حرف را قبول ندارم. این بدشانسی نیست؛ چراکه این شرایط برای همه کشورها وجود داشته و ما از قبل همه این تاریخها و فواصل زمانی را میدانستیم و چیزی نبود که یکباره به ما اعلام کنند یا این شرایط فقط برای ما وجود داشته باشد. از مدتها قبل تقویم این دو رقابت مشخص بود و این ما هستیم که متاسفانه زمان را برای انتخابهایمان میکشیم و انتخابهایمان معمولا بدون ایراد نیست. با این اوصاف برای تیم ملی امید در بازیهای آسیایی آرزوی موفقیت دارم. این رقابتها بعد دیگری برای تیم ما دارد و همانطور که عرض کردم در هانگژو بحث نتیجه مطرح است، هرچند سازماندهی آن بازی با بازیهای تاشکند فرق دارد و از لحاظ آبوهوایی و شرایط جوی این موارد همه میتوانند تاثیرگذار باشند.
شرایط نفرات تیم را چطور میبینید؟
بازیکنان خوب و باکیفیتی در زمین هستند، هرچند روی نیمکت کمتر بازیکن جایگزین برای این نفرات را شاهد هستیم. خدایناکرده اگر کسی مصدوم شود نمیتوانیم در حد و اندازههای آنها جایگزین کنیم. یادمان باشد در تورنمنتهای اینچنینی شما نیاز به بازیکنان بیشتری در یک سطح دارید که بتوانند بهصورت چرخشی بازی کنند. اگر این تیم به مراحل بالاتر برود بازیکنان در مراحل بعدی دچار فرسودگی میشوند و این نیاز است تا شما از بازیکنان با سطح بالاتر بیشتری برای جایگزینی نفرات اصلی استفاده کنید.
بهنظر میرسد برخی بازیکنان سرشناس تیم امید مثل صیادمنش، سلمانی و حزباوی همه توان خود را برای امیدها در تاشکند نگذاشتند. شاید کادرفنی نتوانست از این دسته از بازیکنان آنطور که باید و شاید بازی بگیرد.
متاسفانه موضوع اول تا حدودی به چشم میآمد اما مجموعهای از دلایل برای این امر وجود دارد.
کدام دلیل را بیشتر در خروجی نتایج بهدست آمده تاثیرگذار میدانید.
این سوالی چالشی بهشمار میرود. به اعتقاد من هم میتوانستند از این نفرات بهتر بازی کنند و هم اینکه این نفرات آنطور که باید و شاید توجیه نشده بودند. البته متاسفانه در این رده سنی همیشه با ناکامی مواجه بودهایم. در دورههای قبلی خودم این اتفاقات را از نزدیک شاهد بودهام، مثلا بازیکنانی داشتهایم که برای تیم ملی بزرگسالان بازی میکردند اما وقتی به تیم امید میرسیدند کیفیت بالاتر خود در تیم ملی را هیچگاه نداشتند. این موضوع میتواند بهلحاظ روانشناسی و انگیزشی و به لحاظ مسائل باشگاهی و حرفهای بهشکل دیگری مورد بررسی قرار بگیرد.
صحبت پایانی...
بهصورت کلی در تیمهای ردههای سنی شاهد جابهجاییهای زیادی هستیم و تا یکی میخواهد تجربه لازم را کسب کند و سوار کار شود سریعا او را تغییر میدهند. همیشه این تورنمنتها را داشتهایم و این چرخه پر از ناکامی تکرار میشود. این آسیبی که در تاشکند خوردهایم مطمئنا در ادامه دامن فوتبال ما را میگیرد، یعنی نمیتوانیم به المپیک برویم و در آن سطح بازیکنانمان را عرضه کنیم. ما هرچه در رقابتهای بینالمللی بیشتری حاضر باشیم، فوتبالمان کیفیت بیشتری پیدا میکند. دغدغه کیروش همیشه همین بوده؛ بازیکنانی که به تیم ملی میرسند تجربه بینالمللی زیادی ندارند. برای همین است که مربیانی مانند وی وزن تجربه بینالمللی را ملاک انتخاب قرار میدهند و برای همین بیشتر لژیونرها را انتخاب میکنند و نمیتوانند این نقص را فقط با بازیهای تدارکاتی و برگزاری اردوها برطرف کنند. نادیده گرفتن این مسائل، خروجیاش این میشود که یک جایی هزینه زیادی ایجاد میشود و بهخاطر 4 کارت زرد بیشتر از دور رقابتها کنار میرویم.