فاطمه طاریبخش، مطهره سادات قاسمی، گروه دانشگاه: هجدهمین جلسه از سلسلهجلسات دانشگاه، خانه گفتوگو دوشنبه هفته گذشته در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد با حضور ابوالفضل یداللهیاصلان مدیرکل اداره ارتباطات اجتماعی و فراسازمانی، محمدصادق ضیایی رئیس مرکز امور هیاتممیزه، مهدی نویدادهم دبیرکل هیاتموسس دانشگاه و اعضای هیاتعلمی دانشگاه آزاد با موضوع نقش دانشگاه آزاد در تحقق مرجعیت علمی کشور برگزار شد. مشروح این نشست را در ادامه میخوانید.
بین نظام دانشگاهی و نظام اجرایی، مرز بلندی وجود دارد
اصغر مهاجری، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: مسالهای که باید در اینجا به آن اشاره کنم، این است که دانشگاه آزاد از لحاظ ساختاری تهدید میشود و اگر ایرادات ساختاری امروز دانشگاه برطرف نشود درنهایت شاهد افت دانشگاه آزاد خواهیم بود. این دانشگاه به دلیل اینکه خودش باید منابع مورد نیاز را تامین کند و از بودجههای کشور برداشتی ندارد در ورودی دکتری و کارشناسیارشد بهشدت سهلانگاری میکند و ورودیهای شایستهای را برای تحصیلات تکمیلی ندارد. استاد زمانی شوق دارد که دانشجویان مستعد در دانشگاه حضور داشته باشند اما هدف بسیاری از دانشجویان صرفا گرفتن مدرک است و در مصاحبهها از موارد و شاخصهای بسیاری که لازمه دانشجویان تحصیلات تکمیلی است چشمپوشی میشود. روند حرکتی دانشگاه آزاد با این ورودیهای کارشناسیارشد و دکتری یکی از موانع ساختاری جدی است. مساله دیگری که از موانع ساختاری به شمار میرود و هیاتهای علمی دانشگاه آزاد را تهدید میکند بحث مالی است. یعنی دغدغه مالی اعضای هیاتعلمی بهخصوص هیاتعلمی جوان که باید روی آنها سرمایهگذاری شود؛ مانع جدی است که باید برای آن راهکاری اندیشید و در غیر این صورت ادامه روند خوب دانشگاه آزاد با مشکل مواجه خواهد شد. مساله بعدی اینکه تولید مقالات و دیتاها میتواند ظاهری باشد، اما اگر آنها را از نظر کاربست علمی و کاربرد مقالات در کشور مورد بررسی قرار دهیم و خروجیها را امتیازبندی کنیم، آمارها واقعیتر خواهد بود. نکته آخر این است که بین نظام دانشگاهی و نظام اجرایی مرز بلندی وجود دارد که مانع از تولیدات علمی باکیفیت میشود. زیرا نظام اجرایی کشور معمولا به جامعه دانشگاهی اعتماد ندارد و در زمان تقسیم بودجه نیز منبع مالی عموما به دانشگاههای دولتی تخصیص پیدا میکند و دانشگاه آزاد که الان در ساحت مدیریتی فعلی مورد تامل قرار میگیرد، میتواند روابط قویتری با نظام پژوهشی کشور که در پشت آن نظام اجرایی قرار دارد، برقرار کند، البته تحقق این مساله از طریق ایجاد شبکه پژوهش و کاربست یافتههای پژوهشی وجود دارد.
محققان را نادیده نگیرید
مینو عالمی عضو هیاتعلمی واحد تهرانغرب: من ابتدا عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتی شریف بودم و بعد به دانشگاه آزاد آمدم و تفاوتها را احساس کردم. من چون در زمینه میانرشتهای کار میکنم، باید بگویم که حمایتهای دانشگاه آزاد بسیار ضعیف است. من زمانی که در دانشگاه صنعتی شریف بودم بیشتر از 10 کنفرانس بینالمللی رفتم و حمایت دانشگاه کامل بود. اما از زمانی که به دانشگاه آزاد آمدم همه این کنفرانسها را با بودجه همسرم رفتم. ایرادی که من در دانشگاه آزاد میبینم، فراری دادن پژوهشگران است. یعنی هر ریسرچر یا پژوهشگری که موفقتر است فرار میکند. این سوال پیش میآید که چرا افراد به عربستان میروند، برای اینکه عربستان به من نوعی آفرهای مختلفی میدهد. یا چرا پژوهشگران به قطر، بحرین، دوبی و امارات میروند؟ برای اینکه ما را از لینکدین پیدا میکنند و به ما آفر میدهند. باید این مساله را مطرح کنم که محققان را نادیده نگیرید.
دانشگاه آزاد گامهای وسیعی در حوزه مرجعیت علمی برداشته است
زهرا عابدی عضو هیاتعلمی واحد تهران شمال: من اشارهای سریع به چند مورد میکنم؛ مورد اول اینکه وقتی آمار را بررسی میکنیم، باید این مساله را ملاک قرار داد که آمار در ارتباط با هنجارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و صرف اینکه آمارها را تنها بررسی کنیم، هیچ معنایی ندارد. البته بنده موافق این نیستم که جایگاه علمی با مقالههای ISI بالا برود، چراکه این مهم کافی نیست. کشورهای دیگر دانش و اطلاعات خود را حفظ کردهاند، برای مثال چینیها درتمام کنفرانسها چینی حرف میزنند، درحالیکه ما دانش و اطلاعات خودمان را بسیار راحت در اختیار دنیا میگذاریم. مورد دیگر درباره دانشگاه آزاد است. مرجعیت تنها مقاله نیست و از نظر من تولید علم و کمک به بهرهوری و اشتغالزایی و ایجاد ایدههای جدید است. من در دانشگاه آزاد میبینم که گامهای وسیعی در این زمینه برداشته شده است.
نهادینه نشدن مفهوم دانشبنیان در حوزههای مختلف
بیژن باصری عضو هیاتعلمی واحد تهرانمرکزی: واقعیت اینکه مقالاتی که مطرح میشود ملاک بنیادینی برای مرجعیت علمی محسوب نمیشوند. مساله بعدی که باید بگویم این است دانشگاه آزاد بیشتر صرفهجوییهای ارزی و تولید دانشی را برای بلندمدت به وجود میآورد. مرجعیت علمی کشور مانند تمام دنیا از فضای حاکم بر کشور تاثیر میپذیرد. ما مفهوم دانشبنیان را هنوز در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی نمیبینیم و دائما درحال کشوقوس هستیم. تا زمانی که این رویکرد وجود داشته باشد ما این خلأها را داریم.
بین دانشگاههای دولتی و خصوصی دیوار کشیدهایم
جبرائیل نسلسراجی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد پزشکی تهران: مرجعیت علمی کشور شناخته شده است، مزیتهای علمی کشور استخراج شده و دانشگاه آزاد باید بر مبنای مزیتهای شناختهشده حرکت کند. در این راستا باید ادغامیافتگی علمی صورت بگیرد. زمانی میتوانیم راجعبه مرجعیت صحبت کنیم که همه با هم به این جایگاه رسیده باشیم. زمانی هست که داریم درباره دانشگاه آزاد حرف میزنیم آنگاه نکات دکتر رنجبر درست است اما الان مساله مرجعیت علمی کشور است. اگر مزیتهای کشور شناختهشده نیست و برای دانشگاه تصمیم بگیریم باید شاخص مزیت دانشگاه آزاد را استخراج کرده، پس از آن برای سرمایهگذاری دانشگاه آزاد چند رشته انتخاب کنیم و همراه سایر مراکز علمی کشور به اهداف برسیم. تا زمانی که اتحاد نداشته باشیم کشور دچار افول خواهد شد. متاسفانه بین تمام دانشگاههای دولتی و خصوصی دیوار کشیدهایم و هیچ شبکهای در این زمینه وجود ندارد. اگر دانشگاه آزاد میخواهد در زمینه مرجعیت علمی قدم بردارد حداقل شبکهسازی در این حوزه را در حد یک استارتاپ شروع کند و از همه دانشمندان برای فعالیتهای علمی دعوت کند. متاسفانه اساتید پول میگیرند و مقاله میسازند به همین دلیل نمیتوان به این آمار و ارقام اعتماد کرد. مرجعیت با شعار محقق نمیشود.
باید به اساتید اختیار داد
محمدحسن پرداختچی عضو هیاتعلمی واحد تهران شمال: باید بگویم من درباره دو واژهای که دوستان به کار بردند صحبت میکنم. مدیریت دانشکدهای اولین موضوعی است که میخواهم درباره آن صحبت کنم. در دانشگاههای خارجی تمام امکانات را به اساتید میدهند و ماحصل خوبی میگیرند. دانشگاه باید اینطور باشد. باید بهآرامی به اساتید اختیار دهیم و تمام دانشگاههای آزاد نمیتوانند از یک سطح اختیار برخوردار باشند. این کارها بسیار زیباست و به نسبت رشد علمی واحدها و دانشگاهها به آنها اختیار دهیم و اینجاست که میتوانند خود را بهخوبی نشان دهند. انسان در آزادی رشد میکند.
سامانه سپاری در دانشگاه آزاد برای جلوگیری از رسیدن سامان ساختاری است
محمدصادق ضیایی، رئیس مرکز امور هیات ممیزه در دانشگاه آزاد: باید دانشگاه آزاد را در 10 سال اخیر مورد بررسی قرار دهیم. چرا شاهد سیل نزولی دانشجو بودهایم؟ در این سه، چهارسال اخیر چه اتفاقی رخ داده که دانشگاه آزاد برای سال تحصیلی جدید از یکمیلیون و 600 هزار دانشجو به یکمیلیون و 400 هزار دانشجو رسیده است؟ برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل چهار شاخص ساختاری است. برنامهریزی در دانشگاه با سند تحول و تعالی، سازماندهی با استفاده از منابع انسانی، هدایت و کنترل نیز انجام شد اما در بسیاری از مواقع نگاه ما کنترلی است و گویا مراحل را از آخر به اول طی میکنیم. قطعا وقتی مدیریت لایق در یک بخش قرار بگیرد سادهترین مدل برنامهریزی نیازها، امکانها و استراتژی است. باید نیازها و امکانات در سطح کلان کشور را بشناسیم و با توجه به آنها استراتژی طراحی کنیم که نیازها و امکانات را بر یکدیگر منطبق کند و نتیجه بگیریم. این اتفاق در دانشگاه آزاد رخ داده است. نگاه کنید چرا با این حجم از تاکید رئیس دانشگاه سامانهسپاری صورت میگیرد؟ دلیلش این است که باید از پراکندهکاری و سوءاستفادهگری جلوگیری شود، البته طبیعتا اینکه سازمان به سامان ساختاری برسد و از منابع استفاده بهینه داشته باشد زمان میبرد. در تمام این آمارها میتوانستیم 50 درصد رشد بیشتری داشته باشیم به شرط اینکه مدیریت صحیح اعمال شود. رشدی که در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده با 40 سال گذشته قابلمقایسه است، طی دوسال 120 استادتمام از دل دانشگاه آزاد استخراج شده، درحالیکه این آمار در 40 سال گذشته سالانه پنج استادتمام بوده است. درواقع نگاهمان را باید به سمت انتخاب شایسته متمایل کنیم.
رشد نامتوازنی در نظام دانشگاهی کشور داریم
رضا اکبرینوری، عضو هیاتعلمی واحد تهرانجنوب: اگر قرار باشد به جامعه و کشور امید داشته باشیم طبیعتا بررسی نظام آموزشی میتواند بگوید که چقدر میتوان به کشور امید داشت. اما در ابتدا باید چند نکته را درباره آمارهای مطرحشده بگویم. شاخص و رتبه ما در تحصیلات تکمیلی رتبه 21 است و اگر در نسبت با بقیه در نظر گرفته نشود خوب است اما در تاثیر دانش رتبه 65 را داریم. چطور میشود که از تحصیلات تکمیلی 21، تاثیر دانش 65 داشته باشیم؟ این یعنی بسیاری از کشورهایی که در تحصیلات تکمیلی رتبه پایینتری دارند تاثیر دانش بیشتری دارند. چطور میتواند از تحصیلات تکمیلی 21، شاخص کارآفرینی 72 دربیاید؟ یعنی نظام آموزشی ما هیچ ربطی به کارآفرینی ندارد. چطور میشود از رتبه 21 تحصیلات تکمیلی، زیرساخت 75 باشیم. یعنی ما زیرساخت مناسب تحصیلات تکمیلی را نداریم. از همین رتبه 21 شاخص فناوری و اطلاعات ما باید 86 باشد؟ اصلا معنای خوبی نمیدهد و این یعنی اینکه ما رشد نامتوازنی را در نظام دانشگاهی رقم زدهایم. باور کنید اینکه ما به این تعداد از دانشجو رسیدهایم بهتنهایی معنای خوبی نمیدهد. عربستان با 356 هزار سند H-indexبهتری نسبت به ما دارد. در بسیاری از کشورهای دنیا گفتند که ما دلاری خرج پژوهشهایی که در راستای توسعه ملی نباشد نمیکنیم. نظر من این است که توانش علمی باید با توانش اجتماعی مقایسه شود. یعنی اگر ما توانایی علمی داریم باید بتوانیم بگوییم که توانش اجتماعی این توانایی علمی چیست؟ ما اگر سیاستگذاری و برنامهریزی میکنیم باید این سیاست را بهعنوان سدی ببینیم که جلوی منابع زدهایم و هرکدام باید در جای خودش باشد. راه حمایت از اختراعات ثبت یا حضور در نمایشگاه نیست. اختراعی که به نمایشگاه رفت و خودش را لو داد که دیگر اختراع نیست.
توجه به اساتید برای رسیدن به مرجعی علمی نیاز است
مرتضی یاراحمدی، عضو هیاتعلمی واحد پرند: باید شیوه بررسی اساتید را تغییر دهیم. یکی از دوستان ما میگوید که مقالهای را فرستاده اما رد شده است. روشهای مهندسی ما بسیار خوب است و اساتید را میبرند و مغزها را فراری میدهند. در بحث بخشنامههای دانشگاه و اعتلا باید بگویم این استاد است که باید اعتلا دهد. من استادیار پایه 6 هستم و تمام دریافتیام 16 میلیون است. اگر میخواهیم به ارتقا مرجعیت علمی برسیم باید به استاد هم توجه کنیم. معاونت آموزشی بسیار مشخص است و دلیلی ندارد که معاونت را به دو بخش تقسیم کنیم. در مقطع دکتری یک دانشجو استاد راهنما و مشاور دارد و این 6 نفر باید معطل بمانند که دانشجو مقاله را در مجلهای ببرد و پس از آن دفاع کند. مریم میرزاخانی بدون مقاله به این حد رسید اما ما باید هزار مقاله ارائه دهیم تا به استاد تمامی برسیم.
نباید کیفیت را فدای کمیت کنیم
مهدی رجبیون، عضو هیاتعلمی واحد تهران مرکز: از این رویکرد ورود میکنم که در کلان کشور چه اتفاقی میافتد. شاخصهایی که مطرح میکنیم بحث مرجعیت را مطرح میکند که ما چه کاری انجام دهیم؟ زمانی که ما صحبت از مرجعیت میکنیم، برای مرجعیت شاخص میآوریم که باید خودمان را درگیر این موضوع کنیم. اگر ما بگوییم که رتبه 87 را در کار پژوهشی داشتیم، باید دید که این رتبه تا چه حد توانسته در کارهای پژوهشی مشکلات کشور را حل کند. اگر میخواهیم در دانشگاه آزاد نقشی در مرجعیت علمی داشته باشیم، باید بسترها را فراهم کنیم. موتور محرکه اصلی نقش مرجعیت علمی دانشگاه است. استاد باید در حوزه علم و فناوری کار کند. زمانی که ما میگوییم فلان فرد مرجع است باید در اخلاق و علم و فرهنگی و... هم مرجع باشد. نباید کیفیت را فدای کمیت کنیم. فضای مدیریتی میگوید که بخشنامه است و در دانشگاه آزاد ایدههای بسیار خوبی مطرح میشود. ما در اجرا ضعیف هستیم.
خلاقیت در واحدها تحتتاثیر ریزبینی است
حمیدرضا فاتحی،عضو هیاتعلمی واحد رودهن: من سه نکته را میگویم و قرار است درخصوص ساختار و تغییر ساختار صحبت کنیم؛ اولا زمانی که سند تحول دانشگاه را دیدم فهمیدم که کاربردی نیست اما بسیار زیباست. زمانی که شما برای دانشگاه 200 صفحه با عبارتهای سنگین مینویسید، یعنی قرار نیست انجام شود. اصلا فرصت کار کردن را ندارند و این اتفاق زمانی میافتد که نگاه سازمان از بالا به پایین است. این نگاهی است که میگوید من همهچیز میدانم و شما باید اجرا کنید. این باعث شده خلاقیت در واحدها تحت تاثیر ریزبینی قرار گیرد. در سند تحول ساعتهای جدیدی برای تدریس نوشتهاند تا بعد از ظهر کلاس تدارک دیدهاند. به نظر میآید اتفاقی میافتد که از بالا دیگران را قبول ندارند و همهچیز باید از سمت بالا بگذرد، این موضوع نمیگذارد خلاقیت ایجاد شود. نکته سوم پخش بودن دانشگاه آزاد است، بسیاری از واحدها هستند که حرف دارند اما دسترسی ندارند.
نظام سلطه اهداف خود را از طریق مرجعیت علمی پیش میبرد
شهلا سهرابی، عضو هیاتعلمی واحد تهران مرکز: آمار و ارقامی که به آن اشاره شد در شرایط سختی حاصل شده است. نباید ارزش کار همکاران را پایین بیاوریم. در چند سال اخیر دانشگاه آزاد از نظر علمی و فرهنگی رشد بسیار خوبی داشته است اما باید از بالاتر به موضوع نگاه کرد. بحث این است که اتفاقات بسیار خوبی افتاده، اما ما باید سرعتمان را بیشتر کنیم. ما باید بتوانیم اولویتبندی درستی انجام دهیم تا پیشرفت بیشتری داشته باشیم. نکته دیگر این است که ما به چه دلیل مرجعیت علمی میخواهیم؟ یکی از دلایل این است که نظام سلطه بسیاری از اهداف خود را از طریق مرجعیت علمی پیش میبرد. همین که علم و دانش را به دست گرفته و ما مجبور هستیم که برای آنها مقاله بنویسیم بد است. باید تحولی ایجاد کنیم تا ما مرجع شویم. اما چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ در بحث امنیت ملی همیشه در نظریهها امنیت را از بعد بیرونی، جسمانی و اجتماعی مطرح میکنند. با سه واژه امن، سکون و اطمینان از آن یاد میکنند. مراحل اولویتبندی هم این است که باید بر وضع موجود اشراف داشته باشیم.
برای رسیدن به مرجعیت علمی به گفتمان نیاز داریم
جهانبخش محبینیا عضو هیاتعلمی واحد تهران مرکز: عنوان جلسه، عنوان هوشمندانهای است به این شرط که از قلمرو آن پاسداری کنیم. دانشگاه مرجع علم بوده و دغدغه این است که کشور به مرجعیت علمی برسد. سوال این است برای اینکه این سطح را حفظ کنیم چه کارهایی باید صورت بگیرد؟ من با بخشی از روایتهایی که دوستان اشاره کردند، همسو هستم اما در این صورت هم پرده از واقعیت برداشته نمیشود.
از نظر تاریخی حضرت مولانا به ارجاع رسیده است و منظور از مرجعیت، تولید علم است و در گام دوم مهم این است که به شما رجوع شود. از ابنسینا نیز بهعنوان مرجع استفاده میشود اما زمانی که ما بهصورت یکپارچه در منطقه مرجع نیستیم، وضعیت مشخص است.
منظور از یکپارچه تمام کشور است و به دانشگاه خاصی اشاره نمیکنم. یکپارچگی و کلیت است که ما باید در مرجعیت کشور آن را به دست آوریم. مفسران این حوزه باید خارج از لفافه و نفاق و تمرد با حریت و آزادی بتوانند، موانع تبدیل ما به مرجعیت علمی را از سر راه بردارند. ماندن در این سطح و دلخوش بودن به این رتبه، خوشکیفی است. نباید به یک قطره از این باده مست شویم. این حوزه مسالهای است که ابعاد بسیاری دارد و میتواند دلیل پیشرفتهای ما باشد. امروز ما به گفتمان نیاز داریم. درست است که مباحث مدیریتی که گفته میشود اهمیت دارد اما تمام کار آن این نیست و ما در مرجعیت علمی کشور به گفتمان نیاز داریم. گفتمان در اینجا دو بال دارد که یک بال آن بیرون از دانشگاه و بال دیگر متوجه دانشگاه است. بخشی از این عقبماندگی به ما بازمیگردد. دانشگاه را تبدیل به خانه حزبی نکنیم.
دانشگاه برای تولید و قرائت متون نیست. در اینجا باید شخصیتهایی پرورش یابند که بتوانند محل ارجاع شوند. دغدغه من این است که گفتمان باید بخشی از واقعیتها را به خود معطوف کند اما مانع بزرگی به نام شبهعلم و خرافه در ایران جلوی مرجعیت کشور و دانشگاه را گرفته و این مشکل جدی است. ببینید فلان چیز بهعنوان آنتیبیوتیک در تلویزیون ما بهعنوان یک کشف مطرح میشود، این خرافه است.
زمانی که فلسفه و هنر و علم ما با گزارههای پنداری مورد تهدید قرار میگیرد ما با شبهعلم و خرافه مواجه میشویم. نکته دیگر این است که در حکمرانی برنامه هفتم و سند جامع باید خارج از دانشگاه مرجعیت را نشانه بگیرد و روشهای فهم و فلسفه علم و سیاست از درون به داد آنها برسد.
در تولید علم از عربستان و ترکیه جا خواهیم ماند!
عباسعلی رستمیثانی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد شهرقدس: مرجعیت منعطف به تولید علم و استفاده بهینه از آن است، به همین دلیل مصادیق تولید علم در دانشگاه آزاد باید تبیین شود، اگر تا به الان مسئولان دانشگاه مصادیق تولید علم را تبیین نکردهاند، یعنی در این زمینه کوتاهی شده است. موضوع بعدی درمورد بومی کردن علم است، دانشمندان در مرجعیت علمی دانشگاه تاثیرگذار هستند. در اینجا این سوال پیشمیآید که دانشگاه آزاد چند دانشمند بومی تربیت کرده است؟ اگر این موارد اتفاق افتاده حتما باید تبیین شود. دانشگاه آزاد خدمات فراوانی در کشور انجام داده و تاثیرگذاری دانشگاه آزاد کاملا روشن است اما بهینه کردن علم در سطح دانشگاه آزاد چند درصد بوده است؟درست است که تاثیرگذاری دانشگاه آزاد محرز بوده، اما بحث ما در این رابطه است که باید علم را بهینه کنیم و تولید علم داشته باشیم. اگر کرهجنوبی و دانشگاههایش توسعه پیدا کرد و خود کرهجنوبی مرجعیت یافت به این خاطر بود. آنها دانشمندانی که مهاجرت کرده بودند را به کشورشان دعوت کردند. مساله بعدی درباره تولید علم است، موضوعی که مقاممعظمرهبری در این باره تاکید بسیاری دارند، به این دلیل که در تولید علم روند کاهشی داریم و از ترکیه و عربستان جا میمانیم. اقدامی که کرهجنوبی انجام داد این بود که دانشمندان خودش را به داخل آورد و تمام امکانات را در اختیار آنها قرار داد. هم از تجربیات آنها استفاده کرد و هم افراد دانشمندی را تربیت کردند. من باید بگویم اگر دانشگاه آزاد این اقدامات را انجام داده است، باید تقدیر شود.
باید تفکر علمی در حکمرانی کشور حاکم باشد
نوید ادهم، دبیرکل هیاتموسس دانشگاه آزاد: به نظر میرسد دانشگاه به این نوع نشستها نیاز دارد. باید مبتنیبر این صحبتها سیاستگذاری صورت گیرد. مرجعیت علمی همانطور که گفته شد از زوایای مختلف قابلتامل است. موضوع دیگر بحث حضور در رنکینگها ورتبهبندیهاست و به نظر میرسد مشکل دیرینه و مزمنی دارد که باید جایی در کشور حل شود که در این رتبهبندیها شرکت کنیم یا نکنیم؟ مخالفان جدی دارد و مرجع سیاستگذار باید تصمیمگیری کند که آیا دادن دادهها و اطلاعات به دیگران باعث سوءاستفاده یا رشد و ارتقا میشود؟ من فکر میکنم یکی از کارکردهای جلسه امروز انعکاس این مشکل به شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد. نکته دوم که برخی اساتید اشاره کردند، این است که اگر در صحنه بینالملل قرار باشد حضور اثرگذار داشته باشیم باید به این مهم توجه کرد که افراد مرجع بسیار تعیینکننده هستند که باید برای نگهداشت آنها چارهاندیشی صورت گیرد. یکی از مشکلات بحث مرجعیت علمی، مشکلات سیستمی است، درحالیکه در حل مسائل کشور دانشگاه باید بتواند مرجع باشد. اول پیشزمینه این است که تفکر علمی در حکمرانی کشور حاکم باشد و مدیران احساس نیاز کنند که به این مرجع رجوع کنند و مشکلات خود را از طریق دانشگاهیان حل کنند. از سمت دیگر دانشگاهها با مشکلاتی روبهرو هستند و من فکر میکنم اگر در این زمینه این بحث ادامه پیدا کند میتوان راهکارهایی برای ارتقا مرجعیت علمی پیدا کرد.