فرهیختگان: درحالیکه مذاکرات بین ایران و طرفهای غربی بر سر احیای برجام بیش از یک سال است که متوقف شده، طی چند روز اخیر مصاحبهای از امیرعبداللهیان با روزنامه اطلاعات باعث شد تا بار دیگر مذاکرات احیای برجام به سرخط اخبار داخلی تبدیل شود. وزیر امور خارجه روز شنبه 11 شهریور در توضیحاتی به شرح وضعیت فعلی مذاکرات پرداخت و گفت: «امروز برای مردم نتیجه مهم است و اینکه اکنون در چه نقطهای هستیم؟ اولا گفتوگوهای ما به مقدار زیادی با طرفهای مقابل برجامی انجام شده و روی کاغذ آمده و سندی معروف به سند سپتامبر بین ما و طرفهای مقابل آماده است.» از آنجایی که تاریخ انتشار مصاحبه امیر عبداللهیان مصادف بوده با 2 سپتامبر 2023 این گمانهزنی به وجود آمد که شاید ایران و آمریکا در کنار مذاکره بر سر آزادسازی پولهای بلوکهشده و تبادل زندانیان مذاکرات دیگری را نیز دنبال کرده و به سند جدید دست پیدا کردهاند. آنچه باعث تقویت این انگاره شد، ادامه متن مصاحبه امیرعبداللهیان بود که در آن به نقل از وی آمده بود: «هیچ وقت از مسیر دیپلماسی و مذاکره دور نشدیم. سلطان عمان طرح و ابتکاری را روی میز گذاشت و در چهارچوب آن گفتوگوهایی را بهطور غیرمستقیم با آمریکاییها داشتیم. در بخشی از گفتوگوها قطر بهعنوان واسطه عمل کرد. اکنون روی میز دو سند داریم. یک سند درمورد آزادسازی پولهای ایران است که امیدوارم طی دو سه هفته آینده این پولها با روندی که پیش می رود و فعلا در مسیر درست قراردارد به حساب مورد نظر بانک مرکزی واریز شود.»
از آنجایی که عنوان سند سپتامبر به گوش مخاطبان ناآشنا بود و خبر موجودیت آن نیز بدون هیچ مقدمهای از زبان وزیرخارجه منتشر شد، این برداشت به وجود آمد که احتمالا منظور وزیرخارجه سپتامبر سال گذشته میلادی بوده است یعنی چند روز قبل از اینکه طرفهای غربی مذاکرات را به تعطیلی کشانده باشند. نهایتا نیز اظهارات سخنگوی وزیرخارجه همین موضوع را تایید کرد. ناصر کنعانی روز دوشنبه در نشست خبری هفتگی با رسانههای داخلی و خارجی در پاسخ به سوالی در مورد اخبار منتشرشده به نقل از وزیر امور خارجه مبنیبر وجود سندی به نام «سند سپتامبر» میان ایران و آمریکا در مورد مذاکرات احیای برجام گفت:«سند سپتامبر، سند جدیدی به شمار نمیرود و همان روند مذاکرات ایران و ۱+۴ است.» کنعانی در این ارتباط توضیح داد: «آخرین پیشنویس مذاکرات برجامی در چهارچوب برجام در سپتامبر ۲۰۲۲ میلادی یا همان شهریور ماه ۱۴۰۱ آماده جمعبندی و بازگشت تمام طرفها به برجام بود. آمریکا و شرکای اروپایی در یک محاسبه غلط و با نگاه به اغتشاشات ایران و سرمایهگذاری بر این اغتشاشات و نیمنگاهی به تحولات اوکراین با وقتسوزی و از بین بردن فرصت، از نهاییکردن مذاکرات سر باز زدند و یک بار دیگر نشان دادند که از اراده لازم برای بازگشت تمام طرفها به توافق برخوردار نیستند. صحبتهای وزیر امور خارجه در مصاحبه انجام شده، روشن است و صحبتهای ایشان ناظر بر آن چیزی است که اشاره کردم.» در ادامه ضمن مرور مسیری که به توقف مذاکرات در شهریور 1401 یا همان سپتامبر 2022 انجامید، نگاهی بر محتوای متنی خواهیم داشت که تا تبدیل شدنش به متن توافق یک گام بیشتر باقی نمانده بود اما با بروز التهابات خیابانی در ایران از دستور کار طرف غربی خارج شد به این امید که متن دیگری با مطالبات زیادهخواهانه به ایران تحمیل شود.
متن مطلوب
حتی آن زمان که آمریکا هنوز از برجام خارج نشده بود نظام تحریمی علیه ایران بهقدری از جانب آمریکا با شدت اعمال میشد که سیف، رئیس کل وقت بانک مرکزی دستاورد کشور از برجام را صفر توصیف کرد. علاوهبر آمریکا طرفهایی اروپایی با عدم انجام تعهدات خود انتفاع حداقلی از برجام را ناممکن کرده بودند. درنهایت آمریکا بهطور یکجانبه از توافق خارج شد. چنین تجربهای باعث شد ایران در مذاکرات احیای برجام برای کاهش میزان بدعهدیهای احتمالی تضمینهایی را مورد مطالبه قرار دهد که شامل سه بخش اقتصادی، سیاسی و عینی بود.
طبق برجام با برهمخوردن توافق و اعمال مکانیسم ماشه شرکتهای خارجی 6 ماه فرصت دارند فعالیتشان را در ایران متوقف کنند. با درنظر گرفتن این امر واضح است که اگر به شرکتهای اقتصادی گفته شود تنها تضمین فعالیت 6 ماهه دارید، در پروژههای بلندمدت فعالیتی نخواهند کرد و نهایتا به امور تجاری کوتاهمدت در ایران خواهند پرداخت. یکی از مواردی که در میز مذاکره مورد مطالبه قرار گرفت، ارائه تضمینهای تجاری مبنیبر این است که شرکتهای اقتصادی تا پایان مدت قراردادشان معافیت تحریمی داشته باشند. طرف غربی اما با بهانهجویی از اینکه ایران میتواند با قراردادهای بلندمدت مانع از اعمال محدودیتهای برجامی شود، چنین روندی را نپذیرفته و پس از آن پیشنهاد دیگری از جانب ایران برای معافیت چندساله مطرح شد که گویا طرفین بر سر آن به توافق رسیده بودند. در حوزه سیاسی این تضمین از طرف آمریکایی مطالبه شده بود که مقامات این کشور بهطور رسمی پایبندی خود به برجام و عدم خروج مجدد از آن را اعلام کنند.
قابلیت بازگشتپذیری پیشرفتهای هستهای ایران بهعنوان تضمین عینی مهمترین تضمین موردمطالبه ایران محسوب میشود؛ چراکه این امکان را به ایران میدهد تا درصورت هرگونه بدعهدی سریعا فعالیت هستهای خود را از سر بگیرد. تحقق تضمین عینی در گرو این است که ایران تجهیزات هستهای خود را بدون جدا کردن اتصالها در داخل کشور حفظ کند.
علاوهبر این بحث تضامین بحث راستیآزمایی مورد مطالبه ایران بود، ازنظر طرف ایرانی علاوهبر اینکه در وهله نخست باید فرصت کافی برای راستیآزمایی کیفیت رفع تحریمها وجود داشته باشد، باید در آینده نیز فرآیند راستیآزمایی بهطور مداوم صورت پذیرد تا از بدعهدیهای دوباره طرف غربی جلوگیری شود. تا تابستان 1401 ایران و اعضای چهار بهعلاوه یک برای تحقق این شروط به تفاهماتی رسیده بودند و حتی جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز پیشنهادهای ایران را سازنده توصیف کرده بود اما به یکباره با شروع آشوبهای 1401 موضع غربیها 180 درجه تغییر کرد و آنها با از دستور کار خارج کردن موقت مذاکرات تنش حداکثری با ایران را آغاز کردند، بلکه بتوانند از این دریچه مطالبات زیادهخواهانه خود را به ایران تحمیل کنند. به همین دلیل علیرغم ادعای کنار گذاشتن برجام مسیر مذاکره با ایران را مسدود نکردند و پیغامهایی را به تهران میفرستادند. شکست پروژه آشوب باعث شد غربیها موضع سخت خود را تغییر دهند و از سرگیری مذاکره با ایران را علنیتر پیگیری کنند و حال اگر قرار باشد میز مذاکره مجددا از سر گرفته شود طبعا ایران باید بر متن سپتامبر 2022 تاکید ورزد؛ چراکه طرفین بهلحاظ فنی بر سر آن به تفاهم رسیده بودند و ملاحظات سیاسی غرب باعث عدم دستیابی به توافق شد. حال که دوره تهدیدها و فشارهای سیاسی تمام شده و دلیلی ندارد که متن مورد اجماع طرفین در شهریور 1401 از دستور کار خارج شود.
متنی که غربیها بهدنبال آن بودند
کلید واژه سند سپتامبر را میتوان عبارتی در تقابل با سند آوریل توصیف کرد؛ سندی که در اواخر دولت دوازدهم در دستور کار قرار گرفته بود و این دولت نیز با هدف دستاوردسازی سیاسی برخی درخواستهای فرابرجامی را پذیرفته بود. پیش از این در گزارشی با عنوان «گاف بزرگ عراقچی» به محتوای آن پرداخته بودیم. مطابق این متن تیم مذاکرهکننده وقت به سرپرستی عباس عراقچی در ششمین دور از مذاکرات وین در خرداد 1400 تعهداتی را پذیرفته بود که در مواردی حتی در تعارض و تناقض با متن اصلی برجام است، مثلا در متن برجام در بخش مرتبط با اقدامات داوطلبانه ایران و گروه 1+5، به تعداد سانتریفیوژهای ایران اشاره و برای فعالیتهای مرتبط با سانتریفیوژهای ایران از واژه کیپ(keep) استفاده شده است. مطابق معنای این واژه ایران حق دارد در فعالیتهای هستهایاش سانتریفیوژهای خود را حفظ کرده و غنیسازی مثلا 3.6 درصدی داشته باشد. در سند مرتبط با مذاکرات وین 6 این بند برجام مجددا نقل شده اما با یک تفاوت مهم، در متن وین 6 به جای کیپ از واژه return بهمعنی بازگشت برای سانتریفیوژها استفاده شده؛ بهعبارت سادهتر مطابق این بند اصلاحی ایران اگر غنیسازی 60 درصدی انجام داده است، باید اورانیوم 60 درصد غنیشده خود و همچنین سانتریفیوژهای پیشرفته IR8 خود را Destroy (نابود) کند و بازگردد به غنیسازی 3.6 درصد. درصورتیکه طبق بند برجامی ایران میتوانست تاسیسات خود را نهایتا تعطیل کند، بدون آنکه دست به نابودی اورانیوم 60 درصد غنیسازیشده خود بزند.
مطابق سند نهاییشده در وین6 در برابر دادن این تعهدات حداکثری، تیم مذاکرهکننده ایران تنها به دریافت امتیازات حداقلی بسنده کرده بود، بهعنوان مثال طرفهای غربی در وین6 متعهد شدند صرفا تحریمهای برجامی ایران را ملغی کنند و پیرامون سایر تحریمهای وضعشده بعد از برجام در دولت اوباما و ترامپ که منافع ایران از معاهده هستهای را به حداقل میرساند هیچ تضمینی ندادهاند، تحریمهایی که وجودشان باعث میشود حتی درصورت احیای مجدد برجام، این معاهده تبدیل به یک توافقنامه بیخاصیت برای ایران شود. این انفعال باعث شد در وین6 طرف غربی حتی صراحتا به تیم ایرانی بگوید که از جمهوری اسلامی توقع اجرایی کردن برجام بهروز شده یا همان برجامپلاس را دارد. محتوای برجامپلاس بهگونهای است که طبق آن محدودیت هستهای ایران افزایش یافته و از طرفی با نقض بند 25 معاهده هستهای سال2014 چهار لایه تحریم علیه ایران به وجود میآمد. علاوهبر این مورد پیرامون راستیآزمایی لغو تحریمهای نفتی ایران نیز طرف غربی تنها متعهد شده بود به مدت یکروز به ایران امکان فروش نفت و راستیآزمایی بدهد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم تیم مذاکرهکننده جدید اما زیربار مطالبات زیادهخواهانه نرفت و هرگونه مذاکرهای را صرفا در چهارچوب برجام مشروع دانست. طرف آمریکایی که پروژه را شکستخورده دیده است اما امیدوار بود که با ابزار آشوبها بتواند بار دیگر مطالبات خود را در دستور کار قرار دهد اما با فروکش کردن آشوبها کاخ سفید شکست دیگری را تجربه کرد و چاره دیگری جز بازگشت به میز مذاکره با ایران در مقابل خود ندید.