میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: اربعین حسینی نمادی از این است که پیام عاشورا چگونه در دل انسانهای معمولی اثر کرده و آنها را به پاسداشت نام شهیدان وا میدارد. جابربن عبدالله انصاری که اولین زائر مزار سیدالشهدا در چهلم آن حضرت بود و خادمهاش عطیه، این سنت را نمادینه کردند. جابر مردی نابینا بود، نه مردی جنگاور که بتواند عاشورا را در رکاب امام زمانش باشد و عطیه زنی میانسال بود که از او هم چنین کاری برنمیآمد. این افراد اما آمدند و قبر شهیدان کربلا را در بغل گرفتند تا آمدنشان نمادی باشد از آنهایی که اگرچه توان رزم ندارند، دلبسته بزم عاشقانهای اینچنین هستند. همین امروز اگر مسیر پیادهروی اربعین را نگاه کنیم، پر است از این دست افراد. زن و کودک و افراد میانسال و پیر یا حتی کسانی که روی صندلی چرخدار، مسیر را میروند. پیادهروی اربعین بهطور واضح یک پیام سیاسی هم دارد و از آنجا که چنین پیام بزرگ و مهمی را نه فقط افرادی که توانمندی خاصی دارند، بلکه انبوه مردم با مشخصات ظاهری گوناگون رقم میزنند، جنس پیام هم ویژه است. این پیامی است که از جانب «امت» صادر میشود و نفس عملی مثل راه رفتن، در آن معنای نمادین ویژهای دارد. این طی طریق کردن، نمادی است از مسیری که انسانها بهصورت فردی و اجتماعی در طول حیاتشان میپیمایند. نمادینه کردن این سفر معنوی به قرینه آنچه انسانها در طول حیات طی میکنند، منحصر به منطقه جغرافیایی ما و دین اسلام یا مکتب شیعه نیست و بسیاری از دینداران سراسر جهان چنین میکنند. راه، معنای عمیقی دارد و تاثیر عمیقی هم میگذارد. از لحاظ روانشناختی و بیولوژیک هم این پیادهرویها واجد آثار مثبت و گاه منحصر به فردی هستند که توجه به آن مفید بهنظر میرسد. در ادامه اشارهای داشتهایم به تاثیرات روانشناختی و پزشکی پیادهروی. این تاثیرات میتواند هر نوع پیادهروی را شامل شود. پس از آن به موضوع انواع پیادهرویهای مذهبی در سراسر جهان پرداخته شده که میتواند نشاندهنده جنبه معنوی راه رفتنهای جمعی در نهاد همه انسانها باشد. البته ذکر این نکته که احتمالا خیلیها هم از آن مطلعند لازم است که پیادهروی اربعین، نهتنها بزرگترین پیادهروی مذهبی جهان و نهتنها بزرگترین رویداد مذهبی در دنیا، بلکه بزرگترین اجتماع بشری در طول تاریخ است.
در ادامه به چند مورد از پیادهرویهای مذهبی مشهور در سراسر دنیا اشاره میشود که باورمندان به ادیان مختلف انجامش میدهند. باید توجه داشت که این فهرست را میشد بسیار بلند و بالاتر تنظیم کرد اما همین مقدار نشان میدهد که چنین سنتی، تا چه اندازه در قومیتها و فرهنگهای متنوع جاافتاده و محبوب است. از شرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن و از بودائیان تا مردم مسیحی میشود این رسم را بین بسیاری از مومنان مشاهده کرد.
مسیر سنت پل، ترکیه
مسیر سنت پل یک مسیر پیادهروی ۵۰۰ کیلومتری ناهموار و ۲۷ روزه از پرگا، در 10 کیلومتری شرق آنتالیا تا یالواچ در شمال دریاچه ایگیردیر است و از جنگلهای کاج معطر و دریاچههای سرابمانند میگذرد. شعبه دومی برای این پیادهروی مذهبی وجود دارد که از بشکوناک شروع میشود، یعنی ورودی پارک ملی کوپرولو کانیون در ۸۰ کیلومتری شمال آنتالیا و به مسیر اول در سایت رومی آدادا میپیوندد. بهعنوان گرامیداشت سفر سنت پل برای گسترش مسیحیت برگزار میشود. سنت پل مسئول گسترش مسیحیت به اروپای غربی بود. پیام حضرت عیسی با هدف اصلاح دین یهود، منحصرا برای یهودیان فلسطین موعظه شد. اما پولس این پیام را هم برای یهودیان دیاسپورا، یعنی آنهایی که در خارج از فلسطین زندگی میکردند برد و هم به پرستندگان خدایان سنتی یونانی و رومی یا سایر فرقهها رساند. او که عیسی مسیح را از نزدیک ندیده بود، در این فرآیند دین مسیحیت را تغییر داد.
کلیسای جامع کانتربری، انگلستان
پیادهروی زیارتی به کانتربری، یک ادای احترام به قدیسی محبوب در یک کلیسای جامع باشکوه است که یک اثر غولپیکر ادبی و تاریخی محسوب میشود. قتل اسقف اعظم توماس بکت در محراب این کلیسا توسط چهار شوالیه هنری دوم در سال ۱۱۷۰ میلادی تقریبا بلافاصله شهرت او را بهعنوان یک معجزهگر در همهجا گسترد. زیارتگاه او زائرانی را بهسوی خود جذب میکرد که در جستوجوی شفا بودند یا صرفا برای زیارت میآمدند. مسیر کلیسای جامع وینچستر تا مقبره توماس بکت در کلیسای جامع کانتربری تقریبا ۲۰۰ کیلومتر طول دارد. در امتداد این مسیر اماکن مقدس دیگری مثل تپه سنت مارتا و نمازخانه سنت کاترین هم وجود دارند که زائران از آنها بازدید میکنند. همچنین بناهای باستانی مثل جاده رومی هم در مسیر است و زائران از کنار خانههای سابق جین آستن و چارلز دیکنز میگذرند که به این معنی ملاقات زائران با میراث ادبی انگلستان است.
مسیر زیارتی شیکوکو، ژاپن
زیارت شیکوکو، که در اطراف جزیره شیکوکو در جنوب ژاپن برگزار میشود، یک پیادهروی ۱۲۰۰ساله و ۱۲۰۰کیلومتری است؛ از میان مناظر اثیری جنگلهای بامبو، درهها، رودخانههای وسیع و کوههای سر به فلک کشیده و تکمیل کامل آن تا دو ماه طول میکشد. هر ساله حدود ۱۵۰ هزار زائر از ژاپن و سراسر جهان این سفر معنوی را آغاز میکنند. زائران با عنوان هنرو، اغلب با لباسهای سفید، کلاههای مخروطی شکل و عصا قابل تشخیص هستند. این مسیر ۸۸ معبد مرتبط با راهب بودایی، کوبو دایشی را به هم متصل میکند و معمولا در کوه کویا، جایی که پایه بودیسم شینگون است، آغاز میشود یا به پایان میرسد. سفر کامل در هر چهار استان با بازدید از ۸۸ معبد در طول مسیر به معنای نمادی از مسیر روشنگری است: بیداری (معابد ۱ تا ۲۳)، ریاضت و انضباط (معابد ۲۴ تا ۳۹)، رسیدن به روشنایی (معابد ۴۰ تا ۶۵) و نیروانا (معابد ۶۶ تا ۸۸).
قله آدم، سریلانکا
کوه مخروطی ۲۲۴۳ متری آدم در سریلانکا، همچنین بهعنوان «سری پادا» شناخته میشود که بهعنوان «پای مقدس» ترجمه شده است. این نام و اهمیت مذهبی کوه، از صخرهای شکل پا که در نزدیکی قله قرار دارد، گرفته شده است. بوداییها معتقدند این رد پای بودا است. هندوها معتقدند رد پای شیوا است. مسلمانان و مسیحیان معتقدند این رد پای آدم و حوا است که از باغ عدن به زمین فرود آمدند. فصل زیارت از دسامبر تا می ادامه دارد و اوج آن در ژانویه تا فوریه است و برای زیارت قله آدم باید ۵۵۰۰ قدم برداشت که معمولا از ۲ نیمهشب آغاز میشود. دسترسی به کوه از ۶ مسیر پیاده امکانپذیر است که هرکدام با اتوبوس به شهرهای بزرگ اصلی یا شهرهای کوچک مرتبط هستند. وقتی از این پلهها بالا میروند، کهنگی پلههایی که چند هزار سال عبادت بندگان خدا از ادیان مختلف را میزبان بودهاند، در روح و جان آنها رسوخ میکند.
سفر بهسوی فاطمه، پرتغال
سفر به سوی فاطمه Camino to Fatima یک سفر زیارتی به شهر فاطمه یا فاطیما در منطقه Santarem پرتغال است. فاطمه مکانی است که گفته میشود زنی قدیس در سال ۱۹۱۷ در برابر سه کودک چوپان ظاهر شد. کلیسای کاتولیک بعدا این وقایع را شایسته اعتقاد تشخیص داد و بعضا آن زن قدیس را مریم مقدس دانستند. نمازخانه کوچکی که در محل ظهور آن قدیسه ساخته شده بود، بعدها به یک مجموعه حرم تبدیل شد و هر ساله مورد بازدید هزاران زائر قرار میگیرد. بیشتر زائران امروزی تابلوهای فلش آبی را در مسیر مشخصی دنبال میکنند که از لیسبون شروع میشود و همان مسیری که مسیر پرتغالی Camino است را بهمدت ۹۰ کیلومتر دنبال میکنند و پس از آن از راه دیگری به طول ۶۰ کیلومتر دیگر بهسمت شهر فاطیما میروند.
آجواتویکا، بوسنیوهرزگوین
پیادهرویهای بوسنی را معمولا به مارش میرا میشناسیم، اما خود این مراسم هم در یک سنت قدیمیتر که مذهبی بود ریشه دارد. بیش از ۵۰۰ سال پیش شخصی به نام آجواز ددا که حاکم مسلمان بخشی از بوسنی بود و اسلام را بدون خشونت وارد این منطقه کرد، تصمیم گرفت به روستای پروساک آب برساند. او ۴۰ روز پس از هر نماز صبح دعا کرد و نهایتا صخرهای که در مسیر آب قرار گرفته بود شکافت و چشمهای را نمایان کرد. از آن زمان مسلمانان در ۳۰ ژوئن در پروساک گردهم میآیند تا در بزرگترین زیارت اسلامی اروپا شرکت کنند و برخی از آنها هم با لباس محلی سوار بر اسب میشوند. این مسیر 120 کیلومتری از سارایوو از طریق منطقه جنگلی تپهای بهسمت شمالغربی میرود و به مسجد سلطان احمد متعلق به قرن هفدهم، میرسد.
قدمهای آهسته و روان آرام
قبل از اینکه جنبه معنوی رویدادی مثل پیادهروی اربعین بررسی شود و حتی قبل از اینکه به جنبههای اجتماعی آن بپردازیم، بد نیست ابتدا به همین نکته ساده اما مهم توجه کنیم که مورد تاکید بسیاری از روانشناسان و پزشکان هم بوده است. اینکه پیادهروی روزانه معجزهای برای سلامت افراد ایجاد میکند. درواقع آندسته از مزایای سلامت روان که پیادهروی عامل آنهاست، چیزهای زیادی را از مدیریت استرس و اضطراب گرفته تا پاککردن مه مغزی و افزایش توانایی برای حل سریع مشکلات، شامل میشود. پیادهروی همچنین با خواب بهتر، کاهش خطر افسردگی و ایجاد سطوح بالاتر شادی و عزتنفس مرتبط است. حتی استفاده از تردمیل هم میتواند به افراد کمک کند تا از برخی از این مزایا لذت ببرند، اما موثرترین راه برای استفاده از مزایای سلامت روان پیادهروی و رفتن به بیرون از منزل است؛ این را حتی پزشکان هم تجویز میکنند. صرف زمان در طبیعت یا خیابان، همراه با دارو و سایر تغییرات سبک زندگی، برای برخی بیمارانی که با شرایطی ازجمله اضطراب و افسردگی حاد سروکار داشتند، توانسته بسیار تاثیرگذار باشد. لازم نیست پیادهروی طولانی باشد و پیر و جوان میتوانند از این مزیتها بهرهمند شوند. درباره تاثیر معجزهآسای پیادهروی میتوان به این اشاره کرد که یک پیادهروی روزانه ۱۰دقیقهای، اغلب بهاندازه ۴۵دقیقه تمرین هوازی در کاهش اضطراب موثر است؛ تا جایی که در آمریکا برنامههایی تحتعنوان مدیتیشن پیادهروی به علاقهمندان ارائه میشود. شان اومارا، استاد دانشکده روانشناسی و موسسه علوماعصاب در کالج ترینیتی دانشگاه دوبلین در ایرلند، راجعبه این موضوع مینویسد: «راه رفتن انسان یک سازگاری بیولوژیکی است که از نظر اجتماعی تعبیه شده و شکل گرفته است. دستان ما را آزاد میکند، ذهن ما را متحرک میکند و عمیقا سلامت را ارتقا میدهد. با این حال امروزه، عدمتحرک فیزیکی یک مشکل عمده بهداشت عمومی بهحساب میآید که همچنان حل نشده است.» او جزئیات جالبی درباره چگونگی کارکرد پیادهروی روی روان و جسم انسان را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: «راه رفتن انسان یک انطباق بیولوژیکی تعبیهشده در اوست که دارای جنبه اجتماعی هم هست. این سبک راه رفتن به ما یک حالت عمودی منحصربهفرد، با سر متحرک و چشمان بالای ستون فقرات میدهد. دوپا بودن دستان ما را برای اشاره، استفاده از ابزار، حمل غذا و حمل کودک و بسیاری از عملکردهای دیگر آزاد میکند. ما انسانها برد قابلتوجهی در پیادهروی داریم.»
بهدلیل همین تاثیرات است که سالانه صدها پیادهروی بزرگ در تکتک ایالتهای آمریکا برنامهریزی میشوند. شاید بهنظر برسد چون آمریکا سرزمین پهناوری است، ترتیب دادن این نوع برنامهها در آن راحتتر است اما در کشورهای کوچک اروپایی هم چنین برنامههایی وجود دارد. گروههای محلی LDWA هر سال بیش از ۱۰۰۰ پیادهروی اجتماعی را در سراسر بریتانیا سازماندهی میکنند یا در سایر نقاط قارهسبز هم میتوان برنامههایی از این دست را سراغ گرفت. یک مطالعه سوئیسی هزینههای درمان مستقیم را برای پیامدهای عدمورزش 1.1 تا 1.5 میلیارد یورو محاسبه کرده و از همینجا میشود فهمید که چرا تاکید ویژه روی پیادهرویهای اجتماعی که راحتترین و محبوبترین ورزش همگانی هستند، در اروپا تا این حد بالاست. اما همین ورزش ساده و سلامتیبخش که میتواند جنبه اجتماعی هم پیدا کند و دارای تاثیرگذاری بیشتری شود، از جهت معنوی هم واجد ظرفیتهایی است که آنها هم مورد توجه بودهاند.
سفر معنوی و قهرمانانه انسانها
بهطور قطع پیادهروی غیر از جنبههای مفید فردی، دارای یکسری فوائد اجتماعی هم هست که بر روان انسانها تاثیرات ویژه و یکهای دارد. شان اومارا، استاد دانشکده دانشگاه دوبلین، پس از برشماری مزیتهای کلی پیادهروی، جنبه اجتماعی آن را بیشتر مورد توجه قرار میدهد و به لایههای معنوی و مذهبیاش میرسد. او ابتدا اشاره میکند که در زندگی مدرن، عدمتحرک انسانها چه مضراتی برایشان داشته اما سپس به پیادهرویهای اجتماعی در جوامع سنتی و مذهبی اشاره میکند. او مینویسد: «در سطح جهان، سالانه دهها میلیون نفر از مردم سنتهای باستانی، مهم و ماندگار پیادهرویهای زیارتی را در طول یکروز یا هفته انجام میدهند. پیادهروی زائر یک فعالیت مهم انسانی است که نیازمند تعهدات سنگین زمان، عمل و اعتقاد و همچنین حمایت جامعه است.» اومارا ادامه میدهد: «راه رفتن ما با دیگران نشاندهنده مشارکت ما در نیات مشترک و اهداف جمعی است. ما انسانها با هم قدم میزنیم تا پایبندی خود را به سیستمهای اعتقادی نیازمند نشان دهیم. برای نمایش اجتماعی، تلاش برای تغییر جهان، ما با هم قدم میزنیم تا زندگی بهتری برای خود و یکدیگر پیدا کنیم. در سرتاسر جهان، دهها میلیون انسان سفرهای پیادهروی زیارتی اغلب طولانیمدت را در خدمت اهدافی که شامل تعهدات اساسی در زمان، عمل و اعتقاد است را انجام میدهند و همچنین حمایت و مشارکت جامعه را ایجاد و کسب میکنند. در اینجا ما استدلال میکنیم درحالیکه چنین مواردی از نظر تئوریک و تجربی نسبتا نادیده گرفته شدهاند، پیادهرویهای زائران میتواند یک «آزمایشگاه زنده» را تشکیل دهد که پرسوجوهای ادبی، تاریخی و مذهبی را به تحقیقات تئوریک و تجربی مترقی در مورد راه رفتن انسان بهدلیل تبعیت از یک نظام اعتقادی نیازمند کنش رفتاری پیوند میدهند. پیادهرویهای زائر مزایایی را برای بررسیهای علی و مکانیکی ارائه میکند: زائران از نظر جمعیتی متفاوت هستند و سفرهای دشواری را در مسیرهای دقیق نقشهبرداریشده با دزهای تعیینشده و مدتزمان معینی در زمینهایی با دشواریهای مختلف، در گروههایی با اندازههای مختلف با حمایت اجتماعی متفاوت، سیستمهای اعتقادی متفاوت و سطوح مختلف انجام میدهند.»
حتی در اروپا که اماکن مذهبی کمی وجود دارد، راهپیماییهایی از این دست محبوبیت زیادی پیدا کردهاند. مثلا در سال ۲۰۰۶ که کتاب «پس خواهم رفت» منتشر شد، گردشگری زیارتی به یک رویداد مذهبی محبوب تبدیل شد و شوق به آن بخش بزرگی از جمعیت آلمانیزبان را فراگرفت. پیادهروی زیارتی و مذهبی را نباید به زیارت قبور بزرگان محدود کرد تا به مقاصد احتمالی آن بشود بهتر پی برد. شهر «سانتیاگو دِ کامپوستلا» در اسپانیا که کلیسایی قدیمی دارد، یا مکانهای دیگری از ایندست در سراسر اروپا، مقصد یا بهعبارتی بهانه این پیادهرویها هستند. ما پیادهرویهای مذهبی را بیشتر با رویداد بزرگی مثل اربعین میشناسیم که به مقصد قتلگاه و مزار امامحسین(ع) انجام میشود اما چنین رویدادهایی لازم نیست منحصرا به مقصد مزار یکی از بزرگان باشد و لزوما قرار نیست تنها در عزاداری منحصر بماند و هم میتواند به جشنها سرایت کند، هم میتواند در رویدادهایی که بهمنظور تجدیدعهد برگزار میشوند، تجلی پیدا کند.