برای بررسی ابعاد و اهمیت سفر هاکان فیدان، وزیرخارجه ترکیه به ایران با رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مهمترین اهداف سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران چه مواردی است؟
اهمیت این سفر در چند مساله است. الان میبینیم که در سوریه اعتراضات جدیدی در مناطق شرقی صورت گرفته و برخی قبایل سوری شورش کردهاند. درگیریهای بین کردهای سوریه با یگانهای خلق گزارش شده است. در سویدا هم دروزیها نزدیک به سه هفته است که دارند اعتراض میکنند. لذا یکی از موضوعات مهم، مساله سوریه است و آمادهسازی شرایط برای برگزاری دور جدید مذاکرات آستانه که مساله بسیار مهمی است. از یک طرف روسیه درگیر جنگ اوکراین شده و نیروی نظامیاش را صرف آنجا میکند و به تبع آن از حضور نظامی خود در سوریه کاسته است. از طرف دیگر به نظر میرسد که آمریکا دارد فعالیت میکند. لذا سوریه یکی از مهمترین موضوعاتی است که دو طرف درمورد آن چانهزنی خواهند کرد و با توجه به اختلاف نظرهای بسیاری که دارند سعی میکنند راهحلی پیدا کنند. آقای امیرعبداللهیان پیش از تصدی وزارت خارجه در سوریه فعال بوده و آقای هاکان فیدان هم در روسیه حضور داشته است. بنابراین سابقه مذاکراتی و انتقال نظرات در مورد سوریه را دارند که این سابقه نیز باعث اهمیت موضوع سوریه برای دو وزیر میشود.
مساله بعدی اختلافات آذربایجان و ارمنستان است. در چند روز اخیر نیز درگیریهایی بین دو طرف از سر گرفته شده و چندین سرباز کشته شدهاند. این موضوعات برای ایران، ترکیه و روسیه بهعنوان سه ضلع حلکننده مساله قفقاز بسیار مهم است. از طرف دیگر در یک سال اخیر ارمنستان خیلی تلاش داشته تا شورای اروپا وارد دعوای آذربایجان و ارمنستان شود. فرانسه نیز برای حضور اظهار تمایل کرده است، بنابراین 3 بازیگر منطقهای یعنی ایران، ترکیه و سوریه که هیچکدام خواهان ایفای نقش اروپا و آمریکا در مسائل قفقاز جنوبی نیستند، این مساله برایشان اهمیت پیدا کرده است. موضوع بعدی وضعیت جدیدی است که ترکیه به دنبال آن است. اردوغان بعد از پیروزی در انتخابات کابینه خودش را بیش از حد انتظار تغییر داد. کابینه جدید کابینه اقتصادی است. گفته میشود همه وزرا جمع شدهاند بلکه بتوانند مشکل اقتصادی ترکیه را حل کنند تا این کشور بتواند جایگاه خودش را تثبیت کند. آمدن هاکان فیدان به ایران نیز در چهارچوب سیاست جدید ترکیه تعریف میشود. موضوع ثابتی هم که همیشه مورد گفتوگو بین ایران و ترکیه است مربوط میشود به تحرکات گروههای تجزیهطلب کرد. ترکیه در شمال عراق و در مناطق کردنشین پایگاه زده و بعضا درگیریهایی در آنجا درحال رخ دادن است که مورد توجه تهران و آنکاراست.
درمورد سوریه مهمترین مساله مورد بحث بین تهران و آنکارا چه چیزی است؟
اردوغان قبل از انتخابات خواهان ملاقات با بشار اسد بود که او نپذیرفت. اکنون نیز مساله بازگشت آوارگان سوری به یکی از موضوعات جدی در ترکیه تبدیل شده و اردوغان نیز بر لزوم بازگشت آنها تاکید کرده است. ترکیه درحال حاضر در مرز خود با سوریه دارد با کمک مالی قطر خانههایی را میسازد تا آوارههای سوری را در آنجا مستقر کند. این مساله بافت جمعیتی آن مناطق را که در اختیار کردهاست تغییر میدهد و ممکن است به ایجاد تنش بین کردها و عربها بینجامد. مساله اصلی و محوری درمورد سوریه تعیین نظام سیاسی آن است. در این مورد رویکردهای ایران با چیزی که مطلوب ترکیه است در تعارض قرار دارد. مساله شماره یک ترکیه درمورد سوریه مهار کردهای سوری و جلوگیری از تقویت آن است. پ.ک.ک که مقرش در جنوب شرق ترکیه است از آنجا وارد مناطق شمال شرق سوریه شده و در آنجا با همکاری یگانهای خلق کرد خودش را تقویت کرده است. سلاحهایی هم که آمریکا به یگانهای خلق کرد میدهد در اختیار پ.ک.ک نیز قرار داده شده و توسط آنها به کار گرفته میشود. بنابراین ترکیه اگر از سایر گروهها همچون ترکمنها حمایت میکند به این دلیل است که بتواند تهدیدی که از کرد متوجه ترکیه است را دفع کند. در مقابل مساله اصلی ایران این است که در سوریه گروههای سلفی قدرت پیدا نکنند تا خود بتواند از طریق همکاری با بشار اسد درمقابل اسرائیل بازدارندگی ایجاد کند. ایران با بخشی از گروههای معارض سوری که با ترکیه درحال همکاری هستند، همراهی ندارد و آنها را گروه تروریستی میداند. در نقطه مقابل نیز ترکیه با برخی از گروههای مورد حمایت ایران میانه خوبی ندارد. درحال حاضر سوریه به اتحادیه عرب بازگشته و برخی این بازگشت را حاصل توافق ایران و عربستان در فروردین امسال میدانند. اینکه سوریه چگونه روابط خودش را با کشورهای عربی بهبود بخشیده و با آنها به همکاری بپردازد، امر مهمی است. درکل باید بگویم که مساله سوریه تکبعدی نیست و انبوهی از چالشهای واجد اهمیت برای ایران و ترکیه را در خود دارد که حل آنها مستلزم مشورتهای مستمر بین طرفهاست که اگر تنشی نیز آغاز شد نیاز به این مشورتها شدت مییابد. بنابراین طبیعی است که بخش زیادی از گفتوگوها به مساله سوریه اختصاص یابد.
آیا میتوانیم سفر وزیرخارجه ترکیه به ایران را در راستای پروژه توسعه اقتصادی ارزیابی کنیم؟
اردوغان گفته است این آخرین دوره ریاستجمهوری وی است. ترکیه که نفوذش را در منطقه گسترش داده با وارد کردن سیاست خارجی خودش به مرحله نظامی و تاسیس پایگاههای مختلف در منطقه میخواهد نشان دهد که قصد حفظ نفوذ خود در منطقه را دارد و این امر مستلزم تنش است. یعنی اگر بخواهد پایگاههایی که در عراق تاسیس کرده و مورد اعتراض بغداد است را همچنان حفظ کند قائدتا باید به توافقی با ایران برسد. مساله اردوغان این است که با اتکا به توان نظامی، به لحاظ اقتصادی خود را تقویت کرده تا بتواند موقعیت خود را در منطقه حفظ کند. به همین جهت نیز به همکاری با ایران احتیاج دارد. مساله اصلی اردوغان این است که چگونه سرمایه وارد چرخه اقتصادی خود کند و مانع از بروز تنشهای آسیب زننده به اقتصادش شود. توسعه روابط با روسیه، ایران، عربستان و امارات نیز در چهارچوب همین رویکرد پیگیری میشود.
چقدر امید وجود دارد که اختلافات بین طرفهای مختلف در مساله قفقاز بهویژه ایران و ترکیه با استفاده از چهارچوبهای مبتنیبر دیپلماسی حلوفصل شود؟
مساله قفقاز جنوبی در چهارچوب 3+3ای که امیرعبداللهیان پیشنهاد کرده بود، دارد جلو میرود. البته گرجستان خیلی مایل به نقشآفرینی در این چهارچوب نیست. گرجستان به دلیل اینکه از بازگشایی راههای ترانزیتی در قفقاز جنوبی متضرر میشود، خیلی وارد موضوع نشده است اما مساله ایران، روسیه و ترکیه در قفقاز بعد از جنگ اوکراین دچار تحولاتی شده است. مهمترین مساله این است که روسیه برای دور زدن تحریمهای غرب به راههای زمینی در قفقاز و گشوده شدن راههای مواصلاتی نیاز دارد. چون روسیه در مرزهای غربی خودش وارد تنش با اوکراین شده و از طرف دیگر اروپا به دنبال محدود کردن روسیه است بنابراین گشودن راههای مواصلاتی در قفقاز جنوبی برای مسکو اهمیت حیاتی دارد؛ چراکه از این طریق میتواند تبادل کالا با کشورهای مختلف از جمله ایران و ترکیه داشته باشد و تحریمها را دور بزند. با توجه به روابط نزدیکی که ایران با روسیه دارد به نظر میرسد در مساله زنگهزور هم ایران دارد این مساله را لحاظ میکند. تنشزدایی با آذربایجان، کاهش تنشهای مرزی و تلاش برای حل مناقشه بر سر حمله به سفارت آذربایجان همگی نشانههای این است که در صحنه دیپلماتیک اتفاقاتی درحال رقم خوردن است و این امیدواری وجود دارد که ایران، ترکیه و روسیه به علاوه آذربایجان و ارمنستان بتوانند به چهارچوبی برسند. الان فشار روسیه به ارمنستان برای گشودن راههای مواصلاتی بیشتر از گذشته شده است اما اینکه شکل این راهها چگونه باشد، محل اختلاف است. آذربایجان به دنبال تاسیس کریدور جدید است، ارمنستان ترمیم راههای مواصلاتی موجود را پیگیری میکند، روسیه موضع شفافی ندارد و مایل است مسیرهای ریلی زمان شوروی احیا شود، ترکیه هرچند از گشایش زنگهزور خوشحال میشود اما مساله اصلیاش این است که چگونه از آنجا راهی به سمت آسیای میانه و چین پیدا کند. میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که تغییر و تحولات ژئوپلیتیکی که بعد از جنگ اوکراین در قفقاز جنوبی رخ داده است، ایران، روسیه و ترکیه را به سمت همکاری بیشتر در موضوع مناقشه آذربایجان و ارمنستان پیش برده و امید به حل مساله را به وجود آورده است. لذا سه کشور روسیه، ایران و ترکیه در شرایط جدید سیاست خود را تغییر داده و سعی دارند که به یکدیگر نزدیکتر شوند. مساله قفقاز جنوبی این است که راههای تجاری باز شود و این چیزی است که همه طرفهای مساله طرفدار آن هستند. حتی اروپاییها نیز مخالف آن نیستند. فصل مشترک همه بازیگران این است که انتفاع همه بازیگران از گشایش راههای مواصلاتی تامین شود اما اینکه در عمل کدام کشور نفع بیشتر ببرد بستگی به توانایی و امکاناتی دارد که در اختیارش است. خود ارمنستان نیز چارهای ندارد جز اینکه از وضعیت نامطلوب اقتصادی خارج شود. اختلافات بین خود ارامنه نیز زیاد شده و پاشینیان حرفش این است که ما مجبوریم به وضعیت فعلی برای بهبود وضعیت اقتصادی پایان دهیم.
راههای مواصلاتی آیا برای ایران نیز به اندازه روسیه برای دورزدن تحریمها حیاتی محسوب میشود؟
موضوع تحریمهای روسیه با موضع تحریمهای ایران متفاوت است. مساله ما تحریمهای مالی هوشمند است اما مساله روسیه در دور زدن تحریمها چیز دیگری است. روسیه طرف حسابش اروپا است اما ما تحت تحریمهای سازمان ملل هستیم که همه کشورهای سازمان ملل از جمله هند و چین نیز موظف به اجرای آن هستند. لذا آورده راههای مواصلاتی در زمینه دور زدن تحریمها برای روسیه خیلی بیشتر از ایران است.
گسترش تعاملات ایران و ترکیه آیا میتواند به مساله دور زدن تحریمهای مالی کمک کند؟
ترکیه هم درمورد روسیه و هم در مورد ایران صراحتا به طرفهای غربی گفته است که تحریمها را به نحوی که مطلوب غربیهاست اجرا نخواهد کرد. این سیاست کلی و اساسی ترکیه بوده و خیلی چیز جدیدی نیست. ترکیه به دلیل ملاحظات همسایگی تلاش کرده تا جایی که در توانش است تحریمها را اجرایی نکند که البته به نفع خودش هم است. اینگونه نیست که فکر کنیم دارد به ایران لطف میکند. بهطور مثال ما فروش گاز به ترکیه را داریم و آمریکا نیز این را میداند و سعی میکند مساله را نادیده بگیرد کما اینکه دولت بایدن فروش نفت ایران به چین را به نوعی نادیده میگیرد. البته تجربه هالک بانک که به دلیل دور زدن تحریمهای ایران مورد مواخذه آمریکا قرار گرفته، باعث شده تا ترکیه در مساله دور زدن تحریمها دستش بستهتر شود و به شکل گذشته نتواند با ایران همکاری کند.