فرهیختگان: پنجشنبه هفته گذشته وزارت دفاع اعلام کرد بخش حفاظت اطلاعات این وزارتخانه موفق به کشف و خنثیسازی یک خرابکاری بزرگ در صنایع نظامی شده است. سردار رضا طلایینیک معاون وزیر و سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که در شامگاه این روز با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه به پرسشها درخصوص شکست صهیونیستها در عملیات خرابکارانه صنایع موشکی و هوافضای کشور پاسخ میداد، اعلام کرد موساد در یک طراحی عظیم، پرهزینه و طولانیمدت در مشارکت با دیگر سرویسهای اطلاعاتی قصد داشته است قطعاتی معیوب را به جای قطعات اصلی جا بزند تا در زمان مقتضی سلاحهای ساختهشده از کار بیفتند. با لو رفتن این شبکه و ایجاد چتر اطلاعاتی روی آن، موساد چندین سال بیهوده دور سرخود چرخید تا نهایتا با اعلام وزارت دفاع ایران، صدای کوبیده شدن سر خود به دیوار را بشنود.
تلاش برای خرابکاریهای جدید چه نکاتی را آشکار میسازد؟
طراحی و سپس افشای نقشه غرب به عاملیت صهیونیستها برای خرابکاری در صنعت نظامی ایران، نکاتی را نشان میدهد:
1 برهم خوردن توازن در جنگ سایهها
در جنگ سایهها میان ایران و رژیمصهیونیستی خرابکاری صنعتی بهویژه در تاسیسات نظامی شدت دارد. با این وجود میزان و تعداد تخریب در تاسیسات رژیم بهشدت گستردهتر بوده اما صهیونیستها با وجود همین سطح کمتر در مقایسه با ایران، در روندی نزولی به صفر میل کردهاند. انفجارهای پیدرپی در صنایع تسلیحاتی رژیم به مشکلی مداوم برای صهیونیستها بدل شده است. یک نمونه برجسته در این زمینه انفجار سهمگین تاسیسات هوافضای رژیم در حومه تلآویو تنها ساعاتی پس از اقدام تروریستها برای دومین بار در حرم شاهچراغ بود؛ انفجاری که با وقوع در ساعت ۱:۲۰ بامداد اشاره آشکاری بر جریان داشتن روند انتقام خون سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در سال ۱۳۹۸ به شمار میرفت.
2 خروج آمریکا از اقدام مستقیم
آمریکا در دولت ترامپ در چهارچوب فشار حداکثری به شکل مستقیم وارد اقدامات خرابکارانه در ایران شد. تهران در این راستا ضمن انتقام از رژیم که در اوج خود باعث وقوع انفجاری عظیم در تاسیسات موشکی تومر شد، با تخریب ناو ریچارد بونهوم ضعفهای واشنگتن را به رخ این کشور کشید. پس از آن آمریکا تنها به شکل غیرمستقیم و از طریق حمایت از رژیم در مسیر خرابکاریها در ایران باقی ماند.
3 ناکامی در تحریم و مسدودسازی زنجیره تامین
مجموعه غرب به شکلی خستگیناپذیر درحال اعمال تحریم و تلاش برای مسدودسازی تامین قطعات و موارد مورد نیاز صنعت تسلیحاتی ایران هستند. این اقدامات حتی در حوزه پهپادی که از قطعات و مواد سادهتری نسبت به حوزه موشکی استفاده میکند نیز وجود دارد. با این حال تداوم تلاشهای جدی در سطح جا زدن قطعات تغییریافتهشده به جای قطعات اصلی نشان میدهد غرب خود نیز به تواناییهایش برای مسدودسازی مسیرهای تامین ایران شک و تردید دارد.
4 جلوگیری از انباشت قدرت به جای بازگرداندن به عقب
مجموعه غرب با اجرای رژیم، مدتها تلاش داشت مانع از کسب جایگاههای بدون بازگشت توسط ایران شود. عمق دانش و انگیزه دانشمندان ایرانی در حوزههای هستهای و نظامی باعث شده غرب اعتراف کند هرگونه ضربه به آنها مانند ترور دانشمندان یا تخریب تاسیسات تنها وقفههایی کوتاهمدت در حرکت ایران به وجود میآورند. با این حال امروزه تلاش برای توقف پیشرفت به دلیل توانمندی ایران به سمت سعی برای جلوگیری از انباشت قدرت تغییر یافته است. غرب دیگر قادر به ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات پیشرفته نیست اما قصد دارد مانع از استقرار حجم قابلتوجهی از آنها در میدان شود.
5 دور سر چرخیدن رژیم
رژیمصهیونیستی برای چندین سال شبکهای متشکل از افراد و شرکتهای مختلف را برای اجرای عملیات خود تشکیل داده و آن را گسترش داده بود؛ غافل از آنکه این شبکه مدتهاست لو رفته است. ایران با پنهان نگاه داشتن تسلط اطلاعاتی خود بر عمق زیان صهیونیستها افزود. در این مسیر صهیونیستها حجم عظیمی از قطعات را ارزانتر از قیمت بازار در اختیار ایران قرار دادند تا بهزعم خود تهران را تحریک به خرید از شرکتهای واسطهای وابسته به خود کنند. تهران نیز آنگونه که معاون و سخنگوی وزارت دفاع گفته نقص این قطعات را در آزمایشگاهها شناسایی و رفع کرده است تا از آنها استفاده کند. اگر غرب در تحریم تامینکنندگان منابع مالی و قطعات صنعت نظامی ایران صادق است باید رژیم را بهسرعت تحریم کند.
چگونه مسیر اثرگذاری بر توان نظامی ایران گامبهگام مسدود شده است؟
اعمال نفوذ برای تضعیف توان تسلیحاتی ایران امروزه شکلی پیچیده پیدا کرده است اما در گذشته نحوه اعمال آن بسیار ساده بود؛ «ممنوعیت فروش سلاح.» پس از پیشرفته شدن تدریجی صنعت ایران هماکنون فروش سلاحهای ایرانی هدف بخش بزرگی از تحریمهاست. با توجه به مراحلی که فرآیند تامین تسلیحات پشتسر گذاشتهاند هرچه زمان به جلو میرود مسیر اثرگذاری و اعمال نفوذ خارجی بر آن کمرنگتر شده است. این مراحل به شرح ذیلند:
1 ایران در زمان پهلوی به واردات صرف تسلیحات متکی بود؛ بدون آنکه بتواند سلاح موثری را بدون ارتباط با منابع خارجی تولید کند. علیرغم تلاش تهران برای کاسته شدن تبعات این اتکا بر توان نظامی عمق وابستگی به منابع خارجی مانع از ایجاد اطمینان میشد. ایران با توجه به امکان بستهشدنهای مسیر واردات بر اثر جنگ احتمالی انبارهای قطعات عظیمی را تدارک دیده بود اما بر اثر تخمینها این انبارها میتوانستند در جریان یک جنگ فراگیر تنها چند برای ماه باقی بمانند.
مشکل با وقوع انقلاب اسلامی عمیقتر شد. با تلاش ایران برای تمرکز بر منافع ملی خود به جای پیگیری منافع آمریکا، خط تامین خارجی تسلیحاتی با اختلال مواجه شد. این اختلال باعث بروز مشکلاتی در جنگ شد. با زمینگیر شدن تعدادی از جنگندهها به دلیل کمبود قطعات حساس و عدم امکان بازبینی اساسی جنگندهها که فشار زیادی را در عملیاتها متحمل شده بودند، دفاع هوایی ایران تضعیف شد. مشکل بعدی بروز کمبود قطعات سامانههای پدافند هوایی هاوک بود. این کمبودها نهایتا منجر به گشوده شدن آسمان ایران به روی نیروی هوایی عراق شد، تا جایی که جنگنده بمبافکنهای عراقی بهراحتی میتوانستند به عمق خاک ایران نفوذ کرده و مناطق مرکزی کشور ازجمله پایتخت را بمباران کنند. نیروی هوایی عراق برای تحقیر ایران زبالههای پادگانی خود را نیز در مواردی روی خاک ایران تخلیه میکرد تا بر ناتوانی ایران در دفاع از آسمانش تاکید کند.
2 ایران پس از مسدود شدن منابع غربی برای تامین اسلحه به بازار سیاه متوسل شد. از این مسیرها تعداد محدودی قطعات حساس به دست میآمد اما این میزان پاسخگوی نیازها نبود. همچنین در این مسیر امکان ارتقای تسلیحات و تعمیرات اساسی ممکن نبوده و بدتر از آن خریدهای جدیدی نیز در کار نبودند.
3 مسیر سوم جایگزینی شرق به جای غرب برای تامین سلاح بود. ایران نخست به سراغ چین و کرهشمالی رفت. تهران موفق شد تسلیحاتی مانند تانک تایپ-۵۹ و ۶۹ را که از روی تانک تی-۵۵ کپیبرداری شده بودند به دست آورد؛ همچنین موشکهای ضدکشتی کرم ابریشم که کپی نمونه روسی بوده و اهمیت زیادی داشت. موشکهای هواسونگ که توسط کرهشمالی از روی موشکهای اسکاد روسی کپیبرداری شده بودند نیز سلاح مهم دیگری بود که ایران آن را در میانه جنگ خریداری کرد. با این حال منابع شرقی مشکلات خود را داشتند. تسلیحات چینی تنوع کم و کیفیت اندکی داشتند. در مواردی نیز که این سلاحها با قطعات غربی تقویت شده بودند به دلیل مخالفت غرب با فروش آنها به ایران قطعات با نمونههای چینی جایگزین میشدند. این مساله درباره کرهشمالی عمیقتر بود. کرهایها کپی تانک تی-۶۲ را تولید میکردند که کیفیت کمی داشتند و به همین دلیل پس از جنگ از ساختار رزم ایران حذف شدند. کرهشمالی اما یک فرصت ویژه بود زیرا ایران میتوانست به تمام آنچه این کشور تولید میکند دسترسی داشته باشد.
4 مرحله چهارم که بهنوعی ادامه همان مسیر سوم بود تامین سلاح از یک منبع شرقی قابل اطمینان بود. شوروی در اواخر دوران خود و فدراسیون روسیه در اوایل پیدایشش، قراردادهایی نظامی با ایران در دست اقدام داشتند که ارزش آن در دهه ۱۹۹۰ میلادی به ۹ تا ۱۲ میلیارد دلار میرسید. قسمتی از این قراردادها شامل خرید۱۵۰۰ تانک تی-۷۲ و دهها جنگنده میگ-۲۹ میشد. فشارهای آمریکا اما باعث شد روسیه کمتر از ۵۰۰ تانک را تحویل ایران داده و تنها ۲۴ جنگنده میگ-۲۹ و ۱۲ بمبافکن سوخو-۲۴ را در اختیار تهران قرار دهد. روسها در ادامه ضمن خودداری از فروش تعداد بیشتری از سلاحهای خود به ایران از فروش جنگنده میگ-۲۱ به تهران نیز امتناع کردند. روسها همچنین از ارائه خدمات برای تسلیحات فروختهشده خودداری میکردند. این مرحله به ایران آموخت باید تمرکز بیشتری روی تولید داخلی سلاح داشته باشد؛ امری که البته رهبری پیش از آشکار شدنش بر اثر ناتوانی روسها از انجام تعهداتشان، بر آن تاکید کرده بودند. این مساله بهخوبی در صنعت موشکی ایران نمایان است. پس از فروپاشی شوروی این فرصت برای ایران ایجاد شد تا به تعداد بسیار زیادی موشک اسکاد با قیمت ناچیز دست یابد اما رهبری به جای این مسیر، بر تداوم راه داخلیسازی تاکید کردند، درنتیجه ایران با ثبت قرارداد عظیمی برای تولید۸۰۰ موشک بالستیک بهطور مشترک با کرهشمالی، صنعت موشکی خود را ارتقا داد؛ صنعتی که تنها تا ساخت راکتهای کوتاه برد به پیش رفته بود.
5 ایران در مرحله پنجم به سمت خوداتکایی در تامین تسلیحات گام برداشت. این مساله در نخستین مراحل خود بیشتر شامل تامین مهمات و تعدادی از قطعات مصرفی ساده میشد. البته در طول جنگ نیز تلاش شده بود مهماتی مانند گلولههای خمپاره و قطعات مصرفی ساده جنگندهها تولید شوند اما در حوزه تامین مهماتی مانند گلولههای توپخانه که پیچیدهتر بودند مشکلاتی وجود داشت.
6 مرحله ششم تولید تجهیزات پیشرفته نظامی بود. اقدامی که شهید چمران در فرصت اندک تا زمان شهادتش تلاش کرد با ساخت یک زیردریایی کوچک برای عملیات در محیط هور آن را پایهگذاری کند. در سالهای پایانی جنگ نیروهای ایرانی با ابتکار خود و نصب دوربین عکاسی روی هواپیماهای مدل، اولین پهپادهای خود را ساختند.
در این مرحله صرفا ابتکارات بروز کردند و تجهیزات ساختهشده بهاصطلاح «دم دستی» بودند مانند ابتکار نصب دوربین و راکت آرپیجی روی هواپیماهای مدل با کنترل رادیویی.
7 مرحله هفتم پایهگذاری یک بنگاه علمی-صنعتی بود. بنگاهی که تقریبا بین دو تا سه دهه از ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰یا میانههای این دهه استمرار داشت. در این دوران دیگر تسلیحاتی معدود، با نمونههای اندک و نزدیک به تجهیزات خام همانند نمونههای اولیه پهپادها ساخته نمیشدند. در این مرحله بود که کپیبرداری صنعتی صورت گرفته و به مرور پیشرفتهتر شد. بنگاه علمی-صنعتی ایران میتوانست براساس پایه طراحیهای خارجی آنها را با تامین قطعات از بازارهای جهانی تولید کرده و حتی با تغییر ارتقا دهد.
8 در مرحله هشتم ایران به دروازههای مجتمع علمی-صنعتی رسیده و دوران عبور و گذار از بنگاه علمی-صنعتی مرحله جدیدی را آغاز کرد. در این دوره طراحیها و تولید قطعات به میزان بالایی داخلیتر شدند. آنچه در این مرحله متکی به خارج ماند قطعات بهشدت حساس و قطعات سادهای بود که تولید آنها بهصرفه نبوده و بهراحتی از بازارهای جهانی قابل تامین بودند. این مرحله دشوارترین دوره در نفوذ صنعتی و همچنین اثرگذاری تحریمها به حساب میآید. از اساس رسیدن به چنین مرحلهای حکایت از تکمیل مراحل قبلی دارد، اقدامی که بخشی از آن با خنثیسازی موفق نفوذهای خارجی صورت گرفته است. یکی از ویژگیهای برخورداری از مجتمع علمی-صنعتی دستیابی سریع و پیدرپی به تسلیحات جدید، ارتقای پیاپی نمونههای ساختهشده و از همه مهمتر حرکت بر لبه فناوری است. بهعنوان نمونه در حوزه پهپادی ایران با سرعت درحال ساخت انواع مختلفی از پهپادهاست. همچنین آنها بهسرعت ارتقا مییابند همانگونه که از روی پهپاد مهاجر-۶، ابابیل-۵ ساخته شده و نمونه درحال توسعه مهاجر-۸ نیز نمونه ارتقایافته دیگر آن است.
مهمتر از این ویژگیها حرکت بر لبه فناوری است. ایران در سال جاری در شرایطی موفق به تولید موشک هایپرسونیک شد که تنها روسیه، چین و آمریکا موفق به تولید آن شدهاند و دیگر کشورها مانند فرانسه، هند و ژاپن سالها با ساخت آن فاصله دارند.