فرهیختگان با شکست گروههای اخوانی در منطقه ترکیه شکست نخورده، بلکه یکی از ابزارهای این کشور فرسوده شده و به کناری گذارده شده است. اردوغان حالا قصد دارد با ابزار سوهانکشیدهشده دیگری به جان منطقه بیفتند؛ «پانترکیسم». بر همین اساس گفته میشود هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه در جریان سفر اخیر خود به عراق در دیدار با سران ترکمان عراق به آنها قول داده است، میکوشد در رایزنی با سطوح مختلف دولتی عراق رضایت آنها برای اعطای نقشهای بیشتر به این قومیت را کسب کند. به گزارش تسنیم، فیدان در دیدار با جبهه ترکمانها در سفارت ترکیه در بغداد و نیز در اربیل به آنها گفته طی سالهای گذشته بهصورت سازماندهیشده به بغداد فشار آورده تا حضور این طیف در حاکمیت را تقویت کند و به این فشارها ادامه خواهد داد. فیدان همچنین در دیدار با فالح فیاض، رئیس حشد شعبی از او خواسته که برای بخشهای ترکماننشین، شاخه «حشد ترکمانی» را تاسیس کند تا این شاخه از منافع ترکمانهای بومی حفاظت کند. وزیر خارجه ترکیه در دیدار با هادی العامری، رهبر ائتلاف فتح نیز از او خواسته از ترکمانهای عراقی حمایت کند تا تعدادی از آنها از طریق این ائتلاف به پارلمان راه پیدا کنند.
تغییر فاز ترکیه در غرب آسیا به دلیل رویکرد مخربتر گذشته این کشور که به درگیریهای مذهبی دامن زد، میتواند باعث ایجاد خطای دید شده و سیاست جدید این کشور در ابتدای امر مناسب به نظر آید. با این وجود این رویکرد نیز همانند گذشته مخرب است و میتواند منطقه را به درگیریهای بیشتری سوق دهد.
سیاست پیشین ترکیه
ترکیه در بسیاری از مسائل و حوزههای نفوذ خود میراثدار امپراتوری عثمانی است. این امپراتوری پس از بروز شورش در سرزمینهای عربی و از دست رفتن سرزمینهای اروپایی شاهد شکلگیری ایدههای ملیگرایانهای شد که معتقد بودند «باب عالی» باید به جای حکومت و اتکا به اقوام غیرترک، گامی به سوی تصرف سرزمینهای ترک بردارد؛ سرزمینهایی که بیشتر تحت تسلط روسیه بودند تا عثمانی. برهمین اساس عثمانی با هدایت ترکان جوان، طی جنگ جهانی اول تلاش کرد سرزمینهای ترکنشین قفقاز و حول آن را به تصرف درآورده و از طریق دریای خزر به سرزمینهای ترکنشین آسیایمیانه، سیبری و سینکیانگ دست یابد. ترکیه اردوغان اما ترکیبی تمامعیار از کل دوران عثمانی بود. به عبارتی دیگر وی بهطور همزمان سیاست ابتدایی و موخر این امپراتوری را پیگیری میکرد. او با تشکیل سازمان کشورهای ترک در سرزمینهای ترکنشین با ملیگرایی به پیش میرفت و در سرزمینهای عربی و اسلامی با دیدگاههای اسلامی مانند «اخوانالمسلمین». با این وجود همانند عثمانی، اردوغان نیز در محیط عربی و اسلامی نهایتا با شکست روبهرو شد؛ هرچند بسیار زودتر از اسلاف خود. این شکست کلی در منطقه در درون خود پیروزیهایی جزئی داشت که اردوغان را به سمتوسویی جدید در منطقه سوق دادند. علیرغم شکست در محیط عربی ترکیه در مناطقی که تحتتاثیر جمعیتهای ترک بودند موفقیتهایی کسب کرد. بهطور ویژه در لیبی و نیمه غربی آن. گفته میشود از جمعیت شش میلیونی لیبی یکچهارم آنها فرزندان سربازان و دولتمردان عثمانی هستند که در گذشته ساکن این منطقه شده بودند. ترکیه در سوریه و عراق نیز بهنوعی نتایج مثبتی در این خصوص یافت. آشکار شدن این نتایج برای ترکیه در منطقه با یک تحول درونی این کشور تشدید شدند. اردوغان به دلیل کاهش آرا و توانمندتر شدن مخالفان مجبور شد با دولت باغچهلی، رهبر حزب راستگرای افرطی حرکت ملی ائتلاف کند؛ فردی که اهدای یک نقشه توسط وی به اردوغان در سال 2021 که در آن نواحی مختلفی از چین، روسیه و ایران جزئی از جهان ترک ترسیم شده بودند، جنجالی شد.
نکاتی درباره ترکیه، فیدان و درخواستهایش
نحوه چینش مهرههای اردوغان در ساختارهای ترکیه و تلاشهای جدی وی برای پیگیری رویکردهای مبتنیبر «پانترکیسم» باعث میشود این کشور در سالهای آینده همچنان یکی از بازیگران تنشساز عمده در منطقه باشد. در این باره نکاتی وجود دارد:
1. حکومتهایی که روی به محافظهکاری شدید آورده و ملیگرایی را در دستور کار خود قرار میدهند، تمایل بالایی برای روی کارآوردن نظامیان و افسران اطلاعاتی دارند. تمایل ترامپ به نظامیان مانند مک مستر برای ایفای نقش مشاور امنیت ملی در قیاس با انتخاب سوزان رایس و سولیوان که با سابقه دیپلماتیک در دولتهای دموکرات به این مقام رسیدند، یک نمونه از این تمایل است.
ترامپ همچنین مایک پمپئو، رئیس سازمان سیا را به وزارت خارجه خود انتخاب کرد؛ اقدامی که اردوغان نیز با نصب هاکان فیدان، رئیس سازمان اطلاعات ترکیه بهعنوان وزیر خارجه آن را تکرار کرده است. روی کار آمدن این افراد میتواند روابط با تعدادی از کشورها را بهسرعت رشد داده و با برخی دیگر بهسرعت متشنج سازد.
2. فیدان از مقامات عراقی ازجمله هادی العامری، رهبر جریان نظامی بدر و جریان سیاسی فتح درخواست کرده تا ترکمانان بیشتری را در قالب جریان سیاسی متبوع خود نامزد انتخابات پارلمانی سازد؛ جریانی که شیعی و مقاومتی به حساب میآید. این درخواست با توجه به قاعده و گرایش افرادی که وارد این لیست خواهند شد، بیعیب مینماید. حدود 40 درصد از ترکمانان عراق شیعه هستند.
نقش این ترکمانان و خویشاوندان پیشینشان در تاریخ شیعه و حتی اتحاد مجدد ایران، بسیار مهم است. بسیاری از قبایل قزلباش پیش از پیوستن به شاه اسماعیل صفوی در شرق سوریه، غرب و شمال عراق زندگی میکردند؛ منطقه بسیار وسیعی که به دلیل ویژگیهای سرزمینی خود همواره محل جذب قبایل صحرانشین بود و مدتها پیش از ظهور اسلام نیز با جذب قبایل عرب عملا به منطقهای عربنشین در میان دو امپراتوری ساسانیان و روم شرقی تبدیل شده بود. عده دیگری از ترکمانان شیعه عراق نیز توسط نادرشاه افشار از اطراف کرکوک به خراسان کوچانده شدند. گروهی که بعدها به فارس رفته و سپس راهی استان مرکزی و نواحی پیرامونی آن شدند. ارتباط با این ترکمانان مورد تمایل گروههای عرب شیعه عراق و ایران است اما نحوه ورود آنها در قالب قومیتی و با حمایت ترکیه میتواند بذرهای نفاقی را برای آینده بکارد.
3. برخی از رسانهها از روابط مناسب فیدان با ایران صحبت کردهاند. با وجود تردیدهایی در این باره، اگر روابط ایران با ترکیه به دلیل حضور فیدان در ریاست سازمان امنیت مناسب بوده است، دلیلی بر تکرار آن در زمانی که وی با دستفرمان ملیگرایی شدید بهعنوان وزیرخارجه انتخاب شده، نیست.
ملیگرایی شدید وی و تلاش برای مفصلبندی منطقه بر «پانترکیسم» و برداشتن گامهای جدی در این رابطه بهزودی روابط دو کشور را وارد دوره دیگری از تنش خواهد ساخت زیرا هدف یا دستاورد نهایی ترکیه از این سیاست از همین ابتدا مشخص است؛ حتی اگر آنکارا آن را انکار کرده یا در فضایی فرضی واقعا نیت آن را نداشته باشد.
4. شاخصهای ورود به محور مقاومت آشکار است؛ تلاش برای حرکت بر ضدموجودیتهای خارجی در منطقه براساس دیدگاههای اسلامی و بری از توجهات فرقهای و قومیتی. همانگونه که تعدادی از شرایط مانند مبارز بودن و اعتقاد به رفع سلطه خارجی جزء ویژگیهای جذب به محور مقاومت هستند، مسائلی مانند فرقهگرایی مذهبی و قومیتی موانع عضویت در این محور به حساب میآیند. تلاش برای عضویت قومیتی براساس فرمان و سیاستهای «پانترکیستی» یک انحراف در محور مقاومت خواهد بود؛ انحرافی که در بزنگاهها با فرمان متفاوت، اختلافنظر، شورش و جدایی بذرهای کاشتهشده توسط ترکیه خود را نشان خواهد داد.
5. دولت ترکیه با اتکا به حضور ترکتباران در شمال سوریه و شمال عراق همچنان با وجود گذشت 100 سال از فروپاشی امپراتوری عثمانی مدعی این مناطق است. اردوغان موفق شده از خلال بحران سوریه بر بخشی از شمال سوریه مسلط شده و به بهانه سرکوب کردها با ورود به مناطق کردنشین شمال عراق، خود را به جغرافیای حضور ترکمانان نزدیکتر کند. همزمان این کشور بر کشور شیعه آذربایجان دست انداخته و با تحریک دیدگاههای تاریخی مبنیبر تعلق استان سیونیک ارمنستان به آذربایجان، به دنبال اشغال جنوب این کشور است تا بتواند کریدوری زمینی و اختصاصی به دریای خزر یافته و خود را به لحاظ سرزمینی به آسیایمیانه و سپس سیبری و سینکیانگ برساند؛ هدفی بزرگ که ترکیه بدون پشتیبانی ناتو به آن سمت گام برنمیداشت؛ چه اینکه توان آن را نداشته و قادر به تحمل واکنش کشورهایی که در معرض خطر قرار میگیرند، نیست. این اهداف اردوغان بهشدت برای ایران خطرناک بوده و ضمن تقویت تجزیهطلبی قومیتی در ایران عملا ماهیت شیعی کشور را که تا حدی به دلیل خاستگاه صفویه ریشه در مناطق شمالغربی دارد، خواهد زدود.
آینده منطقه
با عبور ترکیه از اخوان روابط این کشور با اعراب به پیش از 2011 بازگشته و رو به بهبود خواهد گذارد. تشنج در روابط میان این دو طرف به اندازهای بود که کار به تیره شدن روابط اردوغان با مصر کشیده و در سال 2016 عربستان و امارات با تلاش آمریکا برای کودتا علیه اردوغان همراه شدند.
با رهاییبخشی از ظرفیتهای ترکیه که درگیر رقابت با اعراب بود، این کشور توان بیشتری برای پیگیری پانترکیسم در محیط غیرعربی منطقه -به جز سوریه و عراق- خواهد داشت. این امر به معنای تشدید تمرکز ترکیه بر مسائل ایران و محور مقاومت است. اعراب که با ترکیه و ایران روابطشان را عادیسازی کردهاند، با کنار کشیدن خود از منازعه، به تماشای تضعیف دو کشور بر اثر رقابت با یکدیگر خواهند پرداخت.
این آینده پیشرو هوشمندی فراوانی را در دولتمردان ایران برای اداره کشور، توجه به داخل و تقویت همگرایی در محور مقاومت میطلبد.
دلالی نفت
شکایت عراق از ترکیه به دلیل انتقال غیرقانونی نفت اقلیم کردستان به بازارهای جهانی بدون اجازه دولت مرکزی باعث شد در ماه مارس سال جاری، اتاق بازرگانی بینالمللی آنکارا را به پرداخت 1.5 میلیارد دلار جریمه به بغداد محکوم کند. باید توجه داشت برخلاف کشورهای منطقه که ضمن مصرف انرژی ارزان قیمت در داخل سالیانه دهها میلیارد دلار درآمد از فروش انرژی کسب میکنند، ترکیه باید سالیانه با توجه به قیمتهای نفت بین 30 تا 50 میلیارد دلار برای تامین انرژی خود هزینه پرداخت کند و به همین دلیل در پی انواع راهکارها از جمله اقدامات غیرقانونی برای کاهش این هزینههاست. در کنار تلاش برای تامین انرژی ارزانتر، آنکارا قصد دارد با تنوعبخشی به چنین منابعی که اغلب از ایران یا روسیه تامین میشوند، آزادی عملی بیشتری بیابد. اهمیت دیگر نفت برای اردوغان به دلایل شخصی و حزبی مربوط است، نه ملی. اردوغان با نقشآفرینی در قاچاق نفت موفق شده میلیاردها دلار برای ساماندهی طرفداران خود کسب کند. این سرمایهها در انتخاباتها به کار آمده و میتوانند درصورتیکه دولت از دستان حزب عدالت و توسعه خارج شد، صرف تبلیغات برای بازگشت این حزب به قدرت شوند.