زهرا طیبی خبرنگار گروه سیاست: روز گذشته بالاخره طلسم چندینساله پروژه نیمهکاره فاز 11 پارس جنوبی شکست و رئیسی آن را افتتاح کرد. قصه پرپیج و خم فاز 11 پارس جنوبی به سال 79 برمیگردد که مبنا براین بود که شرکت توتال برای همکاری در این پروژه حضور داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاد و در ادامه نیز دوباره تمایل به تکمیل پروژه توسط شرکتهای خارجی، از جانب دولت روحانی اتفاق افتاد که آنها هم پروژه را نیمهکاره گذاشتند و دولت سیزدهم با اتکا به توان داخلی بالاخره این پروژه را تکمیل کرد. برای بررسی میزان اهمیت این میدان گازی و بهرهها و منافع اقتصادی آن با سیداحسان حسینی، کارشناس حوزه انرژی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
پارس جنوبی؛ بزرگترین میدان گازی دنیا
احسان حسینی، کارشناس حوزه انرژی درباره میزان اهمیت میدان گازی پارس جنوبی گفت: «میدان گازی پارس جنوبی یک میدان مشترک بین ایران و قطر است و بزرگترین میدان گازی دنیاست. الان هم حدود 70 درصد از گاز مورد نیاز کشور و بهطور کلی 50 درصد از کل انرژی ایران، از طریق این میدان تامین میشود. سهم قطر از میدان پارس جنوبی، دوبرابر سهم ایران است ولی با این حال الان، ایران حدود 50 تا 100 میلیون مترمکعب در روز، گاز بیشتری از قطر تولید میکند که بیشتر این تولید گاز و دستاورد ایران در شرایط تحریمی بوده و در شرایطی بوده که شرکتهای خارجی با ما همکاری نکردند اما ایرانیها توسعه فاز را پیگیری کردند. اما چرا فاز 11 مهم است؟ چون مرزیترین فاز ایران و قطر است و نزدیکترین فاز در ناحیه ایران و نزدیک به قطر است و برای ما خیلی اهمیت دارد که در نقاط مرزی خودمان گاز را تولید کنیم، که این باعث میشود جریان گاز از سمت ما به قطر حرکت نکند و کمک بکند گازی که در میدان مشترک قرار دارد، سمت ما بیاید.»
قصه بدعهدی شرکتهای غربی در پروژه فاز11
او درباره تاریخچه توسعه فاز11 پارس جنوبی نیز، توضیح داد: «توسعه فاز11 یک تاریخچهای دارد. از سال 79 توتال خواست، وارد این فاز بشود و پیشنهاد 10میلیارد دلاری برای توسعه این فاز داد. بعد از مذاکراتی که صورت گرفت به جمعبندی نرسیدند و توتال کنار رفت. بعد شرکت سی آن تی سی چین آمد که با آن شرکت هم توافق صورت نگرفت. اواخر دولت دهم بود که مقامات ایرانی بعد از یک دوره مذاکراتی که با شرکت توتال داشتند، تصمیم گرفتند که این کار را به یک شرکت ایرانی (پتروپارس) بسپارند. این شرکت کار توسعه را آغاز کرد و فکر میکنم اواخر دولت دهم، مردادماه سال 92 بود که قرارداد امضا شد. قرار بود که یک جکت آنجا نصب بشود و حفاری صورت بگیرد و گاز تولید بشود. دولت که عوض شد، آقای زنگنه، کلا نقشه را عوض کرد و گفت ما اصلا برای این فاز برنامه داریم و قرارداد قبلی را کنار گذاشت. تا اینکه از سال96 و در فضای برجام، دید دولت این بود که با برجام تحریمها کنار رفته و ما میتوانیم سرمایه خارجی جذب کنیم. درنتیجه فاز 11 را کنار گذاشتند تا شرکتهای خارجی پروژه را انجام دهند، کمااینکه در میادین دیگرمان نیز شاهد این اتفاق بودیم. مثلا در میادین غرب کارون با وجود تمایل چینیها به انجام فاز دوم توسعه این میادین، کنار گذاشته شدند تا شرکتهای دیگری مثل شل، وارد این پروژهها بشوند. در فاز 11 هم شرکت نفت تلاش کرد، شرکتهای غربی مثل توتال را جذب کند. درنهایت سهام این فاز اینطور بسته شد که 50.01 درصد سهام توتال، حدود 30 درصد شرکت (CNPC) چین و 19.9 درصد برای شرکت پتروپارس. این کار آغاز شد و وارد فاز توسعه شدند اما نکته اینجاست که طبق گزارشی که وزارت خزانهداری آمریکا منتشر کرده، بحث این نبود که برجام بتواند ریسک سرمایهگذاری را تامین کند و اصلا در گزارش وزارت خزانهداری اشاره شده که با بازگشت تحریمها، سرمایهگذاری مجاز نیست و یک پروسه ششماههای داده میشود که شرکتها از ایران خارج شوند. آن زمان خیلیها این نقد را وارد کردند که آیا دولت وقت تضمینی گرفته و برای بحث لغو برجام و بازگشت تحریمها فکری کرده است که این حوزهها را از تحریم مصون نگه دارد یا نه. که مقامات وقت فکر میکردند این مصونیت وجود دارد. اما تحریمها با آمدن ترامپ مجددا بازگشت و توتال هم که در هماهنگی کامل با وزارت خزانهداری آمریکا بود، بعد از اینکه تحریمها برگشت از این پروژه خارج شد و کمی بعدتر هم شرکت CNPC) ( چین خارج شد. چون اصلا نوع تعامل ما با این دو شرکت اینگونه بود که قرار است ما با شما در شرایط عادی همکاری کنیم و این قید وجود داشت که اگر تحریم بشویم، این شرکتها میدانستند که قرار است از پروژه ایران خارج شوند و هیچ ضمانتی وجود نداشت که این پروژه را نگه دارند.»
وی ادامه داد: «با خروج این شرکتها دومرتبه همه این پروژه را شرکت پتروپارس انجام داد و پروژه را سال 98 آغاز کرد و بعد از 6 سال تاخیر، در دولت قبلی جکت فاز 11 احداث و نصب شد. برای حفاری هم دکل ضعیف گذاشته بودند که نتوانست حتی یک حلقه چاه، حفاری کند. این پروژه به دولت سیزدهم رسید و دولت چند کار انجام داد. یک دکل قوی، در فاز 11 برد و چهار حلقه چاه حفاری کرد. در بحث احداث سکو چون پروژهها چندمصرف دارند، اگر بخواهید یک پروژه احداث کنید، اول باید یک جکت نصب کنید. بعد حفاری چاه انجام بدهید و سکو را نصب کنید. بعد خط لولههای جریانی را نصب کنید و درنهایت کار را به تولید برسانید. این جکت در دولت قبل نصب شده بود اما حفاری در دولت جدید انجام شد. لولهای که گاز را از ساحل به خشکی بیاورد هم ایجاد شد. منتها ساخت سکو، چون از دولت قبلی کلید نخورده بود و خودش چهار، پنج سال زمان میبرد، بنابراین تصمیم گرفته شد به جای اینکه سکو ساخته شود، یکی از سکوهای ما از موقعیت 12c به 11b منتقل بشود و در فاز 11 قرار بگیرد. عملیات برداشت سکو، یک عملیات پیچیدهای است و اینطور نیست که بگویید، ما یک سکویی را از ابعاد 12، از نقطه b میخواهیم برداریم و بگذاریم در نقطه C. این یک عملیات پیچیده بود. برای این کار، دولت فعلی شناور اوشنیک که برای خودمان بود را از روسیه به ایران آورد و با شناور ابوذر این کار انجام شد و درنهایت ما با چهارحلقه چاه، به تولید ابتدایی بین 10 تا 15 میلیون مترمکعب در روز رسیدیم و این کل تاریخچهای بود که انجام شده.»
حسینی درباره بستن دوباره قرارداد با شرکتهای خارجی برای توسعه این پروژه هم توضیح داد: «این انتقادی که الان وجود دارد، این است که چرا کشور بعد از یکبار تجربه کردن که هم توتال، هم CNPC دوباره خارج شدند، این اشتباه گذشته تکرار شد آنهم در یک فضای رسمی. مثلا شما در شرایط تحریم میخواهید با چین کار کنید و او هم میپذیرد اما میگوید بهصورت رسمی نه و کار با یک شرکت پوششی صورت میگیرد، کمااینکه در همان شرایط تحریم دوره اول و دوم، سرمایهگذاری از طریق چین انجام شده بود اما در فاز 11 چون همه چیز رسمی بود و قرار بود در شرایط غیرتحریمی کار انجام شود، شرکتها با توجه به شرایط تحریمی حاضر به همکاری نشدند، ضمن اینکه دولت قبل هم میتوانست راهکارهایی را برای همکاری با چینیها اتخاذ کند که این کار را نکرد و هم اینکه رفتار بدش در دوره اجرای برجام باعث شد که چینیها با دولت قبل همکاری نکنند وگرنه در انجام پروژههای فازهای پارسجنوبی، چین در میادین نفتی ظرفیت همکاری دارد و میتوانیم با روشهایی این کار را انجام دهیم، کمااینکه یک بار این کار را در دوره اول تحریمها انجام داده و میادین ما را در غرب کارون توسعه داده است.»
200 میلیون مترمکعب کسری گاز داریم که باید تامین شود
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره اینکه افتتاح این فاز ناترازی ما را تامین میکند اما کافی نیست، گفت: «در فاز 11 که روز گذشته به بهرهبرداری رسید، بین 10 تا 15 میلیون مترمکعب، پروژه گازمان را افزایش میدهد و اگر این پروژه تکمیل شود _چون باید 24 حلقه چاه بزنیم و دوسکو نصب کنیم_ این حدودا میتواند 56 میلیون مترمکعب تولید گاز را افزایش دهد اما همچنان بحث ناترازی گاز ما را نمیتواند حل کند؛ هرچند در بحث مدیریت ناترازی گاز در زمستان میتواند به ما کمک کند. اتفاقی که سال قبل در منطقه تربتجام و چند استان از استانهای شمالشرق کشور رخ داد، بین حدود 5 تا 10 میلیون مترمکعب گاز کم داشتیم و این میتواند این موضوع را پوشش دهد؛ هرچند ناترازی گاز ما خیلی بیشتر است و حدود 200 میلیون مترمکعب در پیک مصرفیمان کسری گاز داریم.»
حسینی ادامه داد: « در دوره دولت نهم و دهم استارت پروژههای مصالح 35 ماهه در پارسجنوبی اتفاق افتاد، دولت دهم درمجموع 17 فاز پارسجنوبی را به دولت یازدهم با پیشرفت میانگین 70 درصد تحویل داد که دولت یازدهم و دوازدهم آن را تکمیل کرد و کل گاز را 420 میلیون مترمکعب در روز افزایش داد و خوب جلوی ناترازی گاز را گرفت. اگر دولت قبلی هم، همین کار را برای دولت فعلی انجام میداد و یکسری پروژههای گازی را تعریف میکردند و با پیشرفت مناسبی تحویل دولت فعلی میدادند که این دولت هم تکمیل کنند، نهتنها ناترازی گاز نداشتیم، بلکه میتوانستیم صادرات گاز هم انجام دهیم، چون در بحث صنعت نفت کلا پروژهها طولانیمدت هستند و نمیشود گفت در یک دولت شروع و تمام میشود، نه بلکه پروژهای در یک دولت شروع میشود و 6، 7 سال طول میکشد و در دولت بعدی تکمیل میشود، این یک نکته مرسوم است دولتی که سرکار میآید پروژههای قبلی را تکمیل میکند و پروژههایی را شروع میکند که دولت قبلی قرار بود آنها را شروع کند، ولی این اتفاق در دولت سیزدهم نیفتاد و با ناترازی گاز مواجه شدند که حدود 200 تا 300 مترمکعب در روز بود.»
اگر این تکنیک را دولت به خرج نمیداد، پروژه 5 سال دیگر افتتاح میشد
وی با اشاره به اینکه این پروژه چندسال زودتر از حد انتظار تکمیل شد، گفت: «انتقال سکو یک کار جدیدی نیست. اتفاقی که افتاده این است که درواقع شما یک سکو را برداشتید با آن وزن بالا _برداشت سکو و بعد نصب آن کار منحصربهفردی بود، اگر این تکنیک را دولت به خرج نمیداد 5 سال دیگر تازه منتظر میماندیم که فاز 11 به تولید گاز برسد_ آن چیزی که مهم است این است که دولت فعلی علاوهبر بستن پرونده توسعه فاز 11 پارسجنوبی، باید به فکر پروژههای خسارتگاهی باشد. بههرحال ما از یکی دو سال دیگر با افت شدید تولید گاز از میدان پارسجنوبی مواجه میشویم و باید پروژههای خسارتگاهی را شروع کنیم که فشار گاز زیاد شده و تولیدمان بیشتر شود و این پروژه حدود 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد و دولت فعلی باید واقعا حواسش باشد که جدی باشد و عزمش را جزم کند و از همه ظرفیتها استفاده کند؛ از تعامل با روسیه و چین گرفته تا تولید داخلی. این نکته مهمی است که این پروژه 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد و امیدوارم دولت سیزدهم این قضیه را جدی بگیرد، چون اگر این اتفاق نیفتد در دولت بعدی احتمالا تولید گازمان از پارسجنوبی کمتر میشود و در یک روند نزولی قرار میگیریم، درحالیکه مصرف گازمان سال به سال درحال افزایش است و طبق برآوردی که خود وزارت نفت داشته با تکمیل پروژه فاز 11، احتمالا 5 میلیارد دلار سالانه برای کشور ارزش افزوده خواهد داشت.»