محمدرضا حاجی عبدالرزاق خبرنگار گروه ورزش: تیم ملی والیبال ایران در رقابتهای قهرمانی آسیا برخلاف انتظارات در کشورمان جام قهرمانی را به حریف سنتی خود یعنی چشمبادامیها در بازی فینال واگذار کرده تا فشار انتقادها به این تیم و کادرفنی وطنی آن بیشتر از هر زمان دیگری شود. درخصوص اتفاقات اخیر در تیم ملی والیبال و نتایج این تیم دقایقی با خلیل آزمون که خود سابقه مربیگری در تیم ملی را دارد به گفتوگو نشستیم و البته با او درباره آخرین وضعیت سردار و پیوستن این مهاجم ملیپوش به رم ایتالیا نیز سوالاتی را مطرح کردیم که این گفتوگو را در «فرهیختگان» میخوانید.
سردار به رم پیوست تا شاگرد ژوزه مورینیو شود. اتفاقی که کمتر کسی انتظار آن را داشت.
سال قبل هم مورینیو سردار را میخواست و اتفاقا در همان سال هم این سرمربی با سردار بهصورت تصویری با هم صحبت کردند. اما امسال قسمت او شد.
چند سال پیش که تازه اسم سردار مطرح شده بود برخی اخبار پیوستن او به تیمهای بزرگ دنیا را غیرحقیقی عنوان کرده و پشتپرده آن را به برخی مسائل ربط میدادند. اما در گذر زمان مشخص شد که سردار ظرفیت و توانمندی پیوستن به تیمهای بزرگ را دارد. در این خصوص صحبت میکنید؟
همان زمان وقتی اسم تیمهای بزرگ دنیا میآمد همه میگفتند این خبرها دروغ است، اما تا به حال کسی از قول ما دروغ شنیده است؟ هیچوقت در ورزش نمیشود دروغ گفت چون فردا روزی اگر بد کسی را بخواهید یا دروغ بگویید سر خودتان همین بلاها میآید. ما هیچ وقت در ورزش و در این مسیری که سردار در آن قرار گرفته است دروغ نگفتیم.
پس باید منتظر تیمهای بزرگتر برای سردار باشیم؟
میخواهم به رم بروم و خودم کنارش باشم. انشاءالله اتفاقات بهتری در این تیم و در آینده برای سردار خواهد افتاد.
کمی هم درباره والیبال صحبت کنیم. نایبقهرمانی تیم ملی والیبال در رقابتهای قهرمانی آسیا در ارومیه نتیجهای بود که کمتر کسی انتظار آن را داشت. البته شما همیشه به فدراسیون والیبال و مدیران آن نقد داشتهاید.
مشکل و مقصر اول این اتفاقات فدراسیون است. اما معتقدم این حرفها خیلی فایده ندارد. صحبت اصلی جایی است که وقتی ما در ردههای سنی قهرمان جهان میشویم باید انتظار آن را بکشیم تا مشخص شود این نفرات یکی دو سال دیگر به کجا خواهند رسید. درواقع واقعیت این نفرات یکی دو سال دیگر مشخص میشود. پس باید یکی دو سال دیگر این بازیکنان رو بیایند تا در بزرگسالان هم قهرمان جهان شویم و آیا این موضوع به واقعیت مبدل میشود؟ ما از قهرمانی نوجوانان و جوانان در جهان خوشحالیم ولی واقعیت این است که سرنوشت این نفرات یکی دو سال دیگر مشخص میشود. بازیکنانی که امروز قهرمان جهان شدند جانشین این آقایانی که امروز در تیم ملی هستند، میشوند. ما باید منتظر بمانیم که آیا این نفرات در قالب تیم ملی بزرگسالان هم قهرمان جهان میشوند یا خیر؟
بهنظر شما چه سرنوشتی انتظار این نفرات را خواهد کشید؟
با احترامی که برای مربیان ردههای سنی قائل هستم ولی یکی دو سال دیگر واقعیات مشخص میشود و اینکه آیا امروز هم بهصورت واقعی قهرمان شدهایم. چند سالی صبر کنید همه چیز مشخص میشود. باز هم تاکید میکنم که از این قهرمانیها خوشحالم چون بازیکنان خود ما هم در این تیمها حضور دارند اما یک سوال از کل مجموعه والیبال دارم؛ مگر قهرمان جهان نشدیم؟ پس با این نفرات باید یکی دو سال دیگر مدعی قهرمانی جهان در لیگ ملتها باشیم.
به فینال قهرمانی آسیا برسیم. در دیدار انتقادآمیز به ژاپن باختیم، این درحالی است که عطایی و تیمش در لیگ ملتهای اخیر هم خیلی حرفی برای گفتن نداشته و ضعیف نشان دادند.
عطایی بدزمانی سرمربی تیم ملی شد. اگر این سرمربی 6 سال پیش سرمربی تیم ملی میشد و هدایت این تیم را در آن زمان برعهده میگرفت این حرفها وجود نداشت. امروز ما بازیکن آسیبدیده و سن بالا داریم و یک رهبر خوب در زمین نداریم. این اتفاقات باعث شد تا عطایی خودش را به فنا بدهد. درواقع با این وضعیتی که تیم ملی داشت، زمان مناسبی نبود که عطایی پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی را قبول کند. اما بالاخره باید یک نفر از یکجا شروع میکرد دیگر.
یعنی اعتقاد دارید این سرمربی بهخاطر شرایطی که به آنها اشاره کردید، بیشتر بدشانس بوده یا دلایل دیگر هم در نتایج بهدست آمده تاثیرگذار بود؟
بهنظر من بیشتر بدشانسی عطایی این بود که تیم سن بالایی را تحویل گرفت و کار دست خودش داد.
فدراسیون والیبال در نتایج بهدستآمده چقدر مقصر است؟ بالاخره برنامهریزیها، ریلگذاریها و تصمیمگیریها با فدراسیون است دیگر.
فدراسیون به مربیان تیم ملی بها داد و دستش هم درد نکند. بالاخره آنها برای پرورش مربی ایرانی به عطایی اعتماد کردند و این اقدام هم یک کار بسیار خوب محسوب میشود، اما بهصورت کلی به مسئولان فدراسیون گوشزد میکنم وقتی یک مربی دورههای مربیگری را طی نمیکند مشخص است وضعیت به کجا ختم میشود. البته منظور من به کمکهای قبلی ایشان است و بحثم درباره عطایی نیست. کسانی که خیلی زود به محض اینکه از تیم ملی خداحافظی میکنند سرمربی یا مربی یا کمکمربی میشوند، این یک اشتباه خیلی بزرگی است. این دسته از نفرات باید ابتدا در زیرگروه تیم بگیرند، آبدیده شوند و هرجا که هستند خودشان را نشان بدهند بعد به تیم ملی برسند.
در کوتاهمدت باید چه کار کرد؟ با عطایی ادامه بدهیم یا سرمربی خارجی بیاوریم؟
عطایی از شانس بدش تیم سرحالی دستش نبود. بهنظرم یکسری بازیکنان سرحال نبودند، به همین دلیل او بدشانسی هم آورد. خیلی نمیتوان با کسانی که خودشان در یک اتاق برای خودشان تصمیم میگیرند حرفی زد و اصلا حرف زدن با این افراد فایدهای ندارد. بهنظر شما فایدهای دارد؟ چند سال پیش خطاب به فدراسیون داد زدم فریاد زدم که آلکنو به درد نمیخورد، اما داورزنی او را آورد. سه سال قبل گفتیم آقای داورزنی فکری به حال جایگزین سعید معروف کنید. معروف برود؛ تمام! آیا تابهحال فکری یا مصلحتی برای این نقطهضعف و خلا شده یا اصلا کاری کردهاند؟ باز هم میگویم با این اکیپ و این اقدامات والیبال ما هیچی نمیشود. فقط اینکه وقتی مدام فدراسیون به طبل قهرمانی ردههای سنی میکوبد، دو سال دیگر باید جواب پس بدهند. این برای من یک سوال بزرگ است که باید یک نفر جواب آن را بدهد.
سریک به کارش در لیگ برتر بانوان ادامه میدهد؟
خیر؛ ما از دست اینها خسته شدیم و فرار کردیم. اصلا قصد نداریم ادامه دهیم.