اولین نشست از سلسله نشستهای بررسی پدیده سرود-مداحی به همت دفتر موسیقی واحد فرهنگی بسیج دانشگاه امام صادق(ع) روز شنبه 14 مرداد ماه بهصورت مجازی برگزار شد. موضوع این جلسه «نوآوری چیست؟ مرز نوآوری کجاست؟» بود که در آن آقایان مهدی زنگنه شاعر آیینی و سیدجواد پرئی شاعر و تهیهکننده نماهنگهای مذهبی به بیان نکات خود پرداختند.
به گزارش روزنامه «فرهیختگان»، در ابتدای نشست دبیر جلسه با طرح چند پرسش پیرامون لایههای مختلف نوآوری، ملاک پذیرفته شدن یک حرکت نوآورانه و فرق بدعت و ابداع، این سوال را مطرح کرد که آیا نوآوری را باید درون هیات و اقتضائات آن جستوجو کرد یا خارج از آن و با توجه به امکانات موجود؟
در پاسخ به پرسشهای بیانشده زنگنه با اشاره با اینکه ما در دهه 60 ملودیهایی داشتیم که به سبک و سیاق امروزی نبود اما همزمان نوآورانه هم بود گفت: «در دهه 60 توسط آقای حاج محمد طاهری نوآوریهایی رخ داد که باعث جذب جوانانی امثال من شد. این در دورهای بود که ما موسیقی مجاز و غیرمجاز داشتیم. در آن زمان منِ نوجوان بهخاطر فضای فروبسته موسیقی، دوست داشتم وارد هیاتها بشوم و از آن ریتم و موسیقی نوآورانه استفاده کنم.»
او سپس با بیان اینکه در وضعیت کنونی عملا مرزی بین موسیقی مجاز و غیرمجاز وجود ندارد، اضافه کرد: «اخیرا در صحبت با یک روانشناس کودک متوجه شدم یکی از شایعترین مسائل بچههای ما الان در سنین نوجوانی و جوانی، استرس زیاد است. از بچههای اقوام هم پرسیدم که چه گوش میدهید، همه پاسخ دادند که بیشتر موسیقیهایی با ریتمهای تند گوش میدهند. موسیقیهایی که بیشتر ناآرام میکند به جای اینکه آرام کند. متاسفانه امروز دوستان ما دارند به سمت تولیداتی میروند که به جای آرامش دادن به نوجوان، مثل آن موسیقیها آرامش را از او میگیرد. اینکه میخواهیم با ابزار جدید جوانان را جذب کنیم خیلی مهم است اما آیا برای کودک و نوجوان امروز که در حالت عادی، موسیقی استرسزا در گوشش است، ما هم همین مسیر را باید ادامه بدهیم؟ آیا نیاز جوان امروز این است که توسط ما همان نوع موسیقیای را گوش دهد که در بیرون هم میشنود؟ آیا این جنس واژهها و الحان، نیاز جوان و نوجوان امروز ما هست یا نه؟»
در ادامه پرئی با طرح سوال از دوگانه گفتهشده در طرح بحث نشست از مرز بین ابداع و بدعت و چیستی ابداع استفهام کرد. او گفت: «بعضا میگویند این کارهایی که میکنید، ابداع نیست؛ بدعت است. اولا چندان تفاوتی بین این دو نیست. دوما حقیقت امر این است که اینها اصلا نوآوری نیست! اینها یکسری ساختارشکنی و ناهنجاری در فضای معمول است که بیشتر عامل جذب و جاذبه در فضای رسانهای فعلی است. مثلا میگویند همه اینطور سینه میزنند پس ما بیاییم این مدل را بهنوعی که خود میخواهیم تغییر بدهیم تا یک جریان جدید شویم و جلب توجه کنیم. اینها نوآوری نیست بلکه ساختارشکنی است. بخش عمدهای از تغییراتی که میبینیم، تغییر در فرم است و اصلا نوآوری نیست. از آن طرف هم فردی برای نقد میگوید والله این کار بدعت است! بدعت در چه؟ بدعت یک بار معناییای دارد. اینها هنجارشکنی یا ساختارشکنی است اما نه بدعت. اینکه فرد روی منبر بخواند یا در استودیو بدعت نیست. این بعضا ناهنجاریای است که ما را نگران میکند. حالا اینکه ما نوک پیکان را مستقیما به سمت استودیو بگیریم، بیانصافی است چراکه ناهنجاری هم در هیات اتفاق میافتد و هم در استودیو. ما صرفا نوک پیکان را به طرف استودیو گرفتهایم. ما نمیتوانیم با فرم بجنگیم. نوآوری کردن ملزومات و بنیه پژوهشیای لازم دارد که با آن فرسخها فاصله داریم. نوآوری شیوههای تازهای بود که حاج محمود کریمی، حاج محمد طاهری و حاج حسن خلج در بخشهایی از مداحی با خود آوردند. این اتفاقاتی که ما میبینیم، هنجارشکنی، ساختارشکنی یا حتی تغییر فرم است. ما هنوز به نوآوری نرسیدهایم.»
او نکته آقای زنگنه درباره استفاده از ضرباهنگها و ملودیهای مخرب برای کودک و نوجوان به اسم جذب را نشانهای از کمبود آگاهی جریان مذهبی برای نوآوری دانست و یکی از مشکلات فعلی را بعضا نفهمیدن کارکرد و بار معنایی الفاظ و نغماتی که استخدام میشوند عنوان کرد. وی افزود: «امروز اگر فردی در استودیو بخواند و کمی کار ضرباهنگ داشته باشد، همه به او حمله میکنند اما آیا اگر مداحی بر منبر رسولالله به شکل ناهنجاری بخواند و بقیه هم پایین کِل بکشند، کسی اینگونه میآید و بگوید وا اسلاما؟! بخش عمدهای از ناراحتی و نگرانی من این است که ما درحقیقت با نقد مواجه نیستیم. ما با یک یکسری دعواهای تیم من و تیم تو مواجه هستیم. همه مشغول همدیگر شدهاند. عین این ناهنجاریهایی که متوجه استودیو میکنند در هیات هم هست. حتی به مراتب خطرناکتر! چون وقتی شما سرود میخوانی و در اختتامیهاش هم یک پویش برگزار میکنی، اسمش هیات نیست؛ بلکه جریان تازهایاست که در جان اجتماع دارد اتفاق میافتد و هیات نیست اما اتفاقی که دارد در هیات میافتد به مراتب خطرناکتر است. ما الان صرفا استودیو را میزنیم و بعضا هم چیزهایی را نقد میکنیم که خیلی هم مهم نیست اما از آن طرف از جریانات و اتفاقات داخل هیات غافل هستیم.»
در بخش دوم زنگنه ضمن تایید گفتههای پرئی چند نقطه نظر متفاوت خود را توضیح داد. او بیان کرد: «وقتی بدعت میگوییم، قطعا منظورمان بدعت در ادبیات دینی نیست. منظور از بدعت، مقابله با سنت یا سنتستیزی است. در حوزههای دیگر هم هست. مثلا آنجایی که بازیگر تئاتر با میکروفن روی صحنه میرود، متخصصان میگویند این بدعت است چون در مقابله با سنت همیشگی قرار گرفته است. فرمایش آقای پرئی از این جهت درست است که به هر چیزی نباید بگوییم بدعت اما وقتی پدیدهای میآید و در مقابله با سنت قرار میگیرد، از جهتی نوعی بدعتگذاری کرده است. این بدعت به معنای سنتی و ساختاری است. بهعنوان مثال، تمام حیثیت و هنر مداحی به اجرای زنده است. بارها خوانندگان بزرگ گفتهاند شما مداحان خیلی هنرمند هستید چون دو ساعت بهصورت زنده و رودررو با مخاطب مواجه میشوید و محتوا ارائه میکنید. حالا ما به بهانه جذب با این پدیده مواجه میشویم که قطعهای ضبطشده و در مراسمی که مداح حضور دارد، آن قطعه ضبطشده را پلیبک میکند. این از نظر اجرا و ساختاری یک بدعت است.»
زنگنه در پاسخ به سوال پرئی که چرا ژانر استودیو کلا محکوم میشود، عنوان کرد: «ما دو بحث داریم، چیستی و اجرا. اول باید بنشینیم و ببینیم کلا این فضا درست است یا غلط و بعد بیاییم بگوییم چطور باید اجرا شود. من نکاتی در چیستی این فضای مداحیهای استودیویی و سرود-مداحیها دارم اما اگر فرض کنیم در چیستی مشکلی نداریم، خیلی از کسانی که دارند اجرا میکنند، رفتارشان کارشناسانه نیست. شمای مداحی که داری در هیاتی چندده هزار نفره اجرا میکنی؛ شما از نوجوانی خواندهای و فنون مداحی را یاد گرفتهای. در جمعهای کوچک خواندی تا الان که مخاطب ده هزار نفری داری. حال تو میخواهی کاری تولید کنی که برای مخاطبی میلیونی پخش شود؛ آیا اصول این کار را بلدی؟ اتفاقا مساله ما، مجریان این کارهاست. آیا من که تا دیروز شعر هیات میگفتهام، آیا بلد هستم امروز برای کودک شعر بگویم؟ من که بیست سال است مداح اهل بیت هستم، نکات کار برای کودک و نوجوان را میدانم که در این زمینه کار کنم؟ آیا من که تنظیمکننده کارهای هیات بودهام، گامهای تنظیم کار کودک و نوجوان را میدانم؟ آیا آنچه امروز اجرا میشود و ما میشنویم، نکات کار کودک و نوجوان را رعایت کرده است؟ اگر رعایت کرده بود، ما حداقل تابید چند هنرمند که برای کودک و نوجوان سالها کار کردهاند را میگرفتیم.»
در بخش پایانی پرئی ضمن اشاره به برخی ایرادات در نماهنگهایی که برای کودک نوجوان تولید میشود درخصوص نقد زنگنه مبنیبر کارشناسانه نبودن این آثار و عدم همراهی متخصصان و افراد خبره حوزه کودک و نوجوان با این قبیل تولیدات، مطرح کرد: «این ایراد ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و... دارد. ما یکسری متخصص داشتیم که به دلایل مختلف، یا آنها ما را بایکوت کردند یا ما آنها را بایکوت کردیم. اما الان هرچه که هست ما به این متخصصان نیاز داریم اما کسی هم نمیآید تولید کند. ما برای کودک و نوجوان محصولاتی داریم که تازه درست شدهاند. من گزارشی را خدمت چند تن از بزرگان از جمله حاج آقای جاودان بردم؛ ایشان بسیار خوشحال شدند و میگفتند ما در این همه سال، محصول کودک و نوجوان با این التفات به مبانی توحیدی و عقاید امامیه نداشتیم و این اتفاق مبارکی است. آیا این التفات در محصول فلان هنرمندی که سالها در زمینه کودک و نوجوان کار کرده است، دیده میشود؟ این هم یکی از افتخارات ماست. این از اتفاقات خوب است که دیگر شعر کودک صرفا محصولی فانتزی نیست، بلکه جهتدار است؛ مفهومی را به کودک و خانوادهاش تلقین میکند و پیام دارد. ولی این را هم قبول دارم که از نظر ساختار و تکنیک سایر هنرمندان بسیار قوی هستند و ما اشکالاتی داریم.»
او همچنین در پاسخ به سوال یکی از شرکتکنندگان که پرسیده بود آیا مداحیهای استودیویی به فضای هیات لطمه میزند یا مکمل آن است، گفت: «آنچه من میگویم برداشت من است. در فضای موسیقی در کل دنیا هیچ لذتی به اندازه گوش دادن به اجرای زنده نیست. اجرای زنده سر جای خود و گوش دادن به قطعه نیز سر جای خود. حالا اگر یک مداحی، استودیوییاش خوب است اما اجرای زندهاش به آن خوبی نیست، این ایراد از مداح است. اینها دو فضای مختلف هستند.»
شماره ۳۹۴۰ |
صفحه ۶ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
پدیده سرود-مداحی در دانشگاه امامصادق(ع) مورد بحث قرار گرفت
تمام اتهامات مداحی استودیویی در محکمه دانشگاه